درختی سوخت
دودش شعری گریان
برای باغ نوشت.
باغ که سوخت دودش
داستانی بس غمگین
برای کوه نوشت.
کوه که سوخت
دودش قصیدهای اشکآلود
برای روستا نوشت.
روستا که سوخت
دودش نمایشنامهای تراژیک
برای شهر نوشت.
در شهر اما زنی بود
که زیبایی درخت و کوه و روستا و
شهر را یک جا در دل و قامتش داشت
آنگاه که بهخاطر آزادی خودسوزی کرد
دودش داستانی بیپایان
برای سراسرِ سرزمین نوشت...
#شیرکو_بیکس
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
دودش شعری گریان
برای باغ نوشت.
باغ که سوخت دودش
داستانی بس غمگین
برای کوه نوشت.
کوه که سوخت
دودش قصیدهای اشکآلود
برای روستا نوشت.
روستا که سوخت
دودش نمایشنامهای تراژیک
برای شهر نوشت.
در شهر اما زنی بود
که زیبایی درخت و کوه و روستا و
شهر را یک جا در دل و قامتش داشت
آنگاه که بهخاطر آزادی خودسوزی کرد
دودش داستانی بیپایان
برای سراسرِ سرزمین نوشت...
#شیرکو_بیکس
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
در برابر چشمان آسمان ابر را
در برابر چشمان ابر باد را
در برابر چشمان باران خاک را دزدیدند
و در خاک نیز
چشمانی را پنهان کردند
که دزدها را دیدهبودند.
«#شیرکو_بیکس»
ترجمه:مریوان حلبجه ای
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran
در برابر چشمان ابر باد را
در برابر چشمان باران خاک را دزدیدند
و در خاک نیز
چشمانی را پنهان کردند
که دزدها را دیدهبودند.
«#شیرکو_بیکس»
ترجمه:مریوان حلبجه ای
🆔️ @peshrawcpiran
🆔️ @peshrawcpiran