بيدارزنى
4.02K subscribers
5.12K photos
1.22K videos
173 files
4.18K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
کارگاه‌های مشارکتی آموزشی
روشی کیفی‌ است که به خلق مباحث عمیق، مبادله منابع و شبکه‌سازی مربوط به موضوعات خاص منجر می‌شود.

جلسه اول؛ گام نخست

✍🏽زهره رجبی؛ پژوهشگر حوزه زنان و سلامت شهری

🔻 در کارگاه‌های مشارکتی که ممکن است با اهداف گوناگون طراحی شود، مشارکت و تعامل میان شرکت‌کنندگان از اهمیت بالایی برخوردار است.

🔻خلق مفاهیم و محتواهای جدید با بارش فکری و تشویق مشارکت‌کنندگان به رها کردن ذهنیت و تخیل، تلاش برای درک یکدیگر، بازی‌های گروهی هدفمند با هدف آشنا شدن با و تمرین کار گروهی، جرأت بخشی، افزایش اعتماد به‌نفس، تقویت روحیه مطالبه‌گری در بستر این نوع کارگاه‌ها، رخ خواهد داد.

🔻تیم کانال تلگرامی #شهرزنان، #شهرامن، در راستای وجود دغدغه فکری که سال‌ها کار و تجربه تسهیلگری در ایران علت آن است، تلاش کرده محتوای جلسات آموزشی، خلاقانه و کارگاهی برای تسهیلگران علاقه‌مند در موضوع «توانمندسازی زنان در حیطه #امنیت_شهری با هدف #کاهش_آزار_و_اذیت
در #فضاهای‌شهری» را طراحی کند.

🔻بسیار خوشحال خواهیم شد که با مطالعه جلسات کارگاهی تهیه شده، نظرات ارزنده و کارشناسانه خود را در اختیار ما قرار دهید!

🔻از اهداف مهم جلسات کارگاهی، آموزش، تعامل و افزایش دربرگیری Inclusion شرکت‌کنندگان در کارگاه‌هاست. برای افزایش مشارکت، که در واقع کلید موفقیت کارگاه‌های مشارکتی است، پیشنهاد می‌شود: سوال پرسیدن را تشویق کنید. برای تشویق مشارکت‌کنندگان به فعالیت بیشتر، از آنها بخواهید حتما تجربیات خود را بیان کنند.

🔻 محتواهای آموزشی-مشارکتی موجود، برای جلسات کارگاهی در پنج‌جلسه طراحی شده است.
و در این پست محتوای #جلسه_اول منتشر می‌شود.

🔻محتوای چهار جلسه بعدی و توصیف اهمیت جلسه پنجم که در نهایت به طراحی پروژه‌های کوچک محلی (به منظور کاهش ناامنی در فضاهای شهری) با حمایت تسهیلگران و ذی‌نفعان محلی و‌ کارِگروهی زنان داوطلب ختم می‌شود؛ در هفته‌های آتی منتشر خواهد شد.

🔻برای تهیه محتواها، عسل مهربانی و برای کارهای گرافیکی و طراحی‌ها، مینا رجبی همراه کانال تلگرامی ما بودند.

🔻همچنین #کتابچه‌ای به‌منظور راهنمایی و استفاده از تاکتیک‌‌ها و روش‌های کارگاهی برای تسهیلگران به زبان فارسی در مرحله صفحه‌بندی است و به‌زودی در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد.

🔻پی‌نوشت: وقتی کار تسهیلگری و برگزاری کارگاه‌ها برای زنان را در ایران و از سال ۱۳۹۰ و با پروژه «کاهش خطرپذیری فضاهای شهری برای زنان» شروع کردم؛ فعالیت‌های ما بیشتر بر اساس آزمون و خطا، خلاقیت‌های فردی و مطالعات شخصی استوار بود، و همواره جای خالی محتوای منسجم در این حوزه برای ما محسوس بود. از دوستان عزیزی که در تمام این سال‌ها و برای
تولید محتوا و مفاد آموزشی منسجم و قابل اتکاء، گروه ما را تشویق و همراهی کردند؛ بسیار متشکرم.

🔻همواره از زمان شروع فعالیت‌هایمان در حوزه تسهیلگری شعار ما « اعتماد به جامعه محلی»؛ «تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی بر اساس خواست و نیازهای جامعه‌محلی» و تلاش برای «تغییرات کوچک و گام به گام» بوده است.

🔻در نهایت این کار گروهی به تمام زنان توانمند، صبور و مهربان محلات خزانه، یاخچی‌آباد، نازی‌آباد (و سایر محلات منطقه ۱۶) تقدیم می‌شود که در سال ۹۰، تیم جوان و کم‌تجربه ما را با گرما و صفای بی‌حد و مرز خود پذیرا بودند و شرمنده تمام آنها هستیم که نتوانستیم پروژه‌های کاربردی‌تری در محله‌هاشان به ثمر برسانیم.


@bidarzani
@Shahr_Zanan
https://t.me/Zananmedia/119
🟣 از ترس تا فرصت‌طلبی

📌 نگاهی به مواجهه‌ی برخی معلمان با مطالبات خود

✍🏽 جعفر ابراهیمی

اولین و ابتدایی‌ترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی، شکایت و #گلایه در اتاق معلمان و در گفتگوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است. اگر معلمی در کل آدم ساکت و کم‌حرف نباشد، اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت می‌کنند و از ظلم و ستم بر خود سخن می‌رانند.
در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک #طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان می‌کنند و گلایه‌ها یادشان می‌رود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند نامه‌ای که هیچ خطری برایشان ندارد این نهایت ترس و محافظه‌کاری این دست از معلمان است و نشان می‌دهد که نظام #گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعت‌پذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط #نق می‌زنند و اصلا نباید روی شکایت‌های آنان حساب باز کرد.
جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهره‌مند گردند.
تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانش‌آموزان هم بد عمل می‌کنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره #کرنش می‌کنند در مقابل دانش‌آموزان #قلدری می‌کنند و سعی می‌کنند در کلاس اگر زورشان برسد دانش‌آموزان را #رام و مطیع خود کنند اغلب به دنبال پر کردن فرم #معلم_نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونه‌هایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد می‌آورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیده‌باشند که حقوق یک #کارگر نگون‌بخت هم‌سطح آقای یا خانم معلم است آه و ناله سر می‌دهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفته‌اند.
این دسته از معلمان آنقدر ترس‌زده هستند که حتی جرات نمی‌کنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و می‌گویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است. سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق #خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی می‌گویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟ گویی اینان دنبال #کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبه‌گری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی می‌ماند.

به نظر می‌رسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمه‌کارآمد و ... آگاه نباشد معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمی‌کنند ناآگاه نیستند یا فرصت‌طلبند یا ترسو و محافظه‌کار هستند.

معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهی‌بخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نق‌زدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند آنها باید بدانند که می‌توانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند. این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.

اما معلمان فرصت‌طلب خطرناکند. آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می‌دهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت می‌شود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر می‌دهند و با بی‌عملی خود ناامیدی را به جمع منتقل می‌کنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبه‌گری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصت‌طلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمی‌گردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکل‌یابی مستقل.

هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیم‌بندی فوق رویکردمان فرصت‌طلبی و خوشه‌چینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبه‌گری می‌ترسیم #صمد_بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان داده‌است آنجا که می‌گوید : همه‌اش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان می‌ریزد.



@kahimeh
@bidarzani