🛑#موضوع دیپورت پناهجویان ایرانی به مجلس ترکیه رسید.
♦️روز پنچ شنبه ۲۰۲۲/۱۲/۱۵ دو پناه جویی ایرانی به نامهای «شه وگار محمدی و حسین منبری» همراه با ۱۴۳ پناهجوی دیگر توسط پلیس ترکیه در نزدیکی بندر مارماریس در استان موغلا بازداشت شدند.
بازداشت شدگان بعد از سه شبانه روز ،(به غیر از شه وگار و حسین ) همگی آزاد شدند.
با وجودی که نامبردگان خود را فعال سیاسی و مخالف رژیم ایران معرفی کرده اند ، اما در کمال تاسف اداره مهاجرت موغلا ، آنها را در معرض خطر دیپورت قرار داده است.
#حسین و شه وگار ، پناهجوی سیاسی هستند و دیپورت آنها به ایران باعث به خطر افتادن جان آنها خواهد شد.
تلاشهای شورای همبستگی و رسانه های حقوق بشری دیگری از کانالهای مختلف باعث شد که بازداشت پناه جویان ایرانی پوشش رسانه ای مناسبی داشته باشد. و در مجلس ترکیه مطرح شود.
در ایلر خبر در همین رابطه آمده است؛
♦️#«احمد شیک»از حزب کارگر ترکیه خطاب به سویلو و چاوش اوغلو می گوید:
#آیا می دانید در صورتی که پناهجویان ایرانی دیپورت شوند اعدام خواهند شد؟
در چنین شرایطی که جمهوری اسلامی علیه معترضین شمشیر از رو بسته است، صدها نفر را قتل عام و هزاران نفر را بازداشت کرده است.
در شرایطی که رژیم ایران با بیرحمی وحشیانه دستگیر شدگان را مورد آزار ، اذیت، زندان ، شکنجه ، تجاوز و اعدام قرار داده است ، چرا باید پناهجویان ایرانی زیر شمشیر دیپورت قرار گیرند؟
ما بار دیگر از مجامع بین المللی،حقوق بشری و کشورهای پناهنده پذیر می خواهیم نسبت به شرایط سخت و تحمل ناپذیر پناهجویان آسیب پذیر و در خطر ایرانی در ترکیه بی تفاوت نباشند.
آنها به ناچار و در اثر فشارهای امنیتی مجبور به فرار و کوچ اجباری شده اند.
شورای همبستگی پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه.
۲۰۲۲/۱۲/۲۲
♦️روز پنچ شنبه ۲۰۲۲/۱۲/۱۵ دو پناه جویی ایرانی به نامهای «شه وگار محمدی و حسین منبری» همراه با ۱۴۳ پناهجوی دیگر توسط پلیس ترکیه در نزدیکی بندر مارماریس در استان موغلا بازداشت شدند.
بازداشت شدگان بعد از سه شبانه روز ،(به غیر از شه وگار و حسین ) همگی آزاد شدند.
با وجودی که نامبردگان خود را فعال سیاسی و مخالف رژیم ایران معرفی کرده اند ، اما در کمال تاسف اداره مهاجرت موغلا ، آنها را در معرض خطر دیپورت قرار داده است.
#حسین و شه وگار ، پناهجوی سیاسی هستند و دیپورت آنها به ایران باعث به خطر افتادن جان آنها خواهد شد.
تلاشهای شورای همبستگی و رسانه های حقوق بشری دیگری از کانالهای مختلف باعث شد که بازداشت پناه جویان ایرانی پوشش رسانه ای مناسبی داشته باشد. و در مجلس ترکیه مطرح شود.
در ایلر خبر در همین رابطه آمده است؛
♦️#«احمد شیک»از حزب کارگر ترکیه خطاب به سویلو و چاوش اوغلو می گوید:
#آیا می دانید در صورتی که پناهجویان ایرانی دیپورت شوند اعدام خواهند شد؟
در چنین شرایطی که جمهوری اسلامی علیه معترضین شمشیر از رو بسته است، صدها نفر را قتل عام و هزاران نفر را بازداشت کرده است.
در شرایطی که رژیم ایران با بیرحمی وحشیانه دستگیر شدگان را مورد آزار ، اذیت، زندان ، شکنجه ، تجاوز و اعدام قرار داده است ، چرا باید پناهجویان ایرانی زیر شمشیر دیپورت قرار گیرند؟
ما بار دیگر از مجامع بین المللی،حقوق بشری و کشورهای پناهنده پذیر می خواهیم نسبت به شرایط سخت و تحمل ناپذیر پناهجویان آسیب پذیر و در خطر ایرانی در ترکیه بی تفاوت نباشند.
آنها به ناچار و در اثر فشارهای امنیتی مجبور به فرار و کوچ اجباری شده اند.
شورای همبستگی پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه.
۲۰۲۲/۱۲/۲۲
🛑#کارگران شهرداری ایلام پنج ماه است حقوق دریافت نکردهاند
#جمعی از کارگران فضای سبز شهرداری ایلام از عدم دریافت پنج ماه حقوق و مشکلات و معضلات اقتصادی که دارند، به شدت اعتراض داشته و گفته اند:
♦️ #مدتهاست که با کمترین پایه حقوق، در فضای سبز شهرداری ایلام مشغول انجام وظیفه هستیم و پنج ماه است که این حداقل حقوق را هم از ما دریغ کرده اند و در این اوضاع سخت اقتصادی، بدجوری در مضیقه قرار گرفته و همچنان شرمنده اهل و عیال مان هستیم و هیچکس فریادرسمان نیست.
#آیا ما حق حیات و امرار معاش نداریم و باید هر روز در مقابل خانواده و طلبکاران مان سرافکنده باشیم.!؟ چرا اینگونه در حق ما کارگران بیچاره، ظلم روا می دارند.!؟
#حقوق_معوقه
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran
#جمعی از کارگران فضای سبز شهرداری ایلام از عدم دریافت پنج ماه حقوق و مشکلات و معضلات اقتصادی که دارند، به شدت اعتراض داشته و گفته اند:
♦️ #مدتهاست که با کمترین پایه حقوق، در فضای سبز شهرداری ایلام مشغول انجام وظیفه هستیم و پنج ماه است که این حداقل حقوق را هم از ما دریغ کرده اند و در این اوضاع سخت اقتصادی، بدجوری در مضیقه قرار گرفته و همچنان شرمنده اهل و عیال مان هستیم و هیچکس فریادرسمان نیست.
#آیا ما حق حیات و امرار معاش نداریم و باید هر روز در مقابل خانواده و طلبکاران مان سرافکنده باشیم.!؟ چرا اینگونه در حق ما کارگران بیچاره، ظلم روا می دارند.!؟
#حقوق_معوقه
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran
#آیا بازخوانی آثار صمد بهرنگی کافی است؟"
چرا باید راه و اندیشه صمد را زیست...
✍️ جعفرابراهیمی، معلم زندانی در بند، ۹ شهریور، سالروز مرگ صمد بهرنگی
(بازنشر)
در این یادداشت میکوشم فراتر از ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی به زمینههایی اشاره نمایم که زیستن بر مدار اندیشه و روش صمد بهرنگی را یک ضرورت تلقی میکند.
این رویکرد بر اساس پرسشهایی است که در ارتباط با نحوهی مواجهه با صمد شکل میگیرد. آیا بازخوانی و واکاوی صمد و اندیشه و روشاش کافی است؟ آیا زندگی و آثار صمد موضوع مناسبی برای نمایشگاه عکس و نقاشی و تحقیقات دانشگاهی است یا یک روش مواجهه با جهان پیرامون است؟
اگر چه واکاوی آثار صمد یک ضرورت است اما صرف بازخوانی کافی نیست و باید اندیشه و روش او را زیست. این موضوع را از دو منظر میتوان مورد ارزیابی قرار داد؛ یکی از این وجوه شرایط عینی جامعه است و دیگری واکنشهای مخالفان به اندیشه و روش صمد است. بررسی وضعیت اجتماعی نشان از اقبال جامعه به اندیشههای برابریخواهانه به صورت عام و اندیشههای بهرنگی به صورت خاص دارد. بررسی مطالبات جنبشهای اجتماعی از کارگران و زنان تا دانشجویان و معلمان به ما نشان میدهد که عدالتخواهی در محور مطالبات این جریانات اجتماعی قرار دارد. عینیت این رویکرد در میان معلمان با مطالبات برابریخواهانهای بارز میگردد که در طی سه سال اخیر و به کمک شبکههای اجتماعی مطرح شدهاند؛ این مطالبات برابریخواهانه اجتماعی در کنار مطالبات معیشتی و رفاهی با تأکید بر آموزش کیفی، برابر و رایگان و نفی ساختار تبعیضآمیز نظام آموزشی یک رویکرد هژمونیک در نرخ مطالبات بوده است که ناظر به تغییر در مناسبات اجتماعی به سمت یک ساختار برابر است. به همان اندازه که دولت و مجلس در راستای بنگاهی کردن آموزش و حمایت از بخش خصوصی به آموزش عمومی تعرض نمودهاند به اشکال مختلف اقشار مختلف جامعه به خصوص معلمان به این سیاستهای ضد آموزشی واکنش نشان داده و در برابر آن مقاومت کردهاند. از این منظر ضرورت بازخوانی و زیست اندیشهی صمد در دل تضادهای امروز بیرون میآید و به نظر میرسد جایگاه در خور خود را در جامعه بیشتر از قبل بارز خواهد نمود. اما وجهی دیگر از ضرورت و اهمیت بازخوانی و زیست اندیشههای صمد در بررسی واکنش مخالفان وی بارز میگردد. برای درک این اهمیت کافی است به این مسأله دقت نماییم که چرا و چگونه اندیشهی برابریخواهانه به صورت عام و راه صمد به صورت خاص طی همین چند سال اخیر مورد هجمه قرار گرفته است. هر چند طی این ۴۸ سال که از مرگ صمد میگذرد؛ صمد در عین محبوبیت و مقبولیت عمومی، همواره مورد هجمهی برخی خواص و جریانات بوده است.
رسانههای سرمایه و بازار در قالب فحشنامه و به کمک شومنهای رسانهی ملی و حامیان و هواداران هنر و ادبیات حامی وضع موجود چهرهای که از صمد و همراهاناش در طی دههی ۴۰ و ۵۹ ارائه میکنند چهرهای است که با تروریسم و خشونت تداعی میگردد. این وارونهسازی حقیقت در سایهی حمایت گستردهی کارتلهای بزرگ رسانههای جهانی مانند بیبیسی صورت میگیرد که در حال تئوریزه کردن و عادیسازی ارزشهای منبعث از نئولیبرالیسم هستند؛ نئولیبرالیسمی که تمام شئون زیست انسانی را در سود و رقابت خلاصه میکند تا بیشتر بتواند ۹۹ درصد جامعه را به استثمار بکشد.
💢شنبه٣ تیر ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran
چرا باید راه و اندیشه صمد را زیست...
✍️ جعفرابراهیمی، معلم زندانی در بند، ۹ شهریور، سالروز مرگ صمد بهرنگی
(بازنشر)
در این یادداشت میکوشم فراتر از ضرورت بازخوانی آثار صمد بهرنگی به زمینههایی اشاره نمایم که زیستن بر مدار اندیشه و روش صمد بهرنگی را یک ضرورت تلقی میکند.
این رویکرد بر اساس پرسشهایی است که در ارتباط با نحوهی مواجهه با صمد شکل میگیرد. آیا بازخوانی و واکاوی صمد و اندیشه و روشاش کافی است؟ آیا زندگی و آثار صمد موضوع مناسبی برای نمایشگاه عکس و نقاشی و تحقیقات دانشگاهی است یا یک روش مواجهه با جهان پیرامون است؟
اگر چه واکاوی آثار صمد یک ضرورت است اما صرف بازخوانی کافی نیست و باید اندیشه و روش او را زیست. این موضوع را از دو منظر میتوان مورد ارزیابی قرار داد؛ یکی از این وجوه شرایط عینی جامعه است و دیگری واکنشهای مخالفان به اندیشه و روش صمد است. بررسی وضعیت اجتماعی نشان از اقبال جامعه به اندیشههای برابریخواهانه به صورت عام و اندیشههای بهرنگی به صورت خاص دارد. بررسی مطالبات جنبشهای اجتماعی از کارگران و زنان تا دانشجویان و معلمان به ما نشان میدهد که عدالتخواهی در محور مطالبات این جریانات اجتماعی قرار دارد. عینیت این رویکرد در میان معلمان با مطالبات برابریخواهانهای بارز میگردد که در طی سه سال اخیر و به کمک شبکههای اجتماعی مطرح شدهاند؛ این مطالبات برابریخواهانه اجتماعی در کنار مطالبات معیشتی و رفاهی با تأکید بر آموزش کیفی، برابر و رایگان و نفی ساختار تبعیضآمیز نظام آموزشی یک رویکرد هژمونیک در نرخ مطالبات بوده است که ناظر به تغییر در مناسبات اجتماعی به سمت یک ساختار برابر است. به همان اندازه که دولت و مجلس در راستای بنگاهی کردن آموزش و حمایت از بخش خصوصی به آموزش عمومی تعرض نمودهاند به اشکال مختلف اقشار مختلف جامعه به خصوص معلمان به این سیاستهای ضد آموزشی واکنش نشان داده و در برابر آن مقاومت کردهاند. از این منظر ضرورت بازخوانی و زیست اندیشهی صمد در دل تضادهای امروز بیرون میآید و به نظر میرسد جایگاه در خور خود را در جامعه بیشتر از قبل بارز خواهد نمود. اما وجهی دیگر از ضرورت و اهمیت بازخوانی و زیست اندیشههای صمد در بررسی واکنش مخالفان وی بارز میگردد. برای درک این اهمیت کافی است به این مسأله دقت نماییم که چرا و چگونه اندیشهی برابریخواهانه به صورت عام و راه صمد به صورت خاص طی همین چند سال اخیر مورد هجمه قرار گرفته است. هر چند طی این ۴۸ سال که از مرگ صمد میگذرد؛ صمد در عین محبوبیت و مقبولیت عمومی، همواره مورد هجمهی برخی خواص و جریانات بوده است.
رسانههای سرمایه و بازار در قالب فحشنامه و به کمک شومنهای رسانهی ملی و حامیان و هواداران هنر و ادبیات حامی وضع موجود چهرهای که از صمد و همراهاناش در طی دههی ۴۰ و ۵۹ ارائه میکنند چهرهای است که با تروریسم و خشونت تداعی میگردد. این وارونهسازی حقیقت در سایهی حمایت گستردهی کارتلهای بزرگ رسانههای جهانی مانند بیبیسی صورت میگیرد که در حال تئوریزه کردن و عادیسازی ارزشهای منبعث از نئولیبرالیسم هستند؛ نئولیبرالیسمی که تمام شئون زیست انسانی را در سود و رقابت خلاصه میکند تا بیشتر بتواند ۹۹ درصد جامعه را به استثمار بکشد.
💢شنبه٣ تیر ۱۴۰۲
https://t.me/peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran