📌ترتیبی داده بود پیش از من در محل کار باشد. در را به رویم گشود. رفتم سرِ میزِ کارم و تا خواستم روی صندلی بنشینم همینطور که حرف میزد از پشت در آغوشم گرفت و سعی کرد ببوسدم. مانع شدم و باز سعی کرد و این بار رهایم کرد. او سعی کرده بود به چیزی اینهمه نزدیک به من، تنم، دست بیاویزد. چطور این اجازه را به خودش داده بود؟ نه اینکه تنومند باشد. مرد ضعیفی بود چه بهلحاظ روحیه و چه از نظر تنی. و خواسته بود مردیاش را با غلبه بر تن زنی به خودش اثبات کند؟ میدانم این فکر پشتوانۀ تاریخی دارد. همین کار که احتمالاً در نظر برخی چندان هم عملی به شمار نمیرود، مرا بسیار آزرد. بعد از آن نمیتوانستم در نزدیکیام تحملش کنم. مرزهای امنم را از دست داده بودم. کارم برایم انرژیگیر شده بود. بماند که آن ماجرا بهنحوی غیرعادلانه تمام شد.
#آزار_جنسی_در_محل_کار
@bidarzani
ادامه مطلب:
http://mim-ein.blogspot.com/2019/10/blog-post.html
#آزار_جنسی_در_محل_کار
@bidarzani
ادامه مطلب:
http://mim-ein.blogspot.com/2019/10/blog-post.html
Blogspot
بیموضوع مثل حالای من
نشستهام در تراس دوستداشتنیام و دعوای بامزۀ کفترچاهیها و موسیکوتقی(فاخته/قمری)ها را سرِ چند دانه ارزن تماشا میکنم. امسال هم این خان...