🛑دربارە اهمیت پراتیک"
انتقاد از جامعه، انتقاد از جهان کهن و مقدس را به پایان میرساند، با کمک عصیان، جهشی به جهان جدید و اگوییستی انجام میدهیم، پیش از این در "منطق" دیدیم، بطور کلی عصیان چیست، عصیان همانا امتناع از احترام گذاشتن به مقدس است، معهذا، عصیان در اینجا علاوه بر این، خصلت مجزای عملی به خود میگیرد.
انقلاب = عصیان مقدس
عصیان = انقلاب اگوییستی یا دنیوی
انقلاب = تبدیل حالت و وضع موجود
عصیان = تبدیل من
انقلاب = برامدی سیاسی یا اجتماعی
عصیان = عمل اگوییستی من
انقلاب = زیر و زبر کردن ( شرایط ) موجود
عصیان = موجودیت زیر و زبر شدنی
تفاوت میان انقلاب و عصیان اشتیرنر ( تو بخوان کامو ) ، آنطور که اشتیرنر ( کامو ) تصور میکند، این نیست که یکی برامدی سیاسی و اجتماعی است، در حالیکه دیگری عملی اگوییستی، بلکه این است که این یک عمل و برآمد است، و این یک اصولا عمل نیست.
فقط به ذهن ملای مکتب ناراضی خطور میکند که استدلالات خود را دربارهی انقلاب و عصیان بر رضایت و نارضایتی بنا نهد، روحیهای که کلا به محفل خورده بورژوازی تعلق دارد، که همانگونه که بکرات دیدیم، سانچوی قدیس (کامو) الهام خود را از آنجا مأخوذ میکند.
هر عصیانگری ، در "عمل اگوییستی " خود با واقعیت حاضر و موجود، که، بدون توجه به شرایط کلی میکوشد، بر آن ارتقا یابد، مواجه است، او میکوشد تا گریبان خود را از جهان موجود فقط تا جایی که یک قید و بند است رها کند، برای مابقی، بر عکس میکوشد آن را صاحب شود، بافندهای که "بپا میخیزد" تا صاحب کارخانه شود، بدین وسیله چرخ ریسندگی را از سر باز میکند، و از آن دست میکشد، برای مابقی، جهان مانند قبل به راه خود ادامه میدهد، و عصیانگر "شکوفای" ما به سایرین فقط تقاضای ریاکارانه اخلاقی را عرضه میکند، مبنی بر اینکه، آنان نیز مانند خود او باید نوکیسه شوند، تا بحال دیدیم که عصیان هر چیزی است که دوست دارید، جز عمل.
این همانا اصول اخلاقی مرسوم خورده بورژوا است که معتقد است، اگر هر کس بکوشد، تا جایی که امکان دارد، دریافت کند، و برای مابقی، خود را دربارهی سیر جهان دچار دردسر نسازد، جهان راست و درست میشود.
✍ #کارل_مارکس، #فریدریش_انگلس
📕 ایدئولوژی آلمانی (صفحات ۴۷۲ -۴۶۴)
ترجمه #تیرداد
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran
انتقاد از جامعه، انتقاد از جهان کهن و مقدس را به پایان میرساند، با کمک عصیان، جهشی به جهان جدید و اگوییستی انجام میدهیم، پیش از این در "منطق" دیدیم، بطور کلی عصیان چیست، عصیان همانا امتناع از احترام گذاشتن به مقدس است، معهذا، عصیان در اینجا علاوه بر این، خصلت مجزای عملی به خود میگیرد.
انقلاب = عصیان مقدس
عصیان = انقلاب اگوییستی یا دنیوی
انقلاب = تبدیل حالت و وضع موجود
عصیان = تبدیل من
انقلاب = برامدی سیاسی یا اجتماعی
عصیان = عمل اگوییستی من
انقلاب = زیر و زبر کردن ( شرایط ) موجود
عصیان = موجودیت زیر و زبر شدنی
تفاوت میان انقلاب و عصیان اشتیرنر ( تو بخوان کامو ) ، آنطور که اشتیرنر ( کامو ) تصور میکند، این نیست که یکی برامدی سیاسی و اجتماعی است، در حالیکه دیگری عملی اگوییستی، بلکه این است که این یک عمل و برآمد است، و این یک اصولا عمل نیست.
فقط به ذهن ملای مکتب ناراضی خطور میکند که استدلالات خود را دربارهی انقلاب و عصیان بر رضایت و نارضایتی بنا نهد، روحیهای که کلا به محفل خورده بورژوازی تعلق دارد، که همانگونه که بکرات دیدیم، سانچوی قدیس (کامو) الهام خود را از آنجا مأخوذ میکند.
هر عصیانگری ، در "عمل اگوییستی " خود با واقعیت حاضر و موجود، که، بدون توجه به شرایط کلی میکوشد، بر آن ارتقا یابد، مواجه است، او میکوشد تا گریبان خود را از جهان موجود فقط تا جایی که یک قید و بند است رها کند، برای مابقی، بر عکس میکوشد آن را صاحب شود، بافندهای که "بپا میخیزد" تا صاحب کارخانه شود، بدین وسیله چرخ ریسندگی را از سر باز میکند، و از آن دست میکشد، برای مابقی، جهان مانند قبل به راه خود ادامه میدهد، و عصیانگر "شکوفای" ما به سایرین فقط تقاضای ریاکارانه اخلاقی را عرضه میکند، مبنی بر اینکه، آنان نیز مانند خود او باید نوکیسه شوند، تا بحال دیدیم که عصیان هر چیزی است که دوست دارید، جز عمل.
این همانا اصول اخلاقی مرسوم خورده بورژوا است که معتقد است، اگر هر کس بکوشد، تا جایی که امکان دارد، دریافت کند، و برای مابقی، خود را دربارهی سیر جهان دچار دردسر نسازد، جهان راست و درست میشود.
✍ #کارل_مارکس، #فریدریش_انگلس
📕 ایدئولوژی آلمانی (صفحات ۴۷۲ -۴۶۴)
ترجمه #تیرداد
💎کانال رسمی حزب کمونیست ایران
@peshrawcpiran
@peshrawcpiran