Forwarded from sarzaminjavid.com سرزمین جاوید (sarzamin javid.com)
برخورد #مسعود_احمدی_افزادی رئیس #صداوسیما #اصفهان
با گوینده #خبر هنگام مراسم #روضه_خوانی
#مجری وچهارتن از همکاران وی به تعلیق ازکاروتوبیخ کتبی همراه بادرج درپرونده محکوم شدند
@sarzaminjavid ©
با گوینده #خبر هنگام مراسم #روضه_خوانی
#مجری وچهارتن از همکاران وی به تعلیق ازکاروتوبیخ کتبی همراه بادرج درپرونده محکوم شدند
@sarzaminjavid ©
Forwarded from sarzaminjavid.com سرزمین جاوید (sarzamin javid.com)
https://goo.gl/ebKbWn
آثار تاريخي چهار شهر، قرباني #مترو شدهاند
www.sarzaminjavid.com/Subway-23
#تخریب_میراث_فرهنگی #چهارباغ #اصفهان #شهر_تاریخی_هرمزاردشیر #ساسانیان #اهواز #قطار_شهری #میراث_فرهنگی #تپه_باستانی #ارگ_كريمخان #بازار_وكيل #قطار_شهری #زندیه #قنات #کاخ_گلستان #خشکسالی #کم_آبی #قاجار #نجمه_جمشیدی
@sarzaminjavid ©
آثار تاريخي چهار شهر، قرباني #مترو شدهاند
www.sarzaminjavid.com/Subway-23
#تخریب_میراث_فرهنگی #چهارباغ #اصفهان #شهر_تاریخی_هرمزاردشیر #ساسانیان #اهواز #قطار_شهری #میراث_فرهنگی #تپه_باستانی #ارگ_كريمخان #بازار_وكيل #قطار_شهری #زندیه #قنات #کاخ_گلستان #خشکسالی #کم_آبی #قاجار #نجمه_جمشیدی
@sarzaminjavid ©
پاینده ایران
«چاه ینبوعی بیاور، رازها ناگفته دارم!»
«پیشتر در یکی از یادداشتهایم آورده بودم که برآیند رخدادهایی که در سال ۱۴۰۰ خود را بازنمایی کرده و در تقویم روز شمار این سال، سیطرهشان را تحمیل میکنند، تقدیر چند ده ساله آینده مردمان این سرزمین را رقم خواهند زد. از این رو مجموعه دستاندرکارانِ حاکمیت که اصطلاحاً نظام خوانده میشوند، نمیتوانند به تنهایی یا با اشاره اندک مشاوران خودی انگاشته شده، نسبت به اتخاذ تصمیمات مهم اقدام کرده و در قبال برونداد و نتایج احتمالی و مسئولیت این تصمیمات، شانه خالی کنند.
عنایت بفرمایید، یک محاسبه اشتباه یا غفلت مهندسان پیمانکار و ناظر پروژه بر سر جانماییِ #سد_گتوند چه بر سر زندگی و معاش مردم خوزستان آورده است. سدی که تنها دستاوردش، شور کردن بزرگترین رودخانه کشور و به شوره زار تبدیل کردن ۴۲۰ هزار هکتار زمین یعنی؛ چیزی معادل مساحت بحرین، و دو برابر کشورهایی چون؛ مالدیو و جزایر مارشال بوده است.
هزاران هکتار زمینهای کشاورزی که با صدها هزار درخت خرما و مزرعههای گندم و ذرت و نیشکر و فراوردههای کشاورزی دیگر به اقتصاد کشور رونق میبخشید. شوربختانه اینکه، هزینه تخریب این سد، سه برابر ساخت آن ارزیابی شده است!
آنچه آوردهام تنها یک مثال عینی و ملموس بود و تابستان امسال، میلیونها انسان به چشم خویش دیدهاند که بیآبی چه بر سر نفوس و احشام خوزستان آورده بود و البته این رشته، سر دراز دارد.
ایضاً، وضعیت در #استان_فارس نیز بسیار نگران کننده است. این استان، به دلیل دارا بودن ۱۸ منطقه حفاظت شده و پارک ملی میتوانست یکی از قطب های طبیعت گردی کشور باشد، اما این رویای قابل تحقق، قربانی تصمیم مدیرانی شد که ۲۵ سال به بهانه پیشی نه گرفتن در تولید گندم از استان خوزستان، تمامی آبخوان ها را به وضعیت فاجعهبار کنونی رساندند.
نگاهی به کمینگیِ راندمان آب استان و افزایش ضایعات آب کشاورزی، بیانگر این است که فهم بوم شناختی بر تفکر مدیران استانی و کشوری در طولِ سالیانِ گذشته حاکم نبوده است که در نهایت تمام این عوامل سبب شده که فارس در بخش بیلان دشت ها، حدود ۲/۳ دهم میلیارد متر مکعب کسری آب داشته باشد.
استان فارس با نشستی سالانه به میزان ۵۶ سانتی متر مربع، نیومکزیکو را از صدر بیشترین فرونشست کنار زده و نام خود را جای آن ثبت کرده است. ذیل چنین شرایطی، دریاچه مهارلو و دشت ارژن به میدان دهشتناکی برای فرونشست زمین مبدل شدهاند. تنها نقطه امیدبخش اما، میتواند در حوزه مرودشت باشد که ضخامت آبرفت ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر بوده و امکانِ احیاء منابع زیرزمینی با مدیریت ویژه وجود دارد. البته در مناطقی که چاههای عمیق تر از میزان ضخامت آبرفت حفر شده، احیا معنا ندارد و بیفایده است.
دیگر استان کشورمان #اصفهان نیز حال خوشی ندارد. قطعاً بسیاری از مخاطبان، تصاویر وحشتناک نشست زمین و گسلها و فروچالههای کاشان و اصفهان را رویت کردهاند که دل بسیاری از شهرکها را شکاف داده و بدبختانه خود را به نزدیکی فرودگاه و دیگر اماکن تاریخی اصفهان رسانده و ترکهای ایجاد شده #فواد (قلب) دلسوزان را خونین کرده است. اصفهان بخود میبالید، تا آن هنگام که زاینده رود، زنده بود و میخروشید و سبب ابتهاج تفرج کنندگان حاشیه آن را فراهم میکرد. حال، کدام ایرانیِ وطن پرستی میتواند امتداد گسلهای دشت اصفهان را ببیند و آه و فغان کشاورزانش را بشنود و شب را آرام سر کند و نسبت به آنچه که بر این سرزمین بار میشود، بیمبالات بگذرد و راحت بخسبد!
اینک، همه حیرت و دریغ من آنست که با چنین وضعیت مخاطرهآمیزی که فلات ایران با آن مواجه است، وزیر گردشگری و میراث فرهنگی، تو گویی خلعت وزارت فلاحت به تن کرده و برای کشاورزان داریون و قلات، اشک در دیده میگرداند! این وزیرِ تازه گماشته، که به نظر هیچ درکی از این سرمایه عظیم میراثی که خود را از میان بیشمار حوادث تاریخی اعم از تجاوز تازی و تاتار رهانیده و به ما رسانده، ندارد و گویا درصدد آن است که بر فراز یک معدن طلا، فلفل سبز بکارد!
وضعیت استان فارس به گونهای است که حتا اگر نبود این آثار بینظیر تمدنی که زبان گویای تاریخ یک ملت و مایه مباهات اوست، همچنان میبایست با وسواس، موضوع حفر چاه در پاسارگاد را پیگیری کرده و هرگونه اظهار نظر در این خصوص را به کارشناسان خبره سپرد. حلقهی مفقودهای که در تمامی تصمیمات بخشهای حاکمیتی خود را نشان داده و بزودی وجوه دیگری از ژرفای فاجعه سرباز کرده، صورت تراژیک آن مجالی برای باشندگان نخواهد گذاشت.
(دنباله دارد)
@paniranist_party
«چاه ینبوعی بیاور، رازها ناگفته دارم!»
«پیشتر در یکی از یادداشتهایم آورده بودم که برآیند رخدادهایی که در سال ۱۴۰۰ خود را بازنمایی کرده و در تقویم روز شمار این سال، سیطرهشان را تحمیل میکنند، تقدیر چند ده ساله آینده مردمان این سرزمین را رقم خواهند زد. از این رو مجموعه دستاندرکارانِ حاکمیت که اصطلاحاً نظام خوانده میشوند، نمیتوانند به تنهایی یا با اشاره اندک مشاوران خودی انگاشته شده، نسبت به اتخاذ تصمیمات مهم اقدام کرده و در قبال برونداد و نتایج احتمالی و مسئولیت این تصمیمات، شانه خالی کنند.
عنایت بفرمایید، یک محاسبه اشتباه یا غفلت مهندسان پیمانکار و ناظر پروژه بر سر جانماییِ #سد_گتوند چه بر سر زندگی و معاش مردم خوزستان آورده است. سدی که تنها دستاوردش، شور کردن بزرگترین رودخانه کشور و به شوره زار تبدیل کردن ۴۲۰ هزار هکتار زمین یعنی؛ چیزی معادل مساحت بحرین، و دو برابر کشورهایی چون؛ مالدیو و جزایر مارشال بوده است.
هزاران هکتار زمینهای کشاورزی که با صدها هزار درخت خرما و مزرعههای گندم و ذرت و نیشکر و فراوردههای کشاورزی دیگر به اقتصاد کشور رونق میبخشید. شوربختانه اینکه، هزینه تخریب این سد، سه برابر ساخت آن ارزیابی شده است!
آنچه آوردهام تنها یک مثال عینی و ملموس بود و تابستان امسال، میلیونها انسان به چشم خویش دیدهاند که بیآبی چه بر سر نفوس و احشام خوزستان آورده بود و البته این رشته، سر دراز دارد.
ایضاً، وضعیت در #استان_فارس نیز بسیار نگران کننده است. این استان، به دلیل دارا بودن ۱۸ منطقه حفاظت شده و پارک ملی میتوانست یکی از قطب های طبیعت گردی کشور باشد، اما این رویای قابل تحقق، قربانی تصمیم مدیرانی شد که ۲۵ سال به بهانه پیشی نه گرفتن در تولید گندم از استان خوزستان، تمامی آبخوان ها را به وضعیت فاجعهبار کنونی رساندند.
نگاهی به کمینگیِ راندمان آب استان و افزایش ضایعات آب کشاورزی، بیانگر این است که فهم بوم شناختی بر تفکر مدیران استانی و کشوری در طولِ سالیانِ گذشته حاکم نبوده است که در نهایت تمام این عوامل سبب شده که فارس در بخش بیلان دشت ها، حدود ۲/۳ دهم میلیارد متر مکعب کسری آب داشته باشد.
استان فارس با نشستی سالانه به میزان ۵۶ سانتی متر مربع، نیومکزیکو را از صدر بیشترین فرونشست کنار زده و نام خود را جای آن ثبت کرده است. ذیل چنین شرایطی، دریاچه مهارلو و دشت ارژن به میدان دهشتناکی برای فرونشست زمین مبدل شدهاند. تنها نقطه امیدبخش اما، میتواند در حوزه مرودشت باشد که ضخامت آبرفت ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر بوده و امکانِ احیاء منابع زیرزمینی با مدیریت ویژه وجود دارد. البته در مناطقی که چاههای عمیق تر از میزان ضخامت آبرفت حفر شده، احیا معنا ندارد و بیفایده است.
دیگر استان کشورمان #اصفهان نیز حال خوشی ندارد. قطعاً بسیاری از مخاطبان، تصاویر وحشتناک نشست زمین و گسلها و فروچالههای کاشان و اصفهان را رویت کردهاند که دل بسیاری از شهرکها را شکاف داده و بدبختانه خود را به نزدیکی فرودگاه و دیگر اماکن تاریخی اصفهان رسانده و ترکهای ایجاد شده #فواد (قلب) دلسوزان را خونین کرده است. اصفهان بخود میبالید، تا آن هنگام که زاینده رود، زنده بود و میخروشید و سبب ابتهاج تفرج کنندگان حاشیه آن را فراهم میکرد. حال، کدام ایرانیِ وطن پرستی میتواند امتداد گسلهای دشت اصفهان را ببیند و آه و فغان کشاورزانش را بشنود و شب را آرام سر کند و نسبت به آنچه که بر این سرزمین بار میشود، بیمبالات بگذرد و راحت بخسبد!
اینک، همه حیرت و دریغ من آنست که با چنین وضعیت مخاطرهآمیزی که فلات ایران با آن مواجه است، وزیر گردشگری و میراث فرهنگی، تو گویی خلعت وزارت فلاحت به تن کرده و برای کشاورزان داریون و قلات، اشک در دیده میگرداند! این وزیرِ تازه گماشته، که به نظر هیچ درکی از این سرمایه عظیم میراثی که خود را از میان بیشمار حوادث تاریخی اعم از تجاوز تازی و تاتار رهانیده و به ما رسانده، ندارد و گویا درصدد آن است که بر فراز یک معدن طلا، فلفل سبز بکارد!
وضعیت استان فارس به گونهای است که حتا اگر نبود این آثار بینظیر تمدنی که زبان گویای تاریخ یک ملت و مایه مباهات اوست، همچنان میبایست با وسواس، موضوع حفر چاه در پاسارگاد را پیگیری کرده و هرگونه اظهار نظر در این خصوص را به کارشناسان خبره سپرد. حلقهی مفقودهای که در تمامی تصمیمات بخشهای حاکمیتی خود را نشان داده و بزودی وجوه دیگری از ژرفای فاجعه سرباز کرده، صورت تراژیک آن مجالی برای باشندگان نخواهد گذاشت.
(دنباله دارد)
@paniranist_party