140 subscribers
2.19K photos
73 videos
346 files
23 links
اداره آموزش
شرکت کشت و صنعت کارون
Download Telegram
#معرفی_کتاب
#بازی_های_روانی_مردم
#علی_شمیسا

بسیاری از خانواده ها، بازی ها را جزو هوشمندی و زرنگی خود در جامعه می دانند و زمانی که دور هم جمع می شوند، فوت و فن و ظرافت های آن را به هم یاد می دهند، از شاهد مثال های خود تعریف می کنند، قهقهه سر می دهند و آنها را جزو امتیازهای رفتاری خود می دانند. اساساً خانواده، چهارچوب ارزش های اخلاقی اجتماعی را به فرد یاد می دهد و این ارزش ها منبع تصمیم گیری او هستند. این افراد با فراگیری انواع بازی ها، زمانی که پا به دنیای سیاست و تجارت می گذارند، خود به خود آن بازی ها را که در ناخودآگاهشان کدگذاری شده است، به اجرا می گذارند، بعضی اوقات موفق می شوند و گاهی هم بازخورد منفی می بینند. خانواده، نقشه و طرح بازی ها را خیلی دقیق برنامه ریزی می کند و کودک از همان روزهای آغازین در دبستان، نیرنگ های خود را آغاز و به تجربه آن بازی ها را حرفه ای می کند.
در خانواده، هر قدر کودک محروم و یا به روش های مختلف تحقیر شده باشد، بازی ها بسیار پررنگ تر است. مثلا در خانواده ای که پدر بسیار مستبد است، بازی روانی بسیار زیادی نسبت به خانواده های سالم وجود دارد. خانواده ای که اساس ارزشی آن، آزادی و حاکمیت معیارهای اخلاقی، اجتماعی و احترام به مقررات است، در آن بازی روانی به مفهوم حاد و منفی وجود ندارد؛ خانواده یِ سالم اسیر بازی های روانی بد و خطرناک نمی شود.

دکتر علی شمیسا در کتاب"بازی های روانی مردم" به زیبایی و شفافیت، به بیش از دویست بازی های روانی ساخته و پرداخته است. نگارش حرفه ای این کتاب، باعث خواهد شد که حتی، افرادی که زیرکانه میل به شناخت مردم دارند، تا به وسیله آن شناخت، بهتر و آسان تر بتوانند انواع و اقسام بازی های روانی را فرا گیرند نیز در جهت صحیح و سالم هدایت شوند.
مطالعه این کتاب برای سلامتی ما، جامعه و فرزندانمان مفید است.
@karunagroindustry
گاهی فرهنگی بر محیطی یا جامعه ای حاکم می شود، که اعتقاد دارد بایستی برای هر فردی پرونده جنایی و حقوقی باز نمود. آدمهای این جامعه همه باید متهم باشند، تا اگر روزی فردی خواست ابراز وجود کند، سریعاً او را با مدارک واقعی و ساختگی ترور شخصیت کنند.
اولین ارزش اجتماعی انسان، آبروی اوست. انسان اصولاً ترس از آبروریزی دارد و ترجیح میدهد باج بدهد و پول خرج کند، که آبرویش نرود.
در روابط اجتماعی زمانی که مَنِ والِد پاپوش دوز، فعال باشد، همیشه ناخودآگاه قصد دارد که به افراد تهمت بزند، برای آنان پرونده سازی کند، پای آنان را به دادگاه بکشاند و آبروی آنان را در اجتماع و محله بریزد تا رقیبش رشد نکند و از او بالاتر نرود.
در ذهنش میجنگد، اما او باید مستندات حقوقی هم جمع آوری کند، مانند امضا، ضبط سخنرانی، عکس واقعی یا مونتاژ و تحریف سخنی که بتواند روزی او را در زندان ببیند و دلش خنک شود. حکومت های دیکتاتوری از این بازی به نحو مطلوبی استفاده می کنند و خیلی ها را با این بازی خاموش، گاهی آنان را در رسیدن به موقعیت های اجتماعی بالاتر، محدود و مسدود می کنند. خیلی از انسان ها، در طول تاریخ قربانی این فرهنگ غیر انسانی شده اند. شجاعت و مهارت خیلی از انسان ها در پاپوش درست کردن برای دیگران است.

مثال:
علی شخصی فعال، اهل مطالعه و خلاق است. او در جامعه موفق، حرفه ای و شخصی کاملاً به روز است؛ دشمنان خاصی دارد. روزی با قصد تخریب چهره معنوی او در جامعه، زنی را نزد او می فرستند تا با او صحبت کند، برای او کادو ببرد و برای او پیام های عاشقانه بفرستد. زن بعد از مدتی، با گرفتن چند شاهد از علی شکایت کرد و او از طرف مرکزی که در آن کار می کرد بازخواست شد و آبرویش نزد همه همکارانش رفت. رقیبانش، از بازی روانی که برای او راه انداخته بودند، بسیار خوشحال شدند. او زمانی متوجه این ماجرا شد که دیگر بدنام شده بود.

تحليل کوتاه: پیام اجتماعی رفتار علی نشان می دهد، که او احتمالاً سوء استفاده کرده است. اما لایه روانشناختی رفتارش این است که او قربانی حسادت رقیبان و دوستان خود شده است.

دیدگاه بالغانه: منِ بالغِ اخلاقی و احساسی، میلی به جمع کردن مدرک برای فرد یا گروهی ندارد و خود را ملزم به رعایت وجدان اخلاقی میداند.

کتاب: #بازی_های_روانی_مردم
(چگونه در روابط اجتماعی فریب نخوریم)
دکتر: #علی_شمیسا
@karunagroindustry
#معرفی_کتاب: #بازی_های_روانی_مردم
نویسنده: دکتر علی شمیسا
نشر روان شناسی جامعه. 1390

در روابط اجتماعی به دنبال همدلی و صمیمیت هستیم، اما به آن نمی رسیم؛ نمی دانیم که ناهوشیارانه اسیر بازی های روانی بد شده ایم؛ رفتار ما هزار حرف و حدیث دارد. در پشت نگاهمان پنهان می شویم؛ حرف هایی می زنیم که از جنس راستی و درستی نیست. هر فرد مشکل داری در پشت مجموعه ای از بازی های روانی، پنهان است. هر بازی، خاطره ی بدی را می سازد و یا می تواند نطق هر رابطه ای را کور کند، اما پایان هر بازی روانی می تواند از قتل، دادگاه و مشاجرات پی درپی سر در بیاورد.
به خودمان فکر کنیم، چند در صد از رفتارهای ما آلوده بازی های روانی خفیف و شدید است؟ چه افرادی را سر چشمه برده ایم و تشنه برگردانده ایم و بعد به خودمان آفرین هم گفته ایم؟
خیلی از زن و شوهرها ناآگاهانه اسیر بازیهای گوناگون می شوند. مرد یا زن، به مرور زمان، استاد ناخودآگاه بازی ها و نیرنگ ها می شوند. سالهای متمادی است حرف و سخن می گویند، اما به دروغ، و "دروغ" پادشاه و حکمران بازی های روانی است.
زمانی که حاکمیت رفتار فرد "بازی" است، عقلانیت و شفافیت جایگاهی ندارد. بازی یعنی قانون فساد در روابط انسانی، یعنی قانون انکسار راستی در هستی، یعنی صادر کردن بیانیه ای پر از خنجر با روپوشی از گل سرخ، بازی یعنی تلاش برای نیستی.
کودک، از همان آغازین با مشاهده رفتار والدین، اطرافیان و تلویزیون یاد می گیرد، که چطور می شود دیگران را فریب داد. کودک هر چه بیشتر تحقیر شود، بیشتر به خلق بازی ها فکر می کند، زیرا او می خواهد جایی برای خود باز کند. هر کودکی به سبک خانواده خود، بازی ها را یاد می گیرد؛ بعد در نمایشنامه زندگی خود، با ترکیب بازی ها روی صحنه هستی می رود و از خود هزار نقش و نیرنگ در می آورد، طوری که از حیرت، مردم انگشت به دهان می مانند.
متوجه نیستی که بازی ها حال تو را خراب می کنند؛ تو با بازی ها ریاضت می کشی، جغرافیای روانی ات را به آتش کشیده، خود آزاری و دیگرآزاری می کنی، بازی ها، ربطی به تحصیلات عالی ندارند و چه بسا دانش، منجر به پیچیده تر شدن بازی ها شود.
بازی های روانی، باتلاق هایی برای فرورفتن در لجن زار روابط انسانی است. از کودکی همیشه روابط بین انسان ها برایمان سؤال بوده، که چرا انسان ها نمی توانند با هم کنار بیایند و به این پاسخ می رسیم که زمانی که انسان ها در انبوه احساسی بازی ها گیر می کنند، متوقف می شوند و عمر خویش را تباه می سازند. بسیاری از انسان هایی که در زندان به سر می برند کسانی اند که خود یا دیگران را بازی داده اند؛ یا بازی خورده اند.

در این کتاب شما با شناخت انواع بازی های شدید و خفیف روانی، ایمنی خود را در زندگی روزمره تضمین می کنید. بازی ها شاید به ظاهر سهل و آسان می آیند، اما خیلی از ما چوب همین بازی ها را خورده ایم. پس برای شناخت بهتر بازی ها، مطالعه این کتاب پیشنهاد می گردد.

ضمناً این کتاب در کتابخانه مرکز آموزش شرکت موجود می باشد.
سقراط میگه: جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که خواندن کار روزانه اش باشد.
@karunagroindustry