آموزش زبان ایرانیان
399 subscribers
1.25K photos
831 videos
171 files
218 links
آموزش و مکالمه زبان های خارجی
#انگلیسی
#فرانسوی
#ایتالیایی
Download Telegram
🅾 The prescription 🅾
A woman accompanied her husband to the doctor's office.
After the check-up, the doctor took the wife aside and said, "If you don't do the following, your husband will surely die."
"1-Each morning, make him a healthy breakfast and send him off to work in a good mood."
"2-At lunchtime, make him a warm, nutritious meal and put him in a good form of mind before he goes back to work."
"3-For dinner, make an especially nice meal and don't burden him with household chores."
At home, the husband asked his wife what the doctor had told her.
"You're going to die." She replied.


🅾 نسخه 🅾

🛑 خانمی شوهرش را تا مطب دکتر همراهی کرد.
بعد از معاینه، دکتر آن خانم را به طرفی برد و گفت: اگر شما این کارها را انجام ندهید به طور حتم شوهرتان خواهد مرد.
1- هر صبح برایش یک صبحانه مقوی درست کنید و با روحیه ای خوب او را سر کار بفرستید.
2- هنگام نهار غذای مغذی و گرم درست کنید و قبل از اینکه سرکار برود او را در یک حالت ذهنی خوب قرار دهید (به او توجه کنید).
3- برای شام، یک غذای خوب و مخصوص درست کنید و مسولیت کمک در کارهای خانه را به او ندهید.
در خانه شوهر از همسرش پرسید دکتر به او چه گفته!؛
خانم جواب داد: (دکتر گفت) تو میمیری(خواهی مرد).
🆔 @irlanguages
🅾 A door closes to open another 🅾

🛑 Today at 7 AM, I woke up feeling ill, but decided I needed the money, so I went to work. At 3 PM I got laid off. On my drive home I got a flat tire. When I went into the trunk for the spare, it was flat too. A man in a BMW pulled over, gave me a ride. We chatted, and then he offered me a job. I start tomorrow.

🅾 دری بسته می شود تا دری دیگر گشوده شود 🅾

🛑 امروز ساعت 7 صبح وقتی از خواب بیدار شدم، احساس بیماری می کردم، ولی فکر کردم به پول کار کردنم نیاز دارم. بنابراین سر کار رفتم. ساعت 3 بعدازظهر از کار اخراج شدم. داشتم به خانه برمی گشتم که پنچر کردم. وقتی صندوق عقب را باز کردم که لاستیک یدکی را بردارم، متوجه شدم که آن هم پنچر است. مردی که سوار بی ام و بود، توقف کرد و مرا سوار کرد. با هم گپی زدیم و به من پیشنهاد کار داد. فردا کارم را شروع می کنم.
👵 نسبت های فامیلی👨

از کلمات زیر میتوانید برای بیان نسبت خانوادگی و فامیلی خود با شخص دیگری استفاده کنید:

🔖grandparents
پدربزرگ و مادربزرگ
🔖grandfather
پدربزرگ پدری یا مادری
🔖grandmother
مادربزرگ پدری یا مادری
🔖great grandfather
پدربزرگ پدر یا مادر
🔖great grandmother
مادربزرگ پدر یا مادر
🔖uncle
عمو یا دایی
🔖aunt
عمه یا خاله
🔖cousin
فرزند عمو، دایی، خاله یا عمه
🔖father-in-law
پدر همسر
🔖mother-in-law
مادر همسر
🔖brother-in-law
برادر همسر
🔖sister-in-law
خواهر همسر
🔖nephew
برادرزاده یا خواهرزاده مذکر
🔖niece
برادرزاده یا خواهرزاده مونث
🔖granchildren
نوه
🔖grandson
نوه مذکر
🔖granddaughter
نوه مونث
🔖stepparent
ناپدری یا نامادری در حالت کلی
🔖stepfather
ناپدری
🔖stepmother
نامادری
🔖step-child
فرزند همسر (مثلا شما با کسی ازدواج میکنید که قبلا فرزند داشته است)
🔖stepson
فرزند همسر مذکر
🔖stepdaughter
فرزند همسر مونث
🔖sibling
برادر یا خواهر
🔸I have three siblings.
من سه برادر و خواهر دارم.
🔖spouse
همسر
🔖ex-husband
شوهر سابق
🔖ex-wife
زن سابق
فرق بين Borrow, Lend, Loan در انگلیسی 🚘🚖💵💴
.
Borrow قرض گرفتن
چيزي را از فردي امانت گرفتن
يعني شما قرض/امانت ميگيري
.
Can I borrow the car?
ميتونم ماشين رو قرض بگيرم؟
.
You can borrow a pen from him.
ميتوني به خودكار ازش قرض بگيري
.
I need to borrow some money.
نياز دارم كمي پول قرض كنم
.
نكته: Borrow رو با To take به ياد سپاري كنيد.
----------------------
Lend قرض دادن
چيزي ره به فردي قرض دادن
يعني شما قرض/امانت ميدهي
.
Yes, I’ll lend you the car.
بله، ماشين رو بهت امانت/قرض ميدهم
.
He’ll be happy to lend you a pen.
او خوشحال ميشه كه بهت يه خوكار امانت بده
.
I can’t afford to lend you any money
از عهده قرض دادن پول به تو بر نميآيم
.
نكته1:
Lend رو با To give به ياد سپاري كنيد
.
نكته2:
Lend در معني و كاربرد همياري كردن/ بخشش هم معني ميده و استفاده ميشه
Lend me a hand : Help me
كمكم كن
The yellow wall will lend a feeling of warmth
ديوار زرد يه جورحس آرامش خواهد بخشيد
--------------------------
Loan
فعل: قرض دادن/ وام دادن بيشتر در امريكا به اين معني استفاده ميشه
اسم: قرض/ امانت
.
مثالز: در حالت فعل
Yes, I’ll loan you the car.
He’ll be happy to loan you a pen.
I can’t afford to loan you any money.
.
مثالز در حالت اسم: به معني خود قرض/ اون چيزي كه قرض يا امانت گرفته ميشه.
.
I’ll have to get a loan to buy this house.
بايد به قرض/ وام بگيرم براي خريد اين خونه
.
The loan of my car was on condition that you fill it with gas.
به اين شرط بهت ماشين قرض داده بودم كه باك اش رو پر كني

@irlanguages
📚record Holders

The Guinness Book ofWorld Records is full of fascinating
facts. For example, the champion commuter is
Bruno Leuthardt of Germany, who traveled 370
miles each day for ten years to his teaching job
and was late only once because of a flood. The
record for being buried alive is held by Emma
Smith of Ravenshead, England. She was confined
in a coffin for 100 days. What a way to spend the
idle hours! Peter Clark of London collected 1276
autographed pictures of famous men and
women. Obviously* not all were his idols, but he
did set a record.What drives people to these unusual practices?
Some are simply done in jest, some for patriotic reasons.
Certainly no one would dispute the valor of
the "record-makers," even if the records themselves
may be no more lasting than a popular* song. While
one need not be a lunatic, he must have a vein of
recklessness* to participate in such activities as
bungee-jumping, high diving, or parachute jumping.
If you are tired of leading a dull, uneventful life,
remember the mortais* whose fertile imaginations
have found novel* ways to add excitement to
their lives.
رکورد داران
کتاب رکورد داران جهانی گینس مملو از حقایق جالب است. برای مثال قهرمان مسافر هر روزی, برنو لوتهارد از آلمان است که به مدت ده سال هر روز 370 مایل را تا محل تدریس سفر کرد و تنها یکبار بخاطر سیل دیر کرد. رکورد زنده دفن شدن از آن اما اسمیت اهل راونشد انگلستان است. وی به مدت مدت صد روز در تابوتی محبوس بود ,عجب شیوه ای برای گذراندن ساعات بیکاری! پیتر کلارک از لندن 1276 تصویر امضا شده زنان و مردان مشهور را گردآوری کرد. قطعا تمام این افراد اشخاص محبوب وی نبودند اما او براستی رکوردی را بر جای گذاشت.
چه چیزی افراد را به سمت چنین اعما عجیبی می کشاند. برخی از این کارها صرفا بخاطر شوخی انجام می شود و برخی به دلایل وطن پرستانه. مسلما هیچکس شجاعت رکورد داران را زیر سوال نمی برد حتی اگر خود رکوردها به اندازه آهنگ مشهوری دوام نداشته باشند. گر چه لازم نیست فرد دیوانه باشد, اما باید برای شرکت در فعالیتهایی نظیر پرش با سیمهای فنری, شیرجه رفتن از ارتفاع یا پرش با چتر نجات رگ بی پروایی داشته باشد. اگر از داشتن یک زندگی یکنواخت و کسل کننده خسته شده اید, افرادی را بخاطر آورید که با تصورات خلاقشان شیوه های جدیدی را برای افزودن هیجان به زندگی خود یافته اند.
@irlanguages
📚Bible Zoo

One of the most popular* tales of the Bible depicts
the great flood that destroyed every mortal except
Noah and his family and the animals on his ark.
Should there be a repetition* of that disaster,*
there is one place where all the biblical animals are
already gathered. The man to be commended* for
this novel collection is Professor Aharon Shulov, a
zoologist at Hebrew University in Jerusalem, Israel.
Professor Shulov appointed himself a committee
of one to search out the 130 creatures mentioned in
the Old Testament. Among the occupants of this
zoo are crocodiles, camels, apes, peacocks, deer,foxes, and sheep, some of whom had to be imported
from other lands. They are settled in suitable
quarters on a twenty-five acre site in Jerusalem.
Visitors to the zoo not only get to view and feed
the animals, but they are also treated to quotes
from Bible verses that encourage* the study of the
Good Book and teach morality amidst the waddling
of the ducks and the wailing* of the wolves.
Not surprisingly, the children have the final* word
at a special corner of the zoo, called the Garden of
Eden, where animal cubs roam freely, attracting the
attention of hundreds of youngsters who visit daily.
باغ وحش انجیل
یکی از معروفترین انجیل سیل بزرگی را به تصویر می کشد که بجز نوح و خانواده اش و حیوانات روی کشتی اش تمام مخلوقات را از بین برد. اگر قرار باشد آن فاجعه تکرار شود, فقط یک جا وجود دارد که تمام حیوانات انجیلی از قبل گرد آمده اند. کسی که باید برای این مجموعه جدید مورد تحسین قرار گیرد عبارت پروفسور آهارون شولف که یکی از جانور شناسان دانشگاه هبرو در اورشلیم اسرائیل است.
پروفسور شولف یک کمیته ی یک نفره تشکیل داد که پیرامون یکصد و سی مخلوقی که در کتاب مقدس نام برده شده اند, تحقیق کند. کروکودیلها,شتر ها,بوزینه ها,طوطی ها,گوزن ها,روباه ها و گوسفند ها در میان ساکنان این باغ وحش می باشند که برخی از آنها باید از سرزمینهای دیگر وارد می شدند. این حیوانات در بخشهای مناسبی در یک مکان بیست و پنج جریبی در اورشلیم اسکان داده شده اند.
بازدید کنندگان باغ وحش نه تنها حیوانات را می بینند و به آنها غذا می دهند, بلکه به ضیافت نقل قول هایی از انجیل م یروند که در لابلای راه رفتن اردکها و زوزه گرگها مطالعه کتاب مقدس و آموزش اخلاق را ترویج می کند. تعجبی ندارد که کودکان در گوشه خاصی از باغ وحش که باغ ادن نامیده می شود ی حرف آخر را می زنند. در این گوشه توله های حیوانات آزادانه پرسه می زنند و توجه صدها جوان را که هر روز از آن دیدن می کنند به خود جلب می کند.

@irlanguages
🆔 @irlanguages
Mary was an English girl, but she lived in Rome. She was six years old.
مری دختری انگلیسی بود، ولی در رم زندگی می‌کرد. او شش ساله بود.
Last year her mother said to her, "You're six years old now, Mary, and you're going to begin going to a school here. You're going to like it very much, because it's a nice school.
سال پیش مادرش به او گفت «تو حالا شش سال سن داری مری، و اینجا به مدرسه خواهی رفت. تو از آن خیلی خوشت خواهد آمد چون مدرسه خوبی
است.»
"Is it an English school!?' Mary asked.
مری پرسید «مدرسه انگلیسی است؟»
"Yes. it is. her mother said.
مادرش جواب داد «بله، انگلیسی هست.»
Mary went to the school, and enjoyed her lessons. Her mother always took her to school in the morning and brought her home in the afternoon.
مری به مدرسه رفت، او از درس‌هایش لذت می‌برد. مادرش همیشه او را صبح به مدرسه می‌برد و بعد از ظهر به خانه می‌آورد.
Last Monday her mother went to the school at 4 o'clock, and Mary ran out of her class.
دوشنبه هفته قبل مادرش ساعت 4 به مدرسه رفت، و مری از کلاسش بیرون دوید.
"We've got a new girl in our class today, Mummy, she said. "She's six years old too, and she's very nice, but she isn't English. She's German.
او گفت «مامان، امروز یک دختر تازہ در کلاسمان داشتیم. او ھم شش ساله است و دختر خیلی خوب است ولی انگلیسی نیست، آلمانی است.»
"Does she speak English?' Mary's mother asked.
مادر مری پرسید «انگلیسی صحبت می‌کند؟»
"No, but she laughs in English, Mary said happily.
مری خوشحال جواد داد «نه، ولی انگلیسی می‌خندد.»
🆔 @irlanguages
🛑 Joe Richards finished school when he was 18, and then his father said to him, "You've passed your examinations now, Joe, and you got good marks in them.
جو ریچاردز وقتی 18 ساله بود مدرسه را تمام کرد، و بعد پدرش به او گفت «جو، حالا امتحان‌هایت را پاس کرده‌ای و نمره‌های خوبی در آنها گرفته‌ای.»
🔵 'Now go and get some good work. They're looking for clever people at the bank in the town. The clerks there get quite a lot of money now."
«حالا برو و کار خوبی پیدا کن. در بانک شهر دنبال آدم‌های باهوش می‌گردند. کارمندهای آنجا الان پول خیلی خوبی می‌گیرند.»
🔴 A few days later, Joe went to the bank and asked for work there.
چند روز بعد، جو به بانک رفت و برای کار آنجا درخواست داد.
🛑 A man took him into a small room and gave him some questions om a piece of paper. Joe wrote his answers on the paper, and then he gave them to the man.
مردی او را داخل اتاق کوچکی برد و چند سوال روی کاغذ به او داد. جو جواب‌هایش را روی کاغذ نوشت و بعد آنها را به مرد داد.
🔵 The man looked at them for a few minutes, and then he took a pen and said to Joe, 'Your birthday was on the 12th of June, Mr Richards?'
مرد چند دقیقه به آنها نگاه کرد و بعد خودکاری برداشت و به جو گفت «تولدتان 12ام ژوئن است، آقای ریچاردز؟»
🔴 'Yes, sir,' Joe said.
جو گفت «بله، آقا.»
🛑 'What year?' the man asked.
مرد پرسید «چه سالی؟»
🔵 'Oh, every year, sir,' Joe said.
جو گفت «اوہ، ھر سال آقا.»

🆔 @irlanguages
حروف اضافه

1⃣ 1) between & among :

‼️حرف اضافه "between" به معنی بین دو نفر یا دو چیز ولی "among" بین چند نفر یا چند چیز بکار می رود

📒Iran lies between Turkey and Pakistan
📒ایران بین ترکیه و پاکستان واقع شده است

📒 The prime Minister is sitting among the students
📒 نخست وزیر بین دانشجویان نشسته است

2⃣ 2) beside & besides :

‼️حرف اضافه "beside" معنی "در کنار" می دهد در حالیکه "besides" معنی "علاوه بر" می دهد

📒Bahram is sitting beside his brother
📒 بهرام کنار برادرش نشسته است

📒 Besides this book, I have ten others at home
📒 علاوه بر این کتاب من ده تا دیگه تو خونه دار

👉3) over & above
👉4)below & under

‼️حرف اضافه "over" به معنای
"روی، بالای، روی سر"به کار رفته و مستقیما بالای چیزی را نشان می دهد بدون اینکه مستقیما روی ان قرار داشته باشد و متضاد ان "under" به معنی" زیر، در زیر"می باشد

‼️ حرف اضافه "above" مانند "over" است منتهی بالاتر از ان محسوب می شود بدون اینکه مستقیما روی چیزی قرار گرفته باشد و متضاد ان "below" به معنی "پایین، زیر" می باشد

📒 above the clouds بالای ابرها
📒 below the clouds زیر ابرها

📒 The clock is over the picture
📒 ساعت بالای سر عکس است" مستقیما بالای عکس"

📒 The clock is above the picture
📒 ساعت بالای عکس است "نه مستقیما

🔆#grammar
🔆@irlanguages

🎓 آموزش زبان ایرانیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ_انگیزشی

مطمئن باشید که روزی رویاهای امروزتون رو زندگی میکنین...

کمی دقت کنین حتماً خیلی از رویاهای گذشتتون رو پشت سر گذاشتین...

#افرادمثبت
@irlanguages
┄┄❅✾❅┄┄
Death
Sean Banville
اخبار انگلیسی...👇👇👇
📻اخبار انگلیسی
🌐 Death

People say that death is the only thing in life that is certain. That’s true. I’m not afraid of dying, but I do think it’s a sad thing. I’d like to live forever. I like life. I want to see my children’s children’s children grow up. People have different views on death in different cultures. In some countries, you die and go to heaven. In other countries you die and come back to Earth as something else. Some people celebrate people’s death because they had a good life. In other countries, death is a sad and dark affair. I know of many countries where death is a taboo subject. People just don’t talk about it. I have no problems talking about death. Especially to my family. I think it’s useful to tell everyone what I want to happen when I die.

مردم میگن مرگ تنها چیزیه در زندگی که حتمی و قطعیه. درسته. من از مرگ نمی ترسم، ولی فکر می کنم موضوع غمگینیه. دوست دارم تا ابد زندگی کنم. زندگی رو دوست دارم. دوست دارم بزرگ شدن بچه های بچه های بچه هام رو ببینم. مردم در فرهنگ های مختلف نظرات متفاوتی درباره مرگ دارند. در تعدادی از کشورها، "اعتقاد مردم بر اینه که" شما میمیرید و به بهشت می رید. در سایر کشورها "مرم معتقدند" شما میمیرید و به صورت یه چیز دیگه دوباره به زمین بر میگردید. بعضی از مردم مرگ سایر مردم رو جشن می گیرند به این دلیل که زندگی خوبی داشتند. در سایر کشورها، مرگ یه مطلب تیره و غمگینه. من کشورهای زیادی رو میشناسم که مرگ یه موضوع تابو هستش. مردم در موردش حرف نمیزنند. من از صحبت و بحث درباره مرگ مشکلی ندارم. به خصوص با خونوادم. فکر می کنم خوبه که به همه بگید وقتی بمیرید چی می خواهید.

@irlanguages
🌹پسوند ant : نشان دهنده فاعل آن فعل میباشد. مانند: 👇👇

🍏Inhabitant=ساکن، سکونت کننده

🌰contestant= مسابقه دهنده، ستیزه جو

🌻informant= اطلاع رسان، آگاهی دهنده

🌺participant= شرکت کننده، همکاری کننده

🍀lubricant= روان کننده


🌹پسوند let : به معنای " کوچک ؛ بی اهمیت " است. مانند:👇👇

🍏Booklet= کتابچه

❤️leaflet= برگه کوچک

starlet= ستاره کوچک

🍄piglet= بچه خوک

🌹پسوند ism : در معنای سبک فکری؛ بکار میرود. مانند: 👇👇

❤️Idealism= ایده آل گرایی

🍏impressionism=مکتب تجسم

🌷fanaticism= تعصب گرایی، کوته فکری

🌻racism= نژادپرستی



🍀چند تا کلمه در ارتباط با رژیم و رژیم گرفتن

🥙Be on a diet : رژیم داشتن, گرفتن
🥙Loosing weight diet: رژیم لاغری
🥙Adding weight diet : رژیم چاقی
🥙Fat free diet : رژیم بدون چربی
🥙Suger free diet : رژیم بدون قند
🥙Vegetarian diet : رژیم سبزیجات
🥙Liquid diet : رژیم مایعات
🥙Strict diet :
رژیم سخت
@irlanguages
♻️لغات كاربردی زبان انگلیسی...

🍎be confident با اعتماد به نفس باش
🍏be successful موفق باش
🍎be beautiful زیبا باش
🍏be intelligent باهوش باش
🍎be hardworking سخت کوش باشد
🍏be carefree بی خیال باش
🍎be modest فروتن باش
🍏be driven خود راهنما باش
🍎be forgiving بخشنده باش
🍏be creative خلاق باش
🍎be relaxed آرام باش
🍏be motivated با انگیزه باش
🍎be educated تحصیل کرده باش
🍏be thoughtful با ملاحظه باش
🍎be kind مهربان باش
🍏be determined مصمم باش
🍎be good خوب باش
🍏be unstoppable غیر قابل توقف باش
🍎be knowledgeable با بصیرت باش
🍏be sympathetic دلسوز باش
🍎be honest صادق باش
🍏be worthy شایسته و لایق باش
🍎be straightforward رک باش
🍏be courteous مودب باش
🍎be polite با نزاکت باش
🍏be gentle نجیب باش
🍎be strong قوی باش
🍏be open ذهنی باز داشته باش
🍎be loving دوست داشتنی باش
🍏be funny شوخ و با مزه باش
🍎be selfless عاری از نفس پرستی باش
🍏be generous بخشنده باش
🍎be humble متواضع باش

عضو کانال ما باشید:👇👇

🆔 @irlanguages 🌱
📚Don't look over My Shoulder!

The kibitzer is a person who volunteers useless
information, especially in card games, causing the
players to be prejudiced against him. The name
comes from a Yiddish word which originally
referred* to a certain bird whose shrill cry scared
the animals away upon the approach* of the
hunters. Though the kibitzer may think he is being
jolly or witty, his advice often hinders more than
it helps. We may scowl* at him or lecture him for his abuse of our friendship, but he still continues
to mumble his unwelcome remarks. The serious
player may even wish he could make the kibitzer
mute by sticking a wad of cotton in his mouth.
The kibitzer, however, may not realize that he is
causing torment* or distress* to his colleagues.*
Thus we may have to resign* ourselves to his
annoying habit if we wish to retain him as a
friend.
از پشت سرم نگاه نکن
آدم پشت دست نشین شخصی که در ارائه اطلاعات بی فایده خصوصا بازی ورق داوطلب می شود و باعث می شود که بازیکنان نسبت به او تعصب نشان دهند. واژه ی kibitzer از یک لغت عبری مشتق می شود که در اصل به پرنده خاصی اشاره داشت که فریاد گوش خراشش موقع نزدیک شدن شکارچیان, حیوانات را می ترساند و فراری می داد.گرچه آدم فضول ممکن است فکر کند که کارش از روی شادی و شوخ طبعی است اغلب توصیه اش بجای اینکه کمکی باشد, یک مانع است. شاید از او ابرو درهم کشیم و یا بخاطر سوء استفاده از دوستی مان او را سرزنش کنیم اما او همچنان زیر لب نظرات نا خوشایندش را بیان می کند. بازیکن جدی حتی ممکن است آرزو کند که ای کاش می توتنست او را با قرار دادن توده ای از پنبه در دهانش ساکت کند. اما آدم فول شاید نداند که باعث اذیت و ناراحتی همکارانش می شود. بنابراین اگر بخواهیم که او را به عنوان یک دوست حفظ کنیم, شاید مجبور شویم که خودمان را تسلیم عادات آزار دهنده او کنیم.
@irlanguages