- ادامه:
۴. جنبش بازنشستگان یونان (۲۰۱۶)
یونان یکی از کشورهایی است که در پی بحران اقتصادی اروپا با مشکلات شدیدی مواجه شد و بازنشستگان این کشور بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
اعتراضات ۲۰۱۶:
زمینه:
دولت یونان در سال ۲۰۱۶ با فشار نهادهای مالی بینالمللی (از جمله اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول) تصمیم به کاهش شدید حقوق بازنشستگی گرفت.
واکنش بازنشستگان: بازنشستگان یونانی در پاسخ به این اقدامات ریاضتی دست به تظاهرات گسترده زدند. آنها با اعتراضات منظم و تجمعات خیابانی خواستار توقف کاهش حقوق بازنشستگی شدند.
استراتژیها:
بازنشستگان یونان با حمایت اتحادیههای کارگری و استفاده از پوشش رسانهای به فشار بر دولت ادامه دادند.
نتیجه: اگرچه دولت یونان برخی از تغییرات را اجرا کرد، اما اعتراضات مداوم باعث شد دولت مجبور به بازبینی برخی از بخشهای برنامه کاهش مزایای بازنشستگی شود و تغییراتی در جهت کاهش فشار بر بازنشستگان ایجاد کند.
۵. جنبش بازنشستگان بریتانیا (2018)
در بریتانیا، بازنشستگان بهویژه در سال ۲۰۱۸ بهخاطر سیاستهای ریاضتی دولت محافظهکار به اعتراضات گستردهای پرداختند.
زمینه:
کمبود منابع و سیاستهای ریاضتی:
پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و اعمال سیاستهای ریاضتی، بسیاری از بازنشستگان بریتانیایی با کاهش ارزش واقعی حقوق بازنشستگی مواجه شدند.
استراتژی و روشها:
کمپینهای آنلاین و خیابانی: گروههای بازنشستگان بریتانیا از کمپینهای گسترده آنلاین استفاده کردند و تظاهرات در خیابانهای لندن برگزار کردند. همچنین از پشتیبانی احزاب سیاسی مخالف استفاده کردند.
استفاده از قدرت رأیدهی: بازنشستگان بریتانیا که بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان را تشکیل میدهند، بهطور گسترده از قدرت رأیدهی خود بهعنوان ابزار چانهزنی با دولت استفاده کردند.
نتیجه:
دولت تحت فشار قرار گرفت و برخی از وعدهها در جهت بهبود وضعیت بازنشستگان داده شد، هرچند که اصلاحات جامعتری از سوی دولت انتظار میرفت.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
۴. جنبش بازنشستگان یونان (۲۰۱۶)
یونان یکی از کشورهایی است که در پی بحران اقتصادی اروپا با مشکلات شدیدی مواجه شد و بازنشستگان این کشور بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتند.
اعتراضات ۲۰۱۶:
زمینه:
دولت یونان در سال ۲۰۱۶ با فشار نهادهای مالی بینالمللی (از جمله اتحادیه اروپا و صندوق بینالمللی پول) تصمیم به کاهش شدید حقوق بازنشستگی گرفت.
واکنش بازنشستگان: بازنشستگان یونانی در پاسخ به این اقدامات ریاضتی دست به تظاهرات گسترده زدند. آنها با اعتراضات منظم و تجمعات خیابانی خواستار توقف کاهش حقوق بازنشستگی شدند.
استراتژیها:
بازنشستگان یونان با حمایت اتحادیههای کارگری و استفاده از پوشش رسانهای به فشار بر دولت ادامه دادند.
نتیجه: اگرچه دولت یونان برخی از تغییرات را اجرا کرد، اما اعتراضات مداوم باعث شد دولت مجبور به بازبینی برخی از بخشهای برنامه کاهش مزایای بازنشستگی شود و تغییراتی در جهت کاهش فشار بر بازنشستگان ایجاد کند.
۵. جنبش بازنشستگان بریتانیا (2018)
در بریتانیا، بازنشستگان بهویژه در سال ۲۰۱۸ بهخاطر سیاستهای ریاضتی دولت محافظهکار به اعتراضات گستردهای پرداختند.
زمینه:
کمبود منابع و سیاستهای ریاضتی:
پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و اعمال سیاستهای ریاضتی، بسیاری از بازنشستگان بریتانیایی با کاهش ارزش واقعی حقوق بازنشستگی مواجه شدند.
استراتژی و روشها:
کمپینهای آنلاین و خیابانی: گروههای بازنشستگان بریتانیا از کمپینهای گسترده آنلاین استفاده کردند و تظاهرات در خیابانهای لندن برگزار کردند. همچنین از پشتیبانی احزاب سیاسی مخالف استفاده کردند.
استفاده از قدرت رأیدهی: بازنشستگان بریتانیا که بخش قابلتوجهی از رأیدهندگان را تشکیل میدهند، بهطور گسترده از قدرت رأیدهی خود بهعنوان ابزار چانهزنی با دولت استفاده کردند.
نتیجه:
دولت تحت فشار قرار گرفت و برخی از وعدهها در جهت بهبود وضعیت بازنشستگان داده شد، هرچند که اصلاحات جامعتری از سوی دولت انتظار میرفت.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
📣 جنبشهای موفق بازنشستگان از چه ترفندها و راهکارهایی برای پیروزی استفاده کردند؟
جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از بستر تحولات سیاسی و اقتصادی هر کشور جدا نیست.
جنبشهای موفق بازنشستگان معمولاً از راهکارهایی شامل اتحاد، ائتلاف، سازماندهی منسجم و…
جنبشهای بازنشستگان در کشورهای مختلف از بستر تحولات سیاسی و اقتصادی هر کشور جدا نیست.
جنبشهای موفق بازنشستگان معمولاً از راهکارهایی شامل اتحاد، ائتلاف، سازماندهی منسجم و…
با «داوطلب» تعامل کنید!
«داوطلب» خبرگزاری نیست!
ولی باور دارد که در عصر ارتباطات، با استاندارد بالای گزارشگری خبر
میتوان به یک گروه مدنی و صنفی کمک کرد که فعالیتش بهتر دیده شود.
دغدغههای داوطلب، دغدغههای محیط و قضایای صنفی-مدنی است
و باور دارد که چنین دغدغههایی میان تمام افرادی که کار میکنند وجود دارد.
داوطلب باور دارد که که با تعامل میتوان قضایای همیشگی را از زاویه فنیتری دید
پس تلاش میکند
در یافتن پرسشهایی دقیقتر و پاسخهایی برآمده از تجارب زیسته اجتماع، در کنار شما باشد.
ما را در جریان بگذارید که
خبرهای نادیده گرفته شده را پوشش بدهیم
و با بازتاب دادن
دغدغهها،
راهحلها،
پرسشها،
و نقدها و تحلیلهای شما از قضایای مدنی- صنفی
به روشنتر شدن قضایا کمک کنیم.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چگونه انجمنهای صنفی/مدنی تابآور بسازیم
ماهیت «تابآوری» بدین معناست:
توانایی پیشبینی و سازگارشدن سریع و هدفمند نسبت به شوکها یا برخوردها به گونهای که نه تنها بتوان زنده ماند، بلکه در چنین محیط
ناشناختهای بتوان پیشرفت هم داشت.
پیدایش مسئله تابآوری در گفتمان توسعه بینالمللی و ادغام آن به عنوان یک مفهوم در میان آژانسها و ارکان مختلف منجر به انفجار مجازی
چارچوبهای متمرکز بر تابآوری شد که به دنبال حمایت از جامعه مدنی بودند؛ هرچند آنها در زمینه کاهش ریسک و بلایا، سیاستهای مرتبط با تغییرات آب و هوایی، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست، و معیشت و دیگر موضوعات پیشرفت داشتهاند با این حال تاکنون کمتر ارگانی به تابآوری
سازمانی در جامعه مدنی در مواجهه با بسته شدن فضای مدنی پرداخته است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با انتشار جزوه تابآوری نوشت:
▫️در این فایل میآموزیم که چگونه در شرایط فشار و سرکوب، به فعالیتهای صنفی و مدنی ادامه دهیم.
▫️چگونه رویای جمعی به تداوم فعالیتها کمک میکند.
این فایل نوشتاری را می توانید به صورت جزوه میان فعالان در حوزههای مختلف پخش کنید؛ آن را از این لینک به صورت مستقیم دانلود کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ به این پرسش مثبت است.
گزارش داوطلب
اعتراضات کارگری حتی در زمانی که کشور با بحران جنگ مواجه است نیز میتواند رخ دهد، البته با چالشها و خطرات بیشتر.
چند راه برگزاری اعتراضات کارگری در زمان جنگ از این قرارند:
▫️تمرکز بر مسائل خاص: اعتراضات کارگری ممکن است بر موضوعات خاصی که مستقیماً با حقوق کارگران مرتبط است، مانند شرایط ناامن کار، دستمزدهای پرداخت نشده یا فقدان خدمات ضروری که با درگیری تشدید میشود.
▫️اتحاد با جامعه مدنی و سایر گروههای اجتماعی: گروههای مختلف اجتماعی میتوانند برای تقویت خواستههای خود، ائتلاف ایجاد کنند و توجه را به تأثیر جنگ بر کارگران و طبقات تهیدست جلب کنند.
▫️همبستگی بینالمللی: کارگران میتوانند از سازمان های بین المللی کارگری، اتحادیه های کارگری و سازمان های غیردولتی حمایت و همبستگی بگیرند تا بر دولت ها فشار وارد کنند و آگاهی را در مورد نقض حقوق کار در طول دوره بحران افزایش دهند.
▫️تظاهرات مسالمتآمیز: علیرغم خطرات، کارگران میتوانند تظاهرات مسالمت آمیز، اعتصابات یا تحصن ها را برای مطالبه شرایط کاری بهتر، دستمزد عادلانه و پایان دادن به خشونت سازماندهی کنند و توجهات را به مطالبات خود جلب کرده و از حقوق خود دفاع کنند.
▫️فعالیت آنلاین: در شرایطی که تجمعات فیزیکی ناامن است، فعالان کارگری میتوانند از پلتفرم های آنلاین، رسانه های اجتماعی و کمپین های دیجیتال برای بسیج حمایت، افزایش آگاهی و هماهنگی اقدامات و در عین حال به حداقل رساندن خطرات برای شرکت کنندگان استفاده کنند.
▫️ابتکارات محلی: کارگران میتوانند در ابتکارات جامعه محلی و سازماندهی تلاش های مردمی برای رسیدگی به نیازهای فوری و ایجاد همبستگی در جوامع خود شرکت کنند و زمینه را برای بسیج گسترده کارگری فراهم کنند.
▫️تاکتیکهای خلاق: اشکال جایگزین اعتراض را بررسی کنید که خطرات را برای شرکتکنندگان به حداقل میرساند، مانند تظاهرات مجازی، دادخواستهای آنلاین یا اقدامات نمادین. این شیوه مطالبهگری همچنان میتواند توجهات را به شکایات کارگران جلب کند.
▫️انطباق پذیری و انعطاف پذیری: نسبت به شرایط متغیر اجتماعی انعطافپذیر باقی بمانید، راهبردهای اعتراض را در صورت لزوم تنظیم کنید، نگرانیهای امنیتی را بررسی، و ایمنی شرکتکنندگان را تضمین کنید.
📣در مجموع، در حالی که اعتراضات کارگری در زمان منازعات داخلی و یا جنگ با دشمن خارجی ممکن است با موانعی روبرو شود، اما فرصتی را برای کارگران فراهم میکند تا از حقوق خود دفاع کنند، خواستار شرایط بهتری شوند و در تلاشهای گستردهتر برای عدالت اجتماعی و صلح مشارکت کنند.
در گزارش داوطلب درباره تاثیر جنگ بر فضای مطالبهگری بخوانید و آن را برای دوستان و همکاران خود نیز بفرستید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
نکاتی برای سازماندهی اعتراضات در شرایط بحران - داوطلب
اخبار جنگ اعتراضات کارگری را متوقف نکرد؛نکاتی برای سازماندهی اعتراضات در شرایط بحران
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار درخواست آزادی الهه محمدی و نیلوفر حامدی را اعلام کرد.
خانم ریاحی در این پست نوشت که چگونه در پاسخ به یک تماس تلفنی نیروهای اطلاعات ناخشنود از شعار جنبش زن، زندگی، آزادی در استوری وی، به آنان یاداوری کرده که این نیروها به این دلیل که از مردم حقوق میگیرند باید به مردم پاسخگو باشند.
متن کارزار مجازی بسیار ساده است و خطاب به رییس قوه قضائیه نوشته شده:
ما جمعی از هنرمندان، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی درخواست توقف اجرای حکم پنج سال زندان الهه محمدی و نیلوفر حامدی را داریم. در فضای کنونی کشور که رئیسجمهور از وفاق ملی سخن میگوید، اجرای حکم زندان این دو خبرنگار اجتماعی در تناقض با این رویکرد و همچنین بخشنامه عفو ۱۴۰۱ است.
با سپاس از توجه حضرتعالی»
این کارزار یکماه که از روز ٢٩ مهر ١٤٠٣ با بیش از ۶۰۰۰ امضا طی ۲۴ ساعت اول از ۶۰درصد از امضاهای حد نصاب گذشت، با هشتگ رسمی #توقف_حکم_زندان_خبرنگاران به دست مینا اکبری، (عکاس)، شهرزاد همتی (دبیر گروه جامعه روزنامه شرق) و شاهد حلاج (روزنامهنگار معتقد به رکن چهارم دموکراسی یعنی آزادی مطبوعات) نوشته شده است.
الهه محمدی و نیلوفر حامدی، روزنامهنگاران روزنامههای شرق و هممیهن، در جریان مرگ مشکوک مهسا (ژینا) امینی و پوشش خبری وقایع پیرامون آن دستگیر و بیش از یک سال در بازداشت موقت ماندند. این دو، روز یکشنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۲، پس از بیش از ۴۰۰ روز بازداشت، الهه محمدی و نیلوفر حامدی روزنامهنگاران روزنامههای شرق و هممیهن از زندان اوین آزاد شدند. خبر قبلی داوطلب در این مورد
در مطلب بعدی بخوانید:
آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️میتوان تابو را شکست!
▫️حمایت هوشمندانه و ضمنی آری؛ چهره جنبش، نه!
کنشگران مدنی و صنفی ایران که در محیط ناموافق و پرخطر فعالیت میکنند، با چالشهای زیادی برای رساندن صدای خود به جامعه روبرو هستند. استفاده از قدرت و نفوذ سلبریتیها میتواند یکی از راههای مؤثر برای افزایش آگاهی عمومی و جلب حمایتهای گستردهتر باشد. حتی سازمانهای بزرگ جهانی مثل سازمان ملل و زیرشاخههای آن دهههاست از چهرههای شناخته شده دنیای سینما و هنر برای ایجاد حساسیت اجتماعی یا بهتر شنیده و دیده شدن پیام یک حرکت بینالمللی در رویارویی با بحرانهایی چون جنگ، قحطی یا بحران پناهجویی استفاده کردهاند. پس این مقوله، قضیه تازهای نیست.
با این حال، فعالان مدنی و صنفی در کمک گرفتن از سلبریتیها باید به برخی نکات توجه کنند:
۱. جلب حمایت عمومی با همکاری غیرمستقیم
در یک محیط ناموافق با فعالیتهای مدنی و صنفی که فشارها بر سلبریتیها نیز سنگین است، کنشگران نباید انتظار داشته باشند که یک سلبریتی بهصورت مستقیم و علنی از آنها حمایت کند یا ناگهان به چهره یک جنبش تبدیل شود. بلکه حمایتهای غیرمستقیم مانند صحبت درباره یک مطالبه اجتماعی یا انتشار محتوای آموزشی میتواند تأثیرگذار باشد. چنین همکاری باید با آزمایش و خطا و از همکاری حداقلی برای سنجش بازتاب هر حرکت و آمادگی بیشتر گروه برای پاسخگویی به انتظارات پیشبینینشده یا تغییر ناگهانی محیط و با در نظر گرفتن تغییر مکانیسم همکاری یا آمادگی برای رویارویی با دیگر سناریوها شروع شود.
۲. مدیریت خطرات برای حرکت مدنی و صنفی و آمادگی برای پوشش حمایتی برای خود سلبریتیها
سلبریتیها در ایران معمولاً زیر ذرهبین حکومت هستند و ممکن است با برخوردهای قضایی یا ممنوعالکاری روبرو شوند. کنشگران باید آگاه باشند که درخواست حمایت مستقیم و عمومی از این افراد ممکن است آنها را در معرض خطر قرار دهد؛ به همین دلیل نباید از سلبریتیها انتظار نداشته باشند که اقدامات رادیکال انجام دهند، بلکه میتوانند پس از گفتگوهای درونگروهی دقیق برای یافتن راههای خلاقانه دست به اقدام بزنند. یکی از خطرات همکاری با سلبریتیها میتوان این باشد که یک چهره شاخص با تحت فشار قرار گرفتن ناگهان پا پس بکشد یا به ابزار سرکوب تبدیل شود و یا پیامهای متناقضی به اجتماع بفرستد.
۳. انتخاب هوشمندانه پیامها و تشخیص سلبریتیها
کنشگران باید پیامهای خود را به گونهای طراحی کنند که سلبریتیها بتوانند بدون اینکه مستقیماً در معرض سرکوب یا سانسور قرار گیرند آن را به اشتراک بگذارند. در عین حال، نقشهایی که یک سلبریتی در سینما یا تلویزیون بازی کرده است، شهرت مثبت یا منفی وی و سبک زندگی او میتواند در کیفیت برجسته کردن یک پیام موثر باشد.
۴. ارتباط با سلبریتیهای خارج از کشور
کنشگران مدنی و صنفی میتوانند با سلبریتیهای ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند و کمتر تحت فشار قرار دارند، ارتباط برقرار کنند که صدای کنشگران داخل کشور را به گوش جامعه بینالمللی برسانند. باید مراقب بود که زمینه فکری، گرایش سیاسی و نوع شهرت یک فرد مشهور ممکن است مانند یک تیغ دو لب عمل کند یا به جای کمک به جریان داخل کشور، آن را با چالشهای بیشتری در داخل روبرو کند.
۵. بهرهگیری از موجهای رسانهای
گاهی یک حادثه یا رویداد خاص باعث توجه رسانهها و سلبریتیها به یک موضوع میشود. کنشگران میتوانند از این موجهای رسانهای استفاده کنند و تلاش کنند صدای خود را در زمانهایی که توجه عمومی به یک موضوع جلب شده است، به گوش جامعه، مسئولان و نهادهای بینالمللی برسانند.
۶. ایجاد شبکههای حمایت
کنشگران میتوانند به جای گفتگو با یک نفر، شبکههایی از افراد شناختهشده و سلبریتیهای حامی تشکیل دهند. این شبکهها میتوانند در زمانهای بحرانی از یکدیگر حمایت کنند و حمایتهای خود را همسو و منسجم کنند تا قدرت بیشتری به پیامهای اجتماعی ببخشند.
۷. شفافیت در اهداف و مطالبات
کنشگران باید مطالبات و اهداف خود را به وضوح بیان کنند تا سلبریتیها و مخاطبانشان بتوانند بهدرستی این مطالبات را درک کنند و با آن همسو شوند. مخاطب پیام یک سلبریتی باید بداند پس از دریافت پیام چگونه باید به بهتر شدن شرایط کمک کند.
شاید زمان آن رسیده باشد که مطالبهگران شیوههایی را امتحان کنند که تاکنون تابو به شمار میرفته است.
در پست قبلی ببینید که کتایون ریاحی چگونه از کمین قانونی الهه محمدی و نیلوفر حامدی حمایت خود را اعلام کرد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
داوطلب
📣تجربه شخصی کتایون ریاحی از کارزار اینترنتی حمایت از الهه محمدی و نیلوفر حامدی
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار…
▫️آیا سلبریتیها میتوانند به ما در رساندن پیام یک حرکت صنفی و مدنی کمک کنند؟
کتایون ریاحی، هنرمند مشهور تلویزیون و سینما، در پستی اینستاگرامی حمایت همهجانبه خود را از کارزار…
▫️ابوالفضل رحيمىشاد، فعال حقوق معلمان:
تن ندادن مطالبهگران به بند تبصره «اخذ مجوز» برای تجمع و اعتراض، و پیگیری فعالان برای حذف این تبصره محدودکننده، کلید پایان بخشیدن به پروندهسازیها علیه فعالان است و با برداشته شدن این بند، میتوان مشارکت مدنی و صنفی را افزایش داد.
ابوالفضل رحيمىشاد، معلم اخراجی در گفتگو با کانال اصل ۲۰ اعلام کرد که سختگیری نهادهای امنیتی بر فعالان صنفی به کاهش مشارکت و فعالیت تشکلها منجر شده است، به گونهای که تشکلهای صنفی تقریبا دارند به تشکلهای بازنشستگی تبدیل میشوند. وی ضمن ابراز نگرانی درباره کمرنگ بودن حضور جوانان در تشکلهای صنفی اعلام کرد:
«مطالبهگران و تشکلهای صنفی باید برای بازپسگیری حق تجمع و اعتراض مطابق اصل ۲۶ و ۲۷ قانون باید از ظرفیتهای موجود مثل آغاز به کار دولت جدید استفاده کنند تا بند مربوط به الزامیبودن اخذ مجوز برداشته شود.
مطالبهگران مدنی و صنفی معمولا از کجا ضربه میخورند؟
چگونه با وجود قانونی بودن تشکل و تجمع، برخی از نهادهای حاکمیت میتوانند جلوی آن را بگیرند؟
پاسخ این پرسش در ماده ۱۰ قانون احزاب نهفته است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اصل ۲۰
مصاحبه - ابوالفضل رحيمى شاد
فعال مدنى كانون صنفى معلمان
*توليد شده در كمپين اصل ٢٠*
با به اشتراك گذارى اين ويدئو بادوستان خود، ما را به عنوان مجموعهاى كوچك امّا مُصمّم در راه ساختن ايرانى آباد و آزاد یاری کنید.
#آزادى_تشكل_ها
#آزادى_بيان
#حق_اعتراض…
فعال مدنى كانون صنفى معلمان
*توليد شده در كمپين اصل ٢٠*
با به اشتراك گذارى اين ويدئو بادوستان خود، ما را به عنوان مجموعهاى كوچك امّا مُصمّم در راه ساختن ايرانى آباد و آزاد یاری کنید.
#آزادى_تشكل_ها
#آزادى_بيان
#حق_اعتراض…
گزارش نیمسال داوطلب
عدم رسیدگی و یا تأخیر در پاسخگویی به مطالبات بازنشستگان به دلیل فقدان تشکل صنفی و نمایندگی مؤثر یک نگرانی عمده مطالبهگران صنفی است.
برای حصول اطمینان از اینکه اعتراضات گسترده و پراکنده منجر به نتایج معناداری میشود، میتوان چند استراتژی را حتی در غیاب سازمانهای رسمی مانند تشکلهای صنفی پیادهسازی کرد.
از جمله این موارد:
– ایجاد شبکه های غیررسمی همبستگی: اگرچه تشکلهای صنفی ممکن است به صورت رسمی وجود نداشته باشند، بازنشستگان میتوانند شبکه های غیررسمی تشکیل دهند که به عنوان یک سیستم حمایتی عمل میکنند. این گروه ها میتوانند از طریق تقویت گفتگوهای جمعی مطالبات خود را مطرح کنند، اعتراضات را هماهنگ کنند و به طور جمعی از حقوق خود دفاع کنند.
– استفاده از همه ظرفیتهای دیجیتال برای هماهنگی اعتراضات: رسانه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی رمزگذاری شده میتوانند در متحد کردن اعتراضات و سازماندهی آنها به شیوهای منسجم تر، قدرتمند باشند. پلتفرمهای دیجیتال امکان رهبری غیرمتمرکز را فراهم میکنند و معترضان را قادر میسازند بدون تکیه بر ساختارهای رسمی بسیج شوند و از میان خود نمایندگانی پرقدرت و توانمند برای چانهزنی و مذاکره با مقامات انتخاب کنند.
– همکاری با گروه های موجود جامعه مدنی: سازمان های جامعه مدنی دیگری در ایران مانند انجمن های حرفهای یا گروه های محیطی و فرهنگی وجود دارند که ممکن است با آرمان بازنشستگان همدل باشند. همکاری با این گروه ها میتواند به تشدید اعتراضات و جلب توجه بیشتر به مطالبات آنها کمک کند.
– جلب حمایت سازمانهای بینالمللی: بازنشستگان و حامیان آنها میتوانند به سازمان های بینالمللی که بر حقوق بشر و حقوق کارگران نظارت میکنند، اطلاعرسانی کنند. جلب توجه بینالمللی به وضعیت اسفناک آنها ممکن است فشار بر دولت ایران را برای رسیدگی به شکایات آنها افزایش دهد.
– ارائه منشور واضحی از خواستهها: برای موفقیت اعتراضات، ارائه مجموعهای واضح از خواستهها بسیار مهم است. اینها باید به گونهای بیان شود که هم برای عموم و هم برای مقامات قابل دستیابی و قابل درک باشد.
– نافرمانی مدنی به جای اقدامات خشونتآمیز: اقدامات غیرخشونت آمیز مانند تحصن، تحریم، یا اعتصاب غذا، میتواند در جلب توجه افکار عمومی مؤثر باشد. استفاده استراتژیک از نافرمانی مدنی در طول تاریخ ثابت کرده است که ابزار قدرتمندی برای گروههای مختلف حتی گروههای غیرسازمانیافته است.
– به دنبال راهکارهای قانونی باشید: اگرچه حکومت، سد راه فعالیت نهادهای مستقل کارگری و صنفی شده، اما هنوز راههای قانونی وجود دارد که از طریق آن بازنشستگان میتوانند مدیریت دولت در مورد حقوق بازنشستگی خود را به چالش بکشند. این ممکن است شامل نوشتن دادخواست و ارائه شکایت به دادگاهها یا همکاری با سیاستگذاران نسبتا همدل باشد.
این استراتژیها میتوانند به ایجاد حرکت برای جنبشهای بازنشستگان کمک کنند و تضمین کنند که خواستههای آنها در نهایت به رسمیت شناخته شده و بهرغم عدم وجود تشکلهای رسمی کارگری مورد توجه قرار میگیرد.
در گزارش داوطلب با تحلیل عمیقتر وضعیت شش ماه گذشته، درباره نقاط ضعف برخی از استراتژیهای مطالبهگرانه بخوانید و برخی از راهحلها و استراتژیهای تاثیرگذار را مرور کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
بازنشستگان از خیابان چه میخواهند؟! - داوطلب
بیش از ۳۳۰ تجمع در شش ماه اول سال - بازنشستگان از خیابان چه میخواهند؟!
📣 مطالبات پرستاران تا چه اندازه با نقض عمومی حقوق زنان در جامعه در ارتباط است؟
گفتگوی کوتاه داوطلب با یک کنشگر حقوق زنان
«هرچند جنبش مطالبهگرانه صنفی پرستاران با شدت گرفتن نقض حقوق صنفی و بدترشدن اوضاع اقتصادی و معیشتی اصناف در ارتباط است ولی از سویی نمیتوان دموی جنسیتی شغلی که ۷۰ تا۷۵ درصد جمعیت آنان را زنان تشکیل میدهند را بینیاز از مطالعات جنسیتی در نظر گرفت.
ما میتوانیم در دومین سالگرد جنبش مهسا امینی، که زنان در آن نقش پررنگی داشتند و برای اولین بار نشانههایی از اعلام حضور مطالبهگرانه در مقیاس یک کشور را به نمایش گذاشتند امروز از خود بپرسیم که «آیا مطالبهگری پرستارانی که پس از جریان همهگیری، نقش ایثارگرانه، سرویسدهنده، آرامکننده و ناجی را به نقش مطالبهگر صنفی یا عصیانگر بر وضع نامطلوب تغییر دادند صرفا ناشی از یک همزمانی تاریخی و یا تصادفی است و یا مطالبهگری عمومی زنان جامعه در نقش صنفی نیز خود را نشان میدهد؟»
این پرسشی است که پرداختن به آن ناگزیر به بازنگری در نقشهای سنتی جنسیتی دامن میزند. مثلا ما شاهدیم که زنان بیش از هر زمان دیگری نیاز به کار کردن و استقلال مالی و حتی نانآوری برای خانواده را اعلام میکنند، و به مطالبه قضایایی برآمدهاند که در تعاریف سنتی جنسیتی تا پیش از این تعریف نشده بود. شما فقط شمار زنان بلاگری که تلاش میکنند از این راه امرار معاش کنند را در نظر بگیرید، یا بدنه صنفی معلمان بازنشسته که به عنوان قشر آگاه اجتماع، صدای خود را بلند کردهاند.
در هر دو جنبش مهسا امینی و جنبش مطالبهگرانه پرستاران، زنان و مردان در نقش حمایتگر از یکدیگر ظاهر شدند؛ از این رو، هیچکدام از این دو جنبش را نمیتوان یک جنبش فمینیستی زنان در برابر مردان شمرد. پس شاید حضور فعال مردان پرستار- که با استقبال از همکاران زن روبرو شدند و هزینه میدهند نیز- تناقضی با نیاز به بررسی این جنبش صنفی از دید دموی جنسیتی نداشته باشد.
با این حال باید درک کرد که جامعه و به تبع آن، گروههای صنفی و از جمله پرستاران در جریان گذار و درک تحول عظیم اجتماعی هستند که نیاز به بازتعریف بسیاری از قضایای سنتی دارد و پیدا کردن نقشهای جدید قضیهای ناگهانی نیست؛ اما میتوان پرستاران را پرچمدار یکی از آگاهترین گروههای زنان شاغل دانست که با حمایت مردان همکار، دیگر حاضر نیست در سایه بماند و از دسترنج خود به ضرورت نقش رایگان و ایثارگرانه چشمپوشی کند.
در چنین شرایطی، هرچند پرستاران ممکن است مستند شدن جسته و گریخته برخی قضایا را در محیط مجازی کافی بدانند اما به نظر میرسد که هم جنبشهای عمیقتر و فراگیرتر مدنی و هم جنبش پرستاران باید به شیوههای دقیقتری روی بیاورند، شیوههایی که در سنتهای شفاهی ادبیات زنانه معمولا تعریفشده و فرمولیزه نیست و به تلاشی آگاهانه و فنی برای فرمولیزه کردن نیاز دارد.»
تصویر: بازگشت پرستاران زنجان به خیابان/ شنبه ۲۸ مهرماه
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
گفتگوی کوتاه داوطلب با یک کنشگر حقوق زنان
«هرچند جنبش مطالبهگرانه صنفی پرستاران با شدت گرفتن نقض حقوق صنفی و بدترشدن اوضاع اقتصادی و معیشتی اصناف در ارتباط است ولی از سویی نمیتوان دموی جنسیتی شغلی که ۷۰ تا۷۵ درصد جمعیت آنان را زنان تشکیل میدهند را بینیاز از مطالعات جنسیتی در نظر گرفت.
ما میتوانیم در دومین سالگرد جنبش مهسا امینی، که زنان در آن نقش پررنگی داشتند و برای اولین بار نشانههایی از اعلام حضور مطالبهگرانه در مقیاس یک کشور را به نمایش گذاشتند امروز از خود بپرسیم که «آیا مطالبهگری پرستارانی که پس از جریان همهگیری، نقش ایثارگرانه، سرویسدهنده، آرامکننده و ناجی را به نقش مطالبهگر صنفی یا عصیانگر بر وضع نامطلوب تغییر دادند صرفا ناشی از یک همزمانی تاریخی و یا تصادفی است و یا مطالبهگری عمومی زنان جامعه در نقش صنفی نیز خود را نشان میدهد؟»
این پرسشی است که پرداختن به آن ناگزیر به بازنگری در نقشهای سنتی جنسیتی دامن میزند. مثلا ما شاهدیم که زنان بیش از هر زمان دیگری نیاز به کار کردن و استقلال مالی و حتی نانآوری برای خانواده را اعلام میکنند، و به مطالبه قضایایی برآمدهاند که در تعاریف سنتی جنسیتی تا پیش از این تعریف نشده بود. شما فقط شمار زنان بلاگری که تلاش میکنند از این راه امرار معاش کنند را در نظر بگیرید، یا بدنه صنفی معلمان بازنشسته که به عنوان قشر آگاه اجتماع، صدای خود را بلند کردهاند.
در هر دو جنبش مهسا امینی و جنبش مطالبهگرانه پرستاران، زنان و مردان در نقش حمایتگر از یکدیگر ظاهر شدند؛ از این رو، هیچکدام از این دو جنبش را نمیتوان یک جنبش فمینیستی زنان در برابر مردان شمرد. پس شاید حضور فعال مردان پرستار- که با استقبال از همکاران زن روبرو شدند و هزینه میدهند نیز- تناقضی با نیاز به بررسی این جنبش صنفی از دید دموی جنسیتی نداشته باشد.
با این حال باید درک کرد که جامعه و به تبع آن، گروههای صنفی و از جمله پرستاران در جریان گذار و درک تحول عظیم اجتماعی هستند که نیاز به بازتعریف بسیاری از قضایای سنتی دارد و پیدا کردن نقشهای جدید قضیهای ناگهانی نیست؛ اما میتوان پرستاران را پرچمدار یکی از آگاهترین گروههای زنان شاغل دانست که با حمایت مردان همکار، دیگر حاضر نیست در سایه بماند و از دسترنج خود به ضرورت نقش رایگان و ایثارگرانه چشمپوشی کند.
در چنین شرایطی، هرچند پرستاران ممکن است مستند شدن جسته و گریخته برخی قضایا را در محیط مجازی کافی بدانند اما به نظر میرسد که هم جنبشهای عمیقتر و فراگیرتر مدنی و هم جنبش پرستاران باید به شیوههای دقیقتری روی بیاورند، شیوههایی که در سنتهای شفاهی ادبیات زنانه معمولا تعریفشده و فرمولیزه نیست و به تلاشی آگاهانه و فنی برای فرمولیزه کردن نیاز دارد.»
تصویر: بازگشت پرستاران زنجان به خیابان/ شنبه ۲۸ مهرماه
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی است
گزارش تحلیلی داوطلب درباره گزارش مشترک صنایع و معادن و اصل ۹۰ در جلسه علنی مجلس
گفتههای احمد میدری وزیر کار، در جلسه علنی سهشنبه یکم آبان ماه مجلس:
▫️ « وزارتخانههای «صمت» و «تکاور» کارگروه مشترکی تشکیل دادند و ۱۰۱ معدن زغال سنگ در حال بررسی است. (تکاور مخفف: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی/ صمت مخفف: وزارت صنایع، معادن و توسعه)
▫️ از اواسط مهر ماه ۶۲ معدن زغال سنگ مورد بررسی قرار گرفتند که متاسفانه همه آنها فاقد استاندارد و اصول ایمنی مندرج در مقررات هستند که از این تعداد وزارت تکاور از دستگاه قضایی درخواست کرد تا ۷ معدن تعطیل شوند. اما از آنجایی که تعطیلی معادن مشکلاتی برای شهرها در پیش دارد در هیئت وزیران مصوب شد تا بودجه لازم برای پرداخت حقوق سه ماه کارگران معادنی که تعطیل میشود اختصاص یابد.
▫️ گروه ۹ نفرهای برای بررسی علت حادثه معدن طبس تعیین شده، اما در حال حاضر هنوز رای ثابتی در خصوص علت وقوع حادثه صادر نشده است.
▫️در سال به طور رسمی ۱۲۰۰ نفر در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند و خطر از دست دادن جان و حادثه در معادن زغال سنگ از همه کارگاههای اقتصادی بیشتر است.
▫️وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی بخشی از مسائل ایمنی کارگاهها و معادن را بررسی میکند و بخشی از وظایف به عهده سازمان استاندارد است و بخش دیگر از وظایف به عهده وزارت صمت و سازمان نظام مهندسی معدن است.
▫️کلیه تجهیزات معادن کشور که به ایران وارد میشود، فاقد استانداردها است و هنوز متاسفانه استاندارد تجهیزات و ماشین آلات معادن زغال سنگ و سایر معادن را تعریف نکردهایم و یکی از عوامل ایجاد حادثه میتواند لوکوموتیو، دستگاه نجاتبخش، سنسورهای غیر استاندارد و غیره باشد.»
این اظهارت از سوی وزیر کار در حالی بیان میشود که فعالیت معدن زغالسنگ معدنجوی طبس به روال عادی بازگشته و به گفته کارگران بدون هیچ تغییری در وضعیت ایمنی به کار خود ادامه میدهد.
اوایل مهرماه سال جاری در پی انفجار فاجعهبار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس در خراسان جنوبی، حدود ۵۲ کارگر کشته و دهها تن دیگر با مصدومیت مواجه شدند. کارگران و مسئولان معدن از روزهای قبل از وقوع حادثه نسبت به نشت گاز متان و ناایمن بودن شرایط کار هشدار داده بودند اما کارفرما بیتوجه به این هشدارها، خواستار تداوم فعالیت بخش استخراج شده است.
◽️ کارگران آسیبدیده: «تاکنون از خود معدن کسی سراغ ما نیامده است.»
روزنامه انتخاب روز ۲۵ مهر از قول کارگران نوشت که تنگی نفس و مشکل اعصاب پیدا کردهاند و در تامین معاش خود درماندهاند:
«تأمین اجتماعی ۷ میلیون میدهد... با ۷ میلیون به عنوان سرپرست خانواده چگونه هزینهها را تأمین کنیم؟» کارگران میگویند «تاکنون از خود معدن کسی سراغ ما نیامده است.»
◽️گزارش کمیسیون مشترک صنایع و معادن و اصل ۹۰:
الزامات بدون اولویتبندی موجب عادیسازی نقایص ایمنی شده است
بر اساس گزارش مشترک کمیسیونهای صنایع و معادن، اجتماعی و اصل نودم (۹۰) قانون اساسی، وقوع حوادث متعدد با تعداد کشتههای بالا در معادن زغال سنگ کشور نشان میدهد:
▫️ سلسله بازرسیها و نظارتهای فعلی دارای اشکالات متعدد است و موجب عدم تأثیر ویژه آییننامه ایمنی معادن (مصوب ۱۳۹۱) در روند حوادث این معادن شده است.
▫️ وجود الزامات متعدد در بحث ایمنی معادن (بدون هر نوع نظام اولویتبندی) منجر به نوعی عادیسازی در زمینه نقایص ایمنی معادن شده است.
گزارشها نشان میدهد که ۶ هزار معدن در کشور باید ایمنیسازی شود و وضعیت ساماندهی کارگران و سختی کار باید در دستور کار مجلس قرار بگیرد.
در گزارش داوطلب درباره جزییات فنی این گزارش مشترک بیشتر بخوانید
همچنین بخوانید:
▫️واکنش هیات دولت به مرگ روزانه شش کارگر: تصویب الزامی نبودن اسناد صلاحیت ایمنی در اسناد مناقصه!
▫️ مرور اسامی کشتهشدگان و آسیبدیدگان حادثه معدن طبس چه ربطی به حقوق اساسی کارگران دارد؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی تشخیص داده شدند - داوطلب
در نشست امروز بررسی حادثه معدن طبس مطرح شد؛وزیر کار: ۶۲ معدن فاقد استانداردهای ایمنی تشخیص داده شدند
مرگ سالانه ۱۴۰۰ کارگر ساختمانی در ایران به دلیل حوادث کاری یک فاجعه انسانی و اجتماعی است
«مرگ یک سیمبان بر اثر سقوط از ارتفاع در یزد»، «مرگ یک کارگر در پروژه قطار شهری مشهد»، «مرگ کارگر ساختمانی در بندر گز بر اثر سقوط در چاله آسانسور»، «مرگ و مصدومیت سه کارگر ساختمانی بر اثر ریزش دیوار در خراسان رضوی»، «مرگ کارگر نصاب داربست با سقوط از ارتفاع در همدان»، «مرگ یک کارگر براثر برقگرفتگی در سنندج»، «مرگ دو کارگر در پیرانشهر و بانه به دلیل فقدان ایمنی در محیط کار» و دهها تیتر دیگر تنها بخش بسیار کوچکی از اخباری است که در روزهای گذشته در خبرگزاریهای داخلی و شبکههای اجتماعی منتشر شدهاند.
دبیرکل خانه کارگر اعلام کرده است: «سالانه ۱۴۰۰ کارگر ساختمانی به دلیل حوادث کاری جان خود را از دست میدهند.»
🔲اما معنای این فاجعه برای فعالان صنفی چیست؟
آمار فاجعهبار مرگ و میر کارگران نشاندهنده موارد زیر است:
بیتوجهی به استانداردهای ایمنی و حقوق کارگران: این آمار بیانگر آن است که شرایط کار در ایران بهویژه در صنایع پرخطری مانند ساختوساز، به شدت خطرناک و بدون حمایتهای لازم است. عدم نظارت تشکلها بر ایمنی کارگاهها، کمبود آموزشهای کافی برای کارگران، و همچنین نبودن تجهیزات ایمنی لازم از جمله عواملی است که باعث چنین مرگومیرهای بالایی میشود.
فشار بر نهادهای صنفی و کارگری:
این فاجعه نشان میدهد که نبود حمایت نهادی و قانونی از این تشکلها و همچنین محدودیت در بیان اعتراضات و درخواستهایشان، چالشهای بزرگی در برابر آنها قرار داده است.
بحران اعتماد به دولت و نهادهای مسئول: برای کارگران و خانوادههای آنان، مرگ سالانه این تعداد افراد میتواند به عنوان نشانهای از بیاعتنایی نهادهای مسئول تلقی شود. این وضعیت میتواند منجر به بیاعتمادی بیشتر به دولت و سیستمهای قانونی شود که باید از جان و رفاه کارگران حمایت کنند.
☑️ اقدامات ممکن برای تشکلهای کارگری:
با وجود شرایط فشار بر تشکلهای کارگری، فعالان این عرصه همچنان میتوانند برای بهبود وضعیت ایمنی و کاهش تعداد حوادث کاری گامهایی بردارند. برخی از این اقدامات عبارتند از:
افزایش آگاهی و آموزشهای عمومی: تشکلهای کارگری میتوانند بهجای تمرکز بر اعتراضات عمومی که با سرکوب مواجه میشوند، از طریق برنامههای آموزشی به کارگران و خانوادههای آنان در مورد حقوق کاری، ایمنی شغلی و نحوه برخورد با شرایط خطرناک اطلاعات ارائه دهند. این آموزشها میتواند به شکل مستقل یا به کمک سازمانهای غیردولتی انجام شود.
تلاش برای تقویت همبستگی بینالمللی: تشکلهای کارگری میتوانند از طریق ارتباط با سازمانهای بینالمللی کارگری و حقوق بشری، صدای خود را به جهانیان برسانند. بهدلیل محدودیتهای داخلی، فعالان صنفی میتوانند از حمایتهای جهانی بهرهمند شوند و فشارهای بینالمللی بر دولت ایران برای بهبود شرایط کارگران را تقویت کنند.
مستندکردن و گزارشدهی به نهادهای حقوق بشری: یکی از راهکارهای موثر، مستندسازی دقیق و انتشار آمارها و گزارشهای مربوط به وضعیت کارگران ساختمانی و سایر کارگران است. تشکلهای کارگری میتوانند این اطلاعات را به نهادهای حقوق بشری بینالمللی ارسال کنند تا این موضوع در سطح جهانی بیشتر مطرح شود.
استفاده از فضای مجازی و رسانههای اجتماعی: رسانههای اجتماعی ابزاری مهم برای سازماندهی و اطلاعرسانی در شرایط سرکوب هستند. تشکلها میتوانند از این فضاها برای ایجاد آگاهی، هماهنگیهای بیشتر و جلب حمایت عمومی استفاده کنند.
تلاش برای اصلاحات حقوقی و قانونی: حتی در شرایط محدودیت، تشکلهای کارگری میتوانند از مسیرهای قانونی داخلی مانند پیشنهاد اصلاحات به قوانین کار و ایمنی شغلی استفاده کنند. ایجاد فشار بر نمایندگان مجلس یا تلاش برای تغییرات کوچک ولی موثر در قوانین میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
ببینید: نقض ایمنی به اندازه آمار جنگ از کارگران قربانی میگیرد
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«میانگین ماهانه مبلغی بین ۶۰ تا ۹۰میلیون و گاهی بیشتر درآمد دارم»
▫️اگر پرسنل نفت از مردم انتظار کمک و حمایت دارند باید درباره قضایای داخلی و جریانها به مردم توضیح بدهند؛ چرا که نفت ثروت ملی است.
افکار نفت با به اشتراک گذاشتن این ویدیو از قول استخدامیهای نفت نوشت:
▫️با سابقهی کمتر از ۱۰سال: «حقوق ماهانه من با مدرک لیسانس یا فوقلیسانس نفت، بسته به محل خدمت بین ۱۲ تا ۲۲میلیون است!
مناطق شمالی ۱۲میلیون و مناطق جنوبی ۲۲میلیون»
▫️با سابقهی بیشاز ۲۰سال:
«علیرغم آنکه سقفحقوق ۷۰میلیون است، بدلیل کسورات مختلف بازنشستگی، صندوق آتیه، مالیات و چه و چه، بسته به منطقه شمال و جنوب دریافتی من ماهانه بین ۳۰ تا ۵۰میلیون است!»
با این همه، این روزها که عزل و نصبهای مدیران داخلی نفت شدت گرفته است، بسیاری از مردم از قضایای داخلی پرسنل نفت بیاطلاعاند.
یک خبرنگار حوزه انرژی در این باره گفت: «کسب آگاهی درباره مدیران، کسانی که بر اساس مدارک منتشر شده در کانال دانشکده نفت، در عرض یک هفته پلههای ترقی سیساله را طی کردند و کسب آگاهی درباره کسانی که به گفته پرسنل نفت، اعضای خانواده و ایل و تبار خود را سر کار آورده بودند به اندازهای دشوار است که یک مخاطب عام گاهی ممکن است زیر یک پست بالای ۴هزارتا واکنش منفی ببیند و نداند منظور پرسنل نفت چیست.»
▫️به باور سازماندهندگان باتجربه جریانهای مطالبهگرانه، «اگر پرسنل نفت از مردم انتظار کمک و حمایت دارند باید درباره قضایای داخلی، عزل و نصبها و جریانها به مردم توضیح بدهند؛ چرا که نفت ثروت ملی است و مردم صاحبان اصلی آن هستند. به بیان دیگر، تا زمانی که شفافیت کافی برای برانگیختن حمایت مردم و تشخیص آن چه عادلانه هست یا نیست در دستور کار مطالبهگران حوزه نفت قرار نگیرد، نقض حقوق پرسنل نفت به عنوان یک مورد دیگر از نقض حقوق معمول و روزمره در کنار موارد بیشمار دیگر قرار میگیرد.
پرسنل نفت باید در رفتارهای مطالبهگرانه خود به این پرسش پاسخ بدهند که ما میخواهیم چه کسانی ما را ببینند، چه کسانی اهمیت بدهند و از چه راهی شرایط ما را تغییر بدهند و سپس برای هر دسته از ذینفعان به طیفی از اعمال جمعی سامان بدهند که شرایط آنان را تغییر خواهد داد.»
۸ ویژگی اعتراضات فرسایشی را در گزارش داوطلب ببینید
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
طبیعیست که هسته مرکزی افراد یک گروه فعال مدنی و یا صنفی، به هم شباهت داشته باشند ولی چرا شباهتهایی که در ابتدا به همدلی اعضا تفسیر میشد، در گام بعدی یک سازمان مطالبهگر ممکن است به ضرر مسیر مطالباتی تمام شود؟
همگن بودن اعضای یک سازمان مدنی و حقوق بشری به این معنی است که افراد سازمان از نظر ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، قومی، نژادی، مذهبی، جنسیتی، تحصیلی و حتی ایدئولوژیک مشابه یا نزدیک به هم باشند. این موضوع میتواند چندین پیامد مثبت و منفی به همراه داشته باشد. در زیر به برخی از نشانهها و خطرات همگن بودن اعضای چنین سازمانهایی پرداخته میشود:
نشانههای همگن بودن اعضای سازمان:
عدم تنوع فکری: وقتی اعضای سازمان از یک زمینه یا گروه اجتماعی باشند، احتمال دارد دیدگاهها و ارزشهای مشابهی داشته باشند. این میتواند منجر به تقویت عقاید یکسان و کاهش بحثها و گفتوگوهای سازنده شود.
عدم انعکاس نمایندگی جامع: سازمانهای مدنی و حقوق بشری باید نمایندهی تمامی افراد و گروههای اجتماعی باشند. اگر این سازمان تنها شامل اعضای یک گروه خاص باشد، نمیتواند به طور کامل و دقیق مشکلات و نیازهای گروههای دیگر را بازتاب دهد.
🔲 خطرات و نابسامانیهای احتمالی:
▫️کاهش نوآوری و خلاقیت: تنوع افراد باعث ایجاد نوآوری و راهحلهای خلاقانه برای مشکلات میشود. اگر سازمان فاقد این تنوع باشد، احتمال میرود که راهحلها بهصورت کلیشهای و ناکارآمد باشند.
▫️ناتوانی در جذب گروههای مختلف: سازمانهایی که همگن هستند ممکن است در جذب افرادی از دیگر طبقات اجتماعی یا اقلیتها ناتوان باشند. این میتواند به عدم تعامل و همکاری گستردهتر در جامعه منجر شود.
▫️ضعف در تصمیمگیریهای استراتژیک: در سازمانهایی که تنوع فکری کمتری دارند، تصمیمگیریها ممکن است بر اساس تصورات کلیشهای و محدود انجام شود. این امر میتواند باعث شود که سازمان نتواند به درستی با تغییرات محیطی و اجتماعی روبرو شود.
▫️عدم اعتماد عمومی: وقتی مردم متوجه شوند که یک سازمان مدنی تنها نمایندهی یک گروه خاص است، اعتماد عمومی نسبت به آن سازمان کاهش مییابد. این بهویژه در حوزههای حقوق بشر مهم است که سازمانها باید بیطرفی و جامعنگری خود را به نمایش بگذارند.
▫️ایجاد تعارضهای داخلی: حتی در بین اعضای همگن، احتمال بروز اختلافات در مورد دیدگاهها و اولویتهای راهبردی سازمان وجود دارد. نبود تنوع ممکن است بهجای حل اختلافات، تعارضها را عمیقتر کند.
▫️ناتوانی در مواجهه با چالشهای جهانی: سازمانهای فعال حقوق مدنی و صنفی که از تنوع نژادی، قومی و فرهنگی برخوردار نیستند، ممکن است نتوانند درک درستی از جایگاه گروه خود در ساختارهای کلان اجتماعی ملی و بینالمللی داشته باشند و فرصتهای زیادی را به همین دلیل از دست بدهند.
☑️ راهحلها:
نگاهی به سازمانهای قوی نشان میدهد که پیوسته از ابزارهایی برای ارتقاء فضای همگن و ایستا به فضای چندبعدی و پویا بهره میبرند.
▫️افزایش تنوع: سازمانها باید به تنوع در انتخاب اعضا توجه ویژهای داشته باشند تا بتوانند نظرات و دیدگاههای مختلف را در فعالیتهای خود دخیل کنند.
▫️ارتقای مشارکت جامع: با فراهم کردن بسترهایی برای مشارکت گستردهتر از تمامی اقشار جامعه، سازمانها میتوانند اعتماد عمومی را جلب، و از خطرات ذکر شده جلوگیری کنند.
مهم این است که سازماندهندگان هشیار باشند که همگن بودن اعضای یک سازمان مدنی میتواند آن را از پویایی، انعطافپذیری و اثربخشی دور کند و در نهایت، موجب ناکارآمدی و کاهش تأثیرگذاری سازمان شود و برای ایجاد پویایی در سازمان، پیوسته تلاش کنند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
▫️مطالعه موردی افزایش دستمزد در بخشهای خطرناک
گزارش تحلیلی داوطلب
افزایش دستمزدها در بخش هایی مانند معدن میتواند به طور بالقوه به نابرابری دستمزدها دامن بزند، به خصوص اگر بخشی از سیاست تعیین دستمزد را در ابعاد گسترده تر دنبال نکند.
به عنوان مثال، کارگران معدن ممکن است به دلیل ماهیت خطرناک شغل خود دستمزد بالاتری دریافت کنند، اما کارگران در بخشهایی که به عنوان «کم خطرتر» شناخته میشوند افزایش دستمزد را تجربه نکنند، حتی اگر شغل آنها شامل انواع مختلفی از استرس یا الزامات مهارتی باشد. اینگونه افزایش دستمزد میتواند تنش میان بخشهای مختلف را تشدید کند.
با این حال، تبعیض دستمزدی زمانی رخ میدهد که کارگران با سطح مهارت و تجربه در بخشهای مختلف یا در همان بخش به دلایل غیراقتصادی، مانند جنسیت، قومیت یا دیگر سوگیریها، دستمزد متفاوتی دریافت میکنند. بنابراین، افزایش دستمزد بر اساس عوامل اقتصادی یا ایمنی لزوماً تبعیض دستمزد نیست، اما میتواند تفاوتهایی را که به دلایل دیگر وجود دارد، برجسته کند.
در گزارش داوطلب بخوانید که دستمزد کدام گروههای کارگری میتواند افزایش پیدا کند و نمونههایی از افزایش دستمزد در بخشهای خطرناک را به عنوان مطالعه موردی مرور کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
چانهزنی جمعی باید در دستور کار قرار گیرد - داوطلب
وعده دولت برای افزایش دستمزد کارگران معادنچانهزنی جمعی باید در دستور کار قرار گیرد
هرچند شیوههای رهبری سنتی ممکن است در یک سازمان مطالبهگرانه کاربردی نباشد ولی نگاهی به زندگی، فعالیت و طرز فکر رهبران موفق نشان میدهد که این رهبران در برخی از شیوههای رهبری شبیه کنشگران عمل میکنند.
▫️رهبران تاثیرگذار به جای ضمیر «من» از «ما» استفاده میکنند چرا که میدانند قدرت در جمع است.
رهبران موفق میدانند که یک ایده هرچند عالی بدون کمک منسجم دیگران در حد طرح باقی میماند. آنها کاتالوگی متنوع برای جذب افراد مختلف به گروه خود دارند، تقسیم کار میکنند و اگر برای جذب افرادی با مهارتهای کیفی به منابع کافی دسترسی نداشته باشند، از افراد حاضر، رهبر و مدیر میسازند.
▫️ مدیران موفق منابع را هدر نمیدهند
سرمایه انسانی بزرگترین منبع یک سازمان است که موفقیتهای دیگر را با خود به سازمان میآورد. یک رهبر هوشمند به شیوه شخصی افراد و حساسیتها و خلاقیتهای افراد اجازه میدهد که به خردهدستاوردهای جمعی سامان بدهد و از این خردهدستاوردها گامی برای نزدیک شدن به موفقیتهای بزرگتر بسازد.
▫️رهبران هوشمند سکوت میکنند تا صدای اعضا بیش از صدای آنان شنیده شود
هرچند رهبر یا سازماندهنده با بیان یک دیدگاه رادیکال سیاسی یا جهتگیری قاطع و پرشور در مواردی غیر از موضوع مطالبهگری جمع با تشویق حضار روبرو میشود، آنچه که کمتر به چشم میآید سست شدن افرادی است که چنین قاطعیتی ندارند و یا به دلایلی سوگیری قاطع را در وسع خود نمیبینند. رهبران هوشمند برای تحلیل شرایط محیط که لازمه فعالیت مطالبهگرانه است، با وجود دانستن پاسخ درست، جمع را با پرسش درباره تحلیل شرایط محیطی به تکاپو وا میدارند و مراقبند که صدای همه شنیده شود تا گروه به نقطه تعادل خود پی ببرد.
▫️تقلیل فشار ذهنی و روحی با ابزارهای مختلف
بسیاری از ما تعجب میکنیم که چگونه رهبران قدرتمند برای پرورش تواناییهای ورزشی و هنری خود زمان میگذاشتهاند و برای دسترسی به راهحلهای بهتر در رویارویی با مشکلات، دیسیپلین دقیقی برای خودمراقبتی داشتهاند.
اگر خودمراقبتی برای یک سازماندهنده قضیهای لوکس و پنهانی و یا خلاف منش ایثارگرانه جمع تلقی شود، انرژی جمع از حالت پویایی خارج میشود و گروه مطالبهگر روند فرسایش را شروع خواهد کرد. سازماندهندگان موفق هرچند فشار روحی خود را بیرون از سازمان سبک میکنند ولی رویکرد خودمراقبتی را به صورت یک فرهنگ در گروه ترویج میکنند و برای پاسخ به این نیاز اعضا برنامهریزی دارند.
برنامهریزی منسجم برای نشانهگذاری موارد ضعف و شکنندگی رقبا
برای یک رهبر، پس از سرمایه انسانی، اطلاعات دومین دارایی ارزشمند یک سازمان است. سیستم جمعآوری، ذخیره و فرآوری اطلاعات نه تنها برای استفاده و حل مشکلات سازمان مثلا درک شکاف و خلا سازمان مورد استفاده دارد، بلکه دانش دقیق درباره رقبا و سیستم ذینفعان مخالف، یکی از موارد مهم جمعآوری دادههاست که زمان حرکتهای استراتژیک را مشخص میکند. همچنین، دانش گسترده درباره ضعف رقبا هنگامی که سازمان به شدت در افت انرژی به سر میبرد میتواند با تزریق انرژی، امیدهای تازهای را در سازمان بازآفرینی کند.
همچنین ببینید:
فصل دوم راهنمای سازماندهی، به موضوع فرآیند ارزیابی فعالیت جمعی پرداخته است. در این کتابچه راهنما، سازمان و عملکرد آن را ایرادیابی کنید.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیا تعهد کتبی مدیر عامل صندوق در نمازخانه تهران موجب امیدواری بازنشستگان شیرازی شد؟
📽 پنجشنبه ۳ آبانماه ۱۴۰۳
بازنشستگان فرهنگی ۱۴۰۰ شیراز برای پیگیری مطالبات قانونیشان دیروز، صبح پنجشنبه سوم آبان جلوی دفاتر نمایندگان در شیراز تجمع کردند و شعار دادند.
دو روز پیشتر، ایلنا گزارش داد که شماری از بازنشستگان آموزش و پرورش پس از شهریور ۱۴۰۰ که نسبت به حقوق مستمری و احکام جاری شده خود در شب دوشنبه اعتراض داشتند، فردای آن روز، یعنی یکم آبان روبروی صندوق بازنشستگی کشوری تجمع کردند.
ایلنا نوشت که نمایندگان این بازنشستگان با دعوت مهدی مسکنی (مدیرعامل صندوق) به نمازخانه ستاد این صندوق رفتند و مشکلات خود را مطرح کردند.
بر اساس این گزارش، در این جلسه مدیران صندوق بازنشستگی کشوری تعهد کتبیای در یک صورت جلسه دادند که تا دوهفته آینده از سازمان برنامه و بودجه و نهاد ریاست جمهوری، اصلاح و حل مشکل احکام این بازنشستگان را پیگیری کنند.
اتفاق محتمل این است که بازنشستگان موتور پیگیری مطالبهگرانه را خاموش کنند بر اساس رسم انتظار به مرحله «حال باید دید چه میشود» وارد شوند و این به معنی این است که دوباره روشن شدن موتور مطالبهگری آنان زمان و انرژی زیادی صرف کند. بسیاری از مطالبهگران بر اساس تجربه میدانند که قول پیگیری به معنی حل مشکل نیست.
بازنشستگان برای جدیتر گرفته شدن مطالباتشان از سوی اجتماع چه باید بکنند؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
چه زمانی، وقت اعمال فشار است؟
گزارش داوطلب
با وجود اعتراضات دنبالهدار کارگران ارکان ثالث و پیمانکاری پالایشگاههای نفت وگاز پارس جنوبی، رییس تشکل دولتساخته « کارگران پالایشگاههای نفت و گاز پارس جنوبی» از کارگران بخشهای حساس درخواست کرد کار را متوقف نکنند که مبادا به تولید و ابزار تولید زیانی وارد شود!
اکنون پرسش این است که پس کارگران اگر بر مقامات بالادستی برای پاسخگویی مناسب به مطالبات فشار وارد نکنند، دلیل برگزاری اعتراضات هفتگی کارگری چیست و اصولا چند هفته باید بگذرد تا سرانجام یک تشکل کارگری، از استراتژی اعمال فشار برای به نتیجه رسیدن مطالبات کارگری استفاده کند. آیا تداوم روند تجمع بدون اعمال فشار به فرسایشی شدن اصل خواستهها، کاهش تمایل بدنه و ذینفعان به مشارکت در اعتراضات و بیاعتمادی افکار عمومی نسبت به روند مطالبهگری این گروهها منجر نمیشود؟!
اعتصاب و برگزاری تجمع بخشی از پازل چند تکه مطالبهگری جمعی است که در زمانهای طلایی از آنها استفاده میشود؛ زمانهایی که کارگران از مذاکره مستقیم و لابیگری ناامید شدهاند، این اقدامات را به صورت یک برنامه استراتژیک و نه احساسی! در دستور کار قرار میدهند تا پس از عبور از گام اول «حساسسازی افکار عمومی»، با استفاده از همین اهرمهای کاربردی، دولت و کارفرمایان را نسبت به پاسخگویی به مطالبات خود تحت فشار بگذارند.
در گزارش داوطلب درباره ارزیابی زمینه اعمال فشار بخوانید و ببینید کدام برههها زمان طلایی نام دارند، در چه شرایطی باید فشار بر بالادستیها را افزایش داد، تشدید فشار چگونه باید زمانبندی شود و رویکرد تشکلهای کارگری مستقل و وابسته در زمانهای طلایی چگونه است و با هم چه فرقی دارد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داوطلب
چه زمانی، وقت اعمال فشار است؟ - داوطلب
زمانهای طلایی در اعتراضات کارگری؛ چه زمانی، وقت اعمال فشار است؟