سایت خبری-تحلیلی کلمه
50.6K subscribers
5.56K photos
2.09K videos
160 files
8.08K links
کانال رسمی سایت خبری-تحلیلی کلمه در تلگرام.
www.kaleme.com

ارتباط با کانال کلمه
@kaleme_admin

📷 اینستاگرام:
instagram.com/kalemeh/
Download Telegram
🔴 وقتی افول انسانیت را با همه‌ی وجود لمس کردم! 

روایت حمله به زندان اوین و پس از آن

✍️ محسن قشقایی

🔺همیشه دوست داشتم هر اتفاق تاریخی و بزرگی را با دقت و جزئیات مرور کنم و از آنجایی که خودم در جریان حمله موشکی به اوین، به عنوان یک زندانی در زندان حضور داشتم، قصد دارم آنچه را که دیدم بطور کامل بنویسم، تا شاید ادای دینی باشم به تمام راویان تاریخ.

🔺در روزهای قبل، صدای انفجار زیاد شنیده بودیم اما همگی از دور بودند و نزدیکترین صدا برای انفجار ساختمان شیشه‌ای صداوسیما بود که هم در تلویزیون بصورت زنده دیدیم و شنیدیم و هم در واقعیت. اما این صدا، صدای انفجار نبود بلکه صدای غرش جنگنده بود که شدیدتر شد و بعد یک سوت و انفجاری با صدای مهیب که باعث شد تمام ساختمان بند ۴ به لرزه بیفتد... 

🔺بلافاصله به خودم آمدم و صداها و فریادها شروع شد. یکی جیغ میزد: «بیایید تو راهرو، الان باز میزند» یکی جیغ میزد، یکی فحش میداد. تپش قلبم بالا بود و مغزم درست فرمان نمیداد که چه باید بکنم. آیا وقت فرار بود؟ آیا وقت کمک بود یا باید کماکان در پناه تخت‌خواب آهنی اتاق می‌ماندم؟ یکی از هم اتاقی‌هایم که سن و سال کمی داشت، شوک زده و با وحشت زیاد وارد شد و داد زد:« چرا این بی‌شرف‌ها ما رو ول نمی‌کنن بریم، حتما باید بمیریم؟» سعی کردم او را آرام کنم…

🔺حوالی غروب بعضی دوستان آمدند و گفتند ظاهراً چاره ای نداریم و باید تخلیه کنیم چون عده ای مسلح آمده‌اند و صریحاً با کشیدن اسلحه روی بچه ها تهدید کرده‌اند که ما دستور داریم شما را منتقل کنیم یا خودتان می روید یا جنازه هایتان را میبریم. بازهم از دشمن قوی تر خورده بودند و برای مردم دست خالی قدرت نمایی میکردند. به ناچار مشغول جمع کردن وسایل شدیم اما اصلا نمی دانستیم چه برداریم و چه برنداریم. حتی یکی از مسئولان زندان نیامده بود ما را راهنمایی کند و صادقانه حرف بزند و بگوید چه در انتظار ماست و چه باید بکنیم...

🔺اما از آن روز و آن شب تا الان که دو هفته از آن جریانات میگذرد، هنوز یک چیز فکر و ذهنم را به شدت آزار میدهد و آنهم پایمال شدن شان و کرامت انسانی ماست. افول انسانیت را نه تنها به چشم دیدم که با همۀ وجود لمسش کردم و این برایم از هر چیزی در این روزها سخت‌تر است…

📎متن کامل
@kaleme
🔴 خرداد و آقا مصطفی!

✍🏻 اردشیر امیرارجمند

توانایی انتقاد از خود به معنای واقعی و منجمد نشدن در گذشته

▫️با توجه به حضور بسیاری از اصلاح‌طلبان در قدرت در دهه‌ی اول انقلاب یکی از مهمترین عوامل پس‌رفت اصلاحات از نظر سیاسی و اجتماعی فقدان توانایی آنها در حل پارادوکس‌هاست. مصطفی با نقد صریح روشن و مسئولانه‌ی گذشته از جمله ولایت فقیه جریان سفارت آمریکا سیاست خارجی و نزدیک‌تر اصلاح نسبی مواضعش در مورد جنبش‌های اجتماعی و نقش خیابان نشان داد که هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتواند همچنان نقش مهمی در گذار دموکراتیک درون‌زا و خشونت‌پرهیز برای نجات ایران از استبداد و جنگ و حرکت به سوی توسعه‌ی پایدار شهروندمحور ایفا نماید.


▫️بعدازظهر جمعه ۲۲ خرداد بود. اطلاعات رسیده به ستاد، حکایت از تغییر شرایط می‌کرد و تصمیم قاطع «نظام» (اسم مستعار رهبر) به تقلب گسترده در انتخابات، برای بیرون کشیدن معجزه هزاره‌ی سوم از صندوق‌ها با اختلاف زیاد و مطابق همان اعدادی که قبلاً از نفرات‌شان می‌شنیدیم. خبر رسیده بود که در ستاد قیطریه درگیری‌هایی صورت گرفته. به‌اتفاق دوستی که در ستاد نبود، به ستاد قیطریه رفتیم.

▫️از دور دیدم فردی در آن هوای گرم بعدازظهر تابستان، با زیرپیرآهنی سفید و با انرژی فوق‌العاده، در جمع جوان‌ها در حال صحبت و بحث است. نزدیک‌تر که شدم دیدم آقا مصطفی است؛ وسط بچه‌های جوان‌تر که بسیار هم عصبانی هستند، تلاش می‌کند به سوالات فراوان پاسخ دهد، آن‌ها را توجیه کند، آرام کند، امیدوار کند، راه نشان دهد.

▫️وسطِ بحث، همکار گرامی‌ام آقای کامبیز نوروزی از راه رسید که چند دقیقه قبل موردِ ضرب‌وشتمِ ذوب‌شدگان در ولایت قرار گرفته بود. دیدنِ چهره‌ی مجروحِ آقای نوروزی و شنیدنِ حکایتِ حمله به او، بچه‌ها را که بی‌قانونی و ظلم را با تمامِ وجود احساس می‌کردند، بیشتر عصبانی کرد؛ اما آقا مصطفی با تجربه و تسلطی که داشت، توانست جو را آرام و جلسه را اداره کند.

▫️من به ستاد مرکزی برگشتم تا همراهِ دکتر بهزادیان‌نژاد، رئیسِ ستادِ دکتر مهرعلیزاده، و دکتر ربیعی به وزارت کشور برویم و در موردِ روندِ پر اشکالِ اخذِ رأی، از جمله کمبودِ تعرفه‌ها در بسیاری از مراکزِ رأی‌گیری و عدمِ اعلامِ تمدیدِ مدتِ رأی‌گیری طبقِ روالِ معمول صحبت کنیم. مختصرِ حکایتِ آن عصر در وزارت کشور را قبلاً گفته‌ام و ان‌شاءالله مفصلش را هم خواهم گفت. روایتِ برادرم دکتر بهزادیان‌نژاد هم از آن عصرِ طوفانی شنیدنی است. اینجا فقط به یک نکته از آن اکتفا می‌کنم:

▫️در جلسه‌ای که بینِ دکتر بهزادیان‌نژاد و من و آقای دکتر دانشجو، رئیسِ ستادِ انتخاباتِ وزارت کشور، و فردی که اگر اشتباه نکنم معاونِ ایشان بود، آن فرد برای رفعِ نگرانیِ ما از کمبودِ تعرفه تأکید کرد که به دستورِ آقای جنتی، شورای نگهبان ۱۲ میلیون تعرفه‌ی جدید منتشر شده است. این ادعا فوراً موردِ اعتراضِ من قرار گرفت که چرا ۱۲ میلیون؟ این که درصدِ مهمی از کلِ تعرفه‌هاست. با توجه به تأکیدِ من و باقی‌ماندنِ آن فرد بر ادعا، فرضِ اشتباهِ کلامی (مثلاً ۱/۲ میلیون به‌جای ۱۲ میلیون) کاملاً منتفی است؛ آن‌چه اضافه‌کردنِ ۸ میلیون تعرفه برای تقلب در انتخابات را توجیه می‌کند...

📎متن کامل در فایل پیوست

@kaleme
بیانیه میرحسین موسوی
از زندان اختر

🔴 در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن‌ عزیزمان بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد

ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست | برگزاری رفراندم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرزوبوم را از دخالت در امور کشور مأیوس خواهد کرد


بسم الله الرحمن الرحیم

▫️در جریان جنایات اخیر اسرائیل و آمریکا علیه میهن‌ عزیزمان یک بار دیگر عیار مردم ایران محک خورد و امتیازی بر امتیازات کارنامه تاریخی‌‌شان افزوده شد؛ و این نه فقط به خاطر همبستگی آنان در برابر دشمن، که به واسطه ایستادگی آنها در عین رنجیدگی‌های عمیق بود. در حالی که فرزندان نظامی ملت شهید یا غافلگیر شده بودند دوراندیشی ستودنی مردم نقشه‌های شوم متجاوزان را ناکام گذاشت. اینک پس از سپری شدن آن روزها، هولناک خواهد بود اگر کسانی با رویاپردازی واکنش جامعه را تاییدی بر شیوه حکمرانی ناکارآمدشان بپندارند یا جلوه دهند. چنین اشتباهی ملت را دلسرد و بیگانه را امیدوار خواهد کرد که شاید بار بعد بتواند خدای‌ناکرده در سپری که او را ناکام‌ گذاشت رخنه‌ای بیابد.

▫️مردم پس از  آنچه گذشت انتظاراتی از حکومت دارند که بی‌پاسخ ماندن‌شان دشمن را شاد می‌کند. در کوتاه‌مدت، اقداماتی سریع و نمادین چون آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییر واضح در رویکردهای رسانه ملی کمترین توقعات است. علاوه بر این، وضعیت تلخی که برای کشور پیش آمد نتیجه یک رشته خطاهای بزرگ بود. تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم می‌خواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس موسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس می‌کند.

«إنّ لربّکم فی ایام دَهرکُم نفَحات، ألا فتَعرّضوا لها و لا تعرضوا عنها». به راستی که در روزهای زمانه نسیم‌هایی از فرصت از سوی پروردگارتان هست، هان که آنها را دریابید و روی از آنها برنتابید.
اینجانب ضمن‌ محکوم کردن تجاوزات اخیر علیه کشورمان به خانواده‌های داغدار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گویم و برای شهدای این ایام رحمت و مغفرت آرزو می‌کنم.

میرحسین موسوی
۲۰ تیرماه ۱۴۰۴

@Kaleme
🔴 درخشان‌ترین واکنش به جنگ ۱۲ روزه

✍️ حسین بیات

بیانیه میرحسین به نظرم درخشانترین واکنش به جنگ ۱۲ روزه بود. در تحلیل گفتمانی این بیانیه به این ۴ نکته می‌توان اشاره کرد:

۱. جامعه‌محوری: نقطه ثقل و کانونی بیانیه، مردم است. به این معنا که به جای اختصاص بیشترین کلمات و جملات برای محکوم کردن اسرائیل و آمریکا و سکوت جامعه جهانی یا محکوم کردن اپوزسیون و ...‌ بیشترین کلمات و جملات به نقش مردم در حفظ کشور و تحسین عملکرد آنها و حق و حقوق آنها و راه احقاق حقوق مردم اختصاص یافته است و اهتمام حاکمان به خواست و اراده جزء کوچکی از جامعه و بی‌توجهی حاکمیت به بخش بزرگتر جامعه را از مهمترین عوامل شکل‌گیری جنگ معرفی می‌کند.

۲. راه‌حل‌محوری: این بیانیه به جای صرف بیشترین کلمات و جملات به تحلیل یا محکوم کردن این و آن و شعر و شعار، بیشترین کلمات و جملات را به تبیین مساله و ارائه راه‌حلها و چشم‌اندازها اختصاص داده است. راه حل را در شنیدن صدای "کل جامعه" و بازگشت به مردم اختصاص داده و راه‌‌کارهای گام‌به‌گام معقول و منصفانه‌ای را پیشنهاد داده است. 

۳. نقدمحوری: بیانیه میرحسین مصداق بارز نقد قدرت است. در این بیانیه وضعیت تاسف‌بار کنونیِ جنگ و تجاوز معلول و نتیجه زنجیره خطاهایی است که حاکمیت مرتکب شده است و از جمله مهمترین آنها نادیده گرفتن اکثریت جامعه است.

۴. انصاف و جامع‌نگری: در این بیانیه از یک‌سونگری و استاندارد دوگانه در مواجهه با طرفین جنگ پرهیز شده است و نه تنها هیچ یک از طرفین جنگ تطهیر نشده است بلکه از یکسو آمریکا و اسرائیل به عنوان جنایتکار بر علیه بشریت تقبیح و محکوم شده و سوی مقابل نیز به اتهام نشنیدن صدای کل مردم و ارتکاب زنجیره خطاها محکوم شده است.

@kaleme
🔴 زندانیان در ستم مضاعف بسر می‌برند

بیانیه‌ی بیش از ۷۵۰ کنش‌گر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیگیری مطالبه‌ی آزادی زندانیان سیاسی


به‌نام هستی‌بخش
بیش از دو هفته از حمله‌ی درنده‌خویانه‌ی رژیم تجاوزگر اسراییل به زندان اوین می‌گذرد. حدود هشتاد تن از زندانیان، خانواده‌هایشان، کارمندان، سربازان و زندانبانان، قربانی شده‌اند و بسیاری دیگر هنوز زخم عمیق جراحت را بر جسم وجان خویش دارند.

در این میان، زندانیان که از نزدیک شاهد و شهید این جنایت بوده‌اند، ضروری بود در این شرایط بحرانی با اقدام فوری قوه قضاییه دست‌کم به مرخصی بروند. شوربختانه زندانیان سیاسی و عقیدتی که قربانی ستم مضاف هستند و تجاوز اسراییل به خاک کشور را محکوم کرده‌اند و نیز زندانیان عادی، همچنان در اسارت به‌سر می‌برند.

روایت‌های بسیار دردناک از شیوه‌ی جابه‌جایی زندانیان به زندان تهران بزرگ و قرچک و نمونه‌های بی‌شمار از رفتارهای موهن و نیز سختیِ شرایط بسیار بدِ زیستی در زندان‌های جدید، با ازدحام جمعیت و نبود امکانات اولیه، نگرانی خانواده‌ها و دغدغه‌مندان را تشدید کرده‌است.

ما امضاکنندگان بی‌صبرانه منتظریم که مسئولان تصمیم‌گیرنده، اعم از وزارت اطلاعات و قوه قضاییه، به شرایط سخت اسارت این عزیزان‌ فوراً پایان دهند تا زندانیان هر چه زودتر به آغوش امن خانواده‌ها بازگردند. بدیهی‌ست ما تا تحقق این خواسته‌ی حداقلی، اعتراض و طرح مطالبه‌ی خود را به انحاء گوناگون ادامه خواهیم‌ داد.

📎متن کامل و امضاها
@kaleme
🔴 تاملی بر بیانیه میرحسین موسوی

✍️ حسین نقاشی

(۱) «ملی بودن» مخالفت توامان با استبداد داخلی و استعمار و تجاوز خارجی است. فرد «ملی» نه به بهانه مخالفت با استبداد با متجاوز خارجی هم‌داستان می‌شود نه به بهانه مقاومت در برابر متجاوز، هم‌آغوش با استبداد!

نباید فراموش کرد اول باید ایرانی، باعزت -نه تحت تجاوز- وجود داشته باشد تا بتوان در آن دفع استبداد کرد.

(۲) بیانیه اخیر میرحسین موسوی این دو وجه توامان را در خود جای داده و بر آرمان استقلال، آزادی و حاکمیت ملی، برآمده از خواست اکثریت مردم تکیه دارد.

ضمن محکومیت تجاوز و تجاوزگر خارجی، راهکار خلاصی از بحران را بازگشت به مردم و نظرخواهی راستین از آن‌ها می‌داند نه  پروپاگاندا و تبلیغات نمایشی، در جهت «وحدت‌سازی» تصنعی حکومتی و نه در  فرصت‌طلبی‌های رندانه‌ کسانی که گمان کرده‌اند با اعلام خاکساری و وفاداری در این شرایط بحرانی، کلاهی از این نمد برایشان پرداخته می‌شود و به سبب آن به روزنه و گشایشی، دل‌خوشند. حال آنکه «راه طی‌شده» بسیار کسانی را به این نتیجه رسانده که چنین رفتارهایی اگر که از روی طمع و آزِ نشستن بر خوان نعمت نباشد، رویافروشی و محال‌اندیشی‌هایی است که سال‌هاست تشت رسواییش از آسمان بر زمین افتاده است و از دل آن طرفی برای ملک و ملت، بسته نخواهد شد.

(۳) بیانیه، به صبوری و ایستادگی مردم  در ایام جنگ ۱۲روزه در عین «رنجیدگی‌های عمیق» اشاره دارد و به حکومت هشدار داده که «نسیم‌های فرصت» را همچون هدیه‌ای از سوی پروردگار، غنیمت بشمارد؛ هرچند که مسیر طی‌شده از آتش‌بس تا به امروز یادآور این کلام حکیمانه است:
«ما اکثر العبر و اقل الاعتبار»
-چه بسیارند عبرت‌ها و چه کم‌ است عبرت گرفتن‌ها.

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هرکه فکرت نکند، نقش بود بر دیوار

(۴)اشاره بیانیه به «فرزندان نظامی ملت» و «شهید» خواندن آن‌ها با پرهیز از هرگونه تفکیک، می‌تواند نشانی از این رویکرد باشد که تنگناها و بگیر و ببندها و حصر و حبس‌ها، مشروعیت‌بخش این نیست که متجاوز خارجی‌ای که خوی جنایت‌پیشه‌گیش بر عالم و آدم هویداست، حقانیتی بر این کار دارد و یک نیروی سیاسی «ملی» از روی آینده‌نگری و عوارض حیثیتی، روانی و سیاسی که این عمل دارد، هرگز از آن ابراز خشنودی نمی‌کند و هر نیروی متجاوز بیگانه‌ای نه تنها که انبارِ وطن را آباد نمی‌کند که ویران خواهد ساخت.

موش تا انبار ما حفره زدست
وز فنش انبار ما ویران شده‌ است
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم کوش کن

(۵) متن بیانیه میرحسین موسوی با توجه به شرایط پساجنگ و آتش‌بس، دو رویکرد متمایز را در ادبیات نگارش به کار برده است:

اول با نهیب، هشدار داده که «دوراندیشی ستودنی» مردم را در برابرِ دعوت دشمن متجاوز و رسانه‌‌ حامیش و آن «پیرکودک بی‌فرهنگ» که نتانیاهو را «تاجبخش» خود می‌داند، با رویاپردازی به حساب کارآمدی و موافقت با سیاست‌ها و ساختارهای حکومت نگذارند؛ چرا که عدم لبیک به دعوت متجاوز خارجی و ایادیش چه بر اساس تحلیل و فهمی ملی-میهنی و مبتنی بر شواهد تاریخی باشد یا از روی ترس و نگرانی از برخورد و سرکوب احتمالی، در آن نشانی از رضایت و همدلی  اکثریت مردم با وضع و نظم موجود، نیست!

دوم اینکه راه خروج از وضعیت بحرانی و متزلزل کنونی از طریق تحقق راستین اراده ملی از مسیر دموکراسی و مراجعه به آرا عمومی دانسته شده است. مراجعه‌ای که نه‌تنها رویکردها و سیاستگزاری‌های موجود را به ارزیابی و قضاوت عمومی مردم واگذارد بلکه امکان بازاندیشی در ساختارهای حقوقیِ اساسیِ موجود را نیز برتابد.

سال‌ها پیش آیت‌الله خمینی در بهشت زهرا، برای نشان دادن مشروعیت و حقانیت برگزاری رفراندوم برای نظام سیاسی جدید، گفته بود:

«مگر آن اشخاصی که درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می‌توانند سرنوشت یک ملتی را که بعدها وجود پیدا کنند، آن‌ها تعیین بکنند؟.....حالا می آییم سراغ دولت‌هایی که ناشی شده از سلطنت محمدرضا و مجلس‌هایی که ما داریم. در تمام طول مشروطیت الا بعضی از زمان‌ها آن هم نسبت به بعض از وکلا، مردم دخالت نداشتند در تعیین وکلا.  شما الان اطلاع دارید که در این مجلسی که حالا هست، چه مجلس شورا و چه مجلس سنا و شما ملت ایران هستید، شما ملتی هستید که در تهران سکنی دارید، من از شما مردم تهران سوال می‌کنم که آیا این وکلایی که در مجلس هستند، چه در مجلس سنا و چه در مجلس شورا شما اطلاع داشتید که این‌ها را خودتان تعیین کنید اکثر این مردم می‌شناسند این افرادی را که به عنوان مجلس و به عنوان وکیل مجلس سنا یا مجلس شورا در مجلس هستند؟...»

@kaleme
🔴 درباره بیانیه میرحسین موسوی

✍️ محمد مالجو

بیانیه میرحسین موسوی، همچون همیشه موجز است و کامل و هرآنچه باید موضع‌گیری درباره وضعیت کنونی را شامل بشود داراست؛
- محکومیت تجاوز به ایران و تسلیت به داغداران
- ستایش از درک درست مردم و ذکر مخاطرات مصادره حرکت مردم از سوی حاکمیت
- پیشنهادهایی برای تغییر در کوتاه‌مدت؛ آزادی زندانیان سیاسی و تغییر رویکرد رسانه ملی
- پیشنهادی برای تغییر اساسی؛ رفراندوم برای تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی

میرحسین موسوی برای مردم تعیین تکلیف نکرده؛ چیزی بر آن‌ها تحمیل نکرده و همچنان بر همان سیاق ٨٨ و سال‌های پس از آن، تلاش کرده تا بر یک کلیت مردمی و سیاسی تاکید کند؛ این آن گوهر ناپیدا در اپوزیسیون جمهوری اسلامی است. اما آیا نیرویی سیاسی در وضعیت ما وجود دارد که خطوط میرحسین موسوی را نمایندگی کند؟ شوربختانه به نظر نمی‌رسد.

@kaleme
🔴 مسیر مشخص رهایی: بازگشت به دامن مردم

✍️ مجتبی نجفی

‏میرحسین موسوی در بیانیه‌ای ضمن محکومیت تجاوز به خاک ایران، خواستار آزادی زندانیان‌ سیاسی و تغییرِ واضح در رویکردهای صداوسیما شد. او همچنین خواستار برگزاری رفراندوم برای تأسیس مجلس مؤسسان قانون اساسی در راستای حق تعیین سرنوشت مردم شد. یک بیانیهٔ اصولی، محکم با مطالبات مشخص.

‏مسألهٔ مهمِ بیانیهٔ میرحسین موسوی، تمرکز بر سیاست داخلی و هدف قرار دادن استبداد به خاطر زمینه‌سازی برای تجاوز خارجی است. به عبارتی، تا حق تعیین سرنوشت برای شهروندان به رسمیت شناخته نشود، ایران در خطر است. پیشنهادها هم مشخص است: آزادی زندانیان سیاسی، انحصارزدایی از صداوسیما و برگزاری رفراندومِ مجلس مؤسسان قانون اساسی. این همان خطی است که بسیاری بارها تأکید کرده‌اند: سیاست خارجی در امتداد سیاست داخلی است.

بیانیهٔ میرحسین موسوی، مرزبندی با مدعیان دروغینِ ملی‌گرایی است که از حبّ قدرت، در کنار متجاوز خارجی ایستادند؛ و مرزبندی با نوملی‌گرایان تازه‌به‌دوران‌رسیده است که تعریفشان از ایران، وطنِ بی‌مردم است یا نظام سیاسیِ مستقر. برای همین، محورِ بیانیهٔ موسوی، تأکید بر حق تعیین سرنوشت مردم است و البته هیچ تعلّلی در محکومیتِ متجاوز به مرزهای ملی به این بهانه و آن بهانه ندارد.

خطِ استقلال و آزادی روشن است. این خط را دیکتاتوری از دیرباز سرکوب کرده و برخی از مخالفانش هم به بهانهٔ مقابله با دیکتاتوری، شرمِ دست‌نشاندگی را به جان خریده‌اند و شرف را در معرض تاراج قرار داده‌اند. اما خطِ استقلال و آزادی، مرزبندیِ صریح است با هر آن‌چه که حاکمیت ملی ما را تحت خطر قرار می‌دهد: چه گلولهٔ دیکتاتوری، چه موشک و پهپادِ متجاوز خارجی.

مرزهای ما، خونِ شهروندان ایران حرمت دارند و در کورانِ جنبش سبز هم موسوی تأکید کرد: پای بیگانه را به این تقابل باز نکنید. و بیانیهٔ امروز هم در امتداد همان تأکیدِ ویژه است. زبان موسوی در انذارِ حکومت هم مشفقانه است، چرا که مسألهٔ او پس از پانزده سال حصر نه شخصی، که «ایران» است. هرچند امیدی به گوش‌هایی نیست که با پنبه پر شده‌اند، اما مسیرِ رهایی ملی مشخص است: برای حفظ ایران، به دامن مردم بازگردید و بدانید مردم نه آن اقلیتِ اندکِ طرفدار حکومت، که با تکثّرِ زیبای ایرانی تعریف می‌شوند.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 مصطفی تاجزاده؛ آینه‌ای از پایداری و شجاعت سیاسی

✍️ عبدالله مومنی

مصطفی تاجزاده، سیاستمداری که با شرافت و پایداری، دهه‌ای از عمر خویش را در زندان‌های جمهوری اسلامی به جرم باور به اصلاحات ساختاری و خواست تغییرات بنیادین سیاسی گذرانده، امروز به یکی از چهره‌های تأثیرگذار و مرجع در میان نیروهای ملی دموکراتیک در داخل کشور بدل شده است؛ چهره‌ای که اگر بتواند با صراحت بیشتری در مسیر گذار دموکراتیک سخن بگوید و با اعتماد به ظرفیت جامعه، نقشی فعال‌تر در ایجاد همگرایی اپوزیسیون ملی داخلی ایفا کند، می‌تواند به یکی از ستون‌های اصلی آینده سیاسی ایران تبدیل شود.

مصطفی تاجزاده، از معدود سیاست‌مدارانی است که در دل ساختار قدرت جمهوری اسلامی قد کشید، اما حتی در دوران اصلاحات و داشتن مسولیت سیاسی در حاکمیت از وفاداری به اصول دموکراتیک و مردم‌محور خویش عدول نکرد.

نگاه او به آینده، مبتنی بر اراده مردم و اعتماد به جامعه‌ای است که از خلال زخم‌ها و تجربه‌ها، به بلوغ سیاسی رسیده است. این اعتماد، خود نشانه ایمان او به ظرفیت درونی ملت ایران برای بازسازی سیاسی و اخلاقی آینده کشور است.
در این میان، اگر نقدی نیز به مواضع او وارد باشد، نه در شجاعت و نه در پاک‌زیستی‌اش، بلکه در آن است که برخی از مواضع او در خصوص لزوم گذار از جمهوری اسلامی هنوز با صراحت کامل همراه نشده و گاه با تردیدهایی  بیان شده که می‌تواند موجب ابهام در فهم راهبردهایش شود. 

*فردای بهتر
@kaleme
تاج‌زاده تا ۷ سال دیگر در زندان خواهد بود!

✍️ هوشنگ پوربابایی
وکیل مصطفی تاج‌زاده

▫️در دیدار امروز که بنده در زندان تهران بزرگ با آقای مصطفی تاج‌زاده داشتم، ایشان اعلام کرد حکم ۵ سال حبس تجمیعی جدید به وی ابلاغ شده و بنابراین، تاج زاده مجموعاً تا الان به ۱۷ سال زندان محکوم شده و تا بیست و ششم اردیبهشت ۱۴۱۱ باید تحمل حبس کند. با توجه به شرایط زندان اوین، ایشان اعلام کرد که در یک اتاق ۳۶ متری حدود ۳۴ نفر حضور دارند که از داشتن کتاب و دسترسی به کتابخانه و سالن مطالعه محروم هستند. ملاقات‌های حضوری در هر هفته نیز عملاً به ده نفر بیشتر نخواهد رسید و ملاقات کابینی هر دو هفته یک بار به صورت ۱۰ دقیقه خواهد بود.

@kaleme
بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره «ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه‌ ایران»

🔴 وقت تغییر پارادایم


جمعی از اقتصاددانان و اساتید دانشگاه با انتشار بیانیه‌ای خطاب به دولت و مردم ایران، ضمن محکوم ‌کردن تجاوز رژیم جنایتکار اسرائیل به ایران و حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای کشور، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی برای برون‌رفت از بحران کنونی شدند.

امضاکنندگان این بیانیه با تاکید بر اهمیت تامین امنیت به‌عنوان نخستین و مهم‌ترین وظیفه هر حکومت و در همین حال، تقدیر از رشادت‌های مردم و نیروهای مسلح و پدیده ارزشمند انسجام ملی در جنگ ۱۲روزه، نسبت به تداوم ناکارآمدی، بی‌اعتمادی، سیاست خارجی منجمد، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها هشدار دادند.

امضاکنندگان با اشاره به «هزینه‌های سنگین جنگ» و «بحران‌های ساختاری در حوزه‌های اقتصاد، سیاست و روابط خارجی»، اصلاحات بنیادین در رویکرد نظام حکمرانی، پایان‌دادن به انحصار رسانه‌ای، تقویت شایسته‌سالاری و آزادی زندانیان سیاسی را به‌عنوان ضرورت‌های تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران معرفی کرده و از دولت درخواست کرده‌اند با در پیش گرفتن مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا از ایران محافظت کند.

این گروه همچنین خواستار خروج نیروهای نظامی از اقتصاد و بازنگری در سیاست‌های ارزی و مالی برای مقابله با رانت‌جویی، فساد و احیای اعتماد عمومی شده‌اند.

📎متن کامل

@kaleme
🔴 میرحسین و‌ نقشه راه نجات ایران

✍️ علی افشاری

میرحسین موسوی از زندان اختر با طرح مواضعی روشنگرانه‌ای، دوباره بر راهکار پیشنهادی‌اش جهت خروج از انسداد حاکم تاکید کرد. موسوی باز هم ‌در کنار مردم ایستاد. سرمایه اجتماعی پدید‌آمده در مبارزه با تهاجم نظامی خارجی و دفاع از ایران نباید خرج تداوم وضعیت سیاسی موجود شود.

‏برگزاری رفراندوم و انتخابات مجلس موسسان در چارچوب موازین انتخابات آزاد و منصفانه، راه نجات ایران و برطرف شدن دائمی سایه شوم جنگ و بی‌ثباتی است.

‏ائتلاف‌سازی حول انتقال دموکراتیک قدرت از طریق برگزاری همه‌پرسی و انتخابات مجلس موسسان برای تشکیل نظام سیاسی دموکراتیک جدید می‌تواند نقشه راه پایان دادن به استبداد در عین ایستادگی در برابر استعمار و سلطه خارجی باشد.

▫️ویژگی برجسته‌ی میرحسین

میرحسین موسوی در ۱۶ سال گذشته، نگفته‌است دولت انتقالی تشکیل شود و خود رئیسش باشم! ‏نگفته‌است «من» رهبر دوره‌ی گذار هستم و خودش را رئیس‌جمهور خودخوانده ننامیده‌است.

او اهل نمایش نیست. همواره با مردم و در کنار آن‌ها و در متن یک حرکت جمعی و متکثر گام برداشته است. ویژگی برجسته‌ی او همین است. متواضعانه و مسئولانه تلاش کرده تا راهکاری مشارکت‌جویانه طرح کند که به همه‌ی مردم فرصت نقش‌آفرینی دهد.

‏ میرحسین در کنار زهرا رهنورد ایده‌‌محور بوده است نه فردمحور. نگاه سیستمی و ژرف‌کاوانه به حل مساله داشته نه هیجان‌محور، نوسانی و رویا‌فروشانه!

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 پشتوانه مردمی؛ سلاحی صدها برابر قوی‌تر از بمب اتم

رحیم قمیشی

حاکمیت جمهوری اسلامی از هر چیزی شانس نیاورده باشد، از حیث داشتن مخالفانی در اوج نجابت، پاکی، دوراندیشی و خیرخواهی، واقعا شانس آورده، من حسادتم می‌شود، کاش مخالفین من هم چنین انسان‌های نجیبی بودند!

پانزده سال در کمال بی‌فکری، مخالف را بیندازند به حصر، ده سال در بدترین شرایط زندانش کنند، آن وقت همین مخالفان، همچنان بگویند؛ "حمله خارجی به کشور محکوم است" بگویند مدافعان وطن شهیدند و دل‌های ما با آنهاست. بگویند این مردم با همیستگی‌شان، در دفاع از کشور، کاری تاریخی کردند. و دلسوزانه به حاکمیت بگویند شما که می‌دانید اکثریت جامعه را نمایندگی نمی‌کنید، شما که می‌دانید دفاع مردم از کشور، دفاع از حاکمان نبوده، شما که می‌دانید مهمترین سلاح برای دفاع از کشور، داشتن حمایت مردم است، "یک همه‌پرسی بگذارید". شاید مردم به همین سیاست‌های شما رای مثبت دادند. چه اشکالی دارد، قوی‌تر می‌شوید!

اما اگر مردم در همه‌پرسی گفتند تغییرات اساسی می‌خواهند، چرا با لجبازی می‌خواهید کشور را به آشوب و هرج و مرج کشانده، در معرض صدمات شدید ناشی از جنگ‌های خانمانسوز قرار دهید! از این نجیبانه‌تر، مدبرانه‌تر، دلسوزانه‌تر آیا می‌شد پیشنهاد داد! و البته واضح است؛ کف مطالبات باید رعایت شود؛ صدا و سیما از انحصار جنگ طلبان و جناح تندرو، بیرون آید. زندانیان سیاسی و محصوران آزاد شده و امکان بیان نظراتشان را برای مردم داشته باشند نظارت استصوابی هم به عنوان اما‌الفساد همه انتخابات‌ها، کنار گذاشته شود.

به نظرم اگر به این پیشنهاد آقایان میرحسین موسوی و مصطفی تاج‌زاده، نظام توجه نکند، اگر پاسخ در خور ندهد، به زبان بی‌زبانی اعلام کرده، من حاضرم کشور را به آتش بکشم، اما تسلیم دمکراسی نشوم، من قدرت را ولو در اقلیت محض باشم، واگذار نمی‌کنم! و خدا نکند چنین باشد. حاکمیت صرفا می‌تواند بگوید در این شرایط جنگی، برگزاری همه‌پرسی ممکن نیست، وعده دهد سه ماه یا شش ماه دیگر حتماً آن را انجام خواهد داد.

آیا اسلحه‌ای صدها برابر قوی‌تر از بمب اتم در اختیار کشور ایران و مدافعانش، برابر دشمنان غدار، قرار نخواهد گرفت؟ آیا اسرائیل و آمریکا جرئت نگاه چپ به ایران را خواهند داشت. کاش قدر این فرصت دانسته می‌شد. کاش قدر این مخالفان نجیب دانسته می‌شد. کاش عقلانیت به کار گرفته می‌شد. کاش حاکمان، دغدغه ایران و سربلندی‌اش را داشتند. کاش متوجه می‌شدند؛ این شاید آخرین فرصت‌ها برای نجات کشور از دست بدخواهان، مخالفان شرور و دشمنان خارجی این سرزمین باشد.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 ایران‌گرایی: منحط یا اخلاقی و زایشگر

✍️ جواد کاشی

▫️چرخش جمهوری اسلامی به ملیت و ملی‌گرایی تازگی ندارد. بیش از یک دهه است، وجود گروه‌های وابسته به ایران در غزه و لبنان و عراق به عمق راهبردی ایران نسبت داده می‌شد. استدلال می‌شد قدرت منطقه‌ای ایران، راهی است برای دفاع از تمامیت سرزمینی ایران. اگر با دشمنان خود در دوردست‌ها رویارو نشویم، باید کنار مرزهای خود آنها را ملاقات کنیم. شواهد دیگری هم می‌توان آورد و استدلال کرد منظومه گفتاری نظام، به تدریج به سمت ملیت‌گرایی سوق پیدا کرده است. اما چرخش موفق به سمت ملیت‌گرایی، ملزوماتی دارد و الا از یک چاله به چاله دیگری خواهیم افتاد.

▫️گاهی تمسک به ملیت‌گرایی از سر ناچاری و ناشی از زوال گفتار اسلام‌گراست گاه یک انتخاب تازه اخلاقی. به نظر می‌رسد نظام با درک زوال گفتار اسلام‌گرا، به سمت نوعی ملیت‌گرایی منحط میل می‌کند.
یک گفتار سیاسی هنگامی زوال پیدا می‌کند که وجه هژمون خود را از دست داده باشد. نتواند روح و روان مردم را همراه خود کند. آنگاه ناگزیر است از منظومه‌های کلامی دیگر برای توجیه خود بهره ببرد. حضور ایران در کشورهای منطقه دیگر با تمسک به گفتار امت‌گرایانه و اسلامی پذیرش داخلی نداشت. به همین سبب برای توجیه حضور این نیروها از کلام ناسیونالیستی بهره برداری می‌شد. یک گفتار هنگامی که وجاهت سیاسی خود را از دست می‌دهد، دستمایه سوء استفاده و فساد نیز می‌شود. ظهور الیگارشی‌های فاسد مالی و اخلاقی در اشکال گوناگون با نام اسلام و اسلام‌گرایی، مظهر تام و تمام زوال و انحطاط گفتار سیاسی اسلام‌گرا در ایران بود. جنگ دوازده روزه با اسرائیل یک نقطه عطف در چرخش به سمت ملیت‌گرایی بود. اما این ملیت‌گرایی از همان بدو تولد منحط زائیده می‌شود.

▫️چرا گفتار اسلام‌گرایی به سمت زوال و تضعیف پیش رفت؟ دوگانه سازی میان امت اسلام و دیگران، نقطه ضعف اصلی آن بود. چرا که امت‌گرایی اسلامی بعدها به امت‌گرایی شیعی، و پس از آن به امت‌گرای ولایی تغییر منزل داد. هر روز تنگ نظرتر از دیروز شد و چندان دایره دوستان را تنگ کرد که کمتر کسی مقیم حریم حرم ماند. این گفتار خود زوال و تضعیف خود را رقم زد. حال اگر قرار باشد همان بازیگران، همان سیاست‌ها و خط‌مشی‌های پیشین به نام ایران رقم بخورد، از یک صورت زوال یافته به گفتاری منتقل خواهیم شد که از همان روز اول منحط و فرسوده است.

▫️ایران‌گرایی به شرطی نو و زاینده زائیده خواهد شد که از گذشته درس بگیرد و دوگانه‌سازی‌های پیشین را تکرار نکند. ما ایرانیان جمعی از نوع بشریم. خیال نکنیم امت برگزیده و نورچشمی خدا و تاریخ بوده یا هستیم. البته میراث و تاریخی داریم که مختص خودمان است. کورش هخامنشی و فردوسی و شاهنامه و مولوی و قرآن و سعدی و تشیع و تسنن از جمله آنهاست. ما همزمان چندتا هستیم. ما چقدر به چند بودگی خود گشوده‌ایم؟ سوال دوم این است که با همه مواریث‌مان چه موهبتی برای بشریت امروز به ارمغان خواهیم آورد؟ برای درمان دردهای عام بشر امروز چه در چنته داریم؟

▫️همزمان به میراث تاریخی و فرهنگی بشر گشوده باشیم. در سنت‌های فکری غرب و شرق جهان امروز، چه درمان‌هایی برای درمان دردهای ما نهفته است؟ ما به یک ایران‌گرایی مشتاق دیگری نیازمندیم نه سنخی از ایران گرایی که دگرستیزی امت را این بار به زبانی تازه ترجمه کند. ملیت‌گرایی گشوده، متکثر، گفتگویی و جستجوگر وفاق و دوستی یک انتخاب اخلاقی است. جمهوری اسلامی برای چرخش به سمت این سنخ از ملیت گرایی، نیازمند نقد رادیکال گذشته است. واقع این است که ناسیونالیسم منحط امروز صاحب دارد. ایران‌گرایان در خارج از کشور و در داخل ایران با مستمسک عرب ستیزی و افغان ستیزی بیش از یک دهه است جان گرفته‌اند. جمهوری اسلامی با چرخش به سمت این سنخ از ناسیونالیسم کاری جز آن نمی‌کند که خود را خلع گفتاری کند.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 راهی جز همه‌پرسی قانون اساسی و تغییر آن بر اساس خواست اکثریت ملت وجود ندارد

✍️ مصطفی تاج‌زاده

علی‌رغم تلنبار شدن مشکلات، تاکنون چشم‌انداز و راه‌کار روشنی از سوی حاکمیت برای بهبود وضعیت کنونی و جبران خطاهای گذشته ارائه نشده، کشور همچنان در وضعیت تعلیق به سر می‌برد. وضعیتی که بدترین شرایط برای یک جامعه تلقی می‌شود. شرایطی که طبعا نمی‌تواند ادامه پیدا کند.

هیچ راهی جز بازگشت به مردم نیست و حاکمیت باید به رأی، خواست و نظر مردم بازگردد و همچنین حقوق آن‌ها را تأمین کند تا به این ترتیب بتوان از این همه بحران‌های انباشته شده و وضعیت اسفباری که رقم زده، خارج شود.

من، همچنان که پیش‌تر نیز در حمایت از پیام پیشین مهندس موسوی گفته و اخیرا نیز در ایام تجاوز ارتش اسرائیل به کشور تأکید کردم، معتقدم واقعا راهی جز همه‌پرسی قانون اساسی و تغییر آن بر اساس خواست اکثریت ملت وجود ندارد.

البته، این به معنای آن نیست که در کوتاه‌مدت اصلاحات فوری صورت نگیرد ولی اگر بخواهیم به صورت ساختاری یک چشم‌انداز روشنی داشته باشیم، تنها راه این است که به سمت تشکیل مجلس موسسان حرکت کنیم.

امیدوارم حاکمیت، این درایت را داشته باشد  و بفهمد که این وضعیت قابل تداوم نیست و این مشکلات قابل حل نیست، مگر آنکه بتواند رضایت و مشارکت اکثریت جامعه را جلب کرده و بر اساس آن، این امید ایجاد شود که قرار است ما از این وضعیت اسفبار خارج شویم.

🔖پیام به مراسم دهمین سالگرد بازداشت ظالمانه که روز جمعه ۲۰ تیرماه در دفتر حزب اتحاد ملت ایران با حضور جمعی دوستان و هم‌فکران او برگزار شد.

@kaleme
🔴 دوستان نادان یا جاسوسان دشمن

فیروز محمودی

نتانیاهو این روزها بسیار خوشحال است؛ نه فقط از پیروزی‌هایی که در جنگ با ج.ا. به‌دست آورده، بلکه از عکس‌العمل‌های دوستان نادان ج.ا. و یا جاسوسان وفادار خود در ایران که هر آن‌چه را او می‌خواهد، فریاد می‌زنند.
نتانیاهو قطعاً از پیشنهاد روزنامه کیهان برای بستن تنگه هرمز بسیار خوشحال است؛ چراکه اگر عملی هم نشود، نتیجه‌ٔ آن اتحاد ذهنی همه‌ٔ کشورهای ریز و درشت جهان بر خطرزا بودن ج.ا. خواهد بود که باید در مورد آن چاره‌ای اندیشیده شود.

آقای نخست‌وزیر از فتواهای اعلام‌شده جهت محارب اعلام کردن ترامپ و در ادامه تعیین جایزه برای سرِ او بسیار خوشحال است؛ چون دیگر نیازی به چانه زدن با ترامپ برای چگونگی عمل کردن در خاک ایران نخواهد داشت.
او می‌تواند از این‌همه بگیر و ببند و سخت‌گیری بسیار بر زندانیان سیاسی در پوست خود نگنجد، مخصوصاً این‌که تعداد زیادی از آنان حمله‌ٔ اسرائیل به ج.ا. را محکوم کردند.

نتانیاهو اگر می‌توانست، روزانه هزاران دلار به حساب صداوسیما و کارشناسان و مجریان آن واریز می‌کرد تا بر همین مسیر ادامه دهند و چهره‌ای دروغ‌پرداز، متوهم و جنگ‌طلب از دشمن خود، یعنی ج.ا.، به مردم دنیا نشان دهند.
هرکسی جای نتانیاهو بود، مواد مصرفی برخی از مسئولین را که اعلام کردند «نباید از پیروزی‌های اخیر مغرور شویم و…» با ناب‌ترین مواد تأمین می‌کرد و برای سم‌پاشی و کودپاشی و بذرپاشی زمین‌های آن فرد دیگر که می‌خواهد ناف ترامپ را هدف گرفته و مکرون را در دیسکو به قتل برساند، هواپیمای کشاورزی مخصوص می‌فرستاد و بهترین داروها و دامپزشکان را برای درمان شترها و شترمرغ‌هایش به ورامین اعزام می‌کرد.

نتانیاهو در صورت توان باید سردر مجلس شورای اسلامی را طلا بگیرد و عکس‌های تندروترین‌ها را که در مجلس یازدهم قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها را تصویب کردند، و در این مجلس نیز عدم همکاری با آژانس را، در کنار تصاویر الی کوهن، در تمام خاک اسرائیل به‌عنوان قهرمان آویزان کند.
ج.ا. کاملاً در اشتباه است اگر فکر می‌کند با چنین حامیانی می‌تواند از این پیچ خطرناک به سلامت عبور کند؛ و اگر فکر می‌کند جاسوس‌ها در خارج از حاکمیت و یا در میان اجنه مستقر بوده و به دشمن اطلاعات می‌دهند، اشتباه می‌کند.

اگر فکر می‌کند می‌تواند با تهدید ناف ترامپ ـ که تا مدت زمان پیشتر، جدال بر سر باسن او بود ـ و یا کشتن مکرون در دیسکو و یا بازداشت شهروندان اروپایی، آن‌ها را ترسانده و وادار به عقب‌نشینی کند، اشتباه کرده و آب به آسیاب اسرائیل می‌ریزد.
ج.ا. اگر فکر می‌کند ترامپ و نتانیاهو در خصوص برخورد نهایی با ج.ا. اختلاف نظر دارند، اشتباه می‌کند. آن‌ها شاید در ترسیم نقشه‌ٔ راه اختلاف داشته باشند، اما در هدف نهایی ـ که همانا به زانو درآوردن ج.ا. است ـ کاملاً هم‌نظرند. ترامپ می‌خواهد بدون جنگ به این هدف دست یابد و جایزه‌ٔ نوبل بگیرد، و نتانیاهو می‌خواهد با تحقیر آنانی‌که ۵۰ سال شعار نابودی اسرائیل را سر داده‌اند، چنین کرده و اعراب را با ترس و لرز، هم که شده، بر سر میز پیمان ابراهیم بنشاند.

ج.ا. اگر فکر می‌کند قدرت‌های جهانی اجازه خواهند داد که وضعیت به قبل از جنگ ۱۲ روزه برگردد و می‌تواند محور مقاومت را بازسازی کرده و مجدداً بر پایتخت‌های چهار کشور منطقه مسلط شود، اشتباه می‌کند.
اگر فکر می‌کند می‌تواند با تهدید به آتش کشیدن منطقه، سپر دفاعی برای خود ایجاد کند، اشتباه می‌کند.

اگر فکر می‌کند می‌تواند اندک حمایتی، حتی دعای خیر، از روسیه و چین دریافت کند، اشتباه می‌کند.
اگر فکر می‌کند در داخل می‌تواند وضعیت را به دهه‌ٔ شصت برگرداند و شاهد خیل جمعیت‌هایی باشد که برای مسئولین هورا می‌کشیدند، اشتباه می‌کند.
اگر فکر می‌کند می‌تواند با هیاهوی پیروزی، مردم را فریب داده و با نیروی سرکوب جامعه را کنترل کند، سخت در اشتباه است.

نمی‌توان مطمئن بود که تصمیم نهایی برای ج.ا. در پایتخت‌های کشورهای غربی و با اطلاع چین و روسیه اتخاذ نشده است؛ و حتی اگر به میز مذاکره نیز بازگردند، تنها مسیر و مکانیسم رسیدن به هدف تغییر می‌کند، نه هدف نهایی. و این می‌تواند به جنگ بیشتر و نابودی سرمایه‌های انسانی و مالی کشور منجر شود.

ج.ا. راهی جز تفاهم واقعی با مردم در داخل ندارد؛ و اگر فکر می‌کند می‌تواند با شعار «ای ایران»، آن‌هم با چند مداح و بنر، هیجان ملی ایجاد کند، اشتباه می‌کند. تفاهم ملی باید واقعی باشد، نه از جنس اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و نه از نوع روحانی و خاتمی. اصلاحات با رفراندوم آغاز می‌شود و با پیروزی همه‌ٔ مردم با هر تفکر، قومیت، دین و نژادی ادامه می‌یابد. اگر جز این باشد، همه بازنده خواهند بود و اولین بازنده، حاکمیت است.

*کانال نویسنده
@kaleme
🔴 میرحسین موسوی و "فرزندان نظامی ملت"

✍️ سید احمد نیک‌جو

🔺همدلی و هم‌دردی با بی‌گناهانِ غیر نظامی و نظامی (اعم از سربازان یا نیروهای کادری، و کلاً هر آنکه نقشی در ایجاد و تثبیت این بن‌بست نداشته) هم وظیفه اخلاقی و هم وظیفه سیاسی ماست و تفاوت دارد با تعظیم فرمانده کل قوا و دستیاران نظامی و غیرنظامی‌اش. برداشت من این است که موسوی نیز جنگ را از همین دریچه دیده و بیانیه‌اش را با دقت در همین تمایز نگاشته است. نگاه او به فرماندهان ارشد نظامی، به آنان که در پر و بال دادن به رویاهای خام خامنه‌ای سنگ تمام گذاشتند و ایران را به چاه جنگ فرو بردند را می‌توان با مروری بر بیانیه‌های موسوی بهتر درک کرد.

🔺برخی از نمونه‌ها را در ادامه می‌آورم تا نشان دهم این برداشت ناشی از میل و علاقه‌ام به چنین برداشتی نیست، بلکه متکی است بر سابقه‌ای طولانی از دیدگاه‌های میرحسین:

۱۸ مرداد ۱۴۰۱: «دفاع از حرم که به معنای حراست از قلب مومن در مقابل کمترین گرایش به ستمگران است، به خون ریختن در سرزمین‌های بیگانه برای تحکیم پایه‌های رژیمی کودک‌کش اطلاق می‌شود، همان‌گونه که پیش از آن استخدام اوباش بد‌سیرت برای قمه‌کش کردن جوانان مردم بصیرت نام گرفت. سزای آن سردار بی‌افتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود».

۹ مهر ۱۴۰۱: «جا دارد در این شرایط حساس و غمبار، به همه‌ی نیروهای مسلح، عهد و پیمان‌شان را در پاسداری از سرزمین‌مان ایران و جان و مال و حقوق مردم یادآوری نمایم... بدیهی است که توانایی‌هایی که به شما محول شده برای دفاع از مردم است و نه سرکوب؛ برای حراست از مظلومان است نه نوکری قدرتمندان و جباران؛ برای آرامش توده‌های میلیونی و به‌ویژه فرودستان است نه تثبیت قدرت صاحب‌منصبان غافل».

۱۶ تیر ۱۳۸۹: «سپاه امروز درگیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه و بسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است ودر سرکوب و دستگیری‌ها و بازجوئی‌های نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است... سپاهی که مشغله فکری‌اش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازار سهام و پیمانکاری و صادرات و واردات است نمی‌تواند برای تامین امنیت کشورو انقلاب مورد اعتماد باشد... قابل پیش‌بینی است که با ادامه این روند سپاه... به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد».

۱۶ تیر ۱۳۸۹: «سرنوشت کشورهای دیگر در منطقه که در دام لفاظی‌های مغرورانه و میان‌تهی دولتیان‌شان افتادند وسرنوشت شوم و ترحم برانگیزی پیدا کردند باید جلوی چشم همه ما باشد».

۱۱ دی ۱۳۸۸: «ما می‌گوییم نهاد بزرگ و تاثیرگذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پایین رفته، نمی‌تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می‌شود و هم کشور را به فساد می کشاند».

۱۳ مهر ۱۳۸۹: «حضرات فکر می کنند عرصه سیاست داخلی و خارجی مثل سرِ گذرهای کوچک محلات قدیمی است که با اشتلم و فحش و دعوا حریف را از میدان بدر می‌کردند. مشکل در این است که مقیاس‌ها اشتباه گرفته شده است و بین منافع بزرگ ملی و منافع حقیرانه شخصی و صحنه پیچیده بین‌المللی و جدال‌های کوچک سرمحله‌ای خلط شده است وگرنه با احتیاط و تدبیر بیشتر عمل می شد».

۹ آبان ۱۳۸۸: «به سیاست خارجی دولتمردان بنگرید. همان وقتی که آنان مناسبات بین المللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده کردند و از خردورزی و متانت کناره گرفتند می شد حدس زد که به زودی مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله خواهند کرد».

📎متن کامل
@kaleme
🔴 میرحسین موسوی؛
سیاست در سایه‌ی «خاک» و «خون»

🔺در میانه‌ی بحران‌ها، آن‌که هنوز می‌تواند سیاست بورزد، نه فقط شجاع است، بلکه امیدوار است. در بیانیه‌ای که میرحسین موسوی در ۲۰ تیرماه ۱۴۰۴ منتشر کرد، ما با نمونه‌ای کم‌سابقه از سیاست‌ورزی اخلاقی در لحظه‌ی بحرانی مواجهیم؛ لحظه‌ای که قدرت، دفاع، رنج، و انتظار در هم‌تنیده‌اند.
متن موسوی نه از سر میل به قدرت است، نه اعلام موضع و نه خطابه‌ای تبلیغی؛ بلکه کوششی برای بازتعریف سه‌گانه‌ی «مردم – حکومت – تهدید» در دل یک بحران تاریخی.

🔺از سال ۸۸ تاکنون، میرحسین هرگاه سخن گفته، نه برای بازگشت به قدرت، بلکه برای بازخوانی رابطه‌ی مردم با قدرت بوده است. در بیانیه‌ی اخیر نیز همین سنت تداوم یافته. بیانیه‌ی ۲۰ تیر، راهکاری است برای بازگرداندن قدرت به مردم. این بیانیه‌ دشمن متجاوز را نام می‌برد، اما آن‌را بهانه‌ی سکوت در برابر ناکارآمدی نمی‌کند. و حکومتی را نقد می‌کند، نه از موضع خشم یا بی‌اعتمادی کور، بلکه از زاویه‌ی بازخوانی مشروعیت. این سیاست، سیاستی است که نه در هراس از مداخله خارجی می‌لرزد، نه در فریب مشروعیت داخلی تحلیل می‌رود.

🔺آن‌چه بیانیه‌ی ۲۰ تیر را مهم می‌کند، نه یک جمله‌ی نخست در تقبیح دشمن خارجی، بلکه یک ساختار مفهومی است که از ابتدا تا انتها به ما می‌گوید: ایران، فقط مرز نیست؛ مردم‌اند.

📎منبع و متن کامل
@kaleme
🔴 نامه سعید مدنی، نویسنده و جامعه‌شناس زندانی به "وزیر فرهنگ و ارشاد" به مناسبت روز قلم

جناب آقای سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

پیام شما به مناسبت روز قلم و پاسداشت جایگاه نویسندگان، شاعران و اندیشه ورزان، اگر چه بر حرمت و تکریم اندیشه و قلم تاکید کرد اما مصداق آيه «لم تقولون مالا تفعلون» است. اینکه وزارت متبوع شما در دولت های گذشته چه کرده و چه سیاست‌های ضد فرهنگی را به اجرا درآورده موکول می‌کنم به وقت و مناسبت دیگر.

آنچه موجب نگارش این نامه شده، عملکرد وزارت شما در امتداد سیاست‌های قلم شکن پیشین است که در تعارض با قانون اساسی و دیگر قوانین جاری و ادعاهای مکرر رئیس دولت مبنی بر اجرای قانون و اصلاح خطاها و انحرافات قبلی است. یکی از شواهد این ادعا، سال‌ها ممانعت از صدور مجوز نشر و باز نشر چندین کتاب تالیف اینجانب، زنده یاد هدی صابر و برخی دیگر از نویسندگان به استناد نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است.

جناب وزیر، لابد می‌دانند که مطابق اصل ٣٦ قانون اساسی «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح به موجب قانون باشد»؛ بنابراین در حالی که هیچ مرجع قضایی حکم بر ممنون القلم اینجانب، مرحوم هدی صابر و بسیاری دیگر از نویسندگان نداده است، وزارت اطلاعات نمی‌تواند مانع از انتشار کتاب‌های مورد اشاره شود و هیچ مرجعی از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز نمی‌تواند به استناد نظر وزارت اطلاعات، ما نویسندگان را از حقوق خودمان منع نماید.

بنابر این لازم است در پیام جنابعالی با مناسبت روز قلم «در برابر همه آنان که واژه ها را نه برای تزئین بلکه برای تبیین حقیقت بکار می برند» سر تعظیم فرود آورید. کافی است تنها مانع از احقاق حقوق اهل قلم نشوید.

سعید مدنی
۱۵ تیرماه ۱۴۰۴
زندان/تبعید دماوند
@kaleme