Forwarded from با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی
مهارت باز گذاشتن گفتگو
این چیزی که میگم بهنظر خیلی ساده میاد. انقدر ساده که خیلیها شاید شأن خودشون نبینن در موردش حرف بزنن. اما چون مدتهاست مصداقهاش رو میبینم، گفتم یادآوری کنم. قاعدتاً اکثر شما حواستون هست. اما باز هم خوبه اگر جایی در بین اطرافیان به چشمتون خورد، بهشون یادآوری کنید.
خیلی پیش میاد که دیگران یه جملهٔ ساده در قالب احوالپرسی یا تعارف به ما میگن. توی محیط کار، توی فضاهای عمومی، توی مهمونیها و هر جای دیگه:
«چقدر لباستون قشنگه» «امروز به نظر خسته میاید» «شما هم از همکاران شرکت ... هستید؟» «اولین باره توی این برنامه شرکت کردید؟» «میتونم بپرسم این لپتاپتون مارکش چیه؟ خیلی شیکه.» «اگر اشکال نداره، میشه بوی عطرتون رو بپرسم؟ خیلی دوستداشتنیه.» و ...
این نوع حرفها و سوالها گاهی واقعاً در پی جواب هستن، و گاهی اوقات صرفاً از سر احترام و برای این که سردی فضا از بین بره (فرض میکنم که در جمع درستوحسابی باشیم و این سوالها مصداق مزاحمت نباشه).
جواب کوتاه به این نوع سوالها و بستن گفتگو، محترمانهترین شکل پاسخ دادن نیست:
ممنونم. لطف دارید.
بله.
نه قبلاً هم اومدهام.
سرفیس یا مکبوک فلان.
کرید اونتوس.
محترمانهتره که این گفتگوها یه رفتوبرگشت اضافه هم داشته باشه:
ممنونم. اتفاقاً رنگ کت شما هم قشنگه.
بله. شما چطور؟ شما هم با شرکت ... کار میکنید؟
نه من دومین بار هست که میام. شما قبلاً توی این برنامه بودید؟
سرفیس فلان مدله. قصد دارید لپتاپتون رو عوض کنید؟
کرید اونتوس. یهمقدار نوت چرم و لیمو و چوبسوخته داره. بعضیها میگن همهفصل نمیشه زد. نمیدونم شما هم چنین ملاحظاتی دارید یا نه.
این کار به نظر ساده میاد. خیلی ساده.
اما بهطرز عجیبی میبینم که در جلسهها و جمعها، حتی در ردهٔ مدیران، در شرایطی که میدونم شوق و اشتیاق برای ایجاد رابطه دارن و با همین هدف اومدهان، یهجوری جواب کوتاه و بسته به اینجور سوالها میدن که چهرهٔ طرف مقابل درست شبیه کسی میشه که با سرعت کوبیده شده به دیوار.
#اتیکت #منبر
این چیزی که میگم بهنظر خیلی ساده میاد. انقدر ساده که خیلیها شاید شأن خودشون نبینن در موردش حرف بزنن. اما چون مدتهاست مصداقهاش رو میبینم، گفتم یادآوری کنم. قاعدتاً اکثر شما حواستون هست. اما باز هم خوبه اگر جایی در بین اطرافیان به چشمتون خورد، بهشون یادآوری کنید.
خیلی پیش میاد که دیگران یه جملهٔ ساده در قالب احوالپرسی یا تعارف به ما میگن. توی محیط کار، توی فضاهای عمومی، توی مهمونیها و هر جای دیگه:
«چقدر لباستون قشنگه» «امروز به نظر خسته میاید» «شما هم از همکاران شرکت ... هستید؟» «اولین باره توی این برنامه شرکت کردید؟» «میتونم بپرسم این لپتاپتون مارکش چیه؟ خیلی شیکه.» «اگر اشکال نداره، میشه بوی عطرتون رو بپرسم؟ خیلی دوستداشتنیه.» و ...
این نوع حرفها و سوالها گاهی واقعاً در پی جواب هستن، و گاهی اوقات صرفاً از سر احترام و برای این که سردی فضا از بین بره (فرض میکنم که در جمع درستوحسابی باشیم و این سوالها مصداق مزاحمت نباشه).
جواب کوتاه به این نوع سوالها و بستن گفتگو، محترمانهترین شکل پاسخ دادن نیست:
ممنونم. لطف دارید.
بله.
نه قبلاً هم اومدهام.
سرفیس یا مکبوک فلان.
کرید اونتوس.
محترمانهتره که این گفتگوها یه رفتوبرگشت اضافه هم داشته باشه:
ممنونم. اتفاقاً رنگ کت شما هم قشنگه.
بله. شما چطور؟ شما هم با شرکت ... کار میکنید؟
نه من دومین بار هست که میام. شما قبلاً توی این برنامه بودید؟
سرفیس فلان مدله. قصد دارید لپتاپتون رو عوض کنید؟
کرید اونتوس. یهمقدار نوت چرم و لیمو و چوبسوخته داره. بعضیها میگن همهفصل نمیشه زد. نمیدونم شما هم چنین ملاحظاتی دارید یا نه.
این کار به نظر ساده میاد. خیلی ساده.
اما بهطرز عجیبی میبینم که در جلسهها و جمعها، حتی در ردهٔ مدیران، در شرایطی که میدونم شوق و اشتیاق برای ایجاد رابطه دارن و با همین هدف اومدهان، یهجوری جواب کوتاه و بسته به اینجور سوالها میدن که چهرهٔ طرف مقابل درست شبیه کسی میشه که با سرعت کوبیده شده به دیوار.
#اتیکت #منبر
❤20👌5🍓3👏2