initiate:
شروع کردن
provide:
فراهم کردن
#facts
در قرن ۱۶ زنان ترک میتوانستند درخواست طلاق بدهند اگر که همسرانشان به اندازه کافی قهوه تهیه نمیکردند.
@ataeionline
شروع کردن
provide:
فراهم کردن
#facts
در قرن ۱۶ زنان ترک میتوانستند درخواست طلاق بدهند اگر که همسرانشان به اندازه کافی قهوه تهیه نمیکردند.
@ataeionline
این اصطلاح به معنی پاچه خواری و خودشیرینی کردن هست.
- هیچ کس دوستش نداره چون همیشه تلاش میکنه پاچه خواری رئیس رو بکنه.
@ataeionline
- هیچ کس دوستش نداره چون همیشه تلاش میکنه پاچه خواری رئیس رو بکنه.
@ataeionline
این دو کلمه به نظر یکسان میرسن و گاهی به جای هم استفاده میکنیم اما دقت داشته باشید که کاربرد هر کدوم متفاوت از هم هست و برای گروه خاصی استفاده میشن:
Newborn:
به کودک از لحظه تولد تا ۲ ماهگی گفته میشه، اما
infant
به کودک از لحظه تولد تا یک سالگیش اشاره میکنه.
@ataeionline
Newborn:
به کودک از لحظه تولد تا ۲ ماهگی گفته میشه، اما
infant
به کودک از لحظه تولد تا یک سالگیش اشاره میکنه.
@ataeionline
این اصطلاح بامزه رو زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم بگیم اتفاقی به مدت خیلی طولانی در جریان بوده و طول کشیده.
- همسرم با خواهرش به مدت خیلی طولانی تلفنی صحبت میکرد.
@ataeionline
- همسرم با خواهرش به مدت خیلی طولانی تلفنی صحبت میکرد.
@ataeionline
این دو کلمه هم جزو واژگان هم آوای زبان انگلیسی هستند، به این معنی که به یک شکل تلفظ میشن اما معنی و املای متفاوتی دارن:
vein
اسم هست به معنی رگ و همچنین رگه. اما
vain
صفت هست هم به معنی مغرور و متکبر و هم به معنی بیهوده و بی نتیجه. به مثال های زیر توجه کنید:
I could feel the blood pulsing through my veins.
A vein of lunacy seemed to run in the family.
.Josephine is quite vain about her beauty.
The doctors gave him more powerful drugs in the vain hope that he might recover
@ataeionline
vein
اسم هست به معنی رگ و همچنین رگه. اما
vain
صفت هست هم به معنی مغرور و متکبر و هم به معنی بیهوده و بی نتیجه. به مثال های زیر توجه کنید:
I could feel the blood pulsing through my veins.
A vein of lunacy seemed to run in the family.
.Josephine is quite vain about her beauty.
The doctors gave him more powerful drugs in the vain hope that he might recover
@ataeionline
Tear:
اشک
contain:
شامل بودن
painkiller:
مسکن
reduce:
کاهش دادن
improve:
بهبود بخشیدن
#facts
اشک ها حاوی یک مسکن طبیعی هستند که درد را کاهش میدهد و خلق و خوی شما را بهبود میبخشد.
@ataeionline
اشک
contain:
شامل بودن
painkiller:
مسکن
reduce:
کاهش دادن
improve:
بهبود بخشیدن
#facts
اشک ها حاوی یک مسکن طبیعی هستند که درد را کاهش میدهد و خلق و خوی شما را بهبود میبخشد.
@ataeionline
این اصطلاح زمانی به کار میره که به کسی گیر میدیم و یا به موضوعی پیله میکنیم.
- خواهرم همیشه به دخترش گیر میده که اتاقش رو تمیز کنه.
@ataeionline
- خواهرم همیشه به دخترش گیر میده که اتاقش رو تمیز کنه.
@ataeionline
دقت داشته باشید که برخی برخی از افعال هستند که نیازی به حرف اضافه ندارند، یکی از این افعال tell هست.
@ataeionline
@ataeionline
این دو کلمه فقط در یک حرف با هم تفاوت دارن ولی از نظر معنا و کاربرد هیچ شباهتی به هم ندارن.
sever
فعل هست و به معنی بریدن، قطع کردن و جدا کردن. اما
severe
صفت هست به معنی شدید، طاقت فرسا و سرسخت. به جمله های زیر توجه کنید:
Electricity cables have been severed by the storm.
The teacher was a small, severe man.
@ataeionline
sever
فعل هست و به معنی بریدن، قطع کردن و جدا کردن. اما
severe
صفت هست به معنی شدید، طاقت فرسا و سرسخت. به جمله های زیر توجه کنید:
Electricity cables have been severed by the storm.
The teacher was a small, severe man.
@ataeionline
وقتی کاری میکنیم که کسی خیلی خوشحال میشه و به اصطلاح سر ذوق میاد از این اصطلاح استفاده میکنیم.
- میدونم که این گل ها سر ذوقش میارن.
@ataeionline
- میدونم که این گل ها سر ذوقش میارن.
@ataeionline
invent:
اختراع
dream:
خواب
#Facts
قبل از اختراع تلویزیون رنگی، ۷۵ درصد مردم میگفتند که خواب هایشان سیاه و سفید بوده است.
@ataeionline
اختراع
dream:
خواب
#Facts
قبل از اختراع تلویزیون رنگی، ۷۵ درصد مردم میگفتند که خواب هایشان سیاه و سفید بوده است.
@ataeionline
این اصطلاح رو زمانی به کار میبریم که کسی مبتلا به بیماری میشه.
- فکر میکنم مبتلا به آنفلوانزا شدم.
@ataeionline
- فکر میکنم مبتلا به آنفلوانزا شدم.
@ataeionline
این ضرب المثل که در فارسی هم استفاده اش میکنیم زمانی استفاده میشه که کسی که هیچ تخصص و دانشی در مورد موضوع خاصی نداره از کس دیگری کمک میخواد که او هم در اون زمینه هیچ اطلاعاتی نداره و به اصطلاح کوری عصاکش کور دیگه میشه!
- من نمیتونم به کسی جبر یاد بدم، انگار کوری عصاکش کور دیگه باشه!
@ataeionline
- من نمیتونم به کسی جبر یاد بدم، انگار کوری عصاکش کور دیگه باشه!
@ataeionline
این دو کلمه از نظر معنایی خیلی شبیه به هم و هر دو به معنی فهمیدن هستن اما کاربردهای کاملا متفاوتی از هم دارن:
figure out
تصور کنید که موضوعی ذهن ما رو به خودش مشغول کرده باشه، ممکن هست که ما خودمون راجع به این موضوع و جنبه های مختلفش فکر کنیم و نهایتا به نتیجه ای برسیم. در این حالت از این فعل استفاده میکنیم. اما
find out
اگر ما خودمون به اون موضوع فکر نکنیم بلکه از کسی سوال کنیم، کتابی راجع بهش بخونیم و یا به طرق مختلف اطلاعاتی راجع بهش کسب کنیم اون موقع از این فعل استفاده میکنیم.
@ataeionline
figure out
تصور کنید که موضوعی ذهن ما رو به خودش مشغول کرده باشه، ممکن هست که ما خودمون راجع به این موضوع و جنبه های مختلفش فکر کنیم و نهایتا به نتیجه ای برسیم. در این حالت از این فعل استفاده میکنیم. اما
find out
اگر ما خودمون به اون موضوع فکر نکنیم بلکه از کسی سوال کنیم، کتابی راجع بهش بخونیم و یا به طرق مختلف اطلاعاتی راجع بهش کسب کنیم اون موقع از این فعل استفاده میکنیم.
@ataeionline