This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادرم گندم درون آب میریزد
پنجره بر آفتاب گرمیآور میگشاید
خانه میروبد غبار چهرهی آیینهها را میزداید
تا شب نوروز خرمی در خانهی ما پا گذارد
زندگی برکت پذیرد با شگون خویش
بشکفد در ما و سرسبزی برآرد
ای بهار، ای میهمان دیرآینده!
کمکَمَک این خانه آماده است
تک درخت خانهی همسایهی ما هم
برگهای تازهای داده است
گاه گاهی هم
همره پرواز ابری در گذار باد
بوی عطر نارس گلهای کوهی را
در نفس پیچیدهام آزاد
این همه میگویدم هر شب
این همه میگویدم هر روز
باز میآید بهار رفته از خانه
باز میآید بهار زندگی افروز
#سیاوش_کسرایی
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سختِ ادامه!
از پشتِ لحظه ها به در آیید ..🙋♀️🙋
پنجره بر آفتاب گرمیآور میگشاید
خانه میروبد غبار چهرهی آیینهها را میزداید
تا شب نوروز خرمی در خانهی ما پا گذارد
زندگی برکت پذیرد با شگون خویش
بشکفد در ما و سرسبزی برآرد
ای بهار، ای میهمان دیرآینده!
کمکَمَک این خانه آماده است
تک درخت خانهی همسایهی ما هم
برگهای تازهای داده است
گاه گاهی هم
همره پرواز ابری در گذار باد
بوی عطر نارس گلهای کوهی را
در نفس پیچیدهام آزاد
این همه میگویدم هر شب
این همه میگویدم هر روز
باز میآید بهار رفته از خانه
باز میآید بهار زندگی افروز
#سیاوش_کسرایی
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
ای روزهای سختِ ادامه!
از پشتِ لحظه ها به در آیید ..🙋♀️🙋
آرش
شهرام ناظری
اثر #آرش_کمانگیر ؛ تو گویی همان پَریست از جانِ عاشق و آگاه که تا رسیدن به دوردستهایِ موسیقیِ ما فروننشیند از پرواز !
شعر ناب و برخوردار از شعورِ ژرفِ زندەیاد #سیاوش_کسرایی که از ماندگارترین سرودههای ادبیات معاصر پارسی بشمار میرود با روایتِ روا و رهایِ استاد #ناظری با آن پیشینهی درخشان در آواز حماسیِ موسیقی ما حتی تصورش پیوندی خجستە مینمود، چه آنکه استاد ناظری خود این پیوند را بر سر پیمان بود .
منظومهی "آرش کمانگیر" فارغ از قالب شعری، شانه به شانهی زیباترین و ماندگارترین سرودههای حماسی ادب پارسی میزند که در نهانگاهِ ذهن شنونده خوش مینشیند. بگذریم از اینکه چرا اینگونه کلامهای حماسی و تراژدیک بر روح جمعیِ جامعهیِ اسطورهپرور ما اثری دیگر میگذارد که این خود گفتاری است درازدامن و چند بُعدی که شاید باید آنگاه دست به دامان تاریخ و جامعهشناسی و روانشناسی شد تا نهانِ روحِ این مردمان بهتر عیان گردد.
«آرش»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
شعر ناب و برخوردار از شعورِ ژرفِ زندەیاد #سیاوش_کسرایی که از ماندگارترین سرودههای ادبیات معاصر پارسی بشمار میرود با روایتِ روا و رهایِ استاد #ناظری با آن پیشینهی درخشان در آواز حماسیِ موسیقی ما حتی تصورش پیوندی خجستە مینمود، چه آنکه استاد ناظری خود این پیوند را بر سر پیمان بود .
منظومهی "آرش کمانگیر" فارغ از قالب شعری، شانه به شانهی زیباترین و ماندگارترین سرودههای حماسی ادب پارسی میزند که در نهانگاهِ ذهن شنونده خوش مینشیند. بگذریم از اینکه چرا اینگونه کلامهای حماسی و تراژدیک بر روح جمعیِ جامعهیِ اسطورهپرور ما اثری دیگر میگذارد که این خود گفتاری است درازدامن و چند بُعدی که شاید باید آنگاه دست به دامان تاریخ و جامعهشناسی و روانشناسی شد تا نهانِ روحِ این مردمان بهتر عیان گردد.
«آرش»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
سوگ
شهرام ناظری
«سوگ»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران بازنامیدند.
آفتاب و ماه را در گشت
سالها بگذشت.
سالها و باز،
در تمام پهنهٔ البرز،
وین سراسر قُلّهٔ مغموم و خاموشی که میبینید.
وندرونِ درّههای برفآلودی که میدانید،
رهگذرهایی که شب در راه میمانند
نام آرش را پیاپی در دل کهسار میخوانند،
و نیاز خویش میخواهند....
#سیاوش_کسرایی
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران بازنامیدند.
آفتاب و ماه را در گشت
سالها بگذشت.
سالها و باز،
در تمام پهنهٔ البرز،
وین سراسر قُلّهٔ مغموم و خاموشی که میبینید.
وندرونِ درّههای برفآلودی که میدانید،
رهگذرهایی که شب در راه میمانند
نام آرش را پیاپی در دل کهسار میخوانند،
و نیاز خویش میخواهند....
#سیاوش_کسرایی
آرش
شهرام ناظری
#سیاوش_کسرایی
۵ اسفند
زادروز شاعر بزرگ "آرش کمانگیر "
اثر #آرش_کمانگیر ؛ تو گویی همان پَریست از جانِ عاشق و آگاه که تا رسیدن به دوردستهایِ موسیقیِ ما فروننشیند از پرواز !
شعر ناب و برخوردار از شعورِ ژرفِ زندەیاد #سیاوش_کسرایی که از ماندگارترین سرودههای ادبیات معاصر پارسی بشمار میرود با روایتِ روا و رهایِ استاد #ناظری با آن پیشینهی درخشان در آواز حماسیِ موسیقی ما حتی تصورش پیوندی خجستە مینمود، چه آنکه استاد ناظری خود این پیوند را بر سر پیمان بود .
منظومهی "آرش کمانگیر" فارغ از قالب شعری، شانه به شانهی زیباترین و ماندگارترین سرودههای حماسی ادب پارسی میزند که در نهانگاهِ ذهن شنونده خوش مینشیند. بگذریم از اینکه چرا اینگونه کلامهای حماسی و تراژدیک بر روح جمعیِ جامعهیِ اسطورهپرور ما اثری دیگر میگذارد که این خود گفتاری است درازدامن و چند بُعدی که شاید باید آنگاه دست به دامان تاریخ و جامعهشناسی و روانشناسی شد تا نهانِ روحِ این مردمان بهتر عیان گردد.
۵ اسفند
زادروز شاعر بزرگ "آرش کمانگیر "
اثر #آرش_کمانگیر ؛ تو گویی همان پَریست از جانِ عاشق و آگاه که تا رسیدن به دوردستهایِ موسیقیِ ما فروننشیند از پرواز !
شعر ناب و برخوردار از شعورِ ژرفِ زندەیاد #سیاوش_کسرایی که از ماندگارترین سرودههای ادبیات معاصر پارسی بشمار میرود با روایتِ روا و رهایِ استاد #ناظری با آن پیشینهی درخشان در آواز حماسیِ موسیقی ما حتی تصورش پیوندی خجستە مینمود، چه آنکه استاد ناظری خود این پیوند را بر سر پیمان بود .
منظومهی "آرش کمانگیر" فارغ از قالب شعری، شانه به شانهی زیباترین و ماندگارترین سرودههای حماسی ادب پارسی میزند که در نهانگاهِ ذهن شنونده خوش مینشیند. بگذریم از اینکه چرا اینگونه کلامهای حماسی و تراژدیک بر روح جمعیِ جامعهیِ اسطورهپرور ما اثری دیگر میگذارد که این خود گفتاری است درازدامن و چند بُعدی که شاید باید آنگاه دست به دامان تاریخ و جامعهشناسی و روانشناسی شد تا نهانِ روحِ این مردمان بهتر عیان گردد.
امید
شهرام ناظری
«امید»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
در این پیکار،
در این کار،
دل خلقی است در مشتم؛
امیدِ مردمی خاموش همپشتم.
کمان کهکشان در دست،
کمانداری کمانگیرم.
شهاب تیزرو تیرم؛
ستیغ سر بلند کوه مأوایم؛
به چشم آفتاب تازهرس جایم.
مرا تیر است آتشپر؛
مرا باد است فرمانبر.....
#سیاوش_کسرایی
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
در این پیکار،
در این کار،
دل خلقی است در مشتم؛
امیدِ مردمی خاموش همپشتم.
کمان کهکشان در دست،
کمانداری کمانگیرم.
شهاب تیزرو تیرم؛
ستیغ سر بلند کوه مأوایم؛
به چشم آفتاب تازهرس جایم.
مرا تیر است آتشپر؛
مرا باد است فرمانبر.....
#سیاوش_کسرایی
آهنگ دیگر
شهرام ناظری
«آهنگ دیگر»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد،
به آهنگی دگر گفتار دیگر کرد
«درود، ای واپسینْ صبح، ای سحر بدرود!
که با آرش تو را این آخرین دیدار خواهد بود.
به صبح راستین سوگند!
به پنهان آفتابِ مهربارِ پاکبین سوگند!...
#سیاوش_کسرایی
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
پس آنگه سر به سوی آسمان بر کرد،
به آهنگی دگر گفتار دیگر کرد
«درود، ای واپسینْ صبح، ای سحر بدرود!
که با آرش تو را این آخرین دیدار خواهد بود.
به صبح راستین سوگند!
به پنهان آفتابِ مهربارِ پاکبین سوگند!...
#سیاوش_کسرایی
بدرود
شهرام ناظری
«بدرود»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
«ز پیشم مرگ،
نقابی سهمگین بر چهره، میآید.
به هر گام هراس افکن،
مرا با دیدهٔ خونبار میپاید.
به بال کرکسان گرد سرم پرواز میگیرد،
به راهم مینشیند، راه میبندد؛
به رویم سرد میخندد؛
به کوه و دره میریزد طنین زهرخندش را،
و بازش باز میگیرد.....
#سیاوش_کسرایی
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
«ز پیشم مرگ،
نقابی سهمگین بر چهره، میآید.
به هر گام هراس افکن،
مرا با دیدهٔ خونبار میپاید.
به بال کرکسان گرد سرم پرواز میگیرد،
به راهم مینشیند، راه میبندد؛
به رویم سرد میخندد؛
به کوه و دره میریزد طنین زهرخندش را،
و بازش باز میگیرد.....
#سیاوش_کسرایی
سوگ
شهرام ناظری
«سوگ»
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران بازنامیدند.
آفتاب و ماه را در گشت
سالها بگذشت.
سالها و باز،
در تمام پهنهٔ البرز،
وین سراسر قُلّهٔ مغموم و خاموشی که میبینید.
وندرونِ درّههای برفآلودی که میدانید،
رهگذرهایی که شب در راه میمانند
نام آرش را پیاپی در دل کهسار میخوانند،
و نیاز خویش میخواهند....
#سیاوش_کسرایی
#شهرام_ناظری
آهنگ #پژمان_طاهری
راوی #قطب_الدین_صادقی
تیر آرش را سوارانی که میراندند بر جیحون،
به دیگر نیمروزی از پی آن روز،
نشسته بر تناور ساق گردویی فرو دیدند.
و آنجا را، از آن پس،
مرز ایرانشهر و توران بازنامیدند.
آفتاب و ماه را در گشت
سالها بگذشت.
سالها و باز،
در تمام پهنهٔ البرز،
وین سراسر قُلّهٔ مغموم و خاموشی که میبینید.
وندرونِ درّههای برفآلودی که میدانید،
رهگذرهایی که شب در راه میمانند
نام آرش را پیاپی در دل کهسار میخوانند،
و نیاز خویش میخواهند....
#سیاوش_کسرایی
Audio
🗣🎼🎵🎶👥
منظونه "آرش کمانگیر" به قلم توانای #سیاوش_کسرایی و با صدای شاعر
#آرش نماد امید و ایمان و آیندهبینی و ایثار در فرهنگ ایران است.
#جشن_تیرگان_روز_دماوند_گرامی_باد
منظونه "آرش کمانگیر" به قلم توانای #سیاوش_کسرایی و با صدای شاعر
#آرش نماد امید و ایمان و آیندهبینی و ایثار در فرهنگ ایران است.
#جشن_تیرگان_روز_دماوند_گرامی_باد
🏹 #جشن_تیرگان_آرش_کمانگیر
از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از ساری به مرو انداخت او تیر!
#فخرالدین_گرگانی
🏹 "جشن تیرگان" در روز سیزدهم تیر، تیر روز از تیرماه، یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🏹 #ابوریحان_بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ #منوچهر، پادشاه پیشدادی با #افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تپورستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهی که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب تیر، #آرش را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند تا تیر را پرتاب کند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد؛ ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 #آرش ، این دردانهی افسانههای ایران، نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
"آرش" جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تپورستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
🏹 در نامههای #اوستا و #پهلوی از #اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در #مجملالتوایخ نیز نام او را #شیواتیر از خاندان "آرش" دانستهاند. همچنین برنام(لقب) #کمانگیر را نخستینبار #فخرالدین_گرگانی در سروده #ویس_و_رامین برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که #منوچهر و #افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
🏹 در "تیریَشت" درباره پرواز تیر #آرش آمده: "ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد..."
🏹 یکی از گمانزدها دربارهی تیرگان این است که پرتاب تیر #آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران، پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ، جشن گرفتند.
❣️ از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی، #زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🏹 آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
✍️: #میترا_مرادپور
از آن خوانند آرش را کمانگیر
که از ساری به مرو انداخت او تیر!
#فخرالدین_گرگانی
🏹 "جشن تیرگان" در روز سیزدهم تیر، تیر روز از تیرماه، یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است.
"جشن تیرگان" نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی(تمامیت ارضی) است.
🏹 #ابوریحان_بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ #منوچهر، پادشاه پیشدادی با #افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تپورستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهی که فرشتهی اسپندارمذ خواسته بود، ساختند و برای پرتاب تیر، #آرش را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند تا تیر را پرتاب کند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد؛ ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 #آرش ، این دردانهی افسانههای ایران، نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید...
خداوند به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای خراسان پرتاب کند.
"آرش" جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تپورستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود.(التفهیم و آثارالباقیه)
🏹 در نامههای #اوستا و #پهلوی از #اَرَخش(آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در #مجملالتوایخ نیز نام او را #شیواتیر از خاندان "آرش" دانستهاند. همچنین برنام(لقب) #کمانگیر را نخستینبار #فخرالدین_گرگانی در سروده #ویس_و_رامین برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که #منوچهر و #افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
🏹 در "تیریَشت" درباره پرواز تیر #آرش آمده: "ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد..."
🏹 یکی از گمانزدها دربارهی تیرگان این است که پرتاب تیر #آرش در تیرروز از تیرماه(تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم(تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران، پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ، جشن گرفتند.
❣️ از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی، #زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام "روز جانبازی" نیز شناخته میشود.(پیک موبدان تهران)
🏹 آری آری، جان خود در تیر کرد آرش؛
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
✍️: #میترا_مرادپور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.....درين پيكار،
در اين كار،
دل خلقی است درمشتم،
اميد مردمی خاموش هم پشتم
كمان كهكشان در دست،
كمان داری كمان گيرم
شهاب تيز رو تيرم؛
ستيغ سربلند كوه مأوايم؛
به چشم آفتاب تازه رس جايم
مرا #تير است آتش پر؛
مرا باد است فرمان بر
از منظومه #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
#جشن_تیرگان
#دست_پر_روزی_خورشید_نوازشگر_ساحت_آرامشتان
#وفادارترين_به_آفتاب_در_ايران_زمين...
⬅️اينكه در هر صبحگاه فراز دماوند به خورشيد سلام مي گويد و در هر شامگاه تا آخرين سوي نور بر قله دماوند مي تابد، حس خاص بودن اين كوه رو به من ميده!
⬅️دماوند بدون شك در زمره زيباترين كوه هاي اين كره خاكي مي باشد.
در اين كار،
دل خلقی است درمشتم،
اميد مردمی خاموش هم پشتم
كمان كهكشان در دست،
كمان داری كمان گيرم
شهاب تيز رو تيرم؛
ستيغ سربلند كوه مأوايم؛
به چشم آفتاب تازه رس جايم
مرا #تير است آتش پر؛
مرا باد است فرمان بر
از منظومه #آرش_کمانگیر
#سیاوش_کسرایی
#جشن_تیرگان
#دست_پر_روزی_خورشید_نوازشگر_ساحت_آرامشتان
#وفادارترين_به_آفتاب_در_ايران_زمين...
⬅️اينكه در هر صبحگاه فراز دماوند به خورشيد سلام مي گويد و در هر شامگاه تا آخرين سوي نور بر قله دماوند مي تابد، حس خاص بودن اين كوه رو به من ميده!
⬅️دماوند بدون شك در زمره زيباترين كوه هاي اين كره خاكي مي باشد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار میشــود
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز میکنی
زمانه زیر و رو
زمینه پر نگار میشود
زمین شکاف میخورد
به دشت سبزه میزند
هر آنچه مانده بود زیر برف
جوان و شسته رُفته آشکار میشود
دهان درهها،
پر از سرود چشمهسار میشود
نسیم هرزهپو، ز روی لالههای کوه
کنار لانههای کبک
فراز خارهای هفترنگ
نفسزنان و خسته میرسد
غریق موجِ کشتزار میشود
در آسمان، گروه گلههای ابر
ز هر کنار میرسد
به هر کرانه میدود
به روی جلگهها غبار میشود
در این بهار... آه!
چه یادها
چه حرفهای ناتمام
دلِ پر آرزو
چو شاخ پرشکوفه باردار میشود
نگار من!
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار میشود.
#سیاوش_کسرایی
#درود
#مستانه_نوازی_چنگ_باربد_و_ارغنون_نکیسا
#رامشگری_ماهرخساران_و_خرامشگری_لاله_عذاران
#ارزانی_تان_باد
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز میکنی
زمانه زیر و رو
زمینه پر نگار میشود
زمین شکاف میخورد
به دشت سبزه میزند
هر آنچه مانده بود زیر برف
جوان و شسته رُفته آشکار میشود
دهان درهها،
پر از سرود چشمهسار میشود
نسیم هرزهپو، ز روی لالههای کوه
کنار لانههای کبک
فراز خارهای هفترنگ
نفسزنان و خسته میرسد
غریق موجِ کشتزار میشود
در آسمان، گروه گلههای ابر
ز هر کنار میرسد
به هر کرانه میدود
به روی جلگهها غبار میشود
در این بهار... آه!
چه یادها
چه حرفهای ناتمام
دلِ پر آرزو
چو شاخ پرشکوفه باردار میشود
نگار من!
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار میشود.
#سیاوش_کسرایی
#درود
#مستانه_نوازی_چنگ_باربد_و_ارغنون_نکیسا
#رامشگری_ماهرخساران_و_خرامشگری_لاله_عذاران
#ارزانی_تان_باد