Peshrawcpiran
919 subscribers
28.4K photos
14.6K videos
881 files
26.8K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
#اصول_کمونیزم

#درس_هفتم


سوال هفدهم- آيا از بين بردن مالکيت شخصی به يک ضربه ممکن خواهد بود؟

جواب- نه، به همان دليل که زياد کردن قوای توليد کنونی به ميزانی که برای ايجاد سيستم اشتراکی لازم می باشد به يک ضربه ممکن نخواهد بود. انقلاب ظاهراً حتی الوقوع پرولتاريا تغييرات اجتماع امروزی را تدريجاً انجام خواهد داد و پس از آن در صورتی خواهد توانست مالکيت شخصی را از بين ببرد، که وسايل توليد به ميزان لازم برای انجام اين عمل ايجاد شده باشد.


سوال هيجدهم- اين انقلاب چه سير تکاملی پيش خواهد گرفت؟


جواب- اين انقلاب قبل از همه چيز يک سيستم حکومت دموکراسی و بوسيله آن- بطور مستقيم يا غيرمستقيم- فرمانروائی پرولتاريا را بوجود خواهد آورد. ايجاد اين فرمانروائی در انگلستان که هم اکنون پرولتاريا اکثريت جامعه را تشکيل می دهد، بطور مستقيم خواهد بود. و در فرانسه و آلمان، که اکثريت ملت نه تنها از پرولترها،
بلکه هم چنين از کشاورزان کوچک و طبقه متوسط تشکيل شده است و اينها تازه امروز در حال دخول به طبقه ی پرولتاريا هستند و در کليه تمايلات سياسی خود بيش از پيش از پرولتاريا تبعيت می کنند و از اين رو مجبورند به ادعاهای پرولتاريا به پيوندند، بطور غيرمستقيم خواهد بود. شايد هم اين پيدايش غيرمستقيم فرمانروائی پرولتاريا به قيمت يک مبارزه ثانوی که قطعاً به پيروزی پرولتاريا خاتمه خواهد يافت، تمام شود. هر گاه دموکراسی بلافاصله پس از پيدايش مانند وسيله ای برای از پيش بردن مقرراتی، که مالکيت شخصی را مورد حمله مستقيم قرار می دهد و زندگانی پرولتاريا را تأمين می نمايد مورد استفاده قرار نگيرد، بکلی برای پرولتاريا بی فايده خواهد بود. بطوری که هم اکنون از نتايج ضروری روابط موجوده بدست می آيد، اساسی ترين مقررات مذکور به شرح زير می باشد:
١ -محدود کردن مالکيت شخصی بوسيله ماليات های تصاعدی، ماليات های هنگفت بر ارث، از بين بردن وراثت غيرمستقيم (برادر- برادر زاده و غيره) قرضه های اجباری و غيره.
٢ -سلب تدريجی مالکيت از مالکين اراضی مزروعی، کارخانه داران، صاحبان راه های آهن و خطوط کشتی رانی قسمتی بوسيله رقابت صنايع دولتی و قسمتی در ازای پرداخت خسارت بوسيله آسينيا
٣ -توقيف اموال کليه مهاجرين از مملکت، و ياغيان عليه اکثريت ملت.
٤ -مرتب کردن کار يا شغل پرولترها در مزارع ملی، کارخانه ها و کارگاه ها، تا در اثر اين عمل؛ رقابت ميان خود کارگران مرتفع گردد و کارخانه داران مجبور شوند همان دستمزدی را که دولت بالا برده است پرداخت نمايند.
٥ -تساوی عموم افراد اجتماع در مقابل اجبار به کار تا زمانيکه مالکيت شخصی به کلی از بين برداشته شود. تشکيل ارتش های صنعتی مخصوصاً برای کشاورزی.
٦ -تمرکز سيستم قرضه ها و تجارت پول در دست دولت بوسيله يک بانک ملی با سرمايه دولتی و از بين بردن کليه بانک ها و بانکداران.
٧ -افزايش کارخانه های ملی، کارگاه ها، راه آهن ها و کشتی ها، قابل کشت نمودن کليه اراضی و بهبود قسمتی از اراضی که تاکنون قابل کشت شده اند به نسبتی که ملت سرمايه ها و کارگران تحت اختيار خود را زياد می نمايد.
٨ -تعليم و تربيت کليه کودکان در مؤسسات ملی و به خرج ملت از لحظه ای که محتاج به پرستاری مادر نباشد
٩ -ايجاد ساختمان های بزرگ در املاک ملی برای سکونت مشترک کارمندان دولتی اعم از آنهائی که در کشاورزی يا در صنايع کار می کنند، بطوری که کليه مزايای زندگی شهری و دهاتی را خود داشته و به هيچوجه معايب و نقايص يک طرفی هر يک را دارا نباشد.
١٠ -خراب کردن کليه ی منازل و محله هائی که ناسالم و بد ساخته شده اند.
١١ -برقراری تساوی حق وراثت برای اطفال قانونی و غيرقانونی.
١٢ -تمرکز تمام قوای حمل و نقل در دست ملت.
بديهی است که تمام اين مواد به يکباره انجام پذير نيستند. ولی هر يک از آنها ديگری را به همراه خود می آورد. پس از آنکه اولين حمله عليه مالکيت شخصی انجام گيرد، پرولتاريا مجبور خواهد شد که هر لحظه قدم جلوتر بگذارد و تمامی سرمايه ها- کشاورزی، صنايع حمل و نقل- دادوستد را در دست دولت تمرکز دهد. هدف اين مقررات همين است، و هر قدر که قوای توليد کشور در اثر کار پرولتاريا افزونی يابد، بهمان نسبت اين تصميمات امکان پذير خواهد شد و نتايج متمرکز خود را توسعه خواهد داد. بالاخره هر وقت که کليه سرمايه ها، تمامی توليد و همه دادوستد در دست ملت تمرکز يابد، مالکيت شخصی بخودی خود از بين خواهد رفت، پول بی فايده خواهد گشت و توليد به حدی خواهد شد و مردم به حدی تغيير خواهند يافت، که حتی آخرين آداب معاشرت
اجتماعات قديمی می تواند از بين برود.
🆔 @peshrawcpiran
مبارزه­ ی طبقاتی و آزادی زنان

#تونی_کلیف

#درس_هفتم



اما پس از سال­های ۱۹۲۰، مساله­ی رهایی زن با وزش طوفان سهمگین بحران بزرگ اقتصادی، نازیسم، استالینیسم و ظهور مجدد سوسیال دموکراسی راست در محاق(۲) فراموشی افتاد. تنها نیم قرن بعد بود، که جنبش جدید زنان در سال­های بحران عمیق سرمایه­داری جهانی در اواخر دهه­ی شصت و اوایل دهه­ی هفتاد دوباره سر بر آورد. در فصل­های آخر کتاب نگاهی می­اندازیم به جنبش­های رهایی زنان در ایالات متحده و بریتانیا. ترکیب اجتماعی و شیوه­ی عمل آن­ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد. نشان می­دهیم که چگونه این جنبش­ها توجه خود را به قلمروهایی معطوف کرده­اند، که در آن زنان و مردان نسبت به هم غریب هستند – تجاوز جنسی، زن­های کتک خورده، و دست­مزد برای کار خانگی­- و به مبارزات مهمی که در آن­ها زنان احتمال پیروزی­های بیش­تری را برای کسب حمایت مردان می­توانند داشته باشند نظیر اعتصابات، مخالفت با کاهش هزینه­های رفاهی، دست­مزد برابر، اتحادیه­ی کارگری و سقط جنین بی توجهی کرده­اند. جنبش­های معاصر، زنان را هم­چون قربانیان تفوق مردان تصویر کرده­اند و نه به عنوان اعضای رزمنده­ی طبقه­ی کارگر. به جای تمرکز بر نقاطی که زنان در آن­ها قوی­ترند – نظیر اتحادیه­ها و محل­های کار­- بیش­تر بر قلمروهایی تمرکز کرده­اند که در آن ضعیف­ترند. و بدین گونه است، که این جنبش­های زنان به حاشیه رانده شده و در فرآیندی از تجزیه و فروپاشی افتاده، هر چند که ایده­هایشان هنوز به مقیاس بزرگی تاثیرگذار است.
در این جنبش­ها، خرده بورژوازی جدید کیفیت­ها و خصوصیات اجتماعی خاص خود را در مفاهیم ستم و رهایی زنان مهر خصلت­های خاصی را منقوش ساخته است. هم زنان و هم مردان این طبقه از نوعی از خود بیگانگی در رنج­اند – و زنان از خود بیگانگی به مراتب بیش­تری دارند، چرا که دائما در ارتقاء و ترفیع­های شغلی مورد تبعیض قرار می­گیرند­- شورش این طبقه­ی متوسط آن چنان مهم بود، که مارکس از آن به عنوان «سوسیالیسم خرده بورژوایی» نام برده است. آنان نابرابری­ها و شرارت­های سرمایه­داری را افشا می­کنند، اما هم­چنان فردگرا باقی می­مانند و توان یکی شدن با طبقه­ی کارگر یعنی تنها طبقه­ای که می­تواند بر منشاء این نابرابری­ها فائق آید را ندارند.
در پایان نگاهی داریم به ستم بر زنان در جامعه­ی کنونی. به خانواده و فرآیند تاریخی، که خانواده­ی طبقه­ی کارگر را شکل داد. چرا خانواده­ی طبقه­ی کارگر، که در دوران اولیه­ی رشد سرمایه­داری آن همه نامتجانس بود، توانست باقی بماند؟ چگونه و چرا زنان و مردان کارگر برای دفاع از خانواده مبارزه کردند و زنان باید چه قیمتی برای پیروزی­های موضعی خود بر خشونت سرمایه­داری بپردازند؟ امروز خانواده نقشی حمایتی دارد یا ستم­گرانه و یا هر دو؟ نقش آن به عنوان کانون از خود بیگانگی زنان چیست؟ آیا خانواده می­تواند خلوت­گاه امنی برای عشق و زیبایی­های روح در جامعه­ای باشد، که در آن تمامی روابط شخصی تحریف می­شود؟ طبقه­ی چگونه بر خانواده تاثیر می­گذارد؟ به کدام شیوه­ها خانواده­های طبقه­ی کارگر با خانواده­های طبقه­ی متوسط متفاوت می­شوند؟

ادامه دارد...
🆔 @peshrawcpiran