🟣 قتل زنان به بهانههای «ناموسی» رویهای هر روزهست
«برپایه گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، یک زن ۲۵ ساله با نام «نسرین پهلوانی» اهل سرپلذهاب همراه با فرد دیگری با نام «حامد مرادی» اهل ایلام ۲۶ ساله، توسط برادرش به قتل رسیدند.
ههنگاو پیشتر گزارش داده بود که همسر نسرین پهلوانی با برادر وی تماس گرفته و گفته است که خواهرت با فرد دیگری در منزلی به این نشانی هستند و برادر نسرین به آنجا رفته و از طریق گاز خانگی آنها را خفه کرده است.
نسرین پهلوانی مادر دو فرزند بوده و با همسرش مشکلات زیادی داشته است، به نحوی که طی چند ماه گذشته، چندینبار به خانه پدریاش رفته بود و هر بار با فشار خانواده به نزد همسرش بازگشته بود».
▪️هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانههایی نظیر دفاع از آبروی خانواده، کشته میشوند. بسیاری از این زنان، پیش از کشته شدن به دست همسر، پدر و برادران خود، برای پایان دادن به گسترهی خشونتهای اعمال شده علیه جان و معیشتشان، تلاشهای فراوانی کردند، اما از حق طلاق نیز محروم بودند و با خشونتی حداکثری کشته میشوند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
«برپایه گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، یک زن ۲۵ ساله با نام «نسرین پهلوانی» اهل سرپلذهاب همراه با فرد دیگری با نام «حامد مرادی» اهل ایلام ۲۶ ساله، توسط برادرش به قتل رسیدند.
ههنگاو پیشتر گزارش داده بود که همسر نسرین پهلوانی با برادر وی تماس گرفته و گفته است که خواهرت با فرد دیگری در منزلی به این نشانی هستند و برادر نسرین به آنجا رفته و از طریق گاز خانگی آنها را خفه کرده است.
نسرین پهلوانی مادر دو فرزند بوده و با همسرش مشکلات زیادی داشته است، به نحوی که طی چند ماه گذشته، چندینبار به خانه پدریاش رفته بود و هر بار با فشار خانواده به نزد همسرش بازگشته بود».
▪️هر سال بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ زن در ایران با بهانههایی نظیر دفاع از آبروی خانواده، کشته میشوند. بسیاری از این زنان، پیش از کشته شدن به دست همسر، پدر و برادران خود، برای پایان دادن به گسترهی خشونتهای اعمال شده علیه جان و معیشتشان، تلاشهای فراوانی کردند، اما از حق طلاق نیز محروم بودند و با خشونتی حداکثری کشته میشوند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 با پایان مرخصی؛ عالیه مطلب زاده به زندان اوین بازگشت
عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان، عصر جمعه ۳۱ اردیبهشتماه با پایان ایام مرخصی اضطراری به زندان اوین بازگشت. خانم مطلب زاده روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشتماه از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شده بود. به گزارش خبرگزاری هرانا، روز چهارشنبه قاضی وزیری دادیار ناظر زندان اوین با تمدید مرخصی وی برای ادامه و انجام بعضی کارهای پزشکی موافقت نکرد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
عالیه مطلب زاده، عکاس و فعال حقوق زنان، عصر جمعه ۳۱ اردیبهشتماه با پایان ایام مرخصی اضطراری به زندان اوین بازگشت. خانم مطلب زاده روز یکشنبه ۲۶ اردیبهشتماه از زندان اوین به مرخصی ۵ روزه اعزام شده بود. به گزارش خبرگزاری هرانا، روز چهارشنبه قاضی وزیری دادیار ناظر زندان اوین با تمدید مرخصی وی برای ادامه و انجام بعضی کارهای پزشکی موافقت نکرد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
📌 صنایع پوشش، کارخانهای که خصوصیسازی آن را ویرانه کرد
✍🏽 متین یزدانی، فروغ سمیعنیا
#بیدارزنی: «کارخانه صنایع پوشش چگونه به تاراج رفت؟»، «پشت پرده واگذاری کارخانه صنایع پوشش چه میگذرد؟» اینها تیترهای آشنای اخبار مربوط به کارخانه پوشش است که در رسانهها دستبهدست میشود. تعداد خبرهای کارشده درباره این موضوع هم کم نیست اما آنچه بیش از هر چیزی در متن اخبار، خودنمایی میکند، درگیری لفظی جناحهای قدرت است.
پوشش، کارخانهای که از اواسط دهه ٨٠ قربانی ناکارآمدی سیاستهای بخش خصوصی شد و حال با گذشت چند سال تیتر اخبار رسانهها شده، این بار نیز نقشی جز قربانی ندارد و صرفا تبدیل به ابزاری شده برای سرکوب و تخریب جناحی از حاکمیت که در زمان تعطیلی کارخانه، بر مسند قدرت بودهاند.
طی سالهای اخیر فقط صنایع پوشش گیلان گرفتار این سرنوشت نشده بلکه خصوصیسازی شرکتهای تولید تجهیزات سنگین هپکو، کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، شرکت آلومینیوم المهدی و هرمزآل، کشت و صنعت و دامپروری مغان، پالایشگاه کرمانشاه، ماشینسازی تبریز و… را هم فلج و در آستانه نابودی قرار داده است. در دیوان محاسبات نیز تخلفاتی در واگذاری این شرکتها آمده است. دولت اما همچنان تاکید دارد که واگذاری کمتر از ارزش واقعی این شرکتها معقول بوده است و سعی در ادامه دادن این جریانات با وعدههایی چون شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، افزایش سطح عمومی اشتغال˛ گسترش مالکیت در سطح عموم مردم بهمنظور تأمین عدالت اجتماعی و وعدههایی مشابه که در سایه خصوصیسازی قابلیت تحقق نداشته و در حد یک وعده باقی میمانند.
از آنجا که کارخانهها حاصل دسترنج کارگرانی است که کارخانه از بدو تشکیل و در اوج سختیها با همت آنان رونق گرفته و بارورشده و آنها از نزدیک در همه فرازوفرودهای آن سهیم و ناظر بودهاند و اکنون میبینند این دستاورد آنان که جزو ثروت ملی است بهراحتی به افرادی خاص و فاقد اهلیت واگذار میشود، لاجرم نمیتوانند دست روی دست گذاشته و نظارهگر چوب حراج خوردن آن باشند. از راههای مختلف مثل اعتصاب و تجمع واکنش نشان دادهاند مصداق چنین اعتراضاتی از سوی کارگران در مورد واگذاری کارخانه پوشش به بخش خصوصی دیده و ثبت شده است».
متن کامل را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42641
@bidarzani
✍🏽 متین یزدانی، فروغ سمیعنیا
#بیدارزنی: «کارخانه صنایع پوشش چگونه به تاراج رفت؟»، «پشت پرده واگذاری کارخانه صنایع پوشش چه میگذرد؟» اینها تیترهای آشنای اخبار مربوط به کارخانه پوشش است که در رسانهها دستبهدست میشود. تعداد خبرهای کارشده درباره این موضوع هم کم نیست اما آنچه بیش از هر چیزی در متن اخبار، خودنمایی میکند، درگیری لفظی جناحهای قدرت است.
پوشش، کارخانهای که از اواسط دهه ٨٠ قربانی ناکارآمدی سیاستهای بخش خصوصی شد و حال با گذشت چند سال تیتر اخبار رسانهها شده، این بار نیز نقشی جز قربانی ندارد و صرفا تبدیل به ابزاری شده برای سرکوب و تخریب جناحی از حاکمیت که در زمان تعطیلی کارخانه، بر مسند قدرت بودهاند.
طی سالهای اخیر فقط صنایع پوشش گیلان گرفتار این سرنوشت نشده بلکه خصوصیسازی شرکتهای تولید تجهیزات سنگین هپکو، کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، شرکت آلومینیوم المهدی و هرمزآل، کشت و صنعت و دامپروری مغان، پالایشگاه کرمانشاه، ماشینسازی تبریز و… را هم فلج و در آستانه نابودی قرار داده است. در دیوان محاسبات نیز تخلفاتی در واگذاری این شرکتها آمده است. دولت اما همچنان تاکید دارد که واگذاری کمتر از ارزش واقعی این شرکتها معقول بوده است و سعی در ادامه دادن این جریانات با وعدههایی چون شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی، افزایش سطح عمومی اشتغال˛ گسترش مالکیت در سطح عموم مردم بهمنظور تأمین عدالت اجتماعی و وعدههایی مشابه که در سایه خصوصیسازی قابلیت تحقق نداشته و در حد یک وعده باقی میمانند.
از آنجا که کارخانهها حاصل دسترنج کارگرانی است که کارخانه از بدو تشکیل و در اوج سختیها با همت آنان رونق گرفته و بارورشده و آنها از نزدیک در همه فرازوفرودهای آن سهیم و ناظر بودهاند و اکنون میبینند این دستاورد آنان که جزو ثروت ملی است بهراحتی به افرادی خاص و فاقد اهلیت واگذار میشود، لاجرم نمیتوانند دست روی دست گذاشته و نظارهگر چوب حراج خوردن آن باشند. از راههای مختلف مثل اعتصاب و تجمع واکنش نشان دادهاند مصداق چنین اعتراضاتی از سوی کارگران در مورد واگذاری کارخانه پوشش به بخش خصوصی دیده و ثبت شده است».
متن کامل را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42641
@bidarzani
بیدارزنی
صنایع پوشش؛ کارخانهای که خصوصیسازی آن را ویرانه کرد - بیدارزنی
کارخانه پوشش از سال ۹۰ به دلیل ناکارآمدی بخش خصوصی بسته شد، این روزها بحث بازگشایی دوباره کارخانه در رسانههای خبری گیلان مطرح شده است.
🟣 صدور احکام حبس، شلاق و جریمه مالی «نرگس محمدی»، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر
«دیروز ابلاغیهای بهدستم رسید. حکم دادگاه بود. ۸۰ ضربه شلاق، ۳۰ ماه حبس تعزیزی و دو فقره جریمهی مالی.
اتهامات من تحصن در زندان اوین در سال ۹۸ در اعتراض به کشتار معترضین در خیابان است که اخلال نام نهادند. بیانیههایی که در زندان نوشته بودم که به بیانیهی مبارزه علیه اعدام اشاره کردهاند. اطلاعرسانی در مورد تعرضهای وحشیانه و بیشرمانهی ماموران حکومتی در ماجرای تحصن و تبعید غیرقانونی من را که افترا و تمرد از دستور رئیس زندان نامیدهاند. شکستن شیشه ساختمان ریاست را که در پی دستدرازی و تعرض وحشیانهی یک گروه از مردان امنیتی، نظامی، قضایی اتفاق افتاد را خسارت نامیدهاند. مفتضحانهتر آنکه من محکوم شدم که مجلس بزم و رقص در زندان برپا میکردم. میخواهند ۸۰ ضربه شلاق بزنند و ۳۰ ماه حبس کنند و پول بگیرند. به هیچ کدام از این احکام، گردن نخواهم نهاد».
از صفحهی اینستاگرام نرگس محمدی
@bidarzani
«دیروز ابلاغیهای بهدستم رسید. حکم دادگاه بود. ۸۰ ضربه شلاق، ۳۰ ماه حبس تعزیزی و دو فقره جریمهی مالی.
اتهامات من تحصن در زندان اوین در سال ۹۸ در اعتراض به کشتار معترضین در خیابان است که اخلال نام نهادند. بیانیههایی که در زندان نوشته بودم که به بیانیهی مبارزه علیه اعدام اشاره کردهاند. اطلاعرسانی در مورد تعرضهای وحشیانه و بیشرمانهی ماموران حکومتی در ماجرای تحصن و تبعید غیرقانونی من را که افترا و تمرد از دستور رئیس زندان نامیدهاند. شکستن شیشه ساختمان ریاست را که در پی دستدرازی و تعرض وحشیانهی یک گروه از مردان امنیتی، نظامی، قضایی اتفاق افتاد را خسارت نامیدهاند. مفتضحانهتر آنکه من محکوم شدم که مجلس بزم و رقص در زندان برپا میکردم. میخواهند ۸۰ ضربه شلاق بزنند و ۳۰ ماه حبس کنند و پول بگیرند. به هیچ کدام از این احکام، گردن نخواهم نهاد».
از صفحهی اینستاگرام نرگس محمدی
@bidarzani
🟣 خرداد ۹۹، شدتگیری زنکشی در شهرهای ایران
در تاریخ ۱ خرداد سال گذشته، قتل فجیع #رومینا_اشرفی ۱۳ ساله توسط پدر خود، یکبار دیگر مفاد نابرابر تعریف زن در قانون اساسی و خشونت قضایی اعمال شده در قانون مجازات اسلامی را خاطرنشان کرد.
در تاریخ ۲۵ خرداد ۹۹، #فاطمه_برحی ۱۹ ساله توسط همسر خود در آبادان، بهقتل رسید و مثلهسازی شد. ازدواج اجباری او با پسرعمویش، وی را از حداقل حمایتهای خانوادگی نیز محروم کرده بود. درست فردای آنروز در تاریخ ۲۶ خرداد ۹۹، #ریحانه_عامری ۲۲ ساله، پس از سالها خشونت خانگی و شکستی اعضای بدن، بهطرز فجیعی توسط پدرش در کرمان بهقتل رسید.
تکرار زنکشیهای پیوسته و تحت لوای «ناموسپرستی» امری هر روزه است. از این منظر، تلاش کنشگران مدنی جهت تغییر برخی لوایح قانون حمایت از خانواده و یا قیومیت پدر بر فرزند، اگرچه ارزشمند اما کافی نیست. چرا که دامنهی تبعیض و تعاریف حقوقی و جنسیتی در ساختار مدون قانون اساسی، گسترهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را بازتولید خواهد کرد.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
در تاریخ ۱ خرداد سال گذشته، قتل فجیع #رومینا_اشرفی ۱۳ ساله توسط پدر خود، یکبار دیگر مفاد نابرابر تعریف زن در قانون اساسی و خشونت قضایی اعمال شده در قانون مجازات اسلامی را خاطرنشان کرد.
در تاریخ ۲۵ خرداد ۹۹، #فاطمه_برحی ۱۹ ساله توسط همسر خود در آبادان، بهقتل رسید و مثلهسازی شد. ازدواج اجباری او با پسرعمویش، وی را از حداقل حمایتهای خانوادگی نیز محروم کرده بود. درست فردای آنروز در تاریخ ۲۶ خرداد ۹۹، #ریحانه_عامری ۲۲ ساله، پس از سالها خشونت خانگی و شکستی اعضای بدن، بهطرز فجیعی توسط پدرش در کرمان بهقتل رسید.
تکرار زنکشیهای پیوسته و تحت لوای «ناموسپرستی» امری هر روزه است. از این منظر، تلاش کنشگران مدنی جهت تغییر برخی لوایح قانون حمایت از خانواده و یا قیومیت پدر بر فرزند، اگرچه ارزشمند اما کافی نیست. چرا که دامنهی تبعیض و تعاریف حقوقی و جنسیتی در ساختار مدون قانون اساسی، گسترهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را بازتولید خواهد کرد.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 «سودابه اردوان» زندانی سیاسی دهه شصت، طراحیهای فراوانی را در دو زندان اوین و قزلحصار با مداد، چای و مویسر، تهیه کرد. او در نقل شکنجهها و مقاومت زنان سیاسی گفته است:
«شبهای بینهایت، اصطلاحی بود که خود حاجداوود [داوود رحمانی] استفاده میکرد. قضیه این بود که بچهها، چیزهایی مثل کاردستیها یا وسائل شخصیشان که بر اساس گزارش توابی به اسم «سهیلا حاجیزاده»، مسئول بند ۸ قزلحصار، جمع شده بود را دوباره برداشته بودند. حاجی هم آمد و پرسید: «کی این کار رو کرده»؟ و طبیعتاً کسی چیزی نگفت. حاجی هم همه را برد توی راهرو درازی که بندها را به هم وصل میکرد و رو به دیوار، با چشمبند و چادر ایستاند و با چند پاسدار دیگر شروع کرد به کتک زدن ما. با هر چیزی که دستشان میآمد میزدند. حاجی میگفت این شبها تا بینهایت ادامه داره و همینطور فحش میدادند و میزدند تا اینکه ۳ و ۴ بعد از نیمهشب که دیگر آنقدر زده بودند که از نفس افتاده بودند میرفتند. ما هم همانجا از شدت درد و خستگی توی راهروی خیلی سرد، روی زمین ولو میشدیم. این تنبیه ۱۰ شب طول کشید تا اینکه خود زندانبانان خسته شدند».
«ویدئو از صد روایت، یک روایت»
@bidarzani
«شبهای بینهایت، اصطلاحی بود که خود حاجداوود [داوود رحمانی] استفاده میکرد. قضیه این بود که بچهها، چیزهایی مثل کاردستیها یا وسائل شخصیشان که بر اساس گزارش توابی به اسم «سهیلا حاجیزاده»، مسئول بند ۸ قزلحصار، جمع شده بود را دوباره برداشته بودند. حاجی هم آمد و پرسید: «کی این کار رو کرده»؟ و طبیعتاً کسی چیزی نگفت. حاجی هم همه را برد توی راهرو درازی که بندها را به هم وصل میکرد و رو به دیوار، با چشمبند و چادر ایستاند و با چند پاسدار دیگر شروع کرد به کتک زدن ما. با هر چیزی که دستشان میآمد میزدند. حاجی میگفت این شبها تا بینهایت ادامه داره و همینطور فحش میدادند و میزدند تا اینکه ۳ و ۴ بعد از نیمهشب که دیگر آنقدر زده بودند که از نفس افتاده بودند میرفتند. ما هم همانجا از شدت درد و خستگی توی راهروی خیلی سرد، روی زمین ولو میشدیم. این تنبیه ۱۰ شب طول کشید تا اینکه خود زندانبانان خسته شدند».
«ویدئو از صد روایت، یک روایت»
@bidarzani
📌 جمعیت فمینیستی فلسطینی (میثاقی برای شناسایی فلسطین بهعنوان مسئلهای فمینیستی)
✍🏽 برگردان: مهتاب محبوب
#بیدارزنی: در آخرین موج اِعمال خشونت اشغالگرانه، اسرائیل در ماه رمضان به نمازگزاران فلسطینی در مسجدالاقصی حمله و نیروهای امنیتی و پلیسی و شهرکنشینان جدید را برای بیرون راندن ساکنان محله شیخ جراح و تصرف خانههایشان در بیتالمقدس شرقی گسیل کرد. با ادامه یافتن مقاومت، غزه را بمباران کرد که طی آن ۲۴۸ نفر از جمله شصتوشش کودک فلسطینی و در اثر پرتاب موشک از سوی حماس ۱۲ نفر و از جمله دو کودک اسرائیلی کشته شدند. این موضوع بار دیگر نگاهها را به مسئله فلسطین و خشونت جاری صهیونیستی معطوف کرده است. در ماه مارس امسال یک سازمان فمینیستی فلسطینی به نام جمعیت فمینیستی فلسطینی (PFC) میثاقی را به شکل توماری اینترنتی برای امضا همگانی منتشر کرده است که طی آن استدلال میکند: «فلسطین مسئلهای فمینیستی است». ترجمه این متن تلاشی است برای برقرار کردن پیوندی میان مبارزات مشترک زنان همسرنوشت در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که شکوهمندانه در میانه ستمهای مختلف ناشی از استعمار، سرمایهسالاری و مردسالاری به مقاومت ادامه میدهند:
«ما تاریخچه همبستگی را میان فمینیستهای فلسطینی، سیاهپوست، بومی و جهان سوم، طبقه کارگر و جماعتهای کوییر که در کنار هم در جنبشهای بزرگتر ضد استعماری، ضد سرمایهداری و ضد نژادپرستی در ایالاتمتحده و در سطح جهان مبارزه کردهاند، پاس میداریم. این امر در تناقض با سنتهای فمینیستی لیبرال در ایالاتمتحده قرار دارد که مدام از گفتمان فمینیستی به عنوان سلاح علیه فلسطینیها و دیگر گروههای حاشیهای شده استفاده میکند چرا که نمیتواند شکلهای ساختاری خشونت جنسی و جنسیتی را ببیند که در ذات استعمار⁄ استعمار از طریق اسکان، جنگهای امپریالیستی، سرمایهداری نژادپرستانه و برتریجویی جهانی سفیدپوستان نهفته است. فمینیسم لیبرال و صهیونیستی بر گفتمانهای شرقشناسانه برای ساکت کردن و دستکم گرفتن آرمانهای جمعی زنان فلسطینی و همرزمانشان تکیه میکنند و با این کار به سرکوب سیاسی که بیان ِآزاد درباره فلسطین و آزادسازی آن را جرمانگاری میکند، دامن میزنند.
بهمنظور پیش بردن یک چشمانداز فمینیستی حقیقتا اینترسکشنال (تقاطعی) و ضداستعماری برای ایالاتمتحده، فلسطین و کل جهان، ما پیمان میبندیم که:
۱. آزادی فلسطین را یک مسئله مهم فمینیست بدانیم و از این آرمان حمایت کنیم.
۲. از حقوق فلسطینیان برای آزادی بیان و سازماندهی سیاسی در همه جا پشتیبانی کنیم...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42652
@bidarzani
✍🏽 برگردان: مهتاب محبوب
#بیدارزنی: در آخرین موج اِعمال خشونت اشغالگرانه، اسرائیل در ماه رمضان به نمازگزاران فلسطینی در مسجدالاقصی حمله و نیروهای امنیتی و پلیسی و شهرکنشینان جدید را برای بیرون راندن ساکنان محله شیخ جراح و تصرف خانههایشان در بیتالمقدس شرقی گسیل کرد. با ادامه یافتن مقاومت، غزه را بمباران کرد که طی آن ۲۴۸ نفر از جمله شصتوشش کودک فلسطینی و در اثر پرتاب موشک از سوی حماس ۱۲ نفر و از جمله دو کودک اسرائیلی کشته شدند. این موضوع بار دیگر نگاهها را به مسئله فلسطین و خشونت جاری صهیونیستی معطوف کرده است. در ماه مارس امسال یک سازمان فمینیستی فلسطینی به نام جمعیت فمینیستی فلسطینی (PFC) میثاقی را به شکل توماری اینترنتی برای امضا همگانی منتشر کرده است که طی آن استدلال میکند: «فلسطین مسئلهای فمینیستی است». ترجمه این متن تلاشی است برای برقرار کردن پیوندی میان مبارزات مشترک زنان همسرنوشت در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که شکوهمندانه در میانه ستمهای مختلف ناشی از استعمار، سرمایهسالاری و مردسالاری به مقاومت ادامه میدهند:
«ما تاریخچه همبستگی را میان فمینیستهای فلسطینی، سیاهپوست، بومی و جهان سوم، طبقه کارگر و جماعتهای کوییر که در کنار هم در جنبشهای بزرگتر ضد استعماری، ضد سرمایهداری و ضد نژادپرستی در ایالاتمتحده و در سطح جهان مبارزه کردهاند، پاس میداریم. این امر در تناقض با سنتهای فمینیستی لیبرال در ایالاتمتحده قرار دارد که مدام از گفتمان فمینیستی به عنوان سلاح علیه فلسطینیها و دیگر گروههای حاشیهای شده استفاده میکند چرا که نمیتواند شکلهای ساختاری خشونت جنسی و جنسیتی را ببیند که در ذات استعمار⁄ استعمار از طریق اسکان، جنگهای امپریالیستی، سرمایهداری نژادپرستانه و برتریجویی جهانی سفیدپوستان نهفته است. فمینیسم لیبرال و صهیونیستی بر گفتمانهای شرقشناسانه برای ساکت کردن و دستکم گرفتن آرمانهای جمعی زنان فلسطینی و همرزمانشان تکیه میکنند و با این کار به سرکوب سیاسی که بیان ِآزاد درباره فلسطین و آزادسازی آن را جرمانگاری میکند، دامن میزنند.
بهمنظور پیش بردن یک چشمانداز فمینیستی حقیقتا اینترسکشنال (تقاطعی) و ضداستعماری برای ایالاتمتحده، فلسطین و کل جهان، ما پیمان میبندیم که:
۱. آزادی فلسطین را یک مسئله مهم فمینیست بدانیم و از این آرمان حمایت کنیم.
۲. از حقوق فلسطینیان برای آزادی بیان و سازماندهی سیاسی در همه جا پشتیبانی کنیم...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42652
@bidarzani
بیدارزنی
جمعیت فمینیستی فلسطینیمیثاقی برای شناسایی فلسطین به عنوان مسئلهای فمینیستی - بیدارزنی
در ماه مارس امسال جمعیت فمینیستی فلسطینی در ایالاتمتحده میثاقی برای امضای همگانی منتشر کرد که استدلال میکند «فلسطین مسئلهای فمینیستی است».
🟣 فاطمه داوند، زندانی سیاسی و از بازداشتشدگان #اعتراضات_سراسری_آبان۹۸ با پابند الکترونیکی از زندان مرکزی ارومیه به مرخصی اعزام شد. باقی مانده محکومیت خانم داوند در مرخصی و با محدودیت تردد در خارج از زندان سپری خواهد شد.
فاطمه داوند در تاریخ ۲۵ آبان ٩٨ در اعتراضات سراسری بوکان، بازداشت و جهت انجام #اعترافات_اجباری در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت فشار و شکنجه قرار گرفت. پس از چند روز اعترافات اجباری وی در اخبار ٢٠:٣٠ شبکه دو صدا و سیما پخش شد.
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، فاطمه داوند، ۴٢ ساله دارای سه فرزند، در تاریخ ۱۷ بهمنماه ٩٨ در شعبه ١٠٣ دادگاه کیفری ۲ بوکان به ریاست قاضی “مهدی تقیزاده” به اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی با شرکت در اغتشاشات و کشف حجاب” دادگاهی و در این دادگاه از اتهام کشف حجاب تبرئه و به اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی به پنج ماه حبس تعزیری و ٣٠ ضربه شلاق محکوم شده بود.
وی روز سهشنبه ۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۰، با پابند الکترونیکی از زندان مرکزی ارومیه به مرخصی اعزام شد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
فاطمه داوند در تاریخ ۲۵ آبان ٩٨ در اعتراضات سراسری بوکان، بازداشت و جهت انجام #اعترافات_اجباری در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه، تحت فشار و شکنجه قرار گرفت. پس از چند روز اعترافات اجباری وی در اخبار ٢٠:٣٠ شبکه دو صدا و سیما پخش شد.
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، فاطمه داوند، ۴٢ ساله دارای سه فرزند، در تاریخ ۱۷ بهمنماه ٩٨ در شعبه ١٠٣ دادگاه کیفری ۲ بوکان به ریاست قاضی “مهدی تقیزاده” به اتهام “اخلال در نظم و آسایش عمومی با شرکت در اغتشاشات و کشف حجاب” دادگاهی و در این دادگاه از اتهام کشف حجاب تبرئه و به اتهام اخلال در نظم و آسایش عمومی به پنج ماه حبس تعزیری و ٣٠ ضربه شلاق محکوم شده بود.
وی روز سهشنبه ۲۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۰، با پابند الکترونیکی از زندان مرکزی ارومیه به مرخصی اعزام شد.
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : بهیاد «آرتین ایراننژاد»، کودک پناهجوی سردشتی که پیکر بیجان وی هرگز پیدا نشد
۲۵ ماه می، روز جهانی «کودکان گمشده» است. این عنوان کلی، سالهاست که دربرگیرندهی تمام کودکانی است که حق زندگیشان توسط کودکربایان، باندهای قاچاق انسان، تحمیل شرایط جنگ و...گرفته شده است. هرچند که نامگذاری این روز به سال ۱۹۸۳ و از سوی رونالد ریگان بازمیگردد، اما سیاستهای جنگافروزی و یا راسیستی دولتهای متوالی در ایالات متحده نشان داده است که اعلام چنین روزی، بسیار روبنایی است و کمترین تاثیر را در بهبود شرایط زیستی کودکان مهاجر، سیاهپوست، رنگینپوستان و قربانیان حاضر در جنگهای منطقه داشته است. در سال ۲۰۰۱ نیز این روز بهعنوان روز جهانی کودکان گمشده بهتصویب رسید.
پروژهی دیوارکشی عظیم در مرز آمریکا و مکزیک و طرح جداسازی هزاران کودک از والدین خود، یکی از بزرگترین طرحهای نژادپرستانه و ضد مهاجر دولت دونالد ترامپ بود.
بنا بر آخرین ویژهنامهی گاردین، بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، بیش از ۱۸ هزار کودک مهاجر بیسرپرست در اروپا گم شدند و از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.
این شرایط در تمامی سالهای حملهی آمریکا به افغانستان نیز بسیار بحرانی اعلام شد. نظرسنجی جدید موسسه حمایت از کودکان کابل، نشان میدهد که دو سوم کودکان افغانستان به دلیل انفجار، آدمربایی و درگیریهای مسلحانه، از رفتن به بیرون از خانه میترسند. این نهاد اعلام کرده است کودکان این کشور با بحران روحی رو به رو هستند و به خدمات حمایتی برای مقابله با آن دسترسی ندارند.
در ایران، آمار دقیق «کودکربایی» از متوسط ۴۰ مورد در سال تا مسکوت گذاشتن این رویه، متغیر بوده است. محمود عباسی، معاون حقوق بشر و امور بینالملل در مصاحبه با خبرگزاری مهر (روز چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰) اعلام کرد: «قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بد سرپرست و مبارزه با کودکربایی که در شورای هماهنگی مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک نهایی شده، با هدف حمایت از حقوق کودکان صورت پذیرفته است».
▪️اما چرا نهایی شدن چنین طرحهایی، تغییری در تعریف حقوق کودک، بازبینی و تغییر قانون حمایت از خانواده و امنیت جان، تحصیل و آیندهی کودکان ایجاد نمیکند؟
کودکربایی در ایران که با دو مسئلهی قاچاق انسان و آزار جنسی عجین شده است، جان کودکان دختر و پسر بیشماری را در معرض خطر داده است، امری که بدون دسترسی به جامعهی آماری بهروزرسانی شده، همچنان تبعات اجتماعی و بحران روانی حاصل از آن در میان خانوادهها را نیز مسائلی «شخصی» و نه «عمومی» ارائه میکند.
روز جهانی کودکان گمشده، یادآور #آلان_کردی و #آرتین_ایراننژاد است.
آلان، نام کودک سوریِ کُردی است که در سال ۲۰۱۵ در دریای مدیترانه غرق و پیکر بیجانش با امواج دریا به ساحل کشانده شد.
▪️در تاریخ ۹ آبان ۹۹، تصاویر یک خانوادهی مهاجر ایرانی ساکن سردشت، که همگی در کانال مانشْ غرق شده بودند، یکبار دیگر وضعیت اسفبار اقتصادی و سیاسی که منجر به مهاجرت، فروش تمام زندگی جهت تهیهی پول و بهجان خریدن خطرهای ناشی از پناهندگی شده است را به موجی رسانهای بدل کرد.
«رسول ایراننژاد» کارگر ۳۵ ساله، «شیوا محمد پناهی» ۳۵ ساله، «آنیتا ایراننژاد» ۹ ساله و «آرمین ایراننژاد» ۶ ساله از اعضای غرقشده در قایق پناهجویان بهسوی بریتانیا بودند. اجساد همه آنان پیدا شد؛ ولی فرزند ۱۵ ماههی این خانواده بهنام #آرتین هرگز پیدا نشد. این قایق از سواحل دانکرک به سوی بریتانیا عزیمت کرده بود و قرار بود با عبور از کانال مانش، ۲۲ سرنشین خود را در سواحل بریتانیا پیاده کند.
حالا، با عبور از ۲۵ ماه می ۲۰۲۱، کماکان آمار بالای کودکان پناهجو و خطر ناپدید شدن آنان بالاست. وضعیت کودکان پناهجوی مراکشی و خطر دیپورت آنان توسط دولت اسپانیا، وضعیت کودکان پناهجوی سوری، افغانستانی و عراقی در کمپهای پناهندگان یونان و همچنین کودکان جدا شده از والدین خود در جریان دیوارکشی مکزیک، با خطر مرگی هر روزه همراه است و تنها آمار آوارگان، ناشهروندان و ناپدیدشدگان است که افزایش مییابد.
@bidarzani
۲۵ ماه می، روز جهانی «کودکان گمشده» است. این عنوان کلی، سالهاست که دربرگیرندهی تمام کودکانی است که حق زندگیشان توسط کودکربایان، باندهای قاچاق انسان، تحمیل شرایط جنگ و...گرفته شده است. هرچند که نامگذاری این روز به سال ۱۹۸۳ و از سوی رونالد ریگان بازمیگردد، اما سیاستهای جنگافروزی و یا راسیستی دولتهای متوالی در ایالات متحده نشان داده است که اعلام چنین روزی، بسیار روبنایی است و کمترین تاثیر را در بهبود شرایط زیستی کودکان مهاجر، سیاهپوست، رنگینپوستان و قربانیان حاضر در جنگهای منطقه داشته است. در سال ۲۰۰۱ نیز این روز بهعنوان روز جهانی کودکان گمشده بهتصویب رسید.
پروژهی دیوارکشی عظیم در مرز آمریکا و مکزیک و طرح جداسازی هزاران کودک از والدین خود، یکی از بزرگترین طرحهای نژادپرستانه و ضد مهاجر دولت دونالد ترامپ بود.
بنا بر آخرین ویژهنامهی گاردین، بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰، بیش از ۱۸ هزار کودک مهاجر بیسرپرست در اروپا گم شدند و از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.
این شرایط در تمامی سالهای حملهی آمریکا به افغانستان نیز بسیار بحرانی اعلام شد. نظرسنجی جدید موسسه حمایت از کودکان کابل، نشان میدهد که دو سوم کودکان افغانستان به دلیل انفجار، آدمربایی و درگیریهای مسلحانه، از رفتن به بیرون از خانه میترسند. این نهاد اعلام کرده است کودکان این کشور با بحران روحی رو به رو هستند و به خدمات حمایتی برای مقابله با آن دسترسی ندارند.
در ایران، آمار دقیق «کودکربایی» از متوسط ۴۰ مورد در سال تا مسکوت گذاشتن این رویه، متغیر بوده است. محمود عباسی، معاون حقوق بشر و امور بینالملل در مصاحبه با خبرگزاری مهر (روز چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰) اعلام کرد: «قانون حمایت از کودکان بیسرپرست و بد سرپرست و مبارزه با کودکربایی که در شورای هماهنگی مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک نهایی شده، با هدف حمایت از حقوق کودکان صورت پذیرفته است».
▪️اما چرا نهایی شدن چنین طرحهایی، تغییری در تعریف حقوق کودک، بازبینی و تغییر قانون حمایت از خانواده و امنیت جان، تحصیل و آیندهی کودکان ایجاد نمیکند؟
کودکربایی در ایران که با دو مسئلهی قاچاق انسان و آزار جنسی عجین شده است، جان کودکان دختر و پسر بیشماری را در معرض خطر داده است، امری که بدون دسترسی به جامعهی آماری بهروزرسانی شده، همچنان تبعات اجتماعی و بحران روانی حاصل از آن در میان خانوادهها را نیز مسائلی «شخصی» و نه «عمومی» ارائه میکند.
روز جهانی کودکان گمشده، یادآور #آلان_کردی و #آرتین_ایراننژاد است.
آلان، نام کودک سوریِ کُردی است که در سال ۲۰۱۵ در دریای مدیترانه غرق و پیکر بیجانش با امواج دریا به ساحل کشانده شد.
▪️در تاریخ ۹ آبان ۹۹، تصاویر یک خانوادهی مهاجر ایرانی ساکن سردشت، که همگی در کانال مانشْ غرق شده بودند، یکبار دیگر وضعیت اسفبار اقتصادی و سیاسی که منجر به مهاجرت، فروش تمام زندگی جهت تهیهی پول و بهجان خریدن خطرهای ناشی از پناهندگی شده است را به موجی رسانهای بدل کرد.
«رسول ایراننژاد» کارگر ۳۵ ساله، «شیوا محمد پناهی» ۳۵ ساله، «آنیتا ایراننژاد» ۹ ساله و «آرمین ایراننژاد» ۶ ساله از اعضای غرقشده در قایق پناهجویان بهسوی بریتانیا بودند. اجساد همه آنان پیدا شد؛ ولی فرزند ۱۵ ماههی این خانواده بهنام #آرتین هرگز پیدا نشد. این قایق از سواحل دانکرک به سوی بریتانیا عزیمت کرده بود و قرار بود با عبور از کانال مانش، ۲۲ سرنشین خود را در سواحل بریتانیا پیاده کند.
حالا، با عبور از ۲۵ ماه می ۲۰۲۱، کماکان آمار بالای کودکان پناهجو و خطر ناپدید شدن آنان بالاست. وضعیت کودکان پناهجوی مراکشی و خطر دیپورت آنان توسط دولت اسپانیا، وضعیت کودکان پناهجوی سوری، افغانستانی و عراقی در کمپهای پناهندگان یونان و همچنین کودکان جدا شده از والدین خود در جریان دیوارکشی مکزیک، با خطر مرگی هر روزه همراه است و تنها آمار آوارگان، ناشهروندان و ناپدیدشدگان است که افزایش مییابد.
@bidarzani
🟣 عدم پاسخگویی دولت به خانوادههای دانشآموزان کشتهشدهی دشت برچی
«مادر #پروین میگوید، من دخترم را از سر انگشتانش شناختم. از آنجایی که او همیشه قالی میبافت، سر انگشتانش زخمی و نشانهای از کار داشت».
صحبتهای مادر پروین، یکی از ۵۸ دانشآموز کشته شدهی مکتب سیدالشهدا، طی ساعات گذشته توسط فعالان مدنی افغانستان، بازنشر شده است.
در این میان، پیکر #شکریه یکی از دانشآموزان این مدرسه تا کنون پیدا نشده است. عبدالله، پدر شکریه در مصاحبه با روزنامه ۸ صبح کابل گفته است: «هر جا که رفتم چیزی به ما نگفتند. از شورای علما میخواهیم که این قضیه را پیگیری کند. دولت باید جواب دهد که شکریه کجا است؟ اگر شهید شده هم معلوم کند. هر روز در شفاخانهها میگردیم. در شفاخانهی امنیت رفتیم، اما با ما همکاری نکردند».
#دشت_برچی
@bidarzani
«مادر #پروین میگوید، من دخترم را از سر انگشتانش شناختم. از آنجایی که او همیشه قالی میبافت، سر انگشتانش زخمی و نشانهای از کار داشت».
صحبتهای مادر پروین، یکی از ۵۸ دانشآموز کشته شدهی مکتب سیدالشهدا، طی ساعات گذشته توسط فعالان مدنی افغانستان، بازنشر شده است.
در این میان، پیکر #شکریه یکی از دانشآموزان این مدرسه تا کنون پیدا نشده است. عبدالله، پدر شکریه در مصاحبه با روزنامه ۸ صبح کابل گفته است: «هر جا که رفتم چیزی به ما نگفتند. از شورای علما میخواهیم که این قضیه را پیگیری کند. دولت باید جواب دهد که شکریه کجا است؟ اگر شهید شده هم معلوم کند. هر روز در شفاخانهها میگردیم. در شفاخانهی امنیت رفتیم، اما با ما همکاری نکردند».
#دشت_برچی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: ۲۸ ماهمی، روز جهانی بهداشت قاعدگی
سال گذشته، در پی پیامدهای ناشی از پاندمی کرونا، روز جهانی بهداشت قاعدگی پیرامون پرداخت به مشکلات زنان و «پریود در زمانهی همهگیری» نام گرفت. طی یک سال گذشته با افزایش اخراج از محیطکار و گسترش فقر جهانی، صحبت بر سر اقدامات بیشتر جهت دسترسی همگانی به کالاهای بهداشتی این دوره شدت یافته است.
۲۸ ماه می، فرصتی جهانی برای آگاهی بخشی، بهبود شرایط بهداشتی این دوره، شکستن تابوهای مذهبی و سنتی در اینباره و پرداخت به تبعیضهای اقتصادی علیه کار اجتماعی زنان است.
فقر و نابرابری جنسیتی، تبعات حداکثری خود را بر سلامت، حق معیشت و سلامتِ روان زنان و دختران کشورها و مناطق محروم خواهد گذاشت. در کنیا دختران به طور متوسط ۴ الی ۹ روز به خاطر پریود مدرسه نمیروند. ۸۳ درصد دخترها در بورکینافاسو و ۷۷ درصد در نیجریه، در مدرسه جایی برای عوض کردن نوار بهداشتی خود ندارند. ۷۰ درصد بیماریهای مربوط به باروری در هند به دلیل بهداشت ضعیف در دوران قاعدگی ایجاد میشود. در روستاهای هند، ۴۳ تا ۸۸ درصد دخترها از پارچههایی برای کنترل قاعدگی خود استفاده میکنند که چندبار مصرف است. این پارچهها بدون صابون یا آب تمیز، شسته میشوند و عامل ایجاد انواع عفونت و بیماری هستند. مشکلات قاعدگی زنان در هند بیش از اینها است. در حالی که از هر ۵ زن در هند ۴ زن دسترسی به امکانات بهداشتی دوران قاعدگی به دلیل فقر ندارند، دولت این کشور، نوار بهداشتی را در ردیف کالاهای لوکس قرار داد و مالیات ۱۲ درصدی بر آن بست. این مساله منجر به راه اندازی جنبشی به نام «مالیات بر خون» توسط زنان هندی در سال ۲۰۱۸ شد. در بنگلادش، ۷۳ درصد زنان، بهطور متوسط شش روز در ماه را به خاطر قاعدگی یا عفونتهای ناشی از نبود بهداشت قاعدگی به سرکار نمیروند، یعنی حقوق شش روز در ماه را از دست میدهند.
صحبت بر سر بهداشت دورهی قاعدگی، مسئلهای گره خورده با سیاستهای کلان اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و منطبق با روند فقیرسازی جهانی است. بنا بر آخرین گزارش سازمان ملل، بیش از ۳ میلیارد نفر در سطح جهان از حق دسترسی به سرویسهای بهداشتی محرومند. محرومیت یک چهارم جمعیت جهان به آب شرب سالم، صابون و شستشوی دست، ابعاد دهشتناک فقدان بهداشت دورهی قاعدگی و افزایش بیماریهای عفونی زنان و کودکان را خاطرنشان میکند.
🟣 درکنار مابقی تابوهای سنتی و مذهبی از پریود زنان و دختران و مسکوتگذاری صحبت از دوران قاعدگی در ایران، همچنان:
▪️تبعات ناشی از گرانی کالاهای دورهی قاعدگی
▪️ فقدان آب و سرویسبهداشتی در مناطق محروم
▪️جای خالی آموزش بهداشت قاعدگی در آموزش و پرورش و
▪️تحمیل شرایط نابرابر دورهی قاعدگی در اشتغال زنان بهقوت خود باقی است.
بالا رفتن قیمت ارز، باعث شد تا طی دو سال گذشته، بسیاری از کالاهای وارداتی دورهی قاعدگی با افزایش پنج برابری در بازار عرضه شوند. گرانی پنبه و مواد اولیهی تولیدی نوار بهداشتی، محصولات داخلی را با گرانی صد در صدی همراه کرد.
هر ساله با آغاز فصل گرما، بسیاری از روستاهای مناطق مرکزی با تانکر، آبرسانی میشود. بحران آب در شهرهای خوزستان و مناطق سیلزدهی سه سال گذشته، در پاندمی کرونا به فاجعهای دیگر بدل شد. در روستاهای سیستان و بلوچستان و مناطق زاغهنشین شهری و روستایی نیز، توالتهای عمومی و با کمترین میزان بهداشت، دوران قاعدگی زنان و دختران محروم را نیز با سختی و بیماریهای متعدد روبهرو میکند. این مسئله خود را در تضییع حق کودکی و سلامت «کودکان کار دختر» نشان میدهد. کودکان کار دختر که بدون کمترین آموزش و حمایت، مواجههی نخستین با قاعدگی را در خیابان خواهند داشت، با رنج و تحمل بیماریهای مختلف، هر ماه با قاعدگی خود، دست و پنجه نرم میکنند.
طی یک سال گذشته، در اسکاتلند و نیوزلند، تحولاتی در بخش دسترسی زنان به کالاهای دورهی قاعدگی صورت گرفت. اسکاتلند، نخستین کشوری است که محصولات دورهی قاعدگی را برای زنان و دخترانْ رایگان اعلام کرد و در نیوزلند نیز بهمدت سه سال، کالاهای این دوره در مدارس بهصورت رایگان خواهد بود. میبایست اشاره کرد که تخصیص بودجههای عمومی جهت توزیع رایگان این اقلام در مختصات اقتصاد سیاسی هر کشور و چرخش سود تولیدی ناشی از آن، بهگونهای است که نه بهضرر دولتها که بخشی انباشت سود مرحلهای هر صنعت تولیدی خواهد بود. کاستن مالیات کالاهای قاعدگی یکی از موارد اصلی مطالبات فعالان زنان در کشورهای سوییس و آلمان بوده است. طوری که کاهش مالیات ۱۹ درصد به ۷ درصد این کالاها نیز، نتیجهی آگاهیرسانی و تلاشهای فعالان زنان حاضر در هر کشور بوده است.
#روز_جهانی_بهداشت_قاعدگی
@bidarzani
سال گذشته، در پی پیامدهای ناشی از پاندمی کرونا، روز جهانی بهداشت قاعدگی پیرامون پرداخت به مشکلات زنان و «پریود در زمانهی همهگیری» نام گرفت. طی یک سال گذشته با افزایش اخراج از محیطکار و گسترش فقر جهانی، صحبت بر سر اقدامات بیشتر جهت دسترسی همگانی به کالاهای بهداشتی این دوره شدت یافته است.
۲۸ ماه می، فرصتی جهانی برای آگاهی بخشی، بهبود شرایط بهداشتی این دوره، شکستن تابوهای مذهبی و سنتی در اینباره و پرداخت به تبعیضهای اقتصادی علیه کار اجتماعی زنان است.
فقر و نابرابری جنسیتی، تبعات حداکثری خود را بر سلامت، حق معیشت و سلامتِ روان زنان و دختران کشورها و مناطق محروم خواهد گذاشت. در کنیا دختران به طور متوسط ۴ الی ۹ روز به خاطر پریود مدرسه نمیروند. ۸۳ درصد دخترها در بورکینافاسو و ۷۷ درصد در نیجریه، در مدرسه جایی برای عوض کردن نوار بهداشتی خود ندارند. ۷۰ درصد بیماریهای مربوط به باروری در هند به دلیل بهداشت ضعیف در دوران قاعدگی ایجاد میشود. در روستاهای هند، ۴۳ تا ۸۸ درصد دخترها از پارچههایی برای کنترل قاعدگی خود استفاده میکنند که چندبار مصرف است. این پارچهها بدون صابون یا آب تمیز، شسته میشوند و عامل ایجاد انواع عفونت و بیماری هستند. مشکلات قاعدگی زنان در هند بیش از اینها است. در حالی که از هر ۵ زن در هند ۴ زن دسترسی به امکانات بهداشتی دوران قاعدگی به دلیل فقر ندارند، دولت این کشور، نوار بهداشتی را در ردیف کالاهای لوکس قرار داد و مالیات ۱۲ درصدی بر آن بست. این مساله منجر به راه اندازی جنبشی به نام «مالیات بر خون» توسط زنان هندی در سال ۲۰۱۸ شد. در بنگلادش، ۷۳ درصد زنان، بهطور متوسط شش روز در ماه را به خاطر قاعدگی یا عفونتهای ناشی از نبود بهداشت قاعدگی به سرکار نمیروند، یعنی حقوق شش روز در ماه را از دست میدهند.
صحبت بر سر بهداشت دورهی قاعدگی، مسئلهای گره خورده با سیاستهای کلان اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و منطبق با روند فقیرسازی جهانی است. بنا بر آخرین گزارش سازمان ملل، بیش از ۳ میلیارد نفر در سطح جهان از حق دسترسی به سرویسهای بهداشتی محرومند. محرومیت یک چهارم جمعیت جهان به آب شرب سالم، صابون و شستشوی دست، ابعاد دهشتناک فقدان بهداشت دورهی قاعدگی و افزایش بیماریهای عفونی زنان و کودکان را خاطرنشان میکند.
🟣 درکنار مابقی تابوهای سنتی و مذهبی از پریود زنان و دختران و مسکوتگذاری صحبت از دوران قاعدگی در ایران، همچنان:
▪️تبعات ناشی از گرانی کالاهای دورهی قاعدگی
▪️ فقدان آب و سرویسبهداشتی در مناطق محروم
▪️جای خالی آموزش بهداشت قاعدگی در آموزش و پرورش و
▪️تحمیل شرایط نابرابر دورهی قاعدگی در اشتغال زنان بهقوت خود باقی است.
بالا رفتن قیمت ارز، باعث شد تا طی دو سال گذشته، بسیاری از کالاهای وارداتی دورهی قاعدگی با افزایش پنج برابری در بازار عرضه شوند. گرانی پنبه و مواد اولیهی تولیدی نوار بهداشتی، محصولات داخلی را با گرانی صد در صدی همراه کرد.
هر ساله با آغاز فصل گرما، بسیاری از روستاهای مناطق مرکزی با تانکر، آبرسانی میشود. بحران آب در شهرهای خوزستان و مناطق سیلزدهی سه سال گذشته، در پاندمی کرونا به فاجعهای دیگر بدل شد. در روستاهای سیستان و بلوچستان و مناطق زاغهنشین شهری و روستایی نیز، توالتهای عمومی و با کمترین میزان بهداشت، دوران قاعدگی زنان و دختران محروم را نیز با سختی و بیماریهای متعدد روبهرو میکند. این مسئله خود را در تضییع حق کودکی و سلامت «کودکان کار دختر» نشان میدهد. کودکان کار دختر که بدون کمترین آموزش و حمایت، مواجههی نخستین با قاعدگی را در خیابان خواهند داشت، با رنج و تحمل بیماریهای مختلف، هر ماه با قاعدگی خود، دست و پنجه نرم میکنند.
طی یک سال گذشته، در اسکاتلند و نیوزلند، تحولاتی در بخش دسترسی زنان به کالاهای دورهی قاعدگی صورت گرفت. اسکاتلند، نخستین کشوری است که محصولات دورهی قاعدگی را برای زنان و دخترانْ رایگان اعلام کرد و در نیوزلند نیز بهمدت سه سال، کالاهای این دوره در مدارس بهصورت رایگان خواهد بود. میبایست اشاره کرد که تخصیص بودجههای عمومی جهت توزیع رایگان این اقلام در مختصات اقتصاد سیاسی هر کشور و چرخش سود تولیدی ناشی از آن، بهگونهای است که نه بهضرر دولتها که بخشی انباشت سود مرحلهای هر صنعت تولیدی خواهد بود. کاستن مالیات کالاهای قاعدگی یکی از موارد اصلی مطالبات فعالان زنان در کشورهای سوییس و آلمان بوده است. طوری که کاهش مالیات ۱۹ درصد به ۷ درصد این کالاها نیز، نتیجهی آگاهیرسانی و تلاشهای فعالان زنان حاضر در هر کشور بوده است.
#روز_جهانی_بهداشت_قاعدگی
@bidarzani
🟣 بازداشت موقت و مصادرهی اموال «زهرا کعبی» عکاس و فعال عرب در ماهشهر
به گزارش «خاکزدگان»، زهرا کعبی، ۳۵ ساله، عکاس مستقل و فعال عرب، بهدلیل عکاسی از مادران کشتهشدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در شهرهای خرمشهر و ماهشهر، همچنین مستندسازی از خرابیهای جنگ ایران و عراق و فقر مناطق عربنشین، مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار گرفته است.
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، روز سهشنبه ۴ خردادماه، زهرا کعبی توسط ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد، اما ماموران در حین تفتیش منزل، تلفن همراه، دوربین و تمامی لوازم عکاسی و کامپیوتر وی را ضبط و جمعآوری کردند.
#اعتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
به گزارش «خاکزدگان»، زهرا کعبی، ۳۵ ساله، عکاس مستقل و فعال عرب، بهدلیل عکاسی از مادران کشتهشدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در شهرهای خرمشهر و ماهشهر، همچنین مستندسازی از خرابیهای جنگ ایران و عراق و فقر مناطق عربنشین، مورد تهدید نیروهای امنیتی قرار گرفته است.
بنا بر گزارش خبرگزاری هرانا، روز سهشنبه ۴ خردادماه، زهرا کعبی توسط ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت و پس از ساعاتی آزاد شد، اما ماموران در حین تفتیش منزل، تلفن همراه، دوربین و تمامی لوازم عکاسی و کامپیوتر وی را ضبط و جمعآوری کردند.
#اعتراضات_سراسری_آبان۹۸
@bidarzani
📌گفتگوی شقایق کمالی با رویا بیژنی، نقاش و تصویرساز کتاب کودک
«بدون اینکه خودم بخواهم موضوع تمام نقاشیهام زنها شدهاند»
بیدارزنی: رویا بیژنی، نقاش و تصویرساز و مدرس تصویرگری است. رویا که دانشآموخته دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، تصویرگری بیش از نود عنوان کتاب کودک و نوجوان و تألیف شانزده کتاب برای این ردههای سنی، شرکت در هشت نمایشگاه انفرادی و بیش از بیست نمایشگاه گروهی را در کارنامه خود دارد. رویا همچنین قصه مینویسد و چند کتاب شعر از او منتشر شده است. از میان کتابهایی که رویا برای آنها تصویرسازی کرده است میتوان از این عناوین نام برد:
لباس گیلکی سارا، نویسنده پرویز کلانتری، نشر شهر قلم، ۱۳۹۷
مردی که صدا را اختراع کرد، نویسنده محمود برآبادی، نشر شهر، ۱۳۹۲
سوزن ورپریده دست من را ندیده، شاعر مصطفی رحمان دوست، نشر افق، کتابهای فندق، ۱۳۹۰
میوههایشان سلام سایههایشان نسيم، شاعر ناصر کشاورز، نشر قدیانی، ۱۳۷۸
سه ترنج اسرارآمیز، آتسا شاملو، شباویز، ۱۳۸۱
و از کتابهای نوشته شده توسط رویا میتوان از کتاب «من محکوم به استادی توام» و «به من نخ بده دگمهی رویایت شل شده» نام برد.
نقاشیهای رویا دنیایی از رنگهای بههمپیچیده است که هر گوشهای از آن داستانی جدا دارد، اما این دنیای پر از رنگ تم غمانگیز زنانهای دارد که شاید تنها زنهای خاورمیانهای آن اندوه به رنگ پیچیده شده را میتوانند آنچنان که باید بفهمند. گویا زن بودن در دنیای نقاشیهای رویا به درد و اندوه پیچیده است. همچنین این دنیای رنگی پر از حرکت است. حتی خشمهای نقاشی به نرمی در هم بافته شدهاند. رویا همانگونه که نقاشی میکند، شعر میگوید و همانگونه که شعر میگوید زندگی میکند.
نمیدانم چرا اینگونه حس میکنم اما زنهای دنیای نقاشیهای رویا با تمام زخم و ظرافتهایشان، حتی با همه تنهاییشان که در قاب نقاشی فریاد میزنند، انسانهای بسیار قدرتمندی هستند. زنهایی که با وجود سرزنشها، تحقیرها و نامهربانیها راست قامت ایستادهاند. زنهای نقاشی رویا همه سر پا ایستادهاند و پیکر هیچ کدامشان آویزان هیچ مردی نیست. در یک کلام قهرمان نقاشیهای رویا زن خاورمیانهای زخمی اما استوار است. زن خاورمیانهای اندوهگین و تنها!
#زنان_و_هنر
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://bidarzani.com/42664
«بدون اینکه خودم بخواهم موضوع تمام نقاشیهام زنها شدهاند»
بیدارزنی: رویا بیژنی، نقاش و تصویرساز و مدرس تصویرگری است. رویا که دانشآموخته دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، تصویرگری بیش از نود عنوان کتاب کودک و نوجوان و تألیف شانزده کتاب برای این ردههای سنی، شرکت در هشت نمایشگاه انفرادی و بیش از بیست نمایشگاه گروهی را در کارنامه خود دارد. رویا همچنین قصه مینویسد و چند کتاب شعر از او منتشر شده است. از میان کتابهایی که رویا برای آنها تصویرسازی کرده است میتوان از این عناوین نام برد:
لباس گیلکی سارا، نویسنده پرویز کلانتری، نشر شهر قلم، ۱۳۹۷
مردی که صدا را اختراع کرد، نویسنده محمود برآبادی، نشر شهر، ۱۳۹۲
سوزن ورپریده دست من را ندیده، شاعر مصطفی رحمان دوست، نشر افق، کتابهای فندق، ۱۳۹۰
میوههایشان سلام سایههایشان نسيم، شاعر ناصر کشاورز، نشر قدیانی، ۱۳۷۸
سه ترنج اسرارآمیز، آتسا شاملو، شباویز، ۱۳۸۱
و از کتابهای نوشته شده توسط رویا میتوان از کتاب «من محکوم به استادی توام» و «به من نخ بده دگمهی رویایت شل شده» نام برد.
نقاشیهای رویا دنیایی از رنگهای بههمپیچیده است که هر گوشهای از آن داستانی جدا دارد، اما این دنیای پر از رنگ تم غمانگیز زنانهای دارد که شاید تنها زنهای خاورمیانهای آن اندوه به رنگ پیچیده شده را میتوانند آنچنان که باید بفهمند. گویا زن بودن در دنیای نقاشیهای رویا به درد و اندوه پیچیده است. همچنین این دنیای رنگی پر از حرکت است. حتی خشمهای نقاشی به نرمی در هم بافته شدهاند. رویا همانگونه که نقاشی میکند، شعر میگوید و همانگونه که شعر میگوید زندگی میکند.
نمیدانم چرا اینگونه حس میکنم اما زنهای دنیای نقاشیهای رویا با تمام زخم و ظرافتهایشان، حتی با همه تنهاییشان که در قاب نقاشی فریاد میزنند، انسانهای بسیار قدرتمندی هستند. زنهایی که با وجود سرزنشها، تحقیرها و نامهربانیها راست قامت ایستادهاند. زنهای نقاشی رویا همه سر پا ایستادهاند و پیکر هیچ کدامشان آویزان هیچ مردی نیست. در یک کلام قهرمان نقاشیهای رویا زن خاورمیانهای زخمی اما استوار است. زن خاورمیانهای اندوهگین و تنها!
#زنان_و_هنر
ادامه مصاحبه را در لینک زیر بخوانید:
https://bidarzani.com/42664
بیدارزنی
تصویرسازی رویا بیژنی،«بدون اینکه خودم بخواهم موضوع تمام نقاشیهام زنها شدهاند» - بیدارزنی
رویا بیژنی، نقاش و تصویرساز و مدرس تصویرگری است. در این گفتگو او از تصویرسازی زنها در کارهایش و تاثیر زن بودن در هنر میگوید.
🟣 سرکوب و تضعیفِ مطالبات و اعتراضات بازنشستگان کشوری بهقوت خود باقی است.
صبح روز گذشته، شنبه ۸ خردادماه، #محبوبه_فرحزادی معلم بازنشسته و عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان تهران، پس از تفهیم اتهام در شعبه ۷ دادسرای اوین، با تشکیل پرونده و قید وثیقه، موقتا آزاد شد.
احضار هر روزهی بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری، در حالیست که #اسماعیل_گرامی بازنشسته و فعال صنفی از ۱۴ فروردینماه سال جاری در بازداشت موقت بهسر میبرد. در کنار این سرکوبها، مطالبات و حداقل دستمزد بازنشستگان نیز با روند «ارزانسازی هرچه بیشتر نیروی کار» به پیش میرود.
▪️گزارش نسرین هزاره مقدم در ایلنا به بررسی ابعاد حقیقی این روند پرداخته است:
«اولین محور که میتواند حیات شغلی بیش از ۱۴ میلیون نفر از شاغلان بیمه شدهی کشور را به مخاطره بیاندازد، حذف حداقل دستمزد است؛ در هر دو طرح، حداقل مزد، مانع اشتغال و کارآفرینی قلمداد شده و پیشنهاداتی ارائه دادهاند تا با حذف این الزام حداقلی، کارآفرینان و بورژوازی سودجو به آرزوی دیرینهی خود برسد؛ وقتی مزدِ مثلاً ۴ میلیون تومانی به شدت ناکافی است و کمتر از نصف سبد معیشت حداقلیست، بتوانند به کارگران حداقلبگیر و کمتخصص که قدرت چانهزنی عمودیِ آنها در فضای اجتماع و در بیرون از کارگاه به شدت محدود است، فقط یک یا حداکثر دو میلیون تومان حقوق بدهند!
در طرح اتاق ایران، دیدگاه گنجآفرینی وجود دارد که ادعا میکند چون نرخ سودآوری بخش خصوصی پایین است و حداقل مزد دست و پای کارفرمایان را بسته، باید طرح استثماری استاد-شاگردی به طریقی احیا شود (یعنی مزد توافقی) یا اینکه مزد را به صورت منطقهای و استانی تعیین کنند! در ضمن پیشنهاد میشود برای جوانان و نوجوانان زیر سن قانونی – که بدون تردید میشود زیر ۱۵ سالِ قانون کار و معنایی جز کودکان کار ندارد- امکان اشتغال ساده و یدی با ۳۰ درصد حداقل مزد فراهم شود!
حمله به حقوق بازنشستگیِ مستمریبگیران کارگری، در چند سطح صورت گرفته است:
تغییر مبنای محاسبهی بازنشستگی، افزایش سن بازنشستگی، حمله به حقوق بازنشستگان مشاغل سخت، تلاش برای کاستن از حقوق بازنشستگی و...»
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/2TvbVvd
@bidarzani
صبح روز گذشته، شنبه ۸ خردادماه، #محبوبه_فرحزادی معلم بازنشسته و عضو هیئت مدیرهی کانون صنفی معلمان تهران، پس از تفهیم اتهام در شعبه ۷ دادسرای اوین، با تشکیل پرونده و قید وثیقه، موقتا آزاد شد.
احضار هر روزهی بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری، در حالیست که #اسماعیل_گرامی بازنشسته و فعال صنفی از ۱۴ فروردینماه سال جاری در بازداشت موقت بهسر میبرد. در کنار این سرکوبها، مطالبات و حداقل دستمزد بازنشستگان نیز با روند «ارزانسازی هرچه بیشتر نیروی کار» به پیش میرود.
▪️گزارش نسرین هزاره مقدم در ایلنا به بررسی ابعاد حقیقی این روند پرداخته است:
«اولین محور که میتواند حیات شغلی بیش از ۱۴ میلیون نفر از شاغلان بیمه شدهی کشور را به مخاطره بیاندازد، حذف حداقل دستمزد است؛ در هر دو طرح، حداقل مزد، مانع اشتغال و کارآفرینی قلمداد شده و پیشنهاداتی ارائه دادهاند تا با حذف این الزام حداقلی، کارآفرینان و بورژوازی سودجو به آرزوی دیرینهی خود برسد؛ وقتی مزدِ مثلاً ۴ میلیون تومانی به شدت ناکافی است و کمتر از نصف سبد معیشت حداقلیست، بتوانند به کارگران حداقلبگیر و کمتخصص که قدرت چانهزنی عمودیِ آنها در فضای اجتماع و در بیرون از کارگاه به شدت محدود است، فقط یک یا حداکثر دو میلیون تومان حقوق بدهند!
در طرح اتاق ایران، دیدگاه گنجآفرینی وجود دارد که ادعا میکند چون نرخ سودآوری بخش خصوصی پایین است و حداقل مزد دست و پای کارفرمایان را بسته، باید طرح استثماری استاد-شاگردی به طریقی احیا شود (یعنی مزد توافقی) یا اینکه مزد را به صورت منطقهای و استانی تعیین کنند! در ضمن پیشنهاد میشود برای جوانان و نوجوانان زیر سن قانونی – که بدون تردید میشود زیر ۱۵ سالِ قانون کار و معنایی جز کودکان کار ندارد- امکان اشتغال ساده و یدی با ۳۰ درصد حداقل مزد فراهم شود!
حمله به حقوق بازنشستگیِ مستمریبگیران کارگری، در چند سطح صورت گرفته است:
تغییر مبنای محاسبهی بازنشستگی، افزایش سن بازنشستگی، حمله به حقوق بازنشستگان مشاغل سخت، تلاش برای کاستن از حقوق بازنشستگی و...»
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/2TvbVvd
@bidarzani
Telegraph
معاش ۴۶ میلیون نفر در معرض مخاطرهای جدی
احتمال حمله به حداقل دستمزد و حقوق بازنشستگی در ماههای آینده/ استقلال تامین اجتماعی و حقوق بازنشستگان سخت و زیانآور در خطر است سه طرحی که توسط اتاقها و نمایندگان مجلس در راستای حل معضلات اقتصادی تهیه شدهاند، چند محور خطرناک اساسی دارند؛ محورهایی که…
📌نظریهپردازی در باب اصول سیاسی «فمینیسم اسلامی»
✍🏽 شهرازد مجاب/ برگردان میترا حقی
توضیح نویسنده: این مقاله باید با توجه به تاریخ نگارش آن (۲۰۰۱) خوانده شود و مورد بررسی و نقد قرار بگیرد. گرچه به رغم گذر زمان تغییرات بنیادینی در فرضها و آرای طرحشده در آن روی نداده است.
#بیدارزنی: این مقاله تحولات «فمینیسم اسلامی» را بررسی میکند و نقدی بر آن دسته از نظریههای فمینیستی ارائه میدهد که فمینیسم اسلامی را همچون یک جایگزین رهاییبخش اصیل و بومی برای فمینیسم سکولار ترسیم میکنند. من با تمرکز بر دینسالاری ایرانی استدلال میکنم که اسلامیسازی روابط جنسیتی، مردسالاریِ ستمگرانهای را ایجاد کرده است که از طریق اصلاحات قانونی قابل جایگزینی نیست. اگرچه بسیاری از زنان ایرانی در برابر این رژیم مذهبی و مردسالارانه مقاومت میکنند و تعداد روزافزونی از روشنفکران و کنشگران ایرانی از جمله اسلامگرایان نیز خواهان جدایی دولت و مذهب هستند، امّا فمینیستهای پیرو نظریهی نسبیت فرهنگی و مکتب پستمدرنیسم همچنان ناکامی پروژهی اسلامی را نمیپذیرند.
من استدلال میکنم که نظریهی فمینیستی غربی علیرغم پیشرفتهایش در وضعیتی بحرانی قرار دارد، زیرا (۱) این نظریه با استمرار سلطهی مردسالارانه در غرب پس از برابری قانونی بین جنسیتها به چالش کشیده شده است، (۲) با تشکیک در جهانشمولی مردسالاری، روابط جنسیتی ستمگرانه را در جوامع غیرغربی نادیده میگیرد و (۳) بیاعتنا به اروپامحوری و نژادپرستی بر تقسیم زنان جهان به هویّتهای مذهبی، ملّی، قومی، نژادی و فرهنگی که دارای برنامههای گروهگرایانه هستند، صحّه میگذارد.
اسلامیسازی روابط جنسیتی بسیار گسترده بود و از بسیاری جهات خط بطلانی بر حدود هشتاد سال دگرگونی خودجوش و برنامهریزیشده در وضعیت زنان محسوب میشد. اگر رضاشاه از خشونت حکومتی در راه کشف حجاب زنان بهره برد، جمهوری اسلامی نیز سرکوب گستردهای را آغاز کرد تا مجدداً حجاب را بر تمام زنان ایرانی، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، روستایی و شهری تحمیل نماید. اگرچه در مقدمهی قانون اساسی زن مسلمان ایدهآل در مقام یک مادر تصویر شد، اما رژیم اسلامی در موقعیتی نبود که بتواند زنان را در خانه محبوس کند. در حالی که آیتالله خمینی بارها و بارها اعلام کرد که زنان باید در «صحنه» (صحنهی مبارزه) باقی بمانند، اما یک رژیمِ #آپارتاید_جنسی عمدتاً به اجبار در سراسر کشور تحمیل شد. اسلامیسازی روابط جنسیتی از همان ابتدا با مقاومتهای شدیدی مواجه شد. رژیم اسلامی در اواسط دههی ۱۹۹۰ با بحرانی جدی روبهرو شد و در کنترل زنان، کارگران، اقوام مخالف، دانشجویان، رسانههای چاپی، هنرمندان و روشنفکران سکولار ناکام ماند.»
#فمینیسم_اسلامی #شهرزاد_مجاب #دینسالاری
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42693
@bidarzani
✍🏽 شهرازد مجاب/ برگردان میترا حقی
توضیح نویسنده: این مقاله باید با توجه به تاریخ نگارش آن (۲۰۰۱) خوانده شود و مورد بررسی و نقد قرار بگیرد. گرچه به رغم گذر زمان تغییرات بنیادینی در فرضها و آرای طرحشده در آن روی نداده است.
#بیدارزنی: این مقاله تحولات «فمینیسم اسلامی» را بررسی میکند و نقدی بر آن دسته از نظریههای فمینیستی ارائه میدهد که فمینیسم اسلامی را همچون یک جایگزین رهاییبخش اصیل و بومی برای فمینیسم سکولار ترسیم میکنند. من با تمرکز بر دینسالاری ایرانی استدلال میکنم که اسلامیسازی روابط جنسیتی، مردسالاریِ ستمگرانهای را ایجاد کرده است که از طریق اصلاحات قانونی قابل جایگزینی نیست. اگرچه بسیاری از زنان ایرانی در برابر این رژیم مذهبی و مردسالارانه مقاومت میکنند و تعداد روزافزونی از روشنفکران و کنشگران ایرانی از جمله اسلامگرایان نیز خواهان جدایی دولت و مذهب هستند، امّا فمینیستهای پیرو نظریهی نسبیت فرهنگی و مکتب پستمدرنیسم همچنان ناکامی پروژهی اسلامی را نمیپذیرند.
من استدلال میکنم که نظریهی فمینیستی غربی علیرغم پیشرفتهایش در وضعیتی بحرانی قرار دارد، زیرا (۱) این نظریه با استمرار سلطهی مردسالارانه در غرب پس از برابری قانونی بین جنسیتها به چالش کشیده شده است، (۲) با تشکیک در جهانشمولی مردسالاری، روابط جنسیتی ستمگرانه را در جوامع غیرغربی نادیده میگیرد و (۳) بیاعتنا به اروپامحوری و نژادپرستی بر تقسیم زنان جهان به هویّتهای مذهبی، ملّی، قومی، نژادی و فرهنگی که دارای برنامههای گروهگرایانه هستند، صحّه میگذارد.
اسلامیسازی روابط جنسیتی بسیار گسترده بود و از بسیاری جهات خط بطلانی بر حدود هشتاد سال دگرگونی خودجوش و برنامهریزیشده در وضعیت زنان محسوب میشد. اگر رضاشاه از خشونت حکومتی در راه کشف حجاب زنان بهره برد، جمهوری اسلامی نیز سرکوب گستردهای را آغاز کرد تا مجدداً حجاب را بر تمام زنان ایرانی، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، روستایی و شهری تحمیل نماید. اگرچه در مقدمهی قانون اساسی زن مسلمان ایدهآل در مقام یک مادر تصویر شد، اما رژیم اسلامی در موقعیتی نبود که بتواند زنان را در خانه محبوس کند. در حالی که آیتالله خمینی بارها و بارها اعلام کرد که زنان باید در «صحنه» (صحنهی مبارزه) باقی بمانند، اما یک رژیمِ #آپارتاید_جنسی عمدتاً به اجبار در سراسر کشور تحمیل شد. اسلامیسازی روابط جنسیتی از همان ابتدا با مقاومتهای شدیدی مواجه شد. رژیم اسلامی در اواسط دههی ۱۹۹۰ با بحرانی جدی روبهرو شد و در کنترل زنان، کارگران، اقوام مخالف، دانشجویان، رسانههای چاپی، هنرمندان و روشنفکران سکولار ناکام ماند.»
#فمینیسم_اسلامی #شهرزاد_مجاب #دینسالاری
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42693
@bidarzani
بیدارزنی
نظریهپردازی در باب اصول سیاسی «فمینیسم اسلامی»/ شهرزاد مجاب - بیدارزنی
این مقاله نقدی است بر نظریههای فمینیستیای که فمینیسم اسلامی را همچون یک جایگزین رهاییبخش اصیل و بومی برای فمینیسم سکولار ترسیم میکنند.
نظریهپردازی_در_باب_اصول_سیاسی_فمینیسم_اسلامی_شهرزادمجاب_.pdf
837.4 KB
🟣 #بیدارزنی : پیدیاف مقالهی «نظریهپردازی در باب اصول سیاسی «فمینیسم اسلامی»
شهرزاد مجاب، برگردان میترا حقی
@bidarzani
شهرزاد مجاب، برگردان میترا حقی
@bidarzani