#یلدا
کریسمس ،باز آفرینی یک آیین کهن ایرانی
نویسنده :فرزاد عزیزی کدخدایی
یکی از منابعی که می توان بر اساس آن به زمان میلاد مسیح شک کرد،قران است ،در سوره مریم آمده است؛
وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان بر تو خرماى تازه مى ريزد.
حال چنانچە نگاهی به جغرافیای محل تولد عیسی مسیح بیاندازم و با توجە به افزایش دمای کنونی زمین و بر اساس این روایت دینی،تولد مسیح احتمالا در تابستان بودە است ،چون دو واژه" تکاندن" و" خرمای تازه" کلید واژه هایی هستند کە به راحتی نمی توان از آنها گذشت.
از دیگر سو،تردیدی وجود ندارد که آیین کهن میترایی بر اروپای خفتە سالها سایه افکنده بود.
کارل یونگ، روانشناس مشهور سوئیسی در پنجمین جلد از مجموعه آثار «نماد تحول» به شکلی گسترده درباره اثرات میترائیسم بر مسیحیت توضیح داده و تصاویر و نمادهای آن را به تصویر کشیدهاست.
با ظهور جنگهای منطقهای میان ایرانیان باستان و رومیها ، شمار زیادی از سربازان رومی که از خشونت خسته و از روش و منش خصمانه فرماندهانشان به ستوه آمده بودند به آئین میترائیسم پناه بردند؛ آئینی که در عصر توحش بیش از هر چیز با طبیعت و زیبایی ارتباط داشت. به این ترتیب میترائیسم خیلی زود از قلمرو پارس به تمدنهای باستانی دیگری چون روم و بسیاری از کشورهای اروپایی گسترش پیدا کرد. کم کم نه تنها در شرق بلکه اروپائیان نیز روز تولد میترا در 21 دسامبر را جشن میگرفتند.
پیروان اولیه دین مسیح نیز بعد از مدتی از جشن بسیار کهن میترایی، خدای خورشید تقلید کردند و بعدها آن را به تولد مسیح ارتباط دادند.
همچنین همگی جایگاە درخت سرو را در آیین ایرانیان می دانیم ،هنوز هم کهنترین سروها در ایران وجود دارد و نقش ترمه به جای ماندە از تاریخ کهن و ریشه دار درخت سرو در فرهنگ ایرانیان است.
در اواسط قرن 16 میلادی بود که لوتر، نواندیش مشهور آلمانی که از آیین درخت" سرو" شب یلدای ایرانی با خبر بود،درخت کریسمس را به آلمانی ها معرفی کرد. از آنجا که نهال سرو به ندرت در آلمان و حتی بسیاری از نقاط اروپا یافت میشد آنها درخت کاج را جایگزین کردند که در اروپا فراوان بود.
امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می گیرند در روز جشن ، شومینه و شمعهایشان را روشن نگاه میدارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین میکنند، شب زنده داری کرده و غذاهای مخصوص و ویژه میخورند؛ به دید و بازدید یکدیگر میروند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن میگیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب چله برگزار می کردند.
و این است باز آفرینی اسطوره ای کهن در شکلی نو.
@paniranist_party
کریسمس ،باز آفرینی یک آیین کهن ایرانی
نویسنده :فرزاد عزیزی کدخدایی
یکی از منابعی که می توان بر اساس آن به زمان میلاد مسیح شک کرد،قران است ،در سوره مریم آمده است؛
وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿۲۵﴾ و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگير و] بتكان بر تو خرماى تازه مى ريزد.
حال چنانچە نگاهی به جغرافیای محل تولد عیسی مسیح بیاندازم و با توجە به افزایش دمای کنونی زمین و بر اساس این روایت دینی،تولد مسیح احتمالا در تابستان بودە است ،چون دو واژه" تکاندن" و" خرمای تازه" کلید واژه هایی هستند کە به راحتی نمی توان از آنها گذشت.
از دیگر سو،تردیدی وجود ندارد که آیین کهن میترایی بر اروپای خفتە سالها سایه افکنده بود.
کارل یونگ، روانشناس مشهور سوئیسی در پنجمین جلد از مجموعه آثار «نماد تحول» به شکلی گسترده درباره اثرات میترائیسم بر مسیحیت توضیح داده و تصاویر و نمادهای آن را به تصویر کشیدهاست.
با ظهور جنگهای منطقهای میان ایرانیان باستان و رومیها ، شمار زیادی از سربازان رومی که از خشونت خسته و از روش و منش خصمانه فرماندهانشان به ستوه آمده بودند به آئین میترائیسم پناه بردند؛ آئینی که در عصر توحش بیش از هر چیز با طبیعت و زیبایی ارتباط داشت. به این ترتیب میترائیسم خیلی زود از قلمرو پارس به تمدنهای باستانی دیگری چون روم و بسیاری از کشورهای اروپایی گسترش پیدا کرد. کم کم نه تنها در شرق بلکه اروپائیان نیز روز تولد میترا در 21 دسامبر را جشن میگرفتند.
پیروان اولیه دین مسیح نیز بعد از مدتی از جشن بسیار کهن میترایی، خدای خورشید تقلید کردند و بعدها آن را به تولد مسیح ارتباط دادند.
همچنین همگی جایگاە درخت سرو را در آیین ایرانیان می دانیم ،هنوز هم کهنترین سروها در ایران وجود دارد و نقش ترمه به جای ماندە از تاریخ کهن و ریشه دار درخت سرو در فرهنگ ایرانیان است.
در اواسط قرن 16 میلادی بود که لوتر، نواندیش مشهور آلمانی که از آیین درخت" سرو" شب یلدای ایرانی با خبر بود،درخت کریسمس را به آلمانی ها معرفی کرد. از آنجا که نهال سرو به ندرت در آلمان و حتی بسیاری از نقاط اروپا یافت میشد آنها درخت کاج را جایگزین کردند که در اروپا فراوان بود.
امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می گیرند در روز جشن ، شومینه و شمعهایشان را روشن نگاه میدارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین میکنند، شب زنده داری کرده و غذاهای مخصوص و ویژه میخورند؛ به دید و بازدید یکدیگر میروند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن میگیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب چله برگزار می کردند.
و این است باز آفرینی اسطوره ای کهن در شکلی نو.
@paniranist_party
پاینده ایران
شب چله، آیینی که از فراز و فرود هزارهها گذر کرد
جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که خوشبختانه در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگاهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
روشن است که در جهان باستان مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند. سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه، سرما و گرما برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید (نور) بود. انار که در وِرشیم (موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی «علی بلوکباشی» انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
«چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده (۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
#شب_چله همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.›
(برگرفته از کانال تلگرامی ادبسار، پریسا امام وردیلو)
#شب_چله
#چله
۲۹ آذر ۱۴۰۳
@paniranist_party
شب چله، آیینی که از فراز و فرود هزارهها گذر کرد
جشنهای ایرانی هزاران سال پیشینه دارند و هزاران سال در این سرزمین ارج داشتند. اکنون پس از نوروز #یلدا است که از پس هزارههای دور و دراز برآمده و میتواند خانوادهها را گرد هم آورد و مردمان را به تکاپو وادارد. هرچند که خوشبختانه در این سالها گرایش به جشنهای ایرانی بهویژه مهرگان، سده و آیین بزرگداشت کوروش در ایران افزایش یافته است.
به گفتهی فریدون جنیدی، یلدا نشان از دانش باستانی نیاکان ما است که هزاران سال پیش به گاهشماری خورشیدی دست یافته و دریافته بودند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است و در پایان این شب با زایش مهر یا میترا یا همان خورشید، روشنایی بر تاریکی پیروز میشود.
از دیگر سو پیدایش مهر یا خورشید نمادی روشن از مهرورزی و دوستی جهانی است.
مهر یا خورشید، ایزد جنگاوران و پهلوانان، خدای راستی و پیمان و همچنین نگاهبان جهان و جهانیان بود. در افسانههای ایرانی مهر نخستین خدایی بود که هر بامداد سوار بر گردونه(ارابه)ی خود بر چهار اسب کشیده میشد و از فراز کوه البرز بر ایران و ایرانیان مینگریست و از آنان نگهداری میکرد.
روشن است که در جهان باستان مردم با دامپروری و کشاورزی زندگی خود را میگذراندند و با دوگانگی و دشواریهای زیستبوم روبرو بودند. سپیدی و سیاهی، خوبی و بدی، روشنی و تیرگی، دوستی و دشمنی، گذشت و کینه، سرما و گرما برخی از این دوگانگیها بودند.
در باور آنها آنچه برای زندگیشان خوب بود نشانهی خدای خوب و آنچه برای زندگیشان زیانآور بود نشانهی خدای بد شمرده میشد.
از این رو آنها روز و روشنایی که در آن بالندگی و کوشش بود دوست داشتند و با فرارسیدن شب آتش میافروختند تا از روشنایی پاسداری کنند.
یادبود سیاوش در شب یلدا
گفته میشود در ایران باستان و در این جشن، هیچ خوراک ویژهای پخته نمیشد. خوراک این شب خشکبار، اندوختههای کشاورزی و میوههای تابستانی بود که به سختی نگهداری میکردند. در میان این خوراکیها میوههای سرخ جایگاه ویژهای داشتند. این رنگ در آیین مهر نشانهی فراز آمدن روشنایی و زایش شید (نور) بود. انار که در وِرشیم (موسم) سرد به فراوانی یافت میشود، بیش از هر میوهی دیگری در خوان یلدا خودنمایی میکند و امروز در هنر ایرانی نمادی زیباست. به گفتهی «علی بلوکباشی» انار و آبِ سرخِ آن یادآور خون سیاوش بود. همچنین انار و سیب نماد باززایی و باروری هستند. میوههای سرخ میوههایی هستند که بر پایهی دانش امروز ما دارای پاداُکسایِش*(آنتیاکسیدان) فراوانند و از تن آدمی در برابر بیماریها نگهداری میکنند.
«چله» چیست؟
چلهی بزرگ از فردای یلدا آغاز شده و تا جشن سده (چهل روز) دنباله داشت. در چلهی بزرگ هوا بسیار سرد بود ولی با فرارسیدن جشن سده (۱۰ بهمن) و پایان چلهی بزرگ، چلهی کوچک آغاز میشد و بیست روز دنباله داشت. در چلهی کوچک از سرمای هوا به آرامی کاسته میشد و پس از آن با فرا رسیدن ماه اسپند آب و هوا نوید فرا رسیدن گرما، بهار و شکفتن گلها را میداد.
#شب_چله همیشه زمانی برای گرد هم آمدن خانوادهها و دور ریختن دلخوریها بود که نماد همبستگی و کنار هم بودن برای شکست دادن دشواریهاست. یکی از آیینهای این شب داستانگویی دربارهی دلاوریهای پهلوانان میهن و سربلندیهای آنان بود. شب چله که با شادی و سرور همراه بود تا سپیدهدم دنباله داشت تا بتوان زایش شید را پس از تاریکی و شبی سرد نگریست.›
(برگرفته از کانال تلگرامی ادبسار، پریسا امام وردیلو)
#شب_چله
#چله
۲۹ آذر ۱۴۰۳
@paniranist_party