بيدارزنى
4.03K subscribers
5.1K photos
1.22K videos
173 files
4.17K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
🟣 از شوشتر تا بروجن؛ زنانِ حاشیه‌ها «صدا» ندارند


«کارگاه‌های غیررسمی بسیاری در حاشیه‌ی شهرها برپا می‌شوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیه‌نشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود می‌برند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزی‌پاک‌کنی در حاشیه‌ی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار می‌کند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمی‌رسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.

او که به نوعی تمثیل حضور رنج‌آور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیه‌ی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترین‌ها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانم‌های کارگر را بهتر می‌فهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعه‌ی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاک‌کنی در اسلامشهر تهران.

«از خانه پنج صبح با مینی‌بوس می‌روم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمی‌گردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرج‌شان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»

اینها بخشی از درد دل‌های پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازه‌ی یک شماره‌ی بیمه‌ی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است....

⚪️ حوادث کار برای زنان کارگرِ غیررسمی

«بی‌صدایی زنان کارگر» و عدم تاثیرگذاری آن‌ها در معادلات اقتصادی و شغلی، یک نتیجه‌ی دردناک دیگر هم دارد: زنانی که در این بی‌صدایی، جان عزیز خود را بابت سهل‌انگاری کارفرمایان در حوادث کار از دست می‌دهند. زنانی که همان فقدانِ هویت اجتماعی تاثیرگذار، مرگ آن‌ها را فقط به دو سطر خبر کوتاه در کانال‌های فضای مجازی و رسانه‌ها محدود می‌کند؛ درحالیکه «چرا می‌میرند» و «در شرایطی که یک بیمه‌ی تامین اجتماعی ندارند، خانواده‌های بی‌سرپرست آن‌ها پس از این فقدان ناعادلانه چطور قرار است امرار معاش کنند» هرگز پاسخی نمی‌یابد.

▪️«ساعت ۱۴:۴۴ ۱۰ دی‌ماه ۱۴۰۱ یک زن کارگر در شهرک صنعتی #یزد غرق شده که علت حادثه هنوز مشخص نیست اما این کارگر قبل از رسیدن نیروهای اورژانس فوت شد.»

این جمله‌ی کوتاه ۱۱ دی‌ماه، در رسانه‌ها منتشر شد؛ اخباری که اورژانس و نهادهای متولی دادند، فاقد هر نوع جزئیاتی‌ست؛ مشخصات فردی این زن و کارگاه محل اشتغال، اعلام نشده؛ این درحالی‌ست که مطالبه‌گری برای علت مرگ و لزوم پرداخت خسارت توسط مقصران حادثه، به دلیل بی‌صدایی و بی‌تشکلی زنان کارگر ابداً به جایی نمی‌رسد.

▪️زنان حاشیه‌ها و شهرستان‌های دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثه‌های مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثه‌ی آتش‌سوزی مینی‌بوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراش‌ترین حوادث کار در ماه‌ها و سال‌های اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بی‌صدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثه‌دیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازمانده‌ی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟

▪️مرگ بی‌صدای زنان کارگرِ فصلی و حاشیه‌نشین، اتفاق نادری نیست؛ ۸ شهریور بر اثر برخورد یک دستگاه تریلی با مینی‌بوس حامل کارگران فصلی در محور جاده‌ای شهرک اندیشه و پل کابلی شهر #شوشتر در استان خوزستان، ۱۶نفر کشته و ۹نفر مصدوم شدند. جان باختگان این حادثه از کارگران مزرعه کشاورزی بودند که از محل سکونت خود در حال حرکت به محل کار بودند.

۱۰ نفر از کارگران متوفی، زن بودند؛ همگی زنان سرپرست خانوار و هیچ‌کدام بیمه نداشتند.»


بخش‌هایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا 

#زنان_کارگر
#معیشت_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#ژن_ژیان_ئازادی

@bidarzani