سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.2K subscribers
5.53K photos
2.08K videos
159 files
8.02K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
♦️🔹عذرخواهی

#محمدمعینی

📌اول: آیت‌الله #جنتی امروز در افتتاحیه مجلس خبرگان با انتقاد از دولت، گفته که «به گفتار و آمار نمی‌شود تکیه کرد، بگویند روی زمین چه کارهایی کردند تا مردم خوشحال شوند؛ اگر عمل نشده، از مردم عذرخواهی کنند و بگویند دلیلش چیست.»

📌دوم: تیرماه سال ۸۶، در دومین سالگرد پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات، سرداور انتخابات (آیت‌الله جنتی) شادباشانه گفته بود: «خدا خواست در بر آن پاشنه غلط نچرخد.»
در بر پاشته درست چرخیده و احمدی‌نژاد رییس جمهوری شده بود. ۸ سال بعد، آنچه بر جای مانده بود، زمینِ سوخته‌ی متعفن بود.

📌سوم: دوبار تایید صلاحیت احمدی‌نژاد توسط شورای نگهبانی که زیر سایه جنتی است و معاف کردن خود به عنوان سرداور انتخابات حتی از ادای بی‌طرفی درآوردن، آیا ارزش یک عذرخواهی ندارد؟

آیت‌الله جنتی دو ماه مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری ۸۸، با وجود همه گزارش‌های مستند از تخلفات دولت، طی سخنانی در بوشهر از دولت وقت حمایتکرده بود و حالا دو ماه مانده به انتخابات، با وجود وسعت آواربرداری و کارهای درست انجام شده، از در تخطئه درآمده است؟ این عدل است یا انصاف یا ویرانی و غرور و باور به فراموش‌کاری مردم و خدای‌شان؟! کسانی که احمدی‌نژاد را بر مقدرات کشور مسلط کردند، به چه اعتباری «هنوز» اُرد می‌دهند؟

📌چهارم: چرا تاریخ مملو از طلبکارانی است که بدهکارند؟

👉🏻 @kalemenews
♦️🔹 اولویت اقتصاد: راه ویژه خواری به اسم انقلابی بودن بسته شود

✍🏻#محمدمعینی

در مواجهه با تاکید چندباره رهبری بر اولویت اقتصاد در کشور طی ماه‌های گذشته، تحلیل‌گران دو گونه رفتار می‌توانند داشته باشند؛ یا این تاکیدها را کنار رفتارهای مخرب سیاسی و اقتصادی دولت قبل قرار دهند که با رویکرد حمایت‌آمیز یا سکوت مراکز قدرت مواجه بود (نمونه: https://t.me/kalemenews/6269 ) یا این که اقتضائات گریزناپذیر تبدیل اقتصاد به اولویت نخست کشور را احصا کنند.

📌مواجهه نوع اول هر چند لازم به نظر می‌رسد ولی بی‌تردید کافی نیست. اینکه مدام به یاد بیاوریم که دولت پیشین چه ویرانه‌ای را و چگونه به بارآورده، همه نقشه راه آینده را ترسیم نمی‌کند؛ نقشه‌ای که کشور را «نجات» دهد.

🔹مواجهه اگر از نوع دوم باشد، احتمالا بسیاری به این نتیجه برسند که بی‌ثباتی در کشور، سم معیشت و اقتصاد قوی است (البته نه برای کسانی که از جنگ و نزاع، تنور معیشت‌شان گرم می‌شود)؛ از همین رو «عادی شدن» شرایط کشور از اوجب واجبات است و وقتی توجه کنیم که ایدئولوژی، عموما با شرایط عادی سازگاری ندارد، اهمیت تاکید بر اولویت اقتصاد توسط رهبری روشن‌تر می‌شود.

در این نوع مواجهه (احصای الزامات تبدیل اقتصاد به اولویت نخست)، اهمیت برجام برجسته‌تر می‌شود؛ از آن رو که برجام خدشه بر «ایران‌هراسی» (به عنوان عامل تبدیل ایران به موجودیتی غیرعادی) بود. مهار بر عطش مدیریت فرامرزی و سوگیری در نزاع‌ها بر اساس مذهب، مهم دیگری است که برای «عادی شدن» ضروری می‌نماید.

برای تبدیل اقتصاد به اولویت نخست باید راه ویژه‌خواری به اسم متدین و انقلابی بودن افراد بسته شود، باید دستگاه‌های نظارتی و قضایی طوری رفتار کنند که عامه مردم باور کنند آنچه با آن مبارزه می شود «فساد» است نه «رقیب سیاسی» به بهانه فساد.

📌آیت‌الله خامنه‌ای به درستی تاکید دارند که «آمارهای رسمی کشور، شرایط را به سمت حل مشکلات اقتصادی نشان نمی دهند.» این واقعیت تلخ و مهمی است؛ به همین دلیل مهم‌ترین تصمیم‌های کشور در سطوح عالی باید «اقتصادی» باشد، باید پرداخت یارانه از سوی اقتصاد به سیاست متوقف شود، باید جنگ‌سالاران از تریبون‌ها دور نگاه داشته شوند؛ آیا چنین است؟
@kalemenews
♦️🔴 این «بذر» چیز دیگری‌است!

✍🏻 #محمدمعینی:

🔹مسئله شعار علیه رییس‌جمهوری و توهین به او نیست؛ یعنی مسئله اول این نباید باشد. از کشوری که مردمانش تاریخ معاصر را با زنده‌باد و مرده‌باد سپری کرده‌اند و سر اینکه همان بهانه انقلاب مشروطیت – یعنی تاسیس عدالتخانه – بالاخره محقق شده یا نه، هنوز به شدت مردّدند، شعار علیه «حسن روحانی» توسط کسانی که هم انتخابات را باخته‌اند و هم در آشکار و خالی از ‌تعارف، شنیده‌اند که او ممکن است یادآور بنی‌صدر باشد، جای تعجب دارد؟! برای کسی که بدون آنکه لازم باشد خود را در بحبوحه انتخابات در معرض خشم کارگران معدن یورت قرار می‌دهد، چنین هجمه و خشمی، ترسناک است اصلا؟!

🔹پاسخ این هر دو سوال، نزد خیلی‌ها، منفی است و اگر این طور است باید دنبال مسئله اصلی گشت؛ باید فهمید آنچه در ناخودآگاه ما، سر جریان و حاشیه‌های دیروز در راهپیمایی روز قدس، «عجیب»، «زشت» و شاید «ترسناک» است، چیست؟

🔹شاید تعجب می‌کنیم که چرا در راهپیمایی‌های «مردمی»!، فقط می‌شود سر رییس‌جمهوری و هواداران او داد زد؟
شاید می‌ترسیم بپرسیم چرا خیابان‌های کشور، این همه «یک‌قطبیِ دلخواه» است؟ چرا ربطی به نتیجه هیچ انتخاباتی ندارد پس؟
شاید تعجب می‌کنیم از اینکه اگر روحانی بد است، چرا انتخابات را بُرده و چرا بازنده‌ها نمی‌توانند تعجب کنند؟
شاید تعجب می‌کنیم کسانی که برای آزادی قدس آمده‌اند، چرا در زمین اشغالگران بازی می‌کنند؟
شاید می‌ترسیم از اینکه چرا همه، این همه می‌ترسند که بپرسند مواد خام «روحانی، بنی‌صدر، پیوندتان مبارک» از کجا و چطور آمده؟

🔹مهاجرانی نوشته که «آتش‌زننده سفارت‌خانه‌ها، ضاربان على مطهرى، حمله‌وران به على لاریجانى و ناطق نورى، شعار دهندگان علیه هاشمى و روحانى، توى کلانترى آشنا دارند»؛ ما از این امان‌ها، خاطره‌ها داریم؛ از آن می‌ترسیم و یاد بهانه انقلاب مشروطه‌ می‌افتیم.

🔹این‌ها را به هم که وصل می‌کنیم، آن خشم و خروش روزهای اخیر علیه جایگاه رای مردم در حکومت را هم که کنار این‌ها می‌گذاریم، لابد متوجه می‌شویم که چه راهی طولانی پیش روست و شاید بعضی‌هایمان از این است که می‌ترسند؛ بذر هویت ما اما چیز دیگری‌ست.

@kalemenews
🔷 ملازمان جنگ

✍️ #محمدمعینی:

🔺جنگ جهانی نخست منتهی شد به نظامی‎سازی بی‎سابقۀ جامعه، پرستش خشونت و نوعی آیین تقدیس مُردگان که بسیار بیشتر از خود جنگ دوام آورد و مسیر را برای فاجعه‎های سیاسی پس از خویش هموار نمود. دولت‎ها و جوامعی که در طی جنگ جهانی دوم یا پس‌ازآن به‌دست هیتلر یا استالین (یا متوالیاً توسط هر دوی آن‌ها) تسخیر شدند نه‌تنها اشغال و استثمار را تجربه کردند بلکه شاهد تباهی و فساد قوانین و هنجارهای جامعۀ مدنی نیز بودند.

🔺 ساختارهای اصلی حیات متمدنانه از میان رفتند یا عظمتی شیطانی یافتند: ترتیبات، قوانین، آموزگاران، پلیس‎ها و قضات. خودِ دولت نه‌تنها به حفظ امنیت نمی‎پرداخت بلکه تبدیل به منبع اصلی ناامنی شد.

🔸بر روی دکمه "INSTANT VIEW" بزنید تا متن کامل مطلب نمایش داده شود.🔸

👉 https://goo.gl/ByoD56

@kalemenews
♦️🔹 بازی خورده بودیم

✍🏻#محمدمعینی:

🔺سیزده روز بعد از آزادسازی خرمشهر، در 16 خرداد سال 61، و درحالی که مسئولان ایرانی در حال بررسی نحوه ادامه جنگ بودند، اسراییل به لبنان حمله کرد و تا بیروت پیش رفت. وزیر دفاع (سلیمی)، فرمانده کل سپاه (محسن رضایی) و فرمانده تیپ 27 (متوسلیان) برای بررسی اوضاع عازم سوریه شدند. آنها 20 خرداد بازگشتند و در پی گزارش آنان، فردای همان روز، یک گردان از رزمندگان لشگر 58 ذوالفقار ارتش و یک گردان از تیپ 27 سپاه عازم سوریه شدند. عکسی از سخنرانی متوسلیان برای نیروهای اعزامی – داخل هواپیما – موجود است در حالی که حجت‌الاسلام محتشمی‌پور، سفیر وقت ایران در سوریه، نیز در تصویر دیده می‌شود.

🔺این اعزام، یکی از نقاط مبهم‌باقی‌نگاه‌داشته‌شده در تاریخ ایران ِ بعد از انقلاب است چرا که حالا بسیاری می‌دانند، اعزام نیرو به خارج از کشور در میانه جنگ با عراق، اساسا بدون اطلاع مرحوم امام خمینی بوده است! رفسنجانی هم گفته که تا قبل از اعزام نیرو از موضوع بی‌اطلاع بوده. با این حال 17 خرداد نامه‌ای از رییس‌جمهوری وقت (آیت‌الله خامنه‌ای) خطاب به حافظ اسد (رییس جمهوری وقت سوریه) منتشر شده بوده که در آن از «اعزام نیرو» به سوریه به عنوان اولین گام برای نبرد با صهیونیست‌ها نام برده شده بود. امام خمینی بعد از اطلاع از موضوع خطاب به مقامات می‌گویند: «این نیروهایی که بردید آنجا اگر خون از دماغ‌شان بیاید من مسئولیتش را قبول نمی‌کنم، بگویید سریع برگردند.» بعدتر در سخنرانی عمومی هم اعلام می‌کنند: «اسراییل می‌خواهد ما از جنگ خودمان منحرف کند ... در این توطئه ما هم قدری بازی خوردیم.»

🔺8 تیرماه 1361 سفیر سوریه به دیدار رفسنجانی می‌رود و از اینکه ایران به جنگ با عراق اولویت داده اظهار خرسندی می‌کند و می‌گوید: «اسراییل سلاح‌های ناشناخته جدیدی به کار گرفته و فعلا نمی‌خواهیم با آن بجنگیم.»

🔺نیروها برگشتند؛ اما 35 سال است از احمد متوسلیان که فرمانده نیروهای اعزامی بود خبری در دست نیست؛ او نتوانست بازگردد همان‌طور که 3 همراه او نتوانسته‌اند. آنها را 14 تیر 1361 در لبنان ربودند؛ در روزی مثل امروز.


📚 برای مطالعه بیشتر از جمله رجوع کنید به کتاب «روایتی از زندگی و زمانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی»، ص 356
📷 https://goo.gl/3zEjJ3
🔶🔷 گره

#محمدمعینی:

1⃣ یاد و خاطرات اپوزیسیون قبل از انقلاب را که مرور بکنید، گذشته از آن رد چپ‌گرایی جهانی در ایرانِ آن روزها که رخ می‌نُماید، احتمالا به خوبی متوجه می‌شوید که «کودتای 28 مرداد» یک گره بزرگ بوده در ذهن و دل‌شان؛ بهانه یأس و رخوت، دلیل شوریدن و مخالفت، سبب وابسته دانستن نظام به اجنبی و ظالم دانستن‌اش و انگار فروغ شعله‌ای منتظر انتقام! این مسئله جدای از آن‌ست که «آیا مصدق خوب بود؟! و یا مثلا نمی‌توانست طوری رفتار کند که کار به نزاعی چنان مخوف نکشد؟» ... بحث سر این است که در 28 مرداد، جریان و نیرویی چیرگی خودش را با القای وحشت نشان داد و در این راه، ستمدیدگان بی‌پناه ماندند!
حتی اعدام‌‌های گسترده اکابر و وابستگان نظام شاهنشاهی بعد از انقلاب 57 هم به این دلیل طرفدارانی داشت و دارد که «اگر اعدام نمی‌شدند ممکن بود دوباره شاه برگردد؛ عین 28 مرداد 32».

2⃣ امروز، 18 تیر، 18 ساله شد. 18 تیر و حمله به کوی دانشگاه گره است؛ چه خوشمان بیاید چه نیاید! وقتی جلوی چشم مردم، همه فاجعه در سمتی که مامور امنیت و انتظام بود، به دزدیده شدن ریش‌تراش توسط سرباز اروجعلی ببرزاده تقلیل داده شد، گره سفت‌تر هم شد؛ انگار حتی تعمدی بود که کسی سرآخر مجرم شناخته شود که اسم‌اش غریب باشد: یک نام روستایی که صاحبش زاییده ببر است!

3⃣ گره، گره است؛ فقط بزرگ و کوچک دارد. 18 تیر گره است، حصر و کهریزک گره‌های بزرگتری‌اند، 28 مرداد گره خیلی بزرگتری بود و هنوز هم هست. گره‌ها اگر باز نشوند، روزی تبدیل به هیزم آتشی می‌شوند که خشک و تر را با هم می‌سوزاند. آن‌هایی که گره‌گشایی نمی‌کنند، کار خوبی نمی‌کنند.

4⃣ «از مردم گره هر کینه‌ای را بگشای» و «گره وحشت را از دل مردم بگشای»؛ نهج‌البلاغه‌خوان‌ها این دو جمله را به ترتیب باید در نامه به مالک‌اشتر و نامه به فرماندار بصره خوانده باشند.
@kalemenews
♦️🔹شفاف سازی اقتصادی در تلوزیون با یونیفرم نظامی؛ چهار نکته

✍🏻#محمدمعینی

🔹کمتر از 3هفته قبل، رییس‌جمهوری از نحوه اجرای اصل 44 قانون اساسی و واگذاری سهم دولت در شرکت‌ها به بخش خصوصی انتقاد کرد. حالا رسانه ملی فرمانده‌ی یکی از سازمان‌های اقتصادی‌ سپاه - قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا – را با یونیفرم نظامی، قریب به یک ساعت روی آنتن زنده رسانه ملی برده تا از عملکرد اقتصادی‌اش دفاع و به دولت حمله کند؛ امکانی که رسانه ملی برای کمتر سازمان و شخصیت حقیقی دیگری فراهم می‌کند که بتواند در برابر نقد و انتقاد و حتی تخریب‌ها، چنین گشاده‌دستانه و متکلم‌وحده، از خود دفاع کند!
حسن روحانی در جمع فعالان اقتصادی گفته بود: «اصل ۴۴ برای واگذاری اقتصاد به مردم بود اما بخشی از اقتصاد که دست دولت بی‌تفنگ بود را به «یک دولت باتفنگ» تحویل دادند».

🔹مهم‌ترین بخش‌های اظهارات سردار عبادالله عبداللهی را خبرگزاری سپاه (فارس) منعکس کرده است. فارغ از اینکه امیدی به رویه صدا و سیما برای حاکم کردن جریان چندصدایی در این رسانه نیست اما اصل پافشاری سپاه به پاسخگویی و رفع ابهام‌ها و همراهی صدا و سیما با این اصرار، باید که مایه امیدواری و خرسندی باشد.

📌با این همه تذکر 4 نکته در باره اظهارات سردار عبداللهی ضروری می‌نماید:

1️⃣ روحانی به نحوه واگذاری‌ها – و خصوصی‌سازی - زیر عنوان اجرای اصل 44 قانون اساسی انتقاد داشته و هنوز به پیمان‌هایی که تشکیلات اقتصادی سپاه مجری آنهاست، نپرداخته و شاید لازم باشد، برای رفع ابهام‌ها در این باره نه پیمانکار (مثلا قرارگاه خاتم) که شرکت‌هایی که در جریان اصل 44 سهام‌دار شرکت‌های دولتی شدند، وارد میدان شفاف‌سازی شوند. در این باره می‌توان از شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان نام برد که متعلق به بانک (غیرمجاز) مهر اقتصاد است و آن نیز متعلق به نیروی مقاومت بسیج که از سال 87، در دوره احمدی‌نژاد، موفق شد سهم دولت را در بسیاری از شرکت‌ها (مثلا توسعه معادن روی، تراکتورسازی، تایدواتر (بزرگ‌ترین شرکت خدمات دریایی و بندری وقت کشور) و ...) از آن خود کند.

2️⃣ قرارگاه خاتم (لااقل تا سال قبل) مانند آستان قدس رضوی معاف از پرداخت مالیات بوده، یک‌بار هم معاون وزیر نیرو گفته بود: «سهام برخی واحدهای پتروشیمی دولتی بدون تشریفات قانونی و تنها با دستور و عنایت شخص احمدی‌نژاد به قرارگاه خاتم‌الانبیا سپاه انتقال یافته»، اسفند سال 89 نیز وزارت نفت گزارش داد كه ساخت دو خط لوله انتقال نفت و فرآورده‌هاى نفتى به ارزش يك ميليارد و سيصد ميليون دلار، بدون برگزارى مناقصه به قرارگاه خاتم‌الانبيا واگذار شده است.
به این امتیازهای طلایی این پیمانکار، اشاره‌ای نمی‌شود؛ چرا؟

3️⃣دیوان محاسبات، سازمان بازرسی کل کشور و دیگر دستگاه‌های نظارتی حق ورود و سرکشی به فعالیت‌های قرارگاه را ندارند؛ چرا؟

4️⃣ دی‌ماه 94، زنگنه (وزیر نفت) در نشست هیئت نمایندگان اتاق تهران گفته بود: «1.8میلیارد دلار به شرکت صدرا داده شده اما یک ریال کار به وزارت نفت تحویل نشده است. این رقم برابر قرارداد هم داده شده اما هیچ پایه و اساسی ندارد. یک فاز پارس جنوبی را با یک میلیارد دلار به خارجی‌ها دادیم حال آنکه برای همان 3.7 میلیارد دلار به ایرانی دادیم که هنوز کاری انجام نداده‌اند. در ساخت تجهیزات بنای ما این است که هر چه در داخل ساخته شود از بیرون نخریم و اجازه ندهیم تجهیزاتی که در داخل وجود دارد از خارج وازد شود اما این کار به شرط رقابت است. اینکه تولیدکننده تجهیزات بگوید از من بخر به دو برابر قیمت قابل قبول نیست. چرا؟ مگر نمی‌گویید نیروی کار ارزان دارید و مزیت دارید، پس چرا دو برابر قیمت؟ من از تولیدکننده داخلی حمایت می‌کنم به شرطی که با کیفیت بین‌المللی و بعد از تحریم با برند باشد.»
هجمه همه‌جانبه به طرح انتقادها علیه عملکرد اقتصادی «دولت باتفنگ»، آیا به خاطر نگرانی از باز شدن قفل زبان امثال زنگنه نیست؟

@kalemenews
🔵 چرا سریال امام «راستگو» ساخته نمی‌شود؟

✍️ #محمدمعینی

♦️متوجه شده‌اید تا حالا درباره زندگی امام صادق فیلم و سریالی ساخته نشده جایی که حتی برای اصحاب کهف و یوسف‌نبی و «مختار» سریالی چنان پرهزینه و سنگین ساخته‌اند؟ انگار که دانستن از زندگی آن امام برای مردم، اهمیتی در حد فرازهای زندگی پر خون و خونریزی مختار نداشته! و این در حالیست که آن امام را رییس مذهب جعفری (شیعه) می‌خوانند و روز شهادتش (امروز) مثل روز شهادت امام علی، امام حسین و امام رضا علیهم‌السلام تعطیل رسمی است. غریب نیست؟ ... اگر تا حالا درباره‌اش فکر نکرده‌اید، فکر بکنید خب! این که لقب خاص امام، صادق (راستگو) بوده شاید کمکی بکند! سایه سنگین مناظرات «علمی» بر زندگی امام در این دوری گزینی از پرداختن به زندگی امام مهم نبوده؟


♦️ «در دوران درخشان امامت امام صادق و در برابر فلسفه يونان، کلام و حکمت اسلامی رشد کرد و فلاسفه و حکمای بزرگی در اسلام پرورش يافتند. امام به بسیاری از شبهات دینی پاسخ دادند. شيعه مي‌رفت که نابود شود و اسلام راستين به رنگ خلفا اموی و عباسی درآيد. در چنين شرايط دشواری، امام دامن همت به کمر زد و به احيا و بازسازی معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظيمی به وجود آورد که محصول و بازده آن، چهار هزار شاگرد متخصص در رشته‌های گوناگون علوم بودند که در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند.»


♦️ «شبهه‌كنندگان مي‌دانستند در خدمت امام كه بروند، نه تحقير مي‌شوند نه مهرحماقت ‌مي‌خورند و البته نه تأييد مي‌شوند و لذا حضرت سعی می‌فرمودند فضای علمی در جلسه برقرار کنند. طرف حتي در طواف كعبه مي‌آمد خودش را به شانه امام مي‌زد بعد شروع‌مي‌كرد اشكال‌كردن. امام مي‌گفتند: بعد از طواف بيا بنشينيم با هم صبحت‌كنيم. بعد از طواف هم مي‌نشستند باحوصله با هم صبحت‌مي‌كردند؛ بله باحوصله. مگر يك عده‌اي به نام خون‌خواهی شهداي كربلا نيامدند از مردم بيعت ‌گرفتند ولي نتيجه‌اش را سُفّاح و منصور عباسي بردند؟ چون معرفتی که بتوانند امام معصوم را از مدعیانی چون عباسیان بشناسند نداشتند. جامعه‌ی سیاست‌زده نمی‌تواند درست فکر کند، اول باید به آن کمک کرد تا درست فکر کند.»
📌 منابع دو پاراگراف آخر: تبیان و askquran


🔷 مطلب مرتبط: آیت الله خامنه ای و میراث «صادق آل محمد»
https://t.me/kalemenews/8471

@kalemenews
♦️🔸چرا موتلفه خجالت نمی‌کشد؟

✍️ #محمدمعینی:

🔹دقایقی از نیمه‌شب پنج‌شنبه، ۲۸ اردیبهشت؛ یک روز پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، خبرگزاری‌ها خبری عموما با تیتر «میرسلیم در حمایت از رئیسی انصراف داد» را مخابره کردند. متن خبر، بیانیه حزب موتلفه (حزب متبوع و حامی میرسلیم در انتخابات) بود که در آن آمده بود: «اکنون که ارزشگرایان نظر دارند که وحدت جبهه متحد ملت با معرفی نامزد واحد، بیشتر جلوه نماید؛ براساس مشورت با بزرگان و علماء و باتشکر از شخص جناب آقای مهندس «سید مصطفی میرسلیم» از پذیرش نامزدی حزب و حضور فعال و مدبرانه در صحنه انتخابات اعلام می‌دارد که حزب موتلفه اسلامی با انصراف از نامزدی ایشان از آیت‌الله رئیسی، حمایت می‌کند.» می‌شد از متن بیانیه موتلفه چنین استنباط کرد که این حزب از حمایت از میرسلیم انصراف داده ولی سکوت موتلفه در اصلاح برداشت عمومی، این طرز تلقی را که میرسلیم انصراف داده، تقویت کرد. البته ساعاتی بعد میرسلیم بیانیه داد و اعلام کرد: «این جانب انصراف نداده‌ام و کلیه بیانیه‌های مبنی بر انصراف را تکذیب می‌کنم.» بیست‌وهفتم تیرماه اظهاراتی از اسداالله بادامچیان (نایب رییس شورای مرکزی موتلفه) منتشر شد که از قول او اعلام می‌کرد: «نامزد موتلفه اسلامی با وجود فضای رقابتی که در انتخابات ریاست‌جمهوری وجود داشت و همچنین تخریب‌های شدیدی که از ناحیه رقیب صورت می‌گرفت، ستاره مناظرات شد و بخوبی درخشید.» ماجرا وقتی جالب‌تر می‌شود که این اظهار نظر بادامچیان را که «ما یک حزب مادی‌گرا نیستیم که فقط بدنبال کسب قدرت باشیم بلکه همیشه به فکر انجام تکالیف و وظایف شرعی و الهی‌ خود بوده‌ایم» کنار این اظهار نظر نامزد درخشان‌شان قرار دهیم که دیروز (اول مرداد) منتشر شد و بازتاب بسیاری یافت؛ میرسلیم گفته: «در شورای مرکزی حزب من را مجاب کردند که طرح این موضوعات (تخلفات قالیباف) به صورت درهم یعنی جبهه فرعی باز کردن؛ نباید این کار را انجام دهیم ... در مورد عملکرد شهرداری که در رأس آن آقای قالیباف است، خلاف‌هایی وجود دارد که باید رسیدگی شود. برخی دوستان، هم نظر بودند اما تصمیم‌گیری جمع این شد که: وقتی در یک جبهه کار می‌کنیم، نباید تفرق ایجاد کنیم؛ شما الان رقیب اصلی دارید که باید به آن بپردازید و اذهان عمومی را متوجه او کنید ... فرض کنید انتخابات به دور دوم می‌رفت و رقابت بین من و آقای قالیباف بود. در آن شرایط البته آنچه را لازم بود می‌گفتم.»

♦️خلاصه حرف میرسلیم این بوده که دوستان حزبی او، او را مجاب کرده بودند که چون قالیباف هم اصولگراست، تخلفات او را «بی‌خیال» شود؛ همان حزبی که به قول نایب‌رییس شورای مرکزی‌اش، «همیشه به فکر انجام تکالیف و وظایف شرعی و الهی‌ خود» است!

♦️کشور، اگر کشوری عادی بود و موتلفه اگر محتاج مقبولیت مردمی، اینها برای «خفه»شدن از شدت خجالت و شرمندگی، لااقل تا مدتی، کافی بود اما این طور نیست! نه کشور در شرایط عادی است که قدرت را به اندازه مقبولیت مردمی توزیع کرده باشند و نه برای موتلفه، مقبولیت مردمی مهم، که از پرده برون افتادن سکوت در برابر فساد صرفا به اقتضای شئون کسب قدرت، مایه خجلت شود! تنها یک روز بعد از این رسوایی برای حزب، روزنامه رسالت، تیتر اول خود را (امروز) از جملات دبیرکل موتلفه انتخاب کرد که گفته «مردم منتظر اقدام عملی در برابر نقض برجام هستند.»

♦️واقعا اصولگرایانی این چنین، دچار کدام جادو و جنبلی هستند که باز از طرف «مردم» حرف می‌زنند و نمی‌توانند خجالت بکشند؟

@kalemenews
🔴⚫️ مصیبت #بنیتا و بی چارگی ما

✍️#محمدمعینی

🔹خبر به اندازه کافی تلخ و غم‌انگیز و ویرانگر است؛ 29 تیرماه (پنج‌شنبه‌ای که گذشت) سارقان خودرو، خودروی پدر «بنیتا» را در تهران، از دم در می‌دزدند؛ وقتی پدر از خودرو پیاده شده بوده تا در پارکینگ را ببندد و «بنیتا» داخل ماشین بوده ... سارقان خودرو را رها می‌کنند بدون آن که فکری برای حال و نجات بنیتا بکنند؛ حالا خبر رسیده جسد بنیتای هشت ماهه را پیدا کرده‌اند داخل ماشین؛ در تنهایی و گرسنگی و تشنگی، دردی بر دوش ناتوان‌اش بوده که تاب آن نداشته ... اصلا لازم نیست پدر یا مادر بوده باشید تا آوار اندوه را بر جان و دل‌تان درک و حس کنید و بدانید خانواده بنیتا در این 6 روز چه کشیده‌اند و بعد از این، با داغی چنین جان و جگرسوز، چه خواهند کرد. و این‌ها همه در حالی که داغ آتنا اصلانی هنوز تازه است.

🔹محصول چنین وضعی، ناامن شدن جامعه است به خاطر زخم‌هایی که روان جامعه را دریده است؛ این ناامن شدن، باعث خواهد شد آزادی‌های معمولی‌ و مشروع‌مان را نیز به دست خود، سرکوب کنیم. بدبختی بزرگتر این است که برای مهار این وضعیت، نشانه‌ای از چاره‌اندیشی‌های موثر به چشم نمی‌خورد؛ مصیبتی را با خبر مصیبت تازه‌تر از یاد می‌بریم و شهوت جنایت همچنان مجال پرواز بر بالای شهر و روستاهایمان پیدا می‌کند. به اقتضائات سیاسی و ایدئولوژی‌اندیشی، خواسته و ناخواسته، علت‌ها را فرو می‌گذاریم و معلول‌ها را جایگزین می‌کنیم. سامان تربیت از هم گسیخته و در نزاع بین قربانی و مجرم، آوار توجه بر سر گناه کرده و نکرده قربانی‌ست که فرو می‌ریزد. این چاره نیست؛ این بی‌چارگی است. این نشانه اضمحلال است.


📝 پیام دریافتی: در آمریکا سیستمی هست به نام amber alert که وقتی چنین اتفاقی میفته پیام هشدار می‌فرسته روی تمام موبایل‌های اون منطقه و گوشی هم یک صدای آلارم خیلی بلند میده. اینجور مردم میتونن فورا ماشین بچه‌دزد رو گزارش بدن. فکر کنم اگه ایران همچین سیستمی داشت احتمالا این اتفاق نمی‎افتاد.

@kalemenews

https://goo.gl/HVvHj4
🔴🔵 تحقیر از پی توهّم آمده بود

✍️ #محمدمعینی:

🔺هفتاد سال قبل که متفقین نیروهای آلمانی را پی در پی از مواضع خود عقب راندند و تا برلین – پایتخت آلمان هیتلری – پیش آمدند، مردم برلین به طور طبیعی منتظر عزت و شوکت نبودند هر چند شاید تصوری نیز از حد و مرز تحقیری که در انتظارشان بود، نداشتند. جنایاتی که به خصوص ارتش سرخ شوروی علیه غیرنظامیان در روزهای نخستین فتح برلین، به ویژه علیه زنان روا داشت، بسیار تکان دهنده بود.

🔺آلمان‌ها در کمتر از سی سال، برای بار دوم بود که تحقیر می‌شدند. پیش‌تر بازنده جنگ جهانی اول هم که شدند، با غرامتی که از خاک و مال‌شان دادند، تحقیر شده بودند. از پس این تحقیر بود که هیتلر و نازیسم سر برآورده بود. “ای.ایچ کار” در کتاب ارزشمند خود (تاریخ چیست؟) نوشته بود: «آلمانی‌ها امروزه خوشوقت می‌شوند که قضاوت اخلاقی مورخ به جای آن که اجتماعی را محکوم کند که هیتلر را به وجود آورد، به نکوهش تبهکاری فردی او بپردازند.» معنای روشن این، اصرار به سهم خود مردم آلمان در برآمدن هیتلری است که آنچنان دچار توهم شد که در رویای پیروزی قاطع و کشورگشایی، پرتلفات‌ترین جنگ تاریخ را با ۷۳ میلیون کشته آغاز کرد.

🔺«توهم» برتری، به سرعت در آلمان آن روزها تکثیر شده بود. “هانا آرنت” در بررسی زندگی “آدولف آیشمن”، از افسران سفّاک رژیم هیتلری، علت دست زدن وی به آن همه جنایت هولناک را توهم‌زدگی او می‌داند و این که او از «واقعیت» بریده بود و به جای آن معجونی از اباطیل مابعدالطبیعی در سرپخته بود و نمی‌توانست تجسم کند چه بلایی بر سر قربانیان خود می‌آورد.

🔺از پی شکست در جنگ، سرزمین کهن پروس به دو پاره شد و مردم تا بیش از ۵۰ سال بعد از آن، جدا از هم نگاه داشته شدند و قربانیان زیادی دادند. این همه اما تنها سهم خود آنها از جنگ بود و گرنه کیست که بتواند تاثیر ابدی و عظیم جنگ دوم جهانی را بر همه‌ی تاریخ همه‌ی جهان، انکار کند؟

🔺آلمان‌ها البته از ویرانه تحقیر سر برآوردند؛ به هزینه‌ای گزاف. لابد در تحقیر تلخ‌شان، متوجه سهم خود و توهم‌شان، از صدر تا ذیل، شده بودند.

🔸 شرح عکس: تصویر مشهوری از سقوط برلین و نصب پرچم شوروی بر فراز ساختمان پارلمان در برلین.

@kalemenews

https://goo.gl/iA8B2C
🔴🔵 هزینه این فهم از «مصلحت» را مردم می‌دهند

✍️ #محمدمعینی:

📌 تنها دقایقی بعد از انتشار خبر نصب رییس جدید مجمع تشخیص مجمع نظام و تعیین ترکیب اعضای این مجمع، سیلی از واکنش‌ها آغاز شد که عموما انتقاد به وزن جناح‌های سیاسی در ترکیب این مجمع مشورتی، به خصوص با استناد به نتایج انتخابات اخیر، بود. به عنوان نمونه محمدجواد اکبرین نوشت که «سه‌چهارم از اعضای مجمع تشخیص مصلحت از جریان مخالف دولت انتخاب شده‌اند و از ۴۹نفر، تنها ۳ اصلاح‌طلب در آن حضور دارند» و مصطفی تاجزاده پرسید: «هر۶ نامزد تایید صلاحیت شده ریاست جمهوری ۹۶ صلاحیت عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را دارند جز آقایان جهانگیری و هاشمی‌طبا؟». طیف گسترده‌ای از انتقاد و پرسش‌ها هم مربوط به ابقای احمدی‌نژاد بود.

📌 البته که در همه ۲۸ سال گذشته، وزنه انتصاب‌ها توسط رهبری، به طور قابل‌ملاحظه‌ای به سود جریان موسوم به اصولگرا – راست سنتی – بوده است؛ یا به تعبیر بهتر، منصوبان، گرایش سیاسی و اعتقادی بسیار نزدیکی به جریان اصولگرا داشته‌اند تا اصلاح‌طلب. از نصب فرماندهان نظامی و انتظامی (سپاه و بسیج و ناجا) که کم و بیش رویکرد سیاسی خود را بروز می‌دهند، بگذریم، از نصب فقهای شورای نگهبان، روسای قوه قضاییه و سازمان صدا و سیما و بنیاد مستضعفان و کمیته امداد و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی، تولیت آستان قدس رضوی، نمایندگان ولی‌فقیه در مراکز استان‌ها و رییس هیئت موسس دانشگاه آزاد می‌توان چنین برداشت کرد که جریان اصولگرا در عرصه نظر و عمل، بسی بیشتر مورد تایید رهبری است، فارغ از این‌که خود آیت‌الله خامنه‌ای این تقسیم‌بندی را قبول داشته باشند یا نه.

📌 از همین روست که می‌توان انتظار داشت از غلظت انتقاد به ترکیب و صبغه مجمع تشخیص مصلحت نظام، و بی‌ارتباط بودن وزن جناح‌ها در این ترکیب به پایگاه رای مردمی جناح‌ها، وقتی که به نداشتن فهم مشترک از «مصلحت» توجه شود، کاسته خواهد شد. حتی توجه بدوی به نبود این اشتراک، به راحتی حضور امثال قالیباف و احمدی‌نژاد و ضرغامی و سعید جلیلی و ولایتی و حدادعادل را در این ترکیب، توجیه می‌کند. این به آن معنی نیست که شکست‌خوردگان در انتخابات و کسانی که توفیقی در جلب نظر مردم ندارند و احتمالا نخواهند داشت، نمی‌توانند مصلحت را تشخیص دهند؛ از قضا حضور این افراد و جریان، عرصه یکه‌تازی را بر جریان برنده تنگ می‌کند و این به خودیِ خود، نه تنها مذموم نیست که ممدوح است. اصل ماجرا این است که حضور ۳ اصلاح‌طلب در جمعی ۴۹ نفره، می‌تواند به نادیده گرفتن تقریبا مطلق این جریان در روند مصلحت‌شناسی تعبیر شود که البته این اختیار قانونی «نظام» است که تشخیص مصلحت‌اش را به جهانگیری و هاشمی‌طبا و بهزاد نبوی بسپارد یا قالیباف و میرسلیم و صفارهرندی. آنچه باید مورد توجه باشد این است که به هنگام پرداخت هزینه تشخیص نادرست مصلحت، این مردم‌اند که باید پای کار بیایند.
@kalemenews
🔴🔵 آن دست نامرئی با معده بزرگ...

✍️ #محمدمعینی:

🔺آن حال خوب بعد از اعلام پیروزی روحانی در انتخابات انگار مال صد سال قبل است؛ حالا حال ما یک طورهایی خوب نیست انگار، اصلا! روحانی ِ ما بر کسی پیروز شد که مهمات خود را علیه ما و روحانی ِ ما، ناجوانمردانه، از سخنان عالی‌ترین مقام کشور قرض گرفته بود؛ ناگهان از چیزی به اسم «سند ۲۰۳۰». روحانی ِ ما بر کسی پیروز شد که نماد جریانی بود که بی‌دوپینگ شورای نگهبان، راهی فراخ و هموار به رای مردم و نهادهای انتخابی ندارد.

🔺روحانی ِ ما بر جریانی پیروز شد که برای خسارت حقوق‌های نجومی خیلی نعره زد و ناله کرد، از همان حلقوم و چشم‌هایی که از ۸۴ تا به ۹۲، خشکِ خشک ِ خشک بود ... این‌ها و خیلی بیشتر از این‌ها بود که خوشحالی‌مان را اصیل کرده بود فردای روز انتخابات ۲۹ اردیبهشت و اعلام نتیجه.

🔺اما بعدتر، خبرهای انرژی و امیدسوز رسید. ما – نمی‌دانم کی – عهد کرده بودیم با خودمان که اصلاح‌طلبان را تمیزتر تلقی کنیم؛ لااقل از این رو که دولت ِ باتفنگ را پشت سر خودشان ندارند.

🔺بانک مرکزی دولت تدبیر و امید ما، بانک مهراقتصاد را (بانک بسیج را) بی‌آنکه مجوز داشته باشد، شبی، به اشارتی لابد، هُل داد داخل لیست بانک‌های مجاز (و نوشت: «متقاضی مجوز» و نگفت وقتی هنوز مجوزش را ندارد، چرا توی لیست مجوزدارها اسمش رد شده؟!)؛ با خود پرسیدیم اراده برای مبارزه با فساد و بلعیدن رانت‌ها، شاخ و دم دارد؟ غریبه و آشنا دارد؟ ژن خوب» پسر عارف، لیدر اصلاح‌طلبان مجلس، حال‌مان را بدفُرم به هم ریخت و این انگار شروعی تازه بود. بعد خبرهای کابینه رسید.

📌 بعد خبر رسید در کشوری هستیم که پیرمرد ۸۰ ساله برای خانه‌ای خالی از مامور و محاکمه، اعتصاب غذا می‌کند و کسی نمی‌فهمد عرش ربوبی آیا بر این روزگارِ عدالت در سرزمین منادی نجات اسلام و بشریت، لرزید یا نلرزید.

🔺از کابینه شنیدیم؛ «خواستم و نشد ولی زیر فشار نبودم»، هیچ زنی نیست در منظومه وزرا، کابینه جوان‌تر نشد، جوان‌ترین اما زیر تیغ اتهام بازجوییِ خشن بود، قحط‌‌الرجال مطلق! با این اوضاع ورزش و امور جوانان، هیچ کس، هیچ کس، هیچ کس، در مخالفت با وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان در مجلس حرف نزد، بی‌طرف رای نیاورد چون قول‌های الکی نداد، نماینده انگشت‌به‌جهان گشوده‌ی ارومیه گلابی خورد و گفت که وزیر جوان، با ولی‌فقیه نیست و وزیر جوان «مکدر» شد. نماینده خرمشهر (که انگار اسم این شهر همه خاطره است) فحش داد به ظریف و رحمانی‌فضلی بیشتر از ظریف رای آورد. مخالف‌خوانی با برخی، خیلی نمایشی بود. یک نماینده را حین گرفتن عکس از برگه رای به وزرا، عکاسی، شکار کرد؛ عکس می‌گرفت که سهم بخواهد از وزیری که به او رای داده؟! نماینده‌ای که وزیر باکفایت به رییس‌جمهور معرفی کرده بود (نماینده یزد بود)، خود در مخالفت با او حرف زد! روحانی از انتخاب می‌گوید و خودش معاون‌اش را اجبار به چادر می‌کند. سعید حجاریان درست گفته انگار؛ کف‌گیر به ته دیگ خورده. آقازاده‌های سخنگوی ستاد روحانی، سر از هیئت مدیره شرکت‌های کاغذی درآورده‌اند در حالی که باباجان ناراحت شده و تشر زده به‌شان. روحانی کسی را رییس دفتر کرده که حین ماموریت دولتی، کار حزبی خودش را می‌کرد. معاون اقتصادی برای خودش ساخته وقتی وزیر اقتصاد دارد.

📌 خاتمی ممنوع است، میرحسین که ۲۰ سال گوشه‌ و خوش‌نشینی را کنار گذاشت تا جلوی ویرانی میوه بصیرت حضرات را بگیرد، در حصر است، حتی تابلوهای نقاشی‌اش را به حصر برده‌اند مبادا ترس‌شان از او، بیشتر از آنی که هست بشود ... یک ناراستی، یک فساد وسیع، یک طبقه با معده بسیار بزرگ از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، یک دست نامرئی که مهره‌ها را خلق و جابجا می‌کند و برایشان مهم نیست «امید» که از دل مردم رفت، فردا هر مخالف‌خوان ِ گرگی می‌تواند برود توی پوستین بره و مردم را بفریبد که «من از این‌ها نیستم. من پاکم. آدم‌های من پاکند» و در دلش سفره چرمین پهن کند برای مردم و برای ثروت و آبروی مردم آنچنان که ۱۲ سال قبل، چنین شد و همه باختیم.
@kaleme
🔴 فرمانده بسیج و مستضعف فکری

✍️ #محمدمعینی:

🔺سردار نقدی (رییس قبلی سازمان بسیج مستضعفین) ۱۳ اردیبهشت ۹۱ گفته بود: «باید در هر نماز دعا کنیم که تحریم‌ها روز به روز عمیق‌تر شوند چراکه هرگاه علیه کشور ما تحریمی شده است ما پیشرفت کرده‌ایم»، ۲ خرداد سال بعدش گفت: «تشدید تحریم‌ها محصول خیانت‌ها و فتنه سال ۸۸ است» و ۸ بهمن ۹۴ هم فرمود: «رفع تحریم‌ها در واقع شکست آمریکا بود.»
او یک‌بار هم گفته بود: «اگر بازیکنان فوتبال نماز شب بخوانند، برزیل را هم شکست می‌دهیم.»

🔺او حالا معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه است.

🔺حالا، ۴ روز قبل، فرمانده این روزهای بسیج مستضعفین، سردار غیب‌پرور، گفته است: «هرکسی با رهبر نیست با شمری که روی سینه امام حسین(ع) نشسته، فرقی نمی‌کند.»
این اظهارات او با واکنش‌های منتقدانه بسیاری مواجه شد.

🔺با این حال و گذشته از اینکه این جریان، در بازسازی تاریخ، به خصوص تاریخ صدر اسلام، همیشه خود را در سمت «درست»، «به‌حق» و «مظلوم» داستان می‌نشاند، آنچه در این بین – با توجه به اظهارات مورد اشاره سردار نقدی نیز – باید مورد توجه قرار گیرد این است که «فرماندهی بسیج مستضعفین»، نباید به «مستضعف فکری» تلقی کردن مخاطبان منجر شود.

@kaleme
🔶 بختکی که روی سینه حدادعادل و شرکایش باقی خواهد ماند

✍️ #محمدمعینی:

🔺مجری از حدادعادل پرسیده که «فکر می‌کردید آقای احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری ثبت نام کنند؟» و جواب شنیده: «من درباره آقای احمدی‌نژاد تعبیری دارم که آن پاسخ همه سوالات شما است. من می‌گویم آقای احمدی‌نژاد یک رایانه‌ای است که ما نرم‌افزارش را نداریم و نمی‌توان پیش‌بینی کرد چه اتفاقی رخ می‌دهد.»

🔺این اظهار نظر جناب حدادعادل با واکنش‌های بسیاری همراه بوده. شاید از جمله جالب توجه‌ترین‌شان، این توییت حسام‌الدین آشنا (مشاور رییس‌جمهوری) باشد که نوشت: «هشدار: اگر کار با رایانه را بلد نیستید یا نرم‌افزار رایانه‌ای را نمی‌شناسید لطفا از روشن کردن و دستکاری آن در مدت ۸ سال خودداری فرمایید.»!

🔺اصل ماجرا این است که پدیده «محمود احمدی‌نژاد» عین بختک، همواره روی سینه «اصولگرایان» باقی خواهد بود و با تجاهل‌هایی از این دست، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت. اصولگرایان سرمست و لایعقل از بیرون راندن اصلاح‌طلبان از قوه مجریه، سال‌ها چشم بر دروغ و تخلفات و خیره‌سری‌های احمدی‌نژاد بستند تا جان و مال و آبروی ایران و ایرانی طعمه اوهام او و باند مخوف‌اش شود با خسارت‌هایی که هنوز تبدیل به «عدد و رقم» نشده است. احمدی‌نژاد حتی اگر به تعبیر حدادعادل، رایانه باشد – و نه دوک‌نخ‌ریسی با عملکرد معکوس – اشکال اصولگرایان در ناآگاهی از نرم‌افزار او نبود و نیست؛ اشکال کار همیشگی اصولگرایان این است که گمان می‌کنند دیرفهمی‌شان (و حتی نفهمی‌شان)، همیشه جبران‌شدنی است و از همین رو، حتی خیال خالی کردن آرام ِ عرصه زمامداری بر مردم را نیز نمی‌پرورند.

@kaleme
♦️ اختلاف سلیقه نگهبان و موردِ نگهبانی

🔸آیت‌الله احمد جنتی (هم دبیر شورای نگهبان - دلیل تشکیل این شورا از جمله پاسداری‏ از قانون‏ اساسی - و هم رییس مجلس خبرگان رهبری):
مجلس خبرگان باید مرتباً همراه رهبری حرکت کند تا مواضع ایشان تثبیت شود. (۲۸ شهریور ۹۶)

🔸خود قانون اساسی ِ خودِ جمهوری اسلامی ایران:
اصل‏ یکصد و یازدهم: هر گاه‏ رهبر از انجام‏ وظایف‏ قانونی‏ خود ناتوان‏ شود یا فاقد یکی‏ از شرایط مذکور در اصول‏ پنجم‏ و یکصد و نهم‏ گردد، یا معلوم‏ شود از آغاز فاقد بعضی‏ از شرایط بوده‏ است‏، از مقام‏ خود بر کنار خواهد شد. تشخیص‏ این‏ امر به‏ عهده‏ خبرگان‏ مذکور در اصل‏ یکصد و هشتم‏ می‏‌باشد. (از ۲۸ سال قبل به این‌ور)/ #محمدمعینی
@kaleme
🔴🔵 سازمان ملل را رها کنید؛ انقلاب با این مجلس خبرگان در خطر است

✍️ #محمدمعینی:

🔺شورای نگهبان را برای پاسداری از قانون اساسی بنا نهادند؛ «وای به روزی که بگندد نمک» نیست که دبیر چنین شورایی به رغم صراحت اصل ۱۱۱ قانون اساسی که اختیار عزل رهبر را به مجلس خبرگان داده (و این یعنی فرادست است و حق اعمال قدرت دارد)، در جایگاه دبیر شورای نگهبان و رییس مجلس خبرگان، به طور علنی و بی‌پروا، بر پایین‌دست بودن مجلس خبرگان صحه می‌گذارد و اعلام می‌کند که «مجلس خبرگان باید مرتباً همراه رهبری حرکت کند تا مواضع ایشان تثبیت شود»؟

🔺روی صحبت این بحث، نقد «جریان» است و نه فرد؛ جریانی که میثاق ملی کشور – قانون اساسی – را با همه عیب و ایرادهایی که می‌تواند داشته باشد، تعبیری وارونه می‌کند و شأن نهادی مبارک و فرادست (مجلس خبرگان) را تا حد تثبیت‌ و تاییدکننده پایین می‌کشد. بر روی این روش، آیا نمی‌توان سایه موروثی‌سازی نظام را دید؟ می‌دانیم بر اساس حقی قانونی، صلاحیت نمایندگان مجلس خبرگان، تک-تک توسط شورای نگهبانی تایید شده که اعضای فقیه آن را خود رهبری‌ منصوب می‌کنند و اعضای حقوق‌دان‌اش را رییس قوه‌قضاییه (باز منصوب رهبری) معرفی می‌کند که مجلس صرفا از بین آنها، اعضا را برمی‌گزیند. با این همه، وقتی همین قانون حق عزل رهبری را به مجلس خبرگان می‌دهد، این سوال باقی‌ست که بی‌پروایی در فرودست و تابع نشان‌دادن این مجلس، به چه منظور است؟ (تاکید می‌کنم این نقد «جریان»ی است که می‌تواند بدعتی برای همه اعصار پایه بگذارد؛ مستقل از افراد)

🔺برای یافتن این پاسخ باید به سابقه آیت‌الله جنتی رجوع کرد؟ به روزی که مرحوم امام خمینی بعد از به صلاح ندانستن ردصلاحیت خلخالی و سید ابوالفضل موسوی تبریزی برای انتخابات مجلس سوم، اعضای شورای نگهبان را به حضور نپذیرفت؟ به این‌که همزمان با ردصلاحیت‌های گسترده در اولین انتخابات مجلس بعد از فوت مرحوم امام خمینی، که حتی اعتراض‌‌های مرحوم حاج احمدآقای خمینی را هم برانگیخته بود، حکم امامت جمعه موقت تهران را هم گرفت که رفسنجانی از آن تعبیر به «نمک بر زخم آزرده‌خاطرها» کرده؟ به این‌که قبل از آخرین انتخابات مجلس خبرگان گفت: «هدف قدرت‌طلبان، ورود به خبرگان است … آنها قصد دارند با ورود به این نهاد برای آینده کشور برنامه‌های خود را پیش ببرند»؛ گو قرار است یا کسی وارد این مجلس نشود، یا اگر شد فقط برنامه‌های جناب جنتی را پیش ببرد!

🔺نباید قانون را بر خودشان منطبق کنند که؛ این به‌خدا خیلی خطر دارد. سخنرانی دیروز آیت‌الله جنتی که نشانه‌های «ساختن سرنوشت» برای سال‌‌های متمادی همه ما مردم دارد، شایسته‌تر است برای توجه و نقد تا خزعبلات ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل که اگر خیلی هنر کند بتواند دوره چهارساله ریاست‌جمهوری خودش را به آخر برساند.

📌 سرنوشت ما در مجلس خبرگان شکل می‌گیرد؛ در همین نزدیکی؛ این‌را متوجهیم اصلا؟

@kaleme
♦️«فتنه» حسین بن علی(ع)!

✍️ #محمدمعینی:

🔺معاویه نامه‌اى به حضور امام حسین علیه‌السلام ارسال کرد و در آن نوشت: «اما بعد، از شما گزارش‌هایى به من مى‌رسد که چنانچه درست باشد، هرگز سزاوار نیست به شما نسبت داده شود، و من تو را از این امر بر حذر مى‌دارم … بدان هر موقع که بر ضد من اقدام کنى، من نیز تو را انکار خواهم کرد و از هر راهى به من حمله آورید، از همان راه تو را هدف حمله خود قرار خواهم داد. از این رو از ایجاد اختلاف و آشوب در میان این امت بپرهیز … درباره خودت و دین و امت محمد صلی‌الله علیه و آله بیندیش و از فتنه‌ها اجتناب کن و به گفتار سفها و مردم جاهلى که فتنه و آشوب را دوست مى‌دارند گوش مدار.»

🔺امام در پاسخ نوشت: « … رفتارت آن چنان وحشیانه و ناهنجار است که گویى اصلا از این امت نیستى و این امت را با تو ربطى نیست … آگاه باش که کشانیدن این مردم به فتنه و فساد، خود بزرگترین گناه و سرپیچى از اوامر الهى است و من فتنه‌اى را بزرگتر از این که تو بر این مردم حکومت کنى نمى‌بینم و بزرگترین وظیفه‌اى که در برابر دین و امت محمد صلی‌الله علیه و آله دارم این است که کار تو را آشکار کنم. پس اگر چنین کردم نزدیکى به خداست و اگر قصور کنم، از کوتاهى و قصور خود در پیشگاه الهى استغفار، و استمداد مى‌کنم که مرا ارشاد و رهبرى فرماید تا در کار و مهم خود موفق گردم.»
@kaleme
🔴 مصلحت، آنگاه جنایت

✍🏻 #محمدمعینی

🔹میانه‌ی شهریور سال 52 (45 سال قبل)، نوزده روز بعد از آنکه «آلنده» (رئیس‌جمهوری منتخب شیلی)، «پینوشه» را فرمانده ارتش کرد، ساختمان ریاست‌جمهوری بمباران شد. ارتش علیه دولت کودتا کرده بود. 

🔹رئیس‌جمهوری کشته شد. بعد از آن موج بازداشت، شکنجه و اعدام گسترده هواداران دولتِ ساقط‌‌شده و چپ‌گرای شیلی آغاز شد. آمریکا از این کودتا حمایت کرد چون علیه نفوذ کمونیستم در آمریکای جنوبی بود. ریچارد نیکسون (رئیس‌جمهوری وقت آمریکا) نگران بازتولید یک کوبای دیگر بود. حمایت جدی از پینوشه را مارگارت تاچر (نخست‌وزیر وقت انگلستان) نیز ادامه داد.

🔹دوباره «مصلحت» به کار توجیه «جنایت» آمده بود. چند ماه بعد، اوایل سال ۱۹۷۴، اسقف لوتری (هلموت فرنز) و همتای کاتولیک او (اسقف انریکه آلوی‌پر)، با پینوشه (رهبر کودتا و شیلی) در دفتر کارش ملاقات کردند. آنها  رؤسای «کميته صلح» بودند؛ همان سازمانی که چندین گروه مذهبی مهم شیلی برای حفاظت از قربانیان دیکتاتوری تأسیس کرده بودند و پینوشه قرار بود درش را به زودی تخته کند.

🔹برای اینکه مبادا رئیس جمهور مستبد، که از همان موقع انفجارهای ناگهانی خشم‌اش زبانزد شده بود، از کوره در برود، دو اسقف تصمیم گرفته بودند از كلمة «شکنجه» استفاده نکنند بلکه واژه «presiones fisica» را به کار ببرند: که یعنی فشار جسمی به زندانیان سیاسی. در عین حال وقتی فرنز و آلوی‌پر تلاش کردند در لفافه توضیح بدهند که دنبال چه هستند، پینوشه حرف آنان  را قطع کرد و گفت: «وقتی از «فشار جسمی» حرف می‌زنید، منظورتان «شکنجه» است؟» 

🔹بعد از اینکه فرنز و آلوی‌یر حرف‌اش را تأیید کردند، تا پایان شرح شکایات‌شان، پینوشه دیگر حرف آنها را قطع نکرد؛ آرام به خواسته آنها برای پایان دادن به این رفتارها گوش کرد. بعد نوبت پینوشه بود که حرف بزند؛ «ببینید، شما کشیش هستید و در کلیسا کار می‌کنید. می‌توانید از نعمت شفقت و خیرخواهی بهره‌مند باشید ولی من یک سربازم و به عنوان رئیس کشور، در مقابل کل ملت شیلی مسئولیت دارم. 

🔹طاعون کمونیسم این ملت را تار و مار کرده است. به همین خاطر باید ریشه کمونیسم را بکنم. خطرناک‌ترین کمونیست‌ها تندروهای «میر» (جنبش انقلابی چپ) هستند. اینها را باید شکنجه کرد وگرنه چهچهه نمی‌زنند، متوجه منظورم که هستید. شکنجه برای ریشه کن کردن کمونیسم لازم است. از سر خیرخواهی برای میهن.» (ر.ک: کتاب «شکستن طلسم وحشت» | نشر کرگدن)

🔹پینوشه یک روز قبل از سی‌وسومین سالگرد کودتایش (شهریور  1385) در سن ۹۱ سالگی مُرد؛ بدون آنکه محاکمه شود.

@kaleme