باشگاه کوهنوردی چکاد
8.2K subscribers
20.9K photos
7.28K videos
48 files
6.58K links
🏔🍃مجری رسمی برنامه های کوهنوردی، طبیعتگردی، آموزشی و...

#چکاد_مشهد

🔵وبسایت باشگاه:
Chakadclub.ir

🔴پرتال برنامه ها:
Portal.chakadclub.ir

🔖اینستاگرام:
instagram.com/chakadclub

مدیریت:
@Firouze_Hasannezhad
📞 09153164188

روابط عمومی:
@chakadinfo
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
دکان دوستی را نبند

اگر همه مغازه ها تعطیل شد، تو اما دکان دوستی را نبند.

اگر همه بازار ها رو به کسادی رفت و همه سکه ها از رونق افتاد، تو اما بازار عشق را کساد مکن و سکه جوانمردی را از رونق نینداز.
اگر قحطی آب و نان آمد، تو اما نگذار که قحطی انسان نیز بیاید.

اگر محتکران، خورد و خوراک و مال و منال را دریغ کردند تو اما نور و شور و جان و دل را احتکار نکن.
ما ورشکستگان جور روزگاریم اما نباید که برنشستگان کشتی اندوه نیز باشیم.
اگر حتی هوا جیره بندی شده است، تو اما امیدت را حبس نکن، لبخندت را نیز و آرزوهایت را.
دست تنگی را به دلتنگی بدل نکن؛ باشد که فراخی دل، گشادگی ِروز و روزی نیز بیاورد... .

#صبحتان بخیر
#چشمانتان از بارقه عشق و امید درخشان
#یاران همراه آغازین روز هفته به نیکی
#چشمانتان به مژده های خوش روشن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر روز را يك عمر به حساب آوريد.
بدين گونه صبح كه از رويای شب پيشين بيدار می شويد،كودكی هستيد شاداب و مشتاق ديدن و بهره بردن از جهان،به تدريج تا ظهر به ميانه عمر نزديک می شويد.

از بعدازظهر به دوران پختگی می‌رسید و مهم ترين كارهای روز خود را انجام می‌دهید و سپس به تدريج به غروب و شب نزدیک می‌شوید و دوران پيری را می‌گذرانید.آن گاه به خواب می‌روید و می‌میرید.روز بعد باز، زنده می شويد.

چه سعادتی است كه آدمی عمرهای بسيار در پيش دارد و مرگ های بسيار را تجربه می كند تا به تدريج هراس مرگ از وی می رود و برای انتقال نهایی از ساحتی به ساحت ديگر آماده می شود.

شكسپير

#آغازین روز هفته درخشان
#صبحتان بخیر
#چشمانتان از بارقه عشق و امید درخشان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح و عالی‌جنابِ چشمانت
قبله‌ام انتخابِ چشمانت

اوّلین اتفاقِ هر صبحم
دیدنِ انقلابِ چشمانت

آسمان و زمین و جنّت و دل
روشن از آفتابِ چشمانت

فلک و انجم و همه کیهان
جلوه‌ای از سحابِ چشمانت

آدم و عالم و خداوندم
زائرِ آب و تابِ چشمانت

گُل و گُلگشت و هر گُلستانی
ترجمانِ گلابِ چشمانت

می و میخانه و سبوزدگان
مستِ‌مست‌ از شرابِ چشمانت

آفرینش شده دمی منظور
تا ببیند کتابِ چشمانت

کاشفانِ معادنِ هستی
مضطرب از حجابِ چشمانت

هر دعا با تو می‌شود ممکن
با حسابِ نصابِ چشمانت

نکند غیرتی شود بغض‌ت
بشکند التهابِ چشمانت

پَر زده با دو بالِ ابروی‌ت
تا کجاها عقابِ چشمانت

حضرتِ عشق، حضرتِ والا
جان‌ فدایِ جوابِ چشمانت

خوشبحالِ دومصرعِ چشم و...
شاعرِ مستطابِ چشمانت

#سیدمحمدرضا_لاهیجی


#صبحتان_بخیر
#چشمانتان_از_بارقه_عشق_و_امید_درخشان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«این کیمیای هستی»

با واژه‌های تو،
من مرگ را محاصره کردم
در لحظه‌ای که از شش‌سو می‌آمد...

آه این چه بود
این نفسِ تازه‌ی باز در ریه‌ی صبح؟
با من بگو چراغِ حروف‌ات را
تو از کدام صاعقه روشن کردی؟

بُردی مرا بِدان سوی ملکوت زمین
وین زادنِ دوباره
بهاری بود...

امروز
احساس می‌کنم
که واژه‌های شعرم را،
از روی سبزه‌های سحرگاهی برداشته‌ام..!

#محمدرضا_شفیعی‌کدکنی
#مثل_درخت_در_شب_باران



#یک_طلوع_تازه
#یک_سلام
#هزاران_درود
#صبحتان_بخیر