🔻چگونه قضابای تابآوری، مراقبت روانی و خودمراقبتی از مهمترین قضایای مطالبهگری صنفی است؟
خودمراقبتی شیوههای گوناگونی دارد که هنگام دشوارتر شدن شرایط مطالبهگری به مطالبهگران کمک میکند که به حرکت خود ادامه دهند. گروههای صنفی به این دلیل ابزار خودمراقبتی را توسعه میدهند که می دانند که شرایط برای مطالبه گران هرگز ساده نبوده است.
علاوه بر این، کنشگران صنفی به تجربه دریافتهاند که با به نتیجه رساندن یک کارزار، تلاش متوقف نمیشود بلکه گروه احتمالا دوره طولانیتری را به پاسداری از دستاوردها باید اختصاص بدهد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
خودمراقبتی شیوههای گوناگونی دارد که هنگام دشوارتر شدن شرایط مطالبهگری به مطالبهگران کمک میکند که به حرکت خود ادامه دهند. گروههای صنفی به این دلیل ابزار خودمراقبتی را توسعه میدهند که می دانند که شرایط برای مطالبه گران هرگز ساده نبوده است.
علاوه بر این، کنشگران صنفی به تجربه دریافتهاند که با به نتیجه رساندن یک کارزار، تلاش متوقف نمیشود بلکه گروه احتمالا دوره طولانیتری را به پاسداری از دستاوردها باید اختصاص بدهد.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻«اصلاح عناوین شغلی» اخیرا در سازمان تامین چگونه موقع بازنشستگی کارگر را سر میدواند؟
کارفرماها حاضر نیستند هزینه اصلاح عنوان شغلی را به سازمان تامین بپردازند؛ کارگر هنگام بازنشستگی پاسکاری میشود!
ایلنا نوشت: در ماههای اخیر، کارگران مشاغل سخت و زیانآور، در سیاهچالهی اصلاح عناوین شغلی به گرفتاری دچار شدهاند؛ شعب تامین اجتماعی در مناطق صنعتی شهرها مثل غرب تهران شلوغ شده است؛ کارگران نگران به این شعب مراجعه میکنند و پاسخ میشوند «ببخشید تا عنوان شغلی شما اصلاح نشود و هزینهی این اصلاحات را کارفرمایتان نپردازد، نمیتوانید بازنشست شوید.
یکی از مشکلات، ۴ درصدِ مشاغل سخت و زیانآور است که کارفرما به موقع نپرداخته و حالا سر بزنگاهِ بازنشستگی، پرداخت یکجا را دشوار میبیند؛ اما مسالهای فراتر از این ۴ درصد به بخشنامه اخیر سازمان تامین اجتماعی (بخشنامه ۱۷۷۷) برمیگردد که چند عنوان شغلی را که قبل از سال ۱۳۹۰ کدینگ مشخص نداشتهاند، نیازمند اصلاح دانسته؛ این اصلاحات برای کارفرما هزینه دارد و بازهم تمایلی برای پرداخت نیست؛ این وسط کارگرِ مستاصل باید در راهروهای عریض و طویل تامین اجتماعی دوندگی کند و پشت در اتاق کارفرما بکوبد تا شاید، شاید با پرداخت هزینههای اصلاحات بتواند چند ماه بعد از ترک کار، بازنشست شود و نفسی نه از سر آسودگی که از سر خستگیِ جان و روان بکشد!
عنوان این بخشنامه، «اصلاح عناوین شغلی و تعیین دستمزد سوابق ناشی از کمیتههای احتساب» است و در آن خطاب به مدیران کل تامین اجتماعی استانها، «بررسی دقیق عناوین شغلی براساس ضوابط و مقررات کمیتههای احتساب سوابق» و «تعیین دستمزد با استناد به ماخذ ریالی حق بیمه» الزام شده است؛ براین اساس، در جهت وحدت رویه با رای صادره توسط دیوان عدالت، بایستی تمام درخواستها و آرای صادره از هیاتهای تشخیص و حل اختلاف در رابطه با اصلاح عناوین شغلی در لیستهای پرداختی حق بیمه، مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار بگیرند.
گویا همه چیز درست به دست هم داده تا کارگر سرگردانتر و مستاصلتر شود؛ به راستی چرا کجتابیهای سازمان تامین اجتماعی و منازعاتِ بوروکراتیکِ کارفرما و شعب این سازمان، با گروگان گرفتن بازنشستگی کارگر رفع و رجوع میشود؟ کارگری که قبل از سال ۹۰ در یک شغل مشخص کار کرده و بعد از آن سال هم در همان شغل فعالیت داشته، چرا برای کدگذاری عناوین شغلی بعد از آن سال و به صرافت افتادن اصلاح کدینگ بعد از ۱۲، ۱۳ سال، حالا باید منتظر بماند تا دعواهای کدینگ میان کارفرما و تامین اجتماعی به نقطهی نهایی برسد و مابهالتفاوتِ اصلاح عنوان شغلی از سوی کارفرما پرداخت شود، انتظاری چندماهه که مشخص نیست آخر به کجا ختم میشود.
این شرایط، برای کارگران پیمانکاری که ممکن است کارفرمای آن سالها دیگر اساساً در دسترس نباشد، به مراتب دشوارتر و پیچیدهتر است و کارگر باید طیالارض کند تا آن کارفرمای امروز غایب را یکجایی از کره خاکی بیابد و از او بخواهد که «بیا لطفاً مابهالتفاوت اصلاح عنوان شغلیام را به تامین اجتماعی بپرداز تا بالاخره بازنشست شوم...
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
کارفرماها حاضر نیستند هزینه اصلاح عنوان شغلی را به سازمان تامین بپردازند؛ کارگر هنگام بازنشستگی پاسکاری میشود!
ایلنا نوشت: در ماههای اخیر، کارگران مشاغل سخت و زیانآور، در سیاهچالهی اصلاح عناوین شغلی به گرفتاری دچار شدهاند؛ شعب تامین اجتماعی در مناطق صنعتی شهرها مثل غرب تهران شلوغ شده است؛ کارگران نگران به این شعب مراجعه میکنند و پاسخ میشوند «ببخشید تا عنوان شغلی شما اصلاح نشود و هزینهی این اصلاحات را کارفرمایتان نپردازد، نمیتوانید بازنشست شوید.
یکی از مشکلات، ۴ درصدِ مشاغل سخت و زیانآور است که کارفرما به موقع نپرداخته و حالا سر بزنگاهِ بازنشستگی، پرداخت یکجا را دشوار میبیند؛ اما مسالهای فراتر از این ۴ درصد به بخشنامه اخیر سازمان تامین اجتماعی (بخشنامه ۱۷۷۷) برمیگردد که چند عنوان شغلی را که قبل از سال ۱۳۹۰ کدینگ مشخص نداشتهاند، نیازمند اصلاح دانسته؛ این اصلاحات برای کارفرما هزینه دارد و بازهم تمایلی برای پرداخت نیست؛ این وسط کارگرِ مستاصل باید در راهروهای عریض و طویل تامین اجتماعی دوندگی کند و پشت در اتاق کارفرما بکوبد تا شاید، شاید با پرداخت هزینههای اصلاحات بتواند چند ماه بعد از ترک کار، بازنشست شود و نفسی نه از سر آسودگی که از سر خستگیِ جان و روان بکشد!
عنوان این بخشنامه، «اصلاح عناوین شغلی و تعیین دستمزد سوابق ناشی از کمیتههای احتساب» است و در آن خطاب به مدیران کل تامین اجتماعی استانها، «بررسی دقیق عناوین شغلی براساس ضوابط و مقررات کمیتههای احتساب سوابق» و «تعیین دستمزد با استناد به ماخذ ریالی حق بیمه» الزام شده است؛ براین اساس، در جهت وحدت رویه با رای صادره توسط دیوان عدالت، بایستی تمام درخواستها و آرای صادره از هیاتهای تشخیص و حل اختلاف در رابطه با اصلاح عناوین شغلی در لیستهای پرداختی حق بیمه، مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار بگیرند.
گویا همه چیز درست به دست هم داده تا کارگر سرگردانتر و مستاصلتر شود؛ به راستی چرا کجتابیهای سازمان تامین اجتماعی و منازعاتِ بوروکراتیکِ کارفرما و شعب این سازمان، با گروگان گرفتن بازنشستگی کارگر رفع و رجوع میشود؟ کارگری که قبل از سال ۹۰ در یک شغل مشخص کار کرده و بعد از آن سال هم در همان شغل فعالیت داشته، چرا برای کدگذاری عناوین شغلی بعد از آن سال و به صرافت افتادن اصلاح کدینگ بعد از ۱۲، ۱۳ سال، حالا باید منتظر بماند تا دعواهای کدینگ میان کارفرما و تامین اجتماعی به نقطهی نهایی برسد و مابهالتفاوتِ اصلاح عنوان شغلی از سوی کارفرما پرداخت شود، انتظاری چندماهه که مشخص نیست آخر به کجا ختم میشود.
این شرایط، برای کارگران پیمانکاری که ممکن است کارفرمای آن سالها دیگر اساساً در دسترس نباشد، به مراتب دشوارتر و پیچیدهتر است و کارگر باید طیالارض کند تا آن کارفرمای امروز غایب را یکجایی از کره خاکی بیابد و از او بخواهد که «بیا لطفاً مابهالتفاوت اصلاح عنوان شغلیام را به تامین اجتماعی بپرداز تا بالاخره بازنشست شوم...
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
🔻«اصلاح عناوین شغلی» اخیرا در سازمان تامین چگونه موقع بازنشستگی کارگر را سر میدواند؟
🔻کارگران گروه ملی فولاد اهواز، اعتصاب را ادامه دادهاند
۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۲
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد بدون انتشار عکس یا ویدیو نوشت:
«اعتصاب در گروه ملی صنعتی فولاد همچنان ادامه دارد و از روز گذشته، کارگران همه فعالیتهای شرکت در تمامی بخشها را متوقف کردهاند.»
این منبع تاکید کرد که دلیل این دور از اعتصاب، وجود نواقص و ایرادات اساسی در برخی آیتمهای طرح طبقه بندی مشاغل و مطالبه همسانسازی دستمزدها با شرکت های فولادی مشابه و همجوار است.
علاوه بر انتشار خبر اعتصاب، تا این ساعت، هیچگونه «تجمع»ی گزارش نشده است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
۲۵ بهمن ماه ۱۴۰۲
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد بدون انتشار عکس یا ویدیو نوشت:
«اعتصاب در گروه ملی صنعتی فولاد همچنان ادامه دارد و از روز گذشته، کارگران همه فعالیتهای شرکت در تمامی بخشها را متوقف کردهاند.»
این منبع تاکید کرد که دلیل این دور از اعتصاب، وجود نواقص و ایرادات اساسی در برخی آیتمهای طرح طبقه بندی مشاغل و مطالبه همسانسازی دستمزدها با شرکت های فولادی مشابه و همجوار است.
علاوه بر انتشار خبر اعتصاب، تا این ساعت، هیچگونه «تجمع»ی گزارش نشده است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻هزینه اقدامات پوپولیستی بیمه بیکاری از جیب کارگران
گزارش داوطلب
دولت ابراهیم رئیسی در ماههای اخیر در تلاش بوده تا مفادی از قانون بیمه بیکاری که دارای ۱۴ ماده و ۲۱ تبصره است و در ۲۶ شهریور ۱۳۶۹ در مجلس به تصویب رسیده را "اصلاح" کند. از جمله مواد اصلاحی شامل موارد زیر است:
ماده ۱- در حالیکه طبق قانون فعلی، بیمه بیکاری شامل مشمولین قانون تامین اجتماعی، قانون کار و کشاورزی میشود، بر اساس اصلاحیه دولت که ادعا میشود هدف آن گسترش دامنه شمول بیمه بیکاری است، قرار است «کلیه مشمولین قانون تامین اجتماعی مصوب سال ۵۴ و اصلاحات بعدی آن در سال ۶۹، مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون مقرارت خاص مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی، پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان اعم از کارهایی با ماهیت دائمی و غیر دائمی» مشمول مقرارت این قانون شوند.
ماده ۵- با وجود اینکه در قانونی که در حال حاضر وجود دارد، حق بیمه بیکاری ۳ درصد مزد بیمه شده است که توسط کارفرما تامین و پرداخت خواهد شد، در قانون پیشنهادی دولت که ادعا میشود با هدف کاهش ناترازی صندوق انجام خواهد گرفت، حق بیمه بیکاری به میزان ۴ درصد است که ۳ درصد آن توسط کارفرما و ۱ درصد توسط بیمه شده (کارگر) پرداخت میشود. در عین حال بر اساس تبصره اضافه شده به این ماده «جبران کسری حساب بیمه بیکاری» بر عهده دولت است.
ماده ۶- بر اساس قانون بیمه بیکاری، بیمه شده باید قبل از بیکار شدن حداقل ۶ ماه سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد و مدت دریافت حقوق بیکاری نیز در سوابق بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوتی او لحاظ میشود. در حالی که در اصلاحیه پیشنهادی، حداقل سابقه به یک سال افزایش یافته و در مدت دریافت مقرری، فقط یک سال اول در سابقه بازنشستگی لحاظ میشود و کل مدت بابت از کارافتادگی و فوت محسوب خواهد شد.
ماده ۷- بر اساس اصلاحات پیشنهادی طول مدت تحت پوشش قرار گرفتن مقرری بگیران کاهش یافته است. طبق ماده ۷ مدت مقرری بیمه بیکاری فعلی برای مجردین حداکثر ۳۶ ماه و برای متاهلین حداکثر ۵۰ ماه است. اما در اصلاحیه پیشنهادی دولت این میزان برای مجردین به ۲۱ ماه و برای متاهلین به ۲۴ ماه تقلیل پیدا کرده است.
در گزارش داوطلب ببینید چرا در محافل کارگری از این اصلاحات با عنوان «عوامفریبانه» نام برده میشود.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
گزارش داوطلب
دولت ابراهیم رئیسی در ماههای اخیر در تلاش بوده تا مفادی از قانون بیمه بیکاری که دارای ۱۴ ماده و ۲۱ تبصره است و در ۲۶ شهریور ۱۳۶۹ در مجلس به تصویب رسیده را "اصلاح" کند. از جمله مواد اصلاحی شامل موارد زیر است:
ماده ۱- در حالیکه طبق قانون فعلی، بیمه بیکاری شامل مشمولین قانون تامین اجتماعی، قانون کار و کشاورزی میشود، بر اساس اصلاحیه دولت که ادعا میشود هدف آن گسترش دامنه شمول بیمه بیکاری است، قرار است «کلیه مشمولین قانون تامین اجتماعی مصوب سال ۵۴ و اصلاحات بعدی آن در سال ۶۹، مجمع تشخیص مصلحت نظام، قانون مقرارت خاص مناطق آزاد تجاری، صنعتی و ویژه اقتصادی، پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانش بنیان اعم از کارهایی با ماهیت دائمی و غیر دائمی» مشمول مقرارت این قانون شوند.
ماده ۵- با وجود اینکه در قانونی که در حال حاضر وجود دارد، حق بیمه بیکاری ۳ درصد مزد بیمه شده است که توسط کارفرما تامین و پرداخت خواهد شد، در قانون پیشنهادی دولت که ادعا میشود با هدف کاهش ناترازی صندوق انجام خواهد گرفت، حق بیمه بیکاری به میزان ۴ درصد است که ۳ درصد آن توسط کارفرما و ۱ درصد توسط بیمه شده (کارگر) پرداخت میشود. در عین حال بر اساس تبصره اضافه شده به این ماده «جبران کسری حساب بیمه بیکاری» بر عهده دولت است.
ماده ۶- بر اساس قانون بیمه بیکاری، بیمه شده باید قبل از بیکار شدن حداقل ۶ ماه سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد و مدت دریافت حقوق بیکاری نیز در سوابق بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوتی او لحاظ میشود. در حالی که در اصلاحیه پیشنهادی، حداقل سابقه به یک سال افزایش یافته و در مدت دریافت مقرری، فقط یک سال اول در سابقه بازنشستگی لحاظ میشود و کل مدت بابت از کارافتادگی و فوت محسوب خواهد شد.
ماده ۷- بر اساس اصلاحات پیشنهادی طول مدت تحت پوشش قرار گرفتن مقرری بگیران کاهش یافته است. طبق ماده ۷ مدت مقرری بیمه بیکاری فعلی برای مجردین حداکثر ۳۶ ماه و برای متاهلین حداکثر ۵۰ ماه است. اما در اصلاحیه پیشنهادی دولت این میزان برای مجردین به ۲۱ ماه و برای متاهلین به ۲۴ ماه تقلیل پیدا کرده است.
در گزارش داوطلب ببینید چرا در محافل کارگری از این اصلاحات با عنوان «عوامفریبانه» نام برده میشود.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
داوطلب
اصلاح با چاشنی عوامفریبی! - داوطلب
تلاش دولت برای اصلاح موادی از قانون بیمه بیکاری : اصلاح با چاشنی عوامفریبی!
🔻وقتی پرسنل شرکت واحد از تقلب گسترده در انتخابات شورای اسلامی کار شکایت میکنند منظورشان چیست؟
«ما هستیم و حتی این شبهتشکل را رها نمیکنیم!»
نگاهی به جنبشهای موفق بیست ساله اخیر در بسیاری از کشورها نشان میدهد که اعضای جامعه صنفی بر تقسیمبندیهای گذشته اصرار نداشتهاند بلکه جنبشهایی موفق بودهاند که بر گفتگو با همه کس از هر طیف با هدف برجسته کردن مطالبات تکیه کنند؛ گروههایی که پس از بارها تلاش در ساختار یکدست و همگن نهادهای حاکمیت نفوذ کردند، افراد مورد اعتماد خود را به منصب رساندند و به جای کنارهگیری از تلاش برای بهرهبرداری از قدرت، استراتژیهای دوقطبیکننده حاکمیت را علیه خود اقتدارگرایان به کار گرفتند. مطالبهگران به تجربه دریافتند که اگر پیش از این اقتدارگرایان همه مسندها را در ساختار اتحادیه قبضه کرده بودهاند، حالا مطالبهگران میتوانند با به هم ریختن تعاریف و جایگاه شبهتشکلهای حاکمیتی در برابر تشکلهای واقعی، در همه جا حضور داشته باشند و از تمام ساختارها، ابزارها و ظرفیتهای موجود برای مطالبهگری استفاده کنند.
سندیکای واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، هرچند از تقلب گسترده و آشکار در انتخابات فرمالیته شورای اسلامی کار سخن میگوید و هرچند کارکنان شرکت واحد از این بابت برآشفتهاند اما تلاش کارکنان شرکت واحد برای نفوذ در ساختار تشکل حاکمیتی شورای اسلامی را باید به رسمیت شناخت چرا که کارکنان شرکت واحد تلاش کردهاند در این تشکل شبه دولتی نفوذ کنند، این روزها در تلاشند که نتیجه انتخابات اخیر را به خاطر تقلب گسترده مردود اعلام کنند و خواستار یک انتخابات واقعی شدهاند. در بازه زمانی کمی دوراندیشتر، مطالبهگرا واقعی شرکت واحد میتوانند با بررسی استراتژی خود و رفع چند ایراد عمده به تلاشهای خود انسجام بدهند و راه رسیدن به مطالبات را در قالب چند تشکل و به صورت رسمی و غیر رسمی بیان کنند تا راهی به جز شنیدن مطالبات واقعی کارگران باقی نماند.
متن اطلاعیه سندیکای واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از این قرار است:
«باید این انتصابات را به مدیر عامل و عوامل آن تبریک گفت و به جامعه کارگری تسلیت
در دور دومانتخابات شورای فرمایشی اسلامی کار مدیریت با کمک عوامل خود در سامانه ها علیالخصوص سامانه یک با کمک معاون امور اداری آقای صفرپو ر طوری لیست افراد منتخب شورای اسلامی را به صورت مهندسیوار چیدمان کرد تا یک دهنکجی بزرگ به رانندگان و سایر کارگران و جامعه کارگری باشد.
وقتی لیست ارائه شده از طرف مدیریت را نگاه میکنی ناخودآگاه خندهای که از گریه غمانگیز تر است در صورت آدم ظاهر میشود.
آقای مدیر عامل شما که خودت را یک فرد انقلابی و اهل تدین میدانی، حداقل طوری تقلب میکردید که دم خروس بیرون نمیزد!
چطور میشود در دور اول انتخابات که آقای ایوب نظری بالا تر از محسن باقری رای آورده بود ولی در دور دوم محسن باقری ناگهان با یک جهش مار کبرایی به بالای هزار پرش کرد و نفر اول انتخاب شد و آقای ایوب نظری حتی عضو علیالبدل هم قبول نشد و تمام نماینده ها از تیم ائتلاف محسن باقری که مورد منفور رانندگان و سایر کارگران بودند انتخاب شدند!
پس شما از قبل افراد مورد نظر خود را انتخاب و چیدمان کرده بودی و این انتخابات را صرفا به جهت نمایشی و برای حفظ ظاهر قضیه برگزار کردید، وقتی کاندید های مورد نظر شما در سامانه سه اقدام به ریاکاری و پرداخت رشوه به رانندگان میکردند حتما در جریان بودی و با حمایت شما این کار را انجام میدادند، پس در این صورت خود شخص شما هم تخلفی بزرگ مرتکب شدید و در این اقدام غیرقانونی که خلاف قوانین انتخابات میباشد شریک جرم هستید.
ما رانندگان از نماینده کارکنان در هئیت تشخیص میخواهیم که زیر بار این خفت و خواری نرود و صورتجلسه را امضاء ننماید و همچنین از تمامی همکاران میخواهیم که این انتخابات را مردود بدانند و خواهان ابطال شورای فرمایشی اسلامی کار در شرکت واحد باشیم.»
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
«ما هستیم و حتی این شبهتشکل را رها نمیکنیم!»
نگاهی به جنبشهای موفق بیست ساله اخیر در بسیاری از کشورها نشان میدهد که اعضای جامعه صنفی بر تقسیمبندیهای گذشته اصرار نداشتهاند بلکه جنبشهایی موفق بودهاند که بر گفتگو با همه کس از هر طیف با هدف برجسته کردن مطالبات تکیه کنند؛ گروههایی که پس از بارها تلاش در ساختار یکدست و همگن نهادهای حاکمیت نفوذ کردند، افراد مورد اعتماد خود را به منصب رساندند و به جای کنارهگیری از تلاش برای بهرهبرداری از قدرت، استراتژیهای دوقطبیکننده حاکمیت را علیه خود اقتدارگرایان به کار گرفتند. مطالبهگران به تجربه دریافتند که اگر پیش از این اقتدارگرایان همه مسندها را در ساختار اتحادیه قبضه کرده بودهاند، حالا مطالبهگران میتوانند با به هم ریختن تعاریف و جایگاه شبهتشکلهای حاکمیتی در برابر تشکلهای واقعی، در همه جا حضور داشته باشند و از تمام ساختارها، ابزارها و ظرفیتهای موجود برای مطالبهگری استفاده کنند.
سندیکای واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، هرچند از تقلب گسترده و آشکار در انتخابات فرمالیته شورای اسلامی کار سخن میگوید و هرچند کارکنان شرکت واحد از این بابت برآشفتهاند اما تلاش کارکنان شرکت واحد برای نفوذ در ساختار تشکل حاکمیتی شورای اسلامی را باید به رسمیت شناخت چرا که کارکنان شرکت واحد تلاش کردهاند در این تشکل شبه دولتی نفوذ کنند، این روزها در تلاشند که نتیجه انتخابات اخیر را به خاطر تقلب گسترده مردود اعلام کنند و خواستار یک انتخابات واقعی شدهاند. در بازه زمانی کمی دوراندیشتر، مطالبهگرا واقعی شرکت واحد میتوانند با بررسی استراتژی خود و رفع چند ایراد عمده به تلاشهای خود انسجام بدهند و راه رسیدن به مطالبات را در قالب چند تشکل و به صورت رسمی و غیر رسمی بیان کنند تا راهی به جز شنیدن مطالبات واقعی کارگران باقی نماند.
متن اطلاعیه سندیکای واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از این قرار است:
«باید این انتصابات را به مدیر عامل و عوامل آن تبریک گفت و به جامعه کارگری تسلیت
در دور دومانتخابات شورای فرمایشی اسلامی کار مدیریت با کمک عوامل خود در سامانه ها علیالخصوص سامانه یک با کمک معاون امور اداری آقای صفرپو ر طوری لیست افراد منتخب شورای اسلامی را به صورت مهندسیوار چیدمان کرد تا یک دهنکجی بزرگ به رانندگان و سایر کارگران و جامعه کارگری باشد.
وقتی لیست ارائه شده از طرف مدیریت را نگاه میکنی ناخودآگاه خندهای که از گریه غمانگیز تر است در صورت آدم ظاهر میشود.
آقای مدیر عامل شما که خودت را یک فرد انقلابی و اهل تدین میدانی، حداقل طوری تقلب میکردید که دم خروس بیرون نمیزد!
چطور میشود در دور اول انتخابات که آقای ایوب نظری بالا تر از محسن باقری رای آورده بود ولی در دور دوم محسن باقری ناگهان با یک جهش مار کبرایی به بالای هزار پرش کرد و نفر اول انتخاب شد و آقای ایوب نظری حتی عضو علیالبدل هم قبول نشد و تمام نماینده ها از تیم ائتلاف محسن باقری که مورد منفور رانندگان و سایر کارگران بودند انتخاب شدند!
پس شما از قبل افراد مورد نظر خود را انتخاب و چیدمان کرده بودی و این انتخابات را صرفا به جهت نمایشی و برای حفظ ظاهر قضیه برگزار کردید، وقتی کاندید های مورد نظر شما در سامانه سه اقدام به ریاکاری و پرداخت رشوه به رانندگان میکردند حتما در جریان بودی و با حمایت شما این کار را انجام میدادند، پس در این صورت خود شخص شما هم تخلفی بزرگ مرتکب شدید و در این اقدام غیرقانونی که خلاف قوانین انتخابات میباشد شریک جرم هستید.
ما رانندگان از نماینده کارکنان در هئیت تشخیص میخواهیم که زیر بار این خفت و خواری نرود و صورتجلسه را امضاء ننماید و همچنین از تمامی همکاران میخواهیم که این انتخابات را مردود بدانند و خواهان ابطال شورای فرمایشی اسلامی کار در شرکت واحد باشیم.»
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
وقتی پرسنل شرکت واحد از تقلب گسترده در انتخابات شورای اسلامی کار شکایت میکنند منظورشان چیست؟
«ما هستیم و این شبهتشکل را رها نمیکنیم!»
«ما هستیم و این شبهتشکل را رها نمیکنیم!»
◾️نرخ خودکشی در میان کادر درمان
تشکلها میتوانند با فراهم آوردن خدمات پایه، اطلاعرسانی، برگزاری دورههای حمایتی، ایجاد گفتگوی اجتماعی و مهمتر از همه، نظارت بر شرایط و ایمنی فیزیکی-روانی محیط کار و با پرسشگری از کارفرما و نهادهای مرتبط دولتی، جانهای بسیاری را نجات بدهند.
به گزارش شهروند پرسشگر، دانشگاه علوم پزشکی تهران با بررسی خطرات و عوامل مرتبط با خودکشی روی بیش از ۳۹۰۰ کارمند و کادر درمان این دانشگاه، اعلام کرده که نرخ شیوع افکار خودکشی ۸.۱٪، برنامهریزی برای خودکشی ۷.۳٪ و تلاش برای خودکشی ۳.۱٪ بوده و تقریباً نیمی از شرکتکنندگان گفتهاند که گاهی از زندگی خسته شدهاند و به مرگ فکر میکنند.
عوامل موثر بر این آمارها از این قرار اعلام شد:
-جنسیت (زنان بیشتر از مردان)
-طلاق
-سطح تحصیلات پایین
-کار در بخشهای بالینی و پزشکی
براساس این یافتهها، نیاز به تمرکز بر بهبود سلامت روانی در محیط کار، به ویژه برای گروههای در خطر مثل زنان، افراد مطلقه و کارکنان با سطح تحصیلی پایین اهمیت بیشتری پیدا میکند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
تشکلها میتوانند با فراهم آوردن خدمات پایه، اطلاعرسانی، برگزاری دورههای حمایتی، ایجاد گفتگوی اجتماعی و مهمتر از همه، نظارت بر شرایط و ایمنی فیزیکی-روانی محیط کار و با پرسشگری از کارفرما و نهادهای مرتبط دولتی، جانهای بسیاری را نجات بدهند.
به گزارش شهروند پرسشگر، دانشگاه علوم پزشکی تهران با بررسی خطرات و عوامل مرتبط با خودکشی روی بیش از ۳۹۰۰ کارمند و کادر درمان این دانشگاه، اعلام کرده که نرخ شیوع افکار خودکشی ۸.۱٪، برنامهریزی برای خودکشی ۷.۳٪ و تلاش برای خودکشی ۳.۱٪ بوده و تقریباً نیمی از شرکتکنندگان گفتهاند که گاهی از زندگی خسته شدهاند و به مرگ فکر میکنند.
عوامل موثر بر این آمارها از این قرار اعلام شد:
-جنسیت (زنان بیشتر از مردان)
-طلاق
-سطح تحصیلات پایین
-کار در بخشهای بالینی و پزشکی
براساس این یافتهها، نیاز به تمرکز بر بهبود سلامت روانی در محیط کار، به ویژه برای گروههای در خطر مثل زنان، افراد مطلقه و کارکنان با سطح تحصیلی پایین اهمیت بیشتری پیدا میکند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻تشکلها با خستگی و دلسردی اعضا چه میکنند؟
روزها و برهههایی هست که در یک سیستم اقتدارگرا به دلیل یک واقعه سرکوب در عرصه عمومی جامعه، وعده پوچ کارفرما، و یا بحران موقت در دل یک بحران همیشگی، افراد دچار دلزدگی بیش از پیش، بیحسی و بیطاقتی میشوند و ممکن است خود را از مراقبتهای عادی روزمره محروم کنند. اگر کسی با آنان سخن بگوید ممکن است اعلام کنند که بیحس یا کرخت شدهاند، دچار گیجی یا کتمان واقعیتهای روزمره شدهاند و یا امید خود را از دست دادهاند.
در چنین شرایطی، سازماندهندگان با گردآوردن اعضا، شیوههای خودمراقبتی فردی و جمعی را در گروه برجسته میکنند و اجازه میدهند انرژی جمع پاسخگوی برخی از بیتابیها یا دلزدگیها و خستگیهای افراد باشد.
اگر افرادی در شرایط روحی مناسبی برای شرکت در گروه نباشند با آنان تماس جداگانه برقرار میشود و منابع حرفهایتر برای برخورداری از کمکهای روانی به آنان معرفی میشود.
مهم این است که در این شرایط، از پراکندگی انرژی و صدمه بیشتر به اعضا جلوگیری شود. چرا که در چنین موقعیتی، ممکن است افراد در جهت موافق سرکوب مستعد پذیرش صدمات روانی بیشتری شده باشند و در واقع مسیر صدمه و سرکوب علیه خود را باز گذاشته باشند.
هدف چنین تجمع درونگروهی این است: به اعضا یاداوری شود که سرمایه اصلی مطالبهگری هستند تا درک کنند که خودمراقبتی یک کنش رادیکال در مطالبهگری است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
روزها و برهههایی هست که در یک سیستم اقتدارگرا به دلیل یک واقعه سرکوب در عرصه عمومی جامعه، وعده پوچ کارفرما، و یا بحران موقت در دل یک بحران همیشگی، افراد دچار دلزدگی بیش از پیش، بیحسی و بیطاقتی میشوند و ممکن است خود را از مراقبتهای عادی روزمره محروم کنند. اگر کسی با آنان سخن بگوید ممکن است اعلام کنند که بیحس یا کرخت شدهاند، دچار گیجی یا کتمان واقعیتهای روزمره شدهاند و یا امید خود را از دست دادهاند.
در چنین شرایطی، سازماندهندگان با گردآوردن اعضا، شیوههای خودمراقبتی فردی و جمعی را در گروه برجسته میکنند و اجازه میدهند انرژی جمع پاسخگوی برخی از بیتابیها یا دلزدگیها و خستگیهای افراد باشد.
اگر افرادی در شرایط روحی مناسبی برای شرکت در گروه نباشند با آنان تماس جداگانه برقرار میشود و منابع حرفهایتر برای برخورداری از کمکهای روانی به آنان معرفی میشود.
مهم این است که در این شرایط، از پراکندگی انرژی و صدمه بیشتر به اعضا جلوگیری شود. چرا که در چنین موقعیتی، ممکن است افراد در جهت موافق سرکوب مستعد پذیرش صدمات روانی بیشتری شده باشند و در واقع مسیر صدمه و سرکوب علیه خود را باز گذاشته باشند.
هدف چنین تجمع درونگروهی این است: به اعضا یاداوری شود که سرمایه اصلی مطالبهگری هستند تا درک کنند که خودمراقبتی یک کنش رادیکال در مطالبهگری است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
🔻تشکلهای پیگیر با خستگی و دلسردی اعضا چه میکنند؟
🔻محدودیت آزادی تشکلیابی چه شرایطی به بار میآورد؟
جهنم بیگاری در پتروشمی جم یک نمونه از محدودیت آزادی تشکلهاست که کارگران نمیدانند از دست رفتن کدام حقشان را اول باید پیگیری کنند و کارفرما برای تبدیل وضعیت کارگران، آنان را سالها سر میدواند چرا که میتواند!
۱۵۳ کارگر روزمزد «حداقل بگیرِ» پتروشیمی جم، به جای تشکلیابی فقط میخواهند تبدیل وضعیت شوند. وضعیت فعلی آنان از این قرار است:
سالها کار بدون چشمانداز بازنشستگی، زندگی در کانکس در عسلویه به دور از خانواده، قراردادهای یکماهه با پرداخت دستمزد نامنظم، بدون اضافه کاری، تعطیل کاری سنوات و عیدی
ایلنا به نقل از یک کارگر روزمزد پتروشیمی جم نوشت که ۱۵۳ کارگر روزمزدی پتروشیمی جم با ۴ تا ۹ سال سابقه کار، بدون اضافهکاری، تعطیل کاری سنوات و عیدی با حداقلها با ۴ تا ۹ سال سابقه کار در پایینترین ردهی شغلی پتروشیمی جم مشغول به کارند.
آنها که با قراردادهای یک ماهه یک شرکت تامین نیرو با شرح وظایف یکسان و سابقه کار مستمر بدلیلعدم تبدیل وضعیت، از امتیازات برابر با همکاران قراردادی و رسمی محرومند و با وجود سالها خدمت در بخش خدمات شرکت، از حق اضافهکاری، تعطیل کاری، پاداش بهرهوری، اجرای طرح طبقهبندی و حتی عیدی و سنوات پایان سال محرومند.
او گفت: «سالهاست علارغم وعدهای بسیار مدیران منتظر تبدیل وضعیت شغلی هستیم اما هنوزمحقق نشده واین موضوع انگیزه کار و زندگی را از ما گرفته است.»
به گفتهی وی، کار روزمزدی و حجمی معنایی جز بیگاری ندارد؛ در پتروشیمی کارگرانی روز مزدی هستند که سالها به همین روال کار کردهاند و به بازنشستگی نرسیده اند.
طبق اظهارات این کارکر روزمزدی؛ قرار بود مرداد ماه امسال تبدیل وضعیت شویم که به بهمن ماه جاری موکول شد اخیرا هم با پیگیری دوباره کارگران وعده تبدل وضعیت ظاهرا به سال بعد موکول شده است. ؛ سوال ما این است که مگر ما کارگر پتروشیمی نیستیم، چرا بخاطر روز مزدی بودن از تمام مزایا ما را محروم کردهاند.
به گفته وی، در حالی مدیران پتروشیمی جم به در خواست کارگران پاسخ روشنی نمیدهند؛ که اکثریت ما به دور از خانوادهایمان در کمپ وکانکسهای فاقد امکانات زندگی میکنیم.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
جهنم بیگاری در پتروشمی جم یک نمونه از محدودیت آزادی تشکلهاست که کارگران نمیدانند از دست رفتن کدام حقشان را اول باید پیگیری کنند و کارفرما برای تبدیل وضعیت کارگران، آنان را سالها سر میدواند چرا که میتواند!
۱۵۳ کارگر روزمزد «حداقل بگیرِ» پتروشیمی جم، به جای تشکلیابی فقط میخواهند تبدیل وضعیت شوند. وضعیت فعلی آنان از این قرار است:
سالها کار بدون چشمانداز بازنشستگی، زندگی در کانکس در عسلویه به دور از خانواده، قراردادهای یکماهه با پرداخت دستمزد نامنظم، بدون اضافه کاری، تعطیل کاری سنوات و عیدی
ایلنا به نقل از یک کارگر روزمزد پتروشیمی جم نوشت که ۱۵۳ کارگر روزمزدی پتروشیمی جم با ۴ تا ۹ سال سابقه کار، بدون اضافهکاری، تعطیل کاری سنوات و عیدی با حداقلها با ۴ تا ۹ سال سابقه کار در پایینترین ردهی شغلی پتروشیمی جم مشغول به کارند.
آنها که با قراردادهای یک ماهه یک شرکت تامین نیرو با شرح وظایف یکسان و سابقه کار مستمر بدلیلعدم تبدیل وضعیت، از امتیازات برابر با همکاران قراردادی و رسمی محرومند و با وجود سالها خدمت در بخش خدمات شرکت، از حق اضافهکاری، تعطیل کاری، پاداش بهرهوری، اجرای طرح طبقهبندی و حتی عیدی و سنوات پایان سال محرومند.
او گفت: «سالهاست علارغم وعدهای بسیار مدیران منتظر تبدیل وضعیت شغلی هستیم اما هنوزمحقق نشده واین موضوع انگیزه کار و زندگی را از ما گرفته است.»
به گفتهی وی، کار روزمزدی و حجمی معنایی جز بیگاری ندارد؛ در پتروشیمی کارگرانی روز مزدی هستند که سالها به همین روال کار کردهاند و به بازنشستگی نرسیده اند.
طبق اظهارات این کارکر روزمزدی؛ قرار بود مرداد ماه امسال تبدیل وضعیت شویم که به بهمن ماه جاری موکول شد اخیرا هم با پیگیری دوباره کارگران وعده تبدل وضعیت ظاهرا به سال بعد موکول شده است. ؛ سوال ما این است که مگر ما کارگر پتروشیمی نیستیم، چرا بخاطر روز مزدی بودن از تمام مزایا ما را محروم کردهاند.
به گفته وی، در حالی مدیران پتروشیمی جم به در خواست کارگران پاسخ روشنی نمیدهند؛ که اکثریت ما به دور از خانوادهایمان در کمپ وکانکسهای فاقد امکانات زندگی میکنیم.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
🔻نتیجه محدودیت آزادی تشکلیابی چه شرایطی میسازد؟
جهنم بیگاری در پتروشمی جم یک نمونه از محدودیت آزادی تشکلهاست که کارگران نمیدانند از دست رفتن کدام حقشان را اول باید پیگیری کنند و کارفرما برای تبدیل وضعیت انان را سالها سر میدواند چرا که میتواند!
جهنم بیگاری در پتروشمی جم یک نمونه از محدودیت آزادی تشکلهاست که کارگران نمیدانند از دست رفتن کدام حقشان را اول باید پیگیری کنند و کارفرما برای تبدیل وضعیت انان را سالها سر میدواند چرا که میتواند!
🔻انفجار در غرب تهران
نقض موارد ایمنی و یا قضایایی جدیتر؛ تشکلها و گروههای کارگری چه میتوانند بکنند؟
📽نخستین ساعات شامگاه پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
ویدئوها و عکسهای متعدد منتشر شده در شبکه اجتماعی ایکس نشان میدهد در انفجاری مهیب در جنوب غربی تهران، حوالی قلعه حسن خان، رخ داده است.
رسانه «انصافنیوز» نزدیک به اصلاحطلبان، با انتشار عکس و ویدئویی که دود غلیظی در آسمان شب نشان میدهد، به نقل از شهروندان وقوع این انفجار را تأیید کرده و نوشته هرچند «مرکز دقیق این اتفاق مشخص نیست»، اما «در آن حوالی تعدادی کارخانه و همچنین پادگانی وجود دارد.»
وبسایت «آرمان ملی»، محل انفجار را در محدوده معدنهای شهر قدس (قلعه حسن خان) در «جاده چیتگر - شهریار» اعلام کرده و نوشته که «یک شرکت تولیدکننده حلالهای شیمیایی» دچار آتشسوزی شده است.
بنا بر این گزارش، شدت این انفجار «به حدی بود که در مناطق شهریار، فردیس، و اندیشه نیز قابل رویت بود.»
علت وقوع این انفجار و آتشسوزی و همچنین میزان خسارات و تلفات آن هنوز روشن نیست و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی درباره آن تا این لحظه سکوت کردهاند.
این انفجار یک روز پس از وقوع دو انفجار در شریان اصلی و سراسری گاز ایران در بامداد چهارشنبه ۲۵ بهمن رخ میدهد که مقامات، آن را «اقدامی خرابکارانه» دانستهاند.
تشکلها و گروههای رسمی و غیر رسمی کارگری چه میتوانند بکنند؟
تشکلها بدون اطلاعات دقیق نمیدانند که آیا انفجارهای پیاپی و اخیر، تنها به دلیل نقض موارد ایمنی بوده است و یا قضایای جدیتری شروع شده است. چیزی که مهم است، تشکلها به عنوان ساختارهای حمایتگرانه همکاران و محیطهای کارگری، احتمالات را از نظر دور نمیدارند و برای سه مرحله یعنی پیش از افزایش احتمال حوادث، حین حادثه و پس از وقوع آن برنامه دارند.
در مطلب بعدی به این قضیه بیشتر پرداختهایم.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
نقض موارد ایمنی و یا قضایایی جدیتر؛ تشکلها و گروههای کارگری چه میتوانند بکنند؟
📽نخستین ساعات شامگاه پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
ویدئوها و عکسهای متعدد منتشر شده در شبکه اجتماعی ایکس نشان میدهد در انفجاری مهیب در جنوب غربی تهران، حوالی قلعه حسن خان، رخ داده است.
رسانه «انصافنیوز» نزدیک به اصلاحطلبان، با انتشار عکس و ویدئویی که دود غلیظی در آسمان شب نشان میدهد، به نقل از شهروندان وقوع این انفجار را تأیید کرده و نوشته هرچند «مرکز دقیق این اتفاق مشخص نیست»، اما «در آن حوالی تعدادی کارخانه و همچنین پادگانی وجود دارد.»
وبسایت «آرمان ملی»، محل انفجار را در محدوده معدنهای شهر قدس (قلعه حسن خان) در «جاده چیتگر - شهریار» اعلام کرده و نوشته که «یک شرکت تولیدکننده حلالهای شیمیایی» دچار آتشسوزی شده است.
بنا بر این گزارش، شدت این انفجار «به حدی بود که در مناطق شهریار، فردیس، و اندیشه نیز قابل رویت بود.»
علت وقوع این انفجار و آتشسوزی و همچنین میزان خسارات و تلفات آن هنوز روشن نیست و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی درباره آن تا این لحظه سکوت کردهاند.
این انفجار یک روز پس از وقوع دو انفجار در شریان اصلی و سراسری گاز ایران در بامداد چهارشنبه ۲۵ بهمن رخ میدهد که مقامات، آن را «اقدامی خرابکارانه» دانستهاند.
تشکلها و گروههای رسمی و غیر رسمی کارگری چه میتوانند بکنند؟
تشکلها بدون اطلاعات دقیق نمیدانند که آیا انفجارهای پیاپی و اخیر، تنها به دلیل نقض موارد ایمنی بوده است و یا قضایای جدیتری شروع شده است. چیزی که مهم است، تشکلها به عنوان ساختارهای حمایتگرانه همکاران و محیطهای کارگری، احتمالات را از نظر دور نمیدارند و برای سه مرحله یعنی پیش از افزایش احتمال حوادث، حین حادثه و پس از وقوع آن برنامه دارند.
در مطلب بعدی به این قضیه بیشتر پرداختهایم.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻تشکلها و گروههای رسمی و غیر رسمی کارگری هنگام تکرار حوادث یا قضایای مرتبط با ایمنی چه میتوانند بکنند؟
تشکلها بدون اطلاعات دقیق نمیدانند که آیا انفجارهای پیاپی و اخیر، تنها به دلیل نقض موارد ایمنی بوده است و یا قضایای جدیتری در عرصه عمومی جامعه شروع شده است. چیزی که مهم است، تشکلها به عنوان ساختارهای حمایتگرانه همکاران و محیطهای کارگری، با مطالعه الگوهای تکرارپذیر یک برهه، احتمالات را از نظر دور نمیدارند و برای سه مرحله یعنی پیش از افزایش احتمال حوادث، حین حادثه و پس از وقوع آن برنامه دارند.
یک گروه کوچک کارگری متشکل از چند همکار و یا یک تشکل شناخته شده، هر کدام به سهم خود میتوانند از ابعاد تخریب احتمالی حوادث یا قضایای مرتبط با ایمنی کم کنند.
▫️مرحله آمادگی احتمال وقوع حوادث تکرارپذیر:
گروههای کارگری اولین و نزدیکترین گروههای نزدیک به فضای کار هستند. کارگران، پیش از مدیر و یا مسئولان رسمی و حتی مسئولان ایمنی کار میتوانند ضعفهای ایمنی یک سیستم و احتمال آسیبپذیری آن را تشخیص بدهند و برای برطرف کردن ضعف ایمنی به دنبال چارههای حرفهایتر باشند. دارا بودن دیدگاه ایمنیمحور برای برهه تکرارپذیری خطر، برگزاری یک جلسه برای بررسی راهکارهای پیشگیری و پیدا کردن فهرستی از راهحلها در حیطه تاثیرگذاری محیط کار به صورت رسمی یا غیر رسمی، میتواند جلوی برخی فجایع را بگیرد. در مرحله پیشگیری، بهترین راهحل میتواند شامل گفتگو با کارفرما برای اقدامات رسمی مرتبط با ایمنی، بازرسی محل کار و بازنگری رسمی دستورالعملهای ایمنی در برهه تکرارپذیری خطر باشد ولی در صورت همکاری نکردن کارفرما و یا همدستی احتمالی کارفرما برای تخریب، هنوز طیفی از شیوههای پیشگیری از خطر میتواند به صورت غیررسمی در محیط کار آمادگی لازم را برای همکاران ایجاد کند.
▫️مرحله حین حادثه
یک حادثه ایمنی چه در نتیجه یک تخریب عمدی و چه به دلیل غفلت از موارد ایمنی روی داده باشد، یک گروه کارگری میتواند از قبل برای واکنش سریع نسبت به آن در میان همکاران آمادگی ایجاد کند. در این مرحله، استفاده از دیدگاههای تخصصی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، چرا که اگر مرحله پیشگیری به اندازه کافی موثر نبوده باشد، در این مرحله زمان فاکتور مهمی است و تصمیمهای جمعی و فردی اهمیت حیاتی دارند. اگر کارفرما بر اسا وظایف تعریفشده در قانون حاضر نباشد یک دستورالعمل حین خطر تدارک ببیند و یا کارکنان یک واحد را با انجام آموزش فوقالعاده نسبت به وقوع خطر بیمه کند، یک گروه هنوز میتواند با در ارتباط قرار گرفتن با برخی دیدگاههای حرفهای کارشناسانه، تصمیمهای درست را تشخیص بدهد.
▫️مرحله پس از حادثه
یک گروه و یا تشکل باید بتواند به شیوهای مستقل یک حادثه را بررسی کند و بحران به وجود آمده در محیط کاری را به رسمیت بشناسد و از آن به عنوان ابزار بالا بردن ضریب ایمنی در محیط کاری استفاده کند. بسیاری از کارفرماها تا یک بار حادثهای جان و محیط کاری را به صورت جدید تهدید نکرده باشد، برای بالا بردن ضریب ایمنی محیط کار هزینه نمیکنند. کارگران میتوانند وقوع یک قضیه خطرناک حتی در یک واحد کاری مشابه را به عنوان دلیلی برای لزوم و ضرورت جدی گرفته شدن بحث ایمنی و بیمهها با کارفرما مطرح کنند. علاوه بر این، تدارک صندوقهای حمایتی برای حمایت از آسیبدیدگان احتمالی یک حادثه معمولا بدون چانهزنیهای پیگیر امکانپذیر نیست ولی یک رویداد غیرمنتظره، میتواند لزوم حمایت را در یک گروه کارگری و محیط کاری برجسته کند.
تشکلها میتوانند به بدنه صنفی آماده باش بدهند، دورههای کوتاه و حرفهای آموزش ایمنی برگزار کنند، برای برخورداری از پوشش بیمه چانهزنی کنند و با تهیه دستورالعملهای ایمنی و نظارت ایمنی ضمن کم کردن از احتمال وقوع چنین مواردی، آمادگی لازم برای برخورد با موارد فاجعه را در بدنه ایجاد کنند تا از ابعاد فشار و تخریب بر بدنه صنفی بکاهند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
تشکلها بدون اطلاعات دقیق نمیدانند که آیا انفجارهای پیاپی و اخیر، تنها به دلیل نقض موارد ایمنی بوده است و یا قضایای جدیتری در عرصه عمومی جامعه شروع شده است. چیزی که مهم است، تشکلها به عنوان ساختارهای حمایتگرانه همکاران و محیطهای کارگری، با مطالعه الگوهای تکرارپذیر یک برهه، احتمالات را از نظر دور نمیدارند و برای سه مرحله یعنی پیش از افزایش احتمال حوادث، حین حادثه و پس از وقوع آن برنامه دارند.
یک گروه کوچک کارگری متشکل از چند همکار و یا یک تشکل شناخته شده، هر کدام به سهم خود میتوانند از ابعاد تخریب احتمالی حوادث یا قضایای مرتبط با ایمنی کم کنند.
▫️مرحله آمادگی احتمال وقوع حوادث تکرارپذیر:
گروههای کارگری اولین و نزدیکترین گروههای نزدیک به فضای کار هستند. کارگران، پیش از مدیر و یا مسئولان رسمی و حتی مسئولان ایمنی کار میتوانند ضعفهای ایمنی یک سیستم و احتمال آسیبپذیری آن را تشخیص بدهند و برای برطرف کردن ضعف ایمنی به دنبال چارههای حرفهایتر باشند. دارا بودن دیدگاه ایمنیمحور برای برهه تکرارپذیری خطر، برگزاری یک جلسه برای بررسی راهکارهای پیشگیری و پیدا کردن فهرستی از راهحلها در حیطه تاثیرگذاری محیط کار به صورت رسمی یا غیر رسمی، میتواند جلوی برخی فجایع را بگیرد. در مرحله پیشگیری، بهترین راهحل میتواند شامل گفتگو با کارفرما برای اقدامات رسمی مرتبط با ایمنی، بازرسی محل کار و بازنگری رسمی دستورالعملهای ایمنی در برهه تکرارپذیری خطر باشد ولی در صورت همکاری نکردن کارفرما و یا همدستی احتمالی کارفرما برای تخریب، هنوز طیفی از شیوههای پیشگیری از خطر میتواند به صورت غیررسمی در محیط کار آمادگی لازم را برای همکاران ایجاد کند.
▫️مرحله حین حادثه
یک حادثه ایمنی چه در نتیجه یک تخریب عمدی و چه به دلیل غفلت از موارد ایمنی روی داده باشد، یک گروه کارگری میتواند از قبل برای واکنش سریع نسبت به آن در میان همکاران آمادگی ایجاد کند. در این مرحله، استفاده از دیدگاههای تخصصی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، چرا که اگر مرحله پیشگیری به اندازه کافی موثر نبوده باشد، در این مرحله زمان فاکتور مهمی است و تصمیمهای جمعی و فردی اهمیت حیاتی دارند. اگر کارفرما بر اسا وظایف تعریفشده در قانون حاضر نباشد یک دستورالعمل حین خطر تدارک ببیند و یا کارکنان یک واحد را با انجام آموزش فوقالعاده نسبت به وقوع خطر بیمه کند، یک گروه هنوز میتواند با در ارتباط قرار گرفتن با برخی دیدگاههای حرفهای کارشناسانه، تصمیمهای درست را تشخیص بدهد.
▫️مرحله پس از حادثه
یک گروه و یا تشکل باید بتواند به شیوهای مستقل یک حادثه را بررسی کند و بحران به وجود آمده در محیط کاری را به رسمیت بشناسد و از آن به عنوان ابزار بالا بردن ضریب ایمنی در محیط کاری استفاده کند. بسیاری از کارفرماها تا یک بار حادثهای جان و محیط کاری را به صورت جدید تهدید نکرده باشد، برای بالا بردن ضریب ایمنی محیط کار هزینه نمیکنند. کارگران میتوانند وقوع یک قضیه خطرناک حتی در یک واحد کاری مشابه را به عنوان دلیلی برای لزوم و ضرورت جدی گرفته شدن بحث ایمنی و بیمهها با کارفرما مطرح کنند. علاوه بر این، تدارک صندوقهای حمایتی برای حمایت از آسیبدیدگان احتمالی یک حادثه معمولا بدون چانهزنیهای پیگیر امکانپذیر نیست ولی یک رویداد غیرمنتظره، میتواند لزوم حمایت را در یک گروه کارگری و محیط کاری برجسته کند.
تشکلها میتوانند به بدنه صنفی آماده باش بدهند، دورههای کوتاه و حرفهای آموزش ایمنی برگزار کنند، برای برخورداری از پوشش بیمه چانهزنی کنند و با تهیه دستورالعملهای ایمنی و نظارت ایمنی ضمن کم کردن از احتمال وقوع چنین مواردی، آمادگی لازم برای برخورد با موارد فاجعه را در بدنه ایجاد کنند تا از ابعاد فشار و تخریب بر بدنه صنفی بکاهند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
انفجار در غرب تهران
نقض موارد ایمنی و یا قضایایی جدیتر؛ تشکلها و گروههای کارگری چه میتوانند بکنند؟
نقض موارد ایمنی و یا قضایایی جدیتر؛ تشکلها و گروههای کارگری چه میتوانند بکنند؟
🔻آیین سپاسگزاری، پتانسیلهای تازهای را در گروه بیدار میکند
سپاسگزاری از یک جریان ناگزیر از مرور روابط و تحلیل نیروها ناشی میشود. تحلیل نیروها موجب میشود که یک گروه با شناسایی قوای خود بتواند برای دورههای بعدی آماده شود.
▫️سپاسگزاری به بازنگری در روابط درون و بیرون گروهی کمک میکند و موجب میشود که این نیروها مورد تحلیل قرار بگیرند.
▫️سپاسگزاری اخلاقیاتی را برجسته میکند که در دیگران کمرنگ شده است.
▫️سپاسگزاری فرصتی برای طرح دیگر مسائل فراهم میکند که در حالت عادی کمتر شنیده میشوند.
▫️سپاسگزاری، رفتار افراد قدرتمند است و نوع بشر به همسویی با قدرت گرایش دارد.
وقتی یک گروه از کارکنان یک مجموعه با ارادهای قوی و انرژی جهنده و درگیرکننده نوع مختلفی از قدرت به نسبت قدرت رسمی را به نمایش میگذارند به سرعت محبوب میشوند و حمایت جذب میکنند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
سپاسگزاری از یک جریان ناگزیر از مرور روابط و تحلیل نیروها ناشی میشود. تحلیل نیروها موجب میشود که یک گروه با شناسایی قوای خود بتواند برای دورههای بعدی آماده شود.
▫️سپاسگزاری به بازنگری در روابط درون و بیرون گروهی کمک میکند و موجب میشود که این نیروها مورد تحلیل قرار بگیرند.
▫️سپاسگزاری اخلاقیاتی را برجسته میکند که در دیگران کمرنگ شده است.
▫️سپاسگزاری فرصتی برای طرح دیگر مسائل فراهم میکند که در حالت عادی کمتر شنیده میشوند.
▫️سپاسگزاری، رفتار افراد قدرتمند است و نوع بشر به همسویی با قدرت گرایش دارد.
وقتی یک گروه از کارکنان یک مجموعه با ارادهای قوی و انرژی جهنده و درگیرکننده نوع مختلفی از قدرت به نسبت قدرت رسمی را به نمایش میگذارند به سرعت محبوب میشوند و حمایت جذب میکنند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻در شهرداری رودبار آیا میان پایین بودن دستمزد و احتمال پایمال شدن حقوق نسبتی وجود دارد؟
کارگران میپرسند «چرا حقوق مقامات هرگز دیر نمیشود؟»
این بار، ایلنا از ۴ ماه مطالبات معوقه سال ۱۴۰۰ از جمله عیدی سال پیش کارگران شهرداری رودبار خبر داد، در حالی که کارگران هر روز سر کار خود حاضر بودهاند. حقوقی که آنها دریافت خواهند کرد، با تورم پنجاه%، نیمی از قدرت خرید از اول سال را داراست.
در شهرداری رودبار، عقب افتادن حقوق رفتگران (پاکبانها) قضیهای عادی است؛ کارگران هر چند ماه یک بار با ایلنا تماس میگیرند تا اعلام کنند که حقوقشان به تعویق افتاده و کارفرما که یک شرکت پیمانکاریست، علیالحساب به کارگران کمی حقوق میدهد که در رسانهها شکایت نکنند.
کارگران شهرداری روبدار یک بار دو سال تمام بدون حقوق ماندند چرا که در ترکیب مدیریتی شهرداری تغییراتی به وجود آمده بود.
خروج از دور باطل پایمال شدن حقوق حتی در یک سیستم فاسد و یا اقتدارگرا نیز امکانپذیر است؛ کارگران شهرداری استانبول این را ثابت کردند.
اما «چرا حقوق مقامات هرگز دیر نمیشود و مثلا هنگام کسر بودجه، حقوق مقامات به تعویق نمیافتد؟» در حالی که مقامات به اندازه کارگران به دستمزد خود نیاز ندارند تا زندگی روزمره خود را سپری کنند.
یک راه پرداختن به این پرسش این است که ببینیم چرا هر چه با ردههای بالاتر سازمان نزدیکتر میشویم، نه تنها شمار افراد کمتر میشود، که احتمال نقض دیگر حقوق افراد به نسبت نزدیکی افراد به قدرت رسمی سازمانی کمتر میشود. به همین ترتیب میتوانیم فرض کنیم که انواع دیگری از قدرت چگونه میتواند در بخشهای پایینتر سازمان انباشته شود و در برابر قدرت رسمی یک سازمان، از حقوق افراد دفاع کند.
شمار بالای افراد، تنها یک نوع قدرت است که هر چه پایینتر میرویم بیشتر میشود. همینطور، شفافیت، دوست افراد کف سازمان است که اقتدارگرایان از آن فرار میکنند.
دیگر چه نوع قدرتی در بخشهای پایینتر سازمان پررنگتر است؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
کارگران میپرسند «چرا حقوق مقامات هرگز دیر نمیشود؟»
این بار، ایلنا از ۴ ماه مطالبات معوقه سال ۱۴۰۰ از جمله عیدی سال پیش کارگران شهرداری رودبار خبر داد، در حالی که کارگران هر روز سر کار خود حاضر بودهاند. حقوقی که آنها دریافت خواهند کرد، با تورم پنجاه%، نیمی از قدرت خرید از اول سال را داراست.
در شهرداری رودبار، عقب افتادن حقوق رفتگران (پاکبانها) قضیهای عادی است؛ کارگران هر چند ماه یک بار با ایلنا تماس میگیرند تا اعلام کنند که حقوقشان به تعویق افتاده و کارفرما که یک شرکت پیمانکاریست، علیالحساب به کارگران کمی حقوق میدهد که در رسانهها شکایت نکنند.
کارگران شهرداری روبدار یک بار دو سال تمام بدون حقوق ماندند چرا که در ترکیب مدیریتی شهرداری تغییراتی به وجود آمده بود.
خروج از دور باطل پایمال شدن حقوق حتی در یک سیستم فاسد و یا اقتدارگرا نیز امکانپذیر است؛ کارگران شهرداری استانبول این را ثابت کردند.
اما «چرا حقوق مقامات هرگز دیر نمیشود و مثلا هنگام کسر بودجه، حقوق مقامات به تعویق نمیافتد؟» در حالی که مقامات به اندازه کارگران به دستمزد خود نیاز ندارند تا زندگی روزمره خود را سپری کنند.
یک راه پرداختن به این پرسش این است که ببینیم چرا هر چه با ردههای بالاتر سازمان نزدیکتر میشویم، نه تنها شمار افراد کمتر میشود، که احتمال نقض دیگر حقوق افراد به نسبت نزدیکی افراد به قدرت رسمی سازمانی کمتر میشود. به همین ترتیب میتوانیم فرض کنیم که انواع دیگری از قدرت چگونه میتواند در بخشهای پایینتر سازمان انباشته شود و در برابر قدرت رسمی یک سازمان، از حقوق افراد دفاع کند.
شمار بالای افراد، تنها یک نوع قدرت است که هر چه پایینتر میرویم بیشتر میشود. همینطور، شفافیت، دوست افراد کف سازمان است که اقتدارگرایان از آن فرار میکنند.
دیگر چه نوع قدرتی در بخشهای پایینتر سازمان پررنگتر است؟
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
Telegram
داوطلب
🔻در شهرداری رودبار آیا میان پایین بودن دستمزد و احتمال پایمال شدن حقوق نسبتی وجود دارد؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بخش دشوار کار رانندگان به روایت یک راننده: گرفتن کرایه
رانندهای که از سرما و گرما نصف کشور را سفر کرده دغدغهاش این است: کرایه را به موقع دریافت کند.
راننده از تشکل صنفی خود کمک میخواهد؛ تشکل را در کنار مقامات قرار میدهد و این دو را از یک منبع میبیند و این نشان بسته بودن دست تشکلهای واقعی و برآمده از صنف، در مدیریت شرایط کاری همصنفیهاست.
بر اساس قوانین بینالمللی سازمان جهانی کار، فشار بر تشکلها و محدودیت قرار دادن بر موضوع فعالیت آنها غیرقانونیست و دولتها موظفاند که قوانین محلی کشور را در تطابق با قوانین بینالمللی تغییر بدهند به گونهای که قوانین محلی تشکلیابی را به رسمیت بشناسند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
رانندهای که از سرما و گرما نصف کشور را سفر کرده دغدغهاش این است: کرایه را به موقع دریافت کند.
راننده از تشکل صنفی خود کمک میخواهد؛ تشکل را در کنار مقامات قرار میدهد و این دو را از یک منبع میبیند و این نشان بسته بودن دست تشکلهای واقعی و برآمده از صنف، در مدیریت شرایط کاری همصنفیهاست.
بر اساس قوانین بینالمللی سازمان جهانی کار، فشار بر تشکلها و محدودیت قرار دادن بر موضوع فعالیت آنها غیرقانونیست و دولتها موظفاند که قوانین محلی کشور را در تطابق با قوانین بینالمللی تغییر بدهند به گونهای که قوانین محلی تشکلیابی را به رسمیت بشناسند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
🔻برگزاری کنفرانس «قدرت اعتراض» در اسفند ماه ۱۴۰۲:
چگونه قدرت اقدام جمعی را افزایش دهیم؟
کنفرانس CIES 2024 که متشکل از محققان، معلمان، فعالان، توسعه دهندگان یا سازمان دهندگان برنامه آموزش تطبیقی و بینالمللی است به دنبال آن است که به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوانیم با تاریخچه ها، برنامه درسی، نظریه ها و روششناسی ها و آموزش هایی که اقدامات اعتراضی را هدایت میکنند، تعامل داشته باشیم و درباره آنها فکر کنیم؟ این کنفرانس که ۱۶ و ۱۷ اسفند به صورت آنلاین و ۲۰ تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ در میامی برگزار میشود، میتواند الهام بخش بحث ها، گفتگوها و اقدامات جمعی در آینده باشد.
در سالهای گذشته علاوه بر معلمان ایران که یکی از پرسروصداترین جنبشهای صنفی را در منطقه به راه انداختند، در سایر نقاط جهان نیز نمونههایی از اعتراضات اجتماعی را میتوان یافت که با اصلاحات و یا مشکلات نظام آموزشی مرتبط بودهاند. به چند نمونه از این جنبشهای اعتراضی و دستاوردهای آنها در نقاط مختلف جهان توجه کنید.
نمونههایی از اعتراضات علیه نظام آموزشی:
راهپیمایی برای زندگی(March for Our Lives): در سال ۲۰۱۸ و پس از تیراندازی دسته جمعی در دبیرستانی در فلوریدا تعدادی از دانشآموزان از سراسر ایالات متحده دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند و خواستار قوانین سختگیرانهتری برای کنترل اسلحه شدند.
اعتراضات هنگ کنگ: در سال ۲۰۱۹، دانشجویان هنگ کنگ نسبت به تغییرات پیشنهادی در سیستم آموزشی خود اعتراض کردند، که آنها آن را تلاشی برای تضعیف آزادی تحصیلی میدانستند. این اعتراضها ابتدا علیه لایحه دولت برای تسهیل استرداد افراد مظنون به چین شکل گرفت و در ادامه به جنبشی علیه نفوذ رو به افزایش پکن برای سرکوب آزادیهای مدنی بدل شد.
تظاهرات دانشجویان شیلیایی: در سال ۲۰۱۱، دانشجویان در شیلی تظاهرات سراسری را رهبری کردند و خواستار اصلاحات آموزشی از قبیل بودجه بهتر، کاهش هزینه های تحصیل و افزایش دسترسی به آموزش عالی شدند. وضعیت مدارس و دانشگاههای شیلی از شدیدترین نمونههای خصوصیسازی نظام آموزشی در سراسر جهان است و نزدیک به ۴۰درصد بودجه بخش آموزش توسط خانوادههای شیلیایی پرداخت میشود.
▫️اعتراضات معلمان:
جنبش Red For Ed: در سال ۲۰۱۸، معلمان در چندین ایالت ایالات متحده اعتصاب کردند و خواستار افزایش دستمزد، شرایط کاری بهتر و افزایش بودجه برای مدارس دولتی شدند.
اعتصاب معلمان مکزیک:در سال ۲۰۱۸، معلمان مکزیک در اعتراض به اصلاحات آموزشی دست به اعتصاب زدند. معترضان معتقد بودند اتحادیههای موجود آنها را تضعیف میکنند و کیفیت آموزش را کاهش میدهند.
اعتصاب معلمان بریتانیا: در سال ۲۰۲۳، معلمان در بریتانیا پس از سال ها کاهش واقعی دستمزدها، اعتصاب کردند و خواستار بهبود حقوق و شرایط کاری شدند.
▫️اعتراضات والدین:
جنبش انصراف: در ایالات متحده، برخی از والدین به دلیل نگرانی در مورد تأثیر منفی آزمون های آموزشی بر دانش آموزان و استفاده نادرست از داده های این آزمونها، تصمیم گرفتند فرزندان خود را از حضور در جلسات امتحان منصرف کنند.
مبارزه با ممنوعیت کتاب: در سالهای اخیر، مبارزه با ممنوع کردن دسترسی به کتابهای درسی که با نژاد، جنسیت و تمایلات جنسی سروکار دارند، در برخی ایالتهای آمریکا آغاز شده است. تلاشها برای سرکوب آزادی بیان بهویژه در مدارس دولتی در آمریکا فراگیر است و این جنبش در راستای مبارزه با این تلاشها شکل گرفته است. انجمن PEN آمریکا گزارش داده که از سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۸۲۳ عنوان کتاب منحصر به فرد در مدارس دولتی سراسر کشور ممنوع شده است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
چگونه قدرت اقدام جمعی را افزایش دهیم؟
کنفرانس CIES 2024 که متشکل از محققان، معلمان، فعالان، توسعه دهندگان یا سازمان دهندگان برنامه آموزش تطبیقی و بینالمللی است به دنبال آن است که به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوانیم با تاریخچه ها، برنامه درسی، نظریه ها و روششناسی ها و آموزش هایی که اقدامات اعتراضی را هدایت میکنند، تعامل داشته باشیم و درباره آنها فکر کنیم؟ این کنفرانس که ۱۶ و ۱۷ اسفند به صورت آنلاین و ۲۰ تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ در میامی برگزار میشود، میتواند الهام بخش بحث ها، گفتگوها و اقدامات جمعی در آینده باشد.
در سالهای گذشته علاوه بر معلمان ایران که یکی از پرسروصداترین جنبشهای صنفی را در منطقه به راه انداختند، در سایر نقاط جهان نیز نمونههایی از اعتراضات اجتماعی را میتوان یافت که با اصلاحات و یا مشکلات نظام آموزشی مرتبط بودهاند. به چند نمونه از این جنبشهای اعتراضی و دستاوردهای آنها در نقاط مختلف جهان توجه کنید.
نمونههایی از اعتراضات علیه نظام آموزشی:
راهپیمایی برای زندگی(March for Our Lives): در سال ۲۰۱۸ و پس از تیراندازی دسته جمعی در دبیرستانی در فلوریدا تعدادی از دانشآموزان از سراسر ایالات متحده دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند و خواستار قوانین سختگیرانهتری برای کنترل اسلحه شدند.
اعتراضات هنگ کنگ: در سال ۲۰۱۹، دانشجویان هنگ کنگ نسبت به تغییرات پیشنهادی در سیستم آموزشی خود اعتراض کردند، که آنها آن را تلاشی برای تضعیف آزادی تحصیلی میدانستند. این اعتراضها ابتدا علیه لایحه دولت برای تسهیل استرداد افراد مظنون به چین شکل گرفت و در ادامه به جنبشی علیه نفوذ رو به افزایش پکن برای سرکوب آزادیهای مدنی بدل شد.
تظاهرات دانشجویان شیلیایی: در سال ۲۰۱۱، دانشجویان در شیلی تظاهرات سراسری را رهبری کردند و خواستار اصلاحات آموزشی از قبیل بودجه بهتر، کاهش هزینه های تحصیل و افزایش دسترسی به آموزش عالی شدند. وضعیت مدارس و دانشگاههای شیلی از شدیدترین نمونههای خصوصیسازی نظام آموزشی در سراسر جهان است و نزدیک به ۴۰درصد بودجه بخش آموزش توسط خانوادههای شیلیایی پرداخت میشود.
▫️اعتراضات معلمان:
جنبش Red For Ed: در سال ۲۰۱۸، معلمان در چندین ایالت ایالات متحده اعتصاب کردند و خواستار افزایش دستمزد، شرایط کاری بهتر و افزایش بودجه برای مدارس دولتی شدند.
اعتصاب معلمان مکزیک:در سال ۲۰۱۸، معلمان مکزیک در اعتراض به اصلاحات آموزشی دست به اعتصاب زدند. معترضان معتقد بودند اتحادیههای موجود آنها را تضعیف میکنند و کیفیت آموزش را کاهش میدهند.
اعتصاب معلمان بریتانیا: در سال ۲۰۲۳، معلمان در بریتانیا پس از سال ها کاهش واقعی دستمزدها، اعتصاب کردند و خواستار بهبود حقوق و شرایط کاری شدند.
▫️اعتراضات والدین:
جنبش انصراف: در ایالات متحده، برخی از والدین به دلیل نگرانی در مورد تأثیر منفی آزمون های آموزشی بر دانش آموزان و استفاده نادرست از داده های این آزمونها، تصمیم گرفتند فرزندان خود را از حضور در جلسات امتحان منصرف کنند.
مبارزه با ممنوعیت کتاب: در سالهای اخیر، مبارزه با ممنوع کردن دسترسی به کتابهای درسی که با نژاد، جنسیت و تمایلات جنسی سروکار دارند، در برخی ایالتهای آمریکا آغاز شده است. تلاشها برای سرکوب آزادی بیان بهویژه در مدارس دولتی در آمریکا فراگیر است و این جنبش در راستای مبارزه با این تلاشها شکل گرفته است. انجمن PEN آمریکا گزارش داده که از سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۸۲۳ عنوان کتاب منحصر به فرد در مدارس دولتی سراسر کشور ممنوع شده است.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
داوطلب
چگونه قدرت اقدام جمعی را افزایش دهیم؟ - داوطلب
” قدرت اینکه دنیای بهتری برای همه کسانی که در آن زندگی میکنند بسازید، در دستان شماست.” نلسون ماندلا تارنمای داوطلب: حق اعتراض، به مردمی که با بیعدالتی مواجه هستند اجازه میدهد تا از طریق اقدام جمعی قدرت تولید کنند. برای بسیاری، این نوع اعتراض به مثابه شعار…
🔻نگاه وارونه در مطالبهگری جلوی پیشرفت گروه و برنامهریزی را میگیرد
نگاهی وجود دارد که معتقد است پایمان را به اندازه گلیممان دراز کنیم یعنی چون فعلا" زورمان نمیرسد ناچار مطالبه خود را با توجه به توان خود تعیین کنیم. در این نگاه سقف مطالبه تا حد برآورد سرانگشتی توان کنونی گروه کوتاه میشود.
آنها میگویند: «تمایل ما هر چه باشد، بضاعت ما همین است» و نتیجه میگیرند که مثلا با توان فعلی بهتر است حقوقمان را مطابق تورم سالیانه (آن هم با معیار بانک مرکزی یا مرکز آمار) تعیین کنیم و نه مطابق هزینههای واقعی زندگی یا سبد معیشت.
این نگاه که در جستجوی مطالبات کوتاه مدتتر است، معمولا تکبعدی میاندیشد، هدف بلندمدت ندارد و پتانسیل انسانی یک گروهِ ذاتا مطالبهگر را برای رشد، شکلدادن به فضای مطالباتی و فرهنگسازی مطالباتی نادیده میگیرد و حاضر نیست با برنامهریزیهای پیشرفتهتر، اندازه کار لازم برای پیگیری و به ثمر رساندن خواستهها را در فازهای بعدی یک جنبش برآورد کند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر
نگاهی وجود دارد که معتقد است پایمان را به اندازه گلیممان دراز کنیم یعنی چون فعلا" زورمان نمیرسد ناچار مطالبه خود را با توجه به توان خود تعیین کنیم. در این نگاه سقف مطالبه تا حد برآورد سرانگشتی توان کنونی گروه کوتاه میشود.
آنها میگویند: «تمایل ما هر چه باشد، بضاعت ما همین است» و نتیجه میگیرند که مثلا با توان فعلی بهتر است حقوقمان را مطابق تورم سالیانه (آن هم با معیار بانک مرکزی یا مرکز آمار) تعیین کنیم و نه مطابق هزینههای واقعی زندگی یا سبد معیشت.
این نگاه که در جستجوی مطالبات کوتاه مدتتر است، معمولا تکبعدی میاندیشد، هدف بلندمدت ندارد و پتانسیل انسانی یک گروهِ ذاتا مطالبهگر را برای رشد، شکلدادن به فضای مطالباتی و فرهنگسازی مطالباتی نادیده میگیرد و حاضر نیست با برنامهریزیهای پیشرفتهتر، اندازه کار لازم برای پیگیری و به ثمر رساندن خواستهها را در فازهای بعدی یک جنبش برآورد کند.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg - اینستاگرام - توییتر