@doostdaran_freudianassociation
«روانکاوی برای افرادیست که دو خصیصه را دارا باشند: خواب آشفته و تصمیم به فهمیدن. در حالی که شرط اول شرط لازم است، شرط دوم شرط کافی است و با وجود این هر دو شرط است که ناممکن ممکن میشود. راز موفقیت عظیم لالایی خوانان نیز در همین نکته است. آنها هم البته با کسانی سر و کار دارند که خوابشان آشفته شده است. اما اینها کسانی هستند که هیچ تصمیمی برای فهمیدن ندارند...»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
«روانکاوی برای افرادیست که دو خصیصه را دارا باشند: خواب آشفته و تصمیم به فهمیدن. در حالی که شرط اول شرط لازم است، شرط دوم شرط کافی است و با وجود این هر دو شرط است که ناممکن ممکن میشود. راز موفقیت عظیم لالایی خوانان نیز در همین نکته است. آنها هم البته با کسانی سر و کار دارند که خوابشان آشفته شده است. اما اینها کسانی هستند که هیچ تصمیمی برای فهمیدن ندارند...»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامههای دکتر میترا کدیور: پایان روانکاوی و عمل
جلسه مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۱
از کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان
… این اولین نکتهای بود که من رویش دست گذاشتم. اینکه فرد، حالا آدمها به گونهای خوابشان آشفته میشود… باید اول خوابشان آشفته بشود که برسند دنبال یک راه حلی بگردند، که بسیاری از آدمها اصلاً اینطوری نیستند، یعنی زندگی میکنند و میروند و اصلاً چیزی از دنیا نمیفهمند و احمق می آیند و احمق می روند و … پس اول باید یک چیزی خواب [این] آدم را آشفته کرده باشد و دیگر دلش نخواهد احمق از این دنیا برود. برایش یک سؤالی پیش آمده باشد که این آدم میرود دنبال یک راه حلی میگردد، حالا میرسد به روانکاوی یا رواندرمانی یا چیزهای دیگر، و راههای بسیار متفاوتی هم هست. یعنی همیشه هم تردید دارند آدمها، بالاخره چه کنند … باز یک همچین نکته ای هست که در «ماوراء اصل لذت» به آن خواهیم رسید. یعنی فروید به آن خواهد پرداخت. ولی حالا باز وقتی که خواب آدمها آشفته شد تعداد زیادی ازآدمها هستند که در موقعیتی هستند که در این موقعیت سوبژکتیو میگویند: من نمیدانم و نمیخواهم هم بدانم. و تعداد بسیار کمی هستند که در این موقعیت هستند که من نمیدانم ولی میخواهم بدانم. آنهایی که می گویند من نمیدانم، میدانم خوابم آشفته شده، میدانم یک علتی دارد، علتش را هم نمیدانم ولی نمیخواهم هم بدانم، آنها کسانی اند که خب میروند دارو میگیرند. و بسیاری از آدمها اصلاً این روش را ترجیح میدهند. چون واقعاً نمیخواهند. میبینید که در مطب روانپزشکها میروید، اصلاً متدولوژی شان تغییر کرده از بس که دارو … خب آن کسی که اصلاً نمیخواهد بداند… تازه میگویم مرحله بعدی وقتی خواب آشفته شد، تازه میرسیم به اینکه یک کسی بخواهد بداند یا نخواهد بداند. آدمهایی که حالا میخواهند بدانند، باز یک آدمهایی چه کار میکنند: این، این راه حل نمیدانم چی … نمیدانم رواندرمانی را انتخاب میکنند. یعنی اینکه خرید و فروش Transference. متوجهاید؟ به همان اکتفا میکنند. و باز این روند را یک مدت زیادی ادامه اش میدهند. اصولاً از لحاظ تئوریک این یک فرض محال است. تعداد بسیار کمیشان هستند که واقعاً بخواهند واقعاً روانکاوی بشوند. این کسانی که می آیند به روانکاوی میرسند، تعداد بسیار اندکیشان به پایان روانکاوی میرسند.
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
و
کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم) دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Farid Ghanbari
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فروید
@doostdaran_freudianassociation
جلسه مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۱
از کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان
… این اولین نکتهای بود که من رویش دست گذاشتم. اینکه فرد، حالا آدمها به گونهای خوابشان آشفته میشود… باید اول خوابشان آشفته بشود که برسند دنبال یک راه حلی بگردند، که بسیاری از آدمها اصلاً اینطوری نیستند، یعنی زندگی میکنند و میروند و اصلاً چیزی از دنیا نمیفهمند و احمق می آیند و احمق می روند و … پس اول باید یک چیزی خواب [این] آدم را آشفته کرده باشد و دیگر دلش نخواهد احمق از این دنیا برود. برایش یک سؤالی پیش آمده باشد که این آدم میرود دنبال یک راه حلی میگردد، حالا میرسد به روانکاوی یا رواندرمانی یا چیزهای دیگر، و راههای بسیار متفاوتی هم هست. یعنی همیشه هم تردید دارند آدمها، بالاخره چه کنند … باز یک همچین نکته ای هست که در «ماوراء اصل لذت» به آن خواهیم رسید. یعنی فروید به آن خواهد پرداخت. ولی حالا باز وقتی که خواب آدمها آشفته شد تعداد زیادی ازآدمها هستند که در موقعیتی هستند که در این موقعیت سوبژکتیو میگویند: من نمیدانم و نمیخواهم هم بدانم. و تعداد بسیار کمی هستند که در این موقعیت هستند که من نمیدانم ولی میخواهم بدانم. آنهایی که می گویند من نمیدانم، میدانم خوابم آشفته شده، میدانم یک علتی دارد، علتش را هم نمیدانم ولی نمیخواهم هم بدانم، آنها کسانی اند که خب میروند دارو میگیرند. و بسیاری از آدمها اصلاً این روش را ترجیح میدهند. چون واقعاً نمیخواهند. میبینید که در مطب روانپزشکها میروید، اصلاً متدولوژی شان تغییر کرده از بس که دارو … خب آن کسی که اصلاً نمیخواهد بداند… تازه میگویم مرحله بعدی وقتی خواب آشفته شد، تازه میرسیم به اینکه یک کسی بخواهد بداند یا نخواهد بداند. آدمهایی که حالا میخواهند بدانند، باز یک آدمهایی چه کار میکنند: این، این راه حل نمیدانم چی … نمیدانم رواندرمانی را انتخاب میکنند. یعنی اینکه خرید و فروش Transference. متوجهاید؟ به همان اکتفا میکنند. و باز این روند را یک مدت زیادی ادامه اش میدهند. اصولاً از لحاظ تئوریک این یک فرض محال است. تعداد بسیار کمیشان هستند که واقعاً بخواهند واقعاً روانکاوی بشوند. این کسانی که می آیند به روانکاوی میرسند، تعداد بسیار اندکیشان به پایان روانکاوی میرسند.
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
و
کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم) دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Farid Ghanbari
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فروید
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه پنجم دوره اول (۲۴ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی_مکتب لکان
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
درسنامههای دکتر کدیور
جلسه پنجم دوره اول (۲۴ خرداد ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی_مکتب لکان
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
Photo
جلسه پنجم دوره اول (۲۴خرداد۱۳۸۰)
از کلاس های عرصه فرویدی_ مکتب لکان
لکان زمانی پایان روانکاوی را مصادف با به تحقق رسیدن «وجودی برای مرگ» میدانست etre pour la mort یعنی که سوژه با تمام وجودش مرگ را باور کند و زندگی خودش را بر این حقیقت استوار کند که مرگ آرام و با جبروت در انتظارش است و این چیزی است که واقعاً در یک روانکاوی اتفاق میافتد. سوژه بالاخره باور میکند که میراست. که زمانی محدود برای زیستن در اختیار دارد که تعلل کردن و منتظر فرداهای بهتر نشستن، چیزی جز بزدلی نیست و این حقیقت که همهاش همین است، همین زندگی کوتاه. فروید معتقد است ناخودآگاه دانشی را در مورد مرگ خود سوژه در بر نمیگیرد. در نتیجه این دانشی است که باید به دست بیاید. هیچ سوژه انسانی مرگ خودش را باور ندارد. همچون انسانهای گوسفندوار رمان ماشین زمان اچ. جی. ولز که هر روز شاهد آن هستند که یک چندتایی از همقطارانشان ناپدید میشوند اما هرگز از خودشان سؤال نمیکنند که آنها کجا رفتند و چه بر سرشان آمد، تا روزی که نوبت خودشان میرسد و به مسلخ برده میشوند. آدمها همین جوری هستند، فقط باور مرگ است که به زندگی معنا میبخشد. اما وجودی برای مرگ با وجودی در جستجوی مرگ کاملاً متفاوت است...
مقوله وجودی برای مرگ را مدیون هایدگر هستیم، اما لکان مثل همیشه به آن ابعاد تازهای بخشیده است. وجودی برای مرگ وجودی است که خودش را برای مردن آماده ساخته است، مرگ را باور کرده است و پذیرفته است و به خاطر همین هم به معنی واقعی کلمه زندگی میکند. او نه تنها در جستجوی مرگ نیست، بلکه برای این کار دلیلی هم نمیبیند زیرا که مرگ محتومترین محتومیتهاست. نیازی به جستجویش نیست چون حضوری قطعیتر از مرگ متصور نیست. آنچه را که حضور ندارد جستجو میکنند اما آنچه که هست و در کنار ماست دیگر نیازی به جستجو کردن ندارد. برای چنین شخصی زندگی تمام معنا و تمام عظمت خودش را دارد. در لحظه زندگی میکند و بر نامده و گذشته فریاد نمیکند.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
Animator: iammaskarade
انتخاب متن و کلیپ: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#پایان_روانکاوی#زندگی#مرگ#زمان#لحظه#اشتیاق
#آنتیگون#منصور_حلاج#خیام
#فروید#لکان#دکتر_میترا_کدیور#میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
از کلاس های عرصه فرویدی_ مکتب لکان
لکان زمانی پایان روانکاوی را مصادف با به تحقق رسیدن «وجودی برای مرگ» میدانست etre pour la mort یعنی که سوژه با تمام وجودش مرگ را باور کند و زندگی خودش را بر این حقیقت استوار کند که مرگ آرام و با جبروت در انتظارش است و این چیزی است که واقعاً در یک روانکاوی اتفاق میافتد. سوژه بالاخره باور میکند که میراست. که زمانی محدود برای زیستن در اختیار دارد که تعلل کردن و منتظر فرداهای بهتر نشستن، چیزی جز بزدلی نیست و این حقیقت که همهاش همین است، همین زندگی کوتاه. فروید معتقد است ناخودآگاه دانشی را در مورد مرگ خود سوژه در بر نمیگیرد. در نتیجه این دانشی است که باید به دست بیاید. هیچ سوژه انسانی مرگ خودش را باور ندارد. همچون انسانهای گوسفندوار رمان ماشین زمان اچ. جی. ولز که هر روز شاهد آن هستند که یک چندتایی از همقطارانشان ناپدید میشوند اما هرگز از خودشان سؤال نمیکنند که آنها کجا رفتند و چه بر سرشان آمد، تا روزی که نوبت خودشان میرسد و به مسلخ برده میشوند. آدمها همین جوری هستند، فقط باور مرگ است که به زندگی معنا میبخشد. اما وجودی برای مرگ با وجودی در جستجوی مرگ کاملاً متفاوت است...
مقوله وجودی برای مرگ را مدیون هایدگر هستیم، اما لکان مثل همیشه به آن ابعاد تازهای بخشیده است. وجودی برای مرگ وجودی است که خودش را برای مردن آماده ساخته است، مرگ را باور کرده است و پذیرفته است و به خاطر همین هم به معنی واقعی کلمه زندگی میکند. او نه تنها در جستجوی مرگ نیست، بلکه برای این کار دلیلی هم نمیبیند زیرا که مرگ محتومترین محتومیتهاست. نیازی به جستجویش نیست چون حضوری قطعیتر از مرگ متصور نیست. آنچه را که حضور ندارد جستجو میکنند اما آنچه که هست و در کنار ماست دیگر نیازی به جستجو کردن ندارد. برای چنین شخصی زندگی تمام معنا و تمام عظمت خودش را دارد. در لحظه زندگی میکند و بر نامده و گذشته فریاد نمیکند.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
Animator: iammaskarade
انتخاب متن و کلیپ: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#پایان_روانکاوی#زندگی#مرگ#زمان#لحظه#اشتیاق
#آنتیگون#منصور_حلاج#خیام
#فروید#لکان#دکتر_میترا_کدیور#میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
«فروید معتقد است بشر با چشم پوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است.»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
«فروید معتقد است بشر با چشم پوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است.»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
Photo
کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
عنوان: تمدن و پسیکانالیز
...باز همه به مقوله انقلاب رسیدیم. جالب است که گفتار کاپیتالیسم با استناد به این مساله افسارگسیختگی ژوئیسانس در جریان انقلابات، آنها را مذموم دانسته و انقلابیون را تقبیح میکند. باید پرسید چه کسی مسئول انقلابات است؛ انقلابیون یا آنهایی که آنچنان در روند گسترش تمدن مانع میآفرینند که انقلابات را اجتنابناپذیر میسازند؟ آنهایی که فراموش میکننداگر آدمی این همه از خود مایه میگذارد و این همه از خودگذشتگی به خرج میدهد فقط به خاطر این است که بتواند به عدالت دست یابد و در عین حال انسان باقی بماند و بتواند کماکان خواستههای فردی خود را نیز تا حدودی برآورده کند، آیا میتوان از انسانها همه چیزشان را گرفت و هیچ چیز هم در مقابل نپرداخت؟
بازگشت غرایز واپسزده و بازگشت ژوئیسانس میتواند به صورت بی سر و صداتر و در عین حال عمیقتر و فراگیرتر باشد و آن شکلگیری سمپتوم است، ژوئیسانس نهفته در سمپتوم. از لحاظ معیارهای روانکاوی هر چه جامعهای نوروززاتر باشد در تلاش خود برای گسترش فرهنگ و تمدن ناموفقتر است. زیرا که فرهنگ و تمدنی که ظاهراً بدست آمده قادر به مهارکردن ژوئیسانس نبوده و نتوانسته از بازگشت "واپسزده" جلوگیری کند، این بدان معناست که این تمدن بیشتر از آنچه که داده گرفته است.
گفتیم که فروید معتقد است بشر با چشمپوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است. فقط در صورتی که فرهنگ و تمدنی که با چنین بهای گزافی بدست آمده قادر باشد محرومیتهای روانی منتج از این از خودگذشتگی را جبران کند میتوان از به هم خوردن این تعادل شکننده جلوگیری کرد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Simulation lab
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #سخنرانی #مکتب_لکان #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فرهنگ #تمدن #پسیکانالیز #انقلاب #انقلابیون #گفتار #کاپیتالیسم #افسارگسیختگی #ژوئی_سانس #عدالت #غریزه #واپس_زده #چشم_پوشی #رضایت_مندی #از_خود_گذشتگی #شکننده #محرومیت #محرومیت_روانی
@doostdaran_freudianassociation
دکتر میترا کدیور
عنوان: تمدن و پسیکانالیز
...باز همه به مقوله انقلاب رسیدیم. جالب است که گفتار کاپیتالیسم با استناد به این مساله افسارگسیختگی ژوئیسانس در جریان انقلابات، آنها را مذموم دانسته و انقلابیون را تقبیح میکند. باید پرسید چه کسی مسئول انقلابات است؛ انقلابیون یا آنهایی که آنچنان در روند گسترش تمدن مانع میآفرینند که انقلابات را اجتنابناپذیر میسازند؟ آنهایی که فراموش میکننداگر آدمی این همه از خود مایه میگذارد و این همه از خودگذشتگی به خرج میدهد فقط به خاطر این است که بتواند به عدالت دست یابد و در عین حال انسان باقی بماند و بتواند کماکان خواستههای فردی خود را نیز تا حدودی برآورده کند، آیا میتوان از انسانها همه چیزشان را گرفت و هیچ چیز هم در مقابل نپرداخت؟
بازگشت غرایز واپسزده و بازگشت ژوئیسانس میتواند به صورت بی سر و صداتر و در عین حال عمیقتر و فراگیرتر باشد و آن شکلگیری سمپتوم است، ژوئیسانس نهفته در سمپتوم. از لحاظ معیارهای روانکاوی هر چه جامعهای نوروززاتر باشد در تلاش خود برای گسترش فرهنگ و تمدن ناموفقتر است. زیرا که فرهنگ و تمدنی که ظاهراً بدست آمده قادر به مهارکردن ژوئیسانس نبوده و نتوانسته از بازگشت "واپسزده" جلوگیری کند، این بدان معناست که این تمدن بیشتر از آنچه که داده گرفته است.
گفتیم که فروید معتقد است بشر با چشمپوشی از غرایزش توانست فرهنگ و تمدن را بنا نهد و با این کار دست به یک از خودگذشتگی عظیم زده است. این از خودگذشتگی آنچنان عظیم است و آنچنان انسان را از قسمت مهمی از رضایتمندی روانیاش محروم کرده است که نتیجه آن این شده که تعادل روانی آدمی یک تعادل شکننده است. فقط در صورتی که فرهنگ و تمدنی که با چنین بهای گزافی بدست آمده قادر باشد محرومیتهای روانی منتج از این از خودگذشتگی را جبران کند میتوان از به هم خوردن این تعادل شکننده جلوگیری کرد.
برگرفته از: کتاب مکتب لکان (روانکاوی در قرن بیست و یکم)
دکتر میترا کدیور
ویدئو اثری از: Simulation lab
انتخاب متن و ویدئو: مریم دمثنا
#میترا_کدیور #سخنرانی #مکتب_لکان #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #فرهنگ #تمدن #پسیکانالیز #انقلاب #انقلابیون #گفتار #کاپیتالیسم #افسارگسیختگی #ژوئی_سانس #عدالت #غریزه #واپس_زده #چشم_پوشی #رضایت_مندی #از_خود_گذشتگی #شکننده #محرومیت #محرومیت_روانی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation جستارنگار ۹ انعکاس یافت @doostdaran_freudianassociation 💬👇
جستارنگار ۹
برگرفته از صفحه اینستاگرام کارگروه جُستار دوستداران انجمن فرویدی
@jostar_mitra
لینک این شماره در بیو پیج قرار دارد
@freudianassociation
#جستارنگار
#جستار
#روانکاو
#روانکاوی
#انجمن_فرویدی
#لکان#فروید
#جستجوی_آزاد
#اینترنت_برای_میترا
#روانکاوی_ایران_میترا
#انجمن_جهانی_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور
#امرداد
#من_هم_یک_دوستدار_انجمن_فرویدی_هستم
#فروید_لکان_کدیور
#تاویستوک
#قضات_مافیایی
#من_هم_در_اتاق_بازپرس_حسینی_بودم
#ژک_آلن_میلر
#کمپین_اطلاع_رسانی_فروید_در_ایران
#تنها_نهاد_رسمی_روانکاوی_در_ایران
#مطلقا_هیچکس_مخالف_عصر_تاریکی_نیست
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_نشریه_روانکاوی_در_ملاء_عام_دنیا
#Internet_For_Mitra_
موسیقی
Shahnaz by Mahmood Schricker on #SoundCloud https://soundcloud.app.goo.gl/
hSDpkkXNArBrZ12k7
@mahmoodschricker
@doostdaran_freudianassociation
برگرفته از صفحه اینستاگرام کارگروه جُستار دوستداران انجمن فرویدی
@jostar_mitra
لینک این شماره در بیو پیج قرار دارد
@freudianassociation
#جستارنگار
#جستار
#روانکاو
#روانکاوی
#انجمن_فرویدی
#لکان#فروید
#جستجوی_آزاد
#اینترنت_برای_میترا
#روانکاوی_ایران_میترا
#انجمن_جهانی_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#میترا_کدیور
#امرداد
#من_هم_یک_دوستدار_انجمن_فرویدی_هستم
#فروید_لکان_کدیور
#تاویستوک
#قضات_مافیایی
#من_هم_در_اتاق_بازپرس_حسینی_بودم
#ژک_آلن_میلر
#کمپین_اطلاع_رسانی_فروید_در_ایران
#تنها_نهاد_رسمی_روانکاوی_در_ایران
#مطلقا_هیچکس_مخالف_عصر_تاریکی_نیست
#سایت_انجمن_فرویدی_تنها_نشریه_روانکاوی_در_ملاء_عام_دنیا
#Internet_For_Mitra_
موسیقی
Shahnaz by Mahmood Schricker on #SoundCloud https://soundcloud.app.goo.gl/
hSDpkkXNArBrZ12k7
@mahmoodschricker
@doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation
«این حقیقت دارد که روانکاوی این را لاف نمیزند که هرگز توجه خود را به چیزهای پیش پا افتاده معطوف نکرده است. برعکس، مواد مشاهدات روانکاوی معمولا از حوادث بیارزش به دست میآید که در سایر علوم به عنوان چیزهایی بسیار بیاهمیت پس زده شدهاند.»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
«این حقیقت دارد که روانکاوی این را لاف نمیزند که هرگز توجه خود را به چیزهای پیش پا افتاده معطوف نکرده است. برعکس، مواد مشاهدات روانکاوی معمولا از حوادث بیارزش به دست میآید که در سایر علوم به عنوان چیزهایی بسیار بیاهمیت پس زده شدهاند.»
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
Doostdaran_freudianassociation
Photo
نهمین جلسه پنج شنبههای فرویدی
عنوان: خلاصه سه مقاله درباره پاراپراکسیها
خانم ها و آقایان، ما نه از بدیهیات و اصول مسلم، که با یک تحقیق آغاز خواهیم کرد. اجازه دهید موضوع انتخابی، برخی پدیدههای بسیار رایج و آشنا باشند که بسیار کم بررسی گردیدهاند. و از آنجایی که در هر فرد سالمی مشاهده میشوند، از حوزه بیماریها خارجاند. این موارد به نام پاراپراکسیس شناخته میشوند و در هر فردی صدق میکنند. برای مثال ممکن است زمانی رخ دهند که فردی قصد گفتن چیزی را دارد اما کلمهی دیگری را به جای آن به کار میبرد؛ «لغزش زبانی»
ممکن است در نوشتن هم همین کار را بکند و یا یک نفر ممکن است چیزی را بخواند؛ چه چاپی و چه دست نویس، متفاوت از آنچه که واقعا جلوی چشمهایش است؛ «غلط خوانی»
یا ممکن است چیزی را که به او گفته شده اشتباه بشنود؛ «لغزش شنیداری»
البته با این فرض که هیچ اختلال ارگانیکی در قوای شنیداری او وجود ندارد. در گروه دیگری از این پدیدهها، اساس آنها فراموشیست؛ اما نه یک فراموشی پایدار، بلکه نوع موقتی آن و مواردی دیگر از قبیل آن.
تقریبا تمامشان چیزهایی پیش پا افتاده اند. اغلب بسیار موقتی و فاقد اهمیت ویژهای در زندگی انسان میباشند. فقط به ندرت یکی از آنها مثل گم کردن یک شیء در عمل درجه اهمیتی مییابد. و به همین دلیل توجه کمی را جلب میکند. و چیزی بیش از احساسات اندکی را بر نمیانگیزد. پس به این پدیدههاست که میخواهم توجهتان را جلب کنم. اما شما با ناراحتی اعتراض خواهید کرد، آنقدر مشکلات فراوان گستردهای در دنیای پهناور و نیز در محدودههای تاریک ذهن ما وجود دارد، چنان شگفتیهای زیادی در حیطه اختلالات روان هست که به حق نیازمند توجه و روشنسازی هستند که واقعا بیمورد به نظر میرسد کار و توجه بر روی این چیزهای پیش پا افتاده صرف شود.
من پاسخ خواهم داد: صبور باشید. من فکر میکنم خردهگیری شما به خطاست..
...
برگرفته از: دی وی دی پنج شنبه های فرویدی
انتخاب تصویر: فاطمه حُسنی ابراهیمی
انتخاب متن: مریم دمثنا
#پنج_شنبه_های_فرویدی #روانکاوی #فروید #لکان #میترا_کدیور #پاراپراکسی #پاراپراکسیس #لغزش_زبانی #غلط_خوانی #لغزش_شنیداری #فراموشی #مشاهدات #اختلال #اختلالات_روان #اختلال_ارگانیکی #قوای_شنیداری #فراموشی_پایدار
@doostdaran_freudianassociation
عنوان: خلاصه سه مقاله درباره پاراپراکسیها
خانم ها و آقایان، ما نه از بدیهیات و اصول مسلم، که با یک تحقیق آغاز خواهیم کرد. اجازه دهید موضوع انتخابی، برخی پدیدههای بسیار رایج و آشنا باشند که بسیار کم بررسی گردیدهاند. و از آنجایی که در هر فرد سالمی مشاهده میشوند، از حوزه بیماریها خارجاند. این موارد به نام پاراپراکسیس شناخته میشوند و در هر فردی صدق میکنند. برای مثال ممکن است زمانی رخ دهند که فردی قصد گفتن چیزی را دارد اما کلمهی دیگری را به جای آن به کار میبرد؛ «لغزش زبانی»
ممکن است در نوشتن هم همین کار را بکند و یا یک نفر ممکن است چیزی را بخواند؛ چه چاپی و چه دست نویس، متفاوت از آنچه که واقعا جلوی چشمهایش است؛ «غلط خوانی»
یا ممکن است چیزی را که به او گفته شده اشتباه بشنود؛ «لغزش شنیداری»
البته با این فرض که هیچ اختلال ارگانیکی در قوای شنیداری او وجود ندارد. در گروه دیگری از این پدیدهها، اساس آنها فراموشیست؛ اما نه یک فراموشی پایدار، بلکه نوع موقتی آن و مواردی دیگر از قبیل آن.
تقریبا تمامشان چیزهایی پیش پا افتاده اند. اغلب بسیار موقتی و فاقد اهمیت ویژهای در زندگی انسان میباشند. فقط به ندرت یکی از آنها مثل گم کردن یک شیء در عمل درجه اهمیتی مییابد. و به همین دلیل توجه کمی را جلب میکند. و چیزی بیش از احساسات اندکی را بر نمیانگیزد. پس به این پدیدههاست که میخواهم توجهتان را جلب کنم. اما شما با ناراحتی اعتراض خواهید کرد، آنقدر مشکلات فراوان گستردهای در دنیای پهناور و نیز در محدودههای تاریک ذهن ما وجود دارد، چنان شگفتیهای زیادی در حیطه اختلالات روان هست که به حق نیازمند توجه و روشنسازی هستند که واقعا بیمورد به نظر میرسد کار و توجه بر روی این چیزهای پیش پا افتاده صرف شود.
من پاسخ خواهم داد: صبور باشید. من فکر میکنم خردهگیری شما به خطاست..
...
برگرفته از: دی وی دی پنج شنبه های فرویدی
انتخاب تصویر: فاطمه حُسنی ابراهیمی
انتخاب متن: مریم دمثنا
#پنج_شنبه_های_فرویدی #روانکاوی #فروید #لکان #میترا_کدیور #پاراپراکسی #پاراپراکسیس #لغزش_زبانی #غلط_خوانی #لغزش_شنیداری #فراموشی #مشاهدات #اختلال #اختلالات_روان #اختلال_ارگانیکی #قوای_شنیداری #فراموشی_پایدار
@doostdaran_freudianassociation