بيدارزنى
4.21K subscribers
5.67K photos
1.27K videos
180 files
4.28K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
🟣 تمدید دو ماهه قرار بازداشت زهرا شریف کاظمی


قرار بازداشت زهرا شریف کاظمی، متهم سیاسی به مدت دو ماه دیگر تمدید شد. وی بیش از ۸۰ روز است که بازداشت شده و به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین نگهداری می‌شود.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی گفت است: «پس از مراجعه مادر این متهم سیاسی به داسرای اوین، #قناعت_کار، سرپرست این مرجع قضایی ضمن برخوردی خشونت‌آمیز با مادر زهرا شریف کاظمی، به وی اعلام کرده که تا زمان اخذ اعتراف، دخترت را در بازداشت موقت نگه می‌داریم.»

زهرا شریف کاظمی، حدودا ۳۵ ساله توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد. وی پس از دو روز بازداشت در #بازداشتگاه_شاپور، در تاریخ ۴ دی ماه به بند زنان زندان اوین منتقل شده است.

بنا به گزارشات، بازداشت وی به علت فعالیت در فضای مجازی صورت گرفته است. اکنون نیز صفحات مجازی وی اعم از توییتر و اینستاگرام (هنوز مسدود نشده) و متاسفانه توسط نیروهای امنیتی اداره می‌شود.


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #یاد: مروری بر وضعیت «زهرا دادرس» فعال زنان محبوس در زندان لاکان رشت


⚪️ هشت مارس گذشته در شرایطی سپری شد که پاسخ تجمع برحق فعالان حقوق زنان کورد، با احضار پیش‌گیرانه و بازداشت‌های امنیتی گسترده در شهرهای سنندج، سقز و دهگلان داده شد. فعالان حقوق زنان تهران و کرج با قرائت بیانیه و مخالفت بی‌چون و چرا با احکام ارتجاعی اعدام، گردهمایی خود را شکل دادند. از دیگرسو، در هشت مارس گذشته، بسیاری از فعالان حقوق زنان در شهرهای مختلف، در حال گذران دوران حبس خود بودند (هستند).

یکی از این فعالین، #زهرا_دادرس است.

زهرا دادرس، متولد ۱۳۵۹، از فعالان شناخته‌شده اجتماعی در حوزه حقوق زنان و حقوق کودکان در رشت است. او سال‌های متمادی در انجمن‌های مردم‌نهاد کودکان و زنان مشغول به فعالیت بوده و در اجرای طرح‌هایی در راستای تغذیه، بهداشت و آموزش کودکان کار و کودکان کم برخوردار و فعالیت‌هایی در حوزه اشتغال و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و ارتقای بهداشت و سلامت زنان کم‌برخوردار استان، گام‌های مهمی برداشته است.

⚪️ #زهره_دادرس در مصاحبه با کانون زنان ایرانی در ارتباط با وضعیت سلامت خواهر و هم‌پرونده‌ای خود زهرا گفته بود: «خواهرم تا بیست روز حتی صدای فرزندانش را نشنید ... او را بارها زدند و از روی صندلی پرت کردند. وقتی به زندان منتقل شدیم، در بخش قرنطینه زندان من کبودی‌های روی پای او را دیدم ... خواهرم مبتلا  به فقر شدید آهن، کم‌خونی، و توده‌هایی با درجه سرطانی است اما در مدت بازجویی و بازداشت، محرومیت از داروهای خود را تجربه کرد که این باعث اختلال هورمونی و بیش از ۲۰ روز خونریزی قاعدگی شد ... زهرا به عنوان مادر در دوران بازجویی مورد تحقیر و تهدید به دستگیری فرزندانش قرار گرفت. به او می‌گفتند فرزندش را توی گونی می‌کنند یا اینکه او در اتاق کناری درحال بازجویی است.»


زهرا دادرس، به اتهام «اجتماع و تبانی» به سه سال و شش ماه و یک روز حبس و همچنین به اتهام «عضویت در گروه» به دوسال و هفت ماه و ۱۶ روز حبس محکوم شد.

وی هم‌اینک در بند قرنطینه (زنان سیاسی) زندان لاکان رشت در حال تحمل دوران محکومیت خود است.


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی علیه حکم اعدام وریشه مرادی فعال حقوق زنان و مبارز در جنگ علیه داعش

⚪️ (متن ارسالی به بیدارزنی)


پس از گذشت یک سال و نیم از بازداشت وریشه مرادی رزمنده مبارز در کوبانی و روژئاوا توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات، اکنون‌ وی زیر حکم اعدام قرار دارد و هر لحظه امکان تایید این حکم در دیوان عالی کشور و اجرای آن وجود‌دارد.
وریشه مرادی سال‌ها به عنوان مربی کونگ فو برای کودکان محروم و کنشگر مدنی در حوزه زنان و دانشجویی، در سنندج مشغول فعالیت بود. او در سال ۱۳۸۹ به اقلیم کردستان عراق رفت و با فعالیت در جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) فعالیت‌های اجتماعی خود را در حوزه های جامعه شناختی، تحقیقاتی، آموزشی و شناخت و ارتباط با جنبش های زنان در خاورمیانه  ادامه داد. با حمله داعش و  شروع جنگ در شمال عراق ( سنجار/شنگال) و همچنین شمال و شرق سوریه ( روژئاوا) وی در سال ۱۳۹۳ در جنگ نیروهای کرد علیه داعش در روژئاوا حضور داشت و در جریان دفاع از شهر کوبانی زخمی شد.
وریشه مرادی زنی از دیار شرق کردستان که به امید رهایی زنان به صفوف مبارزان علیه داعش پیوست، در جنگ خونین کوبانی  حضور داشته و به شدت زخمی شده در طی سالهای حضور خود در مناطق کرد نشین سوریه پس از آزاد سازی کوبانی در توانمند سازی و آگاهی بخشی زنان آنجا نقش به سزایی داشته است.
این فعال کرد حوزه زنان پس از سالها حضور در روژئاوا و زخمی شدن در کوبانی برای معالجه به شمال عراق بازگشت و پس از آن برای ادامه فعالیت‌های اجتماعی به ایران آمد. در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ بدون اینکه حتی یک سلاح سرد به همراه داشته باشد توسط نیروهای امنیتی بازداشت و ۵ ماه در سلول‌های انفرادی نگهداری و تحت فشارهای روحی و جسمی قرار گرفت. پس از آن در بیدادگاه‌های ضد انقلاب توسط قاضی صلواتی در حالی که اجازه دفاع به وی و وکلایش داده نشد به اتهام بغی به اعدام محکوم شد. وریشه در جلسه رسیدگی مورخ ۱۴ مرداد در اعتراض به احکام ناعادلانه #پخشان_عزیزی و #شریفه_محمدی در دادگاه حاضر نشد و دفاعیه اش را برای افکار عمومی نوشت. او در دفاعیه‌اش اشاره داشت که: «داعش سرمان را می‌برید، جمهوری اسلامی سربه دارمان می‌کند.»

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/bMU0y


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 مقاومت و رنج مضاعف در بند زنان زندان لاکان: در تقاطع هویت‌های حاشیه‌ای‌شده در گیلان

⚪️ نویسندگان: سالومه رحیمی، مهتاب محبوب
  

انقلابی‌ترین کاری که می‌توان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق می‌افتد را اعلام کنیم. (رزا لوکزامبورگ)


 از متن: «روایتی از رنج مضاعف در زندان زنان لاکان: "بند زنان زندان لاکان پزشک ندارد، حتی پرستار هم ندارد، بلکه فقط یک بهورز دارد که نه آموزش کافی دیده و نه تجربه‌ای درخور توجه دارد. پزشک عمومی تنها یک روز در هفته در بند حاضر می‌شود، و زندانیان زن او را پزشکی ناآگاه و بی‌تجربه می‌دانند. در بخش اداری، یک اتاق بسیار کوچک که تنها گنجایش یک میز و تخت طبی را دارد، به‌عنوان بهداری بند زنان استفاده می‌شود. برای جمعیت ۱۵۰ نفره زندان، این فضا به‌هیچ‌وجه کافی نیست. بیماری باید به مرحله‌ی حاد برسد، مثلاً بیمار مشکلات جدی ریوی پیدا کند تا  پزشک عمومی بند مردان او را ویزیت کند. در غیر این صورت، بیمار یا در همان شرایط رها می‌شود یا به بند مردان منتقل می‌شود، جایی که اطلاعات دقیقی از آن در دست نیست، فقط می‌دانیم که مثلا حداقل تجهیزات پزشکی برای عکسبرداری وجود دارد. اگر وضعیت بیمار در آنجا نیز وخیم تشخیص داده شود، او را به بیمارستان رازی رشت منتقل می‌کنند. بسیاری از زنان زندانی در لاکان دچار ریزش موی سکه‌ای هستند، قارچ‌های پوستی در بند به‌شدت شایع است، و هیچ تمهیداتی برای رسیدگی به مسائل بهداشتی و درمانی وجود ندارد. با توجه به بحران اعتیاد در گیلان، زنان معتادی که تصمیم به ترک در زندان لاکان می‌گیرند، با روش‌هایی که بیشتر به شکنجه‌های قرون‌وسطایی شبیه است، مجبور به ترک می‌شوند. هیچ پزشکی آن‌ها را ویزیت نمی‌کند، چراکه در سیستم زندان، آن‌ها «آشغال» محسوب می‌شوند، بی‌ارزش در حد یک معتاد آشغال. وضعیت بهداشت، سلامت و درمان در زندان زنان لاکان، بحرانی و  به شدت غیرانسانی است. با اینکه تجهیزات پزشکی مانند سرم در زندان وجود دارد، به‌ندرت از آن برای بیماران استفاده می‌شود، در حالی که در درمانگاه‌های خارج از زندان، این حداقل‌ترین امکان را از هیچ بیماری دریغ نمی‌کنند. کیفیت و کمیت غذا هم به‌شدت بحرانی‌ست. در بند زنان، برخلاف بند مردان، هیچ دسترسی به پخت‌وپز و آشپزخانه وجود ندارد، که این خود یکی دیگر از جلوه‌های تبعیض در زندان لاکان است."

این نوشته با بهره‌گیری از تحلیل فمینیستی با استفاده از نظریه تقاطع  به بررسی رنج مضاعف زنان در زندان لاکان پرداخته و بر اهمیت توجه به وضعیت زنان زندانی در جغرافیاهای پیرامونی‌شده تاکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه سرکوب سیستماتیک نه‌تنها از طریق ساختارهای پدرسالارانه، اجتماعی، طبقاتی و فرهنگی، بلکه از طریق سازمان‌ها و نهادهای دولتی مانند زندان‌ها، به‌طور منحصر به فردی بازتولید می‌شوند…»


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/Yn8MT


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 شصتمین هفته کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۳۸ زندان کشور در آخرین سه‌شنبه ۱۴۰۳

رد اعاده دادرسی زندانی سیاسی محکوم به اعدام، #حاتم_اوزدمیر

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در آستانه سال نو [نوروز]، ضمن تبریک به مردم عزیز ایران و هم‌وطنانمان در سراسر جهان و با فرارسیدن جشن ملی "چهارشنبه‌سوری"، آرزومند است که مقاومت مردم علیه استبداد و اعدام در ایران همچون شعله‌ی آتش چهارشنبه آخر سال فروزان‌تر شده و پایانی بر سیاهی‌ها، اعدام، کشتار و خشونت باشد.

دیکتاتوری دینی حاکم در اسفندماه دست‌کم ۱۱۶ تن را اعدام کرده است. همچنین در آماری وحشتناک، ۱۱۴۸ زندانی را در سال ۱۴۰۳ سبعانه اعدام کرده و رکورد ننگین دیگری را به ثبت رسانده است.
در اقدام ضدانسانی دیگری، روز ۲۳ اسفند، یک شهروند به نام #حیدر_محمدی (حسنوند) در #بازداشتگاه_آگاهی_نهاوند، زیر شکنجه مأموران به قتل رسید.
در ادامه این سرکوب‌ها، زندانی سیاسی حاتم اوزدمیر که اکنون در زندان مرکزی ارومیه به اعدام محکوم شده است، درخواست اعاده دادرسی‌اش توسط دیوان عالی کشور رد شده و اجرای حکم اعدام او در هر لحظه محتمل است.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" باوجود فشارهای بسیار، دومین عید نوروز را با مقاومت و ایستادگی در برابر سرکوب و اعدام پشت سر گذاشته و امیدوار است که در سال ۱۴۰۴ با توان و اراده‌ای مضاعف، در برابر احکام اعدام ایستادگی کند.

تمام حمایت‌ها در سال گذشته برای ما ارزشمند است. از احزاب، سازمان‌ها و تشکل‌های سیاسی، مدنی و صنفی و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور سپاسگزاریم. همچنین قدردان اقشار مختلف، از جمله کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، نویسندگان، هنرمندان، خانواده‌های دادخواه و دانشجویانی هستیم که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم و به هر شکل با اعدام مخالفت کرده و از این کارزار حمایت کرده‌اند.

ما اکنون در ۳۸ زندان مختلف علیه اعدام بپاخاسته‌ایم تا گامی کوچک در راه نجات جان هزاران زندانی محکوم به اعدام برداریم. زندان‌های نظام مملو از زندانیانی است که ممکن است سال آینده اعدام شوند. از قزلحصار تا شیبان، و از زندان مرکزی تبریز تا وکیل‌آباد، عادل‌آباد، زاهدان، سنندج و ارومیه، می‌توان رد جنایت‌هایی را گرفت که در صورت نبود اقدام جدی، محقق خواهند شد.
به‌عنوان نمونه، از حدود ۱۳۰ زندانی زن در #زندان_لاکان، ۱۴ تن محکوم به اعدام هستند که حکم دو تن به اجرای احکام رفته است. زندان لاکان تنها یک نمونه از ده‌ها زندان است.
در این راستا، همه زندانیان در سراسر کشور و تمامی کسانی که خواهان آزادی و عدالت هستند را فرامی‌خوانیم که به این کارزار پیوسته و از آن حمایت کنند.

زندانیان در کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، روز سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ در شصتمین هفته، در ۳۸ زندان زیر اعتصاب غذا خواهند داشت:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان خورین ورامین
زندان چوبیندر قزوین
زندان اراک
زندان خرم‌آباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)
زندان نظام شیراز
زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)
زندان برازجان
زندان رامهرمز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان طبس
زندان جوین
زندان مشهد
زندان گنبدکاووس
زندان قائم‌شهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان رودسر
زندان حویق تالش
زندان دیزل‌آباد کرمانشاه
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان میاندوآب
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
هفته شصتم – ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
حضور فعالان مدنی و صنفی و کارگری و هم بندی های #منوچهر_فلاح و #شریفه_محمدی در جلوی زندان لاکان رشت و در آستانه تحویل سال نو خورشیدی

با نزدیک شدن به سال نو و با توجه به برگزاری شصتمین هفته سه شنبه های نه به اعدام در زندان لاکان و دیگر زندان های کشور، جمعی از فعالان صنفی و مدنی و کارگری و زندانیان سابق که از هم بندی های منوچهر فلاح و شریفه محمدی  این دو زندانی محکوم به اعدام و محبوس در زندان لاکان هستند، با حضور در جلوی زندان لاکان رشت و برپاکردن سفره هفت سین، خواهان لغو اعدام این دو زندانی و سایر زندانیان محکوم به اعدام شدند.

منوچهر فلاح و شریفه محمدی از اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام هستند. که به همراه سایر زندانیان محکوم به اعدام سیاسی و غیرسیاسی دیگر جانشان در خطر است.

#اعتراضات_سراسری
#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 محرومیت از حق درمان آذر کروندی در زندان اوین


آذر کروندی (کوروندی) موسی زاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، علی‌رغم حال نامساعد جسمی از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم مانده است.

وی که سابقا به بیماری سرطان مبتلا بوده است، نیاز فوری به جراحی دیسک گردن دارد و از بیماری قلبی نیز در رنج است، اما تا کنون مسئولان زندان اوین از اعزام او به مراکز درمانی و برخورداری از حق مرخصی وی خودداری کردند.


آذر موسی زاده در تاریخ ۸ مردادماه ۱۴۰۲ با اتهام همکاری با «سازمان مجاهدین خلق» جهت تحمل دوران محکومیت خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او طی این مدت همواره از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم بوده است.

آذر کروندی، در دی ماه سال ۱۴۰۰، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.

این زندانی سیاسی که حدوداً ۶۰ ساله است، در تابستان سال ۱۳۹۸ همراه با #رقیه_سلطان‌میرزانی و #مخصوص_بخارائی بازداشت شد. این سه نفر به‌دلیل برگزاری جلسات مشاوره خانواده در باغ شخصی‌شان در شهریار، تحت پیگرد قرار گرفتند. اتهامات آنان «اجتماع و تبانی از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق» و «تبلیغ علیه نظام» عنوان شد. آنها پس از تفهیم اتهام، با قرار تأمین آزاد شدند.


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani

🟣صدور حکم سه سال زندان برای کبری طاهرخانی، معلم و فعال صنفی در قزوین


به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران: «کبری طاهرخانی، مدیر مدرسه و فعال صنفی معلمان در قزوین، با حکم دادگاه انقلاب این شهر به ۳ سال حبس تعزیری و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. این حکم در شعبه دوم دادگاه انقلاب قزوین صادر شده و به او ۲۰ روز فرصت اعتراض و درخواست تجدیدنظر داده شده است.

بر اساس این رأی، ۲ سال از این محکومیت به دلیل اتهام “توهین به رهبری” و یک سال دیگر به اتهام “تبلیغ علیه نظام” در نظر گرفته شده است».


#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 وضعیت نامناسب لیلا پاشایی و باران ساعدی در زندان سنندج


لیلا پاشایی، فعال حقوق زنان اهل سقز و باران ساعدی، فعال حقوق زنان اهل سنندج که پس از برگزاری مراسم #روز_جهانی_زن بازداشت شدند، کماکان دربند نیروهای امنیتی هستند و جهت اخذ اعترافات اجباری تحت فشار قرار گرفتند.

این دو فعال حقوق زنان به بند قرنطینه‌ی زندان سنندج منتقل شدند و طی این مدت از حق تماس با خانواده و بهره‌مندی از وکیل، محروم ماندند.

⚪️ تداوم این محرومیت، نگرانی‌ها پیرامون وضعیت سلامت و روند پرونده‌سازی‌های امنیتی علیه آنها را افزایش داده است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 شصت‌ویکمین هفته‌ی کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۳۸ زندان کشور

⚪️ به دار آویختن بیش از ۱۱۵۰ زندانی محکوم به اعدام در سال ۱۴۰۳

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در نخستین هفته‌ی سال ۱۴۰۴، آمار اعدام‌های سبعانه‌ی حکومت اعدامی در سال ۱۴۰۳ را به این شرح اعلام می‌کند: در سال ۱۴۰۳، بیش از ۱۱۵۰ زندانی محکوم به اعدام، از جمله ۳۸ زن، به دار آویخته شدند. از میان آنان، ۱۳۵ نفر از هم‌وطنان بلوچ و ۱۰۴ نفر از هم‌وطنان کُرد بودند. همچنین ۵ زندانی سیاسی–عقیدتی اعدام و ۸ تن از زندانیان در ملأ عام، به شیوه‌ای قرون‌وسطایی، حلق‌آویز شدند.
لازم به ذکر است که حدود ۸۵ درصد از اعدام‌های سال ۱۴۰۳ در دوران "ریاست‌جمهوری" پزشکیان صورت گرفته است. این خود نشان می‌دهد که جناح‌های این حکومت در کشتار و اعدام مردم ایران هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند.

ما، اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، متحد و یک‌صدا و با تمام توان، در برابر حکم ضدانسانی اعدام ایستاده‌ایم و از تمامی احزاب، سازمان‌ها، تشکل‌ها و فعالان سیاسی، حقوق بشری، مدنی، صنفی، دادخواهان و... که دغدغه‌ی "حق حیات و حقوق بشر" و مخالفت با اعدام دارند، می‌خواهیم که در سال جدید اقدامات عملی و مؤثرتری برای مقابله با اعدام انجام دهند؛ به امید اینکه سال ۱۴۰۴، سال پایان سرکوب و اعدام و آغاز آزادی برای ایران باشد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام"، در شصت‌ویکمین هفته‌ی خود، روز سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴، در ۳۸ زندان زیر دست به اعتصاب غذا خواهد زد:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند زنان و مردان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، و زندان کامیاران.

هفته‌ی شصت‌ویکم
سه‌شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 تجمع و بیانیه ۸ مارس در کُردستان: جنبش زنان به نقطه‌ای بازگشت‌ناپذیر رسیده است


نویسنده: سمیه فاتحی

(متن ارسالی به بیدارزنی)

از متن: «در روز جمعه، ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، گروهی از فعالان زن کُرد به مناسبت روز جهانی زنان درسنندج تجمع کردند. علی‌رغم هشدارها و تهدیدهای قبلی، این تجمع با حضورهفت گروه، ازجمله فعالان حقوق زنان سنندج، اتحادیه زنان کُردستان، فعالان حقوق مدنی زنان سنندج، دایکانی آشتی (مادران صلح)، گروه ورزشی ارغوان سنندج، گروه کوهنوردی و فرهنگی چل‌چمه، و اتحادیه معلمان کردستان برگزار شد.

با اینحال، حاکمیت جمهوری اسلامی، با واکنشی سرکوبگرایانه به استقبال این تجمع رفت: بازداشت، تهدید، واعمال خشونت علیه فعالان زن کُرد. پیش ازبرگزاری تجمع ۸ مارس، نیروهای امنیتی چندین فعال زن کُرد ازجمله بهار زنگی‌بند، سیمین چایچی و ثریا خضری را احضار کرده و هشدار داده بودند که از شرکت در هرگونه تجمع مرتبط با روز جهانی زنان خودداری کنند. در روزهای پس از این تجمع، چهار فعال زن کُرد —باران سعیدی، لیلا پاشایی، سهیلا مطاعی و سوما محمدزاده—در ارتباط با مشارکت در این رویداد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. نکته‌ی قابل توجه این است که سه تن از آنان—سعیدی، پاشایی و مطاعی—پیشتر در جریان خیزش ژینا نیز بازداشت شده بودند.
 
این روند سرکوب نشان‌دهنده‌ی سیاست مستمر حکومت در جرم‌انگاری مقاومت فمینیستی و بازداشت خودسرانه‌ی کنشگران زن کُرد است. دستگیری فعالان زن کُرد بازتابی از وحشت حکومت از همبستگی و سازمان‌یافتگی این زنان است. در سال‌های اخیر، جنبش زنان در ایران و کُردستان با سطح بی‌سابقه‌ای از خشونت دولتی مواجه شده است. بااین‌حال، تجمع و بیانیه ۸ مارس نه‌تنها نمادی از همبستگی زنان بود، بلکه تجلی مقاومت زنان کُرد در برابر سرکوب‌های فزاینده‌ی اخیر است... »


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/BuwUs


#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بیش از دو ماه تداوم بازداشت و بازجویی ارغوان فلاحی در بند ۲۰۹ زندان اوین

خبرگزاری هرانا به نقل از خانواده‌ی وی گزارش داده است: «ارغوان فلاحی بیش از دو ماه است در زندان اوین بلاتکلیف است. در این مدت تحت بازجویی بوده و هنوز به پرونده او رسیدگی نشده است. خانواده و پدر او نیز احضار و بازجویی شده‌اند. همچنین، تاکنون امکان آزادی موقت برای او فراهم نشده است».

او روز ۶ بهمن ۱۴۰۳، در شهرک پرند بازداشت شد.

ارغوان فلاحی پیش از این در آبان ماه ۱۴۰۱، همراه با پدرش نصرالله فلاحی و برادرش اردوان به اتهام عضویت در «سازمان مجاهدین خلق» بازداشت شدند. آنها بیش از دو ماه در بازداشتگاه‌های اصفهان تحت شکنجه و بازجویی قرار داشتند.
بازداشت آنها هنگامی بود که در یک مسافرت خانوادگی از اصفهان به شیراز رفته بودند. آنها بعد از اداره اطلاعات اصفهان به زندان اوین منتقل شده و به اتهامات «عضویت سازمان در مجاهدین خلق»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط قاضی ایمان افشاری محاکمه شدند.

بازداشت مجدد او و تلاش وزارت اطلاعات جهت کسب اعترافات اجباری، نگرانی پیرامون وضعیت سلامت وی را تشدید کرده است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 ادامه‌ی کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته‌ی شصت‌ودوم با همراهی ۳۸ زندان مختلف؛

⚪️ تأیید حکم اعدام زندانی سیاسی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، توسط دیوان عالی

حکومت ولایت‌فقیه حتی در ایام نوروز و در ماه رمضان، مجازات ضدانسانی اعدام را متوقف نکرده است و در روزهای اخیر، شماری از زندانیان قربانی ولع سیری‌ناپذیر حاکمان ایران به اعدام و سرکوب محکوم شده‌اند. در همین فاصله، حکم اعدام زندانی سیاسی #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو، اهل چالدران، که به "بغی" متهم شده است، توسط دیوان عالی حکومت تأیید و در تاریخ ۴ فروردین به وی ابلاغ شده است. بنابراین خطر اجرای حکم او بسیار جدی است و ضروری است صدای این زندانی و دیگر محکومان به اعدام باشیم.

ما نسبت به احتمال اجرای احکام اعدام بعد از پایان تعطیلات، به‌خصوص نسبت به اجرای حکم کسانی که حکم ظالمانهٔ آنان تأیید شده، هشدار می‌دهیم. پروندهٔ وریشه مرادی در دیوان عالی است. ما خواهان لغو فوری حکم اعدام وریشه مرادی از سوی دیوان عالی هستیم، زیرا این حکم نه یک تصمیم قضایی، بلکه یک قتل دولتی از پیش طراحی‌شده است و نسبت به تأیید حکم ایشان و سایر زندانیان ابراز نگرانی شدید می‌کنیم و در مقابل آن مقاومت خواهیم کرد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" ضمن ابراز انزجار از اعدام‌های سبعانه و احکام ضدانسانی اعدام فارغ از هر نوع اتهامی، خواهان لغو اعدام در ایران است.
همان‌طور که در هفته‌های گذشته شاهد حضور و تجمع جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام در مقابل زندان لاکان رشت، اوین، سقز و در شهر سنقر بودیم، در همراهی و همدلی با این خانواده‌ها از تمامی مردم آزادی‌خواه و خانوادهٔ زندانیانی که عزیزانشان محکوم به اعدام هستند، می‌خواهیم در مکان‌های عمومی، مقابل زندان‌ها یا هر مکان دیگر تجمع اعتراضی برگزار کنند و خواهان لغو حکم ضدبشری اعدام باشند. زیرا که این طبیعی‌ترین، مشروع‌ترین و منطقی‌ترین حقوق خانواده‌ها و هر انسان آزاده و عموم شهروندان است که علیه احکام ظالمانهٔ اعدام اعتراض کنند.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۱۲ فروردین در هفتهٔ شصت‌ودوم در ۳۸ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان جوین، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان و زندان کامیاران.

هفتهٔ شصت‌ودوم
۱۲ فروردین ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 وخامت سلامت مرضیه فارسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین


مرضیه فارسی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با وجود وضعیت جسمانی نامناسب از رسیدگی تخصصی پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی ضمن تایید این خبر به خبرگزاری هرانا گفته است: «مرضیه فارسی از بیماری قلبی، سرگیجه‌های مداوم، سردرد، حالت تهوع و ضعف شدید جسمانی رنج می‌برد. وی پیش‌تر نیز به سرطان سینه مبتلا بوده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است. اما پس از بازداشت و انتقال به زندان، او را جهت انجام معاینات تخصصی پزشکی به بیمارستان اعزام نکردند. امری که به وخامت وضعیت جسمانی او منجر شده و در حال حاضر سلامت وی در وضعیت نگران‌ کننده‌ای قرار دارد».


مرضیه فارسی در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۲، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق به ۱۵ سال حبس محکوم شد و در حال گذران دوران حبس در زندان اوین است.

#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 مرگ حسینعلی نیری، قاضی جنایتکار و عضو هیئت مرگ

قوه‌ی قضاییه جمهوری اسلامی، امروز با انتشار پستی، خبر مرگ حسینعلی نیری را منتشر کرد.
به‌نظر میرسد که مرگ حسینعلی نیری بر اثر جراحت‌های روز ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۳ باشد. در این روز مقیسه مستشار شعبه و علی رازینی رئیس شعبه در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور در طبقه‌ی اول ساختمان با شلیک ۶ گلوله کشته شدند، اما نام نفر سوم هرگز رسانه‌ای نشد.

حسنیعلی نیری، مشاور عالی رئیس قوه قضاییه، رئیس دادگاه عالی انتظامات قضات و عضو هیئت مرگ دهه‌ی شصت بود.

حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی چهار مقام قضایی و چهره اصلی این «هیئت مرگ» بودند که با فرمان روح‌الله خمینی، با برپایی دادگاه‌هایی دو دقیقه‌ای به اعدام هزاران زندانی سیاسی مجاهد، فدایی خلق، پیکار و … کردند.

خاوران، گورستان دسته‌جمعی این زندانیان هنوز هم از گزند وحوش حاکمیت در امان نیست و چه درب‌های بسته‌ و چه تخریب این گورستان، هنوز در رده‌ی سیاست‌های انکار، لاپوشانی و تداوم جنایات جمهوری اسلامی قرار دارد.

⚪️ حسینعلی نیری نیز همانند سایر قضات و مسئولان جمهوری اسلامی، می‌بایست در یک دادگاه عادلانه‌ی مردمی برای بیش از ۴ دهه جنایت، کشتار، چپاول و عادی‌سازی حذف و سرکوب، محاکمه می‌شد. اما دادخواهی #خانواده‌های_دادخواه_خاوران و‌ ضرورت پاسخگویی و محاکمه‌ی عاملان و آمرین این جنایت‌ها با مرگ در پی ترور، مرگ طبیعی و… پایان نمی‌پذیرد، بلکه چون قطعه‌ای از زنجیر، پیوستگی دهه‌ها مقاومت و مبارزه و تداوم امر دادخواهی را خاطرنشان می‌کند.

⚪️ به امید تعیین حق سرنوشت به دست مردم و تحقق عدالت

نابود باد جهل و ارتجاع!


#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 دل‌نوشته‌ی شریفه محمدی از پشت دیوارهای زندان


از متن:
«با عشق به زندگی و نام و یاد همه آنان که ارزش‌های انسانی و زندگی را پاس داشتند و پاس می‌دارند.

لشکر سبز بهار، زیبا و باوقار سرمی‌رسد و تو در اوج شکوفایی، طراوت و سرزندگی به استقبالش می‌روی و رقصان و پایکوبان با او هم‌آوا می‌شوی و دست رد بر سینه هر آنچه تیرگی، زشتی و ناپاکیست می‌زنی و این، همان معنای زندگی است.

نازنینانم:
 
از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ که در یک روز عادی پاییزی، مثل همه روزهای دیگر، در حین بازگشت به منزل، در خیابان و در داخل یک ماشین دستگیر شدم!! تا به امروز که روزهای آغازین سال نو ( سال ۱۴۰۴ )  را سپری می‌کنیم، بیش از ۱۵ ماه گذشته است. همیشه تصور می‌کردم که تحمل دوری از آیدین عزیزم را ندارم. اما الان می‌بینم که مثل خیلی از مادرها، نه‌تنها طاقت دوری فرزندم را پیدا کرده‌ام، بلکه فراتر از آن، حتی تحمل رنج‌ها و سختی‌هایی را نیز که علاوه بر دوری او بر من تحمیل می‌شود دارم. رنج‌ها و سختی‌هایی که عده‌ای با گزارش غیرواقعی، به ناحق بر من تحمیل کرده‌اند و در صددند تا با همین گزارش‌ها و ادعاهای نادرست و غیرواقعی زندگی را نیز از من بگیرند ...

گاه، وقتی به عقب برمی‌گردم و وقایعی را که بعد از ساعت‌ها و روزهای طولانی بازجویی بر من گذشت مرور می‌کنم، در بهت و حیرت فرو می‌روم که چرا و به چه علت باید عده‌ای که خود را کارشناس وزارت‌خانه‌ای عریض و طویل می‌دانند تا این حد سطحی و ناباورانه چنین روزگاری را بر من تحمیل کنند و با وجود ادله‌ای قوی و قابل تامل در راستای مخالفت با آن، همچنان ناعادلانه بر روی آن پافشاری نمایند…»

ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/oyuMz

▫️برگرفته از فایل صوتی منتشر شده در کمپین آزادی شریفه ‌محمدی

#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 تو را با همان تصویر به خاطر دارم، شریفه‌ی آزاد و رها
 
نویسنده: فروغ سمیع‌نیا


از اعزام به بیمارستان به‌خاطر پای‌ات برگشته‌ای. می‌پرسم: «شریفه بعد از مدت‌ها چه حسی داشتی از دیدن بیرون، اون هم از پشت شیشه‌ی ماشین؟» می‌گویی: «بیرون همچنان دلگیر بود. همین اوایل شهر که رسیدیم، بچه‌ای رو دیدم که سرش توی سطل زباله بود و مستاصل جستجو می‌کرد، دلم گرفت…»

سکوت می‌کنم. این اولین چیزی است که به چشم شریفه محمدی بعد از یک‌سال دوری از فضای بیرون زندان می‌آید. با خودم فکر می‌کنم چگونه قاضی خودش را راضی کرده تا به تو حکم اعدام بدهد؟

دیوان، حکم اعدام‌ات را نقض کرده و ما خوشحالیم. همدیگر را در آغوش می‌گیریم و تاکید می‌کنیم: «خب معلوم بود که حکم می‌شکنه!حالا گویا اشتباهی در صدور حکم اولیه شده بود. چطور می‌خواستن برای فعالیت صنفی حکم اعدام بدن؟» یکی می‌پرسد: «حالا تموم شد؟ ممکنه باز شعبه‌ی هم‌عرض هم حکم اعدام رو تکرار کنه؟» همه هم‌صدا می‌خندیم و می‌گوییم: «نه! دیگه تموم شد. فقط باید امیدوار باشیم مدت حبس هم جوری باشه که زود آزاد شوی.»

روزی که شعبه‌ی هم‌عرض حکم اعدام را تکرار کرد، من نبودم. نمی‌دانم چطور این شوک که از حکم اعدام اول هم بدتر بود را در زندان تحمل کردی. ممکن است همه‌چیز این همه بی‌رحمانه ادامه پیدا کند و هیچ نهاد، فرد و یا قانونی هم نباشد که چنین روند ناعادلانه‌ای را متوقف کند؟

نوشته بودی بعد از ابلاغ حکم، خودت را جمع کردی تا به ملاقات آیدین بروی و تولدش را این‌بار در سالن ملاقات جشن بگیرید. تصور این‌همه بی‌رحمی همچنان سخت است، با اینکه تو اولین نفری نیستی که چنان بی‌رحمانه مورد شقاوت و ظلم قرار گرفته‌ای، اما ظلم، هرچندبار هم که تکرار شود باز قابل‌پذیرش نیست. شعبه‌ی هم‌عرض دوباره حکم اعدام صادر کرده است. رییس شعبه هم‌عرض، پسر همان قاضی اولی است که به تو حکم اعدام داده بود. پسری بر رای پدرش مهر تایید زده تا زندگی یک انسان دوباره پشت میله‌های زندان به انتظار کورسویی از عدالت سپری شود.

رنج‌نامه‌ای که نوشته بودی را خواندم. حالا همه می‌دانند بخشی از آنچه بر شریفه گذشته چه بوده است. هر چند همه‌چیز را نگفتی. نگفتی که پس از انتقال از سنندج به رشت به اتاق قرنطینه‌ی زندان منتقل شدی. آنجا قبل از آمدن ما وقتی تو تنها زندانی سیاسی زندان لاکان بودی، هنوز قرنطینه بود و انواع زندانیان می‌آمدند و بعد از چند روز به بند می‌رفتند. نگفتی چگونه در آن وضعیت غیربهداشتی زندگی کردی. نگفتی چندین‌بار از سوی زندانیان خاص تهدید شدی. از عفونت پای‌ات ننوشتی و از نبود دکتر متخصص در زندان لاکان که باعث تشدید عفونت انگشت‌ات شد. از نبود اتاق ملاقات و سالنی برای ورزش که به جسم‌ات آسیب زد هم نگفته‌ای. تو اگر بنا بود همه‌ی رنج‌هایی را که در این یک‌سال و چهار ماه متحمل شده‌ای را می‌نوشتی شاید طوماری می‌شد، هر چند می‌دانم که خسته‌ای و حتی توانی برای نوشتن از این‌همه رنج هم نمانده است. اما ما که مدت هر چند کوتاهی با تو هم‌بند بودیم می‌توانیم شاهدانی باشیم بر رنج زنی که که زندگی‌اش از ۱۴ آذر ۱۴۰۲ دستخوش کابوسی عجیب شد و هر روز این کابوس دردناک‌تر می‌شود.

ما رفقایت در بیرون از زندان وظیفه‌ی خود و همه‌ی انسان‌های آزاده می‌دانیم که به چنین حکمی اعتراض کنیم و قوه قضاییه گیلان باید درباره‌ی حکمی که به تو داده پاسخگو باشد و حداقل برای ما دوستان و همشهریان‌ات شفاف بگوید که چرا یک فعال کارگری باید برای فعالیت صنفی‌اش با چنین حکمی روبرو شده و زندگی خود و همسر و فرزندش بیش از یک‌سال دچار چنین بحرانی گردد؟

اما در پایان، اگر تو سال‌ها هم در زندان بمانی، من تو را مانند روز اولی که بعد از مدت‌ها اعتراض، کفش ورزشی در اختیارمان قرار دادند به یاد می‌آورم. همان روزی که بعد از یک‌سال کفش پوشیدی و در هواخوری کوچک زندان همچون آهویی تیزپا می‌دویدی و از شدت شعف فریاد میزدی…

من تو را با همان تصویر به‌خاطر سپرده‌ام. شریفه محمدیِ آزاد و رها.
 

⚪️ از صفحه‌ی اینستاگرام فروغ سمیع‌نیا


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
🟣 برای بار دوم، اعاده‌ی دادرسی پخشان عزیزی در دیوان عالی رد شد


دیوان عالی کشور برای دومین‌‌بار درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام را رد کرد.

مازیار طاطایی، یکی از وکیل مدافعان پخشان عزیزی با اعلام این خبر گفت که شعبه رسیدگی‌کننده، بدون مطالبه پرونده اصلی و صرفاً بر پایه تشخیص خود، دفاعیه‌های وکلای پرونده را «بلادلیل» دانسته و رد کرده است.

این دومین‌بار است که درخواست اعاده دادرسی پخشان عزیزی بی‌نتیجه می‌ماند. پیش‌تر، در بهمن‌ماه سال گذشته، امیر رئیسیان، دیگر وکیل مدافع پخشان عزیزی، از رد نخستین درخواست اعاده دادرسی توسط شعبه نهم دیوان عالی کشور خبر داده بود. در همان زمان، مازیار طاطایی اعلام کرد که دیوان عالی کشور با استناد به تبصره ماده ۴۷۸ قانون آیین دادرسی کیفری، با توقف اجرای حکم اعدام موافقت کرده است.


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 نامه‌ی پرشنگ، خواهر پخشان عزیزی:

«به همه بگو پخشان، دلش گرم است»


از متن:

_ می‌خواهی بروی آنجا چه‌کار کنی پشی (پخشان) گیان؟

بروبر نگاهمان کرد و گفت:
«واقعاً می‌پرسید یا شوخی می‌کنید؟»

سکوت کردیم. فهمید سوال جدی است. بابا و مامان دوست داشتند پشی (پخشان) بماند مهاباد پیش خودشان. گفت:
- «نمی‌بینید اوضاع را؟ نشنیدید پنج هزار دختر ایزدی را دریده‌اند؟این همه آدم را که آواره کوه و بیابان شدند ندیدید توی اخبار؟»

- توی این سرزمین همیشه جنگ بوده دخترم، همیشه یک جای خاورمیانه جنگ بوده و آدم‌ها از خانه‌هاشان آواره شده‌اند…

می‌دانستم این حرف‌ها پشی را از تصمیمش منصرف نمی‌کند.
گفت:

- «اگر ما جای آنها بودیم و اگر آواره کوه و بیابان شده بودیم و آنها سکوت می‌کردند و بی‌خیال ما می‌شدند، درباره‌شان چه فکری می‌کردیم؟»

_ آخر یکی دو جا که نیست پشی گیان، امروز آنجا جنگ است. دو روز دیگر یک جای دیگر..

- «جایش مهم نیست پدر جان، آدم‌ها مهم‌اند. عراق، سوریه، فلسطین، شنگال، حلب، غزه، لبنان... هر جا که جان آدم‌ها در خطر است، باید رفت و بی‌خیال نبود. لااقل می‌شود زخم‌ها را تیمار کرد. وسط جنگ، آواره‌ها بدون مدد، جان سالم به در نمی‌برند. اسم مکان‌ها را بردار پدر، به جایشان اسم آدم‌ها را بگذار: هانیه، احمد، هیوا، ماجد، لیلا، سارا. جان آدم‌هاست که بازیچه شده. سرزمین‌ها بدون آدم‌ها برهوت‌اند پدر».

نگاهم می‌کند. انگار چیزی ازم پرسیده باشد و من غرق در افکارم بوده‌ باشم و نشنیده‌ باشم. از نگاهم خوانده که حواسم نیست. می‌گوید:
«نگفتی هوگر چطور است؟»


⚪️ متن کامل نامه را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/hh97A


#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 شصت‌وسومین هفته‌ی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۳۸ زندان کشور

رد دوباره‌ی اعاده دادرسی پخشان عزیزی و اتهام «بغی» علیه کریم خجسته

با پایان تعطیلات نوروزی، که طی آن میزان اعدام‌ها به‌طور نسبی کاهش یافته بود، بار دیگر شاهد افزایش چشم‌گیر صدور و اجرای احکام اعدام هستیم. در روزهای اخیر، شمار زیادی از زندانیان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شده‌اند. از جمله روز دوشنبه، دست‌کم ۱۰ زندانی در زندان قزل‌حصار به «بند امن» منتقل شدند که نشان‌دهنده‌ی احتمال قریب‌الوقوع اجرای حکم اعدام آنان است.
هم‌زمان با این تشدید سرکوب، شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در پایان پنجاه‌وهشتمین نشست خود در ژنو، با تصویب قطعنامه‌ای، نقض گسترده‌ی حقوق بشر در ایران را محکوم و مأموریت «گزارشگر ویژه» و «هیئت حقیقت‌یاب مستقل» را برای یک سال دیگر تمدید کرد. در این قطعنامه، دامنه‌ی مأموریت هیئت حقیقت‌یاب از قیام ۱۴۰۱ فراتر رفته و شامل سایر جنایات نظام و جمع‌آوری اسناد و مدارک برای پیگرد قضایی مسئولان نیز شده است.
همچنین در همین هفته، پارلمان اروپا با صدور قطعنامه‌ای، موج گسترده‌ی اعدام‌ها در ایران و تأیید احکام اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی را محکوم کرده و بار دیگر خواستار آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی و تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران از سوی اتحادیه اروپا شده است.
با این‌حال، حاکمیت جمهوری اسلامی بی‌اعتنا به فشارها و اعتراضات داخلی و بین‌المللی، همچنان به روند سرکوب و صدور احکام مرگ ادامه می‌دهد. برای نمونه، اعاده دادرسی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی کُرد، برای دومین‌بار از سوی دیوان عالی کشور رد شده و خطر اجرای حکم اعدام او بیش از پیش افزایش یافته است. همچنین، کریم خجسته، دیگر زندانی سیاسی در زندان لاکان رشت، به اتهام «بغی» متهم شده که می‌تواند مقدمه‌ی صدور حکم اعدام برای او باشد.

ما، اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، ضمن اعلام نگرانی عمیق از افزایش تهدید اجرای احکام اعدام علیه زندانیان سیاسی و عقیدتی، این احکام را قاطعانه محکوم می‌کنیم و نسبت به گسترش اعدام زندانیان با جرایم غیرسیاسی محکوم به اعدام هشدار می‌دهیم. همچنین ضمن قدردانی از حمایت‌های بین‌المللی، خواستار آن هستیم که جامعه‌ی جهانی ادامه‌ی هرگونه رابطه یا معامله با جمهوری اسلامی را مشروط به لغو کامل مجازات اعدام کند.

زندان‌هایی که در هفته‌ی شصت‌وسوم (سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴) در اعتصاب غذا شرکت می‌کنند:

اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، قزل‌حصار (واحد ۳ و ۴)، کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، چوبیندر قزوین، اراک، خرم‌آباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز (زنان و مردان)، نظام شیراز، عادل‌آباد شیراز (زنان و مردان)، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، مشهد، گنبدکاووس، قائم‌شهر، لاکان رشت (زنان و مردان)، رودسر، حویق تالش، دیزل‌آباد کرمانشاه، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، میاندوآب، سقز، بانه، مریوان، کامیاران.

لازم به ذکر است گزارش‌های هفتگی کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» از این پس در لینک زیر منتشر خواهد شد. همچنین، تمامی بیانیه‌های پیشین نیز در این کانال در دسترس هستند. از همه رسانه‌ها، مخالفان حکم اعدام، همراهان و حامیان می‌خواهیم برای اطلاع‌رسانی بیشتر، لینک زیر را بازنشر دهند:

https://t.me/No_To_Execution_Tuesdays


سه‌شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۴ | هفته شصت‌وسوم #کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام



#قیام_علیه_اعدام
#ژن_ژیان_آزادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani