#عاشقانہ_شهدا
«توی جبهه اين قدر به خدا می رسی، ميای خونه يه خورده ما رو ببين.»
شوخی می كردم☺️
آخر هر وقت می آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها می ايستاد به نماز.😇
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب🌙 می رسيد.
صبح هم نان و پنير🌯 به دست، بندهای پوتينش را نبسته، سوار ماشين🚕 می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت «...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😌
#همسر_شهید_محمد_ابراهيم_همت
🌴حــُـرهای زمان🌴
Join 🔜 @hor_zaman
«توی جبهه اين قدر به خدا می رسی، ميای خونه يه خورده ما رو ببين.»
شوخی می كردم☺️
آخر هر وقت می آمد، هنوز نرسيده، با همان لباس ها می ايستاد به نماز.😇
ما هم مگر چه قدر پهلوی هم بوديم؟
نصفه شب🌙 می رسيد.
صبح هم نان و پنير🌯 به دست، بندهای پوتينش را نبسته، سوار ماشين🚕 می شد كه برود.
نگاهم كرد و گفت «...وقتی تو رو می بينم، احساس می كنم بايد دو ركعت نماز شكر بخونم.»😌
#همسر_شهید_محمد_ابراهيم_همت
🌴حــُـرهای زمان🌴
Join 🔜 @hor_zaman
خوشبحال مدافعان حرم
پرڪشیدندمیانحرم
بین #سجده میان سرخےخون
آرمیدند بااذانحرم
مثل عباس باقدےرعنا
شده بودندپاسبانحرم
چقدر #عاشقانہ جاندادند
درره دوستعاشقان حرم
Join🔜 @hor_zaman
پرڪشیدندمیانحرم
بین #سجده میان سرخےخون
آرمیدند بااذانحرم
مثل عباس باقدےرعنا
شده بودندپاسبانحرم
چقدر #عاشقانہ جاندادند
درره دوستعاشقان حرم
Join🔜 @hor_zaman
💕 #عاشقانہ_ھاے_شھـــدا
یڪ شال مشڪی انداختہ بود گردنش
ھیچ وقت انقدر زیبا ندیده بودمش ...
چند روزی بود ڪہ مہدی به دنیا آمده بود و او تازه خبر شده بود.
آمد و ڪنارمان نشست
تا خود صبح گفتیـم و خندیدیـم ...
بچہ را بغل گرفت و دو زانو ڪنار علاءالدین نشست. از مہدی چشم بر نمیداشت ...
توی گوشش اذان گفت و شروع ڪرد به حرف زدن با او، انگار با یڪ مرد طرف بود
بعضے وقت ھا چقدر دلتنـگ آن لحظـہ میشـوم ...
#شھید_محمد_ابراھیم_ھمت
Join🔜 @hor_zaman
یڪ شال مشڪی انداختہ بود گردنش
ھیچ وقت انقدر زیبا ندیده بودمش ...
چند روزی بود ڪہ مہدی به دنیا آمده بود و او تازه خبر شده بود.
آمد و ڪنارمان نشست
تا خود صبح گفتیـم و خندیدیـم ...
بچہ را بغل گرفت و دو زانو ڪنار علاءالدین نشست. از مہدی چشم بر نمیداشت ...
توی گوشش اذان گفت و شروع ڪرد به حرف زدن با او، انگار با یڪ مرد طرف بود
بعضے وقت ھا چقدر دلتنـگ آن لحظـہ میشـوم ...
#شھید_محمد_ابراھیم_ھمت
Join🔜 @hor_zaman
خوشبحال مدافعان حرم
پرڪشیدندمیانحرم
بین #سجده میان سرخےخون
آرمیدند بااذانحرم
مثل عباس باقدےرعنا
شده بودندپاسبانحرم
چقدر #عاشقانہ جاندادند
درره دوستعاشقان حرم
Join🔜 @hor_zaman
پرڪشیدندمیانحرم
بین #سجده میان سرخےخون
آرمیدند بااذانحرم
مثل عباس باقدےرعنا
شده بودندپاسبانحرم
چقدر #عاشقانہ جاندادند
درره دوستعاشقان حرم
Join🔜 @hor_zaman
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
√ #عاشقانہ_شهدا
+همیشه باهاش شـوخے میڪردم
ومیگفتم:
اگه شربت شهادت آوردن
نخـوریابریز دور
_یادمه یه باربهم گفت:
اینجـا شربت شهادت پیدانمیشه چیڪارڪنم؟
+بهش گفتـم:
کارے نداره ڪه
خودت درست ڪن بده بقیه هم بخورند!
_خندیدوگفت:
این طورے خودم شهیدنمیشم ڪه
بقیه شهید میشن
شربت شهادت یه جورایے رمز بیـݧ من وآقاابوالفضل بود.
+یه بـار دیدم تو تلگرام یه پیام از یه مخاطب اومد که مـن نمیشناختم
متنش این بود:
#ملازم!
#مدافع هستـــم
اگه ڪارے داشتے به این خط پیام بده.
هنـوز هم شربـت نخـوردم.
#همسر_شهید #شهید_ابوالفضل_راه_چمنے
Join🔜 @hor_zaman
√ #عاشقانہ_شهدا
+همیشه باهاش شـوخے میڪردم
ومیگفتم:
اگه شربت شهادت آوردن
نخـوریابریز دور
_یادمه یه باربهم گفت:
اینجـا شربت شهادت پیدانمیشه چیڪارڪنم؟
+بهش گفتـم:
کارے نداره ڪه
خودت درست ڪن بده بقیه هم بخورند!
_خندیدوگفت:
این طورے خودم شهیدنمیشم ڪه
بقیه شهید میشن
شربت شهادت یه جورایے رمز بیـݧ من وآقاابوالفضل بود.
+یه بـار دیدم تو تلگرام یه پیام از یه مخاطب اومد که مـن نمیشناختم
متنش این بود:
#ملازم!
#مدافع هستـــم
اگه ڪارے داشتے به این خط پیام بده.
هنـوز هم شربـت نخـوردم.
#همسر_شهید #شهید_ابوالفضل_راه_چمنے
Join🔜 @hor_zaman
#عاشقانہ_به_سبک_شہدا
✍پـــس ازشروع زندگـے مشترکـماݧ💞یـک میهمانے گرفتـیم وعده اے ازاقوام رابہ خانہ مـــاݧ🏠دعوت کردیم
این اولین مهـمانے بودکہ بعداز ازدواج مے گرفتیم وبہ قولے؛هـنـرآشپزے عـروس خانـم مشخص مـے شد😊
اولیـݧ قاشق غـذاراکہ چشیـدم شـورے آݧ حلقم راسوزاند!😖
ازایݧ کہ اولین غذاے میهمانے ام شورشده بود،خیلے خجالت کشیدم😞سفره راکہ پهن کردیم،محمدروبہ مہمان هـاگفت:قبل ازاینکہ غذاروبخورید،بایدبگویم این غذادست پخت داماداست☺️
البتہ بایدببخشیدکہ کمے شورشده اسـت😐آݧ وقت کمے نان پنرسرسفره آوردوباخنده ادامہ داد:البتہ اگہ دست پختم رانمے توانید،بخورید،نان وپنیرهم پیـدامے شـود😉💚
Join🔜 @hor_zaman
#شهید_سید_محمد_علے_عقیلے🌺
#همسرداری
✍پـــس ازشروع زندگـے مشترکـماݧ💞یـک میهمانے گرفتـیم وعده اے ازاقوام رابہ خانہ مـــاݧ🏠دعوت کردیم
این اولین مهـمانے بودکہ بعداز ازدواج مے گرفتیم وبہ قولے؛هـنـرآشپزے عـروس خانـم مشخص مـے شد😊
اولیـݧ قاشق غـذاراکہ چشیـدم شـورے آݧ حلقم راسوزاند!😖
ازایݧ کہ اولین غذاے میهمانے ام شورشده بود،خیلے خجالت کشیدم😞سفره راکہ پهن کردیم،محمدروبہ مہمان هـاگفت:قبل ازاینکہ غذاروبخورید،بایدبگویم این غذادست پخت داماداست☺️
البتہ بایدببخشیدکہ کمے شورشده اسـت😐آݧ وقت کمے نان پنرسرسفره آوردوباخنده ادامہ داد:البتہ اگہ دست پختم رانمے توانید،بخورید،نان وپنیرهم پیـدامے شـود😉💚
Join🔜 @hor_zaman
#شهید_سید_محمد_علے_عقیلے🌺
#همسرداری