#استراتژی_حزب_کمونیست_ایران
مصوب کنگره یازدهم حزب کمونیست ایران
#بخش_هشتم
• مکان پیشبرد استراتژی ما نه تنها کارخانه و محیط کار بلکه محیط زیست با همه پیچیدگیهایش نیز هست. طبقه کارگر یک موجودیت آرمانی نیست که به این اعتبار تقدیس شود. کارگر بودن یک موقعیت عینی است و طبقه کارگر یک موجودیت اجتماعی است که در دنیای واقعی با مردمان دیگر جامعه درهم آمیخته است. موقعیت عینی طبقه کارگر بعنوان یک طبقه اجتماعی از لحاظ روابط مالکانهاش با ابزار تولید است که وی را به نیروی فعاله تغییر تاریخی گذر از سرمایه داری به سوسیالیسم تبدیل کرده است. طبقه ای است لازم که وجودش شرط ادامه حیات جامعه است. اما کارگر اگر در کارخانه و مزرعه کار میکند، در همان حال در شهر و روستا زندگی میکند. از طریق رسانه های بورژوایی و ارتجاعی بمباران تبلیغاتی میشود، در تشکلهای ماهیتا غیر کارگری و گاهی ارتجاعی عضو می شود، همانگونه که به صف مبارزه کمونیستی می پیوندد. استراتژی ما پیچیدگی شرایط اجتماعی موجود را از نظر دور نمی دارد و از اینرو نه بر پایه ذهنیت و آرزوها بلکه بر اساس واقعیات سرسخت جامعه و موقعیت عینی طبقه کارگر بنا شده است و می کوشد به همه مسائل این جامعه پاسخ بدهد.
• تجربه همه جهان نشان داده است که بورژوازی با زبان خوش و با استدلال قدرت سیاسی و اقتصادی را رها نمیکند، بلکه چنین امری تنها در نتیجه اعمال فشار در مقیاس اجتماعی امکانپذیر است. هرچه بیشتر نظام سرمایه داری در بحران فرو میرود، برای ادامه حاکمیت خود به اعمال روشهای خشونت آمیز وسرکوبگرانه بیشتری روی میآورد. اعمال خشونت در ذات این نظام است. جنگهای امپریالیستی اول و دوم جهانی اوج خشونت این نظام برای بقاء بودهاند. جنگهای محلی دوران "جنگ سرد" و پس از آن نمونه های بارزی از خشونتطلبی ذاتی این نظام را برملا میسازند. خشونت پوشیده و آشکار نظام سرمایهداری بر علیه طبقهی کارگر و اقشار محروم جامعه بدون وقفه جریان دارد. بیکاری، فقر، گرسنگی، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی، آسیبهای اجتماعی؛ همه و همه بخشی از خشونت سیستماتیکی هستند که سرمایهداران و دولتهایشان بر علیه کارگران و اکثریت آحاد مردم اعمال میکنند. بورژوازی ابزارهای سرکوب گوناگونی را برای بقای خود بهکار میگیرد که سرکوب مستقیم تنها یکی از آنهاست. بورژوازی از طریق رواج اندیشهها، افکار و خرافات معینی تودهها را به سرکوبگران خود تبدیل میکند و بدین معنا سرکوب را درونی میکند. قانون، ابزار دیگر سرکوب است. قوانینی که از پارلمانهای بورژوازی بیرون میآیند همان اعمال خشونت دولتی هستند که برای تداوم رنج و آزار مردم محروم به رنگ قانون درآمده اند. نتیجه اینکه، این کارگران و اقشار محروم جامعه نیستند که برای تحقق اهداف حقطلبانه و روای خود دست به خشونت میزنند، بلکه این سرمایه داران و دولتهایشان هستند که در عمل راهی جز مقابله با روشهای غیرمسالمتآمیز برای طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه باقی نمیگذارند. عکس العمل گاها خشونت آمیز طبقه کارگر پاسخ به خشونت سازمانیافته و سیستماتیک بورژوازی است. در استراتژی حزب کمونیست ایران رهایی جامعه از مناسبات ظالمانه نظام سرمایه داری محصول انقلابی است که نیروی محرکهی آن را کارگران تشکیل میدهند. چنین انقلابی نه ناشی از اراده ما، بلکه مبتنی بر واقعیات بنیادی اقتصادی-اجتماعی است. تضادهای طبقاتی، نابرابریها، تبعیضها و محرومیتهای اجتماعی، فقدان آزادیهای فردی و سیاسی است که جامعه را به سوی انقلاب سوق میدهد. ما میخواهیم اهداف عادلانه و انسانی مندرج در برنامه حزب از راههای مسالمتآمیز متحقق شوند، اما این ماهیت سرکوبگر بورژوازی است که انقلاب در ایران را به سوی اشکال قهرآمیز سوق میدهد. آگاهی بر این واقعیت و کسب آمادگی برای مقابله با چنین شرایطی از عناصر مهم یک استراتژی پیروزمند است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
مصوب کنگره یازدهم حزب کمونیست ایران
#بخش_هشتم
• مکان پیشبرد استراتژی ما نه تنها کارخانه و محیط کار بلکه محیط زیست با همه پیچیدگیهایش نیز هست. طبقه کارگر یک موجودیت آرمانی نیست که به این اعتبار تقدیس شود. کارگر بودن یک موقعیت عینی است و طبقه کارگر یک موجودیت اجتماعی است که در دنیای واقعی با مردمان دیگر جامعه درهم آمیخته است. موقعیت عینی طبقه کارگر بعنوان یک طبقه اجتماعی از لحاظ روابط مالکانهاش با ابزار تولید است که وی را به نیروی فعاله تغییر تاریخی گذر از سرمایه داری به سوسیالیسم تبدیل کرده است. طبقه ای است لازم که وجودش شرط ادامه حیات جامعه است. اما کارگر اگر در کارخانه و مزرعه کار میکند، در همان حال در شهر و روستا زندگی میکند. از طریق رسانه های بورژوایی و ارتجاعی بمباران تبلیغاتی میشود، در تشکلهای ماهیتا غیر کارگری و گاهی ارتجاعی عضو می شود، همانگونه که به صف مبارزه کمونیستی می پیوندد. استراتژی ما پیچیدگی شرایط اجتماعی موجود را از نظر دور نمی دارد و از اینرو نه بر پایه ذهنیت و آرزوها بلکه بر اساس واقعیات سرسخت جامعه و موقعیت عینی طبقه کارگر بنا شده است و می کوشد به همه مسائل این جامعه پاسخ بدهد.
• تجربه همه جهان نشان داده است که بورژوازی با زبان خوش و با استدلال قدرت سیاسی و اقتصادی را رها نمیکند، بلکه چنین امری تنها در نتیجه اعمال فشار در مقیاس اجتماعی امکانپذیر است. هرچه بیشتر نظام سرمایه داری در بحران فرو میرود، برای ادامه حاکمیت خود به اعمال روشهای خشونت آمیز وسرکوبگرانه بیشتری روی میآورد. اعمال خشونت در ذات این نظام است. جنگهای امپریالیستی اول و دوم جهانی اوج خشونت این نظام برای بقاء بودهاند. جنگهای محلی دوران "جنگ سرد" و پس از آن نمونه های بارزی از خشونتطلبی ذاتی این نظام را برملا میسازند. خشونت پوشیده و آشکار نظام سرمایهداری بر علیه طبقهی کارگر و اقشار محروم جامعه بدون وقفه جریان دارد. بیکاری، فقر، گرسنگی، عدم دسترسی به امکانات بهداشتی و درمانی، آسیبهای اجتماعی؛ همه و همه بخشی از خشونت سیستماتیکی هستند که سرمایهداران و دولتهایشان بر علیه کارگران و اکثریت آحاد مردم اعمال میکنند. بورژوازی ابزارهای سرکوب گوناگونی را برای بقای خود بهکار میگیرد که سرکوب مستقیم تنها یکی از آنهاست. بورژوازی از طریق رواج اندیشهها، افکار و خرافات معینی تودهها را به سرکوبگران خود تبدیل میکند و بدین معنا سرکوب را درونی میکند. قانون، ابزار دیگر سرکوب است. قوانینی که از پارلمانهای بورژوازی بیرون میآیند همان اعمال خشونت دولتی هستند که برای تداوم رنج و آزار مردم محروم به رنگ قانون درآمده اند. نتیجه اینکه، این کارگران و اقشار محروم جامعه نیستند که برای تحقق اهداف حقطلبانه و روای خود دست به خشونت میزنند، بلکه این سرمایه داران و دولتهایشان هستند که در عمل راهی جز مقابله با روشهای غیرمسالمتآمیز برای طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه باقی نمیگذارند. عکس العمل گاها خشونت آمیز طبقه کارگر پاسخ به خشونت سازمانیافته و سیستماتیک بورژوازی است. در استراتژی حزب کمونیست ایران رهایی جامعه از مناسبات ظالمانه نظام سرمایه داری محصول انقلابی است که نیروی محرکهی آن را کارگران تشکیل میدهند. چنین انقلابی نه ناشی از اراده ما، بلکه مبتنی بر واقعیات بنیادی اقتصادی-اجتماعی است. تضادهای طبقاتی، نابرابریها، تبعیضها و محرومیتهای اجتماعی، فقدان آزادیهای فردی و سیاسی است که جامعه را به سوی انقلاب سوق میدهد. ما میخواهیم اهداف عادلانه و انسانی مندرج در برنامه حزب از راههای مسالمتآمیز متحقق شوند، اما این ماهیت سرکوبگر بورژوازی است که انقلاب در ایران را به سوی اشکال قهرآمیز سوق میدهد. آگاهی بر این واقعیت و کسب آمادگی برای مقابله با چنین شرایطی از عناصر مهم یک استراتژی پیروزمند است.
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
Telegram
attach📎
مبارزه ی طبقاتی و آزادی زنان
#تونی_کلیف
(#بخش_هشتم و پایانی)
فصل آخر بر رابطه بین استثمار زنان کارگر و ستم بر آنها به عنوان زن تمرکز دارد. ستم در جامعه به طور اعم و در خانواده به طور اخص چه تاثیری بر زنان باقی میگذارد؟ چه رابطهای بین مبارزهی طبقاتی علیه استثمار و سرمایهداری از یک سو و مبارزه علیه ستم بر زنان از دیگر سو وجود دارد؟ چه سازمانهایی برای رهبری این دو مبارزه لازماند؟ ما تلاش داریم تا جایگاه مفاهیم مارکسیستی روابط متقابل استثمار، ستم و رهایی را در مضمون تاریخیشان نشان دهیم. ما اعتقاد داریم، که رهایی زنان نمیتواند بدون پیروزی سوسیالیسم به دست آید و سوسیالیسم نیز بدون رهایی زنان امکان پذیر نیست.
🆔 @peshrawcpiran
#تونی_کلیف
(#بخش_هشتم و پایانی)
فصل آخر بر رابطه بین استثمار زنان کارگر و ستم بر آنها به عنوان زن تمرکز دارد. ستم در جامعه به طور اعم و در خانواده به طور اخص چه تاثیری بر زنان باقی میگذارد؟ چه رابطهای بین مبارزهی طبقاتی علیه استثمار و سرمایهداری از یک سو و مبارزه علیه ستم بر زنان از دیگر سو وجود دارد؟ چه سازمانهایی برای رهبری این دو مبارزه لازماند؟ ما تلاش داریم تا جایگاه مفاهیم مارکسیستی روابط متقابل استثمار، ستم و رهایی را در مضمون تاریخیشان نشان دهیم. ما اعتقاد داریم، که رهایی زنان نمیتواند بدون پیروزی سوسیالیسم به دست آید و سوسیالیسم نیز بدون رهایی زنان امکان پذیر نیست.
🆔 @peshrawcpiran