داستان انگلیسی📚
The Piano Man
نوازندهی پیانو
Last Chance
آخرین فرصت
Red Roses
رزهای قرمز
Under the Moon
زیر نور مهتاب
#معرفی_داستان
برای مطالعهی داستانها به لرنیت مراجعه کنید.
The Piano Man
نوازندهی پیانو
Last Chance
آخرین فرصت
Red Roses
رزهای قرمز
Under the Moon
زیر نور مهتاب
#معرفی_داستان
برای مطالعهی داستانها به لرنیت مراجعه کنید.
📚📚📚
داستان انگلیسی (سطح مبتدی)
A Little Princess
شاهزاده خانم کوچولو
The Wizard of OZ
جادوگر شهر اُز
47 Ronin
۴۷ رونین
The Monkey's Paw
پنجهی میمون
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستانها به لرنیت مراجعه کنید
داستان انگلیسی (سطح مبتدی)
A Little Princess
شاهزاده خانم کوچولو
The Wizard of OZ
جادوگر شهر اُز
47 Ronin
۴۷ رونین
The Monkey's Paw
پنجهی میمون
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستانها به لرنیت مراجعه کنید
📚داستان انگلیسی (سطح: A1)
The Witches of Pendle
جادوگران پندل
Witches are dangerous. They can kill you with a look, or a word. They can send their friend the Devil after you in the shape of a dog or a cat...
جادوگران خطرناک هستند. آنها میتوانند شما را با یک نگاه یا یک کلمه بکشند. آنها میتوانند دوست خود شیطان را به شکل سگ یا گربه به دنبال شما بفرستند...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
The Witches of Pendle
جادوگران پندل
Witches are dangerous. They can kill you with a look, or a word. They can send their friend the Devil after you in the shape of a dog or a cat...
جادوگران خطرناک هستند. آنها میتوانند شما را با یک نگاه یا یک کلمه بکشند. آنها میتوانند دوست خود شیطان را به شکل سگ یا گربه به دنبال شما بفرستند...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
📚داستان انگلیسی (سطح: Starter)
Mystery of Manor Hall
اسرار تالار مانر
Manor Hall is a dark, dark house with a mystery. Nobody can go into the music room. But one night Tom and Milly hear something...
«مانر هال» خانهای تاریکِ تاریک با رمز و راز است. هیچکس نمیتواند وارد اتاق موسیقی شود. اما یک شب تام و میلی چیزی میشنوند...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
Mystery of Manor Hall
اسرار تالار مانر
Manor Hall is a dark, dark house with a mystery. Nobody can go into the music room. But one night Tom and Milly hear something...
«مانر هال» خانهای تاریکِ تاریک با رمز و راز است. هیچکس نمیتواند وارد اتاق موسیقی شود. اما یک شب تام و میلی چیزی میشنوند...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
📚داستان انگلیسی (سطح: A1 یا مقدماتی 1)
The Adventures of Tom Sawyer
ماجراهای تام سایر
Tom Sawyer does not like school. He does not like work, and he never wants to get out of bed in the morning. But he likes swimming and fishing, and having adventures with his friends. And he has a lot of adventures. One night...
«تام سایر» مدرسه را دوست ندارد. او کار کردن را دوست ندارد و هرگز نمیخواهد صبح از رختخواب بلند شود. اما عاشق شنا و ماهیگیری و ماجراجویی با دوستانش است. و ماجراهای زیادی دارد. یک شب...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی داستان به لرنیت مراجعه کنید
The Adventures of Tom Sawyer
ماجراهای تام سایر
Tom Sawyer does not like school. He does not like work, and he never wants to get out of bed in the morning. But he likes swimming and fishing, and having adventures with his friends. And he has a lot of adventures. One night...
«تام سایر» مدرسه را دوست ندارد. او کار کردن را دوست ندارد و هرگز نمیخواهد صبح از رختخواب بلند شود. اما عاشق شنا و ماهیگیری و ماجراجویی با دوستانش است. و ماجراهای زیادی دارد. یک شب...
#معرفی_داستان
برای مطالعهی داستان به لرنیت مراجعه کنید
داستان انگلیسی (سطح: B1 یا متوسط 1)
Space
فضا
Is there anyone who has not looked at the dark sky, and the shining points of light above us, and asked themselves questions about what is out there? Where did our planet come from? When did the universe begin? Begin a journey into space - where spacecraft travel at thousands of kilometres an hour, temperatures are millions of degrees, and a planet may be hard rock - or a ball of gas...
آیا کسی هست که به آسمان تاریک و نقاط درخشان بالای سرمان نگاه نکرده باشد و از خود درباره آنچه در آنجاست سوال نپرسیده باشد؟ سیاره ما از کجا آمده است؟ جهان هستی از چه زمانی به وجود آمده است؟ سفر به فضا را آغاز کنید - جایی که فضاپیماها با سرعت هزاران کیلومتر بر ساعت حرکت میکنند، دما میلیونها درجه است و یک سیاره ممکن است یک سنگ سخت باشد - یا یک توپ گازی...
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
#معرفی_داستان
Space
فضا
Is there anyone who has not looked at the dark sky, and the shining points of light above us, and asked themselves questions about what is out there? Where did our planet come from? When did the universe begin? Begin a journey into space - where spacecraft travel at thousands of kilometres an hour, temperatures are millions of degrees, and a planet may be hard rock - or a ball of gas...
آیا کسی هست که به آسمان تاریک و نقاط درخشان بالای سرمان نگاه نکرده باشد و از خود درباره آنچه در آنجاست سوال نپرسیده باشد؟ سیاره ما از کجا آمده است؟ جهان هستی از چه زمانی به وجود آمده است؟ سفر به فضا را آغاز کنید - جایی که فضاپیماها با سرعت هزاران کیلومتر بر ساعت حرکت میکنند، دما میلیونها درجه است و یک سیاره ممکن است یک سنگ سخت باشد - یا یک توپ گازی...
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
#معرفی_داستان
📚داستان انگلیسی (سطح B2 یا متوسط 2)
The Thirty-Nine Steps
سی و نه پله
I turned on the light, but there was nobody there. Then I saw something in the corner that made my blood turn cold. Scudder was lying on his back. There was a long knife through his heart, pinning him to the floor...
چراغ را روشن کردم اما کسی آنجا نبود. بعد در آن گوشه چیزی دیدم که خون در رگهایم منجمد شد. اسکادر به پشت دراز شده بود. چاقوی بلندی در قلبش بود و او را به زمین متصل کرده بود...
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
#معرفی_داستان
The Thirty-Nine Steps
سی و نه پله
I turned on the light, but there was nobody there. Then I saw something in the corner that made my blood turn cold. Scudder was lying on his back. There was a long knife through his heart, pinning him to the floor...
چراغ را روشن کردم اما کسی آنجا نبود. بعد در آن گوشه چیزی دیدم که خون در رگهایم منجمد شد. اسکادر به پشت دراز شده بود. چاقوی بلندی در قلبش بود و او را به زمین متصل کرده بود...
برای مطالعهی این داستان به لرنیت مراجعه کنید
#معرفی_داستان
📚داستان انگلیسی (سطح: Starter/ استارتر)
New York Cafe☕️
کافه نیویورک
It is the year 2030, and an email message arrives at New York Café: 'I want to help people and make them happy!' But not everybody is happy about the email, and soon the police and the President are very interested in the New York Café.
سال ۲۰۳۰ است و ایمیلی به کافه نیویورک میرسد: «من میخواهم به مردم کمک کنم و آنها را خوشحال کنم!» اما همه از این ایمیل خوشحال نیستند و به زودی پلیس و رئیسجمهور به کافه نیویورک بسیار علاقهمند میشوند.
🔴سطح استارتر از Elementary یا مقدماتی پایینتره و مناسب افرادی هست که تازه یادگیری زبان رو شروع کردن😊
این داستانو میتونید داخل لرنیت بخونید
#معرفی_داستان
New York Cafe☕️
کافه نیویورک
It is the year 2030, and an email message arrives at New York Café: 'I want to help people and make them happy!' But not everybody is happy about the email, and soon the police and the President are very interested in the New York Café.
سال ۲۰۳۰ است و ایمیلی به کافه نیویورک میرسد: «من میخواهم به مردم کمک کنم و آنها را خوشحال کنم!» اما همه از این ایمیل خوشحال نیستند و به زودی پلیس و رئیسجمهور به کافه نیویورک بسیار علاقهمند میشوند.
🔴سطح استارتر از Elementary یا مقدماتی پایینتره و مناسب افرادی هست که تازه یادگیری زبان رو شروع کردن😊
این داستانو میتونید داخل لرنیت بخونید
#معرفی_داستان
📚داستان انگلیسی
Skyjack!
هواپیماربایی!
When a large plane is hijacked, the Prime Minister looks at the list of passengers and suddenly becomes very, very frightened. There is a name on the list that the Prime Minister knows very well - too well. There is someone on that plane who will soon be dead - if the hijackers can find out who he is!
وقتی یک هواپیمای بزرگ ربوده میشود، نخستوزیر به لیست مسافران نگاه میکند و ناگهان بسیار بسیار وحشتزده میشود. نامی در لیست وجود دارد که نخست وزیر آن را خیلی خوب میشناسد - خیلی خیلی خوب. یک نفر در آن هواپیما وجود دارد که - اگر هواپیماربایان بتوانند بفهمند او کیست - به زودی خواهد مرد!
#معرفی_داستان
📚برای مطالعه این داستان کافیه به لرنیت مراجعه کنید
⏳اگه اشتراک ندارید الان بهترین فرصت برای تهیه اشتراکه...این قیمتا دیگه بعیده تکرار بشه🤕
Skyjack!
هواپیماربایی!
When a large plane is hijacked, the Prime Minister looks at the list of passengers and suddenly becomes very, very frightened. There is a name on the list that the Prime Minister knows very well - too well. There is someone on that plane who will soon be dead - if the hijackers can find out who he is!
وقتی یک هواپیمای بزرگ ربوده میشود، نخستوزیر به لیست مسافران نگاه میکند و ناگهان بسیار بسیار وحشتزده میشود. نامی در لیست وجود دارد که نخست وزیر آن را خیلی خوب میشناسد - خیلی خیلی خوب. یک نفر در آن هواپیما وجود دارد که - اگر هواپیماربایان بتوانند بفهمند او کیست - به زودی خواهد مرد!
#معرفی_داستان
📚برای مطالعه این داستان کافیه به لرنیت مراجعه کنید
⏳اگه اشتراک ندارید الان بهترین فرصت برای تهیه اشتراکه...این قیمتا دیگه بعیده تکرار بشه🤕