چگونه در دام اشتباه «بدیهی» یا «معلوم است که» نیفتیم؟
- تلقی خود را بیان کنید و آن را بلافاصله به پرسش ارتقا بدهید.
- نداشتن تلقی به معنی ناآگاهی از پیشفرضهاست.
- از اتاق خود بیرون بیایید و وارد گفتگوی واقعی شوید!
درسنامه دوره آموزشی آنلاین داوطلب: روزنامهنگاری کار و کارگری
🔲 یک اشتباه رایج در مطالبهگری و فعالیت مدنی و صنفی، «بدیهی فرض کردن یک قضیه» و ناآگاهی از یک پیشفرض است.
میدانیم که پیشفرضها راه را برای پرسیدن پرسشهای راهگشا و دقیق در تعیین استراتژی میبندند و انگارههای نادقیق را به جای واقعیت مینشانند ولی آگاهی از پیشفرضها کار سادهای نیست.
▫️«فرض بر دانستن همه» یا «بدیهی بودن» هنگام اطلاعرسانی:
پایه اطلاعرسانی، داشتن مفاد گزارش، روایت دقیق و به موقع است. فرض نیاز نبودن به توضیح واضحات هنگام ضبط یک ویدیو، تهیه یک گزارش و یا انتشار آن یک اشتباه رایج است.
چند مثل شوخطبعانه خبرنگاری درباره خبررسانی ناقص وجود دارد که نشان میدهند چه پیشفرضهایی ممکن است از خبررسانی موثر جلوگیری کنند:
- «خودمان میدانیم ما چه کسانی هستیم، برای چه اینجا جمع شدهایم و همین کافی است!»
- «خودمان هم دقیقا نمیدانیم برای چه اینجا جمع شدهایم پس نیازی نیست دیگران هم بدانند!»
بسیاری از ویدیوهای خبری هنگام ضبط ویدیو و پس از آن تهیه گزارش و انتشار آن، نیازی نمیبینند که درباره چند پرسش اصلی که نیاز جامعه هدف است اطلاعات دقیقی ارائه کنند.
«ما چه کسانی هستیم، دقیقا برای چه تجمع کردهایم، امروز چه روزی است و این جا کجاست، چه رویدادهایی ما را به تجمع واداشته و مخاطب چه کمکی میتواند بکند.»
▫️چالهای به نام «قاعدتا» به جای «تحقیق میدانی»:
یک سازماندهنده فعالیتهای مطالبهگرانه، یک جمعکننده امضا، و یا عضوگیرنده کمپین یا تجمع ممکن است تفکر حلقهای از افرادی همفکر و یا برایند همفکران مجازی را به جامعهای بزرگتر از همکاران نسبت بدهد و نداند چرا نتیجهای که در گفتگو با افراد گروه به سادگی «مطلوب و دستیافتنی» فرض میشد در مقیاس جمعیتی بزرگتر به دست نیامده است.
فعالان مدنی ایرانی در اولین کمپینهای جمعآوری امضا به یاد دارند و گاهی مکتوب کردهاند که چگونه هنگامی که جمعآوری امضا را به خیابان و در میان مردم بردند تازه درباره پیشفرضهای نادقیق خود و همچنین درباره انگارههای ناپیدا و تلقیهای دور از واقعیت خود اطلاعات عملی به دست آوردند و میزان کار مورد را توانستند بهتر بسنجند.
▫️مقوله شایع «ما سوگیری و یا پیشفرضی نداریم!»
برخی از فعالان مدنی و صنفی ممکن است چنان از سوگیریهای ذهنی خود نامطلع باشند که در تعیین اندازه کار مورد نیاز برای ایجاد یک تغییر دچار خطا شوند. اما شایعتر از آن هنگامیست که یک فرد، فرض کند که هیچ سوگیری یا پیشفرضی ندارد و برای آماده شدن با پیشفرضها و سوگیریهای خود به پرسشای اساسی مجهز نباشد. در این صورت، یک کنشگر یا گروه هنگامی که گمان میکند درباره قضیهای هیچ سوگیری، پیشفرض و یا تمایل خاصی ندارد، بهتر است تمایل خود را روایت کند و ببیند که در چه شرایطی آن را به واقعیت برتری داده است.
کوتاه آن که، گمان تلقی نداشتن میتواند به این معنی باشد که فرد آماده کشف انگارههای خود و تغییر آنها نیست، هنوز برنامه و استراتژی مشخصی برای مطالبهگری آغاز نکرده و یا ایجاد تغییر را به عواملی خارج از کنترل خود و گروه خود نسبت میدهد؛ پس احتمالا برای ایجاد تغییر زمان بیشتری باید اختصاص داد.
🔲 استفاده از تئوری انتقادی در کشف تمایلات، سوگیریها و پیشفرضها
هرچند که کنشگران مدنی و صنفی برای کشف انگارههای ناپیدای ذهنی خود از تئوریها آگاهی کسب میکنند ولی آگاهی آنان به شیوهای ملموس به تغییر رفتارشان منجر میشود. از جمله، بر اساس تئوری انتقادی، کنشگران بلافاصله پس از رسیدن به یک جمله که به نظر منطقی و یا واقعی میرسد، آن را زیر سوال میبرند و (مثلا در مقایسه با یک فلسفهدان)، عموما کنشگران مدنی و صنفی تئوریها را در رابطه با خود یا جمع در مرحله عمل مطالعه میکنند، به دنبال نتایج کلی و بیارتباط به موضوع کنشگری خود نمیگردند بلکه با به آزمایش گذاشتن پرسش خود در جامعهای واقعی، هدفِ به ثمر رساندن یک تغییر مطلوب را در دستور کار ذهنی خود پیگیری میکنند.
ببینید و بازنشر کنید:
درسنامه دوره آموزشی آنلاین داوطلب: روزنامهنگاری کار و کارگری
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6❤1👏1
این بار پرستاران زنجان مقابل استانداری تجمع کردند
📽شنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳
پرستاران زنجان در اعتراض به اضافهکاری اجباری و مغفول ماندن مطالبات جمعی اعتراض کردند و با پهن کردن سفره خالی نمادین روبروی استانداری زنجان فریاد زدند:
«وعده وعید کافیه، سفره ما خالیه»
هرچند موج اعتراضات نیمه تابستان با وعدههای مسئولان موقتاً آرام شد، اما پرستاران همچنان در انتظار تحقق این وعدهها هستند و به گفته برخی منابع، تا ۱۷ آبان، روز پرستار به دولت برای حل مشکل خود مهلت دادهاند.
پیشتر، پایگاه اطلاع رسانی خانه پرستار گزارش داده بود که پرستاران در آذربایجان شرقی در اقدامی اعتراضی، همایش روز پرستار را تحریم کردند. با جستجوی کوچکی میتوان فهمید که تحریم همایش روز پرستار برای سال چندم است که اتفاق میافتد.
این منبع نوشته بود که پرستاران «از بی توجهی مسئولین به مطالباتشان به شدت ناراضی هستند و معتقدند که نه تنها مسئولین رغبتی برای حل مشکلاتشان ندارند، بلکه حتی در همایشهایی که به نام آنها برگزار میشود، نیز حاضر نمیشوند {که صحبتهای پرستاران را بشنوند و مجبور به پاسخگویی شوند.}»
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، که تشکلی شبهدولتی است در این رابطه گفته بود: «تلاشهای فعلی دولت بیشتر برای پرداخت معوقات مالی است، اما مسائل مهمتری مانند تعرفهگذاری خدمات پرستاری و اصلاح کارانه همچنان بدون پیگیری مانده است.»
پرستاران مدتهاست به کمبود نیرو در کادر درمان، وضعیت معیشتی، کارانه و اضافهکاری اجباری اعتراض دارند و بارها مطالباتشان را با پیگریها و نامهنگاریهای تشکلهای صنفی، تجمع و حتی اعتصاب ابراز کردهاند.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار، با اشاره به مشکلات جدی پرستاران و تأکید دیوان عدالت اداری بر غیرقانونی بودن اضافهکاری اجباری، درباره غیرقانونی بودند اضافهکاری اجباری اعلام کرده بود که بسیاری از دانشگاههای علوم پزشکی همچنان #پرستاران را مجبور به اضافهکاری میکنند و با وجود آرای متعدد دیوان عدالت اداری، مدیران بیمارستانها قانون را رعایت نمیکنند.
گرچه در ایران، شیوه اعتراض خیابانی به دلیل فقدان سازمانیافتگی و عدم تشکلیابی به سختی امکان عملیاتی شدن و رسیدن به نتیجه دلخواه را دارد، اما توجه به برخی نکات در مرحله بالا گرفتن اعتراض خیابانی ضروری است.
این نکات را در گزارش داوطلب مرور کنید و ببینید چرا تداوم اعتراضات صنفی در این مرحله مهم است.
همچنین، زمانی که کارگران و رهبرانی که در جریان اعتراضات کارگری فعال بودند با تهدید اخراج یا شکایت مواجه میشوند، انجام اقدامات خاصی برای حمایت از آنها و حفظ جنبش اعتراضی بسیار مهم است. برخی از این اقدامات را در گزارش داوطلب مرور کنید.
این مطلب را به وسعت منتشر کنید و حتی به دست کسانی برسانید که گمان نمیکنید کنشگر صنفی باشند و به یاد داشته باشید که سازماندهندگان ممکن است هویت کنشگرانه خود را به سادگی فاش نکنند ولی به همفکری نیاز دارند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍10🔥3🤩2
کنشگران و مطالبهگران سرمایههای یک جنبش مطالبهگریاند و باید از قمار خود پرهیز کنند. کنشگران جدی صبر ایوب دارند و با وجود خطرات کار کردن در فضای پرمخاطره باید بتوانند به شیوهای بردبار و مداوم عمل جمعی قابل تکثیر را با اعضای گروه تشخیص بدهند، علامتگذاری کنند و این رفتارهای مرتبط و قابل تکثیر را به شیوهای خلاقانه، هر بار یک درجه ارتقا بدهند.
دستگیر شدن یک نفر در شرایط فشار بر نهادهای صنفی و مدنی، پیامهای متناقضی به اجتماع میدهد و ممکن است احقاق حقوق جمعی را برای چندین ماه به تعویق بیندازد.
بسیاری از فعالان حقوق مدنی و صنفی و حتی کسانی که خبر ایستادگی نمادین و شجاعانه فعالان صنفی را میشنوند به این فکر میکنند که «چه چیزی بهتر از عمل شجاعانه است؟»
شاید یک پاسخ این باشد:
فعالان مدنی باید بتوانند رفتار کنشگرانه را از انحصار افراد شجاع و توانمند خارج کنند و به حوزه امکانپذیر برای همه گسترش بدهند و چنین گسترشی نیازمند همکاری، همفکری و تدوین نقشه راه است.
حالا کسانی باید بتوانند رفتارهای نامنظم و تکبعدی را به رفتار سیستماتیک و قابل تحلیل و برنامهریزی تبدیل کنند تا حد فاصل رفتار یک کنشگر شاخص و دیگران پر شود و حرکت کنشگری حقوق مدنی و صنفی به پیش برود.
از اینجا ببینید که نقشه راه تابآوری در شرایط پرمخاطره چیست و چگونه تدوین آن ممکن است سرنوشت گروه، سازمان و یا جنبش شما را تغییر بدهد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6❤2🔥1
جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از بستر تحولات سیاسی و اقتصادی هر کشور جدا نیست.
جنبشهای موفق بازنشستگان معمولاً از راهکارهایی شامل اتحاد، ائتلاف، سازماندهی منسجم و استفاده از ابزارهای قانونی و حضور گسترده رسانهای استفاده کردهاند. تظاهرات خیابانی، اتحاد با اتحادیههای کارگری، استفاده از قدرت رأیدهی و لابیگری، و بهرهگیری از رسانهها از جمله روشهای موفق بودهاند که به دستاوردهای مهمی در افزایش حقوق بازنشستگی و بهبود شرایط زندگی بازنشستگان منجر شد.
هیچیک از جنبشهای موفق بازنشستگان تنها با یک راهکار به نتیجه نرسیدند بلکه ترکیب مناسبی از چندین روش همزمان عمدتا موجب موفقیت این جنبشها شد. همچنین، نقش اتحادیهها، سندیکاها و به طور کلی تشکلها که سازماندهی جریانهای مطالبهگرانه بازنشستگان را بر عهده داشتهاند در تکتک این موفقیتها انکارنشدنی است.
چند مورد مهم و موفق از جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از این قرارند:🔻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6❤2💯2
-ادامه:
چند مورد مهم و موفق از جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از این قرارند:
۱. جنبش بازنشستگان فرانسه
در فرانسه، بازنشستگان چندین بار به دلایل مختلف دست به اعتراضات گسترده زدهاند، که یکی از مهمترین دورهها مربوط به سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹-۲۰۲۰ است.
▫️اعتراضات ۲۰۱۰:
زمینه:
در سال ۲۰۱۰، دولت فرانسه به دنبال اصلاحات سیستم بازنشستگی بود که شامل افزایش سن بازنشستگی از ۶۰ به ۶۲ سال بود.
واکنش بازنشستگان: این تصمیم با مخالفت شدید اتحادیههای بازنشستگان و کارگری مواجه شد. آنها اعتصابات و تظاهرات گستردهای را در سراسر کشور سازماندهی کردند.
نتیجه:
با وجود مقاومتهای گسترده و اعتصابات ملی، دولت اصلاحات خود را به اجرا درآورد. اما این اعتراضات نقطه عطفی در بسیج بازنشستگان بود که نشان دادند که میتوانند نیروهای قابلتوجهی را برای فشار آوردن به دولت بسیج کنند.
▫️اعتراضات ۲۰۱۹-۲۰۲۰:
زمینه:
امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، اصلاحات گستردهتری در سیستم بازنشستگی پیشنهاد کرد که شامل تغییرات در سیستم محاسبه حقوق بازنشستگی بود.
استراتژی: بازنشستگان با حمایت اتحادیههای کارگری بارها به خیابانها آمدند. تظاهرات گسترده در پاریس و سایر شهرهای فرانسه ماهها ادامه یافت.
نتیجه:
با توجه به حجم بالای اعتراضات و شیوع ویروس کرونا، دولت مجبور شد اجرای برخی از بخشهای اصلاحات را به تعویق بیندازد.
۲. جنبش بازنشستگان اسپانیا (۲۰۱۸)
اسپانیا در سال ۲۰۱۸ شاهد یکی از موفقترین جنبشهای بازنشستگان بود.
زمینه:
افزایش نارضایتی: در پی رکود اقتصادی و سیاستهای ریاضتی، حقوق بازنشستگان اسپانیا دچار افت شدیدی شد. افزایش حقوق بازنشستگی به کمتر از ۱٪ سالهای قبل از ۲۰۱۸ به نارضایتی گستردهای منجر شد.
استراتژی:
تظاهرات سراسری: در فوریه ۲۰۱۸، دهها هزار نفر از بازنشستگان در سراسر اسپانیا به خیابانها آمدند تا نسبت به وضعیت حقوق بازنشستگی اعتراض کنند.
حمایت اجتماعی و سیاسی: این جنبش موفق به جلب حمایت رسانهها، احزاب سیاسی چپگرا و بخشی از جامعه مدنی شد.
نتیجه:
موفقیت در مذاکره: دولت اسپانیا بهسرعت به فشارهای بازنشستگان پاسخ داد و در نهایت در اواخر سال ۲۰۱۸ افزایش حقوق بازنشستگان را تصویب کرد که برای سال ۲۰۱۹ اجرایی شد.
۳. جنبش بازنشستگان ایتالیا (۲۰۱۱-۲۰۱۲)
در ایتالیا، پس از بحران اقتصادی اروپا در سال ۲۰۰۸، دولت مجبور به اعمال سیاستهای ریاضتی شد. یکی از پیامدهای این سیاستها افزایش سن بازنشستگی بود که با اعتراضات گستردهای روبرو شد.
اعتراضات ۲۰۱۱-۲۰۱۲:
زمینه:
در سال ۲۰۱۱، دولت ماریو مونتی اعلام کرد که سن بازنشستگی افزایش مییابد و مزایای بازنشستگان کاهش خواهد یافت. این اصلاحات در چارچوب سیاستهای ریاضتی گستردهتر در سراسر اروپا بود.
واکنش بازنشستگان: بازنشستگان ایتالیایی با کمک اتحادیههای کارگری بزرگ همچون CGIL، اعتراضات بزرگی را سازماندهی کردند. این اعتراضات در رم و شهرهای دیگر با تجمعهای گسترده برگزار شد.
نتیجه:
برخی از تغییرات با موفقیت اجرا شد، اما فشارهای مداوم از سوی اتحادیههای کارگری و بازنشستگان باعث شد دولت مجبور به ایجاد اصلاحات جزئی در سیستم بازنشستگی و ارائه برخی تسهیلات شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6❤2💯1
- ادامه:
۴. جنبش بازنشستگان یونان (۲۰۱۶)
یونان یکی از کشورهایی است که در پی بحران اقتصادی اروپا با مشکلات شدیدی مواجه شد و بازنشستگان این کشور بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
اعتراضات ۲۰۱۶:
زمینه:
دولت یونان در سال ۲۰۱۶ با فشار نهادهای مالی بینالمللی (از جمله اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول) تصمیم به کاهش شدید حقوق بازنشستگی گرفت.
واکنش بازنشستگان: بازنشستگان یونانی در پاسخ به این اقدامات ریاضتی دست به تظاهرات گسترده زدند. آنها با اعتراضات منظم و تجمعات خیابانی خواستار توقف کاهش حقوق بازنشستگی شدند.
استراتژیها:
بازنشستگان یونان با حمایت اتحادیههای کارگری و استفاده از پوشش رسانهای به فشار بر دولت ادامه دادند.
نتیجه: اگرچه دولت یونان برخی از تغییرات را اجرا کرد، اما اعتراضات مداوم باعث شد دولت مجبور به بازبینی برخی از بخشهای برنامه کاهش مزایای بازنشستگی شود و تغییراتی در جهت کاهش فشار بر بازنشستگان ایجاد کند.
۵. جنبش بازنشستگان بریتانیا (2018)
در بریتانیا، بازنشستگان بهویژه در سال ۲۰۱۸ بهخاطر سیاستهای ریاضتی دولت محافظهکار به اعتراضات گستردهای پرداختند.
زمینه:
کمبود منابع و سیاستهای ریاضتی:
پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و اعمال سیاستهای ریاضتی، بسیاری از بازنشستگان بریتانیایی با کاهش ارزش واقعی حقوق بازنشستگی مواجه شدند.
استراتژی و روشها:
کمپینهای آنلاین و خیابانی: گروههای بازنشستگان بریتانیا از کمپینهای گسترده آنلاین استفاده کردند و تظاهرات در خیابانهای لندن برگزار کردند. همچنین از پشتیبانی احزاب سیاسی مخالف استفاده کردند.
استفاده از قدرت رأیدهی: بازنشستگان بریتانیا که بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان را تشکیل میدهند، بهطور گسترده از قدرت رأیدهی خود بهعنوان ابزار چانهزنی با دولت استفاده کردند.
نتیجه:
دولت تحت فشار قرار گرفت و برخی از وعدهها در جهت بهبود وضعیت بازنشستگان داده شد، هرچند که اصلاحات جامعتری از سوی دولت انتظار میرفت.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
۴. جنبش بازنشستگان یونان (۲۰۱۶)
یونان یکی از کشورهایی است که در پی بحران اقتصادی اروپا با مشکلات شدیدی مواجه شد و بازنشستگان این کشور بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
اعتراضات ۲۰۱۶:
زمینه:
دولت یونان در سال ۲۰۱۶ با فشار نهادهای مالی بینالمللی (از جمله اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول) تصمیم به کاهش شدید حقوق بازنشستگی گرفت.
واکنش بازنشستگان: بازنشستگان یونانی در پاسخ به این اقدامات ریاضتی دست به تظاهرات گسترده زدند. آنها با اعتراضات منظم و تجمعات خیابانی خواستار توقف کاهش حقوق بازنشستگی شدند.
استراتژیها:
بازنشستگان یونان با حمایت اتحادیههای کارگری و استفاده از پوشش رسانهای به فشار بر دولت ادامه دادند.
نتیجه: اگرچه دولت یونان برخی از تغییرات را اجرا کرد، اما اعتراضات مداوم باعث شد دولت مجبور به بازبینی برخی از بخشهای برنامه کاهش مزایای بازنشستگی شود و تغییراتی در جهت کاهش فشار بر بازنشستگان ایجاد کند.
۵. جنبش بازنشستگان بریتانیا (2018)
در بریتانیا، بازنشستگان بهویژه در سال ۲۰۱۸ بهخاطر سیاستهای ریاضتی دولت محافظهکار به اعتراضات گستردهای پرداختند.
زمینه:
کمبود منابع و سیاستهای ریاضتی:
پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و اعمال سیاستهای ریاضتی، بسیاری از بازنشستگان بریتانیایی با کاهش ارزش واقعی حقوق بازنشستگی مواجه شدند.
استراتژی و روشها:
کمپینهای آنلاین و خیابانی: گروههای بازنشستگان بریتانیا از کمپینهای گسترده آنلاین استفاده کردند و تظاهرات در خیابانهای لندن برگزار کردند. همچنین از پشتیبانی احزاب سیاسی مخالف استفاده کردند.
استفاده از قدرت رأیدهی: بازنشستگان بریتانیا که بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان را تشکیل میدهند، بهطور گسترده از قدرت رأیدهی خود بهعنوان ابزار چانهزنی با دولت استفاده کردند.
نتیجه:
دولت تحت فشار قرار گرفت و برخی از وعدهها در جهت بهبود وضعیت بازنشستگان داده شد، هرچند که اصلاحات جامعتری از سوی دولت انتظار میرفت.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
📣 جنبشهای موفق بازنشستگان از چه ترفندها و راهکارهایی برای پیروزی استفاده کردند؟
جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از بستر تحولات سیاسی و اقتصادی هر کشور جدا نیست.
جنبشهای موفق بازنشستگان معمولاً از راهکارهایی شامل اتحاد، ائتلاف، سازماندهی منسجم و…
جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از بستر تحولات سیاسی و اقتصادی هر کشور جدا نیست.
جنبشهای موفق بازنشستگان معمولاً از راهکارهایی شامل اتحاد، ائتلاف، سازماندهی منسجم و…
👍5💯2❤1
با «داوطلب» تعامل کنید!
«داوطلب» خبرگزاری نیست!
ولی باور دارد که در عصر ارتباطات، با استاندارد بالای گزارشگری خبر
میتوان به یک گروه مدنی و صنفی کمک کرد که فعالیتش بهتر دیده شود.
دغدغههای داوطلب، دغدغههای محیط و قضایای صنفی-مدنی است
و باور دارد که چنین دغدغههایی میان تمام افرادی که کار میکنند وجود دارد.
داوطلب باور دارد که که با تعامل میتوان قضایای همیشگی را از زاویه فنیتری دید
پس تلاش میکند
در یافتن پرسشهایی دقیقتر و پاسخهایی برآمده از تجارب زیسته اجتماع، در کنار شما باشد.
ما را در جریان بگذارید که
خبرهای نادیده گرفته شده را پوشش بدهیم
و با بازتاب دادن
دغدغهها،
راهحلها،
پرسشها،
و نقدها و تحلیلهای شما از قضایای مدنی- صنفی
به روشنتر شدن قضایا کمک کنیم.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
3👍6❤2😎2
چگونه انجمنهای صنفی/مدنی تابآور بسازیم
ماهیت «تابآوری» بدین معناست:
توانایی پیشبینی و سازگارشدن سریع و هدفمند نسبت به شوکها یا برخوردها به گونهای که نه تنها بتوان زنده ماند، بلکه در چنین محیط
ناشناختهای بتوان پیشرفت هم داشت.
پیدایش مسئله تابآوری در گفتمان توسعه بینالمللی و ادغام آن به عنوان یک مفهوم در میان آژانسها و ارکان مختلف منجر به انفجار مجازی
چارچوبهای متمرکز بر تابآوری شد که به دنبال حمایت از جامعه مدنی بودند؛ هرچند آنها در زمینه کاهش ریسک و بلایا، سیاستهای مرتبط با تغییرات آب و هوایی، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، و معیشت و دیگر موضوعات پیشرفت داشتهاند با این حال تاکنون کمتر ارگانی به تابآوری
سازمانی در جامعه مدنی در مواجهه با بسته شدن فضای مدنی پرداخته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با انتشار جزوه تابآوری نوشت:
▫️در این فایل میآموزیم که چگونه در شرایط فشار و سرکوب، به فعالیتهای صنفی و مدنی ادامه دهیم.
▫️چگونه رویای جمعی به تداوم فعالیتها کمک میکند.
این فایل نوشتاری را می توانید به صورت جزوه میان فعالان در حوزههای مختلف پخش کنید؛ آن را از این لینک به صورت مستقیم دانلود کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5❤1👏1
پاسخ به این پرسش مثبت است.
گزارش داوطلب
اعتراضات کارگری حتی در زمانی که کشور با بحران جنگ مواجه است نیز میتواند رخ دهد، البته با چالشها و خطرات بیشتر.
چند راه برگزاری اعتراضات کارگری در زمان جنگ از این قرارند:
▫️تمرکز بر مسائل خاص: اعتراضات کارگری ممکن است بر موضوعات خاصی که مستقیماً با حقوق کارگران مرتبط است، مانند شرایط ناامن کار، دستمزدهای پرداخت نشده یا فقدان خدمات ضروری که با درگیری تشدید میشود.
▫️اتحاد با جامعه مدنی و سایر گروههای اجتماعی: گروههای مختلف اجتماعی میتوانند برای تقویت خواستههای خود، ائتلاف ایجاد کنند و توجه را به تأثیر جنگ بر کارگران و طبقات تهیدست جلب کنند.
▫️همبستگی بینالمللی: کارگران میتوانند از سازمان های بین المللی کارگری، اتحادیه های کارگری و سازمان های غیردولتی حمایت و همبستگی بگیرند تا بر دولت ها فشار وارد کنند و آگاهی را در مورد نقض حقوق کار در طول دوره بحران افزایش دهند.
▫️تظاهرات مسالمتآمیز: علیرغم خطرات، کارگران میتوانند تظاهرات مسالمت آمیز، اعتصابات یا تحصن ها را برای مطالبه شرایط کاری بهتر، دستمزد عادلانه و پایان دادن به خشونت سازماندهی کنند و توجهات را به مطالبات خود جلب کرده و از حقوق خود دفاع کنند.
▫️فعالیت آنلاین: در شرایطی که تجمعات فیزیکی ناامن است، فعالان کارگری میتوانند از پلتفرم های آنلاین، رسانه های اجتماعی و کمپین های دیجیتال برای بسیج حمایت، افزایش آگاهی و هماهنگی اقدامات و در عین حال به حداقل رساندن خطرات برای شرکت کنندگان استفاده کنند.
▫️ابتکارات محلی: کارگران میتوانند در ابتکارات جامعه محلی و سازماندهی تلاش های مردمی برای رسیدگی به نیازهای فوری و ایجاد همبستگی در جوامع خود شرکت کنند و زمینه را برای بسیج گسترده کارگری فراهم کنند.
▫️تاکتیکهای خلاق: اشکال جایگزین اعتراض را بررسی کنید که خطرات را برای شرکتکنندگان به حداقل میرساند، مانند تظاهرات مجازی، دادخواستهای آنلاین یا اقدامات نمادین. این شیوه مطالبهگری همچنان میتواند توجهات را به شکایات کارگران جلب کند.
▫️انطباق پذیری و انعطاف پذیری: نسبت به شرایط متغیر اجتماعی انعطافپذیر باقی بمانید، راهبردهای اعتراض را در صورت لزوم تنظیم کنید، نگرانیهای امنیتی را بررسی، و ایمنی شرکتکنندگان را تضمین کنید.
📣در مجموع، در حالی که اعتراضات کارگری در زمان منازعات داخلی و یا جنگ با دشمن خارجی ممکن است با موانعی روبرو شود، اما فرصتی را برای کارگران فراهم میکند تا از حقوق خود دفاع کنند، خواستار شرایط بهتری شوند و در تلاشهای گستردهتر برای عدالت اجتماعی و صلح مشارکت کنند.
در گزارش داوطلب درباره تاثیر جنگ بر فضای مطالبهگری بخوانید و آن را برای دوستان و همکاران خود نیز بفرستید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
نکاتی برای سازماندهی اعتراضات در شرایط بحران - داوطلب
اخبار جنگ اعتراضات کارگری را متوقف نکرد؛نکاتی برای سازماندهی اعتراضات در شرایط بحران
👍7🔥1💯1
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار درخواست آزادی الهه محمدی و نیلوفر حامدی را اعلام کرد.
خانم ریاحی در این پست نوشت که چگونه در پاسخ به یک تماس تلفنی نیروهای اطلاعات ناخشنود از شعار جنبش زن، زندگی، آزادی در استوری وی، به آنان یاداوری کرده که این نیروها به این دلیل که از مردم حقوق میگیرند باید به مردم پاسخگو باشند.
متن کارزار مجازی بسیار ساده است و خطاب به رییس قوه قضائیه نوشته شده:
ما جمعی از هنرمندان، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی درخواست توقف اجرای حکم پنج سال زندان الهه محمدی و نیلوفر حامدی را داریم. در فضای کنونی کشور که رئیسجمهور از وفاق ملی سخن میگوید، اجرای حکم زندان این دو خبرنگار اجتماعی در تناقض با این رویکرد و همچنین بخشنامه عفو ۱۴۰۱ است.
با سپاس از توجه حضرتعالی»
این کارزار یکماه که از روز ٢٩ مهر ١٤٠٣ با بیش از ۶۰۰۰ امضا طی ۲۴ ساعت اول از ۶۰درصد از امضاهای حد نصاب گذشت، با هشتگ رسمی #توقف_حکم_زندان_خبرنگاران به دست مینا اکبری، (عکاس)، شهرزاد همتی (دبیر گروه جامعه روزنامه شرق) و شاهد حلاج (روزنامهنگار معتقد به رکن چهارم دموکراسی یعنی آزادی مطبوعات) نوشته شده است.
الهه محمدی و نیلوفر حامدی، روزنامهنگاران روزنامههای شرق و هممیهن، در جریان مرگ مشکوک مهسا (ژینا) امینی و پوشش خبری وقایع پیرامون آن دستگیر و بیش از یک سال در بازداشت موقت ماندند. این دو، روز یکشنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۲، پس از بیش از ۴۰۰ روز بازداشت، الهه محمدی و نیلوفر حامدی روزنامهنگاران روزنامههای شرق و هممیهن از زندان اوین آزاد شدند. خبر قبلی داوطلب در این مورد
در مطلب بعدی بخوانید:
آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍7❤4🔥2
▫️میتوان تابو را شکست!
▫️حمایت هوشمندانه و ضمنی آری؛ چهره جنبش، نه!
کنشگران مدنی و صنفی ایران که در محیط ناموافق و پرخطر فعالیت میکنند، با چالشهای زیادی برای رساندن صدای خود به جامعه روبرو هستند. استفاده از قدرت و نفوذ سلبریتیها میتواند یکی از راههای مؤثر برای افزایش آگاهی عمومی و جلب حمایتهای گستردهتر باشد. حتی سازمانهای بزرگ جهانی مثل سازمان ملل و زیرشاخههای آن دهههاست از چهرههای شناخته شده دنیای سینما و هنر برای ایجاد حساسیت اجتماعی یا بهتر شنیده و دیده شدن پیام یک حرکت بینالمللی در رویارویی با بحرانهایی چون جنگ، قحطی یا بحران پناهجویی استفاده کردهاند. پس این مقوله، قضیه تازهای نیست.
با این حال، فعالان مدنی و صنفی در کمک گرفتن از سلبریتیها باید به برخی نکات توجه کنند:
۱. جلب حمایت عمومی با همکاری غیرمستقیم
در یک محیط ناموافق با فعالیتهای مدنی و صنفی که فشارها بر سلبریتیها نیز سنگین است، کنشگران نباید انتظار داشته باشند که یک سلبریتی بهصورت مستقیم و علنی از آنها حمایت کند یا ناگهان به چهره یک جنبش تبدیل شود. بلکه حمایتهای غیرمستقیم مانند صحبت درباره یک مطالبه اجتماعی یا انتشار محتوای آموزشی میتواند تأثیرگذار باشد. چنین همکاری باید با آزمایش و خطا و از همکاری حداقلی برای سنجش بازتاب هر حرکت و آمادگی بیشتر گروه برای پاسخگویی به انتظارات پیشبینینشده یا تغییر ناگهانی محیط و با در نظر گرفتن تغییر مکانیسم همکاری یا آمادگی برای رویارویی با دیگر سناریوها شروع شود.
۲. مدیریت خطرات برای حرکت مدنی و صنفی و آمادگی برای پوشش حمایتی برای خود سلبریتیها
سلبریتیها در ایران معمولاً زیر ذرهبین حکومت هستند و ممکن است با برخوردهای قضایی یا ممنوعالکاری روبرو شوند. کنشگران باید آگاه باشند که درخواست حمایت مستقیم و عمومی از این افراد ممکن است آنها را در معرض خطر قرار دهد؛ به همین دلیل نباید از سلبریتیها انتظار نداشته باشند که اقدامات رادیکال انجام دهند، بلکه میتوانند پس از گفتگوهای درونگروهی دقیق برای یافتن راههای خلاقانه دست به اقدام بزنند. یکی از خطرات همکاری با سلبریتیها میتوان این باشد که یک چهره شاخص با تحت فشار قرار گرفتن ناگهان پا پس بکشد یا به ابزار سرکوب تبدیل شود و یا پیامهای متناقضی به اجتماع بفرستد.
۳. انتخاب هوشمندانه پیامها و تشخیص سلبریتیها
کنشگران باید پیامهای خود را به گونهای طراحی کنند که سلبریتیها بتوانند بدون اینکه مستقیماً در معرض سرکوب یا سانسور قرار گیرند آن را به اشتراک بگذارند. در عین حال، نقشهایی که یک سلبریتی در سینما یا تلویزیون بازی کرده است، شهرت مثبت یا منفی وی و سبک زندگی او میتواند در کیفیت برجسته کردن یک پیام موثر باشد.
۴. ارتباط با سلبریتیهای خارج از کشور
کنشگران مدنی و صنفی میتوانند با سلبریتیهای ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند و کمتر تحت فشار قرار دارند، ارتباط برقرار کنند که صدای کنشگران داخل کشور را به گوش جامعه بینالمللی برسانند. باید مراقب بود که زمینه فکری، گرایش سیاسی و نوع شهرت یک فرد مشهور ممکن است مانند یک تیغ دو لب عمل کند یا به جای کمک به جریان داخل کشور، آن را با چالشهای بیشتری در داخل روبرو کند.
۵. بهرهگیری از موجهای رسانهای
گاهی یک حادثه یا رویداد خاص باعث توجه رسانهها و سلبریتیها به یک موضوع میشود. کنشگران میتوانند از این موجهای رسانهای استفاده کنند و تلاش کنند صدای خود را در زمانهایی که توجه عمومی به یک موضوع جلب شده است، به گوش جامعه، مسئولان و نهادهای بینالمللی برسانند.
۶. ایجاد شبکههای حمایت
کنشگران میتوانند به جای گفتگو با یک نفر، شبکههایی از افراد شناختهشده و سلبریتیهای حامی تشکیل دهند. این شبکهها میتوانند در زمانهای بحرانی از یکدیگر حمایت کنند و حمایتهای خود را همسو و منسجم کنند تا قدرت بیشتری به پیامهای اجتماعی ببخشند.
۷. شفافیت در اهداف و مطالبات
کنشگران باید مطالبات و اهداف خود را به وضوح بیان کنند تا سلبریتیها و مخاطبانشان بتوانند بهدرستی این مطالبات را درک کنند و با آن همسو شوند. مخاطب پیام یک سلبریتی باید بداند پس از دریافت پیام چگونه باید به بهتر شدن شرایط کمک کند.
شاید زمان آن رسیده باشد که مطالبهگران شیوههایی را امتحان کنند که تاکنون تابو به شمار میرفته است.
در پست قبلی ببینید که کتایون ریاحی چگونه از کمین قانونی الهه محمدی و نیلوفر حامدی حمایت خود را اعلام کرد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
داوطلب
📣تجربه شخصی کتایون ریاحی از کارزار اینترنتی حمایت از الهه محمدی و نیلوفر حامدی
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار…
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار…
👍3❤2
▫️ابوالفضل رحيمىشاد، فعال حقوق معلمان:
تن ندادن مطالبهگران به بند تبصره «اخذ مجوز» برای تجمع و اعتراض، و پیگیری فعالان برای حذف این تبصره محدودکننده، کلید پایان بخشیدن به پروندهسازیها علیه فعالان است و با برداشته شدن این بند، میتوان مشارکت مدنی و صنفی را افزایش داد.
ابوالفضل رحيمىشاد، معلم اخراجی در گفتگو با کانال اصل ۲۰ اعلام کرد که سختگیری نهادهای امنیتی بر فعالان صنفی به کاهش مشارکت و فعالیت تشکلها منجر شده است، به گونهای که تشکلهای صنفی تقریبا دارند به تشکلهای بازنشستگی تبدیل میشوند. وی ضمن ابراز نگرانی درباره کمرنگ بودن حضور جوانان در تشکلهای صنفی اعلام کرد:
«مطالبهگران و تشکلهای صنفی باید برای بازپسگیری حق تجمع و اعتراض مطابق اصل ۲۶ و ۲۷ قانون باید از ظرفیتهای موجود مثل آغاز به کار دولت جدید استفاده کنند تا بند مربوط به الزامیبودن اخذ مجوز برداشته شود.
مطالبهگران مدنی و صنفی معمولا از کجا ضربه میخورند؟
چگونه با وجود قانونی بودن تشکل و تجمع، برخی از نهادهای حاکمیت میتوانند جلوی آن را بگیرند؟
پاسخ این پرسش در ماده ۱۰ قانون احزاب نهفته است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اصل ۲۰
مصاحبه - ابوالفضل رحيمى شاد
فعال مدنى كانون صنفى معلمان
*توليد شده در كمپين اصل ٢٠*
با به اشتراك گذارى اين ويدئو بادوستان خود، ما را به عنوان مجموعهاى كوچك امّا مُصمّم در راه ساختن ايرانى آباد و آزاد یاری کنید.
#آزادى_تشكل_ها
#آزادى_بيان
#حق_اعتراض…
فعال مدنى كانون صنفى معلمان
*توليد شده در كمپين اصل ٢٠*
با به اشتراك گذارى اين ويدئو بادوستان خود، ما را به عنوان مجموعهاى كوچك امّا مُصمّم در راه ساختن ايرانى آباد و آزاد یاری کنید.
#آزادى_تشكل_ها
#آزادى_بيان
#حق_اعتراض…
👍6❤4👏2
گزارش نیمسال داوطلب
عدم رسیدگی و یا تأخیر در پاسخگویی به مطالبات بازنشستگان به دلیل فقدان تشکل صنفی و نمایندگی مؤثر یک نگرانی عمده مطالبهگران صنفی است.
برای حصول اطمینان از اینکه اعتراضات گسترده و پراکنده منجر به نتایج معناداری میشود، میتوان چند استراتژی را حتی در غیاب سازمانهای رسمی مانند تشکلهای صنفی پیادهسازی کرد.
از جمله این موارد:
– ایجاد شبکه های غیررسمی همبستگی: اگرچه تشکلهای صنفی ممکن است به صورت رسمی وجود نداشته باشند، بازنشستگان میتوانند شبکه های غیررسمی تشکیل دهند که به عنوان یک سیستم حمایتی عمل میکنند. این گروه ها میتوانند از طریق تقویت گفتگوهای جمعی مطالبات خود را مطرح کنند، اعتراضات را هماهنگ کنند و به طور جمعی از حقوق خود دفاع کنند.
– استفاده از همه ظرفیتهای دیجیتال برای هماهنگی اعتراضات: رسانه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی رمزگذاری شده میتوانند در متحد کردن اعتراضات و سازماندهی آنها به شیوهای منسجم تر، قدرتمند باشند. پلتفرمهای دیجیتال امکان رهبری غیرمتمرکز را فراهم میکنند و معترضان را قادر میسازند بدون تکیه بر ساختارهای رسمی بسیج شوند و از میان خود نمایندگانی پرقدرت و توانمند برای چانهزنی و مذاکره با مقامات انتخاب کنند.
– همکاری با گروه های موجود جامعه مدنی: سازمان های جامعه مدنی دیگری در ایران مانند انجمن های حرفهای یا گروه های محیطی و فرهنگی وجود دارند که ممکن است با آرمان بازنشستگان همدل باشند. همکاری با این گروه ها میتواند به تشدید اعتراضات و جلب توجه بیشتر به مطالبات آنها کمک کند.
– جلب حمایت سازمانهای بینالمللی: بازنشستگان و حامیان آنها میتوانند به سازمان های بینالمللی که بر حقوق بشر و حقوق کارگران نظارت میکنند، اطلاعرسانی کنند. جلب توجه بینالمللی به وضعیت اسفناک آنها ممکن است فشار بر دولت ایران را برای رسیدگی به شکایات آنها افزایش دهد.
– ارائه منشور واضحی از خواستهها: برای موفقیت اعتراضات، ارائه مجموعهای واضح از خواستهها بسیار مهم است. اینها باید به گونهای بیان شود که هم برای عموم و هم برای مقامات قابل دستیابی و قابل درک باشد.
– نافرمانی مدنی به جای اقدامات خشونتآمیز: اقدامات غیرخشونت آمیز مانند تحصن، تحریم، یا اعتصاب غذا، میتواند در جلب توجه افکار عمومی مؤثر باشد. استفاده استراتژیک از نافرمانی مدنی در طول تاریخ ثابت کرده است که ابزار قدرتمندی برای گروههای مختلف حتی گروههای غیرسازمانیافته است.
– به دنبال راهکارهای قانونی باشید: اگرچه حکومت، سد راه فعالیت نهادهای مستقل کارگری و صنفی شده، اما هنوز راههای قانونی وجود دارد که از طریق آن بازنشستگان میتوانند مدیریت دولت در مورد حقوق بازنشستگی خود را به چالش بکشند. این ممکن است شامل نوشتن دادخواست و ارائه شکایت به دادگاهها یا همکاری با سیاستگذاران نسبتا همدل باشد.
این استراتژیها میتوانند به ایجاد حرکت برای جنبشهای بازنشستگان کمک کنند و تضمین کنند که خواستههای آنها در نهایت به رسمیت شناخته شده و بهرغم عدم وجود تشکلهای رسمی کارگری مورد توجه قرار میگیرد.
در گزارش داوطلب با تحلیل عمیقتر وضعیت شش ماه گذشته، درباره نقاط ضعف برخی از استراتژیهای مطالبهگرانه بخوانید و برخی از راهحلها و استراتژیهای تاثیرگذار را مرور کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
بازنشستگان از خیابان چه میخواهند؟! - داوطلب
بیش از ۳۳۰ تجمع در شش ماه اول سال - بازنشستگان از خیابان چه میخواهند؟!
👍6❤3🔥2
📣 مطالبات پرستاران تا چه اندازه با نقض عمومی حقوق زنان در جامعه در ارتباط است؟
گفتگوی کوتاه داوطلب با یک کنشگر حقوق زنان
«هرچند جنبش مطالبهگرانه صنفی پرستاران با شدت گرفتن نقض حقوق صنفی و بدترشدن اوضاع اقتصادی و معیشتی اصناف در ارتباط است ولی از سویی نمیتوان دموی جنسیتی شغلی که ۷۰ تا۷۵ درصد جمعیت آنان را زنان تشکیل میدهند را بینیاز از مطالعات جنسیتی در نظر گرفت.
ما میتوانیم در دومین سالگرد جنبش مهسا امینی، که زنان در آن نقش پررنگی داشتند و برای اولین بار نشانههایی از اعلام حضور مطالبهگرانه در مقیاس یک کشور را به نمایش گذاشتند امروز از خود بپرسیم که «آیا مطالبهگری پرستارانی که پس از جریان همهگیری، نقش ایثارگرانه، سرویسدهنده، آرامکننده و ناجی را به نقش مطالبهگر صنفی یا عصیانگر بر وضع نامطلوب تغییر دادند صرفا ناشی از یک همزمانی تاریخی و یا تصادفی است و یا مطالبهگری عمومی زنان جامعه در نقش صنفی نیز خود را نشان میدهد؟»
این پرسشی است که پرداختن به آن ناگزیر به بازنگری در نقشهای سنتی جنسیتی دامن میزند. مثلا ما شاهدیم که زنان بیش از هر زمان دیگری نیاز به کار کردن و استقلال مالی و حتی نانآوری برای خانواده را اعلام میکنند، و به مطالبه قضایایی برآمدهاند که در تعاریف سنتی جنسیتی تا پیش از این تعریف نشده بود. شما فقط شمار زنان بلاگری که تلاش میکنند از این راه امرار معاش کنند را در نظر بگیرید، یا بدنه صنفی معلمان بازنشسته که به عنوان قشر آگاه اجتماع، صدای خود را بلند کردهاند.
در هر دو جنبش مهسا امینی و جنبش مطالبهگرانه پرستاران، زنان و مردان در نقش حمایتگر از یکدیگر ظاهر شدند؛ از این رو، هیچکدام از این دو جنبش را نمیتوان یک جنبش فمینیستی زنان در برابر مردان شمرد. پس شاید حضور فعال مردان پرستار- که با استقبال از همکاران زن روبرو شدند و هزینه میدهند نیز- تناقضی با نیاز به بررسی این جنبش صنفی از دید دموی جنسیتی نداشته باشد.
با این حال باید درک کرد که جامعه و به تبع آن، گروههای صنفی و از جمله پرستاران در جریان گذار و درک تحول عظیم اجتماعی هستند که نیاز به بازتعریف بسیاری از قضایای سنتی دارد و پیدا کردن نقشهای جدید قضیهای ناگهانی نیست؛ اما میتوان پرستاران را پرچمدار یکی از آگاهترین گروههای زنان شاغل دانست که با حمایت مردان همکار، دیگر حاضر نیست در سایه بماند و از دسترنج خود به ضرورت نقش رایگان و ایثارگرانه چشمپوشی کند.
در چنین شرایطی، هرچند پرستاران ممکن است مستند شدن جسته و گریخته برخی قضایا را در محیط مجازی کافی بدانند اما به نظر میرسد که هم جنبشهای عمیقتر و فراگیرتر مدنی و هم جنبش پرستاران باید به شیوههای دقیقتری روی بیاورند، شیوههایی که در سنتهای شفاهی ادبیات زنانه معمولا تعریفشده و فرمولیزه نیست و به تلاشی آگاهانه و فنی برای فرمولیزه کردن نیاز دارد.»
تصویر: بازگشت پرستاران زنجان به خیابان/ شنبه ۲۸ مهرماه
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
گفتگوی کوتاه داوطلب با یک کنشگر حقوق زنان
«هرچند جنبش مطالبهگرانه صنفی پرستاران با شدت گرفتن نقض حقوق صنفی و بدترشدن اوضاع اقتصادی و معیشتی اصناف در ارتباط است ولی از سویی نمیتوان دموی جنسیتی شغلی که ۷۰ تا۷۵ درصد جمعیت آنان را زنان تشکیل میدهند را بینیاز از مطالعات جنسیتی در نظر گرفت.
ما میتوانیم در دومین سالگرد جنبش مهسا امینی، که زنان در آن نقش پررنگی داشتند و برای اولین بار نشانههایی از اعلام حضور مطالبهگرانه در مقیاس یک کشور را به نمایش گذاشتند امروز از خود بپرسیم که «آیا مطالبهگری پرستارانی که پس از جریان همهگیری، نقش ایثارگرانه، سرویسدهنده، آرامکننده و ناجی را به نقش مطالبهگر صنفی یا عصیانگر بر وضع نامطلوب تغییر دادند صرفا ناشی از یک همزمانی تاریخی و یا تصادفی است و یا مطالبهگری عمومی زنان جامعه در نقش صنفی نیز خود را نشان میدهد؟»
این پرسشی است که پرداختن به آن ناگزیر به بازنگری در نقشهای سنتی جنسیتی دامن میزند. مثلا ما شاهدیم که زنان بیش از هر زمان دیگری نیاز به کار کردن و استقلال مالی و حتی نانآوری برای خانواده را اعلام میکنند، و به مطالبه قضایایی برآمدهاند که در تعاریف سنتی جنسیتی تا پیش از این تعریف نشده بود. شما فقط شمار زنان بلاگری که تلاش میکنند از این راه امرار معاش کنند را در نظر بگیرید، یا بدنه صنفی معلمان بازنشسته که به عنوان قشر آگاه اجتماع، صدای خود را بلند کردهاند.
در هر دو جنبش مهسا امینی و جنبش مطالبهگرانه پرستاران، زنان و مردان در نقش حمایتگر از یکدیگر ظاهر شدند؛ از این رو، هیچکدام از این دو جنبش را نمیتوان یک جنبش فمینیستی زنان در برابر مردان شمرد. پس شاید حضور فعال مردان پرستار- که با استقبال از همکاران زن روبرو شدند و هزینه میدهند نیز- تناقضی با نیاز به بررسی این جنبش صنفی از دید دموی جنسیتی نداشته باشد.
با این حال باید درک کرد که جامعه و به تبع آن، گروههای صنفی و از جمله پرستاران در جریان گذار و درک تحول عظیم اجتماعی هستند که نیاز به بازتعریف بسیاری از قضایای سنتی دارد و پیدا کردن نقشهای جدید قضیهای ناگهانی نیست؛ اما میتوان پرستاران را پرچمدار یکی از آگاهترین گروههای زنان شاغل دانست که با حمایت مردان همکار، دیگر حاضر نیست در سایه بماند و از دسترنج خود به ضرورت نقش رایگان و ایثارگرانه چشمپوشی کند.
در چنین شرایطی، هرچند پرستاران ممکن است مستند شدن جسته و گریخته برخی قضایا را در محیط مجازی کافی بدانند اما به نظر میرسد که هم جنبشهای عمیقتر و فراگیرتر مدنی و هم جنبش پرستاران باید به شیوههای دقیقتری روی بیاورند، شیوههایی که در سنتهای شفاهی ادبیات زنانه معمولا تعریفشده و فرمولیزه نیست و به تلاشی آگاهانه و فنی برای فرمولیزه کردن نیاز دارد.»
تصویر: بازگشت پرستاران زنجان به خیابان/ شنبه ۲۸ مهرماه
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
❤6👍3🔥2
۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی است
گزارش تحلیلی داوطلب درباره گزارش مشترک صنایع و معادن و اصل ۹۰ در جلسه علنی مجلس
گفتههای احمد میدری وزیر کار، در جلسه علنی سهشنبه یکم آبان ماه مجلس:
▫️ « وزارتخانههای «صمت» و «تکاور» کارگروه مشترکی تشکیل دادند و ۱۰۱ معدن زغال سنگ در حال بررسی است. (تکاور مخفف: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی/ صمت مخفف: وزارت صنایع، معادن و توسعه)
▫️ از اواسط مهر ماه ۶۲ معدن زغال سنگ مورد بررسی قرار گرفتند که متاسفانه همه آنها فاقد استاندارد و اصول ایمنی مندرج در مقررات هستند که از این تعداد وزارت تکاور از دستگاه قضایی درخواست کرد تا ۷ معدن تعطیل شوند. اما از آنجایی که تعطیلی معادن مشکلاتی برای شهرها در پیش دارد در هیئت وزیران مصوب شد تا بودجه لازم برای پرداخت حقوق سه ماه کارگران معادنی که تعطیل میشود اختصاص یابد.
▫️ گروه ۹ نفرهای برای بررسی علت حادثه معدن طبس تعیین شده، اما در حال حاضر هنوز رای ثابتی در خصوص علت وقوع حادثه صادر نشده است.
▫️در سال به طور رسمی ۱۲۰۰ نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند و خطر از دست دادن جان و حادثه در معادن زغال سنگ از همه کارگاههای اقتصادی بیشتر است.
▫️وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی بخشی از مسائل ایمنی کارگاهها و معادن را بررسی میکند و بخشی از وظایف به عهده سازمان استاندارد است و بخش دیگر از وظایف به عهده وزارت صمت و سازمان نظام مهندسی معدن است.
▫️کلیه تجهیزات معادن کشور که به ایران وارد میشود، فاقد استانداردها است و هنوز متاسفانه استاندارد تجهیزات و ماشین آلات معادن زغال سنگ و سایر معادن را تعریف نکردهایم و یکی از عوامل ایجاد حادثه میتواند لوکوموتیو، دستگاه نجاتبخش، سنسورهای غیر استاندارد و غیره باشد.»
این اظهارت از سوی وزیر کار در حالی بیان میشود که فعالیت معدن زغالسنگ معدنجوی طبس به روال عادی بازگشته و به گفته کارگران بدون هیچ تغییری در وضعیت ایمنی به کار خود ادامه میدهد.
اوایل مهرماه سال جاری در پی انفجار فاجعهبار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس در خراسان جنوبی، حدود ۵۲ کارگر کشته و دهها تن دیگر با مصدومیت مواجه شدند. کارگران و مسئولان معدن از روزهای قبل از وقوع حادثه نسبت به نشت گاز متان و ناایمن بودن شرایط کار هشدار داده بودند اما کارفرما بیتوجه به این هشدارها، خواستار تداوم فعالیت بخش استخراج شده است.
◽️ کارگران آسیبدیده: «تاکنون از خود معدن کسی سراغ ما نیامده است.»
روزنامه انتخاب روز ۲۵ مهر از قول کارگران نوشت که تنگی نفس و مشکل اعصاب پیدا کردهاند و در تامین معاش خود درماندهاند:
«تأمین اجتماعی ۷ میلیون میدهد... با ۷ میلیون به عنوان سرپرست خانواده چگونه هزینهها را تأمین کنیم؟» کارگران میگویند «تاکنون از خود معدن کسی سراغ ما نیامده است.»
◽️گزارش کمیسیون مشترک صنایع و معادن و اصل ۹۰:
الزامات بدون اولویتبندی موجب عادیسازی نقایص ایمنی شده است
بر اساس گزارش مشترک کمیسیونهای صنایع و معادن، اجتماعی و اصل نودم (۹۰) قانون اساسی، وقوع حوادث متعدد با تعداد کشتههای بالا در معادن زغال سنگ کشور نشان میدهد:
▫️ سلسله بازرسیها و نظارتهای فعلی دارای اشکالات متعدد است و موجب عدم تأثیر ویژه آییننامه ایمنی معادن (مصوب ۱۳۹۱) در روند حوادث این معادن شده است.
▫️ وجود الزامات متعدد در بحث ایمنی معادن (بدون هر نوع نظام اولویتبندی) منجر به نوعی عادیسازی در زمینه نقایص ایمنی معادن شده است.
گزارشها نشان میدهد که ۶ هزار معدن در کشور باید ایمنیسازی شود و وضعیت ساماندهی کارگران و سختی کار باید در دستور کار مجلس قرار بگیرد.
در گزارش داوطلب درباره جزییات فنی این گزارش مشترک بیشتر بخوانید
همچنین بخوانید:
▫️واکنش هیات دولت به مرگ روزانه شش کارگر: تصویب الزامی نبودن اسناد صلاحیت ایمنی در اسناد مناقصه!
▫️ مرور اسامی کشتهشدگان و آسیبدیدگان حادثه معدن طبس چه ربطی به حقوق اساسی کارگران دارد؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی تشخیص داده شدند - داوطلب
در نشست امروز بررسی حادثه معدن طبس مطرح شد؛وزیر کار: ۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی تشخیص داده شدند
👍4🔥4💯2
مرگ سالانه ۱۴۰۰ کارگر ساختمانی در ایران به دلیل حوادث کاری یک فاجعه انسانی و اجتماعی است
«مرگ یک سیمبان بر اثر سقوط از ارتفاع در یزد»، «مرگ یک کارگر در پروژه قطار شهری مشهد»، «مرگ کارگر ساختمانی در بندر گز بر اثر سقوط در چاله آسانسور»، «مرگ و مصدومیت سه کارگر ساختمانی بر اثر ریزش دیوار در خراسان رضوی»، «مرگ کارگر نصاب داربست با سقوط از ارتفاع در همدان»، «مرگ یک کارگر براثر برقگرفتگی در سنندج»، «مرگ دو کارگر در پیرانشهر و بانه به دلیل فقدان ایمنی در محیط کار» و دهها تیتر دیگر تنها بخش بسیار کوچکی از اخباری است که در روزهای گذشته در خبرگزاریهای داخلی و شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند.
دبیرکل خانه کارگر اعلام کرده است: «سالانه ۱۴۰۰ کارگر ساختمانی به دلیل حوادث کاری جان خود را از دست میدهند.»
🔲اما معنای این فاجعه برای فعالان صنفی چیست؟
آمار فاجعهبار مرگ و میر کارگران نشاندهنده موارد زیر است:
بیتوجهی به استانداردهای ایمنی و حقوق کارگران: این آمار بیانگر آن است که شرایط کار در ایران بهویژه در صنایع پرخطری مانند ساختوساز، به شدت خطرناک و بدون حمایتهای لازم است. عدم نظارت تشکلها بر ایمنی کارگاهها، کمبود آموزشهای کافی برای کارگران، و همچنین نبودن تجهیزات ایمنی لازم از جمله عواملی است که باعث چنین مرگومیرهای بالایی میشود.
فشار بر نهادهای صنفی و کارگری:
این فاجعه نشان میدهد که نبود حمایت نهادی و قانونی از این تشکلها و همچنین محدودیت در بیان اعتراضات و درخواستهایشان، چالشهای بزرگی در برابر آنها قرار داده است.
بحران اعتماد به دولت و نهادهای مسئول: برای کارگران و خانوادههای آنان، مرگ سالانه این تعداد افراد میتواند به عنوان نشانهای از بیاعتنایی نهادهای مسئول تلقی شود. این وضعیت میتواند منجر به بیاعتمادی بیشتر به دولت و سیستمهای قانونی شود که باید از جان و رفاه کارگران حمایت کنند.
☑️ اقدامات ممکن برای تشکلهای کارگری:
با وجود شرایط فشار بر تشکلهای کارگری، فعالان این عرصه همچنان میتوانند برای بهبود وضعیت ایمنی و کاهش تعداد حوادث کاری گامهایی بردارند. برخی از این اقدامات عبارتند از:
افزایش آگاهی و آموزشهای عمومی: تشکلهای کارگری میتوانند بهجای تمرکز بر اعتراضات عمومی که با سرکوب مواجه میشوند، از طریق برنامههای آموزشی به کارگران و خانوادههای آنان در مورد حقوق کاری، ایمنی شغلی و نحوه برخورد با شرایط خطرناک اطلاعات ارائه دهند. این آموزشها میتواند به شکل مستقل یا به کمک سازمانهای غیردولتی انجام شود.
تلاش برای تقویت همبستگی بینالمللی: تشکلهای کارگری میتوانند از طریق ارتباط با سازمانهای بینالمللی کارگری و حقوق بشری، صدای خود را به جهانیان برسانند. بهدلیل محدودیتهای داخلی، فعالان صنفی میتوانند از حمایتهای جهانی بهرهمند شوند و فشارهای بینالمللی بر دولت ایران برای بهبود شرایط کارگران را تقویت کنند.
مستندکردن و گزارشدهی به نهادهای حقوق بشری: یکی از راهکارهای موثر، مستندسازی دقیق و انتشار آمارها و گزارشهای مربوط به وضعیت کارگران ساختمانی و سایر کارگران است. تشکلهای کارگری میتوانند این اطلاعات را به نهادهای حقوق بشری بینالمللی ارسال کنند تا این موضوع در سطح جهانی بیشتر مطرح شود.
استفاده از فضای مجازی و رسانههای اجتماعی: رسانههای اجتماعی ابزاری مهم برای سازماندهی و اطلاعرسانی در شرایط سرکوب هستند. تشکلها میتوانند از این فضاها برای ایجاد آگاهی، هماهنگیهای بیشتر و جلب حمایت عمومی استفاده کنند.
تلاش برای اصلاحات حقوقی و قانونی: حتی در شرایط محدودیت، تشکلهای کارگری میتوانند از مسیرهای قانونی داخلی مانند پیشنهاد اصلاحات به قوانین کار و ایمنی شغلی استفاده کنند. ایجاد فشار بر نمایندگان مجلس یا تلاش برای تغییرات کوچک ولی موثر در قوانین میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
ببینید: نقض ایمنی به اندازه آمار جنگ از کارگران قربانی میگیرد
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3💯3🔥2