🟣گردهمایی جمعی از فعالین زنان در گیلان به مناسبت روز جهانی زن
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، جمعی از فعالین زنان در گیلان به مناسبت روز جهانی زن گلگشت برگزار کردند. این برنامه با محوریت همبستگی زنان علیه نابرابری، فقر و خشونت انجام شد. در ابتدا شعری توسط یکی از حضار خوانده و نمایشی کوتاه حول محوریت برنامه اجرا شد.
سپس یکی از برگزار کنندگان یادداشتی را درباره مشکلات و چالشهای زنان در یکسال گذشته برای جمع خواند. این متن با اشاره به زن کشی، عدم دسترسی زنان به وسایل پیشگیری و سقط جنین آزادانه، وضعیت معیشت زنان و جامعه و خودکشی زنان اشاره داشت.
در انتها با طرح سوالاتی چون تاثیر فقر بر خشونت و راهکارهای مقابله و مبارزه با مشکلات زنان، گفتگوی کوتاهی میان جمع صورت گرفت.
در پایان مراسم شرکت کنندگان در گلگشت سرود زنان را بصورت جمعی اجرا کردند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
@bidarzani
پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، جمعی از فعالین زنان در گیلان به مناسبت روز جهانی زن گلگشت برگزار کردند. این برنامه با محوریت همبستگی زنان علیه نابرابری، فقر و خشونت انجام شد. در ابتدا شعری توسط یکی از حضار خوانده و نمایشی کوتاه حول محوریت برنامه اجرا شد.
سپس یکی از برگزار کنندگان یادداشتی را درباره مشکلات و چالشهای زنان در یکسال گذشته برای جمع خواند. این متن با اشاره به زن کشی، عدم دسترسی زنان به وسایل پیشگیری و سقط جنین آزادانه، وضعیت معیشت زنان و جامعه و خودکشی زنان اشاره داشت.
در انتها با طرح سوالاتی چون تاثیر فقر بر خشونت و راهکارهای مقابله و مبارزه با مشکلات زنان، گفتگوی کوتاهی میان جمع صورت گرفت.
در پایان مراسم شرکت کنندگان در گلگشت سرود زنان را بصورت جمعی اجرا کردند.
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#هشت_مارس
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چو هم صدا شویم و
پا به پای هم رویم و
دست به دست هم دهیم و
از ستم رها شویم
زهرا موسوی در اعتراض به تصمیم وزارت معارف ترانه میخواند.
بیایید در برابر طالبان درون نظام بایستیم. کسانی که جمهوریت را خوراک قدرتطلبی کردهاند.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://t.co/PGrP7hzhZO
پا به پای هم رویم و
دست به دست هم دهیم و
از ستم رها شویم
زهرا موسوی در اعتراض به تصمیم وزارت معارف ترانه میخواند.
بیایید در برابر طالبان درون نظام بایستیم. کسانی که جمهوریت را خوراک قدرتطلبی کردهاند.
#توییت_خوان
@bidarzani
https://t.co/PGrP7hzhZO
دو نماینده پارلمان نروژ، نرگس محمدی فعال حقوق بشر را به همراه لُجین الهذلول فعال حقوق بشر عربستانی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل کردند.
کاری اندرسن و کاری الیزابت کاسکی با اشاره به فعالیتهای این دو زن عنوان کردند که «اعطای جایزه صلح نوبل به آنها نشان خواهد داد که تأکید بر احترام به حقوق زنان فراتر از خطکشیهای دینی و سیاسی است که خاورمیانه را از هم جدا کرده است».
این نمایندگان در بیانیهای که نسخهای از آن برای رادیو فردا ارسال شده است، نوشتهاند: «احترام به حقوق انسانی زنان در غیاب تبعیض جنسیت محور، پایههای توسعه صلحآمیز در جامعه هر کشوری است. و حال در منطقهای مملو از خشونت و تنش، مانند خاورمیانه، مشارکت زنان در سطحی برابر با مردان به کاهش تنش کمک میکند.»
بیشتر بخوانید
@bidarzani
@radiofarda
کاری اندرسن و کاری الیزابت کاسکی با اشاره به فعالیتهای این دو زن عنوان کردند که «اعطای جایزه صلح نوبل به آنها نشان خواهد داد که تأکید بر احترام به حقوق زنان فراتر از خطکشیهای دینی و سیاسی است که خاورمیانه را از هم جدا کرده است».
این نمایندگان در بیانیهای که نسخهای از آن برای رادیو فردا ارسال شده است، نوشتهاند: «احترام به حقوق انسانی زنان در غیاب تبعیض جنسیت محور، پایههای توسعه صلحآمیز در جامعه هر کشوری است. و حال در منطقهای مملو از خشونت و تنش، مانند خاورمیانه، مشارکت زنان در سطحی برابر با مردان به کاهش تنش کمک میکند.»
بیشتر بخوانید
@bidarzani
@radiofarda
رادیو فردا
نرگس محمدی به همراه یک فعال مدنی سعودی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد
دو نماینده پارلمان نروژ، نرگس محمدی فعال حقوق بشر را به همراه لُجین الهذلول فعال حقوق بشر عربستانی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل کردند.
🎬درباره فیلم «دولورس کلیبورن» (Dolores Claiborne)
✍🏽فرزانه راجی
🎞داستان فیلم:
کمی بعد از دیدن سایههایی از دونفر درحال درگیری در بالای پلهها، دولورس کلیبورن (کتی بیتس) را در صحنهی بازجویی میبینم که قصد دارد به پلیس ثابت کند که صاحبکار پولدارش را نکشته است، یک زن پیر به نام ورا دونفون (جودی پارفیت) که دولورس حدود ٢٢ سال به عنوان خدمتکار و پرستار برای او کار میکرده است. کشته شدن این زن باعث بازگشت سلنا (جنیفرجیسنلی) دختر دولورس میشود که پس از کشته شدن پدرش از جزیره و مادرش، به مدت ١٥ سال دوری گزیده بود. سلنا نیز همچون بازرس جان مککی (کریستوفرپلامر) با باور به اینکه دولورس قاتل شوهرش جو (دیوید استراتئرن) است، به جزیره باز میگردد تا این بار در قتل دوم، مچ زن را برای قتل اول هم بگیرد. دولورس به قتل شوهرش اعتراف میکند اما او قاتل ورا نیست، چرا که در روند فیلم مشخص میشود که این دو عشقی همدلانه به یکدیگر داشتهاند. اعتراف دولورس به دلایل قتل شوهرش و فلاشبکهایی به گذشتهی سلنا و پدرش، سلنا را با رازی که قصد فراموشیاش را داشته روبرو میکند: سوء استفادهی جنسی پدر از او. این امر باعث میشود سلنا بار دیگر به آغوش مادر بازگردد و ظاهرا قانون هم دست از سرش میدارد.
لاکان میگوید وقتی کودک برای اولین بار تصویر خود را در آیینه میبیند با تصویر توی آینه همذاتپنداری میکند و «من»ش شکل میگیرد. او با آن منی که توی آیینه است یکی میشود. و لورا مالوی با استفاده از این نظریهپردازی پردهی نقرهیی سینما را به آیینهی لاکانی تشبیه میکند، جایی که بیننده تصویر خود را در آن میبیند و با مشابه خودش در آن پرده (آیینه) همذاتپنداری میکند. اما سلنا (جنیفرجیسنلی) کاراکتر اصلی فیلم دولورس کلیبورن، آنچه از خودش در آیینه میبیند پس ِ سرش است.
بهرغم تصویری که همیشه از خود توی آیینه میدید، یعنی آن منی که برای خودش ساخته بود، آن ذهنیتی که از خود داشت. آن «زنی» که خود را پنهان کرده بود، آن موجود نا آشنایی که آشنا میپنداشتش. اما این بار منی دیگر را در آیینه میبیند. منی که تاکنون پسش رانده بود، به پس کلهاش، همانجایی که آن را توی آیینه میدید.
فیلم دولورس کلیبورن با متنی قوی از استیون کینگ و فیلمنامهی موجهی از تونی گیلروی و کارگردانی خوب و قوی هکفورد به فیلمی به واقع دیدنی و جذاب تبدیل شده است. گرچه بینندگان اجرای تاتری دولورس کلیبورن را جذابتر یافتهاند. تاتر همواره به خاطر محدویت حرکت، تصویر، نور و تاکید بیشتر بر متن و کلام، قدرت متن را بیشتر نشان میدهد و متن فیلم، روایت آن بسیاری قوی بود.
اما سوال این است که آیا سلنا پس از کشف خودش در آینه، پس از کشف خود واقعیاش خود را بازخواهد یافت. آیا میتواند با خود، با دنیا، با مردان و قوانین مردانه آشتی کند؟ آیا میتواند یک زندگی «هنجار» داشته باشد؟ این سوالی است که فیلم بدون پاسخ میگذارد.
#نقدفیلم
ادامه در لینک زیر⬇️
http://cinemaye-azad.com/1394/07/25/2574/
@bidarzani
✍🏽فرزانه راجی
🎞داستان فیلم:
کمی بعد از دیدن سایههایی از دونفر درحال درگیری در بالای پلهها، دولورس کلیبورن (کتی بیتس) را در صحنهی بازجویی میبینم که قصد دارد به پلیس ثابت کند که صاحبکار پولدارش را نکشته است، یک زن پیر به نام ورا دونفون (جودی پارفیت) که دولورس حدود ٢٢ سال به عنوان خدمتکار و پرستار برای او کار میکرده است. کشته شدن این زن باعث بازگشت سلنا (جنیفرجیسنلی) دختر دولورس میشود که پس از کشته شدن پدرش از جزیره و مادرش، به مدت ١٥ سال دوری گزیده بود. سلنا نیز همچون بازرس جان مککی (کریستوفرپلامر) با باور به اینکه دولورس قاتل شوهرش جو (دیوید استراتئرن) است، به جزیره باز میگردد تا این بار در قتل دوم، مچ زن را برای قتل اول هم بگیرد. دولورس به قتل شوهرش اعتراف میکند اما او قاتل ورا نیست، چرا که در روند فیلم مشخص میشود که این دو عشقی همدلانه به یکدیگر داشتهاند. اعتراف دولورس به دلایل قتل شوهرش و فلاشبکهایی به گذشتهی سلنا و پدرش، سلنا را با رازی که قصد فراموشیاش را داشته روبرو میکند: سوء استفادهی جنسی پدر از او. این امر باعث میشود سلنا بار دیگر به آغوش مادر بازگردد و ظاهرا قانون هم دست از سرش میدارد.
لاکان میگوید وقتی کودک برای اولین بار تصویر خود را در آیینه میبیند با تصویر توی آینه همذاتپنداری میکند و «من»ش شکل میگیرد. او با آن منی که توی آیینه است یکی میشود. و لورا مالوی با استفاده از این نظریهپردازی پردهی نقرهیی سینما را به آیینهی لاکانی تشبیه میکند، جایی که بیننده تصویر خود را در آن میبیند و با مشابه خودش در آن پرده (آیینه) همذاتپنداری میکند. اما سلنا (جنیفرجیسنلی) کاراکتر اصلی فیلم دولورس کلیبورن، آنچه از خودش در آیینه میبیند پس ِ سرش است.
بهرغم تصویری که همیشه از خود توی آیینه میدید، یعنی آن منی که برای خودش ساخته بود، آن ذهنیتی که از خود داشت. آن «زنی» که خود را پنهان کرده بود، آن موجود نا آشنایی که آشنا میپنداشتش. اما این بار منی دیگر را در آیینه میبیند. منی که تاکنون پسش رانده بود، به پس کلهاش، همانجایی که آن را توی آیینه میدید.
فیلم دولورس کلیبورن با متنی قوی از استیون کینگ و فیلمنامهی موجهی از تونی گیلروی و کارگردانی خوب و قوی هکفورد به فیلمی به واقع دیدنی و جذاب تبدیل شده است. گرچه بینندگان اجرای تاتری دولورس کلیبورن را جذابتر یافتهاند. تاتر همواره به خاطر محدویت حرکت، تصویر، نور و تاکید بیشتر بر متن و کلام، قدرت متن را بیشتر نشان میدهد و متن فیلم، روایت آن بسیاری قوی بود.
اما سوال این است که آیا سلنا پس از کشف خودش در آینه، پس از کشف خود واقعیاش خود را بازخواهد یافت. آیا میتواند با خود، با دنیا، با مردان و قوانین مردانه آشتی کند؟ آیا میتواند یک زندگی «هنجار» داشته باشد؟ این سوالی است که فیلم بدون پاسخ میگذارد.
#نقدفیلم
ادامه در لینک زیر⬇️
http://cinemaye-azad.com/1394/07/25/2574/
@bidarzani
📌زنان خاورمیانه در میدان مقدم مبارزه با بنیادگرایی و مردسالاری
در آستانه هشت مارس نگاهی میکنم به کشور همسایه افغانستان. به طالبانی که سر میز مذاکره با دولت افغانستان نشسته است و از دیگر سو خنجرش را هرروز بیشتر بر تن مردم و فعالان مدنی افغانستان فرومیکند با همراهی دولت امریکا. افغانستان وزنانش آیا دوباره طعمه طالبان میشوند؟ آیا کشتار دانشگاه کابل و دانشجویان جوان آن (که قطعاً نوید فردای بهتری برای این کشور بودن) بس نبود؟
حملات متعدد به مردم نشان میدهد که طالبان را سر صلح نیست بلکه هدفش دستاندازی به افغانستان و باز به پس راندن زنان افغان است که ترور فرشته کوهستانی خود نشاندهنده اهداف شوم طالبان است. زنان افغانستان هنوز دوران سیاه طالبان را فراموش نکردهاند. فعالان زنان افغانستان نیز بهدرستی صدایشان بلند است که حقوق زنان نباید فدای صلح شود که تضمین حقوق زنان نشاندهنده صلحی پایدار است.
در آستانه هشت مارس به هرسوی خاورمیانه که نگاه میکنم زنان در جوشوخروش برای کسب حقوق خویشاند و تلاش میکنند حقوق نادیده گرفتهشدهشان را طلب کنند. از فلسطین که زنان علاوه بر ستم جنسیتی، ستم اشغالگری را نیز تحمل میکنند و این دو آنقدر درهمتنیده شده است که فشارهای مضاعفی بر زنان فلسطینی وارد میکند تا به نام وطن از حقوق حقه خویش بگذرند.
حالآنکه آزادی زنان آزادی وطن است. از عراق که ایهام یعقوب این فعال شجاع زنان ترور شد تا بنیادگراها و نیروهای شبهنظامی که همواره حقوق زنان را تهدید میکنند اندکی آسودهتر منافعشان را دنبال کنند.
لبنان و زنان دلیرش نیز در سال گذشته با حضور در خیابان تلاش کردند از حقوقشان بگویند. از ناامنی اقتصادی و فسادی که همه کشور را تهدید میکند و زنان را بیشتر؛ که فقر زنانه شده است. آنان با حضور خود یادآور شدند که تضمین حقوق زنان تضمینکننده منافع هر کشوری است. زنان لبنانی مانند زنان ایرانی در سال ۹۸ به خیابان آمدند تا از تقاطع فقر و جنسیت بگویند. آنان خوشاقبالتر از زنان ایرانیاند و زنان ایرانی علیرغم حضور چشمگیرشان در آبان و دی سال ۹۸ سرکوب شدند، هرچند که آتش زیر خاکسترند تا دوباره کی به خیابان بیایند و مطالبات به حقشان را فریاد کنند.
#هشت_مارس
@bidarzani
https://digari.org/%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%82%d8%af%d9%85-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%a8%d8%a7/
در آستانه هشت مارس نگاهی میکنم به کشور همسایه افغانستان. به طالبانی که سر میز مذاکره با دولت افغانستان نشسته است و از دیگر سو خنجرش را هرروز بیشتر بر تن مردم و فعالان مدنی افغانستان فرومیکند با همراهی دولت امریکا. افغانستان وزنانش آیا دوباره طعمه طالبان میشوند؟ آیا کشتار دانشگاه کابل و دانشجویان جوان آن (که قطعاً نوید فردای بهتری برای این کشور بودن) بس نبود؟
حملات متعدد به مردم نشان میدهد که طالبان را سر صلح نیست بلکه هدفش دستاندازی به افغانستان و باز به پس راندن زنان افغان است که ترور فرشته کوهستانی خود نشاندهنده اهداف شوم طالبان است. زنان افغانستان هنوز دوران سیاه طالبان را فراموش نکردهاند. فعالان زنان افغانستان نیز بهدرستی صدایشان بلند است که حقوق زنان نباید فدای صلح شود که تضمین حقوق زنان نشاندهنده صلحی پایدار است.
در آستانه هشت مارس به هرسوی خاورمیانه که نگاه میکنم زنان در جوشوخروش برای کسب حقوق خویشاند و تلاش میکنند حقوق نادیده گرفتهشدهشان را طلب کنند. از فلسطین که زنان علاوه بر ستم جنسیتی، ستم اشغالگری را نیز تحمل میکنند و این دو آنقدر درهمتنیده شده است که فشارهای مضاعفی بر زنان فلسطینی وارد میکند تا به نام وطن از حقوق حقه خویش بگذرند.
حالآنکه آزادی زنان آزادی وطن است. از عراق که ایهام یعقوب این فعال شجاع زنان ترور شد تا بنیادگراها و نیروهای شبهنظامی که همواره حقوق زنان را تهدید میکنند اندکی آسودهتر منافعشان را دنبال کنند.
لبنان و زنان دلیرش نیز در سال گذشته با حضور در خیابان تلاش کردند از حقوقشان بگویند. از ناامنی اقتصادی و فسادی که همه کشور را تهدید میکند و زنان را بیشتر؛ که فقر زنانه شده است. آنان با حضور خود یادآور شدند که تضمین حقوق زنان تضمینکننده منافع هر کشوری است. زنان لبنانی مانند زنان ایرانی در سال ۹۸ به خیابان آمدند تا از تقاطع فقر و جنسیت بگویند. آنان خوشاقبالتر از زنان ایرانیاند و زنان ایرانی علیرغم حضور چشمگیرشان در آبان و دی سال ۹۸ سرکوب شدند، هرچند که آتش زیر خاکسترند تا دوباره کی به خیابان بیایند و مطالبات به حقشان را فریاد کنند.
#هشت_مارس
@bidarzani
https://digari.org/%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%82%d8%af%d9%85-%d9%85%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d9%87-%d8%a8%d8%a7/
🟣من هم سقط جنین داشتهام
من فرزند «ناخواسته» مادرم هستم
🔹روایت چهارم:
من «ناخواسته» هستم. بله، من یک فرزند ناخواسته هستم که مادرم در سالهای ابتدایی دهه شصت مرا به دنیا آورد. جنینی که فارغ از جنسیتش برای سقط او تلاش کرد ولی به قول مادربزرگم «عمرم به دنیا بود» و تلاشهای مادرم در این زمینه منجر به نتیجهای که میخواست نشد.
در این چند روز که تصمیم گرفتم روایت ناخواسته بودنم را بنویسم. اولین چیزی که به ذهنم رسید تیتر«من یک فرزند ناخواسته هستم» بود. واژهای که بار معانی آن، در این روزها، مرا چندین دفعه مچاله کرد، در سطل آشغال انداخت و من دوباره سعی کردم که خودم را بازیافت کنم.
مادرم، هیچگاه روایت تلاشش برای سقط من را تعریف نکرد. آنچه در این زمینه شنیدم روایت اطرافیانم است و این سطور هم بر اساس همین شنیدهها نوشته شده است.
#سقط_جنین
#پایان_خودخواسته_بارداری
#روایت_سقط_جنین
👈🏾ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/34620&rhash=3ec4f87be6d7d1
من فرزند «ناخواسته» مادرم هستم
🔹روایت چهارم:
من «ناخواسته» هستم. بله، من یک فرزند ناخواسته هستم که مادرم در سالهای ابتدایی دهه شصت مرا به دنیا آورد. جنینی که فارغ از جنسیتش برای سقط او تلاش کرد ولی به قول مادربزرگم «عمرم به دنیا بود» و تلاشهای مادرم در این زمینه منجر به نتیجهای که میخواست نشد.
در این چند روز که تصمیم گرفتم روایت ناخواسته بودنم را بنویسم. اولین چیزی که به ذهنم رسید تیتر«من یک فرزند ناخواسته هستم» بود. واژهای که بار معانی آن، در این روزها، مرا چندین دفعه مچاله کرد، در سطل آشغال انداخت و من دوباره سعی کردم که خودم را بازیافت کنم.
مادرم، هیچگاه روایت تلاشش برای سقط من را تعریف نکرد. آنچه در این زمینه شنیدم روایت اطرافیانم است و این سطور هم بر اساس همین شنیدهها نوشته شده است.
#سقط_جنین
#پایان_خودخواسته_بارداری
#روایت_سقط_جنین
👈🏾ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
@bidarzani
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/34620&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
من فرزند «ناخواسته» مادرم هستم - بیدارزنی
این مطلب روایت یک فرزند ناخواسته است. فرزندی که مادرش یعد از سه کودک قد و نیم قد به دنبال سقط او بوده. اما پدر مرد خانواده، مانع سقط میشود.
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : طالبان پاکستان، خواهان پیگرد قانونی برای فعالان زنان حاضر در مراسم هشت مارس شده است.
علیرغم فضای تهدیدآمیز و سرکوب علیه زنان پاکستان، آنان روز جهانی زن را با اعلام اصلیترین مطالبات خود نظیر: «ضرورت سازمانیابی زنان» و «پایان دادن به خشونتهای دولتی، خانگی و خیابانی» با راهپیمایی در خیابانها برگزار کردند. پس از آن، طالبان با جعل تصاویر و ویدئوها، فعالان زنان را به توهین به مقدسات و کفرگویی متهم و خواستار اشد مجازات آنان شده است.
سازماندهندگان راهپیمایی هشت مارس در واکنش به این تهدیدها با تنظیم بیانیهای گفتند: «این ادعاها کاملاً نادرست و بخشی از یک کارزار مخرب برای ساکت کردن زنان برای بیان حقوقشان است.»
جبهه دموکراتیک زنان، یک گروه چپ فمینیستی که در سال ۲۰۱۸ فعالیت خود را آغاز کرد و یکی از اصلیترین سازمان دهندگان راهپیمایی بود، گفت: «پرچمهای ما- با نوارهای قرمز، سفید و بنفش - هر یک به عنوان نمادی از مطالباتمان بود. طالبان برای زمینهسازی سرکوب ما اعلام کرده است که این پرچم فرانسهای است که در آن شارلی ابدو منتشر میشود».
فمینیستهای پاکستان ضمن رد این اتهامات، کماکان بر ضرورت سازمانیابی زنان و پایان دادن به خشونتهای دولتی، خانگی و خیابانی تاکید کردند.
@bidarzani
علیرغم فضای تهدیدآمیز و سرکوب علیه زنان پاکستان، آنان روز جهانی زن را با اعلام اصلیترین مطالبات خود نظیر: «ضرورت سازمانیابی زنان» و «پایان دادن به خشونتهای دولتی، خانگی و خیابانی» با راهپیمایی در خیابانها برگزار کردند. پس از آن، طالبان با جعل تصاویر و ویدئوها، فعالان زنان را به توهین به مقدسات و کفرگویی متهم و خواستار اشد مجازات آنان شده است.
سازماندهندگان راهپیمایی هشت مارس در واکنش به این تهدیدها با تنظیم بیانیهای گفتند: «این ادعاها کاملاً نادرست و بخشی از یک کارزار مخرب برای ساکت کردن زنان برای بیان حقوقشان است.»
جبهه دموکراتیک زنان، یک گروه چپ فمینیستی که در سال ۲۰۱۸ فعالیت خود را آغاز کرد و یکی از اصلیترین سازمان دهندگان راهپیمایی بود، گفت: «پرچمهای ما- با نوارهای قرمز، سفید و بنفش - هر یک به عنوان نمادی از مطالباتمان بود. طالبان برای زمینهسازی سرکوب ما اعلام کرده است که این پرچم فرانسهای است که در آن شارلی ابدو منتشر میشود».
فمینیستهای پاکستان ضمن رد این اتهامات، کماکان بر ضرورت سازمانیابی زنان و پایان دادن به خشونتهای دولتی، خانگی و خیابانی تاکید کردند.
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : مریم زندی، مجموعه عکسهای درخشانی از تظاهرات، میتینگهای سازمانهای سیاسی چپ و تمامیت فضای اعتراضی بازه زمانی بهمن ۵۷ تا بهار ۶۰ را بهثبت رسانده است. در این بین، چهار تصویر از ۲۳ بهمن ۵۷، تجمع روز جهانی زن در ۱۷ اسفند ۵۷ درخیابانها و برگزاری مراسم هشتم مارس در دانشکده ادبیات و فضای داخلی دانشگاه تهران در ۱۷ اسفند ۱۳۵۹، درست در چهل سال پیش، بسیار حائز اهمیت است.
@bidarzani
@bidarzani
✅فرزانه زیلابی از فراخواندن علی نجاتی، کارگر نیشکر هفت تپه برای اجرای حکم به "امتداد" میگوید: عفو اشتباه بود؛ زندانش کنید!
📌“علی نجاتی” هم به مانند برخی از کارگران نیشکر هفتتپه در طول این سالها بازداشت شده است؛ این کارگر اکنون “بازنشسته” شرکت در طول این مدت با دو پرونده قضایی مواجه بوده است.
📌چنانچه فرزانه زیلابی، وکیل دادگستری که وکالت برخی کارگران هفتتپه از جمله نجاتی را برعهده دارد، به “امتداد” گفته است؛ “به موجب پرونده امنیتی در سال ۹۴ موسوم به پرونده فعالان ملی مذهبی شهرستان اندیمشک به شش ماه حبس محکوم شده که این میزان حبس با انصراف از تجدید نظرخواهی و اعمال ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری به چهارماه کاهش و قطعیت یافته است”.
📌دومین پرونده علی نجاتی، پرونده موسوم به کارگران هفت تپه در سال ۹۷ است که در آن، او به همراه تعدادی از کارگران و نمایندگان کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه از جمله آقایان اسماعیل بخشی و محمد خنیفر و دانشجویان عضو هیئت تحریریه نشریه دانشجویی گام به حبسهای طولانی مدت محکوم شدند. چنانچه زیلابی توضیح داده؛ “در این پرونده هم علی نجاتی به پنج سال حبس محکوم شده”. به گفته این وکیل دادگستری، اجرای حکم حبس پرونده اول به دستور قاضی اجرای احکام کیفری شهرستان اندیمشک و بازداشت به دستور دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شوش در پرونده دوم با هم انجام شد.
📌نجاتی، اما در هر دو پرونده با عفو مواجه شده است: “در پرونده اول دو هفته مانده به پایان مدت حبس، عفو عمومی شامل حال او شد و در پرونده دوم هم همراه با دیگر کارگران هفت تپه (آقایان بخشی، خنیفر و اعضای هیئت تحریریه نشریه گام) در لیست عفو موردی به پیشنهاد ریاست قوه قضائیه قرار گرفت”.
📌فرزانه زیلابی، میگوید که این موضوع از سوی اجرای احکام اوین از طریق تماس تلفنی به هر سه موکلش (آقایان بخشی، نجاتی و خنیفر) اعلام و به آنها گفته شده که در لیست عفو قرار گرفتند و برای رفع توقیف از وثیقه حاضر شوند و برهمین اساس هم از وثیقهها هم رفع توقیف به عمل آمده است.
📌همان زمان، دستگاه قضایی کار رسانهای جدی روی این عفوها انجام داد و عفو کارگران بخشی، خنیفر و نجاتی علاوه بر تماسهای مکرر با خود آنها، ازسوی مسئولان ارشد قوهقضائیه و سخنگوی این قوه بارها خبر رسانی شد.
📌حالا اما، ظاهرا ماجرا عوض شده و دستگاه قضایی تصمیم گرفته که عفو را لغو کرده و نجاتی را برای اجرام حکم فرا بخواند. دستگاه قضایی در حالی مدعی است که در عفو شدن کارگر نجاتی «اشتباه» صورت گرفته که این کارگر نیشکر هفتتپه دارای بیماریهای متعدد قلبی، فشار خون بالا، کلیوی، پروستات و دیگر مشکلات است و چنانچه وکیلش میگوید این ماجرا آنقدر جدی است که حتی “برخی از کارکنان دادگاه به مزاح میگفتند پرونده پزشکی آقای نجاتی از پرونده قضایی او سنگینتر است”.
📌چرا پس از اعلام تلفنی عفو خاص به کارگران و رفع توقیف از وثیقههای آنها و همچنین اعلام عفو از سوی قوه قضائیه به مردم از طریق تریبونهای رسمی خبری، اکنون میگویند اشتباه شده است و آقای نجاتی باید برای اجرای حکم به زندان برود؟ چگونه میشود که عفو پس گرفته شود؟.
📌زیلابی در پایان با هشدار نسبت به اینکه «چنانچه، این قضیه برخلاف اعلام عفو به کارگران اجرایی شود، بازتاب خوبی نخواهد داشت» از مسئولان قوه قضاییه خواسته تا برای رسیدگی به این موضوع، اقدامات لازم را انجام دهند.
🔺متن کامل این گزارش در لینک زیر:
http://emtedad.news/?p=1685
@bidarzani
📌“علی نجاتی” هم به مانند برخی از کارگران نیشکر هفتتپه در طول این سالها بازداشت شده است؛ این کارگر اکنون “بازنشسته” شرکت در طول این مدت با دو پرونده قضایی مواجه بوده است.
📌چنانچه فرزانه زیلابی، وکیل دادگستری که وکالت برخی کارگران هفتتپه از جمله نجاتی را برعهده دارد، به “امتداد” گفته است؛ “به موجب پرونده امنیتی در سال ۹۴ موسوم به پرونده فعالان ملی مذهبی شهرستان اندیمشک به شش ماه حبس محکوم شده که این میزان حبس با انصراف از تجدید نظرخواهی و اعمال ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری به چهارماه کاهش و قطعیت یافته است”.
📌دومین پرونده علی نجاتی، پرونده موسوم به کارگران هفت تپه در سال ۹۷ است که در آن، او به همراه تعدادی از کارگران و نمایندگان کارگری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه از جمله آقایان اسماعیل بخشی و محمد خنیفر و دانشجویان عضو هیئت تحریریه نشریه دانشجویی گام به حبسهای طولانی مدت محکوم شدند. چنانچه زیلابی توضیح داده؛ “در این پرونده هم علی نجاتی به پنج سال حبس محکوم شده”. به گفته این وکیل دادگستری، اجرای حکم حبس پرونده اول به دستور قاضی اجرای احکام کیفری شهرستان اندیمشک و بازداشت به دستور دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شوش در پرونده دوم با هم انجام شد.
📌نجاتی، اما در هر دو پرونده با عفو مواجه شده است: “در پرونده اول دو هفته مانده به پایان مدت حبس، عفو عمومی شامل حال او شد و در پرونده دوم هم همراه با دیگر کارگران هفت تپه (آقایان بخشی، خنیفر و اعضای هیئت تحریریه نشریه گام) در لیست عفو موردی به پیشنهاد ریاست قوه قضائیه قرار گرفت”.
📌فرزانه زیلابی، میگوید که این موضوع از سوی اجرای احکام اوین از طریق تماس تلفنی به هر سه موکلش (آقایان بخشی، نجاتی و خنیفر) اعلام و به آنها گفته شده که در لیست عفو قرار گرفتند و برای رفع توقیف از وثیقه حاضر شوند و برهمین اساس هم از وثیقهها هم رفع توقیف به عمل آمده است.
📌همان زمان، دستگاه قضایی کار رسانهای جدی روی این عفوها انجام داد و عفو کارگران بخشی، خنیفر و نجاتی علاوه بر تماسهای مکرر با خود آنها، ازسوی مسئولان ارشد قوهقضائیه و سخنگوی این قوه بارها خبر رسانی شد.
📌حالا اما، ظاهرا ماجرا عوض شده و دستگاه قضایی تصمیم گرفته که عفو را لغو کرده و نجاتی را برای اجرام حکم فرا بخواند. دستگاه قضایی در حالی مدعی است که در عفو شدن کارگر نجاتی «اشتباه» صورت گرفته که این کارگر نیشکر هفتتپه دارای بیماریهای متعدد قلبی، فشار خون بالا، کلیوی، پروستات و دیگر مشکلات است و چنانچه وکیلش میگوید این ماجرا آنقدر جدی است که حتی “برخی از کارکنان دادگاه به مزاح میگفتند پرونده پزشکی آقای نجاتی از پرونده قضایی او سنگینتر است”.
📌چرا پس از اعلام تلفنی عفو خاص به کارگران و رفع توقیف از وثیقههای آنها و همچنین اعلام عفو از سوی قوه قضائیه به مردم از طریق تریبونهای رسمی خبری، اکنون میگویند اشتباه شده است و آقای نجاتی باید برای اجرای حکم به زندان برود؟ چگونه میشود که عفو پس گرفته شود؟.
📌زیلابی در پایان با هشدار نسبت به اینکه «چنانچه، این قضیه برخلاف اعلام عفو به کارگران اجرایی شود، بازتاب خوبی نخواهد داشت» از مسئولان قوه قضاییه خواسته تا برای رسیدگی به این موضوع، اقدامات لازم را انجام دهند.
🔺متن کامل این گزارش در لینک زیر:
http://emtedad.news/?p=1685
@bidarzani
امتدادنو
عفو اشتباه بود؛ زندانش کنید!
<p>«در هفتههای اخیر در تماسهای پی در پی به آقای نجاتی گفته شد که برای اجرای حکم به شعبه اول اجرای احکام اوین مراجعه کند»، نکته اما اینجاست که “در تماسهای اولیه حتی به او اعلام نشده که موضوع اجرای حکم است و به این دلیل باید حاضر شود” و “در یک اقدام خلاف…
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ترور زنجیروار زنان ژورنالیست افغانستان در دومینوی قتلهای هدفمند طالبان
در پی افزایش ترور کارمندان زن تلویزیون و تهدید به قتلهای هدفمند طالبان و شبهگروهکهای نظامی، تا کنون بیش از ۳۰۰ روزنامهنگار زن افغانستان مجبور به ترک شغل و شهر خود شدند.
شهناز رووفی، سعدیه سادات و مرسل وحیدی، سه کارمند تلویزیون افغانستان بودند که پوشش ارتجاع و جنگ حاضر در کشور را در دست داشتند. هر سه این کارمندان در دو عملیات تروریستی در شهر جلالآباد مرکز ولایت ننگرهار جان خود را از دست دادند.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان نیز گزارش داده است که چندین خبرنگار زن از ۳۴ ولایت، به دلیل تهدیدها و آزارهایی که متحمل شدهاند، این کشور را ترک کردهاند. در این گزارش همچنین موج اخیر «قتلهای هدفمند» به عنوان یکی از دلایل اصلی توقف کار زنان عنوان شده است.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان اعلام کرده که «روزنامهنگاران زن باقیمانده در رسانهها خواستار اجرای اقدامات ایمنی بیشتر برای ادامه کار هستند». این در حالی است که بر اساس این گزارش، شماری از کارفرمایان رسانهها در افغانستان اعلام کردند که دیگر نمیتوانند روزنامهنگاران زن را به دلیل ترس از امنیت آنها استخدام کنند.
اما تبعات حاصل از بهرسمیت شناختن طالبان بهمثابه یک شبهدولت آتی از سوی آمریکا و همچنین دولت اشرف غنی، فقط به تثبیت ویرانی و بازگشت به اوج ارتجاع و کشتار زنان در دورهی طالبان محدود نمانده است. طی ۲۵ سال گذشته، فعالان زنان افغانستان برای حق تحصیل، حق پوشش اختیاری، حقوق قضایی، حقوق بر بدن و ایستادگی علیه شبهنظامیان زنستیر و دولتهای جنسیتهای زده به کررات جنگیدهاند. دورنمای قدرتگیری مجدد طالبان به آغوش باز مقامات جمهوری اسلامی در دعوت، میزبانی و گفتگوی دوجانبه سیاسی با مقامات طالبان نیز پیوند خورد. در واقع، دیپلماسی در دست جمهوری اسلامی با طالبان، سیاستهای ویرانیطلب و سودمحور متکی بر بحران خاورمیانه برای آمریکا و امید به صلح و پذیرش دولت اشرف غنی و موازنهکاری عبدالله عبدالله هر یک، راس مثلث جنگ، ارتجاع و کشتار زنان را عهدهدار شده است.
عبدالله عبدالله، رییس شورای مصالحه افغانستان در روز جهانی زن اعلام کرده بود: «در صورت توافق با طالبان باید زیر یک نظام کار کنیم. اتحاد داشته باشیم، نمیشود یک سیستم برای طالبان و یک سیستم دیگر برای دولت کنونی ایجاد شود». صحبتهای مقامات افغانستان در حالی صورت میپذیرد که وضعیت زنان و کودکان در این کشور با دوگانهی مرگ و زندگی طرف شده است. طوری که نمود اولیهی آن با ترور و ناامنسازی فعالیتی ژورنالیستهای زن آغاز شده و با سرعتی حداکثری تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را عیانتر خواهد کرد.
@bidarzani
در پی افزایش ترور کارمندان زن تلویزیون و تهدید به قتلهای هدفمند طالبان و شبهگروهکهای نظامی، تا کنون بیش از ۳۰۰ روزنامهنگار زن افغانستان مجبور به ترک شغل و شهر خود شدند.
شهناز رووفی، سعدیه سادات و مرسل وحیدی، سه کارمند تلویزیون افغانستان بودند که پوشش ارتجاع و جنگ حاضر در کشور را در دست داشتند. هر سه این کارمندان در دو عملیات تروریستی در شهر جلالآباد مرکز ولایت ننگرهار جان خود را از دست دادند.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان نیز گزارش داده است که چندین خبرنگار زن از ۳۴ ولایت، به دلیل تهدیدها و آزارهایی که متحمل شدهاند، این کشور را ترک کردهاند. در این گزارش همچنین موج اخیر «قتلهای هدفمند» به عنوان یکی از دلایل اصلی توقف کار زنان عنوان شده است.
کمیته ایمنی روزنامهنگاران افغانستان اعلام کرده که «روزنامهنگاران زن باقیمانده در رسانهها خواستار اجرای اقدامات ایمنی بیشتر برای ادامه کار هستند». این در حالی است که بر اساس این گزارش، شماری از کارفرمایان رسانهها در افغانستان اعلام کردند که دیگر نمیتوانند روزنامهنگاران زن را به دلیل ترس از امنیت آنها استخدام کنند.
اما تبعات حاصل از بهرسمیت شناختن طالبان بهمثابه یک شبهدولت آتی از سوی آمریکا و همچنین دولت اشرف غنی، فقط به تثبیت ویرانی و بازگشت به اوج ارتجاع و کشتار زنان در دورهی طالبان محدود نمانده است. طی ۲۵ سال گذشته، فعالان زنان افغانستان برای حق تحصیل، حق پوشش اختیاری، حقوق قضایی، حقوق بر بدن و ایستادگی علیه شبهنظامیان زنستیر و دولتهای جنسیتهای زده به کررات جنگیدهاند. دورنمای قدرتگیری مجدد طالبان به آغوش باز مقامات جمهوری اسلامی در دعوت، میزبانی و گفتگوی دوجانبه سیاسی با مقامات طالبان نیز پیوند خورد. در واقع، دیپلماسی در دست جمهوری اسلامی با طالبان، سیاستهای ویرانیطلب و سودمحور متکی بر بحران خاورمیانه برای آمریکا و امید به صلح و پذیرش دولت اشرف غنی و موازنهکاری عبدالله عبدالله هر یک، راس مثلث جنگ، ارتجاع و کشتار زنان را عهدهدار شده است.
عبدالله عبدالله، رییس شورای مصالحه افغانستان در روز جهانی زن اعلام کرده بود: «در صورت توافق با طالبان باید زیر یک نظام کار کنیم. اتحاد داشته باشیم، نمیشود یک سیستم برای طالبان و یک سیستم دیگر برای دولت کنونی ایجاد شود». صحبتهای مقامات افغانستان در حالی صورت میپذیرد که وضعیت زنان و کودکان در این کشور با دوگانهی مرگ و زندگی طرف شده است. طوری که نمود اولیهی آن با ترور و ناامنسازی فعالیتی ژورنالیستهای زن آغاز شده و با سرعتی حداکثری تبعات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را عیانتر خواهد کرد.
@bidarzani
تداوم محرومیت درمانی؛ گزارشی از آخرین وضعیت فاطمه مثنی در زندان اوین
#فاطمه_مثنی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین علیرغم وخامت حال و خونریزی روده، همچنان از دریافت خدمات درمانی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است. خانم مثنی روز چهارشنبه ۲۲ بهمنماه در پی وخامت حال به بیمارستان اعزام و پیش از تکمیل دوره درمانی مجددا به زندان منتقل شد. این زندانی سیاسی کماکان با مخالفت امین وزیری از اعزام به مرخصی درمانی محروم است. این امر در حالی است که پزشک معالج خانم مثنی تحمل حبس با شرایط جسمی وی را ناممکن دانسته است.
این در حالی است که علیرغم نظر پزشک معالج مبنی بر ناممکن بودن ادامه تحمل حبس، او کماکان در شرایطی پر استرس در زندان بوده و با توجه به شرایط جسمی، وارد شدن اضطراب موجب وخامت حال وی می شود./هرانا
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
#فاطمه_مثنی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین علیرغم وخامت حال و خونریزی روده، همچنان از دریافت خدمات درمانی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است. خانم مثنی روز چهارشنبه ۲۲ بهمنماه در پی وخامت حال به بیمارستان اعزام و پیش از تکمیل دوره درمانی مجددا به زندان منتقل شد. این زندانی سیاسی کماکان با مخالفت امین وزیری از اعزام به مرخصی درمانی محروم است. این امر در حالی است که پزشک معالج خانم مثنی تحمل حبس با شرایط جسمی وی را ناممکن دانسته است.
این در حالی است که علیرغم نظر پزشک معالج مبنی بر ناممکن بودن ادامه تحمل حبس، او کماکان در شرایطی پر استرس در زندان بوده و با توجه به شرایط جسمی، وارد شدن اضطراب موجب وخامت حال وی می شود./هرانا
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📣 حداقل حقوق کارگران ۱۴۰۰؛ دومیلیون و ۶۵۵هزارتومان
1️⃣ محمد شریعتمداری، وزیر کار، میگوید حداقل دستمزد سال آینده ۳۹درصد افزایش داشته و حقوق بالاتر از حداقل دستمزد هم ۲۶درصد + ۲۴۱هزارتومان افزایش حقوق خواهند داشت./ فیلم از صداوسیما
2️⃣ رسانهها نوشتهاند امشب شورایعالیکار تصویب کرده: برای سال آینده «حداقل دستمزد روزانه: ۸۸هزارو۵۰۰تومان وحداقل دستمزد ماهیانه: دومیلیون و ششصدوپنجاه هزارتومان؛ بن مسکن: ۴۵۰هزارتومان؛ بن کارگری: ۶۰۰ هزار تومان؛ پایه سنوات: ۱۴۰ هزار تومان و حق اولاد: ۳۴۵ هزار تومان» باشد.
▫️یعنی بنابر این گزارش، «در مجموع دستمزد حداقلیبگیران در سال ۱۴۰۰ به چهارمیلیون و ۱۹۰ هزار تومان میرسد.»
@bidarzani
@roozArooz_media
1️⃣ محمد شریعتمداری، وزیر کار، میگوید حداقل دستمزد سال آینده ۳۹درصد افزایش داشته و حقوق بالاتر از حداقل دستمزد هم ۲۶درصد + ۲۴۱هزارتومان افزایش حقوق خواهند داشت./ فیلم از صداوسیما
2️⃣ رسانهها نوشتهاند امشب شورایعالیکار تصویب کرده: برای سال آینده «حداقل دستمزد روزانه: ۸۸هزارو۵۰۰تومان وحداقل دستمزد ماهیانه: دومیلیون و ششصدوپنجاه هزارتومان؛ بن مسکن: ۴۵۰هزارتومان؛ بن کارگری: ۶۰۰ هزار تومان؛ پایه سنوات: ۱۴۰ هزار تومان و حق اولاد: ۳۴۵ هزار تومان» باشد.
▫️یعنی بنابر این گزارش، «در مجموع دستمزد حداقلیبگیران در سال ۱۴۰۰ به چهارمیلیون و ۱۹۰ هزار تومان میرسد.»
@bidarzani
@roozArooz_media
▫️ فمینیسم و چپ: «مسئلهی زن»
▫️در ترکیهی دههی ۱۹۷۰
نوشتهی: نارین بغدادلی
ترجمهی: مهرداد امامی
📝 مقالهی حاضر فصل کوتاهی از کتاب فمینیسم، مجلد دهم از مجموعه کتابهای اندیشهی سیاسی در ترکیهی مدرن است که در سال ۲۰۲۰ از جانب انتشارات ایلتیشیم در ۸۸۰ صفحه منتشر شد. رابطهی بین جنبش فمینیستی و جنبش چپ همواره از موضوعات پرسشبرانگیز و مورد مناقشه در سطح جهانی بوده است. اطلاع یافتن از چگونگی تحول این رابطه در کشورهای مختلف نیز بیشک گامی ضروری برای مواجههی نیروهای چپ کشورهای دیگر با گذشته و حال مردسالارانهی خود است. از این جهت، سازمانها، گروهها، احزاب و حتی افرادی که به سوسیالیسم و آرمانهای آن اندک تعلقی دارند، باید همواره پیکان تیز نقد را پیش از هر چیز رو به سمت تجربیات گذشته و حال خود بگیرند و از هر جهت در زمینهی مسائل مرتبط با ستم طبقاتی، جنسیتی، قومی و غیره از خود انتقاد کنند. تاریخ به ما نشان داده است که هیچ سازمانی، صرفنظر از درجهی رادیکال بودن آن، به صورت پیشینی و بدیهی مدافع آرمانهای سوسیالیستی، برابری جنسیتی و غیره نیست. تنها محک ممکن برای ارزیابی آن آرمانها همانا پراتیکهای درونسازمانی و در صورت فراگیرشدنشانْ سیاستهای اجتماعی ـ اقتصادی منتج از آن است. بنابراین، نقد ستم جنسیتی که «در عمل» یکی از مغفولماندهترین مباحث میان نیروهای سوسیالیست ایرانی، بهویژه مردان سوسیالیست، است، باید عرصه را برای مواجههای رادیکال فراهم آورد. در غیر این صورت، متأسفانه بسیاری از ایدههای انقلابی هم سرانجام پیرامون استیلای محسوس و نامحسوس مردان، پیش و پس از انقلاب سوسیالیستی، میچرخند. در این چهارچوب، تجربهی رفقای سوسیالیست در ترکیه، بهویژه رفقای زن، از اهمیتی فراوان برخوردار است. ترجمهی این متن را در آستانهی ۸ مارس ۲۰۲۱ تقدیم میکنم به تمام رفقایی که نه فقط در «نظریه» بلکه «در عمل»، در جایجای زندگیهای عادی یا مبارزاتی خود همانقدر که به ستم طبقاتی حساسیت دارند، به ستم جنسیتی و قومیتی هم اهمیت میدهند و سعی میکنند دستکم خودشان بازتولیدکنندهی کلیشههای طبقاتی، جنسیتی و قومی نباشند.
🔸 از زمان به رسمیت شناخته شدن حق رأی و حق برگزیده شدن زنان در ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۵ در ترکیه، نمیتوان از جنبش زنان سخن گفت. اگرچه زنان از امکانات تحصیل برخوردار بودند اما بخش وسیعی از زنان تحت شرایط ناشی از مناسبات مردسالارانه بهویژه در نواحی روستایی با محرومیت ازحقوقی مثل آموزش، مالکیت، بیمهی اجتماعی و درآمد به عنوان کارگران خانوادگی بدون مُزد، ستمدیدهترین قشر جامعه را تشکیل میدادند. پس از سال 1975 نیز زنان پیشگامی که در جنبشهای چپ جای داشتند با هدف جذب زنان ستمدیده در مبارزهی طبقهی کارگر با مطرحکردن مشکلات زندگی زنان، که وابسته به جایگاه طبقاتیشان بود، همراه با رویکردی ضدّ فمینیستی وارد سازمانهای متعددی شدند. بنابراین، از منظر انجمنهای زنان که بر اهمیت حقوق مدنیِ اعطاشده به زنان، بهویژه به زنان ستمدیدهی بیسواد در مناطق روستایی پس از جمهوریت تأکید میکردند، دیدگاه غالب به مسئلهی زن در اواسط دههی ۱۹۷۰ تحت تأثیر جنبشهای نوظهور چپ بود و بر مبنای مسائل وابسته به موقعیتهای طبقاتی زنان کارگر و زحمتکش شکل گرفت.
🔸 وجه اشتراک تمام سازمانهای زنانی که در دههی ۱۹۷۰ به عنوان سازمانهای وابسته به فراکسیونهای گوناگون چپ سر بر آوردند، ضرورت به تعویق انداختن مشکلات زندگی روزمرهی زنان و مطالباتی مرتبط با حل این مسائل به بعد از انقلاب سوسیالیستی بود. زنان حاضر در انجمنهای زنان که به عنوان عضوی از جنبش سوسیالیستی ظاهر شدند، فمینیسم را همچون ایدئولوژی بورژوایی مینگریستند و معتقد بودند ترویج فمینیسم موجب اختلافافکندن در همبستگی طبقاتی میشود...
🔸 پس از کودتای نظامی ۱۹۸۰ زنانی که در هنگام زندگی مخفیانه، دستگیریها و تجربیات زندان اعضای سازمانهای چپ توانسته بودند بیرون بمانند یا مدت کمتری در حبس باشند، این فرصت را یافتند تا به ارزیابی و نقد دوران حضورشان در مبارزهی متشکل بپردازند. گروههای «افزایش آگاهی» شامل زنانی بود که ظرف سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۲ جنبشهای چپ را از منظر فمینیستی نقد میکردند، کسانی که تحصیل خود در خارج از کشور را تمام کرده و بازگشته بودند یا زنانی که به واسطهی قانون «سازمان آموزش عالی» از دانشگاه استعفاء دادند؛ این گروهها مباحثی را در رابطه با استیلای مردسالاری، سکسیسم، تقسیم کار جنسیتزده، کار خانگی، سیاستهای بدن، جایگاه سیاسی امر شخصی و وضعیت زنانگی پیش بردند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-23v
#جنبش_زنان
#هشت_مارس
#فمینیسم
@bidarzani
@naghd_com
▫️در ترکیهی دههی ۱۹۷۰
نوشتهی: نارین بغدادلی
ترجمهی: مهرداد امامی
📝 مقالهی حاضر فصل کوتاهی از کتاب فمینیسم، مجلد دهم از مجموعه کتابهای اندیشهی سیاسی در ترکیهی مدرن است که در سال ۲۰۲۰ از جانب انتشارات ایلتیشیم در ۸۸۰ صفحه منتشر شد. رابطهی بین جنبش فمینیستی و جنبش چپ همواره از موضوعات پرسشبرانگیز و مورد مناقشه در سطح جهانی بوده است. اطلاع یافتن از چگونگی تحول این رابطه در کشورهای مختلف نیز بیشک گامی ضروری برای مواجههی نیروهای چپ کشورهای دیگر با گذشته و حال مردسالارانهی خود است. از این جهت، سازمانها، گروهها، احزاب و حتی افرادی که به سوسیالیسم و آرمانهای آن اندک تعلقی دارند، باید همواره پیکان تیز نقد را پیش از هر چیز رو به سمت تجربیات گذشته و حال خود بگیرند و از هر جهت در زمینهی مسائل مرتبط با ستم طبقاتی، جنسیتی، قومی و غیره از خود انتقاد کنند. تاریخ به ما نشان داده است که هیچ سازمانی، صرفنظر از درجهی رادیکال بودن آن، به صورت پیشینی و بدیهی مدافع آرمانهای سوسیالیستی، برابری جنسیتی و غیره نیست. تنها محک ممکن برای ارزیابی آن آرمانها همانا پراتیکهای درونسازمانی و در صورت فراگیرشدنشانْ سیاستهای اجتماعی ـ اقتصادی منتج از آن است. بنابراین، نقد ستم جنسیتی که «در عمل» یکی از مغفولماندهترین مباحث میان نیروهای سوسیالیست ایرانی، بهویژه مردان سوسیالیست، است، باید عرصه را برای مواجههای رادیکال فراهم آورد. در غیر این صورت، متأسفانه بسیاری از ایدههای انقلابی هم سرانجام پیرامون استیلای محسوس و نامحسوس مردان، پیش و پس از انقلاب سوسیالیستی، میچرخند. در این چهارچوب، تجربهی رفقای سوسیالیست در ترکیه، بهویژه رفقای زن، از اهمیتی فراوان برخوردار است. ترجمهی این متن را در آستانهی ۸ مارس ۲۰۲۱ تقدیم میکنم به تمام رفقایی که نه فقط در «نظریه» بلکه «در عمل»، در جایجای زندگیهای عادی یا مبارزاتی خود همانقدر که به ستم طبقاتی حساسیت دارند، به ستم جنسیتی و قومیتی هم اهمیت میدهند و سعی میکنند دستکم خودشان بازتولیدکنندهی کلیشههای طبقاتی، جنسیتی و قومی نباشند.
🔸 از زمان به رسمیت شناخته شدن حق رأی و حق برگزیده شدن زنان در ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۵ در ترکیه، نمیتوان از جنبش زنان سخن گفت. اگرچه زنان از امکانات تحصیل برخوردار بودند اما بخش وسیعی از زنان تحت شرایط ناشی از مناسبات مردسالارانه بهویژه در نواحی روستایی با محرومیت ازحقوقی مثل آموزش، مالکیت، بیمهی اجتماعی و درآمد به عنوان کارگران خانوادگی بدون مُزد، ستمدیدهترین قشر جامعه را تشکیل میدادند. پس از سال 1975 نیز زنان پیشگامی که در جنبشهای چپ جای داشتند با هدف جذب زنان ستمدیده در مبارزهی طبقهی کارگر با مطرحکردن مشکلات زندگی زنان، که وابسته به جایگاه طبقاتیشان بود، همراه با رویکردی ضدّ فمینیستی وارد سازمانهای متعددی شدند. بنابراین، از منظر انجمنهای زنان که بر اهمیت حقوق مدنیِ اعطاشده به زنان، بهویژه به زنان ستمدیدهی بیسواد در مناطق روستایی پس از جمهوریت تأکید میکردند، دیدگاه غالب به مسئلهی زن در اواسط دههی ۱۹۷۰ تحت تأثیر جنبشهای نوظهور چپ بود و بر مبنای مسائل وابسته به موقعیتهای طبقاتی زنان کارگر و زحمتکش شکل گرفت.
🔸 وجه اشتراک تمام سازمانهای زنانی که در دههی ۱۹۷۰ به عنوان سازمانهای وابسته به فراکسیونهای گوناگون چپ سر بر آوردند، ضرورت به تعویق انداختن مشکلات زندگی روزمرهی زنان و مطالباتی مرتبط با حل این مسائل به بعد از انقلاب سوسیالیستی بود. زنان حاضر در انجمنهای زنان که به عنوان عضوی از جنبش سوسیالیستی ظاهر شدند، فمینیسم را همچون ایدئولوژی بورژوایی مینگریستند و معتقد بودند ترویج فمینیسم موجب اختلافافکندن در همبستگی طبقاتی میشود...
🔸 پس از کودتای نظامی ۱۹۸۰ زنانی که در هنگام زندگی مخفیانه، دستگیریها و تجربیات زندان اعضای سازمانهای چپ توانسته بودند بیرون بمانند یا مدت کمتری در حبس باشند، این فرصت را یافتند تا به ارزیابی و نقد دوران حضورشان در مبارزهی متشکل بپردازند. گروههای «افزایش آگاهی» شامل زنانی بود که ظرف سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۲ جنبشهای چپ را از منظر فمینیستی نقد میکردند، کسانی که تحصیل خود در خارج از کشور را تمام کرده و بازگشته بودند یا زنانی که به واسطهی قانون «سازمان آموزش عالی» از دانشگاه استعفاء دادند؛ این گروهها مباحثی را در رابطه با استیلای مردسالاری، سکسیسم، تقسیم کار جنسیتزده، کار خانگی، سیاستهای بدن، جایگاه سیاسی امر شخصی و وضعیت زنانگی پیش بردند...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-23v
#جنبش_زنان
#هشت_مارس
#فمینیسم
@bidarzani
@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
فمینیسم و چپ: «مسئلهی زن»
در ترکیهی دههی 1970 نوشتهی: نارین بغدادلی ترجمهی: مهرداد امامی مقدمهی مترجم: مقالهی حاضر فصل کوتاهی از کتاب فمینیسم، مجلد دهم از مجموعه کتابهای اندیشهی سیاسی در ترکیهی مدرن است که در سال 2…
۶۲ درصد بیماران کرونایی بیکار شده «زن» هستند/رنج روانی زنان از گسترش کووید۱۸
عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان، گفت: بر اساس گزارش موسسه های اجتماعی و شاخص جنسیت مرکز توسعه (SIGI) سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD، در سراسر جهان زنان مراقبت های بسیار بیشتری از مردان انجام می دهند، بنابراین زنان تا ۱۰ برابر بیشتر از مردان، محدودیت های سفر، قرنطینههای منزل، تعطیلی مدارس و مراکز مراقبت روزانه و افزایش خطراتی که خانوادههای مسن با آن رو به رو هستند را به عنوان بار، بر دوش دارند.
تهمینه شاوردی در گفتوگوبا ایسنا، با بیان اینکه حدود ۸۵٪ از پرستاران و ماماها را در ۱۰۴ کشوری که دادههای آنها در دسترس است زنان تشکیل میدهند، گفت: زنان تقریبا ۷۹ درصد از نیروی کار در مراقبتهای بهداشتی را تشکیل میدهند و این امر آنها را در معرض خطر بیشتر عفونت در پاندمی کووید ۱۹ قرار میدهد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، به دغدغه زنان در دوران پاندمی کووید ۱۹ پرداخت و گفت: زنان به دلیل نقش ها و مسئولیت متعدد و متنوع در خانواده بیشتر دغدغه ابتلا به بیماری را دارند. آمار نشان می دهد در ایران ۶۲ درصد بیماران کرونایی که شغل خود را از دست داده اند زن هستند.
زنان حدود ۷۰ درصد از امور مراقبت خانواده را انجام میدهند
همچنین وی معتقد است که بر اساس آخرین اطلاعات موسسه ملی آمار و اطلاعات ایتالیا(L’Istat)، زنان بین ۲۵ تا ۴۴ سال حدود ۷۰ درصد از امور مراقبت را در خانوادهها انجام میدهند.
به گفته این جامعه شناس، دغدغه نگهداری فرزندان کوچک در زمان عدم حضور مادر در خانه به دلیل اینکه والدین سالمند ترس از ابتلا شدن به بیماری را دارند نیز از جمله دغدغه زنان در پاندمی کووید ۱۹ بوده است.
زنان سه برابر بیشتر از مردان از پیامدهای روانی گسترش کووید ۱۹ رنج میبرند
شاوردی ادامه داد: گرچه تقریبا هیچ کس از اضطراب، نگرانی و آسیب های عاطفی ویروس کرونا در امان نیست، اما نتایج پژوهش موسسه Care نشان داده است که در جهان، زنان تقریبا سه برابر بیش از مردان از پیامدهای روانی گسترش ویروس کووید ۱۹ نظیر اضطراب، کاهش اشتها و ناتوانی درخواب و عدم توان کافی برای انجام کارهای روزمره رنج می برند.
وی افزود: بیش از ۸۰ درصد بیماران مبتلا به کرونا خفیف نیازمند استراحت در منزل هستند و زنان نقش عمده و مهمی در مراقبت و حمایت افراد بیمار در خانه، افزون بر سایر مسئولیت های خود را دارند.
@bidarzani
عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات زنان، گفت: بر اساس گزارش موسسه های اجتماعی و شاخص جنسیت مرکز توسعه (SIGI) سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD، در سراسر جهان زنان مراقبت های بسیار بیشتری از مردان انجام می دهند، بنابراین زنان تا ۱۰ برابر بیشتر از مردان، محدودیت های سفر، قرنطینههای منزل، تعطیلی مدارس و مراکز مراقبت روزانه و افزایش خطراتی که خانوادههای مسن با آن رو به رو هستند را به عنوان بار، بر دوش دارند.
تهمینه شاوردی در گفتوگوبا ایسنا، با بیان اینکه حدود ۸۵٪ از پرستاران و ماماها را در ۱۰۴ کشوری که دادههای آنها در دسترس است زنان تشکیل میدهند، گفت: زنان تقریبا ۷۹ درصد از نیروی کار در مراقبتهای بهداشتی را تشکیل میدهند و این امر آنها را در معرض خطر بیشتر عفونت در پاندمی کووید ۱۹ قرار میدهد.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی، به دغدغه زنان در دوران پاندمی کووید ۱۹ پرداخت و گفت: زنان به دلیل نقش ها و مسئولیت متعدد و متنوع در خانواده بیشتر دغدغه ابتلا به بیماری را دارند. آمار نشان می دهد در ایران ۶۲ درصد بیماران کرونایی که شغل خود را از دست داده اند زن هستند.
زنان حدود ۷۰ درصد از امور مراقبت خانواده را انجام میدهند
همچنین وی معتقد است که بر اساس آخرین اطلاعات موسسه ملی آمار و اطلاعات ایتالیا(L’Istat)، زنان بین ۲۵ تا ۴۴ سال حدود ۷۰ درصد از امور مراقبت را در خانوادهها انجام میدهند.
به گفته این جامعه شناس، دغدغه نگهداری فرزندان کوچک در زمان عدم حضور مادر در خانه به دلیل اینکه والدین سالمند ترس از ابتلا شدن به بیماری را دارند نیز از جمله دغدغه زنان در پاندمی کووید ۱۹ بوده است.
زنان سه برابر بیشتر از مردان از پیامدهای روانی گسترش کووید ۱۹ رنج میبرند
شاوردی ادامه داد: گرچه تقریبا هیچ کس از اضطراب، نگرانی و آسیب های عاطفی ویروس کرونا در امان نیست، اما نتایج پژوهش موسسه Care نشان داده است که در جهان، زنان تقریبا سه برابر بیش از مردان از پیامدهای روانی گسترش ویروس کووید ۱۹ نظیر اضطراب، کاهش اشتها و ناتوانی درخواب و عدم توان کافی برای انجام کارهای روزمره رنج می برند.
وی افزود: بیش از ۸۰ درصد بیماران مبتلا به کرونا خفیف نیازمند استراحت در منزل هستند و زنان نقش عمده و مهمی در مراقبت و حمایت افراد بیمار در خانه، افزون بر سایر مسئولیت های خود را دارند.
@bidarzani