معلم بازاريابی 🥇
4.76K subscribers
7.62K photos
2.51K videos
240 files
5.62K links
کانال رسمی پرویز درگی
#معلم_بازاریابی و مدیرعامل tmba.ir

🥇راهکارهای مبتنی بر تجربه من در بازار و دانشگاه👇🏼
📣 #بازاریابی
🔍 #تحقیقات_بازاریابی
🎯 #فروش
#مدیریت
💪🏼 #توسعه_فردی

📱ادمین:
@tmba_admin

🧡عالم عامل عاشق باشيم
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون بیست وهفتم: " روابط عمومی" به معنای انتشار خبر نیست.
متخصصان روابط عمومی میدانند که ساختن اخبار از انتشار آن وقت گیرتر است.

🔸پی آر ( PR ) معمولا به معنای "روابط عمومی" یا "مناسبات مطبوعاتی" است. در واقع، تشابه اسمی تأسف آوری با انتشار خبر دارد که مظهر یکی از آشکارترین ارکان فعالیتهای بازاریابی نیز است. متأسفانه تعداد کثیری از افراد به صورت غیرعمدی تصور می کنند که روابط عمومی به معنای انتشار خبر است. پس نباید اجازه داد به این برداشت اشتباه خود ادامه دهند. پیش از این، اخبار از طریق کابلهایی که سیم تلگراف نام داشت، ارسال می شد.

🔸خوشبختانه، آن دوران را پشت سر گذارده ایم. در گذشته های نه چندان دور، فقط لازم بود یک آژانس مطبوعاتی را که از اشتراک "خدمات تلگراف" برخوردار بود استخدام کنید، خبری که قرار بود پخش شود، نوشته و اخبار را از طرف خودتان منتشر کنید. وقتی (خبر) از داخل کابل تلگراف عبور می کرد، تبدیل به خبر می شد. به همین راحتی. متخصصان انتشار خبر می دانند که ساختن اخبار از انتشار آن وقت گیرتر است. اولا باید اخبار داشته باشید. بله، داستانی واقعی که آنقدر برای مردم اهمیت داشته باشد که توجه آنان را جلب کند. اضافه کردن یک ویژگی جدید به موضوع فعلی را نمی توان خبر نامید، مگر اینکه بتوانید به کاری که مشتری انجام داده است ارتباطش دهید، کاری که پیش از وجود داشتن آن ویژگی، قادر به انجام آن نبوده است. بدین ترتیب، این موضوع تبدیل به داستانی می شود که سایر مشتریان می توانند درک کنند و بپذیرند و رسانه ها تمایل پیدا می کنند تا در مورد آن مطلب بنویسند. صحبت از رسانه شد. اگر می خواهید در مورد داستانتان صحبت شود، ارتباطات ضروری است. این روزها تعداد افرادی که در رسانه های گروهی کار می کنند، بیشتر شده است. منظورم روزنامه نگارها، وبلاگ نویسان، ناشران، منتقدان محصولات و ... است. شناسایی افرادی که نقش کلیدی را در زمینه ی تجارت شما بر عهده دارند، بسیار حائز اهمیت است. در حقیقت، می توانید یک فعالیت مطبوعاتی عمده با پوشش خبری فوق العاده داشته باشید بدون اینکه به کار انتشار خبر بپردازید. سیاستمداران همیشه از این روش استفاده می کنند. آنها داستانی برای عنوان کردن دارند و همچنین سازندگان داستانی که به آنها در بیان ماجرا کمک می کنند و روابطی با رسانه های محلی دارند. در نتیجه، اصلا نیازی به انتشار خبر نیست. در انقلاب اینترنتی، انتشار خبر جای خود را حفظ کرده است. در حقیقت، با ورود سرویسهای آنلاین پخش اخبار مانند "پی آروب ( PRWeb )"، میزان انتشار خبر به صورت تصاعدی افزایش یافته است. پخش آنلاین اخبار به همراه بهینه سازی موتورهای جستجو، باعث شده نقش انتشار سنتی خبر، پررنگتر شود. در گذشته، انتشار خبر راهی برای تحویل اخبار به روزنامه نگاران بود، ولی امروزه انتشار اخبار از طريق "آر اس اس ( RSS )" انجام می شود که به میز کار مشتریان شما اطلاعات می رساند. انتشار خبر، نشاندهنده ی آهنگ شتاب بازار است؛ حداقل این تصوری است که مردم دارند. انتشار خبر تبدیل به شیوه ی بازاریابی دیگری نیز شده است که اگر به صورت درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند مؤثر واقع شود. اینها ابزاری با مقاصد عمومی هستند که اگر بخواهید مردم را از وجود خودتان آگاه کنید، نتیجه بخش خواهند بود. ولی اگر می خواهید در این زمینه پیشرو باشید، انتشار خبر کمکی به شما نمی کند. مشتریان، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و تمام افرادی که دسترسی به کامپیوتر داشته باشند، می توانند هر تعداد سایتهای آنلاین خبری را که بخواهند بررسی کرده و اطلاعات بیشتری کسب کنند؛ حتی بیش از آنکه بدانند می خواهند با این اطلاعات چه کنند. در نتیجه، روزنامه نگاران به نسبت گذشته، کمتر از سایرین به انتشار اخبار واکنش نشان می دهند. آنها برای دستیابی به اخبار و عقاید جدید، به منابع دیگری روی آورده اند. اگر تکالیفتان را انجام دهید و بر روی زمان لازم برای ایجاد روابط، سرمایه گذاری کرده اید، ایمیلهای مستقیم یا تماسهای تلفنی روشهای بسیار مؤثری محسوب می شوند.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون بیست وهشتم: نمایشگاههای تجاری هرگز از بین نمی روند.
نمایشگاههای تجاری و رویدادها هنوز هم عنصری قابل اعتماد و معتبر در آمیزه ی بازاریابی به شمار می روند.

🔸بسیاری از بازاریابان تصور می کنند که دوره ی نمایشگاههای تجاری و بازاریابی از این طریق به سر آمده است. اما در حال حاضر، ۷۲ درصد از تولیدکنندگان آمریکا برای حضور در نمایشگاهها برنامه ریزی می کنند. بر اساس نظر نشریه ی راهنمای بهین گزینی در تکنولوژی کسب و کار، در سال ۲۰۰۶ امروزه تقریبا می توان تمام کارها را به صورت آنلاین و یا مجازی انجام داد و این تصور ساده ای است که نمایشگاهها از اهمیت کمتری برخوردارند. اما بر اساس گزارش سالانه و آمارهای مربوط به مصرف کنندگان این گفته ها صحت ندارند. چرا که بر پایه ی تحلیلهای صورت گرفته، تنها در سال ۲۰۰۶ تعداد بازدید کنندگان از نمایشگاهها ۱۶ درصد افزایش داشته است و این بدین معنا است که در نمایشگاههای مربوط به صنایع الکترونیک و یا کنفرانس طراحی تجهیزات خودکار، ۱۶ درصد مشتری بیشتر حضور خواهند یافت. این نمایشگاهها بیشتر محصول محور هستند و مشتریان بالقوه می توانند محصولاتی را که بدان علاقه مندند ببینند، لمس کنند، در مورد آنها بشنوند و حتی بچشند.
شما هیچ وقت چنین تجربه ای را در نمایشگاههای آنلاین و یا مجازی نخواهید یافت. نمایشگاههای مجازی مفهومی است که از سوی چندین شرکت مورد آزمایش قرار گرفته است. به عنوان مثال " اكون اکسپو ( eConXpo )" نمایشگاهی مجازی برای تعامل بازاریابان آنلاین است. تمام نمایشها در این نمایشگاه مجازی هستند و این موضوع زمانی مفهوم منطقی پیدا می کند که کل صنعت بر تجارب مجازی متمرکز باشد و این برای بسیاری از صنایع سنتی، زیاد منطقی به نظر نمی رسد. همچون سایر شیوه های بازاریابی، نمایشگاههای تجاری باید بخشی از برنامه ی کلی شما باشند. لازم است بدانید با شرکت در این نمایشگاهها به دنبال تحقق چه چیزی هستید و هدف شما چیست؟ اگر به دنبال افزایش آگاهی و ایجاد سرنخهایی برای مشتریان خود هستید، نمایشگاههای تجاری وسیله ی فوق العاده ای محسوب می شود. اما اگر به دنبال تبدیل سرنخها به فروش هستید، این نمایشگاهها بهترین انتخاب نیستند.

🔸یکی از گرایشهای عام این روزها ایجاد چند رویداد در داخل رویدادی دیگر است. این رویدادها بیشتر در مورد ایجاد ارتباط با مشتریان، تأمین کنندگان و شرکا است. بسیاری از شرکتها از نمایشگاههای تجاری به منظور ملاقات با مشتریان و نمایش محصول به صورت شخصی، شبیه سازیها و یا سایر فعالیتهای تجربی استفاده می کنند، مواردی که انجام آنها در نمایشگاههای آنلاین امکانپذیر نیست. از آنجایی که رویدادهای تجاری عمودی کوچکتر و کنفرانسهای تخصصی، ۲۵ درصد بیشتر به تولید سرنخهای مناسب منجر می شوند، از محبوبیت بیشتری نیز برخوردار هستند. به طور کلی، میزان دستیابی به سرنخهای جدید و مناسب در رویدادهایی با وسعت بالا، 6/27 درصد است در حالی که این میزان در رویدادهای عمودی حدود 7/40 درصد است. مزیت دیگر شرکت در رویدادهای عمودی، سهولت نسبی آنها است که می توانید در جنبه های مختلف نمایشگاه به کار گیرید. در واقع، در صورتی که بخواهید، تقریبا می توانید مالک اینگونه نمایشگاهها شوید. شرکت "ام تي اس ( MTS )" به عنوان یک شرکت مشاور به طور خاص در زمینه ی مدیریت منابع بازاریابی، استراتژی و اجرا فعالیت دارد. خانم "بس ويسنر ( Beth Weesner )" مدیر این شرکت به دلیل چگونگی استفاده از رویدادهای ۶ ماهه " ضیافت مدیریت عملکردهای بازاریابی هنری استورات ( Henry Stewart )" به عنوان یکی از معروفترین افراد در چرخه های مدیریت منابع بازاریابی مطرح است. در این ضیافت خانم "ويستر" با بیان نکات کلیدی، همه ی حاضران را به بحث و گفتگو دعوت کرد و رویدادهای گذشته و آینده و نیز شیوه های موفقیت در آنها را مورد بحث قرار داد. سرنخهای به دست آمده از این ضيافتها باعث شد که نام شرکت "ام تی اس" در رویدادهای مختلف به عنوان نامی آشنا همواره در اذهان باقی بماند. نمایشگاه و رویدادهای تجاری هنوز هم به عنوان عنصری معتبر و زنده در آمیزه ی بازاریابی جای دارد. خواه رویدادهای تجاری عمودی کوچکی باشند، خواه کنفرانسهای تجاری عمومی، در هر صورت همچنان پابرجا هستند.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون بیست و نهم: کلیک کردن به معنای جذب قطعی مشتری نیست.
نیازی نیست اندازه گیری میزان تأثیر فعالیتهای بازاریابی را پیچیده کرده و بارها محاسبه کنید.

🔸اگر هدف خاصی نداشته باشید، چگونه می خواهید متوجه شوید که در کار خود موفق بوده اید یا خیر؟ وقتی تعریف مشخصی از موفقیت ندارید، چگونه می خواهید بفهمید طرح شما نتیجه بخش بوده است یا خیر؟ انعطاف پذیر بودن، امتحان کردن روشهای جدید و دریافت نتیجه ی آن مفید است؛ برخی از خلاقانه ترین اختراعات عصر ما از این طریق به وجود آمده اند. برای ارزیابی تأثیر انواع فعالیتهای بازاریابی آنلاین یا آفلاین، باید بتوانید میزان تأثیر آنها را بر یک معیار خاص اندازه گیری کنید. این اندازه گیری می تواند از طریق کلیک کردن بر روی وب سایت شما، تماس با یک شماره ی خاص یا تعیین میزان واقعی فروش و درآمد انجام گیرد. نیازی نیست نحوه ی اندازه گیری میزان تأثیر فعالیتهای بازاریابی را پیچیده کرده و بارها محاسبه کنید. دلیل نتیجه بخش بودن برخی از مدلهای پیچیده ی تحلیلی، سادگی آنها است.

🔸در اینجا یک نمونه ی ابتدایی از عملیات آنلاین بازاریابی را محاسبه می کنیم. فرض کنید میزان مبادلات انجام گرفته در وب سایتهای امروزی حدود ۳ تا ۵ درصد باشد ( به این معنا که ۱ تا ۳ درصد از کل کلیکها مربوط به مشتریان است.) تصور کنید یک بازاریابی تبلیغاتی آنلاین به ارزش ۵۰۰۰ دلار انجام داده اید. از آنجایی که میانگین تعداد بازدیدهای روزانه برای روزهای مشابه پیش از عملیات قابل ردیابی است، این عملیات باعث می شود ۲۵۰۰ بازدید به سایت شما افزوده شود. نتایج این عملیات (که بازگشت سرمایه یا "آر او آی ( ROI )" نامیده می شود) به شکل زیر خواهد بود:
هزینه: ۵۰۰۰ دلار
تعداد بازدید افزوده شده: ۲۵۰۰ نفر
هزینه هر بازدید: ۲ دلار
میزان مبادلات: ۳ درصد (در حالت خوشبینانه)
تعداد خریداران واقعی: ۷۵ نفر
هزینه ی هر مشتری: 67/66 دلار

نتیجه اینکه هر مشتری باید به خاطر عملیات بازاریابی شما، حداقل 67/66 دلار از ارزش کل کالا را خریداری کند. اگر از زاویه ی دیگری به این موضوع نگاه کنیم، هزینه ی جذب هر مشتری جدید برای شما 67/66 دلار خواهد بود.

🔸بسته به کسب و کار شما، این ممکن است خوب و یا حتی عالی باشد. ولی هیچ وقت متوجه این مطلب نخواهید شد مگر اینکه خودتان محاسبه کنید و هدفی داشته باشید که نتایج را بر اساس آن بسنجید. در این نوع عملیات آنلاین، محاسبه هزینه ی جذب هر مشتری جدید یا "سی پی ای ( CPA )"، معیار سنجش رایجی است که برای ردیابی بازگشت سرمایه در این نوع عملیات آنلاین مورد استفاده قرار می گیرد. برای اینکه این موضوع مفهوم منطقی پیدا کند، باید اطلاعات مربوط به عملیات بازاریابی خود را تا هنگامی که دستورالعملهای جهت داری به شما ارائه دهد، ردیابی کنید. در این مثال، عملیات بازاریابی، از طریق یک ایمیل با موضوع منحصر به فرد انجام می شود؛ شما میتوانید پیشنهاد بدهید و تماس بگیرید تا انجام شود. اگر ۳۰ ایمیل شخصی بفرستید، اطلاعات کافی برای سنجش میزان موفقیت فعالیتهای آتی را کسب خواهید کرد. به محض اینکه هزینه ی جذب یک مشتری را دریابید، به اهداف مشخصی دست پیدا خواهید کرد. این روش به شما کمک می کند سرمایه گذاریهای خود را ارزیابی و اولویت بندی کنید. به این ترتیب، قطعا متوجه خواهید شد که عملیات بازاریابی شما چه موقع نتیجه بخش خواهد بود.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی ام: "راه اندازی" یک فرایند است نه یک رویداد.
برای راه اندازی فعالیت مورد نظر خود برنامه ریزی کنید. یکپارچه کردن هر فعالیت با فعالیت بعدی، مستلزم کار تیمی، سازماندهی و صبر و حوصله است.

🔸یکی از بزرگترین چالشهای بازاریابان راه اندازی است؛ خواه راه انداختن یک شرکت باشد، یا راه انداختن نسل دوم از یک محصول و یا وارد شدن به بخش جدیدی از بازار، فرایندها مشابه و نتایج نیز از اهمیت یکسانی برخوردارند. راه اندازی یکی از همان واژه های نیرنگ آمیز بازاریابی است. اگر از سه نفر در خصوص تعریف این واژه بپرسید، سه پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد. من شخصا راه اندازی را آغاز یک فعالیت بازاریابی یکپارچه تعریف می کنم. اگر راه اندازی، بی مقدمه و در یک میهمانی با حضور نشریات صنعت، تحلیلگران و مشتریان انجام گیرد، همه را میخکوب خواهد کرد که این به ایجاد آگاهی و تقاضا و در نهایت فروش اولیه ی محصول منجر خواهد شد. اما زمانی که مردم به دنبال پیش بینی درآمدهای خود هستند، بخش فروش می پرسد که آیا بازاریابی کار خودش را انجام داده است؟ و بخش بازاریابی نیز می پرسد چرا فروش نمی تواند به وظایف خود عمل کند؟ پس در مدت کوتاهی همه نسبت به آنچه راه اندازی شده بی میل می شوند.

🔸هر راه اندازی یک مرحله ی آغازین، یک مرحله ی میانی، و یک مرحله ی پایانی دارد. اگر هر مرحله به درستی برنامه ریزی شده باشد، بدون هیچ مشکلی وارد مرحله ی بعد میشود. کلید اصلی که باید بدان توجه داشت این است که راه اندازی یک رویداد نیست بلکه، مجموعه ای از فعالیتهای وابسته ی بازاریابی است که حول یک هدف مشخص به منظور رسیدن به اهداف کسب و کارتان شکل می گیرد.

🔸برای راه اندازی فعالیت مورد نظر خود برنامه ریزی کنید؛ به طوری که هر فعالیت با فعالیت بعدی، یکپارچه شود و این مستلزم کار تیمی، سازماندهی و صبر و حوصله است. بهتر است تاریخی را برای راه اندازی معین کنید. به خاطر داشته باشید که راه اندازی رویدادی آنی نیست ولی همیشه تعیین یک موعد معین برای انجام آن مؤثر است. این موعد معین می تواند یکی از وقایع مربوط به صنعت، یک تعطیلی، یک فصل خاص و یا حتی زمان آماده بودن محصول باشد. به محض اینکه تاریخ راه اندازی فعالیت خود را تعیین کردید، می توانید برنامه ی خود را به صورت وارونه به اجرا درآورید. تمام فعالیتهایی را که لازم است برای راه اندازی انجام دهید، فهرست کنید. فعالیتهای مستقل و وابسته را تعریف کنید. به عنوان مثال، به منظور اجرای یک فعالیت تبلیغاتی ایمیلی به محتوای خلاقانه ای نیاز دارید. بنابراین، پیش از ایجاد فایل داده ها، نیازمند انتقال پیام هستید. مثلا به گواهی یک مشتری در خصوص سایت اینترنتی و نیز معرفی فروش خود نیاز دارید. بر اساس زمان سنجی هر فعالیت، ایجاد برنامه ای برای زمانبندی هر موضوع و مشخص کردن مسئول اجرای آن ضرورت دارد. برنامه ی شما می بایست سه بخش عمده داشته باشد. نخست فعالیتهایی که باید قبل از روز راه اندازی انجام شوند مانند ایجاد پیام، ایجاد وب سایت، نمایش فروش و فایل داده ها. دوم فعالیتهایی که می بایست در روز راه اندازی انجام شوند، همچون مشخص کردن زمان و چگونگی راه اندازی نهایی وب سایت، آغاز فعالیت تبلیغاتی به وسیله ی ایمیل و موضوعات تبلیغاتی در مجلات و نشریات. و نهایتا فعالیتهایی که هیجان و تازگی را در خصوص راه اندازی فعالیت موردنظر شما حفظ می کنند مانند اطلاعات و مقالاتی در خصوص ویژگیهای خاص محصولات شما، تحلیل وبگردی مشتری و بازاریابی ویروسی از طریق ایمیل.

🔸نیازی نیست طرح راه اندازی شما زیاد پیچیده باشد. در واقع، باید طرحی زنده باشد. همه ی چیزها روشی برای تغییر دارند و شما باید این قابلیت را داشته باشید تا با یادگیری چیزی جدید به سرعت برنامه ی خود را با آن تطبیق داده و تأثیر این تغییر را بر روی سایر فعالیتها مورد تحلیل قرار دهید. برخورداری از برنامه ای مدون به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید تأثیر این تغییرات را بر روی سایر عناصر مربوط به راه اندازی فعالیت خود بررسی کنید. همچنین کمک می کند خطاها را در مسیر راه اندازی به حداقل رساند. بدین ترتیب، همکاران و مدیران شما همیشه به خاطر عملکرد خوبتان شما را به یاد خواهند داشت.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
از طریق هشتگ های زیر مطالب کانال @parvizdargi را دنبال نمایید:

#آموزشگاه_بازارسازان: مطالب آموزشی و اطلاع رسانی از دوره ها و سمینارهای آموزشگاه بازارسازان در حوزه مدیریت، بازاریابی، فروش، برندینگ و تبلیغات

#انتشارات_بازاریابی: تازه ترین کتاب های منتشر شده انتشارات بازاریابی و اطلاع رسانی نمایشگاه ها

#بازارشناسان: دپارتمان استعدادشناسی، منابع انسانی و کاریابی بازارشناسان با هشتگ های #سایبرپانک، #تلنت_گرافی ، #کارآوا ، #چطور_استخدام_شویم، #پاپ_کورن ،#شغل، #بازارشناسان_مگ، در حوزه ی منابع انسانی و رفتارسازمانی

#طنز_بازاریابی: مجموعه ای از موضوعات جالب و‌البته بحث‌برانگیز مدیریتی با نگاه طنز

#هايلايت: کوتاه نوشت های بزرگان
#سلام_صبح_بخير_همراه : کوتاه نوشت های معلم بازاریابی پرویز درگی

#رادیو_صدای_بازاریابی: مجموعه پادکست ها با موضوعات مدیریتی، بازاریابی و فروش با هشتگ های #صبحانه_باکتاب، #نگاه_بازار

#تبليغات_خلاق و #خيابان_مديسون: تبلیغات خلاقانه ی برندهای جهان

#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی: 42 قانون بازاریابی از کتابی با همین عنوان از انتشارات بازاریابی

جهت پیشنهاد/ارسال سوژه‌های مدنظر با @tmba_admin در ارتباط باشید!

https://t.me/tmba_admin
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و یکم: آنچه برای دیگران مفید است، ممکن است برای شما مؤثر نباشد.
برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای بازاریابی رایج و متداول ممکن است جالب باشد، اما برای همه ی افراد نتیجه بخش نخواهد بود.

🔸فرض کنید که راهبرد جالبی دارید و در تمام کنشها و واکنشهای مشتری، پیامهای شما مرتبط و یکپارچه هستند. اکنون نیاز به یک طرح مؤثر بازاریابی دارید که پیام شرکت را به گونه ای به مشتریان برساند که فرصت شما را برای جلب نظر آنان افزایش دهد و در نهایت، به فروش کالای شما بینجامد. برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای بازاریابی رایج و متداول ممکن است جالب باشد، اما برای همه ی افراد نتیجه بخش نخواهد بود. با این حال، گاهی اوقات تا وقتی امتحان نکنید، به این موضوع پی نخواهید برد. به کار خود ادامه دهید و چیزهای تازه را امتحان کنید. شهامت داشته باشید. اجازه دهید همه متوجه شوند که شما استثنایی هستید، اما این کار را با هدف خاصی انجام دهید.

🔸هیجان زده شدن در مورد اجرای جدیدترین روشهای جالب فناوری یا بازاریابی، آسان است. اگر بازاریاب باشید، بازاریابی خیابانی، ویدئوهای ویروسی، آگهی های تبلیغاتی به وجود آمده از سوی کاربران، همگی برایتان جذاب خواهند بود. ولی همواره باید به خاطر بسپارید که هدف نهایی، فروش کالای بیشتر است. اگر متوجه شدید یک شیوه ی ویروسی جدید و جذاب مورد پسند مشتری شما است، حتما آن را انجام دهید. ولی در صورتی که مشتری شما از نظر مهارت (فناوری) از شما بی تجربه تر است و حتی نمی تواند تفاوت میان دو سایتی را که تشابه اسمی دارند، تشخیص دهد، احتمالا باید شیوه ی دیگری در پیش بگیرید. برای تحت تأثیر قرار دادن مشتری، لازم نیست هر کاری را انجام دهید بلکه، باید از نظر استراتژیکی چند فعالیت عمده را انتخاب و آنها را درست انجام دهید. نتیجه ی انجام چند شیوه که بخوبی اجرا شوند، از نتیجه ی انجام تمام روشهای معمولی، بهتر است. فقط به این دلیل که طراحی کردن سایت خودتان آسان و ارزان است به این معنا نیست که باید حتما بزرگ و پیچیده باشد. گاهی اوقات یک سایت کوچکتر، با ساختار و متن بهتر، مؤثرتر از سایتی است که بزرگ به نظر می رسد ولی مملو از اطلاعات بی فایده، پیچیده یا نامفهوم است. صرفا به این دلیل که امروزه هر کسی می تواند وبلاگ شخصی خود را داشته باشد، به این معنا نیست که همه باید دارای وبلاگ باشند. وبلاگها روش بسیار خوبی برای دریافت اطلاعات مورد نیازی است که از طریق موتورهای جستجو جمع می شوند. بسته به کاری که می خواهید انجام دهید، وبلاگها می توانند بسیار مفید واقع شوند؛ اما برای بازاریابی از طریق موتورهای جستجوی ضعیف، همیشه مناسب نیستند.

🔸فقط به این دلیل که تعداد کمی از شرکتهای معروف از شیوه ی بازاریابی ویروسی برای جذب مشتریهای خود استفاده کرده اند، باعث نمی شود این نوع بازاریابی برای تمام افراد مؤثر واقع شوند. این شرکتها مستثنی هستند و تمایل دارند با روشهایی متفاوت از سایرین کار کنند و به همین دلیل نیز تا این اندازه معروف هستند. همه ی فعالیتهای بازاریابی "پروژه ی مسحور کننده ی بلیر ( The Blair Witch Project )" نمی شوند و تمام پاورقیهای ایمیلی همان تأثیری را نخواهند داشت که "هات میل ( Hotmail )" داشته است. در این صورت، برای شرکتهایی که از روشهای مشابه برای معرفی محصولات خود در فضای وبلاگها استفاده می کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا برای همیشه از بین می روند؟ شیوه ی بازاریابی، متفاوت از راهبرد بازاریابی است (به قانون بیست و سوم رجوع کنید.) شیوه ی بازاریابی، ترکیبی از روشهایی است که راهبرد را به اجرا در می آورند. استفاده از شیوه های مختلف به شما کمک می کند تا به روشهای متعدد و با استفاده از پیامهایتان، مشتری را احاطه کنید و بدین ترتیب، احتمال دریافت پیام به وسیله ی او را افزایش دهید. تمرکز بر کیفیت بازاریابی به جای مقدار فعالیتهایی که انجام می دهید، در نهایت، نتیجه بخش خواهد بود.
اگر می خواهید کیفیت بازاریابی خود را بسنجید، باید ببینید که پیام شما تا چه اندازه به مشتری مربوط است و آیا مشتری آن را به صورت مؤثری دریافت کرده است یا خیر. در نهایت، این خریدار است که به شما خواهد گفت که فعالیتهای شما مؤثر بوده اند یا خیر.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و دوم: جمع کل از مجموع اجزا بزرگتر است.
بازاریابی یکپارچه به معنای ترکیب اجزای چندگانه ی بازاریابی با یکدیگر به منظور بهره وری و اثربخشی بیشتر نسبت به زمان به کارگیری تک تک اجزا است.

🔸شما هر روز با هزاران پیام شخصی و یا حرفه ای بمباران می شوید. برخی به آن عنوان اینترنت میدهند و برخی دیگر معتقدند که اینها کانالهای جدید رسانه ای هستند که از اینترنت نشأت می گیرند. دلیل آن هر چه که باشد، با این حال تأثیرش همواره یکسان است. حجم پیامهای بازاریابی در امریکا بسیار عظیم است. در واقع تعداد کثیری از افراد برای قرار دادن نام خود در فهرست با من تماس نگیر ( Do not call )" ثبت نام کرده، و بسیاری دیگر "پاپ آپ بلاکر ( Pop-up Blocker )" را بر روی سیستم خود نصب کرده اند. حتی فهرستی با عنوان "ایمیل نزن" نیز وجود دارد. سؤال اینجا است که اکنون چطور می توان بر این موضوع چیره شد؟ و تنها یک پاسخ وجود دارد: از طریق بازاریابی یکپارچه. بازاریابی یکپارچه به مفهوم ترکیب عناصر مختلف بازاریابی با یکدیگر به منظور بهره وری و اثربخشی بیشتر نسبت به زمان به کارگیری تک تک اجزا است و این تعریف هنگامی است که یک به علاوه یک واقعا برابر با ۳ است، جایی که جمع کل از مجموع تک تک اعضا بزرگتر است. تاکتیکهای مستقل بازاریابی همچون روابط عمومی، وقایع و یا شیوه های بازاریابی ایمیلی در صورتی که به صورت جداگانه مورد استفاده قرار گیرند، به میزان محدودی برای جلب مشتری و در نتیجه کسب درآمد کمک می کنند. ولی به محض اینکه این فعالیتها در قالب یک استراتژی یکپارچه ی بازاریابی تلفيق شوند، تبدیل به تاکتیکهای یکپارچه ای خواهند شد که شما را به نتیجه دلخواه می رسانند. ساده به نظر می رسد. این طور نیست؟ ولی در واقع، اغلب اوقات انجام دادن ساده ترین کار، سخت ترین کار به شمار می رود.

🔸به این رویکرد به عنوان یک فرایند تولید بنگرید. هر مجری از نقش خود آگاه است و می داند که چه زمانی باید به مرحله ی بعدی برود و چه موقع می بایست کار را انجام دهد. این مشابه همان رویکرد بازاریابی یکپارچه است. در بازاریابی یکپارچه هر شخص مسئول خلق یک عنصر از فعالیت بازاریابی است. مدیر روابط عمومی، طراح گرافیک و یا مدیر مسئول وب سایت شرکت باید بدانند چطور در فرایند کلی تولید عمل کنند. این نوع هماهنگی کمک می کند تا فرایند تولید به صورت یکنواخت جریان یابد. مخاطبان از نمایش لذت می برند؛ چون سازمان یافته، ساختارمند، پرانرژی و کم و کاست است و نتیجه ی آن برای همیشه در ذهن مخاطبان خواهد ماند.

🔸شما می خواهید مخاطبان و مشتریان از محصولتان لذت ببرند. می خواهید شرکت و پیام شما را به یاد داشته باشند. پس این موارد به آنان کمک می کند زمانی که مشغول خرید هستند، به محصولات شما توجه کنند. هنگامی که پیامها و تاکتیکهای خود را یکپارچه می کنید، اثری فراموش نشدنی بر جای خواهید گذاشت.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و سوم: از طرحهای بازاریابی استفاده کنید.
طرح بازاریابی را با فهرستی طولانی از شیوه های بازاریابی اشتباه نگیرید.

🔸تمام مشاغل باید طرحی برای بازاریابی داشته باشند. این طرح می تواند یک ایمیل ساده یک صفحه ای و یا مدرکی پیچیده تر شامل اطلاعات آماری، منابع یا گزارشهای خارجی باشد. در هر صورت، هر شکلی که داشته باشد، شما باید حتما یک طرح بازاریابی داشته باشید. "مارک همیت ( Mark Hammit )"، یکی از اعضای "مؤسسه ی مشاوره ای کراسبریج ( Crossbridge Consulting )"، طی سخنرانی در انجمن مدیریت محصول در سیلیکون ولی اظهار داشت: "طرحهای بازاریابی درک مشخصی از نیازهای منابع بازاریابی ایجاد می کنند تا درآمدی خاص را پیش بینی و تحقق آن را تضمین کنند."

🔸طرح بازاریابی به شما کمک می کند ایده های خود را به شکل قاعده ای منظم درآورید و بتوانید پیامها و فعالیتهای درست و مناسب را تشخیص دهید. همچنین باعث میشود تا بودجه ی خود را برای فعالیتهای بازاریابی خاصی اختصاص دهید. در این میان، سهم روابط عمومی و بازاریابی مستقیم بیشتر است و بقیه به امور مربوط به مشتری تعلق می گیرد. صرف نظر از نوع یا وسعت کسب و کار شما، در نظر گرفتن بودجه ی مخصوص فعالیتهای بازاریابی از الزامات اصلی موفقیت به شمار می رود. همچنین این طرح به شما کمک می کند افراد را پیرامون هدف مشخصی گرد هم آورید؛ از آنجایی که استفاده از طرح بازاریابی باعث می شود تمام افراد درک مشخصی از اعمالی که انجام می دهید و دلیل انجام آنها پیدا کنند، در نتیجه ارتباطات نیز بهبود می یابد و این موجب می شود طرح شما، نتیجه ی بهتری داشته باشد. واکنش نشان دادن به طرحهای کتبی و مدون برای مردم راحت تر است؛ چون از این طریق متوجه کلمات جا افتاده، زائد و تکراری می شوند. نتیجه ی این عمل، ایجاد طرح بهتر و همچنین افرادی است که تعهد عمل بیشتری دارند؛ چرا که خود آنها بخشی از فرایند خلق آن بوده اند. یکی از نتایج در نظر گرفته نشده در خلق یک طرح بازاریابی، افزایش و بهبود میزان خلاقیت است. به عنوان مثال، فرض کنید در یک نمایشگاه تجاری کالا شرکت کرده اید و در نظر دارید به منظور قدردانی از مشتری، او را برای صرف نوشیدنی دعوت کنید. برای افرادی که بازاریابی مستقیم انجام می دهند، این ممکن است فرصتی برای ایجاد یک بازاریابی ویروسی باشد که نه تنها ظاهرا، "یک دعوت" به شمار می رود بلکه خواه ناخواه سایر شرکت کنندگان در نمایشگاه نیز متوجه این پیام پنهانی دعوت می شوند. این کار باعث می شود در این نمایشگاه، نوعی بازاریابی ویروسی بخصوص ایجاد شود. با این تصور که این نمایشگاه همسو با خواسته های مشتری شما ایجاد شده است، افراد بیشتری از وجود شرکت شما اطلاع پیدا می کنند و این خیلی خوب است.

🔸برای اینکه طرح بازاریابی شما مفید واقع شود، باید شش ایده ی اصلی را در رأس کار قرار دهید: ١- قصد دارید چه کاری انجام دهید؟ (هدف/ نتیجه) ۲- هدف نهایی تان چه کسانی هستند؟ (مشتریان هدف) ٣- چگونه می خواهید به هدف خود دست یابید؟ (راهبرد) ۴- قصد دارید بر روی چه فعالیتهای خاصی سرمایه گذاری کنید؟ (شیوه ها) ۵- هریک از این فعالیتها را چه موقع می خواهید انجام دهید؟ (برنامه ی زمانی) ۶- قصد دارید چقدر هزینه کنید؟ (بودجه) استفاده از جملات زیر در مورد شرکتهای کوچکتر مؤثر است: "ما با سفارش گذاری بر مبنای پیشنهادات مشتریان و حمایت از آنها، باعث افزایش میزان درآمد خواهیم شد. ۵۰۰۰ دلار صرف ایجاد یک سیستم بازاریابی ایمیلی در "کیوفور ( Q4 )" می کنیم و اولین فعالیت بازاریابی ایمیلی خود را راه می اندازیم که با سرمایه گذاری اولیه روی تبلیغات" با هر کلیک پول پرداخت کنید" ایجاد شده است. به کار بردن این جملات باعث می شود شش ایده ی مذکور براحتی اجرا شوند. با این حال، تمام طرحهای بازاریابی را نمی توان به این راحتی اجرا کرد، ولی نیازی نیست تا یک برنامه ی پاورپوینت ۱۵۰ صفحه ای اجرا شود.

🔸لطفأ طرح بازاریابی را با فهرستی طولانی از شیوه های بازاریابی اشتباه نگیرید. این طرح متشکل از شیوه های بازاریابی است ولی باید دربرگیرنده ی دلایل انجام آنها نیز باشد. به خاطر داشته باشید برای اینکه طرحتان تأثیرگذار باشد، لازم نیست حتما پیچیده باشد. توازن مناسب را بیابید و به جای اینکه سرگردان شوید، به دنبال راهی برای نتیجه بخش بودن آن باشید.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی وچهارم: بازاریابی، هنر است.
از آنجایی که هنر با احساسات در آمیخته و بازاریابی نوعی هنر است؛ بنابراین، بازاریابی نیز باید با احساسات در ارتباط باشد تا مؤثر واقع شود.

🔸در گذشته، بیشتر از آنکه به تأثیر بازاریابی و بخصوص تبلیغات بر تجارت توجه شود، بر روی ایده های خلاقانه ای که در آنها به کار رفته بود، تأکید می شد. تبلیغات "سوپربول ( Super Bowl )" احتمالا بهترین مثال شناخته شده از این رویداد به شمار می رود. بسیاری از این تبلیغات صرفا به منظور استفاده از هنر، نوعی تبلیغ هنری محسوب می شوند و ارتباطی با شرکت، علامت تجاری یا محصول مورد نظر ندارند. گاهی اوقات حتى بی معنا نیز هست؛ اما معمولا از نظر هنری، فوق العاده خلاقانه اند.

🔸در واقع، بازاریابی نباید صرفا به منظور استفاده از هنر، هنری باشد بلکه، استفاده از هنر باید به شما در جهت تحقق اهداف تجاری تان کمک کند و باعث شود از نظر عاطفی با دیگران ارتباط برقرار کنید. هنر، بصری است. با مشاهده ی آن متوجه می شوید شرکت متعلق به چه کسی است؛ عملکرد محصول چیست و علامت تجاری به کار رفته، نشاندهندهی چیست. گفته می شود: "یک تصویر به هزار کلمه می ارزد." در بازاریابی گاهی تنها چیزی که در اختیار دارید، تصویر است، بنابراین، باید یاد بگیرید که چگونه از تصاویر به منظور بیان داستان خود استفاده کنید. بخشی از هنر نیز به شیوه ی استفاده از زبان مربوط است. باید بیاموزید چگونه داستانتان را با شیوه ی جدید و متفاوتی مطرح کنید و تصاویر را به شرکت و مشتریان خود ارتباط دهید.

🔸"يونيلور ( Unilever )" در تبلیغات بازاریابی "ریل بيوتی ( Real Beauty )" که در مورد زنان با سایز متوسط بود، راهبرد نسبتا پرمخاطره ای را آزمایش کرد. در واقع، یونیلور از ترکیب چند شیوه شامل تبلیغات چاپی و رسانه ای و همچنین بازاریابی ویروسی استفاده کرد و در آنها از مردم می خواست این محصول را تشخیص دهند. این شیوه ی بازاریابی بسیار موفقیت آمیز بود و باعث افزایش قابل توجهی در میزان فروش محصولات "داو ( Dove )" شد. تأثیرگذارتر از آن، واکنشهای مثبت و منفی مردان و زنانی بود که به این عملیات بازاریابی عکس العمل نشان می دادند. این تصاویر، از نظر احساسی باعث برانگیخته شدن واکنشهای بسیار قدرتمندی در میان مردم شده بود. گویی آنها یا کاملا عاشق آن شده بودند و یا از آن بیزار بودند. این شیوه ی بازاریابی که بر واکنش مردم متمرکز بود و آنان را مجبور می کرد درباره ی "ریل بیوتی" صحبت کنند، باید با مشتریان "داو" در مورد چیزی که برایشان اهمیت داشت، ارتباط برقرار می کرد. این ارتباط عاطفی زمانی ایجاد می شود که از هنر استفاده کنید. از به کار بردن احساسات در بازاریابی نهراسید. از آنجایی که هنر و احساسات به هم گره خورده اند و بازاریابی نیز هنر است؛ بنابراین، برای اینکه بازاریابی مؤثر واقع شود، باید با احساسات در ارتباط باشد. معجزه هنگامی اتفاق می افتد که بتوانید از هنر برای الهام بخشیدن به مشتری و برانگیختن واکنشهای احساسی او استفاده کنید. همچون سایر هنرها، این نیز به استفاده از تصاویر، کلمات، و احساسات نیاز دارد.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و پنجم: بازاریابی، علم است.
یکی از مهمترین معیارهای سنجش یک بازاریابی موفق، میزان تأثیری است که بر روی فروش دارد.

🔸هیچوقت کاری را بدون پیدا کردن راهی برای سنجش میزان کارایی آن شروع نکنید. اولین سؤالی که به ذهن هر کسی خطور می کند این است: " کار چطور پیش می رود؟" تا زمانی که معیار سنجش خاصی نداشته باشید، در واقع هیچ پاسخ مناسبی بجز: "خیلی خوب پیش می رود، متشکرم"، نخواهید داشت. سنجش میزان کارایی فعالیتی که انجام می دهید، باید قسمتی از کل رویه ی ایجاد آن باشد. هنگامی که سعی دارید پیام یا موضوع فعالیت خود را تعیین کنید، لازم است چند مرحله از تحقیقات بازاریابی را انجام دهید تا بتوانید به ایده های خود اعتبار بخشید و اطمینان یابید در مورد مخاطب شما عمل خواهد کرد.

🔸سپس باید نسخه ی اصلی فعالیت و تصاویر خلاقانه خود را آزمایش کنید تا مطمئن شوید تأثیری را که شما می خواهید، بر مشتری خواهد گذاشت. در برخی موارد، ردگیری و اعلام نتایج، نیاز به الزامات زیربنایی دارد. اگر پیش از آنکه وقتش فرا برسد "دست به اقدام بزنید"، ممکن است نتوانید تمام فعالیتهای مربوط به کار خود را ردگیری و اعلام کنید. هر زمان که کارتان را آزمایش کردید، اطمینان پیدا کردید که با اهدافتان همسویی دارد و شالوده ی لازم برای سنجش نتیجه ی کار را در اختیار داشتید، آماده اید که اجرا کنید. هریک از انواع فعالیتهای بازاریابی، معیارهای سنجش خاصی دارند که برای اندازه گیری میزان تأثیر آن فعالیت مورد استفاده قرار می گیرند. قسمت جالب کار هنگامی است که فعالیت خود را به صورت زنده انجام می دهید. در برخی از موارد باید عکس العمل سريع افراد را ببینید: چه کسی عکس العمل نشان می دهد، به چه چیزی، و عکس العملش چیست؟ می توانید از این اطلاعات استفاده کنید تا هر جا که لازم باشد تغییر جزئی در کار خود ایجاد کنید و کارتان را برای اجرای بهتر پیش ببرید. "مرچنت سیرکل ( Merchant Circle )"، اولین شرکتی که در زمینه ی تبلیغات آنلاین محلی فعالیت خود را آغاز کرد، بنیانگذار این شیوه بود. به عنوان نمونه، آنها پشتکار فراوانی در آزمایش کردن عنوان ایمیلها دارند. آنها متوجه شدند ایمیلهایی با عنوان اصلی "مشتریان بیشتری جذب کنید"، عملکرد موفقیت آمیزی داشته است. بنابراین، هنگامی که افراد می خواهند فعالیت جدیدی را آغاز کنند، تعدادی از عناوین را امتحان می کنند تا میزان کارایی آنها را بسنجند. آنها از اطلاعاتی که بدین صورت کسب می کنند، استفاده کرده و ایمیلی واقعی که دارای عنوان باشد ایجاد و برای مشتری ارسال می کنند. بدین رو، از آنجا که فعالیت آنها به صورت عملی و واقعی اجرا می شود، می توانند نحوه ی انجام کار را ببینند و هر آنچه را که یاد گرفته اند، در فعالیت بعدی و فعالیتهای پس از آن پیاده کنند. ولی معمولا برخی از گروههای بازاریاب، با تکیه بر خرد، این کار را انجام نمی دهند.

🔸یکی از مهمترین معیارهای سنجش یک بازاریابی موفق، میزان تأثیری است که بر روی فروش دارد. واضح است که با مشخص کردن میزان درآمد، می توان به میزان فروش پی برد. در یک بازاریابی واقعی می توانید نتایج حاصل از فروش را مشخص کنید، مانند تعداد محصولاتی که در نتیجه ی انجام آن فعالیت بازاریابی به صورت آنلاین خریداری شده اند. یا می توانید از پیشگامان باصلاحیت در این مورد استفاده کنید؛ مشروط به اینکه از روشهای مذاکره برای فروش استفاده کرده و کالای شما را حتما به فروش برساند که این شیوه، روش محاسبه ای است که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفته و نشاندهنده ی میزان فروشی است که باعث پایان دادن به معامله می شود. آنچه را که دنبال می کنید، به اندازه ی نحوه و زمان انجام آن اهمیت ندارد. اینکه دائما بتوانید نتایج فعالیتهای خود را اعلام کنید، برای درک کلی مفهوم بازاریابی به عنوان یک مرکز فروش و نه یک مرکز قیمت گذاری، حیاتی است.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و هفتم: همیشه ضرب العجل تعیین کنید.
ضرب العجلها همان اندازه که به آغاز کار کمک می کنند، مزیت دیگری نیز دارند؛ آنها نقطه ی پایان کار نیز محسوب می شوند.

🔸افراد غالبا وقتی با موضوع ضرب العجل روبه رو می شوند، عملکرد بهتری نسبت به قبل پیدا می کنند. ضرب العجل باعث ایجاد حس ضرورت می شود؛ نوعی احساس فوریت. در واقع نقطه ای برای آغاز کار محسوب می شود. موعد آن را می توان بر اساس زمانبندی بازار، گرایشهای صنعت و یا حتی بر پایه ی فصول سال تعیین کرد. ضرب العجل در واقع زمانی را به شما و هدفی را در اختیار گروه شما قرار می دهد تا به کار مورد نظر بپردازید. با وجود ضرب العجل، شما میتوانید ابتدا پایان کار را در ذهن خود تجسم کنید و سپس به منظور برنامه ریزی برای فعالیتهای موردنظر خود اقدام کنید. اگر مشخص کنید چه کارهایی را باید به انجام برسانید، می توانید به ترتیب اولویت، وارونه عمل کنید و برای کسب نتایج نهایی، قدمهای مشخصی را تعیین کنید که باید برداشته شوند. در صورت نیاز می توانید همراه یک ضرب العجل، ضرب العجل دیگری نیز داشته باشید. به این ترتیب که ضرب العجل یک فعالیت، آغاز فعالیت بعدی باشد. به عنوان مثال، پیش از اینکه راهبرد و شیوهی کار چاپی خود را مورد بررسی قرار دهید و مشخص کنید چه چیزی قرار است داخل بسته بندی محصول قرار بگیرد، باید اقدامات لازم را به منظور تکمیل شدن دفترچه ی راهنمای محصول خود انجام دهید. بنابراین، افرادی که مسئول تهیه ی دفترچه ی راهنمای کالای شما هستند، برای تحویل آن به افرادی که مسئول بسته بندی محصول هستند، ضرب العجل دارند. مسئولان بسته بندی کالا باید هزینه های بسته بندی را حساب کنند تا کارشناسان مالی محاسبات را انجام دهند و سود ناخالص محصول را محاسبه کنند و دستورالعملهای قیمت را وضع کنند و این رویه همچنان ادامه دارد. ضرب العجلها باعث ایجاد نوعی حس پاسخگویی نیز می شوند: پاسخگویی داخلی مربوط به خودتان و خارجی مربوط به اعضای گروهتان. می توانید خودتان را متعهد کنید که برنامه ی زمانی خاصی را بر پایه ی ضرب العجل نهایی پیش ببرید. بدین ترتیب، اعضای گروه شما نیز می دانند تا موعد مقرر چه کارهایی را باید به انجام برسانند. راجع به زمان معرفی محصولتان بیندیشید. برای معرفی کردن یک کالا در پاییز باید چند ماه پیش از آن، اطلاعات مربوط به کالا را جمع آوری کنید تا بتوانید پیام خود، نسخهی عملیات، و تصاویر خلاقانه ای را که برای معرفی کالای شما مورد نیاز است، ایجاد کنید. در واقع، شما تا هنگامی که محتوا (پیام، نسخه، و تصاویر) را تهیه نکرده اید، نمی توانید این عملیات را راه اندازی کنید. اعضای گروه شما می دانند چه کسانی چه نوع اطلاعاتی از آنها می خواهند. آنها مسئول تهیه ی اطلاعات هستند تا پروژه مانند قبل به کار خود ادامه دهد. علاوه بر اینکه ضرب العجلها باعث آغاز کار می شوند، مزیتهای دیگری نیز دارند. آنها نقطه ی پایانی کار نیز محسوب می شوند. شما تمایل دارید دائم کارتان را ویرایش، اصلاح، و بهتر کنید. ولی در مرحله ای از کار، به جایی می رسید که درآمد حاصله سیر نزولی پیدا می کند. پیشرفتهای نهایی، ارزش به تأخیر انداختن برنامه ی زمانی را ندارند. باید توقف کنید. دستور حمل کالا را بدهید، به فعالیت خود ادامه دهید و شرکت را راه اندازی کنید. "جیسون فين اسمیت ( Jason Feinsmith )" مدیر اجرایی شرکت "آکامپلیس سافتور ( Accomplice Software )" بر روی رویداد بسیار مشهوری در ارتباط با شرکتهای تازه تأسیس به نام کنفرانس "دمو ( Demo )"، سرمایه گذاری کرد. عضویت شرکتها در این کنفرانس، محدودیتهای آنان و اعضای گروهشان را به تأخیر می انداخت. تهیه ی نمونه ی نمایشی شرکت، ضرب العجلهایی را که برای پرده برداری از محصول در ملأ عام و جلوگیری از پیشرفت محصول به منظور آغاز ساخت نمونه ی نمایشی لازم بود، از بین می برد. از آنجا که این کنفرانس رویداد خاصی به شمار می رود، طرحهایی که فین اسمیت ارائه داده بود، زمینه ساز واقعه ای با اهمیت شد. شما احتمالا به اهداف شغلی خاصی متعهد هستید. اگر شرکت خود را راه اندازی نکرده اید یا محصول خود را معرفی نکرده و یا فعالیت خود را آغاز نکرده اید، در غیر این صورت، قادر نخواهید بود بر پایه ی تعهدات خود عمل کنید. همان طور که در این ضرب المثل گفته شده است: " اگر تا این لحظه انجام نشده، هرگز انجام نخواهد شد."

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و هشتم: هر فردی به طور بالقوه یک متخصص بازاریابی است؟
هر فردی در بحث بازاریابی ممکن است صاحب ایده باشد، اما به یاد داشته باشید که در نهایت این شما هستید که باید در مورد چگونگی انجام کار خود تصمیم بگیرید.

🔸هنگامی که شما در سمت یک بازاریاب مشغول به کار هستید، همه تصور می کنند قادرند کار شما را بهتر از خودتان انجام دهند. همه از جمله همسر، دوستان و همکارانتان. معمولا همگی آنها عقاید و ایده هایی در مورد آخرین کمپین بازاریابی شما دارند. " اگر من بودم..." "چرا آن کار را نکردید..."، "من اصلا متوجه دلیل این کار نمی شوم" و... سؤال اینجا است که چرا افراد در حرفه های متفاوت می توانند به شما بگویند که چطور کار خود را انجام دهید؟ اما شما هیچ گاه به یک مهندس نمی گویید که چطور مشکلات فنی را رفع کند، به یک پزشک شیوه ی تشخیص بیماریها را گوشزد نمی کنید و حتی تمایلی هم ندارید تا به یک وکیل چگونگی دنبال کردن موارد حقوقی را آموزش دهید. با وجود این، مهندسان، پزشکان و وکلا میتوانند به شما بگویند که چگونه می بایست آخرین تبلیغات تلویزیونی خود را انجام میدادید. پیشتر برای مدیری کار می کردم که همیشه جمله ی معروفی را از گروه بازاریابی خود می پرسید: "مگر چقدر می تواند سخت باشد؟" پس از تلاش فراوان برای توضیح موارد و چالشهای پیش رو، سرانجام پاسخ غیرمنتظره ای را برایش آماده کردیم: "این پروژه به اندازه ی ^%$#@ سخت است! " مدیر با شنیدن این پاسخ به ما خیره شد و نهایتا مجبور شد به توصیه های ما گوش دهد و درک کند که گروه چه کاری را به چه دلیل انجام می داد و در نهایت، اجازه داد تا ما کار خودمان را انجام دهیم.

🔸بازاریابی همیشه چیزی نیست که با یک اجماع و توافق همگانی انجام گیرد. در مرحله ی اجرای "توفان فکری ( Brain Storming )" یک فعالیت بازاریابی، دریافت تعداد زیادی ورودی و ایده، بسیار سودمند خواهد بود. ایده های بیشتر به معنای غنی تر بودن شما از حیث امکان عمل است. اگر بتوانید ایده های خود را از طريق افرادی مورد آزمون قرار دهید که به پروژه ی شما نزدیک نیستند، بسیار عالی است. این کار حتی می تواند در یک جمع غیررسمی صورت بگیرد و چگونگی واکنش افراد مورد بررسی قرار گیرد. ایده ها و عقاید این افراد می بایست با استراتژی کلی بازاریابی و اهداف بلندمدت سازمان شما همخوانی داشته باشد و این موضوعی است که اغلب افراد آن را درک نمی کنند. اگرچه ممکن است دوستان و نزدیکان شما ایده های خلاقی را درباره ی عملکرد شرکت شما داشته باشند، اما اگر این ایده ها به شما در رسیدن به اهدافتان کمک نکند، دیگر مهم نیست که چقدر خلاقانه بوده اند؛ چون اصلا مفید واقع نخواهند شد.

🔸افراد معمولی ایده های خود را بدون آگاهی از تمام اطلاعاتی که شما دارید، بیان می کنند. آنها پیشینه ی شرکت شما را نمی دانند، تصویر بزرگی را که شما می بینید، نمی بینند و پویایی های بازار را که شما ممکن است با آنها روبه رو باشید، درک نمی کنند. بدین رو، با اینکه هدف آنان معمولا کمک کردن است، لازم است تا حدودی ایده های آنان را با تردید مورد بررسی قرار دهید.

🔸هر کسی ممکن است ایده ای داشته باشد، اما در نهایت کسی که تصمیم نهایی را می گیرد شما هستید و شما هستید که مشخص می کنید چطور کارتان را انجام دهید. بهتر است با ایده های افراد درباره ی عملکرد خود، مؤدبانه برخورد کنید. خوب گوش دهید و سعی کنید بفهمید آنها می خواهند چه چیزی را به شما بگویند، شاید در پس آن صحبتها واقعا ایده ی جالبی را بیابید. در صورتی که ایده ی کاملا ساده لوحانه ای بیان کردند، لبخند بزنید و از فرد مذکور به خاطر این ایده تشکر کنید، سپس کاری را که تشخیص می دهید درست است، انجام دهید.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی و نهم: به قولی که به مشتری خود داده اید، عمل کنید.
ایجاد فضایی برای پیش بینی، هیچ ایرادی ندارد ولی این تجربه بهتر است نتیجه بخش باشد.

🔸فیلم کلاسیکی به نام "داستان کریسمس ( A Christmas Story )" وجود دارد که خانواده ی من هر سال پس از برگزاری مراسم شام شکرگزاری آن را تماشا می کنند. داستان این فیلم که در سال ۱۹۴۰ ساخته شده، مربوط به پسر جوانی به نام "رالفی ( Ralphie )" و اعضای خانواده ی او از جمله پدر، مادر، و برادر کوچکترش است. این فیلم چندین صحنه ی به یادماندنی دارد. در یکی از این صحنه ها، درست در چله ی زمستان، دوست رالفی، زبان او را به تیر چراغ برق می چسباند، درست بعد از اینکه دوست دیگرش تمام سعی خود را برای انجام این کار کرده بود. یا رالفی برای کریسمس از مادرش یک تفنگ می خواهد و مادرش به او پاسخ میدهد" میزنی چشمتو کور می کنی." یکی از صحنه های فیلم مختص بازاریابان است. رالفی و برادرش، طرفدار پرو پا قرص برنامه ی رادیویی "آنی کوچولوی یتیم ( little Orphan Annie )" هستند. در آن برنامه، از شنوندگان درخواست می شود که حلقه ی اسرارآمیز رمزگشا را به صورت پستی سفارش دهند و از این طریق پیغام محرمانه ای از خود "آنی ( Annie )" دریافت کنند. رالفی اصلا آرام و قرار نداشت. هر روز با عجله از مدرسه به خانه می آمد تا صندوق پستی را وارسی کند ولی ناامید میشد. بالاخره یک روز، پاکت بزرگی دریافت کرد. با خودش فکر کرد حتما حلقه ی رمزگشا داخل پاکت قرار دارد. دیگر نمی توانست صبر کند. مستقیم به سمت خانه دوید، وارد شد و در را قفل کرد. سپس روی زمین نشست و شروع به رمزگشایی پیغام سری کرد که آنی برایش فرستاده بود. با زحمت زیاد نوشته ها را یکی پس از دیگری بررسی می کرد و پیام بتدریج آشکار می شد. رالفی نمی توانست به اندازه ی کافی سریع عمل کند. باید می فهمید آنی کوچولوی یتیم می خواهد چه چیزی به او بگوید. ش... ی... ر. آه، انتظار ی... ر.. يالله دیگه، زودباش. ش..ی...... ..... .............................ت............... ب... خ..... و.... ر حتما اشتباهی شده! پیغام این بود: شير اوالتین ( Ovaltine ) بیشتر بخورید. رالفی شوکه شده بود. حلقه ی رمزگشا را زمین انداخت و پس از آن دیگر هرگز احساسی را پیدا نکرد که قبلا به شیراوالتین یا آنی کوچولوی يتيم داشت.

🔸درسی که از آن صحنه آموختم این بود که وظیفه ی ما به عنوان بازاریاب این است که چیزی را تحویل مشتری دهیم که قبلا قولش را به او داده ایم. در اختیار قرار دادن فرصت و ایجاد فضایی برای پیش بینی کردن، هیچ ایرادی ندارد. در واقع، راهبردی فوق العاده محسوب می شود که وقت زیادی را به خود اختصاص می دهد. ولی تجربه بیش از زمان، لازم است. در غیر این صورت، نتیجه ی عكس خواهد داشت. ولی تکلیف رالفی بیچاره چیست؟ تولید کنندگان شیر اوالتین برای اینکه فروش بیشتری داشته باشند، حامی مالی برنامه ی رادیویی آنی کوچولوی بیچاره شده بودند. متأسفانه تبلیغاتشان نتیجه ی عکس داشت؛ یعنی علاوه بر اینکه فکر پسر کوچولوی بیچاره ای را منحرف کرد، احتمالا باعث شد زالفی هرگز از شیراوالتین استفاده نکند و این اصلا به نفع کسب و کار آنان نخواهد بود.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون چهلم: فرصت بدهید.
وقتی پیام، تصاویر خلاق، و علامت تجاری محصول خود را پیش از آنکه فعالیت بازاریابی شما فرصت جذب مشتری داشته باشد، تغییر می دهید، در واقع، تمام سرمایه گذاری خود را نابود کرده اید.

🔸بازاریابان خوب صبور هستند. بر اساس مطالعات انجام شده، برای آنکه مشتری یک پیام بازاریابی را تشخیص دهد، باید بین ۵ تا ۹ مرتبه در معرض آن قرار بگیرد. در این مدت آنها تنها پیام را تشخیص می دهند و این بدین معنا نیست که شرکت یا محصول شما را نیز بشناسند. برای اینکه فعالیت بازاریابی شما مشتری جذب کند، به طوری که هم محصول و هم شرکت شما را بشناسد، باید مشتری را بارها و بارها در معرض پیام خود قرار دهید. این نمایش مکرر پیامها، سبب آگاهی بیشتر آنان نسبت به شما می شود. در مورد چند تبلیغ بسیار جذاب که در تلویزیون و یا رادیو دیده یا شنیده اید، فکر کنید. چند بار شنیده اید مردم بگویند: من عاشق این آگهی بازرگانی هستم، ولی نمی دانم متعلق به چه شرکتی است. این واقعا آن چیزی نیست که شما دنبال آن هستید. ایجاد یک برنامه ی بازاریابی یکپارچه یکی از بهترین راههای نمایش مکرر پیامها است. نه تنها مشتریان شما نیاز دارند پیامتان را بارها و بارها ببینند بلکه، لازم است در مکانهای مختلف نیز این پیامها را مشاهده کنند.

🔸ترکیب درست فعالیتهای بازاریابی شما، مشتریانتان را در زمانهای مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و از راههای متفاوت با آنان ارتباط برقرار می کند. فرستادن ایمیل، برقراری تماس تلفنی، حضور در یک نمایشگاه تجاری، شراکت با سایر شرکتها، درج مقالات در نشریات تجاری، همه و همه راههای دستیابی به مشتریانتان است؛ بویژه هنگامی که در مکانهای مختلف و دارای عقاید مختلفی باشند. پیامهایی که ارتباط بیشتری با محصول یا شرکت شما داشته باشند و همچنین از محتوای بهتری برخوردار باشند، مشتریان بیشتری را به سوی خود جذب می کنند. مدیریت فعالیتهای بازاریابی بسیار شبیه کاشت یک باغچه است. شما بهترین مکان و بهترین گیاه را برای باغچه ی خود انتخاب می کنید. خاک را آماده می کنید و دانه را کاشته و آب میدهید و از آن مراقبت می کنید تا زمانی که گیاه جوانه بزند. سپس باید اطمینان پیدا کنید که به میزان کافی آب و آفتاب در اختیار گیاه قرار گرفته است. علاوه بر این، باید سعی کنید حشرات را از آن دور نگهدارید. با گذشت زمان، صبر کردن و مراقبت پیوسته از آن، و در نهایت، یک روز صبح شاهد شکوفه هایش خواهید بود.

🔸متأسفانه برخی فعالیتها پیش از آنکه فرصت شکوفایی داشته باشند، تغییر می کنند. ایده های تغییر معمولا از سوی برخی مدیران اجرایی و آژانسها و حتی تیم بازاریابی ناشی می شود. تیم به سختی بر روی کمپین کار می کند و ممکن است سه هفته تا سه ماه زمان ببرد تا کمپین شما وارد بازار شود. اگر مرحله ی آماده شدن کمپین شما مدت زمان زیادی طول بکشد، احتمالا به همان اندازه نیز برای مشتریان شما زمان خواهد برد تا آن را درک کنند و با محصول یا شرکت شما ارتباط برقرار کنند. وقتی شما پیام، تصاویر خلاق، و علامت تجاری محصول خود را پیش از آنکه فعالیت بازاریابی شما فرصت جذب مشتری داشته باشد، تغییر می دهید در واقع، تمام سرمایه گذاری خود را نابود کرده اید. در واقع، به انرژی و هزینه ای که برای انجام این فعالیت بازاریابی صرف شده، اجازه ی رشد و تأثیر دلخواه داده نشده است. اگر این تغییرات خیلی زود و پی در پی انجام گیرند، شما هرگز بستر آگاهی را برای مشتری خود فراهم نخواهید ساخت. در نتیجه، مجبور خواهید بود بار دیگر از ابتدا شروع کنید که این هزینه ی بالا و بازگشت سرمایه ی کمی به دنبال خواهد داشت.

🔸برای مقابله با فشارهایی که ممکن است به منظور تغییر فعالیت بازاریابی پیش از اثبات آن به شما وارد شود، بنیان و اراده ی بسیار قوی لازم است. همیشه سعی کنید همانند زمانی که به دنبال بهبود مستندات شرکت هستید، به دنبال یادگیری و بهبود باشید. اما پیامهای بنیادی، تصاویر و آواهای فعالیت بازاریابی خود را دست نخورده نگهدارید. زمانی که مشتریانتان جذب شما شدند، قطعا خواهید توانست پایه و اساس تجارت خود را بنیان نهید. پس کمی شکیبا باشید و به کمپین خود فرصت رشد دهید.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون سی وششم: مشتری خود را بخندانید.
کلید استفاده از شوخ طبعی در بازاریابی این است که اطمینان حاصل کنید بجا است و ارتباط مناسبی با مخاطب شما برقرار می کند.

🔸شوخ طبعی یکی از مؤثرترین شیوه های برقراری ارتباط با افراد است؛ صرف نظر از برخی شرکتهای بزرگ اقتصادی که باعث شده اند به آنان ایمان بیاورید، بیشتر مدیران نیز افرادی معمولی هستند. باور عموم بر این است که برای معتبر بودن نزد شرکتهای بزرگی همچون استیت فارم ( State Farm )"، "فیدلیتی ( Fidelity )" یا "جی ام ( GM )" باید سنت گرا، محافظه کار و قابل احترام بود. به عبارت دیگر، باید کسل کننده باشید! از آنجا که پیامهای جدی، تنها چیزی است که مشتریان اینگونه شرکتها در طول روز دریافت می کنند، بنابراین آنها به راحتی متوجه اندکی شوخ طبعی از سوی شما خواهند شد که ممکن است موجب خنداندن آنها نیز شود. بدین ترتیب، شما موفق شده اید؛ چرا که ارتباط خوبی را با ناخودآگاه فرد برقرار کرده اید، و امکان دارد درست هنگامی که به کمی تغییر نیاز داشته اند، روز غم انگیز آنها را شاد کرده باشید. حقیقت این است که شما در سطحی متفاوت از آنچه سایر شرکتها درباره ی "قابلیت اعتماد و سهولت دسترسی" با شخص صحبت می کنند، با آنها ارتباط برقرار کرده اید.

🔸تصور سنتی که نسبت به بازاریابی از بازاریابی شرکتی ( B2B )" وجود دارد، در واقع بازاریابی از نوع بازاریابی مصرفی ( B2C )" است؛ چرا که در نهایت شما با افراد ارتباط برقرار می کنید نه با شرکتها و این افراد هستند که تحقیق می کنند، پیشنهاد می دهند و تصمیم می گیرند. مدیران شرکتها افراد باهوشی هستند. آنها متوجه تفاوت میان آنچه که هدفش جلب توجه آنان است، مانند تبلیغات و آنچه قصد اطلاع رسانی به آنان را دارد، مانند گزارش هیأت دولت، می شوند. آنها موقعیتهای جدی را درک می کنند و از ابعاد مهم مسائل کاری اطلاع دارند. بنابراین، نیازی نیست که دائما مسائل را به آنان یادآوری کنید. اما این به آن معنا نیست که شما هم باید مانند آنان بازاریابی خودتان را جدی بگیرید. افرادی که از بازاریابی شرکتی استفاده می کنند، می توانند از اطلاعات درون کتابچه راهنمای بازاریابی مصرفی استفاده کنند.

🔸استفاده از شوخ طبعی، در "بازاریابی برای مصرف کننده" رایج تر است. برای مطالعه ی بیشتر در مورد شوخ طبعی در بازاریابی، به سایت مربوطه (www.adsoftheworld.com) مراجعه کنید که مجموعه ای از تبلیغات مختلف از سرتاسر دنیا را دارد. در این سایت می توانید همه چیز را مشاهده کنید؛ از بازی کودکان گرفته تا مردانی که به تعقیب چیتاها می پردازند. شوخ طبعی ممکن است دارای اشکال متعددی از جمله دیداری، گفتاری، و یا نوشتاری باشد و در موقعیتهای متفاوتی مانند زندگی شخصی افراد، امور روزمره ی زندگی یا حتی شخصیتهای مردمی به وجود بیاید. کلید استفاده از شوخ طبعی در بازاریابی این است که مطمئن شوید بجا است و ارتباط مناسبی با مشتری برقرار می کند. استفاده از شوخ طبعی نیز دقیقا مشابه استفاده از سایر پیامهای بازاریابی است. باید مخاطبتان را هدف قرار دهید و داستان خودتان را به گونه ای به او منتقل کنید که توجهش جلب شود. در واقع، باید با او در سطحی متفاوت ارتباط برقرار کند؛ به گونه ای که ویژگی خاصی در مورد شرکت یا محصول شما در ذهنش حک شود.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون چهلم: فرصت بدهید.
وقتی پیام، تصاویر خلاق، و علامت تجاری محصول خود را پیش از آنکه فعالیت بازاریابی شما فرصت جذب مشتری داشته باشد، تغییر می دهید، در واقع، تمام سرمایه گذاری خود را نابود کرده اید.

🔸بازاریابان خوب صبور هستند. بر اساس مطالعات انجام شده، برای آنکه مشتری یک پیام بازاریابی را تشخیص دهد، باید بین ۵ تا ۹ مرتبه در معرض آن قرار بگیرد. در این مدت آنها تنها پیام را تشخیص می دهند و این بدین معنا نیست که شرکت یا محصول شما را نیز بشناسند. برای اینکه فعالیت بازاریابی شما مشتری جذب کند، به طوری که هم محصول و هم شرکت شما را بشناسد، باید مشتری را بارها و بارها در معرض پیام خود قرار دهید. این نمایش مکرر پیامها، سبب آگاهی بیشتر آنان نسبت به شما می شود. در مورد چند تبلیغ بسیار جذاب که در تلویزیون و یا رادیو دیده یا شنیده اید، فکر کنید. چند بار شنیده اید مردم بگویند: من عاشق این آگهی بازرگانی هستم، ولی نمی دانم متعلق به چه شرکتی است. این واقعا آن چیزی نیست که شما دنبال آن هستید. ایجاد یک برنامه ی بازاریابی یکپارچه یکی از بهترین راههای نمایش مکرر پیامها است. نه تنها مشتریان شما نیاز دارند پیامتان را بارها و بارها ببینند بلکه، لازم است در مکانهای مختلف نیز این پیامها را مشاهده کنند.

🔸ترکیب درست فعالیتهای بازاریابی شما، مشتریانتان را در زمانهای مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و از راههای متفاوت با آنان ارتباط برقرار می کند. فرستادن ایمیل، برقراری تماس تلفنی، حضور در یک نمایشگاه تجاری، شراکت با سایر شرکتها، درج مقالات در نشریات تجاری، همه و همه راههای دستیابی به مشتریانتان است؛ بویژه هنگامی که در مکانهای مختلف و دارای عقاید مختلفی باشند. پیامهایی که ارتباط بیشتری با محصول یا شرکت شما داشته باشند و همچنین از محتوای بهتری برخوردار باشند، مشتریان بیشتری را به سوی خود جذب می کنند. مدیریت فعالیتهای بازاریابی بسیار شبیه کاشت یک باغچه است. شما بهترین مکان و بهترین گیاه را برای باغچه ی خود انتخاب می کنید. خاک را آماده می کنید و دانه را کاشته و آب میدهید و از آن مراقبت می کنید تا زمانی که گیاه جوانه بزند. سپس باید اطمینان پیدا کنید که به میزان کافی آب و آفتاب در اختیار گیاه قرار گرفته است. علاوه بر این، باید سعی کنید حشرات را از آن دور نگهدارید. با گذشت زمان، صبر کردن و مراقبت پیوسته از آن، و در نهایت، یک روز صبح شاهد شکوفه هایش خواهید بود.

🔸متأسفانه برخی فعالیتها پیش از آنکه فرصت شکوفایی داشته باشند، تغییر می کنند. ایده های تغییر معمولا از سوی برخی مدیران اجرایی و آژانسها و حتی تیم بازاریابی ناشی می شود. تیم به سختی بر روی کمپین کار می کند و ممکن است سه هفته تا سه ماه زمان ببرد تا کمپین شما وارد بازار شود. اگر مرحله ی آماده شدن کمپین شما مدت زمان زیادی طول بکشد، احتمالا به همان اندازه نیز برای مشتریان شما زمان خواهد برد تا آن را درک کنند و با محصول یا شرکت شما ارتباط برقرار کنند. وقتی شما پیام، تصاویر خلاق، و علامت تجاری محصول خود را پیش از آنکه فعالیت بازاریابی شما فرصت جذب مشتری داشته باشد، تغییر می دهید در واقع، تمام سرمایه گذاری خود را نابود کرده اید. در واقع، به انرژی و هزینه ای که برای انجام این فعالیت بازاریابی صرف شده، اجازه ی رشد و تأثیر دلخواه داده نشده است. اگر این تغییرات خیلی زود و پی در پی انجام گیرند، شما هرگز بستر آگاهی را برای مشتری خود فراهم نخواهید ساخت. در نتیجه، مجبور خواهید بود بار دیگر از ابتدا شروع کنید که این هزینه ی بالا و بازگشت سرمایه ی کمی به دنبال خواهد داشت.

🔸برای مقابله با فشارهایی که ممکن است به منظور تغییر فعالیت بازاریابی پیش از اثبات آن به شما وارد شود، بنیان و اراده ی بسیار قوی لازم است. همیشه سعی کنید همانند زمانی که به دنبال بهبود مستندات شرکت هستید، به دنبال یادگیری و بهبود باشید. اما پیامهای بنیادی، تصاویر و آواهای فعالیت بازاریابی خود را دست نخورده نگهدارید. زمانی که مشتریانتان جذب شما شدند، قطعا خواهید توانست پایه و اساس تجارت خود را بنیان نهید. پس کمی شکیبا باشید و به کمپین خود فرصت رشد دهید.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
Forwarded from اتچ بات
📕#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی

قانون چهل ویکم: کورکورانه پیروی نکنید.
موفقیت آمیز عمل کردن یک روش برای رقیب، به این معنا نیست که حتما برای شما هم مؤثر واقع خواهد شد.

🔸صرفا به این دلیل که یک خط مشی خاص نتیجه ی خوبی برای یک شرکت به همراه داشته، به این معنا نیست که برای شرکت شما هم مناسب خواهد بود. برای ارتباط با مشتری باید سعی کنید ترکیب درستی از پیامها و شیوه های بازاریابی را بیابید. ممکن است وسوسه شوید از راهبردهای بازاریابی نسخه برداری کنید که تاکنون برای سایر شرکتها مفید واقع شده اند. با خودتان می گویید اگر این روش در مورد بقیه مؤثر واقع شده، حتما برای من نیز چنین خواهد بود. این طور نیست؟ نه، در واقع، همیشه اینگونه نیست.

🔸راهبردهای شما باید مرتبط با اهداف و همچنین وابسته به شرکت، کالا و علامت تجاری کالایتان باشد. اینکه شرکتی مانند "نورث وسترن میوچوال ( Northwestern Mutual )" برای ارتقای یک طرح جدید بیمه ی شغلی از شیوه ی بازاریابی خیابانی استفاده کند، بسیار نامناسب و عجیب است. با دیدن تبلیغات "لاکی جینز ( Luckey Jeans )" در سایتهایی که عمدتا مخاطبان بالای ۵۵ سال دارند، چه احساسی به شما دست می دهد؟ با اینکه اینها مثالهای هیجان انگیزی هستند، ولی شما حتما متوجه منظور من شده اید. شیوه ها و راهبردهای شما باید آنقدر قابل اعتماد و معتبر باشد که مشتری با دیدن و شنیدن یک پیام خاص از جانب شرکت شما احساس کند این پیام صحیح است. در مطالعه ای که از سوی گارتنر گروپ اند اینسایت اکسپرس ( Gartner Group and insight express ) صورت گرفت، مشخص شد مدیران مشاغل، در مقایسه با سایر رسانه ها، بیشترین وقت خود را در سایتهای اینترنتی صرف می کنند. بر اساس این مطالعه، وب سایت مهمترین منبع دریافت اطلاعات مربوط به مشاغل است. در واقع، ۶۷ درصد مدیران اجرایی دارای مدارج پایین تر که مورد بررسی قرار گرفته بودند، اعلام کردند اینترنت مهمترین منبع تأمین اطلاعات مشاغل است. روزنامه ها با رتبه ی ۱۶ درصدی در مقام بعدی قرار دارند. ولی در مورد مصرف کنندگان چه؟ در تحقیقی که پیو اینترنت اند امریکن لایف پراجکت ( Pew internet and American life projects ) اجرا کرد، ۳۱ درصد مصرف کنندگان آمریکایی به عنوان کاربران برگزیده ی تکنولوژی معرفی شدند. این افراد عموما کاربران دائمی اینترنت و تکنولوژی هستند که وقت زیادی را برای اینترنت اختصاص می دهند. اینترنت، شیوه ی بازاریابی مهم و مؤثری برای کسب و کار و همچنین کاربر محسوب می شود. این چیزی است که من به آن نام "نگاه کورکننده از بدیهیات" می دهم. با این حال، استفاده ی کاربر از اینترنت به عنوان راهبردی به منظور تحویل پیام به مشتری، احتمالا مؤثرترین شیوه نیست. عملکرد شیوه ی بازاریابی ویروسی برای سایتهای "يوتيوب( YouTube )" و "مای اسپیس ( My Space )" موفقیت آمیز بود؛ اما آنگونه که بیشتر مردم تصور می کنند، این موفقیت یک شبه به وجود نیامده است. سایت "مای اسپیس" در اواخر سال ۲۰۰۳ راه اندازی شد، ولی عملا تا سال ۲۰۰۵، یعنی زمانی که شبکه ی "فاکس ( Fox )" آن را تصاحب کرد، موفقیتی یک شبه به شمار نمی رفت. در همین زمان، "مای اسپیس" بر روی ایمیلهای آنلاین ویروسی سرمایه گذاری کرد اما در نهایت به این نتیجه رسید که استفاده از شیوه های آفلاین مانند تشکیل گروههای حامی در کلوبها و استفاده از مبلغان و مروجان، در جوامع اینترنتی رو به رشد کنونی مؤثرتر است. این سایت به یک توزیع کننده ی عمده در اینترمیکس ( Intermix ) (که در واقع صاحب "مای اسپیس" بود) نیز دسترسی داشت. آنها می توانستند با تصاحب قدرت "اینترمیکس"، بر روی رسانه ی مذکور سرمایه گذاری کنند و از این طریق میزان رویت شدنشان در سایت و درآمد حاصل از تبلیغاتشان را افزایش دهند. شیوه ی بازاریابی جامع، باعث موفقیت سایت "مای اسپیس" شد. علاوه بر این، آنها از ایده ای استفاده کردند که برای همگان قابل فهم، استفاده از آن آسان و به وضوح مفرح بود. جستجوی شیوه ها و فعالیتهای مختلف و محک زدن نتیجهی رقابت بسیار حائز اهمیت است. این روش به شما کمک می کند که ابتدا فعالیتهای خود و به دنبال آن، پیامهایتان را شکل دهید. با این حال، مؤثر واقع شدن یک روش برای رقیب، به این معنا نیست که حتما برای شما هم عملی باشد. اگر همکارتان تصمیم گرفته است خود را به مخاطره بیندازد، دلیل ندارد شما هم از او پیروی کنید.

📚برگرفته از کتاب 42 قانون طلایی بازاریابی
#tmba
@parvizdargi
از طریق هشتگ های زیر مطالب کانال @parvizdargi را دنبال نمایید:

#آموزشگاه_بازارسازان: مطالب آموزشی و اطلاع رسانی از دوره ها و سمینارهای آموزشگاه بازارسازان در حوزه مدیریت، بازاریابی، فروش، برندینگ و تبلیغات

#انتشارات_بازاریابی: تازه ترین کتاب های منتشر شده انتشارات بازاریابی و اطلاع رسانی نمایشگاه ها

#بازارشناسان: دپارتمان استعدادشناسی، منابع انسانی و کاریابی بازارشناسان با هشتگ های #سایبرپانک، #تلنت_گرافی ، #کارآوا ، #چطور_استخدام_شویم، #پاپ_کورن ،#شغل، #بازارشناسان_مگ، در حوزه ی منابع انسانی و رفتارسازمانی

#طنز_بازاریابی: مجموعه ای از موضوعات جالب و‌البته بحث‌برانگیز مدیریتی با نگاه طنز

#هايلايت: کوتاه نوشت های بزرگان
#سلام_صبح_بخير_همراه : کوتاه نوشت های معلم بازاریابی پرویز درگی

#رادیو_صدای_بازاریابی: مجموعه پادکست ها با موضوعات مدیریتی، بازاریابی و فروش با هشتگ های #صبحانه_باکتاب، #نگاه_بازار

#تبليغات_خلاق و #خيابان_مديسون: تبلیغات خلاقانه ی برندهای جهان

#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی: 42 قانون بازاریابی از کتابی با همین عنوان از انتشارات بازاریابی

جهت پیشنهاد/ارسال سوژه‌های مدنظر با @tmba_admin در ارتباط باشید!

https://t.me/tmba_admin
از طریق هشتگ های زیر مطالب کانال @parvizdargi را دنبال نمایید:

#آموزشگاه_بازارسازان: مطالب آموزشی و اطلاع رسانی از دوره ها و سمینارهای آموزشگاه بازارسازان در حوزه مدیریت، بازاریابی، فروش، برندینگ و تبلیغات

#انتشارات_بازاریابی: تازه ترین کتاب های منتشر شده انتشارات بازاریابی و اطلاع رسانی نمایشگاه ها

#بازارشناسان: دپارتمان استعدادشناسی، منابع انسانی و کاریابی بازارشناسان با هشتگ های #سایبرپانک، #تلنت_گرافی ، #کارآوا ، #چطور_استخدام_شویم، #پاپ_کورن ،#شغل، #بازارشناسان_مگ، در حوزه ی منابع انسانی و رفتارسازمانی

#طنز_بازاریابی: مجموعه ای از موضوعات جالب و‌البته بحث‌برانگیز مدیریتی با نگاه طنز

#هايلايت: کوتاه نوشت های بزرگان
#سلام_صبح_بخير_همراه : کوتاه نوشت های معلم بازاریابی پرویز درگی

#رادیو_صدای_بازاریابی: مجموعه پادکست ها با موضوعات مدیریتی، بازاریابی و فروش با هشتگ های #صبحانه_باکتاب، #نگاه_بازار

#تبليغات_خلاق و #خيابان_مديسون: تبلیغات خلاقانه ی برندهای جهان

#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی: 42 قانون بازاریابی از کتابی با همین عنوان از انتشارات بازاریابی

جهت پیشنهاد/ارسال سوژه‌های مدنظر با @tmba_admin در ارتباط باشید!

https://t.me/tmba_admin

🌐 Dargi.ir

#tmba
@parvizdargi
از طریق هشتگ های زیر مطالب کانال @parvizdargi را دنبال نمایید:

#آموزشگاه_بازارسازان: مطالب آموزشی و اطلاع رسانی از دوره ها و سمینارهای آموزشگاه بازارسازان در حوزه مدیریت، بازاریابی، فروش، برندینگ و تبلیغات

#انتشارات_بازاریابی: تازه ترین کتاب های منتشر شده انتشارات بازاریابی و اطلاع رسانی نمایشگاه ها

#بازارشناسان: دپارتمان استعدادشناسی، منابع انسانی و کاریابی بازارشناسان با هشتگ های #سایبرپانک، #تلنت_گرافی ، #کارآوا ، #چطور_استخدام_شویم، #پاپ_کورن ،#شغل، #بازارشناسان_مگ، در حوزه ی منابع انسانی و رفتارسازمانی

#طنز_بازاریابی: مجموعه ای از موضوعات جالب و‌البته بحث‌برانگیز مدیریتی با نگاه طنز

#هايلايت: کوتاه نوشت های بزرگان
#سلام_صبح_بخير_همراه : کوتاه نوشت های معلم بازاریابی پرویز درگی

#رادیو_صدای_بازاریابی: مجموعه پادکست ها با موضوعات مدیریتی، بازاریابی و فروش با هشتگ های #صبحانه_باکتاب، #نگاه_بازار

#تبليغات_خلاق و #خيابان_مديسون: تبلیغات خلاقانه ی برندهای جهان

#۴۲قانون_طلایی_بازاریابی: 42 قانون بازاریابی از کتابی با همین عنوان از انتشارات بازاریابی

جهت پیشنهاد/ارسال سوژه‌های مدنظر با @tmba_admin در ارتباط باشید!

https://t.me/tmba_admin