Peshrawcpiran
916 subscribers
28.3K photos
14.6K videos
881 files
26.7K links
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومه‌له در تلگرام

✉️پيام ها و تصاويرتان را به آی‌دی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar

www.instagram.com/Peshrawcpiran

www.facebook.com/Peshrawcpiran

نشانی وب‌سایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Download Telegram
🛑همبستگی خانواده های دادخواه: تصاویری از حضور خانواده‌های دادخواه بر مزار جانباختگان راه آزادی که توسط پدر زنده ياد #محسن شکاری انتشار یافته است.
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

💢يكشنبه ٢٤ اردیبهشت ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpira
🔴مهرداد آقافضلی،
پدر زنده‌یاد #یلدا آقافضلی، با انتشار این عکس نوشته است:

«سنگ تصویر دخترمو بازم درست کردم نصب کردم، هزار بارم خراب کنید درست میکنم، اون بیمارایی که سنگ خراب میکنید اگه به شما پول میدن بابت اینکار بیایید خودم حقوق ماهیانه بهتون میدم نگهبان سنگ دخترم بشید، ولی اگه مجانی میایید و بهتون گفتن با اینکارتون میرید بهشت احمقای بیشعور سر کار هستید.»

#یلدا آقافضلی، معترض ۱۹ ساله، پس از  آزادی از زندان به‌طرز مشکوکی جان‌باخت. در پرونده او نوشته شده بود «متهم اظهار پشیمانی نکرد.»

#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

💢پنجشنبه ٢ آذر ۱۴۰٢
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴فریادهای خانواده و نزدیکان زنده ياد #مهران بصیرتوانا در مراسم سالگرد اوست.
برادر او در این مراسم که به خاطر فشارهای حکومتی، با حدود یکهفته تاخیر در تاریخ سوم آذرماه برگزار شد؛ فریاد «مرگ بر ظالمین» سر می‌دهد.
ماموران جمهوری اسلامی، در ۲۵ آبان ماه سال گذشته، زمانی که او داشت به خانمی که تیر ساچمه‌ای خوده بود کمک می‌کرد، به قفسه سینه‌ا‌ش شلیک کردند و او را کشتند.
این داغ‌ها سرد نخواهند شد و خشم این مردم بی شک روزی ریشه ظلم را خواهد سوزاند.

# يادشان گرامى🌹
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

💢چهارشنبه ٨ آذر۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
Peshrawcpiran
Photo
بیانیه تشکلهای کارگری و اجتماعی علیه  اعدام ها و سرکوبگریهای حکومت

بدنبال اعتراضات قدرتمند ما کارگران، ما معلمان، ما بازنشستگان، ما زنان، ما دادخواهان و ما همه مردم تحت انواع ستم  که با شعار زن زندگی آزادی ، معیشت، منزلت و داشتن زندگی انسانی را حق مسلم خود اعلام کردیم، حکومت با تشدید سرکوبگریهایش میخواهد ما مردم را عقب براند. اعدام ابزار خطرناک پیشبرد این سیاست برای مرعوب کردن جامعه است. در کنار آن پرونده سازی های امنیتی، اعتراف گیری های اجباری در زیر شکنجه،  صدور احکام زندان و تبعید و اخراج و انفصال از کار اجزای دیگر سیاست سرکوبگرانه حکومت است. متحد و سراسری سدی در برابر این سرکوبگریها باشیم.
سال گذشته در یکی از همین روزهای دی ماه بود که محسن شکاری اولین معترض انقلاب زن، زندگی، آزادی، اعدام شد و به دنبال آن مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی، محمدحسینی، مجید کاظمی، صالح میرهاشمی ، سعید یعقوبی و میلاد زهره وند، هفت نفر دیگر از معترضان اعدام شدند. علاوه بر این طی یک سال گذشته اعدام این عمل شنیع و ضد انسانی در مورد برخی از زندانیان سیاسی و عقیدی که زیر فشار ناچار به اعتراف اجباری شده بودند، با اتهاماتی چون "افساد فی الارض" به اجرا گذاشته شد. در مجموع طبق آمار به دست آمده  تنها در سال میلادی 2023 تعداد ۶۴۰ نفر اعدام شده اند. همین امروز نیز خطر فوری اعدام مجاهد کورکور، رضا رسایی از بازداشت شدگان جنبش زن زندگی آزادی، احمدرضا جلالی و جمشید شارمهد (زندانیان دو تابعیتی)  بعلاوه هشت نفر دیگر را تهدید میکند و هر روز خبر  جدیدی از اعدامها داده میشود .  بکارگیری طناب دار این ابزار قتل عمد دولتی، سیاستی کثیف و خطرناک است که هدف مستقیمش مرعوب کردن ما مردم است. باید با قدرت اتحاد سراسری مبارزاتی مان جلوی حرکت این ماشین سرکوب و جنایت را بگیریم.
ما امضا کنندگان این بیانیه در کنار خانواده های دادخواه اعدام شدگان و جانباختگان انقلاب زن زندگی آزادی بر توقف فوری اعدام ها تاکید داریم.
علاوه بر اعدامها حکومت از دیگر ظرفیتهای سرکوبگرانه اش استفاده میکند و  پاسخ هر اعتراضی با تهدید و زندان و اخراج داده میشود. از جمله ماشین پرونده سازی های امنیتی، احضار کردنها و حکم دادنها با سرعت در حرکت است و در این یکساله کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان، خانواده های دادخواه و فعالین اجتماعی بسیاری بخاطر اعتراضاتشان احکام زندان، اخراج و تبعید گرفته اند. اما اتحاد و همبستگی ‌مردم در مقابل همه شیوه های سرکوب حتی یک لحظه متوقف نشده است
گرو ملی صنعتی فولاد اهواز یک نمونه  از این همبستگی ستودنی است که  موفق به برگرداندن ۳۸ همکار تعلیقی خود به کار و رفع انسداد کارتهای ورودشان به شرکت و تحمیل تحقق بخشی از مطالبه طبقه بندی مشاغل بصورت علی الحساب بر کارفرما و همه حامیان حکومتی اش شدند. اکنون نیز همچنان بر پیگیری تمامی مطالباتشان تاکید دارند . این کارگران برای مقابله با سرکوبگریها راه نشان داده اند و باید وسیعا مورد حمایت عمومی قرار بگیرند.
نمونه  تحسین برانگیز دیگر همانا صحنه هایی از بروز شجاعت و همبستگی زنان زندانی اوین در مقابل نیروهای امنیتی دادگاه ها و زندان‌ها بود که در تاریخ ثبت خواهد شد.
هم اکنون تعدادی از معلمان، دانشجویان، هنرمندان، کارگران، زنان و تعدادی  از خانواده های دادخواه و شمار بسیاری دیگر در جریان جنبش انقلابی مردمی بازداشت و هنوز  زندانی هستند. ما امضا کنندگان این بیانیه بر آزادی فوری تمامی آنها که همانا آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی است تاکید داریم.
برای ما مردم به جان آمده از فقر و تبعیض و چپاول و غارت و محروم از پایه ای ترین حقوق انسانی مان، برای ما مردمی که بخاطر طلب حق و حقوق از دست رفته مان عزیزانی را از دست داده ایم راهی دیگر بجز پیشروی وجود ندارد. از همین رو با صدایی رسا همچون کارگران ذوب آهن اصفهان که شعار دادند و فریاد زدند"باتوم و گارد ویژه دیگر اثر ندارد"، همچون کارگران گروه  ملی صنعتی فولاد اهواز که با ایستادگی شان در برابر تعلیق و اخراج همکارانشان ایستاده و با شعار "نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد" و همچون زنان پیشرو که با شعار زن زندگی آزادی به مصاف زندانبانشان  رفتند و بر تداوم مبارزات تاکید کردند، ایستاده ایم و کوتاه نمی آییم.
#زن_زندگی_آزادی
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

امضا کنندگان:
۱-اتحاد بازنشستگان
۲-انجمن برق و فلز کرمانشاه
۳-سندیکای نقاشان البرز
۴-شورای بازنشستگان ایران
۵-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث)
۶-شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۷-شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران
۸-گروه بازنشستگان مستقل تهران
۹-ندای زنان ایران
۱۰-نهاد دادخواهان


ادامه بیانیه را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3qXga3X
🔺روایت رویا حشمتی از اجرای حکم شلاق(سیزدم دی‌ماه ۱۴۰۲):

▪️به نام زن، به نام زندگی، دریده شد لباس بردگی، شب سیاه ما سحر شود، تمام تازیانه‌ها تبر شود...»

امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتند برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم. با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷. از گیت ورودی که رد شدیم حجابم را برداشتم. وارد سالن شدیم. صدای فریاد و ضجه‌ی زنی از راه‌پله می‌‌آمد که داشتند می‌بردنش پایین. شاید داشتند می‌بردنش برای اجرای حکم...
وکیلم گفت: «رویا جان دوباره بهش فکر کن. اثراتی که شلاق می‌ذاره تا مدت‌ها می‌مونه باهات.»
رفتیم شعبه‌ی ۱ اجرای احکام. کارمند شعبه گفت: «روسری‌‌ات رو سرت کن که دردسر نشه.» آروم و محترمانه بهش گفتم آمده‌‌ام بابت همین شلاق‌ام را بزنید، سر نمی‌کنم.
تماس گرفتند و مامور اجرای حکم آمد بالا. گفت «حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا.» گفتم: « سر نمی‌کنم» گفت: «نمی‌کنی؟! جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی. برایت یه پرونده‌ی جدید هم باز می‌کنم هفتاد و چهارتای دیگه‌م مهمون‌مون باشی.» باز سر نکردم. رفتیم پایین چند پسر را بابت شرب خمر آورده بودند. مرد با تحکم تکرار کرد «مگه نمی‌گم سر کن» نکردم. دو تا زن چادری آمدند و روسری را کشیدن سرم. باز درش آوردم و این‌کار چندبار تکرار شد. بهم از پشت دستبند زدند و روسری را کشیدن سرم. از همان پله‌هایی که زن را برده بودند رفتیم طبقه‌ی زیر هم‌کف؛ اتاقکی بود ته پارکینگ. قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم ایستاده بودند. زن خیلی واضح متاثر بود. چند بار آه کشید و گفت «می‌دونم. می‌دونم.» قاضی معمم به رویم خندید. یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم. ازشون رو برگرداندم. در آهنی را باز کردند. دیوارهای اتاق سیمانی بود. تختی ته اتاقک بود که دستند و پابند آهنی به دو طرف‌اش جوش خورده بود. وسیله‌‌ای آهنی شبیه پایه‌ی بوم نقاشی بزرگ با جای دستند و پابند آهنیِ زنگ‌زده وسط اتاق، و یک صندلی و میز کوچک که هم روی میز پر از شلاق بود، هم پشت در. یک اتاق شکنجه‌ی قرون‌ وسطاییِ تمام‌عیار.
قاضی پرسید: « خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟ انگار وجود نداره.» جوابش را ندادم. گفت: «خانم با شمام!» باز جواب ندادم. مامور اجرای حکم گفت «پالتوت رو در بیار و رو تخت دراز بکش» پالتو و روسری‌ام را از پایه‌ی بوم شکنجه آویزان کردم. گفت « روسریت رو سر کن!» گفتم : « نمی‌کنم، قرآنت رو بذار زیر بغل و بزن.» و روی تخت دراز کشیدم. زن آمد و گفت « خواهش می‌کنم لج‌بازی نکن.» شال را آورد و کشید رو سرم.
مرد از بین دسته‌ی شلاق‌هایی که پشت در بود یک شلاق چرمی مشکی را برداشت، دو دور پیچاند دور دستش و آمد سمت تخت. قاضی گفت: «خیلی محکم نزن.» مرد شروع کرد به زدن. شونه‌هام، کتفم، پشتم، باسنم، رونم، ساق پام. باز از نو. تعداد ضربه‌ها را نشمردم. زیر لب می‌خوندم: «

تمام شد. آمدیم بیرون. نگذاشتم فکر کنند حتی دردم آمده. حقیرتر از این حرف‌ها هستند. رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم. مامور زن پشت سرم می‌آمد و مراقب بود روسری از سرم نیفتند. دم درِ شعبه روسریم را انداختم. زن گفت: «خواهش می‌کنم سرت کن.» سرم نکردم و باز کشید سرم. قاضی گفت: «ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه، ولی حکمه و باید اجرا بشه.» جوابش رو ندادم. گفت: «اگر می‌خواید طور دیگه‌ای زندگی کنید می‌تونید خارج از کشور باشید.» گفتم: « این کشور برای همه‌ست.» گفت: « بله ولی باید قانون رو رعایت کرد.» گفتم: «قانون کار خودش رو بکنه، ما به مقاومتمون ادامه می‌دیم.»
از اتاق آمدم بیرون و روسریم را درآوردم.

مرسی آقای طاطایی عزیز. اگر همراهی شما نبود تحمل این روزها خیلی سخت بود و عذر می‌خواهم که موکل سربه راهی نبودم. مطمئنم آدمی به بزرگواری شما درک می‌کند.
بابت همه‌چیز ممنونم.

#ایستاده‌ایم_تا_پایان

#زن_زندگی_آزادی

💢 جمعه ۱۵ دى ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📣سخنان آقای اسماعیلی در جمع بازنشستگان مقابل  صندوق بازنشستگی کرمانشاه

"نخواهیم گذاشت که فقر را بر ما حاکم کنند.
ما یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان هستیم."


#فقر_فساد_گرونی

#ایستاده‌ایم_تا_پایان

💢سه شنبه  ۱۰ بهمن  ۱۴۰۲

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn
Peshrawcpiran
Photo
✍️بیانیه

▪️در آستانه دومین سالگرد قتل حکومتی #مهسا_امینی، تراژدی هولناک دیگری تکرار شده است.

#آرزو بدری زن جوان ۳۱ ساله ای که در اول مرداد در شهر نور مازندران به دلیل #حجاب در خودروی شخصی خود ، از ناحیه کمر هدف گلوله پلیس قرار گرفت و نخاعش آسیب دید.
هر چند رفتارهای شنیع و هولناک در نیروهای سرکوب حکومتی تازگی ندارد اما تکرار خشونت فجیع تر و جنایات بی پرده ، نیروهای سرکوبگر حاکم ، برای همه مردم شوکه اور است.
خشونتی که حتی در جنگ های تاریخی هم کم نظیر بوده و تاریخ جنایتکاران را روسفید می سازد.
▪️بلایی که به سر زندگی شاد آرزو بدری آوار شد و او را بین مرگ و زندگی قرار داده می تواند برای هر یک از زنانی که روزانه در جنگ و تعقیب و گریز خیابانی با نیروهای سرکوب حکومتی هستند ایجاد شود.
پاسخ یکسان حکومت در برابر تراژدی هایی که به دست نیروهای سرکوبش که آموزشی جز جنایت ندیده اند ، تنها سناریو سازی و پنهان کردن ابعاد فاجعه و تحت فشار قرار دادن خانواده ای است که عزیزش در شرایط برزخی قرار دارد.
شرایطی که در باره مرگ مهسا امینی و آرمیتا گراوند و دهها زن جوانی که در گمنامی جانشان را از دست دادند بوجود آمد.

▪️پخش اعتراف اجباری از زنی که بر تخت بیمارستان در شرایط بحرانی بستری است اوج سبعیت حاکم را نمایان می کند.
سناریو سازی نخ نمای وقیحانه ای که تنها خشم و بیزاری همگان را بر می انگیزد.
جنگ علیه زنان ، رودرویی عریان حاکمیت با همه مردم است که خواهان یک زندگی آزاد و بدور از اجبار و سرکوب هستند.
ندای زنان ایران ضمن آرزوی سلامتی و بهبودی برای آرزو بدری تاکید می کنیم جان آرزو بدری در خطر است و باید هر چه سریعتر تحت بهترین درمان در شرایط امن و بدور از فشار امنیتی قرار بگیرد.
▪️فشارهای امنیتی بر آرزو بدری و خانواده وی می تواند روند درمانی او را با مخاطره روبرو سازد که برای حاکمان ضد زن تبعات اجتماعی سنگینی به دنبال خواهد داشت.
از همه فعالین و نهادهای حقوق زن و تشکلهای اجتماعی می خواهیم از خانواده آرزو بدری حمایت کرده و آنها را در برابر حکومت ضد زن تنها نگذاریم.
ما زنان که خاکریز #حجاب را در انقلاب #زن_زندگی_آزادی فتح کرده ایم اعلام می کنیم :

#قدمی به عقب برنمیگردیم

#تا نابودی آپارتاید حاکم و لغو همه قوانین ضد زن به مبارزه ادامه میدهیم.

اول شهریور ۱۴۰۳
ندای زنان ایران

#آرزو_بدری
#آرمیتاگراوند
#مهساامینی
#نه_به_حجاب_اجباری
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#ایستاده‌ایم_تا_پایان

💢 پنجشنبه ۱شهریور ١٤٠٣

https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1