سایت خبری-تحلیلی کلمه
49.9K subscribers
5.5K photos
2.06K videos
157 files
7.96K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴بزرگترین سرمایه یک انسان چیست؟

✍🏻 #حسین_رونقی


به نظر شما بزرگترین سرمایه یک انسان چیست؟ چه مولفه‌های سرمایه شما را تعیین می‌کند؟

🔻به باور من سرمایه انسانی یک شخص مهمترین و بزرگترین سرمایه اوست، سرمایه‌ای که منجر می‌شود سرمایه‌های اجتماعی، مالی و روانی انسان پایه‌ریزی و تامین شود.

در ابتدا سرمایه انسانی هر انسانی خود شخص است و دیگری انسان‌های که او را بعنوان یک انسان پذیرفته‌اند! انسانی که حاصل مجموعه عملکرد، رفتار، اخلاق و ارزش‌های انسانی اوست! و مولفه‌های مهمی چون انسانیت، اعتماد، صداقت، حق انتخاب و خودآگاهی که این سرمایه را شکل می‌دهند. بدست آوردن این سرمایه سخت است و حفظ کردنش سخت‌تر! اما براحتی می‌توان آن را از دست داد یا نابودش کرد!

🔻وقتی درخت سرمایه انسانی ما رشد کرده، شکل گرفته و سبز شده باشد هر عملی چون فریب دادن دیگران، تزویر، ریا، بی‌صداقتی، بدخواهی، نقدناپذیری و استبداد رای و ... همچون ضربه تیشه‌ای است به پای این درخت سبز و وقتی ما چشم می‌بندیم بر آنچه اتفاق می‌افتد و در خیال خود متوهمانه تیشه‌ زدن‌ها را، تیمار درخت می‌بینم، هر چند امیدی نیست اما باید روزنه‌ای از امید برای آگاهی باقی بگذاریم و بدانیم گام بلندتری برای نابودی این سرمایه برداشته‌ایم.

🔻نقد خود و خودآگاهی بدون سوگیری و بدور از خودشیفتگی، در مورد آنچه که هستیم و آنچه انجام می‌دهیم، و نگاهی به رفتارها و عملکردهایمان، بدون آنکه خودمان را گول بزنیم حتی اگر دیگران را فریب دادیم می‌تواند گام موثری برای حفظ و افزایش این سرمایه باشد.

🔻انسان‌ها برخلاف سرمایه‌های مالی و ... تنها سرمایه‌های هستند که از دست دادن‌شان غیرقابل بازگشت و غیرقابل جبران است. معتقدم باید برای حفظ سرمایه انسانی خودمان و انسان‌های اطرافمان باید تلاش کنیم، ببینیم، بشنویم و فکر کنیم!

@kaleme
🔴از معلمانی که این سال‌ها در زندان‌ دیده‌ام آموخته‌ام که باید استوار و صبور باشیم

✍🏻#حسین_رونقی

🔹در زندان و در کنار معلم دربند محمود بهشتی بسیار آموخته‌ام؛ اینکه هیچ‌گاه در مقابل ظلم سکوت نکنم، اینکه در مقابل فساد و تباهی انسان‌ها چشم نبندم، حتی اطرافیان خودم، اینکه صریح باشم و دروغ نگویم، اینکه همیشه با چشمانی باز اطرافم را ببینم، با ساختاری پر از فریب و نیرنگ‌، سازش نکنم و همیشه خودم و منافع خودم را ارجح ندانم! قدرت پذیرش اشتباه و عذرخواهی داشته باشم ‌و انسان را انسان ببینیم!

🔹پیش از آقای بهشتی و برخی معلمان زندانی، به این شکل معلم و معلمی برایم زیبا به تصویر کشیده نشده بود. معلمی که انسان دغدغه او است و عقلانیت، درستی و راستی راه پرمخاطره‌اش!

🔹روز معلم آمد معلمان مطالبه حقوق داشتند و آموزش و پرورش درست و سالم! نتیجه این مطالبه شد بازداشت رسول بداغی و معلمان دیگر!؛ روز کارگری که در زندان است (#اسماعیل_بخشی) گذشت، بدون آنکه کارگر اجازه سخن گفتن و مطالبه حقوقش را داشته باشد و عده‌ای هم بی‌گناه صرفا بخاطر تجمع مسالمت‌آمیز بازداشت شدند.

🔹در نبود معلمان درست، در نبود عقلانیت و راستی در آموزش و پرورش، رسیده‌ایم به اینجا که همه ما در هر حوزه‌ای که هستیم در شکلی از فساد، تباهی و کجی نقش داریم، حاکمان، دولت‌مردان، مدعیان، روشن‌فکران، زندانیان سیاسی، دانشگاهیان، پزشکان و همه و همه دست به دست هم داده‌ایم تا تیشه بر ریشه انسان و ایران بزنیم و با تباهی خود آن را به نیستی و نابودی بکشانیم!

🔹به نظرم با نگاهی بی‌طرفانه و منصفانه باید سخن گفت، باید بی‌رحمانه نقد کرد و نوشت، از شیادی‌ها و تنزل جایگاه انسان، از بی‌اخلاقی‌ها و ادعاهای دروغین و... باید ترس، تعارف، محافظه‌کاری و منفعت‌طلبی را کنار گذاشت و سخن گفت، از خودمان، از حکومت‌مان، از اطراف‌مان!

🔹از معلمانی که این سال‌ها در زندان‌ دیده‌ام آموخته‌ام که باید استوار و صبور باشیم، باید فکر کنیم و سخن بگوییم و عمل کنیم، باید سرکش باشیم و طغیان کنیم، اگر نگوییم، اگر ننویسیم، اگر نقد نکنیم، اگر اعتراض نکنیم، روزهای خوبی در انتظارمان نخواهد بود .

#محمود_بهشتی_لنگرودی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_حبیبی
#فرزاد_کمانگیز
#شکوفه_یداللهی
#رسول_بداغی
#منیره_عبدی
#عبدالرضا_قنبری
#محمد_فلاحی
#مجتبی_قریشیان
#سپیده_قلیان
#اسماعیل_بخشی

@kaleme
🔴 دروغ‌هایی که با جوهر نوشته می‌شوند، هرگز نمی‌توانند حقیقتی را که با خون نوشته شده پنهان کنند

✍️ #حسین_رونقی:

🔸[لو ژون، نویسنده و شاعر چینی، می‌گوید: «دروغ‌هایی که با جوهر نوشته می‌شود، هرگز نمی‌تواند حقیقتی را که با خون نوشته شده پنهان کند.» با وام‌گیری از او می‌توان گفت «دروغ‌هایی که با دوربین ترسیم می‌شود، هرگز نمی‌تواند حقیقتی را که با خونِ "بدحجابان شلاق‌خورده" نوشته شده پنهان کند.»]

🔸[‏چهرۀ واقعی یک کشور را نه در اماکن گردشگری آن بلکه در قوانین حاکم بر آن باید جُست. احداث هزاران برج، هتل، جاده، فرودگاه و فروشگاه مجلل نمی‌تواند به کشورهای ناقض حقوق بشری همچون ایران و عربستان اعاده‌ی حیثیت کند.]

🔸آنچه برای من در خصوص پروژه فم تریپ جای پرسش داشته و دارد این است که چگونه زمانی که زیرساخت‌های گردشگری کشور به واسطه عدم مدیریت و عقلانیت ویران شده است و بسیاری از اماکن تاریخی و مکان‌های گردشگری نیز از آسیب در امان نبوده‌اند می‌توان بدون کوچکترین نقدی به این سیستم ویران کننده ادعای توجه به توسعه صنعت گردشگری و منافع ملی داشت؟ آیا این عمل جز آن است که در راستای عادی‌سازی شر حاکم، تلاش مذبوحانه برای نرمال نشان دادن شرایط وخیم ایران است؟

🔸آیا می‌توان بدون در نظر گرفتن شرایط وخیم محیط زیستی کشور که دلسوزان آن در زندان به سر می‌برند ادعای در راستای فهم صنعت گردشگری کشور داشت؟ آیا عوامل این پروژه نمی‌دانند که چگونه با تورهای گردشگری با عنوان مقابله هنجارشکنی، تورهای مختلط و بدحجابی و فسق و فجور در همه جای ایران برخورد می‌شود؟

🔸[در بسیاری از تصاویر فم تریپ، دختران و زنان محجبۀ ایرانی در پیش‌زمینۀ اماکن تاریخی و مذهبی، از جمله مساجد، دیده می‌شوند. صحنه‌آراییِ این تصاویر به بیننده چنین القا می‌کند که زنان ایرانی نه تنها به حجاب اجباری معترض نیستند بلکه با نوعی سرخوشی و شادمانی سرگرم جنب‌وجوش و حتی اجرای «حرکات موزون» در این اماکن هستند!]

🔸[این در حالی است که در اواخر تابستان، ۱۷ زن و مرد «به اتهام بی‌حجابی و جریحه‌دار کردن عفت عمومی» در یکی از اماکن گردشگری (سد لفور) «هر کدام به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در ملأ‌عام محکوم شدند.»]

🔸[نظریه‌پردازان عکاسی از مدت‌ها قبل بر این نکته تأکید کرده‌اند که آن‌چه در یک عکس می‌بینیم نه تنها فقط بخشی از واقعیت (نه کلِ آن) است بلکه ممکن است سرپوش بگذارد بر آن‌چه در بیرون از عکس می‌گذرد.]

🔸حال چگونه می‌توان با این ژست‌های دروغین و عکس‌های رنگین ساختگی که ابزار سرکوب را در راستای عادی‌سازی آن و عامل پیشرفت و پروپاگاندا قرار داده‌اند در شرایطی که بخش عمده‌ای از جامعه از فقر و گرسنگی مطلق رنج می‌برند و کشور به صورتی که در تاریخ سابقه نداشته در حال ویرانی است ادعاهای عوامل این پروژه را بدون کوچکترین نقدی به وضعیت موجود باور کرد؟

🔸آنچه مسلم است بحث بر سر جذب توریست یا عدم جذب در این حوزه نیست، آیا همه گروه‌های گردشگری چنین امکانی را دارند؟ آیا نهادهای دولتی و حکومتی این آزادی را برای همه افراد قائل هستند یا باید از پیش سناریوی در شبکه مستند داشته باشند؟ طبعا ما همه دوست داریم همه ایران و مردمانش را با زیبایی ببینند، با شادی و رنگ‌های مختلف، با فرهنگی که از گذشته بجا مانده و امروز هیچ اثری از آن نیست! اما سوال این است چرا برخی توریست‌ها وقتی خودشان خارج از چارچوب حاکم می‌خواهند ایران را ببینند بازداشت می‌شوند؟ سال‌ها بازداشت توریست‌ها ادامه داشته و دارد و دلیلی جز این دارد که حاکمیت و دستگاه پروپاگانادی آن (در اینجا فم تریپ) می‌گویند ایران را آنگونه که ما میخواهیم و دوست داریم ببینید نه آنگونه که هست؟ توریست‌ها کنار زیبایی‌ها اجازه دیدن زشتی‌ها را دارند؟ اجازه این را دارند که ایران از نگاه خود ببیند نه از نگاه حاکمیت و دریچه‌ای که گشوده است؟ پس با این وضعیت باید حق بدهید به همه آنچه در این مورد می‌بینیم بی‌اعتماد باشیم و به آسانی زیبایی‌ها و رنگ‌های ظاهری را باور نکنیم!

▪️بخش‌های از این نوشته برگرفته از رادیو فردا (نویسنده: عرفان ثابتی) است.

@Kaleme
🔴 همه می‌خواهند دردشان را فریاد بزنند، بغض‌شان را بترکانند و بگویند ما برده نیستیم!

✍️ #حسین_رونقی:

🔸یک ماه رفت و من در آبان ماه جا ماندم. (این یک درددل است تا انتها با من باش) ماهی که رفت اما نگذشت یکی از سخت‌ترین و تلخ‌ترین دورانی بود که سپری کردم. روزهایی رفت و گذراندیم که برای من به مراتب سیاه‌تر از دوران بازداشت و بازجویی و انفرادی و زندان بود. آن روزها با آنکه رنجش بیشتر بود، درد و اندوهش کمتر بود. گویی چِله اندوه‌گین و بی‌انتهای زندگی را پشت گذاشته‌ام.

🔸دورانی که رفت، هر شبش یک کابوس بود و هر روزش یک درد؛ کابوس و دردی که مرا در اندوهی بی‌انتها غرق کرده بود، اندوهی که با حس تحقیر و خفگی همراه بود، اندوهی که با بی‌خبری از جامعه تشدید پیدا کرد و با خبر کشته‌ها، جسدها و بازداشت‌ها مثل گدازه‌های یک آتشفان مرا در خود بلعید. بدتر از گذشته بی‌خوابی مرا نیمه‌جان کرده بود، بی‌خوابی که از صدای زجه‌های مادران داغدار در گوشم شروع شده بود و با خون و خبر مرگ کودکان امان از من گرفته بود. چشم که می‌بستم، وقایع روز، کابوس شبم بودند، («بیا برو بگو پسرش مرده»، «ای کاش مادرت می‌مرد»، «دخترم مسموم نشده»، «پسر من فقط اعتراض داشت چرا کشتیدش؟»، «کی این جنایتو از یاد می‌بره؟») چشم باز می‌کردم و می‌نشتم، انگار یکی زمزمه می‌کرد:«سحر ندارد این شب تار؟».

🔸لبخند به لب داشتم و دارم، امید در دل داشتم و‌ دارم، اما افسرده شده‌ بودم و همین بود، این همه مرگ، این همه جنازه‌ و خون بر روی زمین، این همه کودک بی‌جان، این همه دروغ، این همه بی‌اعتمادی، این همه خشونت و زندان و بازداشت کارش را کرده بود، هر گلوله‌ای شلیک شده، انگار به مغز من اثابت کرده بود، هر باتوم و مشت و لگد انگار به صورت و تن من زخم زده بود، و صدای مادرم که می‌گفت: «من می‌دانم مادرهایشان چه می‌کشند»

🔸وقایع این روزها چنان بی‌رحمانه به زندگی و فکر‌ من و ما تاخته بود، که نگاهم مثل سابق نبود، حرف زدنم، حال جسمیم، ارتباطاتم و همه چیزم تحت تاثیر سیاهی این روزها قرار گرفته بود و است، می‌گویم من و ما دیگر آن آدم‌های سابق نمی‌شویم، زخمی در کار نبود، قلبمان را از جا کنده‌اند، این زخم نیست، جنایت است! با این حال «این پایان نیست، هنوز نرسیدیم ته قصه…»، مثل همیشه با آدم‌ها حرف می‌زنم و می‌گویم و می‌شنوم که نگذارم آن‌چیزهای که به آن‌ها اعتراض دارم و داریم، مرا در این باتلاق انسان‌کش فرو ببرد، هر چند غمگینم اما نمی‌گذارم این غم، اندوهی عمیق شود و مرا فرو بریزد، با غم، می‌ایستم، می‌خندم، زندگی می‌کنم و برای هر آن چیزی که می‌خواهم و می‌خواهیم، مقاومت می‌کنم و می‌کنیم و بدستش میاوریم ما درد مشترکیم. باور من و ما، روزهای آزادی، امنیت و زندگیِ در پیش‌رو است. هر جایی که نگاه می‌کردم و می‌کنم حرف‌ها و نگاه‌ها، بغض‌ها و غم‌ها، چهره‌های غمگین و چروکیده، همه در سکوت و گاهی با سخن، با هم همدردی می‌کنند، همه می‌خواهند دردشان را فریاد بزنند، بغض‌شان را بترکانند و بگویند ما برده نیستیم!

زخم‌های من دهان گشوده‌اند
همه‌ی روزگار پر، از
اندوه بود

در این خانه
جای سخن نیست
زبان بستم
عمری گذشت

مرا از این خانه
به باغ ببر
سرنوشت من
به بدگمانی
به خوناب دل
خاموشی لب
اشک‌های من بسته
بر صورت من است
هیچ‌کس یورش دل را
در خانه ندید

من به خانه آمدم
و دیدم
که عشق چگونه
فرو می ریزد
و قلب در اوج
رها می شود
و بر کف باغچه می ریزد

ما شب چراغ نبودیم
ما در شب باختیم

(احمدرضا احمدی)

@Kaleme
🔴 باش تا نفرین ِ دوزخ از تو چه سازد

✍️ #حسین_رونقی:

باش تا نفرین ِ دوزخ از تو چه سازد،
که مادران ِ سیاه‌پوش
ــ داغ‌داران ِ زیباترین فرزندان ِ آفتاب و باد ــ
هنوز از سجاده‌ها سر برنگرفته‌اند!

🔺هنوز داغ مادران ۶۷ بر دل‌شان و دل‌مان است، هنوز وحشت قتل‌های زنجیره‌ای برپاست، هنوز ضجه‌ها و چشم‌های منتظر مادران ۱۸ تیر ما را له می‌کند، هنوز بی‌خبری و نگرانی‌ مادران ۸۸ دل‌مان را آشوب می‌کند، هنوز مردان و زنان و کودکان در خیابان‌ها و زندان‌ها، از دی ۹۶ تا آبان ۹۸، گلوله می‌خورند، شکنجه می‌شوند، کشته می‌شوند و خبر می‌آید این‌بار نه در زمین، که در آسمان، انسان و انسانیت را نشانه گرفته‌اید؛ و این شما هستید که فساد و تباهی انسان را بار نشانده‌اید، این شما هستید که داغ بر دل مادران و پدران و فرزندان می‌گذارید، این شما هستید که دروغ و ریا را بال و پر داده‌اید. و این کشتار نیست، این تباهی و جنایت است. سوگواریم، خشمگینیم، و شما نفرت را در دل‌ ما کاشته‌اید. و ما خوب می‌دانیم شما زیست ما و همگان را نشانه گرفته‌اید.

🔺چرا آماری از آمار کشته‌شدگان آبان ۹۸ و وضعیت زندانیان اعلام نمی‌شود؟

🔺با این رسوایی بزرگ برای حکومت و رسانه‌ها، خبرنگاران و روزنامه‌نگاران وابسته چگونه می‌توان به صحت و مستند بودن آمار و گزارش‌های آنها اعتماد کرد؟

🔺بخشی از دیالوگ‌های مینی‌سریال چرنوبیل که کم‌ بی‌شباهت به وضع امروز ایران نیست:

🔸پروفسور لگاسوف، اگه قصد دارید بگید که دولت شوروی به نحوی تو اتفاقی که افتاده [انفجار راکتور هسته‌ای] مقصره، باید بهتون هشدار بدم که حرفاتون مسئولین رو خشمگین می‌کنه!

🔹من الان هم جونم در خطره! الان جون همه ما در معرض خطره! به خاطر اسرار و دروغ‌هامون. این‌ها عملاً چیزهایی هستن که ما رو تعریف می‌کنن. وقتی حقیقت رنجیده خاطرمون می‌کنه، پشت سر هم دروغ میگیم. تا وقتی که یادمون نمیاد دروغی وجود داره. ولی دروغ ما هنوز سر جاشه. هر دروغی که میگیم قرضی در حق حقیقت بالا میاره. دیر یا زود، این قرض رو باید پس داد. اینجوریه که هستۀ یه راکتور آر.بی.ام.کی منفجر میشه: به خاطر دروغ‌ها.

@Kaleme
🔴 مردم مقصر نیستند، شما مقصرید

✍️ #حسین_رونقی:

🔸مثل همیشه دیواری کوتاه‌تر از دیوار مردم پیدا نمی‌شود! مردم نباید این کار را می‌کردند! مردم نباید آن کار را بکنند! مردم نباید ببینند! مردم نباید بفمند! مردم نباید بگویند! مردم نباید بشنوند!

🔸دنبال مقصرید؟ کمی عقب‌تر را نگاه کنیم! آن زمان را که هواپیمایی ماهان برخلاف توصیه‌های متخصصان و اعتراض مردم که خواهان غربال‌گری و قرنطینه مسافران چینی بودند همچنان با افتخار پروازهایش به چین را ادامه می‌داد و مسئولان می‌گفتند ما تسلیم توطئه‌های دشمنان نخواهیم شد! می‌گفتند کرونا توطئه دشمنان برای مقابله با نظام است! آن روزها بجای عنوان حقیقت، پنهان‌کاری صورت گرفت، تا مردم بجای آنکه مراقب خود باشند قربانی جهل حاکم شوند.

🔸حقیقتا باید گذشته‌های دور را نیز مرور کنیم، و از بازداشت و زندانی کردن متخصصان حوزه‌های بهداشت و سلامت عمومی تا متلاشی کردن انجمن‌ها و نهادهای مردم‌نهاد بنویسم و ریشه‌های اینکه جامعه در بحران‌ها چرا اینگونه بی‌پناه مانده است را بررسی کنیم و ببینیم چه کاری می‌توان انجام داد!

🔸سوال این است، بودجه‌ها و برنامه‌ها کلان دست مردم است؟ زیرساخت‌ها، امکانات و روش‌های کنترل دست مردم است؟ شما که در بزنگاه‌های خودتان، همه راه‌ها را می‌بندید حتی راه نفس کشیدن آدمی را، امروز نمی‌توانید چند جاده و ورودی و خروجی شهرها را کنترل کنید؟ یاالعجب انگار مردم صاحب‌اختیارند و حاکم! بجز بازداشت آن پرستار قمی، چند شهروند و چند فعال بخاطر اطلاع‌رسانی در مورد کرونا و بیماران چه کاری صورت گرفته‌است؟

🔸مادر من وقتی شنیده بود که می‌گویید مردم قرنطینه کنند! می‌گفت مگر به حرف است؟ اسم‌ چند نفر را برد گفت این‌ها اگر یک روز کار نکنند از کرونا نمیرند، گرسنگی و درماندگی حتما آنها را می‌کشد! کارگران، روزمزدکارها، رانندگان، پیک‌های موتوری و میلیون‌ها ایرانی دیگر که زیست‌شان به کار روزانه‌شان گره خورده است چگونه می‌توانند قرنطینه کنند؟ شما حاضرید تامین‌شان کنید؟ شرایط قرنطینه را فراهم کنید؟

🔸چرا به مردم خرده می‌گیرید؟ چرا مردم را نفهم فرض می‌کنید؟ کسی که مجبور است برای زیست خود خطر ابتلا به کرونا را به جان بخرد دوست ندارد در خانه بنشیند و بیرون نیایید؟ فکر نمی‌کنید این وضعیت کنونی سوای بحران کرونا نتیجه بی‌کفایتی و بی‌تدبیری حاکمان است که مردم نان شب ندارد؟ مردم باید بیمارستان بسازند؟ مردم باید بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها را تجهیز کنند؟ مردم باید برای سلامت و زنده ماندن کادر درمانی کشور تجهیزات خیریه تهیه کنند و به آنها برسانند؟

🔸مردم بحران کرونا را همچون همه بحران‌های که با کنار هم بودن، عقلانیت، مهربانی و آگاهی و نوع‌دوستی پشت سرگذاشته‌اند پشت سر خواهند گذاشت حتی با آنکه می‌دانیم بی‌عرضگی و بی‌تدبیری حکومت عامل اصلی تشدید بحران و عدم مدیریت بوده و خواهد بود! مردم مقصر نیستند همه برای گذار از این شرایط سخت همراه و همدل هستند، نگران همند و به هم تا جایی که در توان دارند کمک می‌کنند، از سیستم درمانی تا سیستم خدمات و از نانوا‌ها تا میوه‌فروش‌ها و قصاب‌ها و فروشندگان همه دست در دست هم برای عبور از این بحران تلاش می‌کنند و کسی نباید این مردم نجیب را مقصر جلوه دهد و تسلیم دستگاه پروپاگاندای حاکم برای مقصر جلوه دادن مردم شود. وقتی پنهان‌کاری اساس باور و کار حاکمیت است مردم مقصر نیستند آنهایی که نتوانستید جلوی افراطیون مذهبی را بگیرید و بجای آن در مقابل دانش و متخصصان ایستادند آنها مقصرند. مردم ایران مقصر نیستند، مثل همیشه که کشته‌شدند، سرکوب شدند، قربانی بی‌تدبیری و خودکامگی حاکم هستند! مردم ما کسی را ندارد جز خودشان و این دردناک‌ترین شرایط است!
.
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛

فکر و ذکرمان شد کسب آبرو. چه آبرویی؟
مملکت رو تعطیل کنید. دارلایتام دایر کنید درست تره.
مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه می آید.
قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد می کند، نفوس حق النفس می دهند.
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم.
میر غضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهل تر.
ریخت مردم از آدمیزاد برگشته. سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده.
چشم ها خمار از تراخم است.
چهره ها تکیده از تریاک.
اون چهارتا آب انبار شاه عباس هم کرم گذاشته!
ملیجک در گلدان نقره می شاشد.
چه انتظاری از این دودمان با آن سرسلسله اخته؟
خلق خدا به چه روز افتادند از تدبیر ما؛ دلال، فاحشه، لوطی، لـله، قاپ باز، کف زن، رمال، معرکه گیر، گدایی که خودش شغلی است.

*دیالوگ فیلم حاجی واشنگتن اثر علی حاتمی

@Kaleme
🔴 زن انسان است

✍️ #حسین_رونقی:

🔸«پدرتم اختیارت با منه!»، «خطا کنی کشتمت»،‌ «هنوز اونقدر بی‌غیرت نشدم هر کاری دلت خواست بکنی»، «خواهر من بره این کارا رو بکنه؟»، «آبرو برامون نذاشتی جلو در و همسایه»، «این موقع شب کجا بودی؟»، «زن سالم هر چی شوهرش بگه میگه چشم!»، «رو ناموسم غیرت دارم»، «تو ناموس ما هستی می‌فهمی؟»، «این خونه هنوز مرد داره می‌فهمی؟»...

🔹زنان و دختران ایرانی بارها و سال‌ها با این نگاه‌ها و جمله‌ها از سوی خانواده‌های با سواد یا بی‌سواد، ثروتمند یا فقیر، مذهبی و غیرمذهبی مواجه شده‌ و روزهای سختی را سپری کردند. نگاهی کورکورانه از سر تعصب و ناآگاهی، نگاهی در اصطلاح غیرتی آمیخته با تحجر و نگاهی مالکانه به جان و روان و وجود زن که در نهایت چیزی جز نادیده گرفتن زن بعنوان یک انسان برابر و آزاد را از سوی پدر، برادر و همسر و پسر در پی ندارد. همین نگاه منجر می‌شود دختر نوجوانی که باید با هم‌سالان خود عاشقی و رابطه را تجربه کند، برای رهایی، تن به خواسته ازدواج مرد بزرگسال دیگری بدهد،‌ برای همین است داس، بجای گندم درو کردن توسط پدری سر می‌برد و آتش به‌جای گرم نگه داشتن آدمی، زن جوانی را با جهل برادرش می‌سوزاند. اما واقعا چه باید کرد؟ مثل همیشه چهار روز سر و صدا کنیم و بعد منتظر سر از تن، جداشده‌ای دیگر یا تن سوخته‌ای دیگری باشیم؟

🔸آنها که باید با قانون، مقابل این همه حماقت و بلاهت بایستند خود همراه و همدل این جنایت‌ها می‌شوند، آموزشی که نیست ما را انسان‌گونه آگاه سازد، پس باید خودمان بفهمم و یاد بگیریم، که اجازه دخالت در زندگی مادر و خواهر و زنان زندگی‌مان را نداریم! حقی در مورد تصمیم‌گیری برای سبک زندگی آنها نداریم! آنها بالغ، مختار و آزاد هستند به هر شکل و سبکی که می‌خواهند، می‌پسندند و دوست دارند زندگی کنند! نهایتش باید همراه و همدل با ‌آن‌‌ها شویم.

🔹باید حقوق اولیه و بدیهی زنان مبنی بر حق انتخاب و آزادی داشتن را بپذیریم! باید بپذیریم زنان همچون مردان می‌توانند فکر کنند، تصمیم بگیرند، انتخاب کرده و زندگی کنند به هر شکل و سبکی که دوست دارند و نباید بخاطر این امر بدیهی تهدید شوند یا نباید مورد هجمه قرار بگیرند و این حق از آنها سلب شود. نباید در شرایطی قرار بگیرند که ترس و اجبار بر آنها غلبه کند! دختران، خواهران و زنان زندگی ما، مثل خود ما حق دارند با هر مرد، زن یا جنس دیگری که دوست دارند وارد رابطه شوند. ارتباط جنسی را بدون ترس از آبرو،‌ حیا و نجابت تجربه کنند. بدون ترس از پدر،‌برادر و مردان خانواده! بدور از ترس خفگی، سربریدن، آتش‌گرفتن و ... باید بدانیم «زن انسان است!» و نیازهای او هر چند بر اساس عرف نادرست و متحجرانه جامعه تابو باشد درست است و باید به آن احترام بگذاریم.

@Kaleme
🔴 جان به‌لب رسیده را باید با جان فریاد بزنیم؟
🔴 به مرگی جان می‌سپاریم که از آن ما نیست...

✍️ #حسین_رونقی:

🔺از دیروز ده‌ها بار این خبر را مرور کرده‌ام انگار نمی‌توانم بپذیرم چنین واقعه‌ای رخ داده است؛ کارگر جوان اهوازی متولد ۱۳۶۶ به‌دلیل آنکه «دیگر چیزی نداشته که به زن و بچه‌اش بدهد و از تامین نان شبش عاجز بوده است.» خود را در کنار چاه نفت در هویزه حلق آویز کرده است. می‌توانیم بفهمیم که او در اعتراض به عدم پرداخت حقوق خود از سوی کارفرما و فقر مالی و فشار اقتصادی و نداشتن پول برای خرید مایحتاج زندگی، جان به‌لب رسیده‌اش را با دادن جانش فریاد زده است؟ او بخاطر شرایط فاجعه‌بار زندگی خود خانواده‌اش ۵۰۰ هزار تومان مساعده درخواست کرده بود ولی هیچ پولی را دریافت نکرده است. در ذهن‌مان به ۵۰۰ هزار تومان و ارزش آن فکر کنیم! درست است در ایران جان یک انسان و کارگر شریف ۵۰۰ هزار تومان هم نمی‌ارزد. به ولله اگر از این درد بمیریم رواست!

🔺وضعیت انسان در ایران چیزی فراتر از فاجعه است. سال‌ها از سعدی برایمان خواندند و گفتند «تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی» گویی در این خاک و در بین حاکمان و مردمان راه و رسم زندگی خلاف راه و رسم آدمی است. نمی‌خواهند و نمی‌خواهیم که به داد خودمان برسیم، نمی‌بینیم که از دلهای سوزان و تن‌های رنجور خون می‌بارد. برای مظلومیت حسین در کربلا سینه می‌زنیم و اشک می‌ریزیم،‌ همین کنار گوش‌مان انسانی که آب را خودمان به رویش بسته‌ایم و جان می‌سپارد را نمی‌بینیم.

🔺دردهای استخوان‌سوز و عمیق را نمی‌بینیم، بی‌تفاوت شده‌ایم، کرخت شده‌ایم، کاری با ما کرده‌اند که انگار خودمان به ستیز با انسان درون‌مان برخواسته‌ایم. دو روز پیش یک جانباز برای چند میلیون وام خودسوزی کرد و جان‌سپرد. فهمیدیم؟ درست است آنقدر عزا بر سرمان ریخته اند که فرصتِ زاری نداریم اما نباید بگذاریم موفق شوند و ما را نسبت به وضعیت انسان و انسان‌ها در ایران و این خاک بی‌تفاوت کنند! عمران با جان عزیزش، داد خواست، فریاد زد و اعتراض کرد، حاکمیت و حاکمان صدای او را نشنیدند و نمی‌شنوند اما ما باید بشنویم، ما باید به احترامش بایستیم و دادخواه او باشیم. ‏مرگ دلخراش آسیه پناهی، قتل ‎رومینا اشرفی، خودکشی دختر ۱۷ و ۱۲ ساله بخاطر فقر، ‎خودسوزی اعتراضی و منجر به مرگ جانباز جنگ، ‎خودکشی ‎کارگر کنار ‎چاه نفت، خودکشی ۴ کودک در ‎سقز در خرداد ماه تنها بخش کوچکی از فاجعه‌هایی است که طی مدت کوتاهی در ایران اتفاق افتاده است.

کسی به فکر گل‌ها نیست
کسی به فکرماهی‌ها نیست
کسی نمی‌خواهد
باور کند که باغچه دارد می‌میرد
که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده‌است
من از زمانی که قلب خود را گم کرده است می‌ترسم
من از تصویر بیهودگی این همه دست
و از تجسم بیگانگی این همه صورت می‌ترسم
و فکر میکنم...
و قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده‌است
و ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تهی می‌شود.

شعر اول از شعر فقر احمد شاملو
شعر دوم فروغ فرخزاد

@Kaleme
🔴 مشارکت چین در سرکوب ایرانیان و نقض آزادی دسترسی به اینترنت و اطلاعات

✍️ #حسین_رونقی:

این روزها همه درخصوص سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین خوانده‌ایم سندی که طبق تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها چین را مالک ما می‌کند! در بخشی از این سند چین در زمینه فناوری و ارتباطات برای توسعه و تقویت شبکه زیرساخت‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی (اینترانت ملی) مشارکت خواهد کرد. در این حوزه با عنوان خدمات اساسی (خدمات پایه) در خصوص راه‌اندازی موتورهای جستجوگر (مثلا گوگل ملی)، پست الکترونیکی (مثلا جی‌میل ملی) و پیام‌رسان‌های اجتماعی (مثلا تلگرام ملی) کمک خواهد کرد. و در بخش دیگری در توسعه زیرساخت‌های دیتاسنترها و ارتباطات 5g و موارد دیگر دست خواهد داشت.

وزیر جوان آذری جهرمی چند وقتی است می‌گوید، «فیلترینگ کارایی و اثر ندارد» او منظورش این نیست که فیلترینگ باید حذف شود و مردم آزادی داشته‌باشند، بلکه قصدش تغییر تاکتیک و تکنیک کنترل اینترنت به‌وسیله اینترنت ملی (شبکه ملی اطلاعات یا اینترانت ملی) است، حرفی که محمدصالح جوکار نماینده مجلس جمهوری اسلامی شهریور ۹۹ گفته بود: «در اینترنت ملی بحث فیلترینگ مطرح نیست و مردم می‌توانند به‌راحتی از سایت‌ها و پایگاه‌های اطلاعاتی استفاده کنند.»

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/01/13/klm-286111/

@Kaleme
🔴 چه کسانی به قطعی اینترنت کمک می‌کنند!؟

✍️ #حسین_رونقی:

نه چادر سر می‌کنند نه یقه آخوندی دارند! مثل ما و هم‌سن و سال ما هستند، در بهترین دانشگاه‌های ایران و گاها جهان درس خوانده و مدرک گرفته‌اند! برخی از آنها حتی به حجاب و جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند! اما شریک در سانسور و قطعی اینترنت هستند! می‌گویند هدف ‏«کاهش وابستگی به اینترنت» است اما این عنوان، نام پروژه جداسازی ایران از اینترنت و در صورت لزوم قطعی آن است.

شرکت ابر آروان یکی از شرکت‌های در ظاهر خصوصی است که توسط افراد این چنینی پایه‌گذاری شده‌است، شرکتی که بر اساس مستندات در کنار شرکت‌های دیگر همچون فناپ و های وب و... سعی در آماده‌سازی زیرساخت شبکه ملی اطلاعات (اینترانت ملی) و پروژه ابر ایران دارند تا در بزنگاه ها و زمان‌های همچون آبان ۹۸ حاکمیت بدون آنکه با مشکلی در خصوص سایت‌های دولتی و داخلی مواجه شود اینترنت را قطع کند! و فقط به نورچشمی‌ها و خودی‌ها اینترنت جهانی بدهند! جالب است خودشان مدعی هستند ما مشارکتی نداریم اما مستندات و قرارداد منتشر شده نشان می‌دهد خلاف می‌گویند و به‌عنوان بازوی قطعی اینترنت و سانسور در ایران عمل می‌کنند! قراردادی که میلیاردها تومان ارزش دارد و دلیل مشارکت این افراد در چنین پروژه‌های است. شاید شما نیز بارها با پیام ‏«درخواست از IP یا منطقه‌ی جغرافیایی شما مسدود شده است!» مواجه شده‌اید این پیام پیامی است که خبر از محدودیت‌های روزافزون در راستای کاهش وابستگی به اینترنت را می‌دهد!

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/02/17/klm-286778/

@Kaleme
🔴 پاسخ مردم تشنه، باتوم و گلوله نیست

✍️ #حسین_رونقی:

مردم خوزستان می‌گویند: « تشنه‌ایم، آب می‌خواهیم»، پاسخ‌شان باتون و سرب و گلوله است؛ پاسخ مردم تشنه، باتوم و گلوله نیست، مردم تشنه، معترض و به‌ستوه آمده خوزستان را نکشید.

‏اگر نگران افزایش نفرت و خشونت هستید، بدون لکنت، داد بزنید، بگویید مردم و معترضان خوزستانی که آب ندارند را «نزنید، نکشید».
خشونت سیستماتیک حکومت علیه مردم و معترضان را محکوم کنید، به حاکمانی که معتقدند: «اولویت سوریه از خوزستان بیشتر است» معترض شویم و در کنار هم‌وطنان خوزستانی‌مان بایستیم.

دو جوان و دو جان عزیز معترض را برای اعتراض به این وضعیت کشته‌اند، مصطفی نعیماوی و قاسم خضیری را.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/04/28/klm-287921/

@Kaleme
🔴 مردم ایران آگاهند و جهل را پس می‌زنند
🔵 شما در مورد استبداد و ظلم حاکم آگاه هستید؟

✍️ #حسین_رونقی:

چگونه چشم می‌بندید بر واقعیت‌ها و دردهای جامعه و لب به سخن می‌گشایید و آن را به آینده و فضای باز موکول می‌کنید؟

واقعا با این مواضع و صحبت‌ها چه کسی را می‌خواهید آگاه کنید و در مورد چه موضوعی می‌خواهید آگاهی‌ببخشید؟ اگر مرادتان مردم ایران است، که شما بهتر از هر کسی می‌دانید مردم ایران ناآگاه نیستند، تحت ظلم و ستم سیستماتیک هستند، همین اعتراضات، اعتصابات، دادخواهی‌ها، فریاد‌ها را ببینید و بشنوید، تا متوجه بشوید که مردم ایران چگونه جهل، ظلم و ستم و استبداد را پس‌زده‌اند؛ اگر جامعه جهانی را می‌خواهید آگاه کنید، با عافیت‌طلبی و محافظه‌کاری و استعاره نمی‌توانید کاری از پیش ببرید، آن‌گونه که آقای محمد رسول‌اف گفتند: «زبان استعاره، زبان پذیرش ظلم است!»

کاش قبل از پخش صدای استاد شجریان، مرام و منش او را می‌فهمیدید، شجریانی که به ممنوعیت صدای زنان اعتراض می‌کرد و در حمایت از همین مردمی که شما آنها را نادیده می‌گیرید، می‌گفت: « من صدای خس‌وخاشاکم. اما این خس‌وخاشاک اگر طوفان راه بیفتد، چشم آدم‌ها را کور می‌کنند.»

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/04/29/klm-287951/

@Kaleme
🔴 شبکه ملی اطلاعات یا در ِ قابلمه کرونایاب؟

✍️ #حسین_رونقی:

توان حکومت بدون حضور متخصصان، در اندازه ساخت در قابلمه کرونایاب است.

وقتی می‌خواهیم خانه‌ای بسازیم، ساختن یک خانه نیازمند حضور بنا، لوله‌کش، برق‌کش، معمار و... است. اگر یکی از اینها نباشد نمی‌توان خانه را تکمیل و قابل استفاده کرد. خانه که تکمیل شد می‌توان مجوز را عوض کرد و آن را اداری کرد. حالا برای ساخت شبکه ملی اطلاعات (اینترانت ملی) هم همین است، حکومت بدون حضور افراد و شرکت‌های متخصص که صرفا منافع خود را می‌ببینند امکان ساخت شبکه ملی اطلاعات را نداشت، این متخصصان و شرکت‌ها را چه کسی جذب کرد؟ دولت روحانی! در دولت روحامی شبکه ملی اطلاعات که «طرح صیانت» برروی آن اجرا می‌شود ساخته و تکمیل شد.

یک لحظه برگردیم به ۲۵ آبان ۹۸، زمانی که دولت روحانی، دولت برآمده از اصلاح‌طلبان و «تکرار می‌کنم» خاتمی اینترنت را قطع کرد، مجلس تندرو و طرحی در میان بود؟ چه حالی داشتیم؟ همه حس خفگی می‌کردیم، حس می‌کردیم کسی دستش را بر دهان‌مان گذاشته حتی اجازه نمی‌دهد نفس بکشیم چه برسد به فریاد زدن!

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/05/07/klm-288101/

@Kaleme
🔴 هر عقیده‌ای محترم نیست

✍️ #حسین_رونقی:

رضا صادقی گفته: «اونی که با طرح صیانت موافق است، اعتقادشه و باید بهش احترام گذاشت. یاد بگیریم که مخالف ما الزاما دشمن ما نیست... فقط هم‌عقیده نیستیم. مراقب باشیم روبروی هم قرار نگیریم ما همه کنار همیم»

کسی که با طرح صیانت موافق است یعنی با محدودسازی و سانسور اینترنت موافق است، یعنی عقیده او هم‌سو با نقض آزادی بیان و نقض حقوق بشر است و چون ضامن اجرایی دارد باید به او احترام بگذاریم؟ سرچشمه این تفکر باطل احترام به هر عقیده از کجاست؟ تفکری که سازش با هر عقیده‌ای را روا می‌داند! حتی عقیده‌ای که معتقد به اجرای سانسور و نقض حقوق بشر و کشتن انسان‌هاست! چرا فکر نمی‌کنید این گزاره را برای تحمل پذیر کردن ظلم و ستم به ما تحمیل کرده‌اند؟ چرا فکر نمی‌کنید آنها که ما را گوسفند و برده می‌خواهند با همین سیاست‌ها و نگرش‌ها و بینش‌ها ما را کور و کر کرده‌اند و می‌گویند به هرعقیده‌ای احترام بگذاریم؟

هیچ عقیده‌ای مقدس نیست و هیچ عقیده‌ای نباید از گزند نقد و انکار انسان در امان باشد! عقیده‌ایی که حیات انسان، آزادی انسان و حقوق انسان را نادیده بگیرد، لگدمال کند، تحقیر کند، سزاوار احترام که نیست باید به آن تاخت، باید با آن جنگید و نگذاشت عقیده‌ای غیرانسانی به عرصه عمل برسد.

👈 متن کامل

http://www.kaleme.com/1400/05/12/klm-288146/

@Kaleme