🔴 «آرزوی زایشی دیگر»
عبور ایران از راهی طی شده یا ساختن مسیری نوین؟
✍️ علیرضا قندریز
سخن نخست | پیشنهاد مهندس میرحسین موسوی برای برگزاری همهپرسی و تدوین قانون اساسی جدید از مسیر مجلس مؤسسان—که پیش از این دوسال پیش برای اولین بار مطرح شده بود حالا در قالب بیانیه ای که او در “محکومیت تجاوز بیگانه به کشور” منتشر کرده دوباره تکرار شده است.
اصل این طرح و اعلام آن توسط کسی که نقش جدی در ساختن و مدیریت عالی نظام سیاسی موجود داشته، تلاشی شجاعانه برای عبور مسالمتآمیز از بحران ساختاری جمهوری اسلامی ایران است. این طرح در وجوهی از ظرفیت احیای مشروعیت دولت ملی و بازسازی مشارکت عمومی برخوردار است. اما تجارب زیسته ملت ایران در صد و بیست سال اخیر نشان می دهد که بدون دگرگونی اساسی در منابع شکل دهی قدرت و ابتنا و تقویت زیرساختهای نهادی برای ایجاد دولتی قوی و مردم محور و نیز بدون داشتن برنامه ای جامع برای اصلاح دکترین امنیت ملی و تدوین استراتژی متناسب در روابط بین الملل و منطقه ای کشور، اصلاحات حقوقی به بازتولید استبداد در شکلی جدید خواهد انجامید...
📎متن کامل
@kaleme
عبور ایران از راهی طی شده یا ساختن مسیری نوین؟
✍️ علیرضا قندریز
سخن نخست | پیشنهاد مهندس میرحسین موسوی برای برگزاری همهپرسی و تدوین قانون اساسی جدید از مسیر مجلس مؤسسان—که پیش از این دوسال پیش برای اولین بار مطرح شده بود حالا در قالب بیانیه ای که او در “محکومیت تجاوز بیگانه به کشور” منتشر کرده دوباره تکرار شده است.
اصل این طرح و اعلام آن توسط کسی که نقش جدی در ساختن و مدیریت عالی نظام سیاسی موجود داشته، تلاشی شجاعانه برای عبور مسالمتآمیز از بحران ساختاری جمهوری اسلامی ایران است. این طرح در وجوهی از ظرفیت احیای مشروعیت دولت ملی و بازسازی مشارکت عمومی برخوردار است. اما تجارب زیسته ملت ایران در صد و بیست سال اخیر نشان می دهد که بدون دگرگونی اساسی در منابع شکل دهی قدرت و ابتنا و تقویت زیرساختهای نهادی برای ایجاد دولتی قوی و مردم محور و نیز بدون داشتن برنامه ای جامع برای اصلاح دکترین امنیت ملی و تدوین استراتژی متناسب در روابط بین الملل و منطقه ای کشور، اصلاحات حقوقی به بازتولید استبداد در شکلی جدید خواهد انجامید...
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
«آرزوی زایشی دیگر»
عبور ایران از راهی طی شده یا ساختن مسیری نوین؟ ▫️سخن نخست پیشنهاد مهندس میرحسین موسوی برای برگزاری همهپرسی و تدوین قانون اساسی جدید از مسیر مجلس مؤسسان—که پیش از این دوسال پیش برای اولین بار مطرح شده بود حالا در قالب بیانیه ای که او در “محکومیت تجاوز بیگانه…
🔴 این خانه، خانه ماست!
🔺عصر جمعه ۲۰ تیرماه، متنی منتشر شد و عکسی؛ از پیرمردی که ۱۶ سال پیش در همین روزها، نگهبان شعله امیدی شده بود که ایرانیان در دفاع از حیثیت و عزت خویش برافروختند. امیدی که در جستجوی رای و اعمال نظر خویش در تعیین سرنوشت اندوخته شد…
🔺چاره را نمیتوان صرفا در تضعیف و بیاعتبارسازی مهاجمان بیگانه جست؛ بلکه اتفاقا آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، تغییر سیاستها و رویکردهایی است که ایران را در چنین مهلکهای انداخته است و این تغییر ممکن نیست، مگر با اتکا به وجدان عمومی و بازگشت به حق حاکمیت عمومی همه شهروندان بر سرنوشت جمعی! یک تصمیم شفاف و قاطع ملی در قالب پاسخ صریحی که مردم در یک رفراندوم بزرگ خواهند داد! رفراندومی که اگر سه سال قبل و در اوج جنبش «زن، زندگی، آزادی» به مطالبه اصلی بدل میشد و محقق میگشت، شاید امروز حسرت جانهای عزیز از دسترفته و تحقیر بزرگ ملی در تهاجم دشمن و اشغال آسمان کشور از سوی او را نمیداشتیم...
📎متن کامل
@kaleme
میرحسین موسوی را میبایست به سکوتهایی شناخت که شکستناش نشانه بغرنجی شرایط و ضرورت چارهاندیشیهای بزرگ بود
🔺عصر جمعه ۲۰ تیرماه، متنی منتشر شد و عکسی؛ از پیرمردی که ۱۶ سال پیش در همین روزها، نگهبان شعله امیدی شده بود که ایرانیان در دفاع از حیثیت و عزت خویش برافروختند. امیدی که در جستجوی رای و اعمال نظر خویش در تعیین سرنوشت اندوخته شد…
🔺چاره را نمیتوان صرفا در تضعیف و بیاعتبارسازی مهاجمان بیگانه جست؛ بلکه اتفاقا آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، تغییر سیاستها و رویکردهایی است که ایران را در چنین مهلکهای انداخته است و این تغییر ممکن نیست، مگر با اتکا به وجدان عمومی و بازگشت به حق حاکمیت عمومی همه شهروندان بر سرنوشت جمعی! یک تصمیم شفاف و قاطع ملی در قالب پاسخ صریحی که مردم در یک رفراندوم بزرگ خواهند داد! رفراندومی که اگر سه سال قبل و در اوج جنبش «زن، زندگی، آزادی» به مطالبه اصلی بدل میشد و محقق میگشت، شاید امروز حسرت جانهای عزیز از دسترفته و تحقیر بزرگ ملی در تهاجم دشمن و اشغال آسمان کشور از سوی او را نمیداشتیم...
📎متن کامل
@kaleme
🔖با اینکه ملیگرایی در ایران ریشه بلند تاریخی دارد و برخلاف تصور برخی، ربطی به تاریخ مدرن ایران هم ندارد و بسیار قدیمیتر است؛ اما در قبال مسئله جنگ، یک جناحبندی اتفاق افتاد که آیا این جنگی ملی و میهنی است یا خیر؟ اصل اختلاف به اینجا برمیگشت که تصوری که از امر ملی در ایران وجود داشت دچار انشقاق شد… از سال ۱۴۰۱ با رخداد جنبش مهسا این مرزبندی رفته رفته ایجاد شد که هر چه به حکومت متصل باشد ولو اینکه عنوان ملی داشته باشد و در مجامع عمومی زیر نام ایران باشد در چارچوب مفهوم ملیگرایی ایرانی قابل دفاع نیست…
🎥 علیرضا رجایی
در گفتار "دولت دموکراتیک، ضرورت تاریخی"
📎ویدئوی کامل
@kaleme
🎥 علیرضا رجایی
در گفتار "دولت دموکراتیک، ضرورت تاریخی"
📎ویدئوی کامل
@kaleme
Forwarded from خانه خبری چشما
🟢 پرتره در حصر | بیانیه در بحران
در اتاقی کوچک، پشت میزی ساده با کتابهایی روی هم تلنبار شده، مردی نشسته است که از پانزده سال پیش در همان اتاق زندانیست؛ نه با حکم دادگاه، نه با پروندهی قضایی بلکه به جرم «همراهی با مردم در جنبش سبز». او که خودش را نه رهبر که «همراه کوچک» جنبش سبز مینامید؛ حالا در میانهی جنگ، از همین اتاق کوچک، بیانیهای صادر کرده که نه دفاعی از حاکمیت که دفاعی از ملت است. بیانیهای از دلِ تنهایی فیزیکی، برای صیانت از کرامت عمومی. دیروز و دیشب بعد از انتشار این بیانیه ترند شبکههای اجتماعی صحبت حول این بیانیه و شخصیت میرحسین موسوی و عکس تازهای بود که از او منتشر شد و به قولی «تایملاین سبز شده بود.»
تصویر: خانهای که زندان شد، و مقاومتی که تمام نشد
در عکس، او با موهایی سفید و پیراهنی راهراه، برگهای را در دست گرفته. در پسزمینه، پنجرهای که با آهن بسته شده، اما رویش رنگ سبز زده شده و نقاشی کودکانه کشیدهاند؛ پردهای نیمهکشیده، سیمهای پراکنده، و قابهایی از گذشته. اینجا «خانه» نیست؛ زندان اختر است؛ زندانی که به جای میلههای آهن، دیوارهای سکوت دارد.
یادداشت کامل
@Cheshmanews
در اتاقی کوچک، پشت میزی ساده با کتابهایی روی هم تلنبار شده، مردی نشسته است که از پانزده سال پیش در همان اتاق زندانیست؛ نه با حکم دادگاه، نه با پروندهی قضایی بلکه به جرم «همراهی با مردم در جنبش سبز». او که خودش را نه رهبر که «همراه کوچک» جنبش سبز مینامید؛ حالا در میانهی جنگ، از همین اتاق کوچک، بیانیهای صادر کرده که نه دفاعی از حاکمیت که دفاعی از ملت است. بیانیهای از دلِ تنهایی فیزیکی، برای صیانت از کرامت عمومی. دیروز و دیشب بعد از انتشار این بیانیه ترند شبکههای اجتماعی صحبت حول این بیانیه و شخصیت میرحسین موسوی و عکس تازهای بود که از او منتشر شد و به قولی «تایملاین سبز شده بود.»
تصویر: خانهای که زندان شد، و مقاومتی که تمام نشد
در عکس، او با موهایی سفید و پیراهنی راهراه، برگهای را در دست گرفته. در پسزمینه، پنجرهای که با آهن بسته شده، اما رویش رنگ سبز زده شده و نقاشی کودکانه کشیدهاند؛ پردهای نیمهکشیده، سیمهای پراکنده، و قابهایی از گذشته. اینجا «خانه» نیست؛ زندان اختر است؛ زندانی که به جای میلههای آهن، دیوارهای سکوت دارد.
یادداشت کامل
@Cheshmanews
🔴 حصاربانان میرحسین «وطن» میفروشند
✍️ عبدالله ناصری
رهبری جنبش سبز از ته بنبست «اختر» دربارهی جنگ دوازدهروزهی ایران و اسرائیل، پیامی فرستاده است در محکومیت نتانیاهوی متجاوز و علت این تجاوز. پیامی کوتاه که خشم بسیاری را پدیدار کرد. بنده با عافیتطلبان عصبانی که چند سالی است به جای آنکه نگران خاک کشور باشند، دغدغهی بقا و دوام خود را دارند کاری ندارم. روی سخنم با روزنامهی رهبر است؛ کیهان که ادارهاش با یک صهیونیست فکری است. این روزنامه از قول رهبر حاکم نوشته است: «فلانی وطنفروش است». این جملهی قبیحِ دروغ، به نظرم بیانگر عصبانیت بیشتر رهبر از موسوی است تا متجاوز صهیونی.
تمام بیانیهی کوتاه آقای موسوی پر از عبرت و تاریخ است. اما باور جدی دارم عبارت: «وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجهی یک رشته خطاهای بزرگ (گذشته) بود.» مهم و ملموسترین عبارت بیانیه بود. مستور این عبارت یعنی: «مسئول تجاوز ۱۲روزهی اسرائیل، کس دیگری است!».
از سوی دیگر، آن دسته از رقاصان سیاستورز که بنا داشتند با این تجاوز، فاصلهی ژرف حکومت با مردم را از بین ببرند، افشا شدند. روشنترین مصداق وطنفروشی آنجاست که سهم ۱۷٪ ایران از دریای خزر که در دولت دوم اصلاحات از سوی همسایهگان شمالی پذیرفته شد، با غرور متوهمانهی رهبر به زیر هشت درصد رسید. به زبان شاعری نو:
«کاش
قدری عرق میهنپرستی
داشتی
وطنفروش …»
از «صابر همدانی»، شاعر عصر پهلوی، وام میگیرم خطاب به آقای موسوی:
«دریغ و درد، که در روزگار تو ای (میر)
زمام ملک بهدست وطنفروشان است».
@kaleme
✍️ عبدالله ناصری
رهبری جنبش سبز از ته بنبست «اختر» دربارهی جنگ دوازدهروزهی ایران و اسرائیل، پیامی فرستاده است در محکومیت نتانیاهوی متجاوز و علت این تجاوز. پیامی کوتاه که خشم بسیاری را پدیدار کرد. بنده با عافیتطلبان عصبانی که چند سالی است به جای آنکه نگران خاک کشور باشند، دغدغهی بقا و دوام خود را دارند کاری ندارم. روی سخنم با روزنامهی رهبر است؛ کیهان که ادارهاش با یک صهیونیست فکری است. این روزنامه از قول رهبر حاکم نوشته است: «فلانی وطنفروش است». این جملهی قبیحِ دروغ، به نظرم بیانگر عصبانیت بیشتر رهبر از موسوی است تا متجاوز صهیونی.
تمام بیانیهی کوتاه آقای موسوی پر از عبرت و تاریخ است. اما باور جدی دارم عبارت: «وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجهی یک رشته خطاهای بزرگ (گذشته) بود.» مهم و ملموسترین عبارت بیانیه بود. مستور این عبارت یعنی: «مسئول تجاوز ۱۲روزهی اسرائیل، کس دیگری است!».
از سوی دیگر، آن دسته از رقاصان سیاستورز که بنا داشتند با این تجاوز، فاصلهی ژرف حکومت با مردم را از بین ببرند، افشا شدند. روشنترین مصداق وطنفروشی آنجاست که سهم ۱۷٪ ایران از دریای خزر که در دولت دوم اصلاحات از سوی همسایهگان شمالی پذیرفته شد، با غرور متوهمانهی رهبر به زیر هشت درصد رسید. به زبان شاعری نو:
«کاش
قدری عرق میهنپرستی
داشتی
وطنفروش …»
از «صابر همدانی»، شاعر عصر پهلوی، وام میگیرم خطاب به آقای موسوی:
«دریغ و درد، که در روزگار تو ای (میر)
زمام ملک بهدست وطنفروشان است».
@kaleme
🔴 شاخص فلاکت از ۴۲ درصد گذشت
▫️بنابر تازهترین گزارشهای مرکز آمار ایران، در ۱۷ استان از ۳۱ استان ایران "زنگ خطر" معیشت به صدا درآمده و شاخص فلاکتی فراتر از میانگین ثبت شده است. شاخص فلاکت در سال ۱۴۰۴ در کل ایران به ۴۲ درصد رسیده و خراسان جنوبی با ۳۷.۹ درصد، کمترین "فلاکت" را ثبت کرده است. استان خوزستان نیز با تورم ۳۵.۶ درصدی و نرخ بیکاری ۱۱ درصدی، شاخص فلاکت ۴۶.۶ واحدی را رقم زده و مردم این استان در مقایسه با سایر استانها نامناسبترین وضعیت رفاهی را در بهار سال جاری داشتهاند.
▫️شاخص فلاکت یک نشانگر اقتصادی است که طبق تعریفی ساده از مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم بدست میآید و به طور سالانه محاسبه میشود. به اعتقاد اقتصاددانان، شاخص فلاکت نشانگر میزان سختی زندگی مردم است و هر چه این شاخص در یک کشور بالاتر باشد، هزینههای اقتصادی و اجتماعی بالاتر و به تبع آن، میزان رفاه مردم آن کشور پایینتر است. برخی کارشناسان بر این باورند که این شاخص رابطه مستقیمی با نرخ جرم و جنایت در جامعه دارد و هرچه این متغیر اقتصادی افزایش یابد، امنیت اجتماعی نیز بیش از پیش به خطر میافتد.
@kaleme
▫️بنابر تازهترین گزارشهای مرکز آمار ایران، در ۱۷ استان از ۳۱ استان ایران "زنگ خطر" معیشت به صدا درآمده و شاخص فلاکتی فراتر از میانگین ثبت شده است. شاخص فلاکت در سال ۱۴۰۴ در کل ایران به ۴۲ درصد رسیده و خراسان جنوبی با ۳۷.۹ درصد، کمترین "فلاکت" را ثبت کرده است. استان خوزستان نیز با تورم ۳۵.۶ درصدی و نرخ بیکاری ۱۱ درصدی، شاخص فلاکت ۴۶.۶ واحدی را رقم زده و مردم این استان در مقایسه با سایر استانها نامناسبترین وضعیت رفاهی را در بهار سال جاری داشتهاند.
▫️شاخص فلاکت یک نشانگر اقتصادی است که طبق تعریفی ساده از مجموع نرخ بیکاری و نرخ تورم بدست میآید و به طور سالانه محاسبه میشود. به اعتقاد اقتصاددانان، شاخص فلاکت نشانگر میزان سختی زندگی مردم است و هر چه این شاخص در یک کشور بالاتر باشد، هزینههای اقتصادی و اجتماعی بالاتر و به تبع آن، میزان رفاه مردم آن کشور پایینتر است. برخی کارشناسان بر این باورند که این شاخص رابطه مستقیمی با نرخ جرم و جنایت در جامعه دارد و هرچه این متغیر اقتصادی افزایش یابد، امنیت اجتماعی نیز بیش از پیش به خطر میافتد.
@kaleme
بیانیه مشترک انجمنهای اسلامی دانشگاههای وزارت بهداشت
🔴 میان آزادی زندانیان سیاسی و تقویت انسجام ملی رابطهای مستقیم و معنادار وجود دارد
🔺حوادث اخیر لزوم یک بازنگری بنیادی در سیاست امنیتی جمهوری اسلامی را نمایان میکند. چرا که معتقدیم که امنیت تنها امنیت دولت و اعضای آن نیست بلکه آحاد ملت باید بتوانند زیستی درخور و ایمن را تجربه کنند و پر واضح است که امنیت دولت بدون مشارکت همراهی گروههای مختلف مردم تامین نمیشود. در شرایطی که به اذعان مسئولین امر نفوذ در لایههای مختلف سیستم وجود دارد و در آخرین انتخابات مشارکت مورد انتقاد نیروهای مختلف درون ساختار بوده است سوال اصلی این است که چه کسی قرار است مطالبات بیپایان، بحرانهای عمیق و خواستهای عمومی را نمایندگی کند؟
🔺این صحبتها در شرایطی است که بخش زیادی از نهادهای مترقی در دانشگاه و بیرون از آن سرکوب و نابود شدهاند و هیچ تریبونی برای آنان که دلسوزانه حاکمیت را در جهت منافع ملی نقد یا نفی میکنند وجود ندارد. قاعدتا زندانیان سیاسی نماینده بخش کثیری از این نیروها هستند. در این سالها به جای تمرکز سیستم امنیتی بر حفظ امنیت شهروندان و کاهش نفوذ امنیتی بیگانه شاهد آن بودیم که افراد با نام و نشان مشخص که منتقد و مخالف سیستم بودند به اسم پیاده نظام دشمن مورد هجمه قرار گرفتند. ما معتقدیم فعالیت آشکار، علنی و شفاف همه نیروها دریچهای به سمت امنیت ملی و دموکراسی است. جنگ اخیر به ما نشان داد که بدون تغییر رویکرد به سمت گروههای مردمی و حتی فضا دادن به مخالفان آشکار سیستم فعلی نمیتوان بقای ملت و مردم را تضمین کرد.
🔺شعار آزادی زندانیان سیاسی را شعاری ملی و ضد استعماری و در جهت مقاومت در برابر نگاهی میدانیم که به جای تغییر از درون به سلاحهای آمریکایی چشم دوخته است. ما، اعضای انجمنهای اسلامی غیروابستهٔ دانشگاههای سراسر کشور، بر این باوریم که میان آزادی زندانیان سیاسی و تقویت انسجام ملی رابطهای مستقیم و معنادار وجود دارد.
📎متن کامل و امضاها
@kaleme
🔴 میان آزادی زندانیان سیاسی و تقویت انسجام ملی رابطهای مستقیم و معنادار وجود دارد
🔺حوادث اخیر لزوم یک بازنگری بنیادی در سیاست امنیتی جمهوری اسلامی را نمایان میکند. چرا که معتقدیم که امنیت تنها امنیت دولت و اعضای آن نیست بلکه آحاد ملت باید بتوانند زیستی درخور و ایمن را تجربه کنند و پر واضح است که امنیت دولت بدون مشارکت همراهی گروههای مختلف مردم تامین نمیشود. در شرایطی که به اذعان مسئولین امر نفوذ در لایههای مختلف سیستم وجود دارد و در آخرین انتخابات مشارکت مورد انتقاد نیروهای مختلف درون ساختار بوده است سوال اصلی این است که چه کسی قرار است مطالبات بیپایان، بحرانهای عمیق و خواستهای عمومی را نمایندگی کند؟
🔺این صحبتها در شرایطی است که بخش زیادی از نهادهای مترقی در دانشگاه و بیرون از آن سرکوب و نابود شدهاند و هیچ تریبونی برای آنان که دلسوزانه حاکمیت را در جهت منافع ملی نقد یا نفی میکنند وجود ندارد. قاعدتا زندانیان سیاسی نماینده بخش کثیری از این نیروها هستند. در این سالها به جای تمرکز سیستم امنیتی بر حفظ امنیت شهروندان و کاهش نفوذ امنیتی بیگانه شاهد آن بودیم که افراد با نام و نشان مشخص که منتقد و مخالف سیستم بودند به اسم پیاده نظام دشمن مورد هجمه قرار گرفتند. ما معتقدیم فعالیت آشکار، علنی و شفاف همه نیروها دریچهای به سمت امنیت ملی و دموکراسی است. جنگ اخیر به ما نشان داد که بدون تغییر رویکرد به سمت گروههای مردمی و حتی فضا دادن به مخالفان آشکار سیستم فعلی نمیتوان بقای ملت و مردم را تضمین کرد.
🔺شعار آزادی زندانیان سیاسی را شعاری ملی و ضد استعماری و در جهت مقاومت در برابر نگاهی میدانیم که به جای تغییر از درون به سلاحهای آمریکایی چشم دوخته است. ما، اعضای انجمنهای اسلامی غیروابستهٔ دانشگاههای سراسر کشور، بر این باوریم که میان آزادی زندانیان سیاسی و تقویت انسجام ملی رابطهای مستقیم و معنادار وجود دارد.
📎متن کامل و امضاها
@kaleme
Telegraph
▪️بیانیه مشترک انجمنهای اسلامی دانشگاههای وزارت بهداشت؛
▪️بیانیه مشترک انجمنهای اسلامی دانشگاههای وزارت بهداشت؛ آزادی زندانیان سیاسی، گامی در جهت حفظ وحدت ملی ♦️وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ و اگر پروردگار تو خواسته بود، همه مردم را يك امت كرده بود،…
🔴 قبله، مردماند نه قدرت!
✍️ داریوش محمدپور
🔺این دو لفظ در غوغای رسانههای اجتماعی سالهای اخیر، تقریباً به طور مطلق معنا و مابهازای واقعیشان را از دست دادهاند. نه اصلاحطلب، اصلاحطلب است دقیقاً نه برانداز واقعاً برانداز. این دو کلمه را به عنوان دشنام به کار میبرند. بسته به اینکه کجای طیف سیاسی واقع باشند. تمام کسانی که با شعار «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» زیست میکنند، هر کس را که مثل خودشان نباشد «اصلاحطلب» مینامند. قایل به ربط هم نیستند کلاً. همینطور فلهای هر که جز خودشان اصلاحطلب است و اصلاحطلب اسم رمز آدم نامطلوب و بد است. لذا سرنخارانید وقتی به کسی که اصلاحطلب نیست بگویند اصلاحطلب. اینها از عقل خودشان عبور کردهاند.
🔺حالا میفهمید چرا بعضی از «اصلاحطلبان» و پهلویچیها و ویرانیطلبان ناگهان سازشان با هم کوک شده است؟ این درشتیهای شیزوفرنیک بعضی از «اصلاحطلبان» را در برابر میرحسین میبینم و بیشتر به نتیجهای میرسم که بیش از چهار سال است بر من مسجل شده است: اصلاحطلبان از موضوعیت افتادهاند و در دنیای موازی سیر میکنند.
📎متن کامل
@kaleme
✍️ داریوش محمدپور
🔺این دو لفظ در غوغای رسانههای اجتماعی سالهای اخیر، تقریباً به طور مطلق معنا و مابهازای واقعیشان را از دست دادهاند. نه اصلاحطلب، اصلاحطلب است دقیقاً نه برانداز واقعاً برانداز. این دو کلمه را به عنوان دشنام به کار میبرند. بسته به اینکه کجای طیف سیاسی واقع باشند. تمام کسانی که با شعار «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود» زیست میکنند، هر کس را که مثل خودشان نباشد «اصلاحطلب» مینامند. قایل به ربط هم نیستند کلاً. همینطور فلهای هر که جز خودشان اصلاحطلب است و اصلاحطلب اسم رمز آدم نامطلوب و بد است. لذا سرنخارانید وقتی به کسی که اصلاحطلب نیست بگویند اصلاحطلب. اینها از عقل خودشان عبور کردهاند.
🔺حالا میفهمید چرا بعضی از «اصلاحطلبان» و پهلویچیها و ویرانیطلبان ناگهان سازشان با هم کوک شده است؟ این درشتیهای شیزوفرنیک بعضی از «اصلاحطلبان» را در برابر میرحسین میبینم و بیشتر به نتیجهای میرسم که بیش از چهار سال است بر من مسجل شده است: اصلاحطلبان از موضوعیت افتادهاند و در دنیای موازی سیر میکنند.
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
قبله، مردماند نه قدرت!
بیانیهی میرحسین موسوی فصلالخطاب بود. چکیدهی بینش سیاسی راهگشا برای آیندهی ایران بود. نه در خیالات سیر میکند نه تملق قدرت را میگوید و نه ذلت دریوزگی در برابر بیگانگان متجاوز را تأیید میکند. این بیانیه راه را برای تأمل در بعضی از اصطلاحات رایج در ادبیات…
🔴 چه کردهایم که عدالت یکجاست و خدا جای دیگر!
🎙️محمد سروش محلاتی
🔺شهید بهشتی یکی از چالشهای جدیاش با برخی اندیشمندان و فقها همین بود. میپرسید: «شما که ادعای پذیرش حسن و قبح دارید، در کجا از آن بهره میگیرید؟ و اگر نمیپذیرید، پس چرا خود را از عدلیه میدانید؟» مبنایی که ایشان مطرح میکند، ما را به یک نتیجه مهم میرساند: اگر این مسئله را کمی جلوتر ببریم، به این باور میرسیم که دوگانگی و ثنویت واقعی میان احکام عقل و احکام شرع وجود ندارد. البته، در برخی حوزه ها مانند تعبدیات و عبادات، عقل سکوت دارد و ورود نمیکند؛ در آنجا ما تسلیم نصوص شرعی هستیم. اما در حوزههایی که عقل توان ورود دارد، شرع نیز وارد میشود، و در این موارد، تضاد میان این دو امکانپذیر نیست.
🔺بهشتی معتقد بود گرایش به عدالت، فطریِ جوان است؛ چه دیندار باشد و چه نباشد. این گرایش نه تنها نادرست نیست، بلکه قرآن نیز آن را تایید میکند. بنابراین، اگر جوانی حتی احکام شرعی را با معیار عدالت میسنجد، نباید مورد تهمت یا طرد قرار گیرد؛ خدا خواسته این جوان دنبال این بینش برود تا به خدا برسد، چرا که این مسیر، میتواند به شناخت خدا بینجامد. شهید بهشتی با حسرت و درد میگوید من و تو ببینیم چه کوتاهی کردهایم و میکنیم که آدرس خدا از آدرس عدل جدا شده است. عدالت را باید از یک جا شنید، سخن خدا را از جای دیگر! کسانی هستند که از خدا میگویند، اما سخنشان بویی از عدالت ندارد. این مشکل را ما به وجود آوردهایم، نه دین. دین فقط یک آدرس دارد. این خط، انسان را به عدالت و خدا می رساند. اما اگر دیدید انسان را به عدالت نمی رساند، بدانید که آدرس غلط است، به و به خدا هم نخواهد رسید. این جفای من و تو است و این گناه ما است که این دو آدرس را از هم جدا کردهایم. نتیجه این شکاف، آن است که کسانی که دغدغه عدالت دارند، باید از سخنگویان دین، از اجتماعات دینی، فاصله بگیرد تا بتواند آدرس دوم را پیدا کند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🎙️محمد سروش محلاتی
🔺شهید بهشتی یکی از چالشهای جدیاش با برخی اندیشمندان و فقها همین بود. میپرسید: «شما که ادعای پذیرش حسن و قبح دارید، در کجا از آن بهره میگیرید؟ و اگر نمیپذیرید، پس چرا خود را از عدلیه میدانید؟» مبنایی که ایشان مطرح میکند، ما را به یک نتیجه مهم میرساند: اگر این مسئله را کمی جلوتر ببریم، به این باور میرسیم که دوگانگی و ثنویت واقعی میان احکام عقل و احکام شرع وجود ندارد. البته، در برخی حوزه ها مانند تعبدیات و عبادات، عقل سکوت دارد و ورود نمیکند؛ در آنجا ما تسلیم نصوص شرعی هستیم. اما در حوزههایی که عقل توان ورود دارد، شرع نیز وارد میشود، و در این موارد، تضاد میان این دو امکانپذیر نیست.
🔺بهشتی معتقد بود گرایش به عدالت، فطریِ جوان است؛ چه دیندار باشد و چه نباشد. این گرایش نه تنها نادرست نیست، بلکه قرآن نیز آن را تایید میکند. بنابراین، اگر جوانی حتی احکام شرعی را با معیار عدالت میسنجد، نباید مورد تهمت یا طرد قرار گیرد؛ خدا خواسته این جوان دنبال این بینش برود تا به خدا برسد، چرا که این مسیر، میتواند به شناخت خدا بینجامد. شهید بهشتی با حسرت و درد میگوید من و تو ببینیم چه کوتاهی کردهایم و میکنیم که آدرس خدا از آدرس عدل جدا شده است. عدالت را باید از یک جا شنید، سخن خدا را از جای دیگر! کسانی هستند که از خدا میگویند، اما سخنشان بویی از عدالت ندارد. این مشکل را ما به وجود آوردهایم، نه دین. دین فقط یک آدرس دارد. این خط، انسان را به عدالت و خدا می رساند. اما اگر دیدید انسان را به عدالت نمی رساند، بدانید که آدرس غلط است، به و به خدا هم نخواهد رسید. این جفای من و تو است و این گناه ما است که این دو آدرس را از هم جدا کردهایم. نتیجه این شکاف، آن است که کسانی که دغدغه عدالت دارند، باید از سخنگویان دین، از اجتماعات دینی، فاصله بگیرد تا بتواند آدرس دوم را پیدا کند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
موسسه دین و اقتصاد
سخنرانی آیت الله سروش محلاتی در چهل وچهارمین سالگرد شهادت آیتالله دکتر بهشتی - موسسه مطالعات دین و اقتصاد
در چهل وچهارمین سالگرد شهادت آیتالله دکتر بهشتی، آیتالله محمد سروش محلاتی با تمرکز بر نسبت «فقه» و «عدالت»، تاکید کرد که شهید بهشتی از معدود فقهایی است که
🔖او نه در بیان واژهها لکنت دارد نه ملاحظه نهادهای خارجی را میکند و نه تأیید این قدرت و آن قدرت برایش مهم است و نه دوگانه «مخالف حکومت = موافق حمله خارجی» را میپذیرد؛ این صداقت موسوی، واقعاً کمیاب است | میرحسین با حدیثی نبوی در انتهای بیانیهاش تلویحاً به حاکمیت میگوید که اکنون نسیم فرصت از جانب مردم و از جانب پروردگار میوزد اگر گوش شنوایی هست اگر دل بیداری باقی است، این لحظه را دریابید | این که فردی ۱۵ سال در حصر خانگی باشد، از حقوق اولیهاش محروم و حتی از تماس آزاد با خانواده و مردم محروم باشد، از نفرتپراکنی و انتقامجویی فاصله میگیرد نشانهی بلوغ فکری، صداقت سیاسی و مسئولیتپذیری عمیقاش است.
✍️ ژیلا بنییعقوب
گزیده یادداشت
اینستاگرام نویسنده
@kaleme
✍️ ژیلا بنییعقوب
گزیده یادداشت
اینستاگرام نویسنده
@kaleme
🔴 دهه اول انقلاب را تحریف میکنند تا سیاستهای ضدتوسعه امروز توجیه شود
🎙️فرشاد مؤمنی
اقتصاددان
🔺اگر به تعریف رسمی جمعیت دچار فقر شدید استناد کنیم، یعنی افرادی که حتی اگر تمامی درآمد خود را صرف تأمین غذا نمایند، باز هم قادر به حفظ سلامت زیستی خود نیستند، اکنون بنا بر گزارشهای رسمی، این گروه از هفت میلیون نفر فراتر رفته است. در همین شرایط بحرانی که از آن بهعنوان وضعیت جنگی یاد میشود و می گویند دم مردم در این شرایط گرم، شاهد آن هستیم که در عمل، به سوداگران بازار سرمایه سوبسیدهای وحشتنامی اختصاص مییابد، در حالیکه نان سفره مردم را گران می کنند. آن هم در شرایطی که کشور تهدید امنیت ملی دارد، هر وزیر تازهمنصوب، بهجای آنکه از اصلاحات تولیدمحور سخن بگوید، با افتخار از تسهیل واردات گزارش میدهد؛ گویی سیاستگذار افتخار خود را در وابستگی میجوید!
🔺امروز، در کشاکش «جنگ روایتها»، این دستاوردها عمدا تحریف یا نادیده گرفته میشوند، تا چرخش سیاستی سالهای پس از جنگ که به اسم بازارگرایی، اما در واقع به کام مافیای واردات و علیه تولید ملی رقم خورد، مشروعیت بیابد...
📎متن کامل
@kaleme
🎙️فرشاد مؤمنی
اقتصاددان
🔺اگر به تعریف رسمی جمعیت دچار فقر شدید استناد کنیم، یعنی افرادی که حتی اگر تمامی درآمد خود را صرف تأمین غذا نمایند، باز هم قادر به حفظ سلامت زیستی خود نیستند، اکنون بنا بر گزارشهای رسمی، این گروه از هفت میلیون نفر فراتر رفته است. در همین شرایط بحرانی که از آن بهعنوان وضعیت جنگی یاد میشود و می گویند دم مردم در این شرایط گرم، شاهد آن هستیم که در عمل، به سوداگران بازار سرمایه سوبسیدهای وحشتنامی اختصاص مییابد، در حالیکه نان سفره مردم را گران می کنند. آن هم در شرایطی که کشور تهدید امنیت ملی دارد، هر وزیر تازهمنصوب، بهجای آنکه از اصلاحات تولیدمحور سخن بگوید، با افتخار از تسهیل واردات گزارش میدهد؛ گویی سیاستگذار افتخار خود را در وابستگی میجوید!
🔺امروز، در کشاکش «جنگ روایتها»، این دستاوردها عمدا تحریف یا نادیده گرفته میشوند، تا چرخش سیاستی سالهای پس از جنگ که به اسم بازارگرایی، اما در واقع به کام مافیای واردات و علیه تولید ملی رقم خورد، مشروعیت بیابد...
📎متن کامل
@kaleme
موسسه دین و اقتصاد
فرشاد مومنی: به سوداگران بازار سرمایه سوبسید وحشتناک میدهند، اما نان مردم را گران میکنند/ دهه اول انقلاب را تحریف می کنند تا…
اگر به تعریف رسمی جمعیت دچار فقر شدید استناد کنیم، یعنی افرادی که حتی اگر تمامی درآمد خود را صرف تأمین غذا نمایند، باز هم قادر به حفظ سلامت زیستی خود نیستند،
🔖برادر ما، دکتر مصطفی مهرآیین، معلم جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه است. از تاریخ ۲۵ خرداد-دو روز بعد از حمله اسرائیل-برادرم دستگیر و به بازداشت موقت وزارت اطلاعات منتقل شد | به ما گفتند اسم ایشان در لیست زندانیان زندان نیست | نمیدانیم برادرم در کجاست و در چه وضعیتی قرار دارد. حتی برای درخواست ملاقات هم که مراجعه داشتیم، گفتند که اصلا و به هیچ عنوان ممکن نیست. همینطور با تندی زیاد به ما گفتند که شاید این یک ماه بازداشت ایشان، دو ماه یا شش ماه بشود و هیچ اطلاعی از وضعیت پرونده ایشان ندارند. دست آخر هم ما را از اتاق بیرون کردند | در طول نزدیک به یک ماه گذشته، هر لحظه و ثانیه ما با هراس و ناراحتی گذشته که امروز و فردای برادرم چگونه میگذرد؟ برادر من، یک معلمی بوده که جز سخن گفتن، هیچ سلاحی نداشته است. ما نگران حال و سلامتی او هستیم.
🎙️عفت مهرآیین
خواهر مصطفی مهرآیین
گزیده گفتوگو با کانال امتداد
@kaleme
🎙️عفت مهرآیین
خواهر مصطفی مهرآیین
گزیده گفتوگو با کانال امتداد
@kaleme
🔴 رفراندوم از ایده تا اجرا
✍ ابوالفضل رحیمی شاد
میرحسین موسوی برای دومین مرتبه از حصر ضرورت برگزاری رفراندوم برای تغییرات اساسی در نظام سیاسی ایران را مطرح کرده است. بار نخست در بهمن ۱۴۰۱ بعد از خیزش مردمی ژینا بود که عدهای نیز برای پرداختن به این موضوع روانه زندان شدند. اما واقعیت این است جمهوری اسلامی نمیتواند به این شیوه ادامه حیات دهد و برفرض اینکه بتواند نتیجهای بجز نابودی بیشتر منابع و عقب ماندگی شدیدتر ایران را به دنبال ندارد.
از سوی دیگر عملکرد حکومت از همان اوایل دوره اصلاحات نشان داده است که امکان اصلاحات دست کم به معنای دوم خردادی آن وجود ندارد. و با فرض اینکه وجود داشته باشد ساختار حقوقی و حقیقی سیاست در ایران باید دستخوش تحولات اساسی شود و با اصلاحات درون ساختاری مشکلات موجود برطرف نمیشود. اما سوالی که احتمالا اینجا مطرح میشود این است که، چگونه انتظار میرود حکومتی که اصلاحات را نمیپذیرد به مخالفین خود فرصت برگزاری رفراندوم بدهد؟
پاسخی که من به این سوال میدهم ساده است. اولا قرار نیست حکومت با آغوش باز آنرا بپذیرد بلکه باید چنین خواستی را به حاکمیت تحمیل کرد و ثانیا پنج تغییر مهم نسبت به شرایط سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۱ ایجاد شده که امکان تحقق این خواسته را افزایش داده است…
📎متن کامل
@kaleme
✍ ابوالفضل رحیمی شاد
میرحسین موسوی برای دومین مرتبه از حصر ضرورت برگزاری رفراندوم برای تغییرات اساسی در نظام سیاسی ایران را مطرح کرده است. بار نخست در بهمن ۱۴۰۱ بعد از خیزش مردمی ژینا بود که عدهای نیز برای پرداختن به این موضوع روانه زندان شدند. اما واقعیت این است جمهوری اسلامی نمیتواند به این شیوه ادامه حیات دهد و برفرض اینکه بتواند نتیجهای بجز نابودی بیشتر منابع و عقب ماندگی شدیدتر ایران را به دنبال ندارد.
از سوی دیگر عملکرد حکومت از همان اوایل دوره اصلاحات نشان داده است که امکان اصلاحات دست کم به معنای دوم خردادی آن وجود ندارد. و با فرض اینکه وجود داشته باشد ساختار حقوقی و حقیقی سیاست در ایران باید دستخوش تحولات اساسی شود و با اصلاحات درون ساختاری مشکلات موجود برطرف نمیشود. اما سوالی که احتمالا اینجا مطرح میشود این است که، چگونه انتظار میرود حکومتی که اصلاحات را نمیپذیرد به مخالفین خود فرصت برگزاری رفراندوم بدهد؟
پاسخی که من به این سوال میدهم ساده است. اولا قرار نیست حکومت با آغوش باز آنرا بپذیرد بلکه باید چنین خواستی را به حاکمیت تحمیل کرد و ثانیا پنج تغییر مهم نسبت به شرایط سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۱ ایجاد شده که امکان تحقق این خواسته را افزایش داده است…
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
رفراندوم از ایده تا اجرا
میرحسین موسوی برای دومین مرتبه از حصر ضرورت برگزاری رفراندوم برای تغییرات اساسی در نظام سیاسی ایران را مطرح کرده است. بار نخست در بهمن ۱۴۰۱ بعد از خیزش مردمی ژینا بود که عدهای نیز برای پرداختن به این موضوع روانه زندان شدند. اما واقعیت این است جمهوری اسلامی…
🔖 مصطفی محقق داماد و محمد درویشزاده در مقالهای مشترک به بررسی پدیدهای به نام “جهل مقدس” پرداخته اند که چگونه برخی اظهارات، اقدامات و سیاستگذاریهای داخلی ناخواسته منجر به “تسلیح حقوقی دشمن” (بهویژه رژیم صهیونیستی و آمریکا) شده و مستندات حقوقی برای تجاوزات آنها فراهم کرده است. آنها معتقدند این تسلیح حقوقی، که ماهیتی نرم و نامشهود دارد، خطرناکتر از کمک تسلیحاتی سختافزاری است و ناشی از برداشتهای جاهلانه از جهان معاصر و عدم شناخت سازوکارهای نظام سلطه جهانی است.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 در باب ضرورت آزادی فوری و بیقید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی
✍️ محمدعلی علیان
با توجه به مفاد کنوانسیونهای بینالمللی در زمینهٔ حقوق زندانیان و نحوهٔ برخورد با بازداشتشدگان از جمله: کنوانسیونهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (مصوب ۱۹۷۵) و نیز قواعد بانکوک جهت رفتار با زندانیان زن (مصوب ۲۰۱۱) که دولت ایران به آنها پیوسته و ملزم است مفاد آنها را اجرا کند و همچنین مصوبهٔ سال ۱۳۶۵ شورای عالی قضایی با هدف تأمین امنیت زندانیان مبنی بر آزادی کلیهٔ زندانیان مناطق جنگی، به نظر میرسد که مستندات حقوقی لازم هم از بُعد حقوق بینالملل و هم از منظر قوانین و آییننامههای داخلی، به منظور مساعدت در آزادی و یا حداقل اعطای مرخصی به کلیهٔ زندانیان با تأمین قرار مناسب، بهخصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی، وجود دارد و بنابراین مسئولان ارشد قضائی و سازمان زندانها باید از همان روزهای ابتدایی درگیری نظامی نسبت به این مهم اقدام میکردند تا امنیت جانی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان و کارمندان اوین تأمین گردد و لذا شاهد از دست دادن جانهای عزیز نمیبودیم.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ محمدعلی علیان
با توجه به مفاد کنوانسیونهای بینالمللی در زمینهٔ حقوق زندانیان و نحوهٔ برخورد با بازداشتشدگان از جمله: کنوانسیونهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (مصوب ۱۹۷۵) و نیز قواعد بانکوک جهت رفتار با زندانیان زن (مصوب ۲۰۱۱) که دولت ایران به آنها پیوسته و ملزم است مفاد آنها را اجرا کند و همچنین مصوبهٔ سال ۱۳۶۵ شورای عالی قضایی با هدف تأمین امنیت زندانیان مبنی بر آزادی کلیهٔ زندانیان مناطق جنگی، به نظر میرسد که مستندات حقوقی لازم هم از بُعد حقوق بینالملل و هم از منظر قوانین و آییننامههای داخلی، به منظور مساعدت در آزادی و یا حداقل اعطای مرخصی به کلیهٔ زندانیان با تأمین قرار مناسب، بهخصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی در شرایط جنگی، وجود دارد و بنابراین مسئولان ارشد قضائی و سازمان زندانها باید از همان روزهای ابتدایی درگیری نظامی نسبت به این مهم اقدام میکردند تا امنیت جانی زندانیان سیاسی و سایر زندانیان و کارمندان اوین تأمین گردد و لذا شاهد از دست دادن جانهای عزیز نمیبودیم.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
Telegraph
در باب ضرورت آزادی فوری و بیقید و شرط زندانیان سیاسی و عقیدتی
در روز دوم تیرماه ۱۴۰۴ و در اثناء جنگ ۱۲ روزه، زندان اوین توسط رژیم اسرائیل مورد حملهٔ موشکی قرار گرفت و طبق اعلام رسمی سخنگوی قوهٔ قضائیه، بر اثر آن، متأسفانه ۷۱ نفر کشته و شماری نیز مجروح شدند که کشتهشدگان شامل: کارمندان اداری زندان، سربازان وظیفه، زندانیان…
🔖باید مسئله نفوذ را درست بفهمیم و با آن برخورد دقیق کنیم. الان، بهراحتی به افراد برچسب نفوذی میزنند و این کار خطرناکی است. واقعیت این است که نفوذی بهوقتاش ساکت است، و بهوقتاش حرف خود را میزند. یعنی باید عمق میدان را دقیق دید و غرق در لحظه نشد. باید اجمالاً توجهها معطوف به چند مسئله باشد: یکی ریشه افراد است. کسانیکه بهشکل محیرالعقول تغییر ایدئولوژی میدهند، یکباره اسلام میآورند و مَرْکب عوض میکنند، عموماً مطمئن نیستند. دومی عقلانیت است. کسانیکه بهدنبال تضعیف تصمیمهای عقلایی و ضد عقلانیت جمعی و مشخصاً غیرنهادی هستند، معمولاً مخرب هستند
🎙️سعید حجاریان
گفتوگو درباره جنگ ۱۲ روزه
@kaleme
🎙️سعید حجاریان
گفتوگو درباره جنگ ۱۲ روزه
@kaleme
🔴 ما و موسوی؛ معناشناسیِ یک هشدار!
✍️ مجتبی علوی
🔺اگر با دقت به بیانیهی اخیر موسوی نگاه کنیم و آن را با بیانیه نجات ایران مقایسه کنیم، متوجه تغییراتی میشویم که به گمان نگارنده این تغییرات محصول شرایط بحرانیاند. تا پیش از این، اگرچه موسوی پیشنهاد حرکت به سمت رفراندوم را به پیشگاه مردم ارائه کرد، اما بلافاصله با آوردن ویژگیهایی مخاطبان ویژهاش را مشخص کرد: موسوی در بیانیه نجات نوشت: «اینجانب به عنوان یکی از آحاد ملت ایران با استناد به حق مستمر و غیرقابل سلب انسانها برای تعیین سرنوشت خود، پیشنهاد زیر را به پیشگاه مردم ارائه و با تمامی نیروها و شخصیتهای آزادیخواه، مدافع استقلال و یکپارچگی سرزمینی، خشونتپرهیز و توسعهگرا درمیان میگذارم»
🔺گویی در بیانیه نجات ایران، کسانیکه آن چهار ویژگی را به طور همزمان داشتند مخاطب قرار گرفتند تا آن ایده (رفراندوم قانون اساسی و تشکیل مجلس موسسان) را در سطح جامعه عمومی کنند. اما در بیانیه اخیر موسوی دیگر خبری از این جامعه مخاطب ویژه برای پیشبرد ایدهی رفراندوم برای گذار نیست. چرا؟ چون شرایط بحرانیتر از چیزی است که بتوان برای عمومی شدن این پیشنهاد صبر کرد.
🔺به نظر میرسد این بار دایرهی مخاطبان موسوی همه را در برمیگیرد و از قضا در این بیانیه کسانی نقش ویژهتری دارند که با توجه به موقعیتشان بتوانند تاثیرات سریعتری (تا پیش از حملهی مجدد اسرائیل و افتادن ایران در چاه بیدولتی) در جهت تحقق نسخههای درمانی مدنظر موسوی بگذارند. از جملهی آنان، تمامی بدنهی نظامی کشور، تمامی بدنهی مدیران و شخصیتهای سیاسی، تمامی بدنهی دستگاه قضا و در نهایت تمامی کسانیکه به هر دلیلی تریبونی دارد و میتوانند این صدا را در جامعه بلند کنند. متن بیانیهی جدید با چنین نگاهی سازگارتر است.
🔺گویی موسوی به گونهای این متن را نوشته که هرکس هرکجا هست (ولو در بدنه نظامیان) بتواند با خیال راحت از آن پشتیبانی کند. نکتهی مهم این است که حالا دیگر بازگشت به منطق قرار و قرارداد در راس حکومت، از جنس پیشنهادات و هشدارهایی نیست که مدتی طول بکشد تا آثار مثبت و منفی عملکردها هویدا شود. بلکه در شرایط کنونی ثانیهها در حکم طلا هستند. برای همین موسوی آن حدیث را در پایان بیانیهاش آورده است. گذر نسیم و فرصتهای پیرامونش، چند ثانیه بیشتر به طول نمیانجامد. نظام مانند آن بیماری بوده که به توصیههای پزشک عمل نکرده و سال به سال ویرانی بر ویرانی تلنبار کرده است تا به چنین بحران وحشتناکی رسیده است. حالا اگر فورا چیزی مانند شوک الکتریکی بر تمام این دستگاه وارد نشود، همان ضربان قلب نیمبند ایران و ایرانی هم از دست خواهد رفت.
📎متن کامل
@kaleme
✍️ مجتبی علوی
🔺اگر با دقت به بیانیهی اخیر موسوی نگاه کنیم و آن را با بیانیه نجات ایران مقایسه کنیم، متوجه تغییراتی میشویم که به گمان نگارنده این تغییرات محصول شرایط بحرانیاند. تا پیش از این، اگرچه موسوی پیشنهاد حرکت به سمت رفراندوم را به پیشگاه مردم ارائه کرد، اما بلافاصله با آوردن ویژگیهایی مخاطبان ویژهاش را مشخص کرد: موسوی در بیانیه نجات نوشت: «اینجانب به عنوان یکی از آحاد ملت ایران با استناد به حق مستمر و غیرقابل سلب انسانها برای تعیین سرنوشت خود، پیشنهاد زیر را به پیشگاه مردم ارائه و با تمامی نیروها و شخصیتهای آزادیخواه، مدافع استقلال و یکپارچگی سرزمینی، خشونتپرهیز و توسعهگرا درمیان میگذارم»
🔺گویی در بیانیه نجات ایران، کسانیکه آن چهار ویژگی را به طور همزمان داشتند مخاطب قرار گرفتند تا آن ایده (رفراندوم قانون اساسی و تشکیل مجلس موسسان) را در سطح جامعه عمومی کنند. اما در بیانیه اخیر موسوی دیگر خبری از این جامعه مخاطب ویژه برای پیشبرد ایدهی رفراندوم برای گذار نیست. چرا؟ چون شرایط بحرانیتر از چیزی است که بتوان برای عمومی شدن این پیشنهاد صبر کرد.
🔺به نظر میرسد این بار دایرهی مخاطبان موسوی همه را در برمیگیرد و از قضا در این بیانیه کسانی نقش ویژهتری دارند که با توجه به موقعیتشان بتوانند تاثیرات سریعتری (تا پیش از حملهی مجدد اسرائیل و افتادن ایران در چاه بیدولتی) در جهت تحقق نسخههای درمانی مدنظر موسوی بگذارند. از جملهی آنان، تمامی بدنهی نظامی کشور، تمامی بدنهی مدیران و شخصیتهای سیاسی، تمامی بدنهی دستگاه قضا و در نهایت تمامی کسانیکه به هر دلیلی تریبونی دارد و میتوانند این صدا را در جامعه بلند کنند. متن بیانیهی جدید با چنین نگاهی سازگارتر است.
🔺گویی موسوی به گونهای این متن را نوشته که هرکس هرکجا هست (ولو در بدنه نظامیان) بتواند با خیال راحت از آن پشتیبانی کند. نکتهی مهم این است که حالا دیگر بازگشت به منطق قرار و قرارداد در راس حکومت، از جنس پیشنهادات و هشدارهایی نیست که مدتی طول بکشد تا آثار مثبت و منفی عملکردها هویدا شود. بلکه در شرایط کنونی ثانیهها در حکم طلا هستند. برای همین موسوی آن حدیث را در پایان بیانیهاش آورده است. گذر نسیم و فرصتهای پیرامونش، چند ثانیه بیشتر به طول نمیانجامد. نظام مانند آن بیماری بوده که به توصیههای پزشک عمل نکرده و سال به سال ویرانی بر ویرانی تلنبار کرده است تا به چنین بحران وحشتناکی رسیده است. حالا اگر فورا چیزی مانند شوک الکتریکی بر تمام این دستگاه وارد نشود، همان ضربان قلب نیمبند ایران و ایرانی هم از دست خواهد رفت.
📎متن کامل
@kaleme
Telegraph
ما و موسوی؛ معناشناسیِ یک هشدار!
این یادداشت حاشیهای تحلیلی_تجویزی بر بیانیهی اخیر میرحسین موسوی است. اگرچه ممکن است بخشهای مختلف آن پراکنده به نظر برسند، اما نگارنده امید دارد که در نهایت مانند قطعات یک پازل به هم متصل شوند و تصویری هماهنگ و منسجم برای خواننده بسازند. مقدمهی نسبتا طولانی…
🔴 ترس از تغییر
✍️ جواد کاشی
▫️جمهوری اسلامی نه از اسرائیل میترسد نه آمریکا. از منطق تحول مقتضی زمان میهراسد. از تغییر احساس ویرانی در ساختار میکند.
خود را همان مینماید که از اول انقلاب منعقد شد. میداند اینکه هست همان نیست که چهل و پنج سال پیش بود. اما از اعلام صریح آن میهراسد. اگر به صراحت اعلام کند این که هست آن نیست، و نمیتوانست باشد، آنگاه به فکر میافتاد منطق و تئوری و روایت تازهای از موجودیت خود فراهم کند. هنگامی که منطقی تازه برای موجودیتی که دیگر آن نیست، فراهم نکنی، خود را از دست خواهی داد. تسخیر خواهی شد. البته بازتعریف خویشتن حتی برای فرد هم دشوار است، هنگامی که سخن از نهادهای اجتماعی و سیاسی است کار بسیار دشوار خواهد شد. وارثان به ندرت شجاعت نیروی موسس را دارند.
▫️زمان گسست ایجاد میکند. حتی برای پیوند با آنچه در سرآغاز بود، باید شجاعت پذیرش گسست را داشته باشی. با پذیرش گسست، گذشته هم در معرض بازتعریف و نقد واقع میشود. بت سرآغاز هم شکسته خواهد شد. آنگاه زایشی به اقتضاء زمانه روی خواهد نمود. و الا بیتعریف و بیبنیاد و معنا رها خواهی شد و نم فساد در ارکان هستی نهادهای سیاسی رسوخ و همه چیز را فرسوده و لزران خواهد کرد.
▫️آمریکا و اسرائیل نه تنها ترس ایجاد نمیکنند گاه محملی میشوند برای انکار ضرورت تحول. آنها با شرایط فوقالعادهای که ایجاد میکنند، اصل تحول و بازتعریف را به تعویق میاندازند. کمک میکنند تا فروریزی تدریجی در درون متوقف نشود شتاب پیدا کند.
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ جواد کاشی
▫️جمهوری اسلامی نه از اسرائیل میترسد نه آمریکا. از منطق تحول مقتضی زمان میهراسد. از تغییر احساس ویرانی در ساختار میکند.
خود را همان مینماید که از اول انقلاب منعقد شد. میداند اینکه هست همان نیست که چهل و پنج سال پیش بود. اما از اعلام صریح آن میهراسد. اگر به صراحت اعلام کند این که هست آن نیست، و نمیتوانست باشد، آنگاه به فکر میافتاد منطق و تئوری و روایت تازهای از موجودیت خود فراهم کند. هنگامی که منطقی تازه برای موجودیتی که دیگر آن نیست، فراهم نکنی، خود را از دست خواهی داد. تسخیر خواهی شد. البته بازتعریف خویشتن حتی برای فرد هم دشوار است، هنگامی که سخن از نهادهای اجتماعی و سیاسی است کار بسیار دشوار خواهد شد. وارثان به ندرت شجاعت نیروی موسس را دارند.
▫️زمان گسست ایجاد میکند. حتی برای پیوند با آنچه در سرآغاز بود، باید شجاعت پذیرش گسست را داشته باشی. با پذیرش گسست، گذشته هم در معرض بازتعریف و نقد واقع میشود. بت سرآغاز هم شکسته خواهد شد. آنگاه زایشی به اقتضاء زمانه روی خواهد نمود. و الا بیتعریف و بیبنیاد و معنا رها خواهی شد و نم فساد در ارکان هستی نهادهای سیاسی رسوخ و همه چیز را فرسوده و لزران خواهد کرد.
▫️آمریکا و اسرائیل نه تنها ترس ایجاد نمیکنند گاه محملی میشوند برای انکار ضرورت تحول. آنها با شرایط فوقالعادهای که ایجاد میکنند، اصل تحول و بازتعریف را به تعویق میاندازند. کمک میکنند تا فروریزی تدریجی در درون متوقف نشود شتاب پیدا کند.
*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 همبستگی شهروندی، آخرین و مهمترین سنگر
✍️ مجتبی نجفی
آنچه که در «اوین» رخ داد، نهتنها افشاگر نمادین زشتسیرتی جنگطلبان بود، بلکه صحنهٔ رویتپذیری یکی از زیباترین همبستگیهای ملی شد. آن بهاصطلاح حملهٔ نمادین که در نظر اپوزیسیون وابسته ضربه به دژ استبداد بود، بیش از همه ضربه به شهروندان تحت ستم ایران شد؛ آن هم زندانیانی که بسیاری از آنها به جرم انتقاد از دیکتاتوری، حبس میکشند.
جمهوری اسلامی یک نظام عقبمانده است که «جنگ روایت» نمیداند. آنها گمان میکنند جنگ روایت یعنی دروغگویی و رجزخوانی؛ یعنی خلبان زن خیالیِ دستگیرشده و جنگندههای خیالیِ سرنگونشدهٔ متجاوز بیگانه و آخر هم دروغ خود را به دشمن نسبت دادن.
ما که به دروغ، توهم و رجزخوانی سیستم عادت کردهایم، میدانیم با یک کانال تلگرامی هم میشود دستگاه بزرگ صداوسیماییِ درون و برونمرز را با بودجههای هنگفت شکست داد؛ از بس این ماشین عظیمالجثه، یک لگن بیمقدار شده. اما در همین عقبماندگیِ روایی بود که جمهوری اسلامی اجازه نداد خبرنگاران بیدرنگ، رخداد بزرگ اوین را روایت کنند. تا مدتی بوقهای فارسیزبان متجاوز تبلیغ میکردند که دژ استبداد بهصورت نمادین تخریب شد، اما آنچه که تخریب شد، جان چند شهروند و سرباز وظیفهٔ بیگناه بود. در این حین، یکی از زیباترین صحنههای انسانی رخ داد: زندانیان به کمک دکتر سعیده مکارم، که بهصورت داوطلبانه زندانیان را مداوا میکرد، شتافتند. آنها فرار نکردند تا جان دکتر خود را از زیر آوار زخمها نجات دهند؛ و موفق شدند.
شگفتا، در دل رخداد چه صحنهٔ زیبایی از همبستگی رخ داد و یکبار دیگر نشان داد این روح همبستگی ایرانی در قلب بحران بزرگ تا چه اندازه «مای» ایرانی را در اوج تهاجم و تجاوز حفظ کرده. و این همبستگی شهروندی که زیر ضرب جنگ و استبداد، بسان ریسمان وحدتبخش زخمیها، گاهی در جنبش اعتراضی، زمانی در جنگ تحمیلی رویتپذیر میشود، بزرگترین سرمایهٔ ملی است که «زخمی اما ایستاده» را روایت میکند. و چه زیباست که زندانی حتی به جان زندانبانش هم حساس بوده. این همبستگی شهروندی که در رخداد جنگ، با میزبانی شهرستانیها از مرکزنشینها، تعمیر رایگان خانه، مهمانسراهای رایگان، سرودها و آهنگهای تسلیبخش رویتپذیر شد؛ از خلال زشتیهای جنگ، از خلال آن رنجیدگیهای بزرگ، یکبار دیگر نشان داد ما یک سرمایهٔ اجتماعی بزرگ داریم که در گفتمان «نه جنگ، نه دیکتاتوری» تبلور یافته و این همبستگی شهروندی، مهمترین سنگر ما در طوفان تهاجمهای داخلی و خارجی است. به این نشانهٔ نمادینِ مهم، کمک زندانی به پزشک داوطلب، مباهات کنیم که طلیعهدار ساخت دوبارهٔ وطن زیر ضرب استبداد و جنگ است.
*کانال نویسنده
@Kaleme
✍️ مجتبی نجفی
آنچه که در «اوین» رخ داد، نهتنها افشاگر نمادین زشتسیرتی جنگطلبان بود، بلکه صحنهٔ رویتپذیری یکی از زیباترین همبستگیهای ملی شد. آن بهاصطلاح حملهٔ نمادین که در نظر اپوزیسیون وابسته ضربه به دژ استبداد بود، بیش از همه ضربه به شهروندان تحت ستم ایران شد؛ آن هم زندانیانی که بسیاری از آنها به جرم انتقاد از دیکتاتوری، حبس میکشند.
جمهوری اسلامی یک نظام عقبمانده است که «جنگ روایت» نمیداند. آنها گمان میکنند جنگ روایت یعنی دروغگویی و رجزخوانی؛ یعنی خلبان زن خیالیِ دستگیرشده و جنگندههای خیالیِ سرنگونشدهٔ متجاوز بیگانه و آخر هم دروغ خود را به دشمن نسبت دادن.
ما که به دروغ، توهم و رجزخوانی سیستم عادت کردهایم، میدانیم با یک کانال تلگرامی هم میشود دستگاه بزرگ صداوسیماییِ درون و برونمرز را با بودجههای هنگفت شکست داد؛ از بس این ماشین عظیمالجثه، یک لگن بیمقدار شده. اما در همین عقبماندگیِ روایی بود که جمهوری اسلامی اجازه نداد خبرنگاران بیدرنگ، رخداد بزرگ اوین را روایت کنند. تا مدتی بوقهای فارسیزبان متجاوز تبلیغ میکردند که دژ استبداد بهصورت نمادین تخریب شد، اما آنچه که تخریب شد، جان چند شهروند و سرباز وظیفهٔ بیگناه بود. در این حین، یکی از زیباترین صحنههای انسانی رخ داد: زندانیان به کمک دکتر سعیده مکارم، که بهصورت داوطلبانه زندانیان را مداوا میکرد، شتافتند. آنها فرار نکردند تا جان دکتر خود را از زیر آوار زخمها نجات دهند؛ و موفق شدند.
شگفتا، در دل رخداد چه صحنهٔ زیبایی از همبستگی رخ داد و یکبار دیگر نشان داد این روح همبستگی ایرانی در قلب بحران بزرگ تا چه اندازه «مای» ایرانی را در اوج تهاجم و تجاوز حفظ کرده. و این همبستگی شهروندی که زیر ضرب جنگ و استبداد، بسان ریسمان وحدتبخش زخمیها، گاهی در جنبش اعتراضی، زمانی در جنگ تحمیلی رویتپذیر میشود، بزرگترین سرمایهٔ ملی است که «زخمی اما ایستاده» را روایت میکند. و چه زیباست که زندانی حتی به جان زندانبانش هم حساس بوده. این همبستگی شهروندی که در رخداد جنگ، با میزبانی شهرستانیها از مرکزنشینها، تعمیر رایگان خانه، مهمانسراهای رایگان، سرودها و آهنگهای تسلیبخش رویتپذیر شد؛ از خلال زشتیهای جنگ، از خلال آن رنجیدگیهای بزرگ، یکبار دیگر نشان داد ما یک سرمایهٔ اجتماعی بزرگ داریم که در گفتمان «نه جنگ، نه دیکتاتوری» تبلور یافته و این همبستگی شهروندی، مهمترین سنگر ما در طوفان تهاجمهای داخلی و خارجی است. به این نشانهٔ نمادینِ مهم، کمک زندانی به پزشک داوطلب، مباهات کنیم که طلیعهدار ساخت دوبارهٔ وطن زیر ضرب استبداد و جنگ است.
*کانال نویسنده
@Kaleme