بيدارزنى
4.27K subscribers
5.68K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
Forwarded from نقد
▫️ از سلول انفرادی چین تا زندان تهران
▫️ نامه‌ای که سانسور را دور زد


12 مارس 2025

نوشته‌ی: وو چن
ترجمه‌ی: سمیه رستمپور

مادر، می‌دانم که سراغ تو خواهند آمد. به تو خواهند گفت که مجازاتی هولناک در انتظار من است تا بترسی، تا وادارت کنند که از من بخواهی اعتراف کنم، کاری که همیشه می‌کنند. می‌دانم که خواهی ترسید و نگرانم خواهی شد، اما تو هم می‌دانی که من کار اشتباهی نکرده‌ام، مگر نه؟ نسل ما این انقلاب را به سرانجام نرساند. اما شاید تنها وعده‌ای که بتوانیم به نسل بعد بدهیم، این باشد: «متهم هرگز ابراز پشیمانی نکرد.»...


📝 توضیح مترجم: این متن نامه‌ی است خواندنی از یک زندانی سیاسی زن در «چین»، که هم‌زمان با قیام «ژن ژیان ئازادی» در ایران، برای دور زدن دستگاه سانسور چین، تجربه‌ی بازداشت و تبعید خود و هم‌راهانش را از زبان یک زن کورد در ایران روایت کرده است. «وو چن»، نویسنده‌ی این متن را که داستان درباره‌ی اوست، در اکتبر ۲۰۲۴، در جشنواره‌ای انترناسیونالیستی در شهر مارسی، در جنوب فرانسه دیدم؛ فستیوالی که به همت کلکتیو «الشعب یرید» (مردم خواهان سقوط رژیم‌ها هستند، شعار انقلاب سوریه) برگزار شده بود. در این گردهمایی، بیش از ۱۵۰ فعال سیاسی ضدنظام از سراسر جهان ــ از پنج قاره ــ برای بیش از یک هفته در کنار هم گرد آمده بودند؛ فعالانی که در حوزه‌های گوناگون از جمله مبارزات فمینیستی- کوئیر، محیط زیستی، ضدسرمایه‌داری، ضدپلیسی و ضددولتی، مبارزه علیه استبداد و استعمار، و جنبش‌های مرتبط با مسکن، غذا برای همگان، آموزش آلترناتیو کمونال و رسانه‌های آلترناتیو فعالیت می‌کردند.

«وو چن» که اکنون در برلین پناهنده است، شناختی عمیق و دقیق از خاورمیانه داشت، موضوعی که خیلی زود در کارگاه‌های مشترکی که طی آن چند روز با هم گذراندیم، برایم آشکار شد. هرچه بیش‌تر صحبت کردیم، بیش‌تر به وسعت دانش او درباره‌ی ایران، کردستان، روژآوا و تاریخ سیاسی منطقه پی بردم. او نمونه‌ای نادر از یک انترناسیونالیست واقعی در این دوران است، و این برایم شگفت‌انگیز بود. در همان روزهای اول فستیوال که هم‌صحبت شدیم، این متن را برایم فرستاد و گفت زمانی که در چین، به خاطر فعالیت‌های سیاسی‌اش بازداشت شده بود، به این نتیجه رسیده بود که روایت آن‌چه را که بر او به‌عنوان یک زندانی سیاسی گذشته است، نمی‌تواند مستقیماً از زبان خودش بنویسد، هم به دلیل جرم‌انگاری بیش‌تر و هم به سبب سانسور احتمالی. پس تصمیم گرفته بود داستان‌اش را از زبان یک زن زندانی کورد در ایران روایت کند؛ تصمیمی سرشار از خلاقیت، تخیل و تدبیر سیاسی. نتیجه‌ی کار بسیار خواندنی و البته تلخ است؛ شباهت صحنه‌ها، گفت‌وگوها، رفتار بازجوها، واکنش‌ها و احساسات پیچیده و متناقض زندانیان، فضای حاکم بر بازداشتگاه‌ها، و روند دستگیری و بازجویی در این متن چنان به واقعیت ایران نزدیک است که هنگام خواندن، برای مدتی فراموش می‌کنیم این روایتی از زندان و زندانیان سیاسی در چین است، نه ایران! «وو چن» اهل شهری در چین است که اقلیت‌های زیادی از جمله «اویغورها» در آن ساکن هستند، هرچند خودش در پکن بزرگ شده است. به همین دلیل، در متن او بارها با مضامینی پیرامون ستم ملی و برخوردهای تبعیض‌آمیز با زندانیان «اقلیت» مواجه می‌شویم ــ یک شباهت تأمل‌برانگیز دیگر با وضعیت ایران.

این متن به‌طور دقیق ترجمه شده و تمامی نام‌های فارسی و کوردی ــ از شهرها و مکان‌ها، از کردستان تا بلوچستان، تا اسامی افراد و سایر ارجاعات ــ همگی توسط خود نویسنده «وو چن» انتخاب و به کار رفته‌اند و عیناً ترجمه شده‌اند. مترجم تنها در چند پاورقی محدود، توضیحاتی را برای روشن‌شدن زمینه برخی مفاهیم و ارجاعات متن برای فهم بهتر آن اضافه کرده است.

🔹 متن کامل این نامه را در لینک زیر بخوانید:


https://wp.me/p9vUft-4Gk

#وو_چن #سمیه_رستم‌پور
#تجربه_زندان #چین #ایران
#زنان_زندانی #انترناسیونالیسم
#سانسور #تجربه_مشترک
#همبستگی

👇🏽

🖋@naghd_com