Bukharamag
16.6K subscribers
4.8K photos
1.22K videos
16 files
838 links
Download Telegram
نغمه بر لبانم خوشاهنگ نمی‌شود
بریده واژه در گلو هماهنگ نمی‌شود

لحن حزینم در ترّنم غمی برفی است
چه عجب گر پرده اش به چنگ نمی‌شود

کنون نسیم صبا به خاک زمین نمی‌پاید
جانِ از قفس رهیده به جنگ نمی‌شود

سینه گشوده حق به سوی دوست که بیا
در انتهای «خیابان بلند» راه تنگ نمی شود

خطا گفتی: «پرونده بسته می‌شود وَ تمام»!
به یاد توست که روی لاله گلرنگ می‌شود

چهارشنبه 11 بهمن ماه 1396

در جلسه دفاع
تابستان داغ 1376 رو به پایان بود و من مشغول تدوین پایان‌نامه کارشناسی ارشد در نقد معماری معاصر ایران که خواهی نخواهی به معنای هویت هم راه می‌برد. غرق خواندن دو کتاب «آسیا در برابر غرب» و «زیر آسمانهای جهان» دکتر #داریوش_شایگان بودم. پرسش‌هایی در ذهنم پیش می‌آمد. به واسطه دوستی از ایشان وقت ملاقاتی گرفتم و با بزرگواری بی حدّش، همان روز مرا با لطف فراوان به حضور پذیرفت. من تشنه دانستن و یافتن بودم، و او دریایی که از تالاب ها و جوی ها گذشته بود، و غرق در حکمت و فلسفه و تاریخ و هنر! همان روز و پس از آن، با سخاوتمندی با کسی ساعتها به بحث می‌نشست که چیز زیادی برای عرضه به چون اویی نداشت.
پنج سال گذشت و دیدارها و گفت و گوهای ما همچنان ادامه داشت تا اینکه از او خواستم در انجام پایان نامه دوره دکتری که موضوعش در فلسفه هنر مدرن بود، یاری‌ام کند. با کمال میل پذیرفت با این شرط که همچون یک استاد رسمی دانشگاه با او برخورد نشود و راهنمای خصوصی من باقی بماند. در خلال سه سال دیدارهای مکرّر با مهربانی بسیار بدون اینکه خسته شود، با هم به گفت و گو و تبادل نظر در باب فلسفه و هنر مدرن می‌پرداختیم و او دیدگاه‌های گسترده و بسیار عمیقش را در باره هنر غرب مطرح می‌کرد. به یاد دارم که یکی از این دیدارها که معمولاً سه تا چهار ساعت به درازا می‌کشیدند، بیش از هفت ساعت ادامه یافت و او هنوز از گفت و شنید خسته نشده بود.
خانه اش که بیشتر اهالی فلسفه و هنر و ادبیات با آن آشنایند، حال و هوای عجیبی داشت که گفت و گو را به سمت هنر و ادبیات شرق و غرب سوق می‌داد. گویی هاله قدسی فضا که اتّفاقا مبحث مهمی در پایان نامه مرا تشکیل می‌داد، با حضور مجسمه‌های متعدد خندان و طلایی بودا و حسّ و حالی که در آن موج می‌زد، هنوز فرو نریخته بود، بوداهایی که همیشه مقداری یاس تازه در دامن داشتند و هوا از عطرشان آکنده بود. نور کم سوی چراغهای رنگی و لاله ها و بلورهای پیچ قاجاری که این سو و آن سو جلوه داشت، فضا را شاعرانه تر می‌کرد. پرده نقاشی سَبک قهوه خانه ای آویخته بر بالای بخاری دیواری، هشت تابلوی خط ـ نقاشی محمّد احصایی که به او تقدیم کرده بود؛ انارهای تازه ای که همیشه بر روی ظرف بلورین پایه دار زیبایی بر میز خودنمایی می‌کرد و با تمام شدن فصل به تدریج رو به زوال می‌گذاشت و بیننده را به یاد طبیعت بیجان‌های سزان می‌انداخت؛ رومیزی ترمه ای که بر میز ناهارخوری پهن بود، پی سوز ظریف فلزی دوره سلجوقی، به شکل پرنده که آن را خیلی دوست می‌داشت، همه از باورهای شرقی و ایراندوستی او حکایت داشت. قفسه‌هایی مملو از کتاب به زبان‌های خارجی مرتب چیده شده، و نیز کتابها و مجلات تازه منتشر شده به فارسی و انگلیسی و فرانسه بر زیر و روی میز جلو مبل، توجه بیننده را به خود جلب می‌کرد. پنجره سراسری که تمام عرض اتاق را در بر می‌گرفت و رو به باغ دلگشای خانه داشت، در مجموع فکر را به سویی می‌برد که مباحث هنر و عرفان و فلسفه در آن روانتر و جذابتر و گیراتر جریان می‌یافت. بسیار اتفاق افتاد که مسئله ای در بحث هایمان پیش می‌آمد، برمی خاست به اتاق کارش می‌رفت و کتابی به یکی از زبان‌های انگلسی، فرانسه و آلمانی می‌آورد، برایم می‌خواند و ترجمه می‌کرد و بحث را ادامه می‌داد.
بهار در طلیعه سال نو،
درخت کهن باغ را
به میهمانی خود فرا نخواند
خانه ی روشن در بر روی خود فرو بست
یاس پیر در وفاداری به پیمان باغبان
به انتظار نشست و پیرایه از گل های سپید
به سر نبست
چشم مات بودای محزون بر در خشکید
و لبخند بر لبش ماسید
دامنش خالی از دسته های یاس سپید
و مشامش تهی از عطر شکفتن سحرگاهی
دیگر آغوش به روی آفتاب نگشود
صبح به قهر خاموش شد و فرو خفت
ظرف بلورین پایه طلا
از انارهای درشت رسیده خالی ماند
دیوارهای سفید
شعله سرخ رقصان چراغ های لاله عباسی را
بر تن لخت خویش به تماشا ننشست
و مرثیه مرگ را با خود زمزمه کرد...

در دومين روز سال نو، چشم بیدار زمان،
#داریوش_شایگان،
در پی خوابی طولانی برای همیشه دیده از جهان فروبست!
فانوس جادویی زمان، راه خاموشی گزید.
در جنون بیداری کالبد جوانمردش بیش از این درنگ نکرد و در پی روانِ مشتاقش،
با هزاران فروهر پاک روانه شد به دیار خاطره ازلی،
آنجا که دئنای زیباروی و تابناک، خوشبوی و عطرآگین بر سر پل برگزیدگان چشم به راه مانده بود
تا دست در دست یکدگر
از یکی از سی و سه در نیک آیینی پندار و گفتار و کردار،
به گلشن همیشه سبز وجود
به سرای فروغ جاودان وارد شوند.
روح پاکش شاد و یادش جاودانه گرامی باد...

نير طهوری
داریوش شایگان در آغاز سال 1397 ما را ترک کرد. خوشحالیم که سال گذشته مراسم یادبود تاگور را با یاد او برگزار و به او تقدیم کردیم.
سفر بخیر و به کام
#داریوش_شایگان
@fineartstoryclub
«جویبار لحظه‌ها بی‌وقفه جاری‌ست»
یادنوشته‌ا‌ی برای #داریوش_شایگان

الهام فخاری،نائب رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران

استوار، پرشور، بی‌هیاهو، روان و زلال زیست، آموخت، در آسمان‌های جهان پرگشود، و ققنوس‌وار در میهنش افروغ‌های هستی به دیگران سپرد. چشمه بود به زلالی و پویایی و مهر به سرزمین؛ باران بود به تازگی و زندگی برای رویش؛ آفتاب شد تا باغ‌هایی به چشم ما روشن شوند. شایگان هما بود، بلندپرنده، سرافراز و عاشق. گنج‌هایی بر نسل‌ها آشکار کرد که در رنگ و آب نوگرایی باختری در غبار مانده بودند.
جهان شکننده‌ی اسطوره‌ای سنت را با نقد روادارانه به میدان امروز آورد. شایگان یکی از بهترین یاریگران جامعه‌پذیری جوانان نسل ما است. دلیراته نقد خویش کرد، از دیدگاه خود راه و بی‌راهه‌های گذشته را نمایان کرد، و نوشت و خواند و آموخت و زیست، زیستنی جاودانه و ماندگار.
نظم او همراه با روانی و‌ پویایی، فلسفه‌پردازی‌اش با شوق و عشق، تاریخ‌پژوهی‌اش درآمیخته با سروده‌های نو و کهن و نوشته‌هایش زلال و جان‌بخش است. نگارشش در «پنج اقلیم حضور » خواننده را بر بال‌های روزگار به تجربه‌ی زیسته‌‌‌ای می‌برد، بی ستایش یا نکوهش.
ستیهندگی بخشی از جهان با سرمایه‌های دیرین ما و کم‌کاری‌ها و ناآگاهی‌های خودمان را باریک‌بینانه، روشن و گویا برنگاشت. به میهن خویش وفادار ماند و آرزوی‌ش تاب‌آوری خاوران در برابر آسیب‌ها و آشوب‌ها بود.
امروز او آن چشمه‌ی سرشار و پویا دَم بر این جهان فروبست، کسی چه می‌داند شاید به کاوشی همیشگی به فراسوی چهل‌تکه‌ها و وصله‌های هستی پرگشوده است. ما سرگشته‌ میان سوگ و منش او هستیم. سوگ ما از رنج خستگی تنانه ماست، چرا که داریوش شایگان جشن همواره‌ی خاوران است. او که باور داشت «دم لحظه‌ی درنگ من است در صحرای عدم»، آفرینشی همواره و جاری است، اگر کوشش او برای بیداری و دانایی ما به‌بار نشسته باشد. به یادش و به پاسداشت کوشش همیشگی‌اش، در این هفت و چهل روز، یادگارانش را بازخوانی کنیم. نام، یاد و منش داریوش شایگان مانا باد./
یادگاران:
-آسیا در برابر غرب
- ادیان و مکتب‌های فلسفی هند در ۲ جلد
-تصوف و هندوئیسم (آیین هندو و عرفان اسلامی بر مبنای کتاب مجمع البحرین نوشتهٔ داراشکوه ترجمه به فارسی توسط جمشید ارجمند)
- افسون زدگی جدید، هویت چهل تکه و تفکر سیار، ترجمه فاطمه ولیانی
- زیر آسمان‌های جهان، گفتگوی رامین جهانبگلو و شایگان، ترجمه نازی عظیما
- بت‌های ذهنی و خاطره‌های ازلی، انتشارات امیرکبیر
-سرزمین سراب‌ها
-انقلاب دینی چیست؟
-آمیزش افق‌ها
-بینش اساطیری، نشر اساطیر
-پنج اقلیم حضور، نشر فرهنگ معاصر
-در جستجوی فضاهای گمشده، نشر فرزان روز
-نگاه شکسته، ترجمه علیرضا منافزاده، نشر فرزان روز
-جنون هشیاری (ترجمه)، نوشته ایو بونفوا، مؤسسه فرهنگی پژوهشی نشر نظر، ۱۳۹۴
-فانوس جادویی زمان، نشر فرهنگ معاصر، ۱۳۹۶
@shorashahrtehran
"إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون"

⚫️دکتر #داریوش_شایگان، نویسنده و پژوهشگر صبح امروز در بیمارستان فیروزگر دار فانی را وداع گفت...

🌐منزل دکتر شایگان - سال۱۳۸۵

#استادمحمدرضاحکیمی↙️
@mohamadrezahakimi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظرات دکتر داریوش شایگان درباره اهمیت سعدی در ادبیات و زندگی ایرانیان:

“نقش سعدی در فرهنگ ایرانیان با نقش کنفسیوس در چین قابل مقایسه است”...


#ادبیات
#سعدی
#داریوش_شایگان

@persianschooloflife
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍🏻سخنرانی دکتر داریوش شایگان در شب بخارای ویژه راوی شانکار

شادروان دکتر #داریوش_شایگان، در شب بخارای #هند سخنانی ایراد کرد که از دانش عمیقش در #هندشناسی حکایت داشت.
در این مراسم که روز یکشنبه یکم بهمن ۱۳۹۱ در گالری محسن برگزار شد، از موسیقی‌دان بزرگ هند #راوی_شانکار با حضور دکتر سری واستوا (سفیر هند در تهران)و دوستداران موسیقی هند و شانکار تقدیر به عمل آمد.

#مجله_بخارا #بخارا #شب_بخارا #علی_دهباشی
#Bukharamagazine #AliDehbashi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی #نجف_دریابندری در شبی که مجله بخارا در روز چهارشنبه سوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ برای ایشان برگزار کرد.
با حضور: #دکتر_محمدعلی_موحد
#داریوش__شایگان
#مصطفی__ملکیان
#منوچهر_انور
#محمود_دولت‌آبادی
#دکتر_ایرج_پارسی_نژاد
#فخرالدین_فخرالدینی
#حسین_معصومی_همدانی
#ناصر_تقوایی

که در روز چهارشنبه سوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳ در کانون زبان فارسی برگزار شد.

#مجله_بخارا #بخارا #شب_بخارا #علی_دهباشی
#Bukharamagazine #AliDehbashi
فردا یازدهم مهرماه (دوم اکتبر) مصادف است با یکصد و پنجاه و دومین سالروز تولد مهاتما گاندی. به همین مناسبت، سخنرانی دکتر داریوش شایگان در شب «مهاتما گاندی، پیام‌آور صلح» که از سوی مجله بخارا با همکاری سفارت هندوستان در روز دوشنبه دهم مهرماه ۱۳۹۶ با حضور سائوراب کومار، سیدمصطفی محقق داماد و سیدکاظم موسوی بجنوردی در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی برگزار شده بود، تقدیم می‌شود.
#مهاتما_گاندی
#داریوش_شایگان
#مجله_بخارا
#بخارا
#علی_دهباشی
#MahatmaGandhi
#DariyushShayegan
#Bukharamagazine
#AliDehbashi