آموزش زبان ایرانیان
397 subscribers
1.25K photos
831 videos
171 files
217 links
آموزش و مکالمه زبان های خارجی
#انگلیسی
#فرانسوی
#ایتالیایی
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🆔 @irlanguages
🅾 The Hunchback Of Notre Dame Story
🅾 گوژپشت نوتردام (ا
نگلیسی)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🆔 @irlanguages
🅾 گوژپشت نوتردام
🅾 The Hunchback Of Notre Dame Story (فارسی
)
🆔 @irlanguages
🔵 Mr and Mrs Jones very seldom go out in the ones said to her husband, " There's a good film at the cinema tonight. Can we go and see it?"
🔵 آقا و خانم جونز خیلی بندرت عصرها بیرون می‌روند، اما شنبه گذشته خانم جونز به شوهرش گفت، "امشب یک فیلم خوبی توی سینما هست، میشه بریم و ببینیمش."

🔴 Mr Jones was quite happy about it, so they went, and both of them enjoyed the film.
🔴 آقای جونز نسبتا در این مورد خوشحال شد، بنابراین آنها به سینما رفتند و هر دوی آنها از فیلم لذت بردند.

🔵 They came out of the cinema at 11 o' clock, got into their car and began driving home.
🔵 آنها ساعت ١١ از سینما بیرون آمدند، سوار ماشین شان شدند و شروع به راندن به خانه کردند.

🔴 It was quite dark.
🔴 هوا کاملا تاریک بود

🔵 Then Mrs Jones said, "look, Bill. A woman's running along the road very fast, and a man's running after her," can you see them?"
🔵 بعد آقای جونز گفت،" بیل، نگاه کن. یه زن داره در طول جاده خیلی تند می دود و یه مرد داره دنبالش میدود. آیا آنها را می بینید؟ "

🔴 Mr Jones said," Yes, I can."
He drove the car slowly near the woman and said to her, "Can we help you?"
🔴 آقای جونز جواب داد، "بله می تونم ببینم" به آرامی ماشین را نزدیک زن راند و به او گفت، "ایا میتونیم کمکتان کنیم؟"

🔵 "No, thank you," the woman said, but she did not stop running. "My husband and I always run home after the cinema, and the last one washes the dishes at home!"
🔵 زن گفت، "نه، متشکرم، اما دویدنش را متوقف نکرد." من و شوهرم همیشه بعد از سینما به (سمت) خانه می دویم و آخرین نفر ظرفها را توی خونه می شوید. "

https://t.me/irlanguages
.

متن انگلیسی داستان:

The Last Dinosaurs

In a lost land of tropical forests, on top of the only mountain in the region, trapped inside an old volcanic crater system, lived the last ever group of large, ferocious dinosaurs.

For thousands and thousands of years they had survived all the changes on Earth, and now, led by the great Ferocitaurus, they were planning to come out of hiding and to dominate the world once more.

Ferocitaurus was an awesome Tyrannosaurus Rex who had decided they had spent too much time isolated from the rest of the world. So, over a few years, the dinosaurs worked together, demolishing the walls of the great crater. When the work was done, all the dinosaurs carefully sharpened their claws and teeth, in readiness to terrorisethe world once again.

On leaving their home of thousands of years, everything was new to them, very different to what they had been used to inside the crater. However, for days, the dinosaurs continued on, resolute.

Finally, from the top of some mountains, they saw a small town. Its houses and townsfolk seemed like tiny dots. Never having seen human beings before, the dinosaurs leapt down the mountainside, ready to destroy anything that stood in their way…

However, as they approached that little town, the houses were getting bigger and bigger… and when the dinosaurs finally arrived, it turned out that the houses were much bigger than the dinosaurs themselves. A boy who was passing by said: “Daddy! Daddy! I’ve found some tiny dinosaurs! Can I keep them?”

And such is life. The terrifying Ferocitaurus and his friends ended up as pets for the village children. Seeing how millions of years of evolution had turned their species into midget dinosaurs, they learned that nothing lasted forever, and that you must always be ready to adapt.

And adapt those dinosaurs did, Making for truly excellent and fun pets.
ترجمه فارسی داستان:

آخرین دایناسورها

دریک سرزمین گمشده از جنگل‌های استوایی، در بالای تنها کوه منطقه، محاصره‌شده در میانیک دهانه‌ی ساخته‌شده از مواد مذاب آتش‌فشانی،یک گروه از آخرین بازماندگان دایناسورهای بزرگ و وحشی زندگی میکردند.

برای هزاران و هزاران سال، آن‌ها از تمامی تغییرات زمین جان سالم بدر بردند. و اکنون با رهبری فراسوتورس بزرگ، آن‌ها داشتند برنامه‌ریزی میکردند که از مخفیگاه خود بیرون بیایند و باری دیگر جهان را به تسخیر خود دربیاورند.

فراسوتورسیک دایناسور خفن از نژاد رکس تیرانوسور بود که با خود فکر کرد که زمان زیادی را به‌صورت منزوی از دیگر جهان گذرانده بودند. برای همین، برای چند سال دایناسورها با کمکیکدیگر، دیوارهای دیواره‌ی بزرگ آتش‌فشانی را خراب کردند. وقتیکه کارشان تمام شد، تمامی دایناسورها به‌دقت دندان‌ها و پنجه‌های خود را تیز کردند؛ تا باری دیگر در دنیا رعب و وحشت ایجاد کنند.

وقتیکه خانه‌ی چندین و چند هزارساله‌ی خود را ترک کردند، همه‌چیز برای آن‌ها تازگی داشت؛ و بسیار با آن چیزی که در خانه‌ی خود در میان دیواره‌های آتش‌فشانی به آن عادت داشتند تفاوت داشت.

اما برای روزها، دایناسورهای قصه ما به‌طور مصممی به راه خود ادامه دادند.

درنهایت از بالای تعدادی کوه، شهر کوچکی دیدند. خانه‌ها و مردم شهر مثل نقاطی ریز دیده میشدند. دایناسورها که هیچ‌گاه انسانی ندیده بودند، از کوهپایه به سمت پایین پریدند، درحالیکه آماده بودند هر چیزی که سر راهشان قرار میگرفت را ویران کنند.

اما، همان‌طور که به آن شهر کوچک نزدیک‌تر میشدند. خانه‌ها بزرگ و بزرگ‌تر میشدند … و وقتیکه درنهایت دایناسورها به آن شهر رسیدند، مشخص شد که خانه‌ها از خود دایناسورها خیلی بزرگ‌تر بودند! پسربچه‌ای که داشت ازآنجا میگذشت گفت: “پدر! پدر! من چند تا دایناسور کوچک پیدا کردم! آیا میتوانم آن‌ها را نگه‌دارم؟”

زندگی نیز این‌چنین است. فراسوتورس وحشتناک و دوستانش به حیوانات خانگی بچه‌های روستا تبدیل‌شدند. وقتیکه دیدند که چگونه سیر تکاملی میلیون‌ها سال چگونه، گونه‌ی جانوریشان را به دایناسورهای ریزه‌میزه تبدیل کرده است؛یاد گرفتند که هیچ‌چیز تا پایان باقی نمیماند، و شما همیشه بایستی برای وفق دادن خود (با شرایط جدید) آماده باشی.

آن دایناسورها هم با تبدیل‌شدن به حیوانات خانگی عالی و شاد با شرایط جدید وفق پیدا کردند.



لغات مهم:

Tropical: استوایی

Crater: دهانه آتش‌فشان

Ferocious: وحشی

Dominate: چیره شدن، مسلط شدن، به  تسخیر خود درآوردن

Awesome: خفن، جذاب، عالی

Demolish: تخریب کردن، ویران کردن

Sharpen: تیز کردن

Claw: پنجه، چنگال

Readiness: آمادگی

Terrorize: رعب و وحشت ایجاد کردن

Resolute: ثابت‌قدم، مصمم

Townsfolk: مردم شهر

Leapt (past of leap): پریدن

Mountainside: کوهپایه، دامنه‌ی کوه

Approach: نزدیک شدن

Turn out: مشخص شدن

Terrifying: وحشتناک

End up: become: در اینجا به معنی تبدیل‌شدن. برای دیدن معانی دیگر این کلمه، داستان عنکبوت در موزه را بخوانید

Evolution: سیر تکامل

Midget: ریزه‌میزه

Adapt: سازگاری، وفق‌دادن
💯معتبرترین سایت خرید و فروش و ذخیره ارزهای دیجیتال...
💴فروش ارز و دریافت پول در کمتر از دو دقیقه...
🔧درحالیکه سایر صرافیها درخواست برداشت پول را در حداقل یک روز بعد انجام میدهند،نوبیتکس در کمتر از دو دقیقه پول را به حسابتان منتقل میکند...

🎯احراز هویت در چند دقیقه...

https://nobitex.ir/signup/?refcode=48219
ارز شیبا بزودی در نوبیتکس با کارمزد صفر درصد.سریعا ثبت نام کنید و به مدت یک هفته با کارمزد صفر بخرید و ارسال کنید و سود ببرید...

https://nobitex.ir/signup/?refcode=285882
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 دانلود فیلم :
🎥 وارکرفت 2016
📝
#زیرنویس_چسبیده_فارسی HardSub
📀 کیفیت : 144p BluRay
@irlanguages
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 دانلود فیلم :
🎥 مرد آزاد 2021
📝
#زیرنویس_چسبیده_فارسی HardSub
📀 کیفیت : 240p HDRip
✂️
#بدون_سانسور
🆔
@irlanguages
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 " دانلود فیلم : گارد ساحلی "💥
📝زیرنویس فارسی چسبیده
📀کیفیت 240p

✂️بدون سانسور
یادگیری زبان با دیدن فیلم
🆔 @irlanguages
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 " دانلود فیلم : کوکائین " 💥
📝زیرنویس فارسی چسبیده
📀کیفیت 240p
✂️ بدون سانسور

🆔 @irlanguages