Bukharamag
16.6K subscribers
4.8K photos
1.22K videos
16 files
837 links
Download Telegram
73
94
توزیع مجدد شمارۀ نوروزی
«بخارا» و «سمرقند»

از صبح شنبه شانزدهم فروردین‌ماه ۱۴۰۴
مرکز پخش: ققنوس (تلفن: ۶۶۴۶۰۰۹۹ - ۰۲۱)
94👎2
مجسمۀ فردوسی در گذر زمان

نقل از کانال تلگرامی تهرانه
72
سخنرانی پروفسور ماریو کازاری
در شب کارلو کولودی
ترجمۀ هانیه اینانلو

پنجشنبه پنجم آبان‌ماه ۱۳۹۰
(بیست و هفتم اکتبر ۲۰۱۱)
مدرسۀ ایتالیایی‌ها (پیترو دلاواله)
45
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

‌بیستم فروردین‌ماه نهمین سالروز درگذشت استاد منوچهر ستوده است. یاد و خاطرۀ ایشان را گرامی می‌داریم.

«سخنان استاد منوچهر ستوده دربارۀ مجلۀ بخارا و علی دهباشی»

برگرفته از فیلم مستند «وقایع‌نگاری بخارا»
تهیه‌کننده: پرویز پرستویی
کارگردان: فرامرز اسدی
تاریخ ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۸۷
105
38
شب منوچهر شیبانی

مجله بخارا با همکاری موزه منوچهر شیبانی و موسسه میراث سرو سبز، هشتصد و بیست و نهمین شب از سلسله شب‌های بخارا را با عنوان شب منوچهر شیبانی در کاشان برگزار می‌کند.
این نشست ساعت هفت عصر روز چهارشنبه بیستم فروردین ۱۴۰۴ با سخنرانی سیف‌الله امینیان، کامیار عابدی، امیرعباس مهندس، پری شیبانی، محمود ساطع و علی دهباشی در موزه و کتابخانه شیبانی (خانه تاریخی کاج) برگزار می‌شود.

زنده‌یاد منوچهر شیبانی؛ شاعر، نقاش، نمایشنامه‌نویس و سینماگر (متولد ۱۳۰۳ کاشان)، از کوشندگان و آغازگران جنبش هنر مدرن ایران است. کتاب‌های جرقه، آتشکده خاموش، سراب‌های کویری، تراژدی سهراب از شیبانی منتشر و بیش از پنجاه نمایشگاه نقاشی در ایران و جهان از او برگزار شده است.
موزه منوچهر شیبانی، نخستین موزه غیردولتی کاشان در سال ۱۳۸۴ با اهدای آثار زنده‌یاد شیبانی توسط همسرشان، پری شیبانی در این شهر گشایش یافته و میزبان هنرمندان و گروه‌های فرهنگی است. برگزاری نشست‌های هنری، فعالیت‌های پژوهشی و چاپ مجله کاج، از دیگر اقدامات این مجموعه است.
مجله کاج، به مناسبت یکصدمین سال تولد شیبانی، این شماره‌ی خود را به چاپ شماری از آثار این هنرمند بزرگ و نقد و بررسی آن‌ها اختصاص داده است. انتشار مجله کاج (دوره دوم) از بهار و تابستان ۱۳۹۷ با چاپ ویژه‌نامه‌ی پری زنگنه آغاز شده و با ویژه‌هایی چون بهرام بیضایی، کارخانه شماره یک، شهر و دوچرخه، کوچه، خانه، و اینک انتشار ویژه‌نامه منوچهر شیبانی ادامه یافته است.

نشانی : کاشان، میدان کمال‌الملک، ابتدای خیابان فاضل‌نراقی، فرهنگ سی‌وپنجم، خانه تاریخی کاج، موزه منوچهر شیبانی
69
81👎1
پیاله را نگذار

(به علی دهباشی)

برخیز به شادخواری
برای تندرستی مردان جنگ
در میدان فرهنگ!

برخیز، ای جهانباشی
به "بخارا" و "سمرقند".
ای سرهنگ نشسته
به اسب هنگ!

پیاله را نگذار
هنوز تا هزار و یکمین شب
غم فرهنگ باقیست!

دلشادفرهادزاد
بیستم فروردین ۱۴۰۴
214
سروده‌ای از دکتر دلشاد فرهادزاد (استاد دانشگاه سمرقند)
119
43
شب مرقع بهار مولانا

هشتصد و سی‌امین شب از سلسله شب‌های مجله بخارا با همکاری مؤسسه کتاب‌آرایی ایرانی اختصاص دارد به مرقع «بهار مولانا». شب مرقع بهار مولانا به عنوان دهمین شب از شبهای هنر و هنرمندان کتاب‌آرایی، عصر جمعه بیست و دوم فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار خواهد شد.
مرقع بهار مولانا به قلم استادان و هنرمندان در بهار ۱۳۹۹ آغاز و در دی‌ماه ۱۴۰۳ به سرانجام رسید: خوشنویسی محمد جوادزاده، نگارگری: اردشیر مجرد تاکستانی، آرمین قبولی خوشرو، روح‌الله جهان‌بین، هادی فقیهی، اسدالله فقیهی، مهدی مهدوی، مصطفی شرفی، امیر طوفانی. تشعیر: زیبا قربانی. گل و مرغ: عطاالله شاکری، پروانه پورکاوه، زهرا خشنود. تذهیب: حسن محمدی، عطیه اکبری، شیما باقرنيا، مونا زين‌العابدينى، مونا كريمى، محبوبه مختاری، مریم نعمتی، طاهره هاشمی. مشاور هنری: بهروز عوض‌پور سرپرست کارگاه: حسن محمدی.
نمایشگاه آثار مرقع و رونمایی از نسخه‌ی چاپی آن در اسفند ۱۴۰۳ برگزار شد و این شب همزمان با نمایش مجدد آثار مرقع با حضور و سخنرانی استادان و پژوهشگران: محمد شهبازی، مجید فدائیان، حمیدرضا قلیچ‌خانی، علی‌اصغر میرزایی مهر، هومن يوسفدهى، حسن محمدی و علی دهباشی برگزار خواهد شد.

این نشست بصورت حضوری در محل نگارخانه لاجورد مؤسسه کتاب‌آرایی ایرانی واقع در خیابان بزرگمهر، تقاطع فلسطین، پلاک ۲۹ و مجازی از دو طریق برنامه‌ی google meet با کد ورود:
https://meet.google.com/mwk-jxyi-uuj
و پخش زنده از صفحه‌ی اینستاگرام مؤسسه‌ی کتاب‌آرایی ایرانی برگزار خواهد شد.
53
31
محسن آزموده

زنده باشی آقای دهباشی


چند شب پیش شنیدم كه آقای دهباشی بستری شده. گفتند عمل جراحی در پیش دارد. جرات نكردم با او تماسی بگیرم. حدس می‌زدم خودش نمی‌تواند صحبت كند. صبح فردا سر كار یكی از همكاران گفت كه با یكی از دوستان آقای دهباشی تماس گرفته، حالش را بپرسد، گفته چرا به خودش زنگ نزدی؟ جواب می‌دهد، همان‌طور روی تخت بیمارستان. باز جرات نكردم زنگ بزنم. فاطمه با او تماس گرفت. گوشی را برداشته و گفته بود: «خیلی درد كشیدم. سنگ كلیه دارم، هیچ‌وقت در زندگی این‌طور درد نكشیدم.» اینها را که تعریف می‌كرد، صورتش در هم می‌شد. من هم طاقت شنیدن نداشتم. گفت: یك زنگ به آقای دهباشی بزن، خیلی سلام رساند و گفت: دلم تنگ شده، چرا نمی‌آیید به دیدن من؟! شرمنده شدم. چه كار باید می‌كردم. بالاخره بر خجالت و شرمندگی‌ام غلبه كردم و شماره‌اش را گرفتم. بعد از یكی، دو تا بوق برداشت. خودش بود، با صدای رنجور و گرفته. گفت: آزموده كجایی؟ چرا نمیای ببینمت؟ گفتم: خدا بد نده آقای دهباشی، چطورید؟ همان حرف‌های فاطمه را تكرار كرد. لحن صدایش دردناك بود. گفت: تا دیر نشده بیا. گفتم: زنده باشید آقای دهباشی. برایش آرزوی سلامتی كردم. گفتم: «شما رو به خدا استراحت كنید.»

می‌دانم گوش نمی‌كند و این نگران‌كننده است. علی دهباشی در شصت و هفت سالگی، یك‌تنه به اندازه یك اداره یا نهاد فرهنگی با بیش از شصت و هفت كارمند و كاركن كار می‌كند. شب‌های پر و پیمان با انبوه مخاطبان برگزار می‌كند. مجله چاپ می‌كند. اسباب ارتباط و دیدار اهل فرهنگ و هنر و ادبیات و سینما و موسیقی و ... می‌شود. به ایران خدمت می‌كند. بدون اغراق هیچ ایرانی‌ای به اندازه او در برگزاری یادبود و نكوداشت دوستداران ایران، خواه آنها كه فرمان یافته‌اند و به دیار باقی شتافته‌اند و خواه آنها كه در قید حیات هستند، تلاش نكرده. دهباشی برای وجوه گوناگون و متكثر و متنوع فرهنگ و سیاست و جامعه و طبیعت و جغرافیا و تاریخ ایران شب برگزار كرده و در هر مورد از برجسته‌ترین چهره‌ها دعوت كرده تا دقیق‌ترین و جامع‌ترین چیزها را بگویند. او باید باشد. باید سالم و تندرست باشد. به همین خاطر باید استراحت كند. كمی هم به خودش برسد. چشم خیلی‌ها به شماست آقای دهباشی. مواظب خودتان باشید. با امید.


نقل از: روزنامۀ اعتماد، شمارۀ ۶۰۱۵، پنج‌شنبه ۲۱ فروردين ۱۴۰۴
281