This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرم بر سینه ی یار است ، از عالم چه می خواهم ؟
به چنگم زلف دلدار است ، از عالم چه می خواهم ؟
تو را می خواستم ، افتاده ای چون گل ببالینم
فراغم از گل و خار است ، از عالم چه می خواهم ؟
تو بودی آنکه من می خواستم روزی مرا خواهد
دگر کِی با کسم کار است ، از عالم چه می خواهم ؟
مرا پیمانه عمری بود خالی از می عشرت
کنون این جام سرشار است ، از عالم چه می خواهم ؟
بیا بر چشم بیخوابم نشین ، گل گوی و گل بشنو
تو یارم شو ، خدا یار است ، از عالم چه می خواهم ؟
اگر نالیده بودم حالیا از بخت می بالم
وز آنم شکر بسیار است ، از عالم چه می خواهم ؟
دلم رنجور حرمان بود و جانم خسته ی هجران
طبیب اکنون پرستار است ، از عالم چه می خواهم ؟
نمی کردم گمان روزی شود بیدار بخت من
کنون این خفته بیدار است ، از عالم چه می خواهم ؟
مرا طبعی است چون دریا و دریائی است گوهر زا
چه باک از سهل و دشوار است ، از عالم چه می خواهم ؟
نگارم می نویسد ، مستم و تب کرده شوقم
سرم بر سینه ی یار است ، از عالم چه می خواهم ؟
#عماد_خراسانی
#درود دوستان بوستان مهرورزی
#آدینه روز تان سرشار از خبرهای خوش
به چنگم زلف دلدار است ، از عالم چه می خواهم ؟
تو را می خواستم ، افتاده ای چون گل ببالینم
فراغم از گل و خار است ، از عالم چه می خواهم ؟
تو بودی آنکه من می خواستم روزی مرا خواهد
دگر کِی با کسم کار است ، از عالم چه می خواهم ؟
مرا پیمانه عمری بود خالی از می عشرت
کنون این جام سرشار است ، از عالم چه می خواهم ؟
بیا بر چشم بیخوابم نشین ، گل گوی و گل بشنو
تو یارم شو ، خدا یار است ، از عالم چه می خواهم ؟
اگر نالیده بودم حالیا از بخت می بالم
وز آنم شکر بسیار است ، از عالم چه می خواهم ؟
دلم رنجور حرمان بود و جانم خسته ی هجران
طبیب اکنون پرستار است ، از عالم چه می خواهم ؟
نمی کردم گمان روزی شود بیدار بخت من
کنون این خفته بیدار است ، از عالم چه می خواهم ؟
مرا طبعی است چون دریا و دریائی است گوهر زا
چه باک از سهل و دشوار است ، از عالم چه می خواهم ؟
نگارم می نویسد ، مستم و تب کرده شوقم
سرم بر سینه ی یار است ، از عالم چه می خواهم ؟
#عماد_خراسانی
#درود دوستان بوستان مهرورزی
#آدینه روز تان سرشار از خبرهای خوش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست
یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست
دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟
جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست
فصل بهار، فصل جنون است و این سه ماه
هر کس که مست نیست یقین هوشیار نیست
سنجیده ایم ما، بجز از موی و روی یار
حاصل ز رفت و آمدِ لیل و نهار نیست
دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود
اما چه سود ز آنکه به یک گل بهار نیست
خندید صبح بر من و بر انتظار من
زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست
فرهاد یاد باد که چون داستان او
شیرین حکایتی ز کسی یادگار نیست
ناصح مکن حدیث که:« صبر اختیار کن»
ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست
کار تو بوسه بر مه و بار تو مشک ناب
ای زلف یار، خوش تر از این کار و بار نیست
برخیز دلبرا که در آعوش هم شویم
کان یار یار نیست که اندر کنار نیست
امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است
گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست
بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
بگذر ز صید و این دو سه مه با عماد باش
صیاد من! بهار که فصل شکار نیست
#عماد_خراسانی
#پیام_بهار_اینست
#دوست_داشته_باشید_و_زندگی_کنید
#زمان_همیشه_از_آن_شما_نیست
یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست
دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟
جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست
فصل بهار، فصل جنون است و این سه ماه
هر کس که مست نیست یقین هوشیار نیست
سنجیده ایم ما، بجز از موی و روی یار
حاصل ز رفت و آمدِ لیل و نهار نیست
دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود
اما چه سود ز آنکه به یک گل بهار نیست
خندید صبح بر من و بر انتظار من
زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست
فرهاد یاد باد که چون داستان او
شیرین حکایتی ز کسی یادگار نیست
ناصح مکن حدیث که:« صبر اختیار کن»
ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست
کار تو بوسه بر مه و بار تو مشک ناب
ای زلف یار، خوش تر از این کار و بار نیست
برخیز دلبرا که در آعوش هم شویم
کان یار یار نیست که اندر کنار نیست
امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است
گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست
بر ما گذشت نیک و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست
بگذر ز صید و این دو سه مه با عماد باش
صیاد من! بهار که فصل شکار نیست
#عماد_خراسانی
#پیام_بهار_اینست
#دوست_داشته_باشید_و_زندگی_کنید
#زمان_همیشه_از_آن_شما_نیست
Bi Mohabat
Mahasti & Sattar
«بی محبت»
#ستار و #مهستی
در دستگاه «بیات اصفهان»
آهنگ: #حبیبالله_بدیعی
کلام: #لیلا_کسری
تنظیم: #احمد_پژمان
غزل آواز: #عماد_خراسانی
اشعار متن برنامه:
#عراقی، #رهی_معیری
#حافظ، #فریدون_صلاحی
سلوویلن: #حبیبالله_بدیعی
ضرب : #رضا_ترشیزی
گوینده : #مولود_زهتاب
گوینده متن برنامه : #فریدون_توفیقی
#ستار و #مهستی
در دستگاه «بیات اصفهان»
آهنگ: #حبیبالله_بدیعی
کلام: #لیلا_کسری
تنظیم: #احمد_پژمان
غزل آواز: #عماد_خراسانی
اشعار متن برنامه:
#عراقی، #رهی_معیری
#حافظ، #فریدون_صلاحی
سلوویلن: #حبیبالله_بدیعی
ضرب : #رضا_ترشیزی
گوینده : #مولود_زهتاب
گوینده متن برنامه : #فریدون_توفیقی
Piri o Ma'reke giri(avayemosighi.blogfa.com)
MohammadReza Shajarian
#پیری_ومعرکه_گیری
ترانه ای به لهجه #خراسانی
شعر #عمادخراسانی
خواننده استاد #شجریان
سه تار استاد #احمدعبادی
۲۸ بهمن سالروز درگذشت
#عماد_خراسانی
#شاعر و #قصیده_سرای مشهور #خراسانی
(۱۳۰۰ - ۲۸ بهمن ۱۳۸۲)
شعر #عماد را هم آن هایی که اهل شعرند می شناسند، هم آن هایی که اهل #موسیقی اند و هم آن هایی که به شعر لهجه و گویش #مشهدی علاقه مندند؛ از همه مهم تر آن هایی که سرسودایی عاشقانه دارند و دلشان به غزل عاشقانه گرهی خورده است؛ آن هم شاعری که خود چونان #شهریار درد شوریدگی عشقی ناتمام را چشیده است.
#چکاهنگ
ترانه ای به لهجه #خراسانی
شعر #عمادخراسانی
خواننده استاد #شجریان
سه تار استاد #احمدعبادی
۲۸ بهمن سالروز درگذشت
#عماد_خراسانی
#شاعر و #قصیده_سرای مشهور #خراسانی
(۱۳۰۰ - ۲۸ بهمن ۱۳۸۲)
شعر #عماد را هم آن هایی که اهل شعرند می شناسند، هم آن هایی که اهل #موسیقی اند و هم آن هایی که به شعر لهجه و گویش #مشهدی علاقه مندند؛ از همه مهم تر آن هایی که سرسودایی عاشقانه دارند و دلشان به غزل عاشقانه گرهی خورده است؛ آن هم شاعری که خود چونان #شهریار درد شوریدگی عشقی ناتمام را چشیده است.
#چکاهنگ