اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا:
پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی را آزاد کنید
اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا طی نامه ای به سفیر جمهوری اسلامي، خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدند.
دبیرخانههای ملی اتحادیههای کارگری CGIL، CISL و UIL ایتالیا در نامهای به محمد صبوری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدهاند.
این درخواست به نمایندگی از سوی زنان این سه سازمان بزرگ کارگری ایتالیا مطرح شده است.
در این نامه یادآوری شده که این سه زن به دلیل فعالیتهایشان بازداشت، شکنجه و در یک روند دادرسی ناعادلانه محکوم شده و اکنون تحت شرایط بسیار سختی در زندان نگهداری میشوند.
در بخشی از این نامه آمده است:
«توقف اعدامها، لغو محکومیتها و آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی ،شریفه محمدی وسایر زندانیان سیاسی،مدنی،کارگری، همچنین رعایت آزادیهای سندیکایی، سیاسی و مذهبی، برای ما - و امیدوارم برای شما نیز - گامی مهم در جهت بهبود روابط بین ملتها و کشورها باشد.»...
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی را آزاد کنید
اتحادیههای بزرگ کارگری ایتالیا طی نامه ای به سفیر جمهوری اسلامي، خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدند.
دبیرخانههای ملی اتحادیههای کارگری CGIL، CISL و UIL ایتالیا در نامهای به محمد صبوری، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا خواستار آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی و شریفه محمدی شدهاند.
این درخواست به نمایندگی از سوی زنان این سه سازمان بزرگ کارگری ایتالیا مطرح شده است.
در این نامه یادآوری شده که این سه زن به دلیل فعالیتهایشان بازداشت، شکنجه و در یک روند دادرسی ناعادلانه محکوم شده و اکنون تحت شرایط بسیار سختی در زندان نگهداری میشوند.
در بخشی از این نامه آمده است:
«توقف اعدامها، لغو محکومیتها و آزادی پخشان عزیزی، وریشه مرادی ،شریفه محمدی وسایر زندانیان سیاسی،مدنی،کارگری، همچنین رعایت آزادیهای سندیکایی، سیاسی و مذهبی، برای ما - و امیدوارم برای شما نیز - گامی مهم در جهت بهبود روابط بین ملتها و کشورها باشد.»...
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
محکومیت سهماهه منصوره عرفانیان، فعال صنفی معلمان مشهد به اتهام تبلیغ علیه نظام
بر اساس اخبار رسیده به کانال چالش صنفی معلمان ایران #منصوره_عرفانیان، فعال صنفی معلمان در مشهد، روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، بهصورت حضوری از رأی دادگاه مربوط به پروندهای که در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ همزمان با بازداشت او تشکیل شده بود، مطلع گردید.
بر اساس این حکم، خانم عرفانیان در خصوص اتهام «تبانی علیه امنیت کشور» با توجه به اینکه درخواست صنفی جمعی معلمان از رئیس قوه قضائیه جهت آزادی معلمان زندانی مصداق عنوان مجرمانه تشخیص داده نشد تبرئه گردید.
با این حال، وی از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم گردید.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
بر اساس اخبار رسیده به کانال چالش صنفی معلمان ایران #منصوره_عرفانیان، فعال صنفی معلمان در مشهد، روز دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، بهصورت حضوری از رأی دادگاه مربوط به پروندهای که در ۱۵ مهر ۱۴۰۲ همزمان با بازداشت او تشکیل شده بود، مطلع گردید.
بر اساس این حکم، خانم عرفانیان در خصوص اتهام «تبانی علیه امنیت کشور» با توجه به اینکه درخواست صنفی جمعی معلمان از رئیس قوه قضائیه جهت آزادی معلمان زندانی مصداق عنوان مجرمانه تشخیص داده نشد تبرئه گردید.
با این حال، وی از بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم گردید.
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
نگاهی به فیلم خانه ی پدری
✍️شیوا سبحانی
امروزه روز سایل ارتباط جمعی، مدیاها ، نحله های مختلف هنری اعم از سینما و تلویزیون ، ادبیات، شعر ، نمایشنامه و موسیقی بیشتر از هر زمانی میتوانند القا کننده و رسانای مفاهیم طبقاتی خود باشند.حتی میزان آگاهی و عدم آگاهی مولف از روندهای اجتماعی، زیبایی شناسی هنری و موضع وی، له یا علیه این پدیده ها از اثر هنری فراتر رود بسیار محتلملتر شده است. گاها هنرمندان به دلیل پرداختن به ریشه های واقعیت و دقیقتر شدن در چگونگی و تولید و بازتولید این مناسبات خواسته یا ناخواسته، فراتر از باید ها و نبایدهای شخصی خویش می روند که البته نمونه اش در تاریخ هنر کم نیست. نویسنده ای چون بالزاک، اگرچه به طبقه ی بالای جامعه ی فرانسه تعلق داشت اما باواقع گرایی موجود در کارهایش بیشتر از هرکسی فساد و روابط بیمارگونه ی طبقه ی اشراف زمان خود را افشا کرد، و الگویی برای بسیاری از نویسندگان دیگر شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/24uaamd6
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
✍️شیوا سبحانی
امروزه روز سایل ارتباط جمعی، مدیاها ، نحله های مختلف هنری اعم از سینما و تلویزیون ، ادبیات، شعر ، نمایشنامه و موسیقی بیشتر از هر زمانی میتوانند القا کننده و رسانای مفاهیم طبقاتی خود باشند.حتی میزان آگاهی و عدم آگاهی مولف از روندهای اجتماعی، زیبایی شناسی هنری و موضع وی، له یا علیه این پدیده ها از اثر هنری فراتر رود بسیار محتلملتر شده است. گاها هنرمندان به دلیل پرداختن به ریشه های واقعیت و دقیقتر شدن در چگونگی و تولید و بازتولید این مناسبات خواسته یا ناخواسته، فراتر از باید ها و نبایدهای شخصی خویش می روند که البته نمونه اش در تاریخ هنر کم نیست. نویسنده ای چون بالزاک، اگرچه به طبقه ی بالای جامعه ی فرانسه تعلق داشت اما باواقع گرایی موجود در کارهایش بیشتر از هرکسی فساد و روابط بیمارگونه ی طبقه ی اشراف زمان خود را افشا کرد، و الگویی برای بسیاری از نویسندگان دیگر شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/24uaamd6
دوشنبه ۱ اردیبهشت ماه
۲۱ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
🔴مدرسه پادگان نیست!
✍ آرام فرج الهی
تفاهمنامهی اخیر میان فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش، که به موجب آن نیروهای پلیس اجازه حضور مستقیم در مدارس و دخالت در «امور فرهنگی» از جمله کنترل حجاب دانشآموزان را یافتهاند، باید بهعنوان یک پروژهی گستردهتر برای امنیتیسازی کامل نظام آموزشی در ایران تحلیل شود. این سیاست، در امتداد سلسله تلاشهای جمهوری اسلامی برای اعمال کنترل هرچه شدیدتر بر نهادهای مدنی و تربیتی، نه تنها پیامدهای اجتماعی و روانی وخیمی در پی خواهد داشت، بلکه در ذات خود تلاشی برای سرکوب نسلی است که دیگر به فرمان گذشته تن نمیدهد.
نهاد آموزش و پرورش در هر جامعهای، صحنهی تقابل دو نیروست: یکی متمایل به رهایی، خلاقیت و رشد فردی؛ و دیگری کوشنده در جهت مهار، همشکلسازی و بازتولید نظم مسلط. در ساختار جمهوری اسلامی، کفهی دوم همواره سنگینتر بوده، اما تفاهمنامه اخیر نقطهای کیفی در این روند است: آموزش، اکنون نه فقط تابع ایدئولوژی رسمی، بلکه مستقیماً زیر چتر نهادهای امنیتی و سرکوبگر قرار میگیرد.
مقولهای چون «حجاب» که در بیان رسمی حاکمیت بهعنوان یک ارزش دینی، فرهنگی، ملی معرفی میشود، در عمل ابزار اصلی برای مهار و کنترل بدن و ذهن زنان و در نهایت مردان هم هست؛ و اجرای آن در محیط آموزشی، بهویژه با حضور فیزیکی نیروهای پلیس، چیزی جز تحمیل زورمندانهی انضباط ایدئولوژیک نخواهد بود. این تنها یک «قانون» نیست؛ این سیاستی حسابشده برای حذف هر نشانهای از سوژهگی، اختیار و اعتراض در نسل جوان است.
حال که جمهوری اسلامی میدان مبارزه یعنی خیابان را به نوعی به زنان باخته است، باید صراحتاً گفت که ورود پلیس به مدرسه،به معنای گسترش خشونت نهادمند در یکی از حساسترین و بی دفاع ترین بسترهای اجتماعی است. این اقدام، نماد عریان سلطهی سیاسی بر بدن، رفتار، و حتی افکار نسل نوجوان است. در شرایطی که نهادهای آموزشی باید پناهگاهی باشد برای خلاقیت، گفتوگو و تفکر انتقادی، اکنون قرار است به فضایی مملو از خشونت، ترس، کنترل و اطاعت تبدیل شود.
سکوت در برابر این سیاست نه محافظهکاری، بلکه جبران ناپذیر است. تشکلاتی مانند شورای هماهنگی تشکلات صنفی فرهنگیان که در تمام این چند دهه بخشی از مبارزات خود را به شرایط آموزش و کیفیت فضای آموزشی معطوف کرده اند و عملا به تریبونی برای دفاع از کرامت انسانی، آزادیهای بنیادین و حقوق کودکان بدل گشته و نیز بخشهای دیگر طبقه ی کارگر که به نوعی متشکل هستند و همیشه با اطلاعیه های مشترک مواضع سوسیالییستی خود را در موارد مختلف و حساس بیان کرده اند باید با اقدامی هماهنگ و سراسری علیه اقدام لشکرکشی به مدارس قد علم کنند چرا که عملا هرروزه فرزندان خود را به جای مدرسه به سلولهای بازجویی و شکنجه ی ماموران و بازجویان جمهوری اسلامی می فرستند.
واقعیت آن است که نسل امروز نوجوانان، زیستهاند، دیدهاند، فهمیدهاند، و معترضاند. زبان زور، دیگر نه تنها ناکارآمد، بلکه خشمآفرین و واکنشبرانگیز است. امنیتیسازی مدارس، همچون گاز اشکآور در کلاس درس، تنها منجر به انفجار خواهد شد؛ انفجار آگاهی، نافرمانی، و طغیان.
نظام سیاسی ایران، با چنین تصمیماتی، عملاً خود را در برابر نسلی قرار میدهد که خواهان آزادی، کرامت و زیست برابر است. این تقابل نه آموزشی است و نه فرهنگی، بلکه نبردی است میان نظم استبدادی و آیندهای رهاییطلب.آموزش اگر بخواهد معنا داشته باشد، باید از سلطهی پلیسی و امنیتی رهایی یابد. رسالت آموزش، تربیت انسان آزاد، آگاه و خلاق است؛ نه تولید شهروند مطیع و ترسان. اگر مدارس به پایگاههای سرکوب بدل شوند، آنچه از دل آنها بیرون خواهد آمد نه جامعهای سالم و شکوفا، بلکه نسلی پر از زخم، خشونت درونیشده و خشم فروخورده خواهد بود.امروز وظیفهی هر انسان متعهد به شکل فردی و تمام تشکلات کارگری و تشکلات مدنی این است که بگوید: پلیس را از مدرسه بیرون کنید .پیش از آنکه مدرسه دیگر مدرسه نباشد، و آموزش به ابزار خاموشسازی کامل جامعه بدل گردد.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
✍ آرام فرج الهی
تفاهمنامهی اخیر میان فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش، که به موجب آن نیروهای پلیس اجازه حضور مستقیم در مدارس و دخالت در «امور فرهنگی» از جمله کنترل حجاب دانشآموزان را یافتهاند، باید بهعنوان یک پروژهی گستردهتر برای امنیتیسازی کامل نظام آموزشی در ایران تحلیل شود. این سیاست، در امتداد سلسله تلاشهای جمهوری اسلامی برای اعمال کنترل هرچه شدیدتر بر نهادهای مدنی و تربیتی، نه تنها پیامدهای اجتماعی و روانی وخیمی در پی خواهد داشت، بلکه در ذات خود تلاشی برای سرکوب نسلی است که دیگر به فرمان گذشته تن نمیدهد.
نهاد آموزش و پرورش در هر جامعهای، صحنهی تقابل دو نیروست: یکی متمایل به رهایی، خلاقیت و رشد فردی؛ و دیگری کوشنده در جهت مهار، همشکلسازی و بازتولید نظم مسلط. در ساختار جمهوری اسلامی، کفهی دوم همواره سنگینتر بوده، اما تفاهمنامه اخیر نقطهای کیفی در این روند است: آموزش، اکنون نه فقط تابع ایدئولوژی رسمی، بلکه مستقیماً زیر چتر نهادهای امنیتی و سرکوبگر قرار میگیرد.
مقولهای چون «حجاب» که در بیان رسمی حاکمیت بهعنوان یک ارزش دینی، فرهنگی، ملی معرفی میشود، در عمل ابزار اصلی برای مهار و کنترل بدن و ذهن زنان و در نهایت مردان هم هست؛ و اجرای آن در محیط آموزشی، بهویژه با حضور فیزیکی نیروهای پلیس، چیزی جز تحمیل زورمندانهی انضباط ایدئولوژیک نخواهد بود. این تنها یک «قانون» نیست؛ این سیاستی حسابشده برای حذف هر نشانهای از سوژهگی، اختیار و اعتراض در نسل جوان است.
حال که جمهوری اسلامی میدان مبارزه یعنی خیابان را به نوعی به زنان باخته است، باید صراحتاً گفت که ورود پلیس به مدرسه،به معنای گسترش خشونت نهادمند در یکی از حساسترین و بی دفاع ترین بسترهای اجتماعی است. این اقدام، نماد عریان سلطهی سیاسی بر بدن، رفتار، و حتی افکار نسل نوجوان است. در شرایطی که نهادهای آموزشی باید پناهگاهی باشد برای خلاقیت، گفتوگو و تفکر انتقادی، اکنون قرار است به فضایی مملو از خشونت، ترس، کنترل و اطاعت تبدیل شود.
سکوت در برابر این سیاست نه محافظهکاری، بلکه جبران ناپذیر است. تشکلاتی مانند شورای هماهنگی تشکلات صنفی فرهنگیان که در تمام این چند دهه بخشی از مبارزات خود را به شرایط آموزش و کیفیت فضای آموزشی معطوف کرده اند و عملا به تریبونی برای دفاع از کرامت انسانی، آزادیهای بنیادین و حقوق کودکان بدل گشته و نیز بخشهای دیگر طبقه ی کارگر که به نوعی متشکل هستند و همیشه با اطلاعیه های مشترک مواضع سوسیالییستی خود را در موارد مختلف و حساس بیان کرده اند باید با اقدامی هماهنگ و سراسری علیه اقدام لشکرکشی به مدارس قد علم کنند چرا که عملا هرروزه فرزندان خود را به جای مدرسه به سلولهای بازجویی و شکنجه ی ماموران و بازجویان جمهوری اسلامی می فرستند.
واقعیت آن است که نسل امروز نوجوانان، زیستهاند، دیدهاند، فهمیدهاند، و معترضاند. زبان زور، دیگر نه تنها ناکارآمد، بلکه خشمآفرین و واکنشبرانگیز است. امنیتیسازی مدارس، همچون گاز اشکآور در کلاس درس، تنها منجر به انفجار خواهد شد؛ انفجار آگاهی، نافرمانی، و طغیان.
نظام سیاسی ایران، با چنین تصمیماتی، عملاً خود را در برابر نسلی قرار میدهد که خواهان آزادی، کرامت و زیست برابر است. این تقابل نه آموزشی است و نه فرهنگی، بلکه نبردی است میان نظم استبدادی و آیندهای رهاییطلب.آموزش اگر بخواهد معنا داشته باشد، باید از سلطهی پلیسی و امنیتی رهایی یابد. رسالت آموزش، تربیت انسان آزاد، آگاه و خلاق است؛ نه تولید شهروند مطیع و ترسان. اگر مدارس به پایگاههای سرکوب بدل شوند، آنچه از دل آنها بیرون خواهد آمد نه جامعهای سالم و شکوفا، بلکه نسلی پر از زخم، خشونت درونیشده و خشم فروخورده خواهد بود.امروز وظیفهی هر انسان متعهد به شکل فردی و تمام تشکلات کارگری و تشکلات مدنی این است که بگوید: پلیس را از مدرسه بیرون کنید .پیش از آنکه مدرسه دیگر مدرسه نباشد، و آموزش به ابزار خاموشسازی کامل جامعه بدل گردد.
📌 یادداشتهای مندرج در این کانال، صرفاً دیدگاههای شخصی نویسندگان بوده و لزوماً مواضع شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را منعکس نمیکند.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴سرنوشت مذاکرات امریکا و رژیم اسلامی، رویکردها، مدافعان و مخالفان جنبش چپ
🎙️گفتگوی علی دماوندی با:
رضا مقدم و صلاح مازوجی
https://www.youtube.com/watch?v=fayw5Pox_Vk
https://t.me/+9ysZiE_6mkZjZDZk
ShorayeHamkary@gmail.com
🎙️گفتگوی علی دماوندی با:
رضا مقدم و صلاح مازوجی
https://www.youtube.com/watch?v=fayw5Pox_Vk
https://t.me/+9ysZiE_6mkZjZDZk
ShorayeHamkary@gmail.com
زن کشی و ضرورت ایجاد کمیتههای مستقل انقلابی زنان
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️آرام فرج الهی
در نظام جمهوری اسلامی ایران، زنکشی و قتلهای ناموسی، خشونت خانگی ،جنسیتی روزمره، صرفاً انعکاس عقبماندگی فرهنگی یا نتایج خرافات دینی،مذهبی نیستند؛ بلکه عملکردهاییاند که در درون منطق دولت و نظم اقتصادی-سیاسی این نظام ریشه دارند. زنکشی در ایران، یک قتل ساده نیست، بلکه یک اقدام سیاسیست؛ ابزاری برای بازتولید سلطه، ایجاد ترس، و تحمیل اطاعت. قتل زن، یعنی قتل امکانهای زندگی آزاد، و تحکیم حاکمیت نظم مردانه. نظم حاکمی که در بطن خود پدر/مرد سالار، دینی، و سرمایهدار است. هیچ “اصلاحی” نمیتواند این مکانیزم را از کار بیندازد. راه، تنها از مسیر انقلاب اجتماعی و رهایی بنیادین میگذرد – انقلابی که بدون سازماندهی زنان پیشرو و آگاه، ممکن نخواهد شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/27zh6vks
https://cpiran.org
https://komala.co
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️آرام فرج الهی
در نظام جمهوری اسلامی ایران، زنکشی و قتلهای ناموسی، خشونت خانگی ،جنسیتی روزمره، صرفاً انعکاس عقبماندگی فرهنگی یا نتایج خرافات دینی،مذهبی نیستند؛ بلکه عملکردهاییاند که در درون منطق دولت و نظم اقتصادی-سیاسی این نظام ریشه دارند. زنکشی در ایران، یک قتل ساده نیست، بلکه یک اقدام سیاسیست؛ ابزاری برای بازتولید سلطه، ایجاد ترس، و تحمیل اطاعت. قتل زن، یعنی قتل امکانهای زندگی آزاد، و تحکیم حاکمیت نظم مردانه. نظم حاکمی که در بطن خود پدر/مرد سالار، دینی، و سرمایهدار است. هیچ “اصلاحی” نمیتواند این مکانیزم را از کار بیندازد. راه، تنها از مسیر انقلاب اجتماعی و رهایی بنیادین میگذرد – انقلابی که بدون سازماندهی زنان پیشرو و آگاه، ممکن نخواهد شد.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/27zh6vks
https://cpiran.org
https://komala.co
بیانیهی یەکیه تی ژنانی کوردستان / اتحاد زنان کوردستان
در محکومیت تفاهمنامهی نیروهای نظامی با آموزش و پرورش و نظامیسازی مدارس ایران
ما، زنان عضو یەکیه تی ژنانی کوردستان / اتحاد زنان کوردستان، با نگرانی عمیق و خشم فروخورده، تفاهمنامهی تازه میان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش را محکوم میکنیم؛ تفاهمی که آشکارا در راستای نظامیسازی مدارس و گسترش کنترل و سرکوب بر پیکر رنجکشیدهی دانشآموزان و معلمان این سرزمین است.
این اقدام نهتنها نقض آشکار حق آموزش آزاد و ایمن است، بلکه گامی تهدیدآمیز در راستای نهادینهسازی خشونت، ترس، و فرمانبرداری در نسلهای آینده بهشمار میرود. ما این سیاست را ادامهی همان رویکرد سرکوبگرانهای میدانیم که در خیابان، زندان، دانشگاه، و اکنون در مدرسه، به دنبال ساکتکردن صدای اعتراض و تفکر انتقادی است.
در ایران، جاییکه کودکانمان با تبعیض مضاعف، فقر سیستماتیک، و حذف زبان مادری دستوپنجه نرم میکنند، امنیتیکردن فضای مدارس نه تنها زخمها را عمیقتر میکند، بلکه آشکارا تلاشی برای خاموش کردن هویت، مقاومت و رویای رهایی است.
ما اعلام میکنیم:
*مدرسه، محل تعلیم است، نه تمرین انضباط نظامی.
*کودکان، دانشآموزاند، نه سرباز.
*معلم، مربی آزادی است، نه بازوی اجرایی حکومت.
* آینده، از آن ماست، نه آنانی که با باتوم و گاز اشکآور به استقبال فردا میروند.
ما از تمامی معلمان، دانشآموزان، خانوادهها، و نیروهای مترقی جامعه دعوت میکنیم که در برابر این روند خطرناک و سرکوبگر بایستند.
ما زنان، در کنار فرزندانمان، از حق آموزش آزاد، انسانی و بهدور از سلطه دفاع میکنیم.
نه به نظامیسازی مدارس!
نه به سرکوب اندیشه و تربیت مطیع!
آری به آموزش آزاد، آگاه، و رهاییبخش!
یەکیه تی ژنانی کوردستان / اتحاد زنان کوردستان
فروردین ۱۴۰۴
بازنشر:
دوشنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
در محکومیت تفاهمنامهی نیروهای نظامی با آموزش و پرورش و نظامیسازی مدارس ایران
ما، زنان عضو یەکیه تی ژنانی کوردستان / اتحاد زنان کوردستان، با نگرانی عمیق و خشم فروخورده، تفاهمنامهی تازه میان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و وزارت آموزش و پرورش را محکوم میکنیم؛ تفاهمی که آشکارا در راستای نظامیسازی مدارس و گسترش کنترل و سرکوب بر پیکر رنجکشیدهی دانشآموزان و معلمان این سرزمین است.
این اقدام نهتنها نقض آشکار حق آموزش آزاد و ایمن است، بلکه گامی تهدیدآمیز در راستای نهادینهسازی خشونت، ترس، و فرمانبرداری در نسلهای آینده بهشمار میرود. ما این سیاست را ادامهی همان رویکرد سرکوبگرانهای میدانیم که در خیابان، زندان، دانشگاه، و اکنون در مدرسه، به دنبال ساکتکردن صدای اعتراض و تفکر انتقادی است.
در ایران، جاییکه کودکانمان با تبعیض مضاعف، فقر سیستماتیک، و حذف زبان مادری دستوپنجه نرم میکنند، امنیتیکردن فضای مدارس نه تنها زخمها را عمیقتر میکند، بلکه آشکارا تلاشی برای خاموش کردن هویت، مقاومت و رویای رهایی است.
ما اعلام میکنیم:
*مدرسه، محل تعلیم است، نه تمرین انضباط نظامی.
*کودکان، دانشآموزاند، نه سرباز.
*معلم، مربی آزادی است، نه بازوی اجرایی حکومت.
* آینده، از آن ماست، نه آنانی که با باتوم و گاز اشکآور به استقبال فردا میروند.
ما از تمامی معلمان، دانشآموزان، خانوادهها، و نیروهای مترقی جامعه دعوت میکنیم که در برابر این روند خطرناک و سرکوبگر بایستند.
ما زنان، در کنار فرزندانمان، از حق آموزش آزاد، انسانی و بهدور از سلطه دفاع میکنیم.
نه به نظامیسازی مدارس!
نه به سرکوب اندیشه و تربیت مطیع!
آری به آموزش آزاد، آگاه، و رهاییبخش!
یەکیه تی ژنانی کوردستان / اتحاد زنان کوردستان
فروردین ۱۴۰۴
بازنشر:
دوشنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
ترامپ، تعرفهها و تزلزل سرمایهداری جهانی «در تنگنای چهارمین انقلاب صنعتی»
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️ناصر زمانی
همانطور که شاهد بودیم در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، دولت ایالات متحده مجموعهای از سیاستهای اقتصادی موسوم به “حمایتگرایی ملی” یا “ناسیونالیسم اقتصادی” را به کار گرفت. نقطه تمرکز آنها اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی از کشورهای مختلف، به ویژه چین بود. اگرچه این سیاستها با شعارهایی چون «آمریکا اول» و «بازگرداندن صنایع و مشاغل آمریکایی» توجیه میشدند، اما این شعارهای تبلیغاتی در چارچوب تلاش بورژوازی امپریالیستی آمریکا برای مقابله با بحران ساختاری سرمایهداری و حفظ موقعیت برتر در نظام سرمایهداری جهانی شناسه و قابل تعریف است.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/26eq9nhw
https://cpiran.org
https://komala.co
دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️ناصر زمانی
همانطور که شاهد بودیم در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، دولت ایالات متحده مجموعهای از سیاستهای اقتصادی موسوم به “حمایتگرایی ملی” یا “ناسیونالیسم اقتصادی” را به کار گرفت. نقطه تمرکز آنها اعمال تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی از کشورهای مختلف، به ویژه چین بود. اگرچه این سیاستها با شعارهایی چون «آمریکا اول» و «بازگرداندن صنایع و مشاغل آمریکایی» توجیه میشدند، اما این شعارهای تبلیغاتی در چارچوب تلاش بورژوازی امپریالیستی آمریکا برای مقابله با بحران ساختاری سرمایهداری و حفظ موقعیت برتر در نظام سرمایهداری جهانی شناسه و قابل تعریف است.
ادامه مطلب در لینک زیر:
https://tinyurl.com/26eq9nhw
https://cpiran.org
https://komala.co
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اطلاعیه
🔴هشدار شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به وزیر آموزش و پرورش:فرهنگیان اجازه نمی دهند که مدارس را پادگان کنید
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
🔴هشدار شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران به وزیر آموزش و پرورش:فرهنگیان اجازه نمی دهند که مدارس را پادگان کنید
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
🔴محکومیت فعال صنفی معلمان حسین رمضانپور به دو سال حبس
حسین رمضانپور، معلم و فعال صنفی مدنی شهرستان بجنورد طی حکمی از سوی شعبه ۱۰۵ دادگاه انقلاب استان خراسان شمالی، به ریاست علیرضا کرامتی به دوسال زندان محکوم شد.
حسین که در سال ۱۴۰۱ به اتهام عضویت در گروههای معاند (انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی) جهت تحمل دو سال زندان مربوط به پرونده هفت معلم خراسانشمالی در اواخر اسفندماه و شب عید جلب و روانه زندان شد، پس از گذراندن حدود ۲۰ ماه از دوران زندان خود در مهرماه ۱۴۰۳ با تعلیق حدود چهار ماه از ادامهی محکومیتش به مدت پنج سال آزاد شد. اما حدود چند ماه پیش از آزادی در حین تحمل حبس در بندباز زندان مرکزی بجنورد پرونده جدیدی با اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی برای وی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی بجنورد تشکیل و در نهایت منجر به صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به شعبه ۱۰۵ دادگاه کیفری بجنورد گردید.
مستندات پرونده مربوط به حوادث سال ۱۴۰۱ بود که یکبار دیگر در همان سال ۱۴۰۱ در شعبه سوم بازپرسی پروندهسازی شده بود که به دلیل عفو عمومی رهبری و بسته شدن پروندههای مربوط اعتراضات ۱۴۰۱ در همان مرحله رسیدگی بازپرسی مختومه گردید.
اما با تأسف همان پرونده بار دیگر در سال ۱۴۰۳ در شعبه ی ۱۰۵ دادگاه عمومی و انقلاب بجنورد مطرح و بدون ارایه هیچ گونه شواهد جدید و با تکیه بر گزارش نهادهای امنیتی مبنی بر فعالیت مجازی و نشر اکاذیب در سال ۱۴۰۳ منجر به صدور حکم دو سال زندان گردید که در صورت اجرای حکم چهار ماه باقیماندهی حکم پیشین حسین رمضانپور به این پرونده اضافه میگردد که شرایط اخذ مرخصی و پابند و بند باز را بسیار دشوارتر میسازد.
این چندمین بار است که حسین رمضانپور به اتهام نشر اکاذیب که مطالب ایشان نقدهای دلسوزانه در زمینه آموزش و پرورش و سیاسی و اجتماعی بوده دچار پروندهسازی و محکومیت میگردد که از بین آنها محکومیت ۷۴ ضربه شلاق در سال ۹۸ و شش ماه حبس در بهمن ماه ۱۴۰۰ به صورت قطعی صادر و اجرایی گردید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
حسین رمضانپور، معلم و فعال صنفی مدنی شهرستان بجنورد طی حکمی از سوی شعبه ۱۰۵ دادگاه انقلاب استان خراسان شمالی، به ریاست علیرضا کرامتی به دوسال زندان محکوم شد.
حسین که در سال ۱۴۰۱ به اتهام عضویت در گروههای معاند (انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی) جهت تحمل دو سال زندان مربوط به پرونده هفت معلم خراسانشمالی در اواخر اسفندماه و شب عید جلب و روانه زندان شد، پس از گذراندن حدود ۲۰ ماه از دوران زندان خود در مهرماه ۱۴۰۳ با تعلیق حدود چهار ماه از ادامهی محکومیتش به مدت پنج سال آزاد شد. اما حدود چند ماه پیش از آزادی در حین تحمل حبس در بندباز زندان مرکزی بجنورد پرونده جدیدی با اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی برای وی در شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی بجنورد تشکیل و در نهایت منجر به صدور کیفرخواست و ارجاع پرونده به شعبه ۱۰۵ دادگاه کیفری بجنورد گردید.
مستندات پرونده مربوط به حوادث سال ۱۴۰۱ بود که یکبار دیگر در همان سال ۱۴۰۱ در شعبه سوم بازپرسی پروندهسازی شده بود که به دلیل عفو عمومی رهبری و بسته شدن پروندههای مربوط اعتراضات ۱۴۰۱ در همان مرحله رسیدگی بازپرسی مختومه گردید.
اما با تأسف همان پرونده بار دیگر در سال ۱۴۰۳ در شعبه ی ۱۰۵ دادگاه عمومی و انقلاب بجنورد مطرح و بدون ارایه هیچ گونه شواهد جدید و با تکیه بر گزارش نهادهای امنیتی مبنی بر فعالیت مجازی و نشر اکاذیب در سال ۱۴۰۳ منجر به صدور حکم دو سال زندان گردید که در صورت اجرای حکم چهار ماه باقیماندهی حکم پیشین حسین رمضانپور به این پرونده اضافه میگردد که شرایط اخذ مرخصی و پابند و بند باز را بسیار دشوارتر میسازد.
این چندمین بار است که حسین رمضانپور به اتهام نشر اکاذیب که مطالب ایشان نقدهای دلسوزانه در زمینه آموزش و پرورش و سیاسی و اجتماعی بوده دچار پروندهسازی و محکومیت میگردد که از بین آنها محکومیت ۷۴ ضربه شلاق در سال ۹۸ و شش ماه حبس در بهمن ماه ۱۴۰۰ به صورت قطعی صادر و اجرایی گردید.
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
🟥 بیانیهی اعتراضی سندیکای کارگران شرکت واحد در محکومیت سیاستهای سرکوبگرانه در مدارس و ضرورت استعفای وزیر آموزش و پرورش
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نسبت به تفاهمنامهی اخیر میان وزیر آموزش و پرورش و فرمانده نیروی انتظامی تهران درخصوص برخورد پلیسی و امنیتی با دانشآموزان دختر به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، نگرانی عمیق و مخالفت صریح خود را اعلام میکند.
این تصمیم، نه تنها حقوق اولیهی دانشآموزان دختر را نقض میکند، بلکه فضای آموزشی را به جای محیطی امن برای یادگیری، به فضایی آکنده از ترس و تهدید برای دانش آموزان و معلمان تبدیل خواهد کرد. ما بر این باوریم که علم و دانش باید به دور از هرگونه مداخلهی نیروهای پلیسی و امنیتی، آزادانه در محیطهای آموزشی جریان یابد و در دسترس همگان در جامعه قرار گیرد. ورود نیروی انتظامی به مدارس و دانشگاهها، تجاوزی آشکار به حریم آموزش و زندگی دانشآموزان و خانوادههای آنان است که نمیتوان و نباید آن را پذیرفت.
ما، بهعنوان بخشی از جامعهی کارگری کشور که فرزندانمان مستقیماً از تبعات ویرانگر این سیاستها متأثر میشوند، قاطعانه خواستار لغو فوری و بیقید و شرط این تفاهمنامهی سرکوبگرانه هستیم. چنین اقدامی، که با هدف پادگانیسازی مدارس انجام شده، نهتنها ناقض اصول تعلیم و تربیت است، بلکه نشاندهندهی نگاه اقتدارگرایانه و امنیتی به فضای آموزشی کشور است. وزیر آموزش و پرورش، بهدلیل نقش مستقیم در اجرای این تصمیم خطرناک و ضدآموزشی، باید فوراً از مقام خود استعفا دهد و پاسخگوی افکار عمومی و جامعهی معترض باشد. تصمیمات سرکوبگرانهای که آزادیهای فردی و اجتماعی از جمله حجاب اختیاری را محدود و جرم انگاری میکنند، قویا محکوم است و در برابر چنین اقدامات سرکوبگرانهای نباید سکوت کرد.
از تمامی نهادها و تشکلهای کارگری، صنفی و مدنی دعوت میکنیم که در کنار دانش آموزان، معلمان، و دختران ما ایستاده و اعتراضات خود را به روشهای مختلف نشان دهند. ما هشدار میدهیم که تداوم چنین سیاستهایی تنها موجب افزایش هر چه گسترده تر نارضایتی عمومی خواهد شد و بار دیگر پیامدهای سنگینی برای عاملان آن به همراه خواهد داشت.
به امید برقراری عدالت در ایران و سراسر جهان.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
دوم اردیبهشت ۱۴۰۴
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه نسبت به تفاهمنامهی اخیر میان وزیر آموزش و پرورش و فرمانده نیروی انتظامی تهران درخصوص برخورد پلیسی و امنیتی با دانشآموزان دختر به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، نگرانی عمیق و مخالفت صریح خود را اعلام میکند.
این تصمیم، نه تنها حقوق اولیهی دانشآموزان دختر را نقض میکند، بلکه فضای آموزشی را به جای محیطی امن برای یادگیری، به فضایی آکنده از ترس و تهدید برای دانش آموزان و معلمان تبدیل خواهد کرد. ما بر این باوریم که علم و دانش باید به دور از هرگونه مداخلهی نیروهای پلیسی و امنیتی، آزادانه در محیطهای آموزشی جریان یابد و در دسترس همگان در جامعه قرار گیرد. ورود نیروی انتظامی به مدارس و دانشگاهها، تجاوزی آشکار به حریم آموزش و زندگی دانشآموزان و خانوادههای آنان است که نمیتوان و نباید آن را پذیرفت.
ما، بهعنوان بخشی از جامعهی کارگری کشور که فرزندانمان مستقیماً از تبعات ویرانگر این سیاستها متأثر میشوند، قاطعانه خواستار لغو فوری و بیقید و شرط این تفاهمنامهی سرکوبگرانه هستیم. چنین اقدامی، که با هدف پادگانیسازی مدارس انجام شده، نهتنها ناقض اصول تعلیم و تربیت است، بلکه نشاندهندهی نگاه اقتدارگرایانه و امنیتی به فضای آموزشی کشور است. وزیر آموزش و پرورش، بهدلیل نقش مستقیم در اجرای این تصمیم خطرناک و ضدآموزشی، باید فوراً از مقام خود استعفا دهد و پاسخگوی افکار عمومی و جامعهی معترض باشد. تصمیمات سرکوبگرانهای که آزادیهای فردی و اجتماعی از جمله حجاب اختیاری را محدود و جرم انگاری میکنند، قویا محکوم است و در برابر چنین اقدامات سرکوبگرانهای نباید سکوت کرد.
از تمامی نهادها و تشکلهای کارگری، صنفی و مدنی دعوت میکنیم که در کنار دانش آموزان، معلمان، و دختران ما ایستاده و اعتراضات خود را به روشهای مختلف نشان دهند. ما هشدار میدهیم که تداوم چنین سیاستهایی تنها موجب افزایش هر چه گسترده تر نارضایتی عمومی خواهد شد و بار دیگر پیامدهای سنگینی برای عاملان آن به همراه خواهد داشت.
به امید برقراری عدالت در ایران و سراسر جهان.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
دوم اردیبهشت ۱۴۰۴
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Telegram
Peshrawcpiran
کانال رسمی حزب کمونیست ایران و کومهله در تلگرام
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
✉️پيام ها و تصاويرتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@ofogh_kargar
www.instagram.com/Peshrawcpiran
www.facebook.com/Peshrawcpiran
نشانی وبسایت حزب کمونیست ایران
cpiran.org
نشانی وب سایت کومەلە
komala.co
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اطلاعیه
🔴بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در محکومیت باز تولید خشونت سیستماتیک توسط وزیر آموزش و پرورش
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
🔴بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در محکومیت باز تولید خشونت سیستماتیک توسط وزیر آموزش و پرورش
تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
https://t.me/KomalaCpiranTv
https://alternative-shorai.tv
https://cpiran.org
https://komala.co
پیوستن زندان بهبهان به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در شصتوپنجمین هفته
اعدام جنایتکارانهی زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی
حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بنبست مواجه میشود، سرکوب علیه مردم را تشدید میکند. نوک تیز این سرکوبها معمولاً متوجه زندانیان دستبسته و بیپناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را میگیرد.
اعدام جنایتکارانهی حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و بهشدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار میآید. او تحت شکنجههای شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگههایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.
از ابتدای سال جاری، دستکم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودکمجرم - اعدام شدهاند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که میتوان آن را نشانهای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزشها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعهی بینالمللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدامهای غیرانسانی مقابله کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم میرساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوستهاند و هر سهشنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
روز سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصتوپنجمین هفتهی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندانها عبارتاند از:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.
سهشنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفتهی شصتوپنجم
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
اعدام جنایتکارانهی زندانی سیاسی حمید حسیننژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی
حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بنبست مواجه میشود، سرکوب علیه مردم را تشدید میکند. نوک تیز این سرکوبها معمولاً متوجه زندانیان دستبسته و بیپناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را میگیرد.
اعدام جنایتکارانهی حمید حسیننژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و بهشدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار میآید. او تحت شکنجههای شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگههایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.
از ابتدای سال جاری، دستکم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودکمجرم - اعدام شدهاند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که میتوان آن را نشانهای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزشها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعهی بینالمللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدامهای غیرانسانی مقابله کنند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم میرساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوستهاند و هر سهشنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.
روز سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصتوپنجمین هفتهی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندانها عبارتاند از:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.
سهشنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفتهی شصتوپنجم
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
بازنشر:
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارمندان بهزیستی تبریز هم صدای اعتراض بلند کردند
پس از واریز اولین حقوق سال جدید، کارمندان بهزیستی استان آذربایجان شرقی در اقدامی اعتراضی، مقابل اداره بهزیستی تجمع کردند. دلیل اعتراض، پایین بودن حقوق و مزایای آنان در مقابل حجم بالای مسئولیتها و فشار کاری عنوان شده است.
این کارمندان که وظیفه خطیر خدمت به آسیبپذیرترین اقشار جامعه را برعهده دارند، با صدای بلند میپرسند:
«چطور با این حقوق میتوان زندگی کرد؟ آیا شغل شریف ما نباید با حداقل کرامت همراه باشد؟»
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
پس از واریز اولین حقوق سال جدید، کارمندان بهزیستی استان آذربایجان شرقی در اقدامی اعتراضی، مقابل اداره بهزیستی تجمع کردند. دلیل اعتراض، پایین بودن حقوق و مزایای آنان در مقابل حجم بالای مسئولیتها و فشار کاری عنوان شده است.
این کارمندان که وظیفه خطیر خدمت به آسیبپذیرترین اقشار جامعه را برعهده دارند، با صدای بلند میپرسند:
«چطور با این حقوق میتوان زندگی کرد؟ آیا شغل شریف ما نباید با حداقل کرامت همراه باشد؟»
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی دیگر از تجمع اعتراضی در تبریز
کارمندان بهزیستی تبریز هم صدای اعتراض بلند کردند
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
کارمندان بهزیستی تبریز هم صدای اعتراض بلند کردند
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ارسالی
تجمع اعتراضی اهالی روستای ناصری خاش در اعتراض به ۱۲ سال بیآبی
شماری از اهالی روستای ناصری در شهرستان خاش مقابل اداره آب و فاضلاب این شهر تجمع کردند. معترضان نسبت به ۱۲ سال بیآبی و بیتوجهی مسئولان به وعدههای مکرر آبرسانی اعتراض داشتند.
اهالی میگویند بارها بین مسئولان مختلف پاسکاری شدهاند، اما هیچ اقدام عملی انجام نگرفته است. تنش آبی در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان همچنان یکی از بحرانهای جدی استان به شمار میرود.
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
تجمع اعتراضی اهالی روستای ناصری خاش در اعتراض به ۱۲ سال بیآبی
شماری از اهالی روستای ناصری در شهرستان خاش مقابل اداره آب و فاضلاب این شهر تجمع کردند. معترضان نسبت به ۱۲ سال بیآبی و بیتوجهی مسئولان به وعدههای مکرر آبرسانی اعتراض داشتند.
اهالی میگویند بارها بین مسئولان مختلف پاسکاری شدهاند، اما هیچ اقدام عملی انجام نگرفته است. تنش آبی در مناطق مختلف سیستان و بلوچستان همچنان یکی از بحرانهای جدی استان به شمار میرود.
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تهران- اوین: تجمع خانوادههای زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در برابر زندان اوین، در اعتراض به این احکام و دیگر احکام روزافزون اعدام.
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1
سه شنبه ۲ اردیبهشت ماه
۲۲ آوریل ۲۰۲۵
t.me/peshrawcpiran
fb.com/peshrawcpiran
instagram.com/peshrawcpiran1