اکووات
820 subscribers
1.21K photos
197 videos
40 files
497 links
اکووات، روشن مثل روز 💫

تماس با دفتر مرکزی: 02158642
وبسایت: ecowat.com
مشاوره نورپردازی و خرید
https://t.me/ecowat_sales

لاله‌زار شمالی: 02166752005
لاله‌زار جنوبی: 02133117006
مشهد: 05137050055
کرج: 02634646004
اصفهان: 03132240024
رشت: 01332135000
Download Telegram
اکووات
🔹 #لاله‌زار_گردی: قسمت هفتم: گراند هتل و موسیقی (بخش دوم)
💡 در بخش اول نوشتیم گراند هتل دارای یک سالن 600 نفره ی مجلل بود. سالن گراند هتل (بعدا کاربری سینما هم پیدا کرد) برای اجرای تئاتر، باله و کنسرت ساخته شده بود. در دوره‌ی مظفرالدین شاه و پس از مشروطه که دوره ی آغاز شهرت #لاله‌زار بود، افراد بسیار مشهوری در این سالن به اجرای برنامه پرداختند. از بین آنها می‌توان از سه نفر یاد کرد.

🔸 میرزاده عشقی نمایش‌نامه نویس و شاعر ملی ایران در مقام نویسنده و بازیگر، اپرای "رستاخیز شهریاران ایران" را در آنجا به صحنه برد. عشقی مسبب اجرای هنرمندان دیگر نیز بود. سالن گراند هتل بخش اعظم اعتبار خود را مدیون این شاعر شهید است. عشقی در سن 31 سالگی توسط سه مزدور استبداد ترور می‌شود. شهریار در مرگ عشقی غزلی با این مطلع می‌سراید:

«عشقی که درد عشق وطن بود درد او / او بود مرد عشق که کس نیست مرد او»

🔸 ابوالقاسم عارف قزوینی با همان عمامه مولوی باریک و کوچک با فینه سفید بر سر و لباده ی بلند تا محاذات مچ پا از ستارگان دیگر این سالن بود. عارف در چهار هنر شهره بود. اول خط. دوم آواز. سوم آهنگسازی و چهارم شاعری. عارف هم آهنگساز ترانه های خودش بود هم خواننده و هم شاعر! هنوز تصانیف عارف پس از گذشت سالها در قلب مردم مانده. کمتر کسی است تصنیف از "خون جوانان وطن لاله دمیده" را نشنیده باشد. کنسرت‌های وی همیشه با ارکستری مجلل و متشکل از بهترین نوازندگان بر صحنه می‌رفت. عاقبت این شاعر وطن پرست تبعید به همدان و هم نشینی با دو سگ در خرابه های آن شهر بود. در غزلی میگوید :

«محیط گریه و اندوه و غصه منم / کسی که یک نفس آسودگی ندید منم »

🔸 مهتاب این ستارگان قمرالملوک وزیری اسطوره آواز ایران بود. قمر موسیقی را نزد مرتضی خان نی داوود (آهنگساز مرغ سحر و از نوابغ تارنوازی ایران) فرا گرفته بود. قمر هرکجا کنسرت می‌گذاشت مردم برای شنیدن صدایش صف می‌کشند و قیمت رسمی بلیط های کنسرت او تا ده برابر قیمت بلیط معمول در آن دوره بود. قمر علاوه بر صدای بی‌نظیر دارای کرامتی بی‌نظیر و مردم‌داری مثال زدنی بود که در این باب قصه‌ها و افسانه‌ها گفته‌اند و در این مقال نمی‌گنجد.
یکی از معروف ترین کنسرت های قمر، کنسرت #گراند_هتل است. پیش از برگزاری کنسرت قمر را به کلانتری خواسته و به او هشدار داده بودند که حق خواندن ندارد و نباید بی حجاب روی صحنه ظاهر شود. قمر شب کنسرت بهترین لباس خود را می پوشد و پیش از نمایش به خیال خود آخرین عکس را در آن لباس می اندازد و برای اجرا آماده می‌شود. وقتی قمر با آن دکلته و نیم تاج بر صحنه گراند هتل ظاهر شده و لب به آواز می‌گشاید، تا اتمام برنامه صدای نفس از احدی بیرون نمی‌آید. وقتی قمر سکوت کرده و تعظیم می‌کند. رگبار تشویق‌ها و پای‌کوبی از گراند هتل به آسمان می‌رود. خلق از خود بی خود شده هر چه اشرفی و پول و طلا و جواهر دارند بر صحنه می‌ریزند. تیمورتاش و دخترش هم در آن کنسرت بودند. تیمورتاش سینی پر از طلا را به قمر هدیه میدهد. قمر همان جا همه‌ی هدایا را بین مردم پخش می‌کند. تشویق تا ساعت ها حتی بدون حضور قمر بر صحنه ادامه داشت. بعد از مرگ قمر در فقر و تنگدستی (شرح این هجران و این خون جگر — این زمان بگذار تا وقت دگر) شهریار می سراید:
«در این اواخر عمر ای اسف چه ها که ندید / ز زندگی که به هر آیتش عذابی بود
به سنگ حادثه خرد و خمیر شد آری / که آسمان به سرش سنگ آسیابی بود
جهان سفله قمر نیز پیر کرد و بکشت / چنان گذشت که گوئی خیال و خوابی بود»
#لاله‌زار_گردی | @ecowat