🚩کارگران برای نان و
بازرگانان برای بازار فریاد میزنند.
بیکاران گرسنه بودند و حالا
کارگران گرسنهاند.
دستانی که بیکار نشستهاند دوباره دست به کار شدهاند:
حالا صدفهای سیمانی میتراشند.
شب است. و جفتهای مزدوج
در رختخوابهایشان خوابیدهاند. و همسرانِ جوان
کودکانی یتیم به دنیا خواهند آورد.
بالانشینان میگویند:
راهِ سعادت است.
پاییننشینان میگویند:
راهِ گور است.
رژه میروند بهگاهِ رژه رفتن نمیدانند
که دشمن در کاسههای سرشان رژه میرود
صدایی که به آنها دستور میدهد
صدای دشمنشان است.
و آنکه از دشمن حرف میزند
خودْ دشمن است.
#برتولت برشت
#برگردان: نیما عیسیپور
#اثر :قیام/ انوره دومیه/ ۱۸۴۸
بازرگانان برای بازار فریاد میزنند.
بیکاران گرسنه بودند و حالا
کارگران گرسنهاند.
دستانی که بیکار نشستهاند دوباره دست به کار شدهاند:
حالا صدفهای سیمانی میتراشند.
شب است. و جفتهای مزدوج
در رختخوابهایشان خوابیدهاند. و همسرانِ جوان
کودکانی یتیم به دنیا خواهند آورد.
بالانشینان میگویند:
راهِ سعادت است.
پاییننشینان میگویند:
راهِ گور است.
رژه میروند بهگاهِ رژه رفتن نمیدانند
که دشمن در کاسههای سرشان رژه میرود
صدایی که به آنها دستور میدهد
صدای دشمنشان است.
و آنکه از دشمن حرف میزند
خودْ دشمن است.
#برتولت برشت
#برگردان: نیما عیسیپور
#اثر :قیام/ انوره دومیه/ ۱۸۴۸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آنتونیس کالوجیانیس
ما دو نفریم، ما سه نفریم
ما دو نفریم، دو نفر
ساعت ۸ عصر شد
خاموشی زدند، زندانبان ها برمیخیزند
یکی جلو، بقیه پشت سر
سپس سکوت، سپس ضربات فیزیکی
مثل سرود هر روزهای مشهور
آنها ما را کتک زدند، دو ضربهی محکم
ما را زدند، سه ضربهی محکم
ما را زدند، هزار و سیزده ضربهی محکم
تو درد میکشی، من درد میکشم
کدام ما بیشتر درد میکشد؟
زمان خواهد گفت
ما دو نفریم،
ما سه نفریم،
هزار و سیزده نفریم
بارها و بارها باران خون،
خون روی زخم دلمه میبندد
و درد، ما را نیش میزند
چون میخی که در گوشتمان کوبیده میشود
تنها ما انتقام گیرنده و نجات دهنده ایم
ما دو نفریم،
ما سه نفریم
هزار و سیزده نفریم
#برگردان: ش. حسینی
ما دو نفریم، ما سه نفریم
ما دو نفریم، دو نفر
ساعت ۸ عصر شد
خاموشی زدند، زندانبان ها برمیخیزند
یکی جلو، بقیه پشت سر
سپس سکوت، سپس ضربات فیزیکی
مثل سرود هر روزهای مشهور
آنها ما را کتک زدند، دو ضربهی محکم
ما را زدند، سه ضربهی محکم
ما را زدند، هزار و سیزده ضربهی محکم
تو درد میکشی، من درد میکشم
کدام ما بیشتر درد میکشد؟
زمان خواهد گفت
ما دو نفریم،
ما سه نفریم،
هزار و سیزده نفریم
بارها و بارها باران خون،
خون روی زخم دلمه میبندد
و درد، ما را نیش میزند
چون میخی که در گوشتمان کوبیده میشود
تنها ما انتقام گیرنده و نجات دهنده ایم
ما دو نفریم،
ما سه نفریم
هزار و سیزده نفریم
#برگردان: ش. حسینی