Peshrawcpiran
917 subscribers
28.3K photos
14.6K videos
881 files
26.7K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
🛑نمی‌توانید انقلاب #ژینا را از ما بگیرید

🔸بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان دانشکده‌ی زبان‌ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران

#بخشی از بیانیه‌:

🔸پنجمین ماه انقلاب ژینا نیز از راه رسید؛ انقلابی نوین که با غریو "زن" آغاز شد و با نوید "زندگی و آزادی" به ما شهامت ایستادن و جنگیدن داد.
🔸مسئولین دانشگاه تهران! روی سخن ما با شماست. شما می‌توانید ما را آزار دهید اما نمی‌توانید انقلاب ژینا را از ما بگیرید چرا که این انقلاب حالا در ذهن و جان ما رسوخ کرده و جای گرفته است.
🔸ما دانشجویان #دانشکده‌ی زبان‌ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران #ضمن محکومیت خفقان حاکم بر فضای دانشگاهی، مخالفت خود را با احکام #سختگیرانه‌ی حجاب اجباری اعلام داشته و از همتایانمان در سایر دانشکده‌ها درخواست همدلی و هم‌صدایی داریم.
#در نهایت "پیروز نبرد ملتی‌ست که خواست او آزادی و زندگی‌ست. زندگی بر مرگ پیروز می‌شود."
#دانشگاه_تهران
#جنبش_دانشجویی
#قیام_ژینا
#نه_به_حجاب
#زن_زندگى_آزادى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#گناه‌ات چه بود پسرم؟

تو مزد رنج‌ات را می‌خواستی
طالب پاره‌ای نان بودی
که کاردی در کف‌ات نهادند
مزد عرق ریزی هایت را می خواستی
که دستهایت را پس راندند.
گدا نبودی اما
قوی‌دل در برابرشان ایستادی
چون کرکسان بر سرت ریختند
خونت را نوشیدند
و لبانت را فرو بستند پسرم!
اکنون خونی در دست هایت نمانده
این زنبق بی همتایم!
دستهایت را به دست می فشارم
- دو پرنده‌ی اندوهگین و شکسته بالی را
که ترانه شان نیز فرو مرده -
و آرزو می کنم که قاتلان‌ات نیز
چنین عاقبتی داشته باشند
می خواهم بشویم دامنم را در خونشان
و پایکوبی کنم
آری در سوگ تو
شایسته نیست گریستن...

#بخشی از: «گورنبشته»

✍️یانیس ریتسوس»


مجموعه نقاشی: «آبان ۹۸»
اثری از: #صنم صالحی»

💢جمعه ١٢ آبان ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
🔺فاتح شدم
خود را به ثبت رساندم
خود را به نامی، در یک شناسنامه، مزین کردم
و هستی‌ام به یک شماره مشخص شد

پس زنده‌باد ۶۷۸ صادره از بخش ۵ ساکن تهران

دیگر خیالم از همه سو راحتست
آغوش مهربان مام وطن
پستانک سوابق پرافتخار تاریخی
لالائی تمدن و فرهنگ
و جق و جقِ جقجقهٔ قانون...

آه
دیگر خیالم از همه سو راحتست
از فرط شادمانی

رفتم کنار پنجره،
با اشتیاق، ششصد و هفتاد و هشت بار هوا را که از غبار پِهِن
و بوی خاکروبه و ادرار،
منقبض شده بود
درون سینه فرو دادم

و زیر ششصد و هفتاد و هشت
قبض بدهکاری،

و روی ششصد و هفتاد و هشت
تقاضای کار نوشتم:
فروغ فرخ زاد


✍️فروغ فرخزاد»

#بخشی از شعر بلند مرز پرگهر

💢جمعه ٨ دى ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn