چه سعادتمندند اشخاصی که ، خصوصاً در بهار، لذت طبیعت گردی را تجربه می کنند ،
لذا ، دیدن مناظر خوش نواز و چشم نواز طبیعت و آرامش و سکون کوه و دشت ؛ تجربه ای کم بدیل است ...
زمینِ زیر پایت با مناظر شکوهمند طبیعت جدلی از جنس دیالکتیک دارند ...
دیالکتیکی صدا دار
و هم مصور و نیز زیبا ...
هر چه خواهی ، زیبا ...
در چنین شرائطی ،
می توانی نزدیک شوی
به حس بودن
یا شدن
و جریان داشتن ...
شاید ...
نسیم خنکِ استخوان نواز طبیعت به تو بفهماند که خویش را با درد های کوچک نیازاری ...
اما یادت دهد که با رمز و نشانه های کوچک چنان شاد باشی و رها ...
که همه رشک برند بر تو
و غبطه خورند بر حال و احوالت ؟!
#سلام و درودی به تک تک همراهان جان ، در این سفر
#به خلوص و مهربانی بی نهایت، خانواده با صفای آقا حلیم و آقچه گل
#و به صفا و مهر دوستی و شادابی تک تک شما همراهان جان در این سفر خاطره انگیز .
#تشکر از جناب آقای صاحبیان برای ثبت تصاویر
#درودتان باد .#مهرتان مانا. #لطفتان افزون .
لذا ، دیدن مناظر خوش نواز و چشم نواز طبیعت و آرامش و سکون کوه و دشت ؛ تجربه ای کم بدیل است ...
زمینِ زیر پایت با مناظر شکوهمند طبیعت جدلی از جنس دیالکتیک دارند ...
دیالکتیکی صدا دار
و هم مصور و نیز زیبا ...
هر چه خواهی ، زیبا ...
در چنین شرائطی ،
می توانی نزدیک شوی
به حس بودن
یا شدن
و جریان داشتن ...
شاید ...
نسیم خنکِ استخوان نواز طبیعت به تو بفهماند که خویش را با درد های کوچک نیازاری ...
اما یادت دهد که با رمز و نشانه های کوچک چنان شاد باشی و رها ...
که همه رشک برند بر تو
و غبطه خورند بر حال و احوالت ؟!
#سلام و درودی به تک تک همراهان جان ، در این سفر
#به خلوص و مهربانی بی نهایت، خانواده با صفای آقا حلیم و آقچه گل
#و به صفا و مهر دوستی و شادابی تک تک شما همراهان جان در این سفر خاطره انگیز .
#تشکر از جناب آقای صاحبیان برای ثبت تصاویر
#درودتان باد .#مهرتان مانا. #لطفتان افزون .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عادت کرده ایم به دوست داشتن کسانی که
سالهاست ما را از خویش رانده اند ؛
با نگاهشان …
با صدایشان …
و حضورشان …
سالهاست که اینگونه عشق ورزیده ایم ؛
اما بس است دیگر …
کوچه های بن بست را نرویم ؛
جاده های یکطرفه مارا به جایی نخواهد برد ،
امکان بازگشت به خویش را نداریم و مقصدی نامعلوم انتظارمان را خواهد کشید …
سالهاست که اینگونه "عاشقیم" ،
بیایید انتخابهایمان را درست کنیم ؛
بیایید "دستِ دلمان" را برای هیچ کس جز او که
باید ، رو نکنیم …
بیایید جانان !
بیایید قول دهیم آدمهای زندگی مان را
از آن مهمتر آدمهای "احساسمان" را
درست انتخاب کنیم ؛
مبادا به راه بی بازگشت قدم بگذاریم ،
که در آن نه از احساسمان خبری هست …
نه از زندگی …
و نه مهر و محبتی !
مبادا یک روز بیاید که "بمیریم" و نفهمیم..
مبـــادا …
#حواسمان به عاشقی هایمان باشد
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
#مسیر_سوها_به_لاتون_برنامه_آخر_اردیبهشت_چکاد
سالهاست ما را از خویش رانده اند ؛
با نگاهشان …
با صدایشان …
و حضورشان …
سالهاست که اینگونه عشق ورزیده ایم ؛
اما بس است دیگر …
کوچه های بن بست را نرویم ؛
جاده های یکطرفه مارا به جایی نخواهد برد ،
امکان بازگشت به خویش را نداریم و مقصدی نامعلوم انتظارمان را خواهد کشید …
سالهاست که اینگونه "عاشقیم" ،
بیایید انتخابهایمان را درست کنیم ؛
بیایید "دستِ دلمان" را برای هیچ کس جز او که
باید ، رو نکنیم …
بیایید جانان !
بیایید قول دهیم آدمهای زندگی مان را
از آن مهمتر آدمهای "احساسمان" را
درست انتخاب کنیم ؛
مبادا به راه بی بازگشت قدم بگذاریم ،
که در آن نه از احساسمان خبری هست …
نه از زندگی …
و نه مهر و محبتی !
مبادا یک روز بیاید که "بمیریم" و نفهمیم..
مبـــادا …
#حواسمان به عاشقی هایمان باشد
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
#مسیر_سوها_به_لاتون_برنامه_آخر_اردیبهشت_چکاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر رنج بر زندگی ما غلبه کرد، اول گریه کنیم. گریه کردن خوب است، آرامشبخش است، تنش را از وجودتان دور میکند، اما اگر رنج با گریستن تسکین نیافت، به سراغ دوست بروید، دوست در زندگی مایهی حیات نفس هست و بعد اگر خوب نشدید به عنوان راه حل قطعی، به آغوش هنر پناه ببرید که هنر نجات بخشِ حیات شماست.
✍️فریدریش هگل
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#خجسته_روزی_سرشار_از_سرخوشی_و_سرمستی_پیشکش_تان.
✍️فریدریش هگل
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#خجسته_روزی_سرشار_از_سرخوشی_و_سرمستی_پیشکش_تان.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«هیلان هيلان»
نغمه ای از رپرتوار موسیقی #قشقایی
کافکا: صبر، کلید همهٔ موقعیتهاست. باید با اشیاء در هم آمیخت، خود را تسلیمشان کرد و در عین حال آرام و صبور ماند.
شکستن یا خماندن در کار نیست.
آنچه مطرح است فقط غالب آمدن است. ولی ابتدا باید بر خود غلبه کرد.
چارهٔ دیگری نیست.
گریز از این راه یعنی در هم شکستن.
باید همهچیز را شکیبا در خود پذیرفت و رشد کرد.
دیوارهایِ "منِ" بزدل را تنها با محبت میتوان در هم کوبید.
باید در برگهای زرد و خشکی که ما را فراگرفتهاند، جوانههای سرسبز بهار را دید. باید صبر کرد و در انتظار ماند.
صبر تنها حقیقتِ استواری است که آرزوها را تحقق میبخشد.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
نغمه ای از رپرتوار موسیقی #قشقایی
کافکا: صبر، کلید همهٔ موقعیتهاست. باید با اشیاء در هم آمیخت، خود را تسلیمشان کرد و در عین حال آرام و صبور ماند.
شکستن یا خماندن در کار نیست.
آنچه مطرح است فقط غالب آمدن است. ولی ابتدا باید بر خود غلبه کرد.
چارهٔ دیگری نیست.
گریز از این راه یعنی در هم شکستن.
باید همهچیز را شکیبا در خود پذیرفت و رشد کرد.
دیوارهایِ "منِ" بزدل را تنها با محبت میتوان در هم کوبید.
باید در برگهای زرد و خشکی که ما را فراگرفتهاند، جوانههای سرسبز بهار را دید. باید صبر کرد و در انتظار ماند.
صبر تنها حقیقتِ استواری است که آرزوها را تحقق میبخشد.
گفتگو با کافکا
گوستاو یانوش
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبوری کنيد!
بخشندگانِ بوسه در راهند
بخشندگانِ نور، ترانه، تبسم و روحِ بزرگ
پيش میآيد زودا
زودا که پيش خواهد آمد
آن گونه زودا
که من می طلبم
که من خواسته ام
که من خواب ديده ام به بيداری!
سیدعلی_صالحی
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همراه_باشید
بخشندگانِ بوسه در راهند
بخشندگانِ نور، ترانه، تبسم و روحِ بزرگ
پيش میآيد زودا
زودا که پيش خواهد آمد
آن گونه زودا
که من می طلبم
که من خواسته ام
که من خواب ديده ام به بيداری!
سیدعلی_صالحی
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همراه_باشید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بابالنگ دراز عزیزم
امروز صبح اسقفی برای ما صحبت کرد.
حدس می زنید چه گفت ؟!
" حکمت بزرگی که انجیل به ما تعلیم داده
این است.
«فقرا از این جهت خلق شده اند که برای دیگران مجال نیکوکاری به وجود آید! "
ملاحظه می فرمایید ؟!
مثل این که فقرا هم یک نوع حیوان اهلی مفیدی هستند !
اگر من حالا یک خانم تمام عیار نشده بودم بعد از دعا می رفتم و هرچه از دهانم در می آمد به این اسقف می گفتم.
بابا لنگ دارز
✍️ جین_وبستر
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
امروز صبح اسقفی برای ما صحبت کرد.
حدس می زنید چه گفت ؟!
" حکمت بزرگی که انجیل به ما تعلیم داده
این است.
«فقرا از این جهت خلق شده اند که برای دیگران مجال نیکوکاری به وجود آید! "
ملاحظه می فرمایید ؟!
مثل این که فقرا هم یک نوع حیوان اهلی مفیدی هستند !
اگر من حالا یک خانم تمام عیار نشده بودم بعد از دعا می رفتم و هرچه از دهانم در می آمد به این اسقف می گفتم.
بابا لنگ دارز
✍️ جین_وبستر
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سفر کردن انسانها را فروتن میکند
زیرا در سفر است که شما پهناور بودن جهان و عظیم بودن
همه آنچه در آن زندگی میکنید را کشف میکنید.»
«این را به تجربه فهمیدهام:
بهترین راه برای اینکه بفهمید کسی را دوست دارید
یا از او متنفر هستید، این است که همراه او سفر کنید
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
« تاریخ 23 آذر الی یکم دی ماه »
« #کاملترین جاذبه های طبیعی #پارسیان_عسلویه_سیراف_کنگان_بوشهردر استان هرمزگان و بوشهر »
📱هماهنگی و ثبت نام ؛👈@firouze_hasannezhad
📱 تماس : 09153164188
اطلاعات بیشتر:👇👇😊
https://t.me/+H8GFZA635UBjYjM0
🔺🔺ظرفیت 10 نفر🔺🔺
🔵کانال چکاد: @chakadclub
زیرا در سفر است که شما پهناور بودن جهان و عظیم بودن
همه آنچه در آن زندگی میکنید را کشف میکنید.»
«این را به تجربه فهمیدهام:
بهترین راه برای اینکه بفهمید کسی را دوست دارید
یا از او متنفر هستید، این است که همراه او سفر کنید
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
« تاریخ 23 آذر الی یکم دی ماه »
« #کاملترین جاذبه های طبیعی #پارسیان_عسلویه_سیراف_کنگان_بوشهردر استان هرمزگان و بوشهر »
📱هماهنگی و ثبت نام ؛👈@firouze_hasannezhad
📱 تماس : 09153164188
اطلاعات بیشتر:👇👇😊
https://t.me/+H8GFZA635UBjYjM0
🔺🔺ظرفیت 10 نفر🔺🔺
🔵کانال چکاد: @chakadclub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امکان تحقق یک رویاست که زندگی را جذاب میکند
پائولو کوئیلو
#درودتان_یاران_همراه
#جام_دلتان_لبالب_از_باده_ی_گیرا_و_نامیرای_امید
#صراخیه_تالاب_شادگان
پائولو کوئیلو
#درودتان_یاران_همراه
#جام_دلتان_لبالب_از_باده_ی_گیرا_و_نامیرای_امید
#صراخیه_تالاب_شادگان
ای زندگی، به تازگی در چشمان ات نگریستم و در چشمانِ شبگون ات تابشِ زر دیدم و دل ام از شادی از کار باز ایستاد.
دیدم که زورقي زّرین بر آب هایِ شبگون می درخشد؛ زرّین زورقي که بر آب تاب می خورد و سردر آب می بُرد و آب می نوشید و باز برآب می درخشید!
به پایم که شیدایِ رقص است نگاهي افکندی؛ نگاهي لغزان و خندان و پُرسان و گُدازان!
تنها دوبار زَنگَک هایت را با دستانِ کوچک ات بر هم کوفتی. آن گاه پایم از شیدایی برایِ رقص تاب خورد.
پاشنه هایم راست شدند و پنجه هایم گوش تیز کردند. مگر جایِ گوش هایِ رقّاص در پنجه هایش نیست؟
به سویت پریدم، امّا از پیشِ پَرِش ام پس گُریختی و زبانه های گُریزان و پرّانِ مویت به سویم شعله کشید.
من از برابرِ تو و ماران ات پس جهیدم. آن گاه، باچشمانِ پُرخواهش، نیمرخ ایستادی.
تو با نگاه های پُر پیچ-و-تاب ات مرا به راه هایِ پُر پیچ-و-تاب می کشانی و پایم در راه هایِ پُر پیچ-و-تاب نیرنگ می آموزد!
از نزدیک از تو هراسان ام و از دور دلداده ی ِ توام. گریز-ات مرا از پی می کشاند و جویش ات بر جای می نشاند. من رنج می کشم. امّا کدام رنج است که به خاطرِ تو نکشیده ام؟
به خاطرِ تویی که سردی ات به آتش می کشاند و بیزاری ات ار پیِ خویش می دواند و پَر کشیدن ات پَر می بندد و پوزخند-ات از پای در می افکند.
کي ست که از تو بیزار نیست، از تو، مِه بانویِ در بند کننده، فرو پیچنده، وسوسه گر، جوینده، یابنده!
کي ست که دلداده یِ تو نیست، تو گناهکارِ معصومِ بی شکیب و شیرخواره یِ بادپای!
اکنون به کجا می کشانی ام، ای کودکِ پُرشور-و-شر؟ اکنون باز از من گریزان ای، ای شیرین شیطنکِ ناسپاس!
من از پیِ تو رقصان می آیم. من کم ترین ردِّ پایت را نیز دنبال می کنم. کجایی؟ دست ـ ات را به من ده! یا تنها یک انگشتت را!
این جا غارها هست و بیشه ها. ما گم خواهیم شد! بایست! بایست! نبینی که جغدان و خفّاشان هیاهوکُنان می پرند؟
ای جغد! ای خفّاش! مرا به بازی می گیری؟ ما کجاییم؟ این عوعو و زوزه را از که آموخته ای ؟ از سگان؟
با دندان هایِ ریزِ سپیدـ ات چه زیبا به من دندان تیز می کنی. از زیر طُرّه یِ تابدارـ ات از آن چشمانِ شریر چه برقي به سویِ من می جهد!
این رقصي ست برفراز و نشیب : من شکارگرـ ام. تو می خواهی سگ ام باشی یا بُزِ کوهی ام؟
اکنون به کنارـ ام بیا ! بشتاب، ای جهنده یِ بد ذات! اکنون برپا! اکنون به پیش!
وای، که من خود هنگامِ جهیدن به زمین افتادم!
ای بازیگوش، بنگر که افتاده ام و درخواستِ دستگیری دارم! چه خوب بود اگر با تو به راه هایِ خوش تری می رفتم؛
به راهِ عشق، از میانِ بوته هایِ رنگینِ خاموش! یا در کنارِ آن دریاچه ای که ماهیانِ زرّین درآن شناور اند و رقصان!
اکنون خسته ای ؟ در آن دوردستان گوسپندان اند و شامگاه. خوش نیست آیا خفتن به هنگامي که شبانان نی می نوازند؟
مگر سخت خسته نیستی؟ دست هایت را آزاد رها کن تا تو را بدان جا برم! و اگر تشنه باشی چیزی برایِ نوشیدن دارم، امّا دهان ات از نوشیدن سرباز می زند.
وای از این مارِ نرم تنِ چابُکِ لعنتی، این ساحره ی ِ نَرم گُریز! کجا رفته ای ؟ گویی که پنجه ات روی چهره ام دو خراش و زخمِ سرخ بر جای گذاشته است!
به راستی به تنگ آمده ام از این که همیشه باید شبانِ گوسپندوار-ات باشم!
ای ساحره، تاکنون من برایِ تو آواز خوانده ام، اکنون تو باید برایم فریاد بزنی!
باید با ضربِ تازیانه ام برقصی و فریاد بزنی! تازیانه را فراموش نکرده ام ؟ نه!
#فردریش_نیچه
📚 #چنین_گفت_زرتشت
#حضور_دوستداران_چکاد_سبز_باد
#درودتان_نسیم_وشان_کوچه_باغ_گلهای_سرریز_خیال
#معطرباد_نامتان_به_دلبرانگی_بهار
#سپاس_از_دیدار_شما❤️💚
دیدم که زورقي زّرین بر آب هایِ شبگون می درخشد؛ زرّین زورقي که بر آب تاب می خورد و سردر آب می بُرد و آب می نوشید و باز برآب می درخشید!
به پایم که شیدایِ رقص است نگاهي افکندی؛ نگاهي لغزان و خندان و پُرسان و گُدازان!
تنها دوبار زَنگَک هایت را با دستانِ کوچک ات بر هم کوفتی. آن گاه پایم از شیدایی برایِ رقص تاب خورد.
پاشنه هایم راست شدند و پنجه هایم گوش تیز کردند. مگر جایِ گوش هایِ رقّاص در پنجه هایش نیست؟
به سویت پریدم، امّا از پیشِ پَرِش ام پس گُریختی و زبانه های گُریزان و پرّانِ مویت به سویم شعله کشید.
من از برابرِ تو و ماران ات پس جهیدم. آن گاه، باچشمانِ پُرخواهش، نیمرخ ایستادی.
تو با نگاه های پُر پیچ-و-تاب ات مرا به راه هایِ پُر پیچ-و-تاب می کشانی و پایم در راه هایِ پُر پیچ-و-تاب نیرنگ می آموزد!
از نزدیک از تو هراسان ام و از دور دلداده ی ِ توام. گریز-ات مرا از پی می کشاند و جویش ات بر جای می نشاند. من رنج می کشم. امّا کدام رنج است که به خاطرِ تو نکشیده ام؟
به خاطرِ تویی که سردی ات به آتش می کشاند و بیزاری ات ار پیِ خویش می دواند و پَر کشیدن ات پَر می بندد و پوزخند-ات از پای در می افکند.
کي ست که از تو بیزار نیست، از تو، مِه بانویِ در بند کننده، فرو پیچنده، وسوسه گر، جوینده، یابنده!
کي ست که دلداده یِ تو نیست، تو گناهکارِ معصومِ بی شکیب و شیرخواره یِ بادپای!
اکنون به کجا می کشانی ام، ای کودکِ پُرشور-و-شر؟ اکنون باز از من گریزان ای، ای شیرین شیطنکِ ناسپاس!
من از پیِ تو رقصان می آیم. من کم ترین ردِّ پایت را نیز دنبال می کنم. کجایی؟ دست ـ ات را به من ده! یا تنها یک انگشتت را!
این جا غارها هست و بیشه ها. ما گم خواهیم شد! بایست! بایست! نبینی که جغدان و خفّاشان هیاهوکُنان می پرند؟
ای جغد! ای خفّاش! مرا به بازی می گیری؟ ما کجاییم؟ این عوعو و زوزه را از که آموخته ای ؟ از سگان؟
با دندان هایِ ریزِ سپیدـ ات چه زیبا به من دندان تیز می کنی. از زیر طُرّه یِ تابدارـ ات از آن چشمانِ شریر چه برقي به سویِ من می جهد!
این رقصي ست برفراز و نشیب : من شکارگرـ ام. تو می خواهی سگ ام باشی یا بُزِ کوهی ام؟
اکنون به کنارـ ام بیا ! بشتاب، ای جهنده یِ بد ذات! اکنون برپا! اکنون به پیش!
وای، که من خود هنگامِ جهیدن به زمین افتادم!
ای بازیگوش، بنگر که افتاده ام و درخواستِ دستگیری دارم! چه خوب بود اگر با تو به راه هایِ خوش تری می رفتم؛
به راهِ عشق، از میانِ بوته هایِ رنگینِ خاموش! یا در کنارِ آن دریاچه ای که ماهیانِ زرّین درآن شناور اند و رقصان!
اکنون خسته ای ؟ در آن دوردستان گوسپندان اند و شامگاه. خوش نیست آیا خفتن به هنگامي که شبانان نی می نوازند؟
مگر سخت خسته نیستی؟ دست هایت را آزاد رها کن تا تو را بدان جا برم! و اگر تشنه باشی چیزی برایِ نوشیدن دارم، امّا دهان ات از نوشیدن سرباز می زند.
وای از این مارِ نرم تنِ چابُکِ لعنتی، این ساحره ی ِ نَرم گُریز! کجا رفته ای ؟ گویی که پنجه ات روی چهره ام دو خراش و زخمِ سرخ بر جای گذاشته است!
به راستی به تنگ آمده ام از این که همیشه باید شبانِ گوسپندوار-ات باشم!
ای ساحره، تاکنون من برایِ تو آواز خوانده ام، اکنون تو باید برایم فریاد بزنی!
باید با ضربِ تازیانه ام برقصی و فریاد بزنی! تازیانه را فراموش نکرده ام ؟ نه!
#فردریش_نیچه
📚 #چنین_گفت_زرتشت
#حضور_دوستداران_چکاد_سبز_باد
#درودتان_نسیم_وشان_کوچه_باغ_گلهای_سرریز_خیال
#معطرباد_نامتان_به_دلبرانگی_بهار
#سپاس_از_دیدار_شما❤️💚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار رازی را به من گفت
که من با شما در میانش میگذارم:
این که هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفهای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول میرقصد بعد بر خاک میافتد.
بهار به من گفت:
تنها کسانی به بهشت میروند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب
هرگز نمیتوان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت
هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفهای شادمانم
و به اندازهٔ توان شکوفهای
در آفریدن بهشت میکوشم.
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همنورد_باشید
که من با شما در میانش میگذارم:
این که هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفهای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول میرقصد بعد بر خاک میافتد.
بهار به من گفت:
تنها کسانی به بهشت میروند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب
هرگز نمیتوان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت
هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفهای شادمانم
و به اندازهٔ توان شکوفهای
در آفریدن بهشت میکوشم.
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همنورد_باشید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سلام و درودی به سرسبزی دره های مسحورکننده هزار دره
#به زیبائی و جلال خالد نبی و قبرستان تاریخی آن
#به شکوه آبشار زیبای شیر آباد
#به صفا و ابهت آبشار کبود وال
#به بکری و دلبری جنگل دار آباد
#و به صفا و مهر دوستی و شادابی تک تک شما همراهان جان در این سفر خاطره انگیز .
#تشکر از آقای محسن پرهیزگار ؛ برای ایجاد حس و حال خوب
#تشکر از جناب آقایان و بانوان ارزشمندی که چه در تهیه صبحانه و چه در مسیر های چالشی تیم را همراه بودند و همکاری تیمی عالی داشتند
#درودتان باد .#مهرتان مانا. #لطفتان افزون .
🎥تصویر بردار ؛ جناب آقای محسن پرهیزگار
#به زیبائی و جلال خالد نبی و قبرستان تاریخی آن
#به شکوه آبشار زیبای شیر آباد
#به صفا و ابهت آبشار کبود وال
#به بکری و دلبری جنگل دار آباد
#و به صفا و مهر دوستی و شادابی تک تک شما همراهان جان در این سفر خاطره انگیز .
#تشکر از آقای محسن پرهیزگار ؛ برای ایجاد حس و حال خوب
#تشکر از جناب آقایان و بانوان ارزشمندی که چه در تهیه صبحانه و چه در مسیر های چالشی تیم را همراه بودند و همکاری تیمی عالی داشتند
#درودتان باد .#مهرتان مانا. #لطفتان افزون .
🎥تصویر بردار ؛ جناب آقای محسن پرهیزگار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهشت همین نزدیکیست
آسمانش آبی است ، گه گاهی پرتو آفتاب و گه گاهی مملو از مِه
زمینش سبز است و سمفونیش صدای پرندگان
بهشت همین نزدیکیست
کوه های مواجش ، رود های زلالش ، درختان تنومندش ...
همه تو را میخوانند
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
آسمانش آبی است ، گه گاهی پرتو آفتاب و گه گاهی مملو از مِه
زمینش سبز است و سمفونیش صدای پرندگان
بهشت همین نزدیکیست
کوه های مواجش ، رود های زلالش ، درختان تنومندش ...
همه تو را میخوانند
#درودتان_خردافروزان_فرزانه
#روز_و_روزگارتان_آن_گونه_که_آرزو_دارید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⬅️آرام بگیر.
فقط بخش کوچکی از کار بر عهده ی توست.
عمده ی کار بر عهده ی کائنات است.
⬅️زندگیهایی هست به عمر یک دم:
تولدی.
و زندگیهایی به عمر دو دم:
تولدی و مرگی.
زندگیهایی دیگر هم که سه دم عمر میکنند:
تولدی، مرگی و گلی.
⬅️ با ارزش ترین چیز در زندگی
این نیست که چه چیزهایی را داریم
بلکه این است که چه " کسانی" را داریم.😍
#درودتان_خنیاگران_و_غوغاگران_هفت_شهرعشق
#آراسته_باد_کلامتان_به_سمفونی_قناریان_بیقرار...
#مهر_خداوند_روشنگر_همیشگی_قلبتان...
🔺ایجاد یک زنجیره انسانی برای نجات پاکبانی که در وسط سیل روز گذشته مشهد گیر کرده بود ❤️
فقط بخش کوچکی از کار بر عهده ی توست.
عمده ی کار بر عهده ی کائنات است.
⬅️زندگیهایی هست به عمر یک دم:
تولدی.
و زندگیهایی به عمر دو دم:
تولدی و مرگی.
زندگیهایی دیگر هم که سه دم عمر میکنند:
تولدی، مرگی و گلی.
⬅️ با ارزش ترین چیز در زندگی
این نیست که چه چیزهایی را داریم
بلکه این است که چه " کسانی" را داریم.😍
#درودتان_خنیاگران_و_غوغاگران_هفت_شهرعشق
#آراسته_باد_کلامتان_به_سمفونی_قناریان_بیقرار...
#مهر_خداوند_روشنگر_همیشگی_قلبتان...
🔺ایجاد یک زنجیره انسانی برای نجات پاکبانی که در وسط سیل روز گذشته مشهد گیر کرده بود ❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلم یک باغِ پر نارنج
دلم آرامشِ ترد و لطیفِ صبح شالیزار
دلم صبحی
سلامی
بوسهای
عشقی
نسیمی
عطرِ لبخندی
نوایِ دلکشِ تار و کمانچه
از مسیری دورتر حتی ..
دلم شعری سراسر 'دوستتدارم'
دلم دشتی پر از آویشن و
گل پونه میخواهد..
و من میخواهم یک صبح زیبا
درب چادر را
به سبز سبز اولنگ حیدر باز کنم
و بی هیچ هراسی از زخمهای
درونم
به همنوردان جانم بگویم
#درودتان_باد
#بامدادتان_شکوفا_غنچه_ی_باغ_بلور_آفتاب
#آرامینه_روزتان_سرشار_از_مهر_و_شادی
#دوست_داشتن_تان_آئین_دیرین_دل_آتشین_خاکستر_نشین_من_است،
دلم آرامشِ ترد و لطیفِ صبح شالیزار
دلم صبحی
سلامی
بوسهای
عشقی
نسیمی
عطرِ لبخندی
نوایِ دلکشِ تار و کمانچه
از مسیری دورتر حتی ..
دلم شعری سراسر 'دوستتدارم'
دلم دشتی پر از آویشن و
گل پونه میخواهد..
و من میخواهم یک صبح زیبا
درب چادر را
به سبز سبز اولنگ حیدر باز کنم
و بی هیچ هراسی از زخمهای
درونم
به همنوردان جانم بگویم
#درودتان_باد
#بامدادتان_شکوفا_غنچه_ی_باغ_بلور_آفتاب
#آرامینه_روزتان_سرشار_از_مهر_و_شادی
#دوست_داشتن_تان_آئین_دیرین_دل_آتشین_خاکستر_نشین_من_است،
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز.....
نظاره گر افکارم خواهم بود.....
امروز با مهرورزی خواهم زیست.....
امروز در هنگام خشم صبر خواهم کرد و با نفسهای عمیق آتش آن را خاموش خواهم کرد....
امروز در لحظه میزیم و هر دم زندگی ام را مزه خواهم کرد
امروز نخواهم گذاشت ذهنم مرا به گذشته ها بکشاند و لحظات طلایی حال را قربانی اندوه کند....
امروز نخواهم گذاشت ذهنم به آینده برود و ترس و اضطراب و نا امنی بر من مستولی گردد و خود را در آغوش پروردگارم ایمن خواهم یافت....
امروز موجب لبخند میشوم...
امروز هر آنکه مرا ببیند درخشش روح مهربان مرا در ورای چهره ی آرام و قلب مطمئنم خواهد دید....
امروز با تمام قلبم باور میکنم که گذشته چون غباری از دستانم گریخته و آینده از ورای همین اکنون زاده میشود....
امروز میدانم من هم اویم....
امروز آرام خواهم بود
آرام راه خواهم رفت
آرام می آشامم
آرام میخورم
آرام سخن میگویم
امروز هر لحظه فقط به یک کار مشغولم ..
امروز چشمانم را میگشایم و با تمام جانم سپاسگزارم برای همه ی آنچه که هست...
امروز بیدارم....
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همراه_باشید
نظاره گر افکارم خواهم بود.....
امروز با مهرورزی خواهم زیست.....
امروز در هنگام خشم صبر خواهم کرد و با نفسهای عمیق آتش آن را خاموش خواهم کرد....
امروز در لحظه میزیم و هر دم زندگی ام را مزه خواهم کرد
امروز نخواهم گذاشت ذهنم مرا به گذشته ها بکشاند و لحظات طلایی حال را قربانی اندوه کند....
امروز نخواهم گذاشت ذهنم به آینده برود و ترس و اضطراب و نا امنی بر من مستولی گردد و خود را در آغوش پروردگارم ایمن خواهم یافت....
امروز موجب لبخند میشوم...
امروز هر آنکه مرا ببیند درخشش روح مهربان مرا در ورای چهره ی آرام و قلب مطمئنم خواهد دید....
امروز با تمام قلبم باور میکنم که گذشته چون غباری از دستانم گریخته و آینده از ورای همین اکنون زاده میشود....
امروز میدانم من هم اویم....
امروز آرام خواهم بود
آرام راه خواهم رفت
آرام می آشامم
آرام میخورم
آرام سخن میگویم
امروز هر لحظه فقط به یک کار مشغولم ..
امروز چشمانم را میگشایم و با تمام جانم سپاسگزارم برای همه ی آنچه که هست...
امروز بیدارم....
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همراه_باشید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنچه که تو را برجسته میکند تغییر است
کنار گذاشتن نسخه قدیمی
تبدیل شدن به نسخه جدید
اشتیاق به بلند شدن از زمین
و پایان دادن به حس حقارت است
ساختن من جدید با تفکر زیبای متفاوت
و تلاش برای تحقق خواسته های
ارزشمند با باور و اعتقاد است
آنچه که تو را برجسته میکند
تغییر از کسی که هستی به
انسان زیبایی ک میشوی است
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
کنار گذاشتن نسخه قدیمی
تبدیل شدن به نسخه جدید
اشتیاق به بلند شدن از زمین
و پایان دادن به حس حقارت است
ساختن من جدید با تفکر زیبای متفاوت
و تلاش برای تحقق خواسته های
ارزشمند با باور و اعتقاد است
آنچه که تو را برجسته میکند
تغییر از کسی که هستی به
انسان زیبایی ک میشوی است
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الهی این بنده چه داند که چه می باید
داننده تویی ، هر آنچه دانی ، آن ده ،،،
خط الراس شیرباد به قله زشک در اولین برف پائیزی .
سرپرست ؛ آقای مهدی سیف
11 آبان 1403
ساکت و صبور در پناه باد
چون گون
در میان پیچ و تاب جویبار
از درون کوچه های سرد و برف
در گریز از افتاب
چون نسیم سرد فصل برگریز
با دلی لبالب از دلهره
جاده ها پر ز بوی دود و اضطراب
روبه سوی قله های برفگیر و پر ز باد
در پناه سنگ های یخزده
در هجوم فلسفه
در کشاکش طلوع بیرمق
و ز درون حریق سرخ اشتیاق
سرخ از تلالو امید
سرخ از غریو کوهسار
پشت سر تمام زندگی
روبرو تمام زندگی
هر قدم قصیده ای سفید
هر نفس مهی
باد میبرد مرا
تا سرزمین دور
باد سرد که میکشد قدم قدم
هر قدم قصیده ایست
که میزند قلم قدم ،بر ستبر برف و سنگ
وز میان ابر و باد روزگار
#درودتان_باد_همنوردان
#آغازین_روز_هفته_آراسته_به_مهر_و_مهربانی
#نگاهتان_مملو_از_دوستداشتنهای_صمیمی
داننده تویی ، هر آنچه دانی ، آن ده ،،،
خط الراس شیرباد به قله زشک در اولین برف پائیزی .
سرپرست ؛ آقای مهدی سیف
11 آبان 1403
ساکت و صبور در پناه باد
چون گون
در میان پیچ و تاب جویبار
از درون کوچه های سرد و برف
در گریز از افتاب
چون نسیم سرد فصل برگریز
با دلی لبالب از دلهره
جاده ها پر ز بوی دود و اضطراب
روبه سوی قله های برفگیر و پر ز باد
در پناه سنگ های یخزده
در هجوم فلسفه
در کشاکش طلوع بیرمق
و ز درون حریق سرخ اشتیاق
سرخ از تلالو امید
سرخ از غریو کوهسار
پشت سر تمام زندگی
روبرو تمام زندگی
هر قدم قصیده ای سفید
هر نفس مهی
باد میبرد مرا
تا سرزمین دور
باد سرد که میکشد قدم قدم
هر قدم قصیده ایست
که میزند قلم قدم ،بر ستبر برف و سنگ
وز میان ابر و باد روزگار
#درودتان_باد_همنوردان
#آغازین_روز_هفته_آراسته_به_مهر_و_مهربانی
#نگاهتان_مملو_از_دوستداشتنهای_صمیمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غزلى به پيشواز #بهار،پيشكش به همه ی جان هايى كه در سرماى بى پايان گيتى، بهار را باور دارند:
" چند گامى مانده تا قصر بهار
دل درونِ سينه كى گيرد قرار؟
مى رسد نوروز، آرام و خموش
مى رمد بومِ زمستان بى مهار
چشمه مى گريد ز شوقِ رهروى
سبزه مى رقصد ز ديدار نگار
شامگاهان مى خزد در لانه اش
مرغكِ خورشيد، از ترس شكار
بامدادان باز مى خيزد ز جا
مى زند فريادِ بيدارى و كار
آسمان هر دم بگيرد رنگِ نو
دشت و جنگل، تشنه و درانتظار
آى آدم! بشكن اين يخ هاى كين
باز كن در را، فروافكن حصار
آى آدم! شستشو كن جان و تن
جامه نو كنُ، پاك از گرد وغبار٠"
#درودتان_باد_یاران
#شادمانی_سرودتان_باد_یاران
#نغمه_بلبلان_نوای_عودتان_باد_یاران
#بهار_چهارفصل_از_آن_وجودتان_باد_یاران
" چند گامى مانده تا قصر بهار
دل درونِ سينه كى گيرد قرار؟
مى رسد نوروز، آرام و خموش
مى رمد بومِ زمستان بى مهار
چشمه مى گريد ز شوقِ رهروى
سبزه مى رقصد ز ديدار نگار
شامگاهان مى خزد در لانه اش
مرغكِ خورشيد، از ترس شكار
بامدادان باز مى خيزد ز جا
مى زند فريادِ بيدارى و كار
آسمان هر دم بگيرد رنگِ نو
دشت و جنگل، تشنه و درانتظار
آى آدم! بشكن اين يخ هاى كين
باز كن در را، فروافكن حصار
آى آدم! شستشو كن جان و تن
جامه نو كنُ، پاك از گرد وغبار٠"
#درودتان_باد_یاران
#شادمانی_سرودتان_باد_یاران
#نغمه_بلبلان_نوای_عودتان_باد_یاران
#بهار_چهارفصل_از_آن_وجودتان_باد_یاران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهار رازی را به من گفت
که من با شما در میانش میگذارم:
این که هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفهای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول میرقصد بعد بر خاک میافتد.
بهار به من گفت:
تنها کسانی به بهشت میروند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب
هرگز نمیتوان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت
هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفهای شادمانم
و به اندازهٔ توان شکوفهای
در آفریدن بهشت میکوشم.
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همنورد_باشید
که من با شما در میانش میگذارم:
این که هیچ زمستانی ابدی نیست
همان گونه که هیچ شکوفهای.
اما هر شکوفه قبل از اینکه بمیرد،
اول میرقصد بعد بر خاک میافتد.
بهار به من گفت:
تنها کسانی به بهشت میروند
که آفریدن بهشت را در دنیا تمرین کنند.
وگرنه با پیراهنی از آتش و غضب
هرگز نمیتوان به ملاقات فرشتگان رفت.
با دامنی از هیزم خشم و خشونت
هرگز کسی را به بهشت راه نخواهند داد.
پس من به قدر عمر شکوفهای شادمانم
و به اندازهٔ توان شکوفهای
در آفریدن بهشت میکوشم.
#خوبان_خورشیدتبار
#درودتان_باد
#روزتان_غزل_و_ترانه
#با_ما_همنورد_باشید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من از لطافت صبح
من از طراوت نور
من از نوازش آن مهربان
چنان سرمست؛
كه گاه، در همه آفاق میگشودم بال
كه مست، بر همه افلاك می فشاند دست
چو بوی صبح، همه روزن روان روشن!
نسيم را گفتم:
اگر حقيقت خورشيد را حجابی هست
هميشه در پس هر ابر، آفتابی هست
هميشه، آن سوی ديوار های نوميدی
اميد هست و
افق های بيكران روشن ...!
#فریدون_مشیری.
#درودتان_باد_یاران
#بهار_چهارفصل_از_آن_وجودتان_باد_یاران!
🎥 تدوین آقای سید امین یاسینی دره سیب فریزی
من از طراوت نور
من از نوازش آن مهربان
چنان سرمست؛
كه گاه، در همه آفاق میگشودم بال
كه مست، بر همه افلاك می فشاند دست
چو بوی صبح، همه روزن روان روشن!
نسيم را گفتم:
اگر حقيقت خورشيد را حجابی هست
هميشه در پس هر ابر، آفتابی هست
هميشه، آن سوی ديوار های نوميدی
اميد هست و
افق های بيكران روشن ...!
#فریدون_مشیری.
#درودتان_باد_یاران
#بهار_چهارفصل_از_آن_وجودتان_باد_یاران!
🎥 تدوین آقای سید امین یاسینی دره سیب فریزی