Hossein Abdoh Tabrizi
12.4K subscribers
371 photos
98 videos
228 files
383 links
یادداشت‌های حسین عبده تبریزی

لینک کانال
https://t.me/HosseinAbdohTabrizi
Download Telegram
سکوت آن که نباید سفر عبدالله کوثری از اقامتگاهش در مشهد به تهران برای داوری جایزه ی ابوالحسن نجفی، فرصتی بود که به اتفاق به دیدار دکتر مهدی تقوی، استاد بازنشسته ی اقتصاد در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و علوم تحقیقات برویم که دوستیمان دیگر پنجاه ساله شده است. تقوی معلمی به غایت مهربان، زلال، بی ادعا، پرتلاش و محبوب نزد هزاران دانشجوی خود بوده است. وی جان و دل بسیاری از دانشجویانش را طی سال‌های طولانی خدمت، روشن کرده و پیام‌آور شادی و کامیابی برای آنان بوده و وجودش برای جوانان نویدبخش آبادانی، تلاش و علم بوده است.
دریغا که سکوتی شگرف بر این جان پرتلاش سایه افکنده است. به صد زبان و اشارت، کوشیدیم مثل همیشه به سخن آوریمش تا از گذشته‌ها و از ولوله ی امروزی جانش بگوید. همه چیز عادی به نظر می‌رسید: مثل همیشه نحیف و لاغر، گشاده و خنده رو و بی‌نهایت مهربان و پذیرنده بود. اما آرامتر از همیشه، ساکت و در سکوت عمیق.
از هیبت سکوت نامنتظر دکتر تقوی زخمی مهلک بر دلمان نشست. خانه اش را با بار گرانی از اندوه و حسرت ترک کردیم. با آرزوی سلامتی کامل برای این معلم زندگی و شایستگی.

@ HosseinAbdohTabrizi

#یادداشت
مجادلاتش ادامه ندارد، دردهایش اما هنوز هم...
حسین عبده تبریزی
خبر درگذشت دکتر عباس هشی، استاد حسابداری دانشگاه و حسابرس فهیم و تأثیرگذار برای همه‌ی آنانی که با نام او آشنا بودند، خبری بس نامنتظر، شگفت و ناگهانی بود. به نظر میرسد چندان مایل نبود خبر بیماریش شایع شود، نه این‌که به بهبودی امید چندانی داشت که کاملاً از بیماری خود آگاه بود، بلکه شاید نفعی در آزردن خاطر دوستان نمی‌یافت. هشی در نبردی شجاعانه با بیماری خود، صبح امروز ۲۳ خردادماه ۱۴۰۲ در محاصره‌ی عزیزانش و پس از رنج بسیار از سرطان و دیالیز کلیه در ۷۵ سالگی ما را ترک گفت.
عباس هشی در اصفهان و تهران حسابداری خوانده بود، و پس از کسب تجربه‌ی کار با حسابرسان خارجی فعال در ایران، موفق به مشارکت با آنها شده بود. عمدتاً به دلیل تجربه‌ی کار با مؤسسات حسابرسی خارجی، در فضای حرفه‌ای دهه‌ی ۶۰ به سرعت شهرت یافت. با تضعیف سطح روابط خارجی ایران، تحریم‌ها و خروج حسابرسان خارجی از ایران، بناچار مؤسسات حسابرسی خود را تأسیس کرد و غیر از مشارکت با مرحوم اصغر هشی تا اوایل دهه‌ی هشتاد، تا روزهای پایانی عمر با حسابرسان دیگری در مؤسسه‌ی خود مشارکت و همکاری داشت. تدریس را از مدرسه‌ی عالی بازرگانی شروع کرد، جایی که در اوایل دهه‌ی ۵۰ آنجا با وی آشنا شدم؛ اما بعد از انقلاب، بیشتر در دانشگاه بهشتی تدریس می‌کرد.
زندگی هشی وقف رشته‌ی حسابداری بود، و با ساختن مؤسسات حسابرسی حرفه ای کوشا و موفق در این حوزه،‌‌ جدیت خود را نشان داد؛ او حسابرسی حرفه‌ای بود که به جزئیات کار خود مسلط بود، و در مسیر توسعه‌ی آن همواره با حرکت بی‌زیگزاگ و مقاوم حرکت می‌کرد. در عرصه‌ی اقتصاد، فعالان بازیچه‌ی نیروهای عظیم بی تشخص نیستند، بلکه تک‌تک آدمیان هر یک توان گزینش اخلاقی دارند، و عباس هشی نیز مدعی رویکرد اخلاقی به مسائل حرفه‌‌ی خود بود.
اشتیاق او به پیشبرد فعالیت حسابرسی در ایران و تعهدش به کار حسابرسی، هم در امر راهنمایی حسابداران جوان و هم از طریق کلاس‌های خود در طی بیش از پنج دهه تجربه، فرد حرفه ای متعهدی از او ساخت که تأثیر قابل توجهی بر زندگی اطرافیانش می‌گذاشت. رغبت عباس هشی به اعداد و رویکرد دقیق به کارش، او را به فردی طرف توجه عامه‌ی حسابداران تبدیل کرد. مانند آهنگسازی دقیق، سمفونی اعداد را با دقتی شایسته اجرا می‌کرد، و طی سالیان سفری مادام العمر برای کشف ملودی های پیچیده‌ی صورت‌های مالی طی کرد. نه تنها بر صورت‌های مالی، بلکه تسلط قابل‌ملاحظه بر قوانین و مقررات مالیاتی داشت.
هر جا نَقل حسابرسی در میان بود، هشی بسیار جدی و مؤثر یک پای بحث بود. همیشه آماده‌ی ورود به هر بحثی درباره وضعیت حسابرسی و حسابداری در ایران بود؛ دست به مقاله و سخنرانی، سرسخت و مصّر، در هر موضوعی مرتبط با تشکل‌های حسابداری و حسابرسی، آماده‌ی مناظره و مجادله بود.
در طول عمر حسابرسی خود، هشی ترکیبی نادر از جدیتی تزلزل‌ناپذیر و اثربخشی قابل توجه در حوزه‌ی حسابداری را به نمایش گذاشت. به عنوان مدافع سرسختِ طرح مباحث و رویه‌های جدید حسابداری و حسابرسی در ایران، بدون ترس با چالش‌هایی مواجه می‌شد که دانش حسابرسی و حسابداری کشور ایران را آزار می‌داد، و هرگز از گفتگوهای دشوار با دیگران کنار نمی‌ماند. با روحیه ای تسلیم ناپذیر، ساعتهای بیشمار به بحث در مورد کاستیهای حرفه‌ی حسابداری و حسابرسی می‌پرداخت و مشتاقانه به روش خود برای ارتقای استانداردهای حسابداری و حسابرسی تلاش می‌کرد. هر موضوعی که سیاست گذار مسلم می پنداشت و از کنار آن می‌‌گذشت را رها نمی‌کرد، بلکه اگر آن موضوع را نیازمند وارسی بیشتر می‌دانست، بدآن می‌پرداخت.
در دهه‌ی ۷۰ و در جریان تشکیل جامعه‌ی حسابداران رسمی ایران، با استدلال‌های سخت‌گیرانه و عزم بی‌وقفه در بحث‌ها شرکت می‌کرد و عضو مؤسس جامعه‌ی حسابداران رسمی بود. از زمان تأسیس جامعه تا پایان عمر هم دائماً وضعیت موجود را به چالش می‌کشید و بحث‌هایی را برمی‌انگیخت که در مواردی به اصلاحات در جامعه‌ی حسابداران انجامید.
عباس هشی توانایی بی‌نظیری در طرح موضوعات و پیچیدگی‌های حسابرسی داشت، و البته همواره استدلال‌های وی منطقی و قانع‌کننده نبود، اما بسیار تأثیرگذار بود. از فرصت همایش‌ها و کنفرانس ها برای نشان‌دادن عزم راسخش جهت بهبود چشم انداز‌های حسابرسی استفاده می‌کرد، و با سخنرانی های شیوا و در عین حال استوار به مخالفان می‌تاخت. وقتی به جمعبندی می‌رسید، بی‌ملاحظه‌ی دوستی‌ها، بی‌پروا نظر حرفه‌ای خود را، آن هم بیشتر در مجامع عمومی سهامداران، ابراز می‌کرد؛ یعنی محافظه‌کاری معمول حسابرسان را نداشت. در جریان مباحثه‌ها و جدل‌های بی‌پایانش در حوزه‌ی حرفه‌ای خود، بسیاری و حتی دوستان خود را آزرده خاطر می‌کرد. در مواردی قضاوت‌هایی می‌کرد و بر آنها پامی‌فشرد که دقیق و عادلانه نبود، و گاه به موضوعات از دریچه‌ی ویژه‌ای می‌پرداخت
#یادداشت
که جامعیت نداشت؛ با این همه، عباس هشی طنز و طیبتی داشت که هر چقدر هم که با او مخالف بودی، حرف‌هایش را تحمل می‌کردی، و سعی می‌کردی که به دوستی خود ادامه دهی.
شرکت‌های طرف قراردادش هر چند ممکن بود از اظهار نظر حسابرس خود کاملاً ناراضی باشند، اما نمی‌توانستند تخصص، دقت و تعهد او به اصول را نادیده بگیرند. تعهد تسلیم ناپذیر عباس هشی به اعتقاداتش نهایتاً مورد احترام و قبول آنان قرار می‌گرفت، هر چند به‌زعم آنان، زیان کوتاه‌‌مدت بنگاه‌هایشان را در پی داشت. علاقه‌ی پابرجای او به حرفه‌اش را هیچ کس نمی‌توانست کتمان کند.
گرچه هشی به خاطر فعالیت‌های حرفه‌ایش معروف و در آنها غوطه‌ور بود، اما لذت‌های ساده‌ی زندگی را هم گرامی می‌داشت. خنده‌هایش در میان جمع طنین‌انداز می‌شد، و روحیه‌ی کسانی را که به اندازه‌ی کافی خوش شانس بودند تا در معرض نقدهای مستقیم هشی قرار نگیرند، بالا می‌برد. به شوخ طبعی معروف بود، و این زندگی اطرافیانش را در محیط کاری اندکی سبک می‌کرد. به‌رغم سخت‌گیری‌های حرفه‌ای، در عین حال طبیعتی صمیمی و دلسوز داشت، و برای کمک‌دادن، دست یاری درازکردن، و حتی نصیحت‌کردن با سخاوتمندی و ابتکار پیش می‌رفت.
چند هفته قبل، به اتفاق دو تن از دوستانش به ملاقات ایشان در بیمارستان مهراد رفتم. همسر مهربانش آنجا بود، و همه گونه با او همراهی می‌کرد. چهار نفری سعی ‌کردیم ذهنش را از بیماری دور کرده و به بحث‌های روز بکشانیم. به‌سرعت گفت که در پی نوشتن نامه‌ای به مقامات ارشد کشور است تا از وضعیت چند ماه اخیر گلایه کند. مثل همیشه چند رویداد جاری از حرفة حسابداری را بازگو کرده و شکایت‌ها ‌کرد. وقتی بحث گرم شد، همان عباس هشی همیشگی بود: جنگنده، کم‌ملاحظه، شوخ‌طبع و مصّر به دفاع از نظریات خود، اما روی تخت بیمارستان و ناتوان از جروبحث‌های پرحرارت و چالشی مداوم.
درگذشت دکتر عباس هشی را به همسر، دختران، دکتر ایرج هشی (برادر ایشان و استاد بازنشسته‌ی اقتصاد در دانشگاه کیل انگلستان) و دیگر اعضای محترم خانواده‌ی ایشان تسلیت عرض می‌کنم. بی‌شک یاد و خاطره‌ی ایشان برای سال‌های طولانی نزد دوستان، آشنایان، دانشجویان، اعضای حرفه‌ی حسابداری و حسابرسی، مدیران شرکت‌های طرف قرارداد، و علاقه‌مندان عمومی مباحث حسابداری و مالیات زنده خواهد ماند.

@HosseinAbdohTabrizi

#یادداشت
دکتر عباس هشی، حسابرسی تأثیرگذار و متعهد به حرفه‌ی خود
@HosseinAbdohTabrizi

#یادداشت
یک میلیارد دلار زیان تبدیل ارز به علاوه احتمالا ۶۰۰ میلیون دلار (۱۰ درصد) کارمزدهای قابل پرداخت در قطر برای کشوری که این روزها به هر دلار درآمد ارزی خود سخت نیازمند است، خبری بس تلخ و ناگوار است.
@HosseinAbdohTabrizi

#یادداشت
موضوع نرخ تبدیل وجوه ایران در کره‌ی جنوبی برای اولین بار در سطح ملی مطرح شده، بدون این‌که جزئیات روشن باشد. به گفته‌ی رئیس کل بانک مرکزی منابع به وون تبدیل شده بود، و به دلیل کاهش ارزش برابری وون به دلار، حدود یک میلیارد از ارزش آن کاسته شده است. دستکم دو پرسش معتبر مطرح است: اولا چه زمان تبدیل انجام شده، چرا که نفت به هر حال به دلار معامله می‌شود؟ ثانیا چرا ظرف این مدت، منابع سپرده‌ گذاری‌شده به وون، صرف خرید دارو، غذا و تجهیزات پزشکی نشده است؟ می‌دانیم که استفاده از سازوکار معاملات تهاتری دور از دسترس تحریم‌های ایالات متحده بوده است.

#یادداشت
جان استورات میل (۱۸۷۳-۱۸۰۶) فیلسوفِ سیاسی انگلیسی، جایگاه بلندی هم در تاریخ عقاید اقتصادی دارد. ما در اقتصاد مفاهیم و اندیشه‌های زیر را به این متفکر بزرگ قرن نوزدهم مدیونیم:

مفهوم هزینه‌ی فرصت (Opportunity Cost). هزینه‌ی یک انتخاب برحسب گزینه‌ی دوم.
مفهوم مزیت نسبی (Comparative Advantage). هر کشور باید در تولید کالاها و خدماتی‌ای تخصص یابد که کارآمدتر از سایر کشورهاست.
ضرورت مداخله‌ی دولت در اقتصاد به دلیل شکست و گسست‌های بازار، انحصارها، برون‌ریزها (Externalities) و غیره.
دفاع سرسختانه از تجارت آزاد که از نظر میل منجر به رشد اقتصادی و رفاه برای همه‌ی کشورها می‌شود.

@HosseinAbdohTabrizi

#یادداشت
جان مینارد کینز
معتاد به‌کاری که برای من همیشه قیافه‌ی فرد اطوکشیده‌ی اداری‌ای را به یاد می‌آورد که صبح تا شام به فکر کار و زندگی و نوشتن در حوزه‌ی اقتصاد بود. چرا چنین شخصی باید عضو گروه بلومزبری باشد؛ گروهی از روشنفکران و هنرمندان که در اوایل قرن بیستم در محله‌ی بلومزبری لندن گرد می‌آمدند، و حرف‌های خارج از عرف می‌زدند. آدم‌هایی چون ویرجینیا ولف نویسنده و دانکن گرانت نقاش چه صنمی با کینز داشتند؟ جواب ظاهراً این است که کینزِ علاقه‌مند به هنر و ادبیات، که روان در سیاست و اقتصاد می‌نوشت، نمی‌توانست بر زبان و ادبیات انگلیسی مسلط نباشد. شایعات خوب و بد بسیاری در مورد این اقتصاددان بر سر زبان‌هاست. آدم پُرکاری بود که شایعه می‌گوید از فرط پرکاری در ۶۲ سالگی بر اثر حمله‌ی قلبی فوت شد؛ یا شایعه‌ی هم‌جنس‌گرایی، و قمار.... به‌رغم این شایعات، و به گفته‌ی بسیاری از مراجع علمی، بی‌شک کینز بزرگ‌ترین اقتصاددان قرن بیستم بوده است. در هر عرصه از علم، فرهنگ و هنر، باید قضاوت خود را بر حوزه‌ی تخصص، دانش، مهارت‌ها و قابلیت‌های افراد استوار کنیم، و به قوت و ضعف زندگی شخصی آنان کاری نداشته باشم.
@HosseinAbdohTabrizi
#یادداشت