سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.2K subscribers
5.53K photos
2.08K videos
159 files
8.02K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴سردار سلامی با چه كساني مشورت مي كند

✍🏻#سهند_ایرانمهر

🔹آنچنان که خبرگزاری فارس گزارش کرده است، سردار سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شنبه گذشته در سخنانی گفته است که :"آمریکا مانند برج‌های تجارت جهانی است که با تحمل ضربه‌ای ناگهان فرو می ریزند". وی افزوده است: «ما در جنگ اطلاعاتی قادر به شکست دشمن هستیم و اینکه اراده دشمن برای به کارگیری قدرت را سلب کنیم، به مفهوم خلع سلاح دشمن است».

🔹من نمی دانم فردی چون سردار سلامی حسب موقعیت بسیار مهمی که دارد با چه کسانی مشورت می کند و با چه پیش فرض هایی این سخن را ایراد کرده است به این نکته نیز اشراف دارم که این مثال ناظر به نشان دادن ضعف آمریکاست اما می دانم که کلید واژه " برج تجارت جهانی" برای افکار عمومی جهان و امریکا معنایی متفاوت با این اظهارات خواهد داشت و وقتی یک چهره نظامی در خاورمیانه آن را در گزاره ای که حاوی تهدید آمریکاست به کار می برد، خواسته یا ناخواسته اذهان را به سمت و سویی مشخص سوق می دهد.

🔹اصرار در یک کاسه کردن ماهیت ایران و القاعده و صدام همان چیزی است که درست یا نادرست، از سوی گروه "ب" کاخ سفید دنبال می شود و در این روزها برای تندروهایی چون بولتون و پمپئو از یک سو و بی بی و ملک سلمان از سوی دیگر، چه چیزی بهتر از این که فرمانده نهادی که آمریکا پیشتر آن را "تروریستی" خوانده است از "ضربه"،"دشمنی با آمریکا" و "برج تجارت جهانی" سخن بگوید!

🔹عربستان که خود از جمله متهمان مشارکت در حادثه تروریستی 11 سپتامبر است تا پیش از به قدرت رسیدن ترامپ همواره در هراس طرح دخالت عواملی چون بندر بن سلطان در آن حادثه تروریستی بود و هنوز از زیر فشارافکار عمومی برای منتشر نشدن 22 صفحه گزارش آن پرونده رهایی نیافته است. حالا اما از العربیه تا شرق الاوسط این اظهارات سردار سلامی را برجسته میکنند و عبارت" برج های تجارت جهانی" را مورد التفات خاص خبری و رسانه ای قرار می دهند تا تیر زهراگینی که به سوی آنان روانه بود کمانه کند و متوجه رقیب منطقه ای آنان شود.

🔹فراموش نکنیم که یک سوی بحران اخیر ، به جز حاکمیت و بهره ها یا خسارت هایی که جنگ برای آن دارد، "مردم " اند. مردم در هیچ حالت از جنگ منتفع نمی شوند و مشکلات آنها پیش از بروز جنگ ها آغاز می شود بنابراین حتا اگر "جنگ" یک حربه تبلیغاتی و روانی باشد ، مردم از ان زیان می بینند چه رسد به اینکه محمل چنین جنگی اتهام ناروای دخالت در حادثه ترویستی 11 سپتامبر باشد یا عبارتی نادرست ذهن ها را به جای مسببین اصلی ان در عربستان متوجه مردم ایران کند و نیت های منفی را متوجه آنان کند.

🔹پذیرفتن این واقعیت تلخ این الزام را برای مقامات کشوری و لشگری ایجاد میکند که در بحبوحه هیجانات یا سخنانی که در شرایط اینچنینی مطرح میکنند ظرافت ها و باریک اندیشی ها را نیز در نظر بگیرند تا آنچه در نگاه اول سخنی علیه دشمن است به بستری مناسب در جهت تقویت موضع آن و به خطر افتادن منافع ملی منجر نشود.


@Kaleme
🔴 از بوئینگ اوکراینی تا انفجار نيروگاه چرنوبيل

✍️ #سهند_ایرانمهر:

🔸در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ رآکتوری هسته‌ای در نیروگاه چرنوبیل ( شمال اوکراین) منفجر شد و در پی آن مواد رادیواکتیو با اثرات مخرب زیست محیطی مناطق گسترده ای از شوروی (و بنابر محاسبه ای دقیق تر جهان) را تحت الشعاع قرار داد. بر اثر این حادثه که همه آن ظرف 90ثانیه رخ داد، هزاران تن کشته شدند و طی سالیان بعد ازاین فاجعه، همین مقدار به انواع سرطان مبتلا شدند.

🔸برداشت علم از چرنوبیل یک چیز است اما آنچه جامعه شناسی یا سیاست و یا حتا اخلاق از چرنوبیل برداشت میکند مساله ای به مراتب مهم تر است. چرنوبیل باانفجار شروع شد اما با دروغ ادامه یافت. این دروغ بیش از هرچیز در نگاه تصمیم گیران وقت روسیه ریشه داشت. آنها تا مدتها از بیان واقعیت تلخ ابا میکردند. توجیه شان هم ساده بود:« امپریالیسم از این صداقت سوء استفاده خواهد کرد». نتیجه اینکه تاسیساتی که ادعا می شد برای دفاع از مردم شوروی است حالا به ضد خود تبدیل شده بود و مردم بی خبر می مردند تا "دشمن"ی که کمر به قتل آنها بسته بود، متوجه نشود!...

@Kaleme
🔴 بدون دستور اعلی حضرت جایی نمی‌رفتند

✍️ #سهند_ایرانمهر:

🔸من هیچ علاقه‌ای به مجالست نظامیان در سازمان برنامه نداشتم. گاهی می‌نشستم، بسیار مؤدب، گوش می‌کردم، تا مسایل را مطرح کنند. آنها بدون دستور اعليحضرت جایی نمی‌رفتند. اعلیحضرت دستور می‌داد نظامیها بیایند سازمان برنامه. گوش تا گوش می نشستند. خاتم می‌آمد، مین‌باشیان، خود وزیر جنگ، و دیگران. ضبط صوت می گذاشتند آنجا که حرف ها ضبط بشود. من هم ساکت گوش می‌کردم. افرادی که لازم بود آنجا بودند و یادداشت می کردند.

🔸می‌گفتند این برنامه‌ها وجود دارد، این چیزها را اعلیحضرت خواسته‌اند، این چیزها لازم است. مثلا می‌گفتم شما این تقاضائی را که کردید برای این تعداد فرودگاه، که مخارج آن خیلی از آنچه معمولا برای چنین طرح ها در نظر گرفته می شود تجاوز می‌کند، ممکن است توضیح بفرمائید؟

🔸خاتم، مثلا، می‌گفت:« آقا» به من گفته‌اند، یعنی شاه، تعداد ۲۵۰ طياره F14 قرار داد بسته شده و قرار است تا فلان وقت وارد شوند، شما خیال می‌کنید بنده اینها را می‌توانم از سقف خانه‌ام بپرانم. این تعداد هواپیما لازم است و آنها وقتی می‌رسند فرودگاه ها باید آماده باشند. می‌گفتیم که این مسائلی است که باید رسیدگی بشود. میگفتند به همین دلیل هم ما آمدیم که شما رسیدگی بکنید. اما این دستور را به ما ابلاغ می‌کردند، و تقریبا آن دستورات همگی بدون بحث‌اجراء می‌شد.

🔸چیزهای دیگر هم بود. مثلا یکی از طرح های بزرگی که اول که آمدم سازمان برنامه مطرح بود، طرح مخابرات میکروویو (microwave) کشور بود. پیشنهادی آمده بود که شدیدا آقای اسدالله علم دنبالش بود. رسیدگی کرده بودیم دیده بودیم که هزینه مثلا یک واحد میکروویو پیشنهادی برای ایران در مقایسه با رقم های ممالک دیگر، اگر در کشورهای دیگر بوده ۱۰۰ دلار مال ما یکهو بود ۲۵۰ دلار. دکتر مقدم به من فریاد می‌کرد:« آقا این یک چیزی است که من نمی‌توانم بپذیرم». من بهش گفتم شما هیچ لزومی ندارد این را بپذیرید. هیچ کس به شما نداده که این را بپذیرید، دستور بدهید طرح را بیاورند اینجا.

🔸طرح را آوردند و برای من توضیحات دادند و من هم فهمیدم، دیدم که او چه می‌گوید. فوری یک گزارش شرفْ عرضی به اعليحضرت تهیه کردم و تقاضا کردم که اجازه فرمایند اجرای این طرح را به وزارت دربار انتقال دهم.

🔸اجرای طرح و تمام امضاءها راجع به پرداخت ها را وزارت دربار می‌کرد. به هیچ وجه من دیگر دخالت نکردم. چاره ای نداشتم. ممکن است این نوعی گریز از روبرو شدن با اصل مطلب بود، ولی در آن هیچ چاره ای نبود چون ما حاضر به قبول مسئولیت نبودیم و زور سیاسی کافی برای جلوگیری از آن را هم نداشتیم. ببینید، نمی توانستم هیچ چیز را تغییر بدهم. ولی تنها راهی که داشتم این بود که بگذارم خودشان عمل کنند، به مسئولیت خودشان، مثل نظامی ها.

🔸خداداد فرمانفرمائیان اقتصاددان و رئیس بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه

@Kaleme
🔴 جوکر، زنگ ها برای که به صدا در میایند؟

✍️ #سهند_ایرانمهر:

🔸برخی از فیلم‌هایی را که امسال، شانس اسکاردارند، دیده ام. به نظرم،از نظر داستان و عمق،دو فیلم"داستان ازدواج" و"جوکر"قابل اعتناترند. اولی از نظر کشاکش هایی که میان انسان و دیگری، اتفاق می‌افتد و دومی از نظر چالش میان فرد و اجتماع، اما در اینجا قصددارم کمی در مورد جوکر بنویسم.

🔸شخصیت شرور جوکر ملهم از شخصیت "جوئین پلین" در رمان ویکتور هوگو(مردی که میخندد) است. رمان‌های ویکتور هوگو عموما مضمونی اجتماعی دارند و بر دردهای جامعه‌ای ‌پرتنش و مشحون از نابرابری، انگشت می‌گذارند اما جوکرهایی که تاکنون در فیلم‌ها دیده‌ایم، بیشتر، افرادی نابهنجار و بی هدف با رفتاری توام با شرارت و آشوبگری بوده‌اند که گویی، صنعت سینما با ساخت آن، تنها به دنبال پرکردن اوقات فراغت و افزودن به کیسه سود خود بوده است. پیداست که توجه به این جوکر صرفا از سرکنجکاوی است و قهرمانی که او را ناکام می‌گذارد اسطوره ای جذاب چون: بتمن.

🔸فیلم جوکر، ساخته"تاد فیلیپس" اما روایتی واقع گرایانه از رجوع به همان جوکر اصیلی است که ویکتور هوگو آفرید. این جوکر هم همچون "جوئین پلین"گمان انتساب به پدری سرمایه دار دارد و از او آزار دیده است . این کودک، تنها در جامعه ای لجام گسیخته هدف انواع آسیب هاست. این جوکر، ذاتا شریر نیست، شرارت او ریشه اجتماعی دارد. او علت آشوب نیست بلکه معلول نابرابری و ظلمی است که سایه خود را بر جامعه انداخته است. نخبگان او را نمی‌فهمند، عشق و بهره مندی تنها در خیال و توهم‌اش قابل تصور است و توضیح دلایل شرور شدن او به قدری منصفانه و تبارشناسانه است که بیننده، کاملا او را درک می‌کند و آنچنانکه هوگو گفته بود :"در رمان مردی که میخندد از رمان سواستفاده کردم و حماسه ساختم"، اینجا هم بیننده ،آشوب جوکر را حماسه ای زیبا می‌بیند.

🔸جوکر در فیلم‌های قبلی متحدانی شرور همچون پنگوئن،لیگ بی عدالتی و مرد دو چهره را درکنار دارد. جوکر فیلم تاد فیلیپس اما تنهاست، هیچ هم‌دستی ندارد بلکه همراهان او در انتهای فیلم زجر کشیده‌هایی همچون خود او هستند. اگر جوکر در برخی روایت‌ها، عاشق روانشناسی به نام "هارلی کوئین" می‌شود و همراهی او را دارد ،در فیلم جدید ،روانشناسی دارد که به او یادآوری می‌کند؛ بودجه دولتی حمایت از افراد بی بضاعت و مددجو -بخاطر سیستم ناسالم اقتصادی مبتنی بر ایجاد شکاف طبقاتی -دیگر امکان حمایت از او و تامین دارو را هم ندارد. این فیلم به خوبی به ما نشان می‌دهد که زیان نهایی ندیدن بی‌بضاعتان و دنبال کردن سود گزاف توسط اقلیتی خاص، سرانجام به کجا می‌انجامد.

🔸جوکری که واکین فینیکس به زیبایی نقش او را ایفا می‌کند یک شهروند فراموش شده است. نقطه مقابل او "بتمن" خوش پوش و خوش اندام نیست، نظامی آکنده از فساد و نابرابری است که در ورای زرورق چشم نواز خود، زشتی‌ها و بی اخلاقی‌ها را پنهان کرده است. در جامعه‌ای که چنین سیستمی بر آن مستولی است. "دیگری"، دیده نمی‌شود. "دیگری" هیچ تریبون و ملجایی برای دفاع از خود یا بیان دردهای خود ندارد. رسانه از او تنها به عنوان ابزار استفاده و در عمل، تحقیرش می‌کند. او در هیچ جای برنامه ‌های تامینی و حمایتی، حساب نمی‌‌شود. واقعیت ،از او پنهان می‌شود. قانون تنها او را رصد و مجازات می‌کند و قدرت با ابزار قراردادن قانون او را ضعیف و بی خطر تلقی می‌کند. نتیجه این همه ندیدن، برآشفتن این انسان لبریز از درد و ناگزیر از شورش است.

🔸شورش و طغیان، انتخاب اولیه او نیست راه حلی هم که او به آن روی می‌آورد هم، دردی را دوا نمی‌کند اما وقتی صدایش شنیده نمی‌شود عملا راهی جز ویران کردن خود و دیگری ، خانواده و اجتماع پیش پای او گذاشته نمی‌شود. فیلم سینمایی جوکر 2019 در زمانه ای ساخته شده است که بشر در اغلب نقاط جهان از نظریه ها و جریان های سیاسی و فکری سودی نبرده است و گلوبالیسم، حوزه این بی عدالتی را -با شدت و ضعف - جهانی کرده است. این فیلم نه فقط انتقاد به نظام نابرابر سرمایه داری که بالمآل قابل اطلاق به همه نظام های ناعادلانه ای است که با نام های غلط انداز چپ و راست، چنان در مونوپول و انحصار سیستماتیک خود غرق شده اند که انسان، که شهروند، که دیگری را از یاد برده اند. فیلم جدید جوکر، صدایی گوشخراش و به شدت هشدار آمیز به آینده تاریک نظمی است که سیاستمداران و تصمیم گیران جهان در توهم استمرار آن بسر می‌برند.

@Kaleme
🔴 از این سموم که برطرف بوستان بگذشت/ عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی

✍️ #سهند_ایرانمهر:

🔸سه نفرسفیدپوش، سلحشوران با ابهتی که گویی بر قله یاس و تنهایی با رقص و شادمانی، ابهت عفریت کرونا را به سخره گرفته اند. بیماری که آن گوشه نیم خیز شده است و علامت "ما پیروزیم" را نشان مان میدهد و آن دیگری که این صحنه را ثبت میکند. پیامی از جایی که ما از آنجا در هراسیم و بیخبر و حالا لشگری کم عِده و عُده که نومیدانه در انتظار خبری از آنها بوده ایم پیامی تا این حد واضح برای ما می فرستد. نویدی روشن از جایی تاریک که حالا صدایی به ما می گوید:"نترسید نترسید/ ما همه باهم هستیم".
سواری از دل غبار به سمت مان می آید که بگوید "پیروزی دور نیست" پیامی که انگاری برف نومیدی و هراس را برای مان آب میکند.

🔸این عکس خود زندگی است. پرچم فتح امید و است که دیری است در قاب چشمان مان ننشسته است.تمثالی که قدرت انسان و فضیلت‌های انسانیت را در کادر متواضعش‌به خوبی نشان میدهد. این‌عکس می تواند در تاریخ و برای آیندگان، یک نسل را در یکی از بزرگترین بحرانها و‌مظلومانه ‌ترین‌موقعیت‌هایش توصیف‌کند.

🔸باید خسته‌نباشید گفت به آنانی که نه تنها به دل فاجعه زدند که اینطور ایثارگرانه به بیماران مبتلا به کرونا روحیه‌ می‌دهند. این عکس حال ما را خوب می‌کنه. این عکس ثابت میکند که اگر فکر هم‌ باشیم اگر وسط بزرگترین بحران‌ها، مسئولیت نشناسی و پنهانکاری‌ها، باهم باشیم و قدرت باهم‌بودن و عشق به یکدیگر را در خودمان تجدید کنیم هیچ چیز قادر به شکست دادنمان نیست.

🔸هموطنانی که بخاطر ما‌ در بیمارستان مسیح دانشوری و‌دیگر قرنطینه‌ها زحمت می‌کشید، یادتان هستیم و به وجودتان افتخار می‌کنیم.

@Kaleme
🔴 به سخنی که هرگز زاده‌ نشد

✍️ #سهند_ایرانمهر:

🔸مرتضی جابریان این عکس را از چهره‌ یک‌پزشک‌انداخته است. دکتر نیلوفر نیسی. ماسک صورتی که او‌به شکل مداوم بر صورت داشته است، چهره او‌ را دگرگون کرده است.

🔸چشم‌ها به دوربین خیره‌اند. دهان نیمه‌باز، گویی سخنی در میانه‌ راه، دلمه بسته و از طنین خود بر تار حنجره، دست شسته.

🔸چند هفته پیش، دغدغه‌های آدمی در گیتی چه بود؟ اکنون چون کنگ خواب‌دیده مبهوت چه؟ نگاه‌ها چقدر سنگین‌تر شده‌اند، حرف‌ها چقدر عقیم‌تر، باد شوم‌آفت که بر ریه‌ها وزیده، اندام‌ها همه از وظیفه شان خالی می‌کنند. شانه‌ها دیگر شانه‌ای را گردن نمی‌گیرند، دستها از دست دیگری عاصی‌اند، صورت‌ها هم و حالا دیگر بار حرف را هم انگار چشم‌ها می‌کشند. طبیب همچنان به ما زل زده است، آن‌سخن چیست که نازاده، با این‌ چهره تکیده و گرده تسمه کشیده، صدگونه سخن گفته؟!

🔸نگاهت را از ما برگیر، تویی که بر تیغ‌زار درد، سماع می‌کنی ما پای هروله در قیامت داریم،
وْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ
پس زمانى كه آن صداى هولناك در آيد. روزى كه انسان از برادرش بگريزد و از مادر و پدرش و همسر و فرزندانش. در آن روز براى هر يك از آنان كار و گرفتارى است كه او را (از پرداختن به كار ديگران) بازدارد.

🔸نگاه طبیب، تمامی ندارد، رد بلا بر صورتش طعنه تیرآوران‌را ماند، چه می‌گوید؟! این‌سخن را چگونه می‌توان‌دریافت، چه کسی خواهد‌ دریافت، جز بیمار که هجای درد را می‌داند، تیزی نیزک سرفه بر سینه را می‌شناسد و در مکث خست‌بار تنفس، دل به کجاوه خسته و‌لنگ لنگان طبیب می‌بندد؟!

ای نازنین طبیب ز دردت‌گداختم
پیش آ،‌که نالهٔ من بیمار نازک است
بیدل دهلوی

@Kaleme
🔵 خداحافظ فردوسی آواز

✍️ #سهند_ایرانمهر:

روزگار ما، روزگار رفتن‌ها شده است و شجریان هم امروز رفت. صدای او با ماست، با ما خواهد ماند، اما آنچه این رفتن را تلخ کرده این است که ما بی‌صدایان‌ِ خسته از جور صیاد و گرفتار دام بلا، صدایی را از دست داده‌‌ایم.

در زمانه‌‌هایی که طرح خاموشی بر طرح لب‌ها بود، حنجره او ترجمان ما بود. در امید و عشق و حزن‌ و تنهایی. او این صدا را تنها به زیور تحریر و‌ لحن و موسیقی نمی‌آراست بلکه هنرش آن بود که آنها را از باغستان به میراث‌رسیده این‌ ملت می‌چید، از سرشاخه‌های درختانی که سعدی و‌حافظ و مولانا و‌عطار و بزرگانی دیگر، کاشته بودند. وقتی این صدا از آن میراث فراموش شده به ما پراکندگانِ پریشان احوال‌می‌رسید یادمان می‌انداخت که در این‌دامگه‌ تنها نیفتاده‌ایم، این‌دردها، این‌زخم‌ها، تاول تطاول‌ها و آبله‌ی ‌پاها، همه و همه بر اندام تاریخ این مملکت، ناسور و کهنه و‌تجربه شده است و جز عشق، جز صلای دوباره همه خصلت‌های انسانیِ این‌تمدن و‌فرهنگ و‌ تقلا برای خواندن بلبل و خلاصی از زغن، چاره‌ای نیست. او بود که شعری را از بوستان می‌چید که یادمان می‌انداخت آنچه غنچه روح ما را از غارت تازیان و مغولان و تتاران تاکنون نگاه داشته و خواهد داشت جز خرد و‌عشق نخواهد بود.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/07/18/klm-282594/

@Kaleme
🔴 قصه پرغصه عباس میرزا

✍️ #سهند_ایرانمهر:

امروز سالگرد درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد فتحعلی شاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسله ی اصلاحات و متجددین می نامند . مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی،و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته اند.

موریس دوکوتز ،سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانی ها می دهد و در این راه گاه از حدود ادب نیز پا فراتر میگذارد وقتی به عباس میرزا می رسد چنین می نویسد:

«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آیینة ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/08/03/klm-282942/

@Kaleme
🔴 رابط اسرائیلی، فردی حساب پس‌داده و مورد وثوق است

✍️ #سهند_ایرانمهر:

در این‌سالها نیروگاه هسته‌ای نطنز و تاسیسات یا چهره‌های علمی یا نظامی ایران‌ درنهایت دقت،‌ توسط اسراییل هدف قرار گرفته‌اند. رابط اسراییلی همه این‌ موارد، با گراهای دقیقش، یقینا سه تیغ‌و‌کراواتی نیست، فرد‌معتمد نه منتقد مجازی است نه روزنامه‌نگاری که متهمش میکنند به سیاه‌نمایی و نه فعال مدنی و‌محیط زیستی، او فردی حساب پس‌داده و مورد وثوق است که الان در تهران با وضو دارد دستی به ریش‌ می‌کشد و برای رد‌گم کردن، فلان راهکار یا تحلیل را در مورد ضدانقلاب و خطرات جنگ نرم و سخت برای فلان‌ نهاد اطلاعاتی آماده میکند و همزمان در اسراییل بابت این حد از استتار، آفرین می‌گیرد!

*تیتر انتخاب کلمه است

@Kaleme
🔴 بناپارتیسم یا بازگشت به امر سیاسی

✍️ #سهند_ایرانمهر:

این روزها، کافی است با مردم کوچه و خیابان یا در همین جمع های چند نفره و حتی در شبکه های اجتماعی چرخی بزنید تا متوجه شوید کم اقبال‌ترین اخبار، اخبار مربوط به نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری یا آینده قوه مجریه یا هرگونه بگو و مگو و منازعه لفظی میان نهادها و قوای سه گانه است.

این بی اعتنایی عمومی میان مردم وقتی قابل تامل است که بدانیم چند ماه دیگر موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است. این که چرا مردم حساسیت خود را به این مقولات از دست داده اند چندان پیچیده نیست و سلسله مطالبات نادیده گرفته شده از مدنی تا معیشتی را می توان برشمرد. اگر قرار باشد نامی را به این وضعیت بدهیم شاید مختصرترینش" ناامیدی از امر سیاسی" باشد. بدین معنا که گویی مردم دیگر امیدی به سیاستمداران و تمشیت امور از طریق امر متعارف سیاسی ندارند. حضور در انتخابات به رغم "اما و اگر"های مخالفان مشارکت که به عدم تحقق مطالبات مدنی و معیشتی استناد می کردند و نیز ناکارآمدی نهایی دولت ها در کنار تضعیف روزافزون نهادهای مدنی و دست و پا بسته بودن جریان های سیاسی - خواه به خاطر فشارها و خواه به خاطر عافیت طلبی شان - در نهایت به دلایلی در نظر مردم تبدیل شده اند که به تدریج به بی اعتنایی و بی اعتمادی آن ها به امر سیاسی منجر شده است.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/10/06/klm-284385/

@Kaleme
🔴 اندیشه مصباح در رفتار حاکمیت زنده و جاری است

✍️ #سهند_ایرانمهر:

مصباح یزدی صادق‌ترین ایدئولوگ نظام بود. او هیچگاه به مذاق جامعه و زمانه و‌ صلحت نیاندیشید، دنبال بزک‌کردن حکومت اسلامی با مفاهیم دموکراتیک هم نبود. از ابتدا گفت رای اکثریت طُفیلی شرع‌ است و امتناع دموکراسی در بستر اسلام را تبیین کرد.اندیشه او در رفتار حاکمیت زنده و ساری و جاری است.

@Kaleme
🔴 در یادآوری وظیفه فراموش شده

✍️ #سهند_ایرانمهر:

خانم فائزه هاشمی اخیرا اظهاراتی داشته است که دالّ مرکزی‌اش این است که "اگر زمامداری ترامپ و فشارهایش ادامه داشت برای مردم ایران خوب بود و در رفتارهای حاکمیت تغییر ایجاد می‌کرد". این سخن قابل نقد است چه با بررسی آنچه در پایان ریاست جمهوری چهارساله او اتفاق افتاد و چه با در نظر داشتن روحیات و شیوه رفتار ترامپ کمااینکه برخی با وجود آنکه حتی مخالف حاکمیت هستند، این سخن را نقد کرده‌اند و البته که برخی دیگر نیز خواه ناخواه با او هم عقیده‌اند.

در این میان نحوه پاسخگویی جناب حجت الاسلام حسن شجاعی ، ‌‌‌‌‏نماینده مجلس شورای اسلامی و نائب رئیس هیات نظارت بر رفتار نمایندگان قابل تامل است.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/10/23/klm-284722/

@Kaleme
🔴 روایت آنکه دعا کرد باران بیاید، سیل آمد

✍️ #سهند_ایرانمهر:

امروز، سالگرد آغاز به کار دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب نهضت آزادی ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی) در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب. یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی – که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

«آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/11/16/klm-285213/

@Kaleme
🔴 زنگ‌هایی که به صدا درآمد اما شنیده نشد

✍️ #سهند_ایرانمهر:

در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست اتحاد شوروی، مابین ۱۴ تا ۲۵ فوریۀ ۱۹۵۶ که حدود سه سال و نیم پس از مرگ جوزف استالین برگزار شد، رهبر وقت شوروی گفت:« درها را ببندید»، و بعد در میان بهت و حیرت رهبران و هیات‌های نمایندگی احزاب کمونیست از سراسر دنیا از حقایق ناگفته گفت. از خیانت‌ها به آرمان کمونیست، از حکومت وحشت استالین، از تصفیه بر سر قدرت با اتهام مزدوری دشمن، از دادگاه‌های فرمایشی، از بلوف عدالت و مساوات و اشتباهات بزرگ در جنگ که به بهای خون هزاران روس تمام شده بود و در نهایت هشدار داد که اگر فکری نکنند، سقوط نزدیک است.

خروشچف در آن کنگره گفت:

«...استالین به جای همه عمل می‌کرد و به هیچکس اعتماد نداشت. او از هیچکس مشورت نمی‌گرفت همه چیز به مردم در پرتو این نور کاذب نشان داده می‌شد. چرا؟ برای اینکه استالین را هالۀ شکوه در برگرفته بود.
... برخلاف حقیقت تاریخی. نه استالین، بلکه کلیت حزب، دولت شوروی، ارتش قهرمانمان، رهبران با استعداد و سربازان شجاعش، همۀ ملت شوروی – اینها کسانی هستند که پیروزی را در جنگ میهن پرستانۀ بزرگ به ارمغان آوردند.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1399/12/09/klm-285654/

@Kaleme
🔴 شاهی که با استخاره، بیداد می‌کرد

✍️ #سهند_ایرانمهر:

امروز سالگرد درگذشت محمدعلی شاه قاجار است. پسرِ مظفرالدین‌شاه و تاج‌الملوک (دختر امیرکبیر و‌عزت‌الدوله).

دوران سلطنتش کوتاه بود. عبدالله مستوفی در کتاب« شرح زندگانی من» از خبط و خطای مشیرالدوله می‌گوید که تاج محمد‌علی‌شاه را در روز تاجگذاری برعکس گذاشت و شاه خودش تاج را گرداند و همین را بسیاری بدشگون قلمداد کردند.

دخترِ میرزا نصرالله خان مشیرالدوله هم خواب دیده بود که تاجِ محمدعلی‌میرزا از برف است و‌پدرش در همان خواب، گفته بود که برای «مدت سلطنت محمد‌علی‌میرزا کفایت می‌کند».

محمدعلی‌شاه هم خودرأی بود و هم جاه‌طلب. برخی گفته‌اند، دلخوشِ اعتراضِ مردم به مظفرالدین شاه( پدرش) و تعجیل در سلطنتش و امضای فرمان مشروطیت هم در واقع کار او بوده است.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/01/18/klm-286209/

@Kaleme
🔴 اگر حقیقت را نگویم شایسته‌‌ی این نیستم که مرا نویسنده بنامند

✍️ #سهند_ایرانمهر:

نوال سعداوی، رمان‌نویس، پزشک، جامعه‌شناس و کنش‌گر برجسته‌ی مصری روز ۲۱ مارس ۲۰۲۱ در سن ۸۹ سالگی درگذشت. او که نویسنده‌ی بیش از ۵۰ کتاب است، در سال ۲۰۰۷، در یکی از مصاحبه‌های متعددی که با او انجام دادم خودش را اینگونه معرفی کرد: «من یک آفریقایی و از مصر هستم، نه اهل خاورمیانه. من جهان‌سومی نیستم. فقط یک جهان وجود دارد، یک جهان اقتصادی کاپیتالیستی و نژادپرست. من از بچگی فمینیست شدم، همان زمانی که شروع کردم به پرسش و متوجه شدم که زنان مورد ظلم و تبعیض هستند.»

سعداوی به معنای واقعی کلمه یک ساختار‌شکن بود. رمان‌های او در جهانی که به شدت چندپاره، قبیله‌ای، نژادپرست، ضدعلم و به طرز بی‌شرمانه‌ای جنسیت‌زده شده بود، حقایقی را بیان می‌کرد که او را نزد بسیاری از حکومت‌ها و نظام‌ها نامحبوب می‌ساخت. وقتی از او پرسیده بودند که آیا سیاستمداری هست که برایش قابل‌احترام باشد در جواب گفته بود: «در یک سیستم ظالمانه حتی فرشتگان نیز به فساد کشیده می‌شوند. کسی را به یاد ندارم که به وعده‌هایش عمل کرده باشد.»

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/01/24/klm-286294/

@Kaleme
🔴 سعدی، یکی از خود ماست

✍️ #سهند_ایرانمهر:

اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی است. هانری ماسه (تحقیق درباره سعدی ص.۳۴۵) می گوید:« ما غربی ها وقتی اشعار شاعران بزرگ فارسی گوی را می خوانیم با وجود همه نبوغشان فکری ناآشنا و دیر فهم را در آنان می بینیم. در آثار سعدی این دیرفهمی از بین می رود و پیوستگی دایمی و معتدل میان عقل و تخیل، این فلسفه عقل سلیم و این اخلاق کاملا عملی و قابل فهم با سبکی سلیس مشاهده می شود». بنابراین ارنست رنان، درست می گفت که :«سعدی در واقع یکی از خود ماست». حالا می خواهم به سیاق و شکل خلاصه ای که دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان به خوبی بیان کرده اند یکی ازنمودهای «شکل خودم ما» است ها را با شرح چگونگی پدید آمدن «گلستان» در اینجا یادآوری کنم.

تصور ما از شاعران و نحوه پدید آمدن آثارشان گاه به شدت مبالغه آمیزاست و آنها را در فضایی اثیری که امکان وقوعش برای ما ممکن نیست تصور می کنیم. در دیباچه گلستان، سعدی فضایی از روزهای قبل از پدید آمدن شاهکارش را توصیف می کند که برای یک انسان امروزی بسیار ملموس است. سال ۶۵۶ هجری و اواسط بهار (اردیبهشت جلالی) است. سعدی به پنجاه سالگی رسیده است. دنیای زمان خود را گشته است (در اقصای عالم بگشتم بسی). سعدی از سفر مصر آمده است. آن جا شاید برای معاش سودای تجارتی هم داشته است. مصر سرزمین نیشکر است اما تجارت سعدی سود مادی نداشته است:

به دل گفتم از مصر قند آورند
بر دوستان ارمغانی برند
مرا گر تهی بود از آن قند دست
سخن های شیرین‌تر از قند هست

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/02/01/klm-286457/

@Kaleme
🔴 ما پراکندگان مجموعیم

✍️ #سهند_ایرانمهر:

پدرم می‌گفت وقتی نوجوان بودم در یکی از ایام محرم یا رمضان، سروکله آخوند غریبه جوانی در ده ما پیدا شد و منبرش در مسجد بالادست گرفت و آخوند سالخورده و بومی خودمان در مسجد پایین‌دست تنها و منزوی شد. شبی پدرم از روی شفقت دست من و برادرها را گرفت و به اتفاق چندنفر دیگر برد پای منبر آخوند سالخورده‌که هم شرط ادب گذاشته باشد و هم پیشکسوتی او درنظر گرفته شود، بگذریم که بابت همین کار هم چه شماتت‌ها از پامنبری‌های آخوند جدید شنیدیم.

پدرم می‌گفت من دست پدربزرگت را گرفته بودم و کفش به دست به همراه آن چندتن وارد مسجد محقر شدیم. آخوند قدیمی روستا به محض اینکه ما را دید گفت: « ای بیغیرتا، ای حرام لقمه‌ها، ای گربه‌کورها، .....». به‌گفته پدرم، پدربزرگم‌که این صحنه را می‌بیند، عصبانی می‌شود و به آخوند سالخورده می‌گوید:« دِ آخه پدرآمرزیده، تو دیگه انقدر دوست و‌دشمنتم گم کردی که حرفی که میخای به پامنبری‌های اون آخوند بزنی هم به ماهایی می‌زنی که باز اومدیم پیش تو که حرفتو بزنی و منبرت رو بری و تنها نباشی، اگه مایی که اومدیم کنارت گربه کوره‌ایم اونا که نیومدن کی‌ هستن اگر ما و‌اونا هر دو گربه کوره‌ایم چرا اونا اونجان ما اینجا پیش توی تنها و پیر اگر این همه راه اومدیم و شماتت شنیدیم و حالا تو هم فحشمون میدی ما چه دردمونه که اصلا اومدیم؟!».

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/02/11/klm-286642/

@Kaleme
🔴 آخرین نامه ام به تو به شما

✍️ #سهند_ایرانمهر:

با تو سخن می‌گویم. با تو که ممکن است یک نفر باشی. ممکن است جماعتی باشید و ممکن است نگاهی، جریانی، ذهن‌هایی گردهم آمده، به باور رسیده و حالا با قدرتی در دست. به اطراف خود نگاه کن. به آنها که برادران و خواهران تو اند ، ایرانی‌اند. ما همه از یک خاک برآمده‌ایم از یک تاریخ. از تاریخی پر از غم. غم تیسفون. غم نیشابور که مغولان بر مزارعش خونابه بستند. غم آن مشتی رند که سیم گرفتند و حسنک را به جرم قرمطی شدن، سنگ زدند. غم حبسیات مسعود سعد . غم آن پریچهره که خیام در انحنای کوزه شکسته دید. غم "انسان معلق "ی که ابن سینا از آن سخن گفت و به قلمش آورد و این همه کتابت را سوزاندند تا"نیارستی که دوباره شق العصا "کند. غم "فراق یار" که پیش دیگری"کاه برگی" بیش نیست و بر دل ما " کوه الوند" است. غم "پشمینه پوش تندخو"یی که از "عشق" بویی نبرده. غم شاه شیخ امير مبارز الدين که هم شاهی می‌کرد و هم شیخی، شراب خانگی را ترس محتسب می زد و بین دو وعده گردن زدن، نماز شکر می‌خواند. غم کله مناره های کرمان و میل‌کشیدن های شیراز . غم آن شاه شیعه صفوی که وقتی امرد می خواست، ملاباشی مجوز می داد و لعابچی لعاب می‌انداخت. غم شاه سلطان حسینی که این اواخر میل به خر سواری می کرد، غم آن سرداری که رفت تا شورش اشرف افغان را سرکوب کند و در میانه راه شنید که سلطان پسرش را اخته کرده و از همانجا راه به دیگر سو کج کرد. غم سلطان دین پناهی که زیر سرسره شاهی به انتظار می‌نشست، غم صوراسرافیل در باغشاه و غم صد سال خون و عرق ریختن برای آن آزادی‌ای که در آن کسی از" انسان" سخن نگفت. غم مسلمانی که دیروز شلاقش زدند تا مسلمان شود و امروز شلاقش می زنند تا به کفر خود اعتراف کند!

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/02/19/klm-286816/

@Kaleme
🔴 چرا سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت؟

✍️ #سهند_ایرانمهر:

این روزها، مجموع گفته‌های مقامات مسئول و فعالین سیاسی نگرانی از کاهش #مشارکت در این دوره است اما چه عاملی باعث این وضعیت شده است؟ حوادث آبان، هواپیمای اکراینی، عملکرد دولت، ردصلاحیت‌ها؟

جامعه‌شناسان در بررسی چرایی کاهش مشارکت سیاسی نظرات مختلفی را اظهار کرده‌اند اما وجه مشترک همه آنها توجه به متغیر مهم " تعلق اجتماعی – سیاسی" است. تعلق اجتماعی یعنی ایجاد علقه میان شهروند و مسایل مربوط به حوزه سیاسی و اجتماعی و آنچه این علقه را افزایش می‌دهد، به رسمیت شناختن نقش، نفع و سهم شهروندان است. در این باره و به شکل مختصر سه نظریه قابل تاملند:

نخست "نظریه کشمکش" رالف دارندورف. او "محرومیت " را اصلی‌ترین عامل بروز کشمکش و عدم مشارکت شهروندان می‌داند. دارندورف معتقد است که محرومیت سبب برانگیختن بدترین احساسات و افزایش خشم و حالت قهر می‌شود. در این حالت تلاش برای توجیه این محرومیت یا اقناع و استدلال راه به جایی نمی‌برد و ساده‌اندیشی است اگر فکر کنید ارسال پیام همدلی یا روایت توام با مصیبت این محرومیت گره گشایی می‌کند. به قول دارندورف:"محرومین نیازی ندارند تا بدانند تا چه حد دچار نکبت شده‌اند".

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/03/21/klm-287418/

@Kaleme