مولانا، اسباب غمهای نازل و جانکاه را چند چیز میداند که قوی ترین آن، #خودخواهی و تعلّق خاطر است.
چنانکه روزی کسی از غمناکی خود نالید، مولانا گفت: همه ی دلتنگی های دنیا از دلبستگی به دنیاست. هر دم که از این جهان آزاد باشی و خود را غریب دانى، در هر رنگ بنگری و هر مزه بچشى، دانی که با او نمانى و جای دیگر می روی، دلتنگ نباشی.
این همه غم ها که اندر سینه هاست
از بخار و گَردِ بود و بادِ ماست
این غمانِ بیخ کن چون داسِ ماست
این چنین شد و آنچنان وسواس ماست
آنانکه خودپسند نیستند، غمناک نیز نخواهند بود؛ زیرا هر کس از روی شهرت و مقام و خودپسندی، ظاهر خود و یا کارش را برای دیگران آراسته نماید، وقتی متوجه شود که دیگران آن را ندیده اند، به غم و افسردگی دچار می شود.
در واقع این افراد از یگانه بودن می رمند و در نتیجه خویشتن حقیقی خود را تحمل نمی کنند. هم اینان امکان توسعه شخصی را از خودشان گرفته و به لذت های زودگذر و کم اثر، دل خوش می نمایند.
ای تو در پیکار، خود را باخته
دیگران را تو ز خود نشناخته
تو به هر صورت که آیی بیستی
که منم این، والله آن تو نیستی
یک زمان تنها بمانی تو ز خلق
در غم و اندیشه مانی تا به حلق...
#مولانا
@karunagroindustry
چنانکه روزی کسی از غمناکی خود نالید، مولانا گفت: همه ی دلتنگی های دنیا از دلبستگی به دنیاست. هر دم که از این جهان آزاد باشی و خود را غریب دانى، در هر رنگ بنگری و هر مزه بچشى، دانی که با او نمانى و جای دیگر می روی، دلتنگ نباشی.
این همه غم ها که اندر سینه هاست
از بخار و گَردِ بود و بادِ ماست
این غمانِ بیخ کن چون داسِ ماست
این چنین شد و آنچنان وسواس ماست
آنانکه خودپسند نیستند، غمناک نیز نخواهند بود؛ زیرا هر کس از روی شهرت و مقام و خودپسندی، ظاهر خود و یا کارش را برای دیگران آراسته نماید، وقتی متوجه شود که دیگران آن را ندیده اند، به غم و افسردگی دچار می شود.
در واقع این افراد از یگانه بودن می رمند و در نتیجه خویشتن حقیقی خود را تحمل نمی کنند. هم اینان امکان توسعه شخصی را از خودشان گرفته و به لذت های زودگذر و کم اثر، دل خوش می نمایند.
ای تو در پیکار، خود را باخته
دیگران را تو ز خود نشناخته
تو به هر صورت که آیی بیستی
که منم این، والله آن تو نیستی
یک زمان تنها بمانی تو ز خلق
در غم و اندیشه مانی تا به حلق...
#مولانا
@karunagroindustry