✅چکیده : چنانچه مشخص شود صورت جلسه جدید مورد استناد جهت اعاده دادرسی در میان اوراق و اسناد شخصی خواهان بوده و تا به حال ارائه نشده، موضوع منطبق با سند مکتوم مندرج در بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی نیست.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1390/08/18
🔷شماره دادنامه قطعی :9009970222803031
🔰دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان :
✍آقای م.گ. به طرفیت خانم ش. و آقای ف. نسبت به دادنامه شماره 1156-10/8/89 شعبه 28 تجدیدنظر استان تهران که متضمن قبول اعاده دادرسی موضوع ماده 28 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب نسبت به دادنامه شماره 1189 مورخ 8/7/87 و صدور حکم به بطلان دعوی خواهان بدوی (م.گ.) است به استناد بندهای 5 و7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی تقاضای اعاده دادرسی نموده است خواهان اعاده دادرسی مدعی شده است از میان اوراق و اسناد شخصی خود به صورت جلسه مورخ 9/9/84 دسترسی پیدا نمود در حالی که جریان دادرسی قبلی مکتوم مانده و مقتضای اعاده دادرسی (موضوع ماده 18 اصلاحی قانون مذکور) خانم ش.ف. با ترفند و مکتوم نگاه داشتن صورت جلسه مذکور... درخواست اعاده دادرسی نموده است علی هذا چون خواهان اعاده دادرسی اقرار نموده است صورت جلسه مذکور در میان اوراق و اسناد شخصی خودش بوده لذا موضوع منطبق با سند مکتوم مندرج در بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی نیست از طرف دیگر حکمی که حیله و تقلب موضوع بند 5 ماده 426 قانون مرقوم را اثبات کند ارائه نشده است لذا درخواست اعاده دادرسی به شرح مذکور درخور پذیرش نیست به استناد تبصره ذیل ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد درخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می نماید. رأی قطعی است.
▪️رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه باقری - امیری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1390/08/18
🔷شماره دادنامه قطعی :9009970222803031
🔰دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان :
✍آقای م.گ. به طرفیت خانم ش. و آقای ف. نسبت به دادنامه شماره 1156-10/8/89 شعبه 28 تجدیدنظر استان تهران که متضمن قبول اعاده دادرسی موضوع ماده 28 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب نسبت به دادنامه شماره 1189 مورخ 8/7/87 و صدور حکم به بطلان دعوی خواهان بدوی (م.گ.) است به استناد بندهای 5 و7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی تقاضای اعاده دادرسی نموده است خواهان اعاده دادرسی مدعی شده است از میان اوراق و اسناد شخصی خود به صورت جلسه مورخ 9/9/84 دسترسی پیدا نمود در حالی که جریان دادرسی قبلی مکتوم مانده و مقتضای اعاده دادرسی (موضوع ماده 18 اصلاحی قانون مذکور) خانم ش.ف. با ترفند و مکتوم نگاه داشتن صورت جلسه مذکور... درخواست اعاده دادرسی نموده است علی هذا چون خواهان اعاده دادرسی اقرار نموده است صورت جلسه مذکور در میان اوراق و اسناد شخصی خودش بوده لذا موضوع منطبق با سند مکتوم مندرج در بند 7 ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی نیست از طرف دیگر حکمی که حیله و تقلب موضوع بند 5 ماده 426 قانون مرقوم را اثبات کند ارائه نشده است لذا درخواست اعاده دادرسی به شرح مذکور درخور پذیرش نیست به استناد تبصره ذیل ماده 435 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد درخواست اعاده دادرسی را صادر و اعلام می نماید. رأی قطعی است.
▪️رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه باقری - امیری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
✅چکیده : وقفی که معلق بر فوت واقف واقع شده است بجهت غیر منجز بودن صحیح نمی باشد.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1391/7/9
🔷شماره دادنامه قطعی : 9109970908300223
🔰خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 19/3/88 موقوفه م.د. و م.خ. به تصدی اداره اوقاف و امور خیریه شرق تهران با نمایندگی د.ع. دادخواستی به طرفیت الف. و م. و ح. و ح. همگی خ. به خواسته تنفیذ وقف-نامه عادی 14/11/87 تسلیم مجتمع قضائی شهید بهشتی تهران نموده و توضیح داده است که به موجب صلح نامه شماره 16044-11/3/30 دو دانگ مشاع از شش دانگ پلاک شماره 284 فرعی از 6735 اصلی بخش 2 تهران به خانم م.د. صلح حقوق گردیده است، دو دانگ مذکور که به موجب قطعه اول صورت جلسه تفکیکی در حال حاضر به صورت شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت 5/121 متر درآمده و در آن یکباب خانه احداث شده است با توجه به وصیتنامه (وقف نامه) 14/11/1387 وقف گردیده است لذا از آنجائیکه واقف در تاریخ 28/11/87 به رحمت ایزدی پیوست و وراث حینالفوت آن مرحومه فرزندان وی ( خواندگان ) میباشند به شرح خواسته تقاضای تنفیذ وصیت نامه (وقفنامه) را دارند، رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه عمومی تهران محول میگردد، وقت رسیدگی تعیین و از طرفین دعوت به عمل میآید آقای ش.ق. به عنوان وکیل خانم الف.خ. و آقای ر.الف. به عنوان وکیل ح. و ح. خ. و آقای ر.الف. به عنوان وکیل ح. و ح.خ. انتخاب و معرفی می شوند و جلسه دادگاه در تاریخ 30/6/88 با حضور نماینده خواهان و وکیل خواندگان تشکیل میگردد، وکیل خوانده ردیف اول (الف.خ.) اظهارمیدارد موکل من با وجود اینکه خودش ذینفع است دعوی را قبول دارد و محل مورد نظر در واقع وقف است و مفاد وقفنامه را قبول داریم هر چند اگر وقف نشده باشد به نفع ما است، وکیل خواندگان ردیف 3و4 آقای الف. بیان میدارد لایحهای تقدیم کردم حرفی ندارم، نماینده خواهان بیان میدارد به شرح دادخواست تقدیمی تقاضای تنفیذ وقف را دارم، دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین حاضر، جریان ثبتی پلاک مورد بحث را از ثبت اسناد استعلام مینماید و چون از ناحیه تعدادی از خواندگان نسبت به مستند ارائه شده از سوی خواهان ادعای جعل میشود، دادگاه جهت رسیدگی به ادعای مذکور، موضوع را به کارشناس ارجاع می دهد و کارشناس منتخب پس از بررسی اعلام میدارد ... صدور و تحریر امضاء و اثر انگشت منتسب به مرحومه م.د. از نظر زمانی مقدم به تحریر متن و به صورت سفید امضاء و سفید انگشت صادر و درج و تحریر گردیده و سپس در مرحله زمانی دیگری متن فعلی وقفنامه در بالای امضاء و اثر انگشت اضافه گردیده است لذا اصالت فنی و تنظیمی وقفنامه «وصیت نامه »; عادی 14/11/87 مورد تأیید نمیباشد ( منفی ) دادگاه پارهای اقدامات قضائی دیگر معمول و نهایتاً ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره 00908-30/9/89 خلاصتاً با این استدلال که اصالت وقف نامه عادی 14/11/87 مورد تأیید کارشناس واقع نشده است و به نظریه کارشناس نیز ایراد و اعتراض موجهی به عمل نیامده بلکه نظریه مذکور با اوضاع و احوال محقق و مسلم قضیه مطابقت دارد
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1391/7/9
🔷شماره دادنامه قطعی : 9109970908300223
🔰خلاصه جریان پرونده :
در تاریخ 19/3/88 موقوفه م.د. و م.خ. به تصدی اداره اوقاف و امور خیریه شرق تهران با نمایندگی د.ع. دادخواستی به طرفیت الف. و م. و ح. و ح. همگی خ. به خواسته تنفیذ وقف-نامه عادی 14/11/87 تسلیم مجتمع قضائی شهید بهشتی تهران نموده و توضیح داده است که به موجب صلح نامه شماره 16044-11/3/30 دو دانگ مشاع از شش دانگ پلاک شماره 284 فرعی از 6735 اصلی بخش 2 تهران به خانم م.د. صلح حقوق گردیده است، دو دانگ مذکور که به موجب قطعه اول صورت جلسه تفکیکی در حال حاضر به صورت شش دانگ یک قطعه زمین به مساحت 5/121 متر درآمده و در آن یکباب خانه احداث شده است با توجه به وصیتنامه (وقف نامه) 14/11/1387 وقف گردیده است لذا از آنجائیکه واقف در تاریخ 28/11/87 به رحمت ایزدی پیوست و وراث حینالفوت آن مرحومه فرزندان وی ( خواندگان ) میباشند به شرح خواسته تقاضای تنفیذ وصیت نامه (وقفنامه) را دارند، رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه عمومی تهران محول میگردد، وقت رسیدگی تعیین و از طرفین دعوت به عمل میآید آقای ش.ق. به عنوان وکیل خانم الف.خ. و آقای ر.الف. به عنوان وکیل ح. و ح. خ. و آقای ر.الف. به عنوان وکیل ح. و ح.خ. انتخاب و معرفی می شوند و جلسه دادگاه در تاریخ 30/6/88 با حضور نماینده خواهان و وکیل خواندگان تشکیل میگردد، وکیل خوانده ردیف اول (الف.خ.) اظهارمیدارد موکل من با وجود اینکه خودش ذینفع است دعوی را قبول دارد و محل مورد نظر در واقع وقف است و مفاد وقفنامه را قبول داریم هر چند اگر وقف نشده باشد به نفع ما است، وکیل خواندگان ردیف 3و4 آقای الف. بیان میدارد لایحهای تقدیم کردم حرفی ندارم، نماینده خواهان بیان میدارد به شرح دادخواست تقدیمی تقاضای تنفیذ وقف را دارم، دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین حاضر، جریان ثبتی پلاک مورد بحث را از ثبت اسناد استعلام مینماید و چون از ناحیه تعدادی از خواندگان نسبت به مستند ارائه شده از سوی خواهان ادعای جعل میشود، دادگاه جهت رسیدگی به ادعای مذکور، موضوع را به کارشناس ارجاع می دهد و کارشناس منتخب پس از بررسی اعلام میدارد ... صدور و تحریر امضاء و اثر انگشت منتسب به مرحومه م.د. از نظر زمانی مقدم به تحریر متن و به صورت سفید امضاء و سفید انگشت صادر و درج و تحریر گردیده و سپس در مرحله زمانی دیگری متن فعلی وقفنامه در بالای امضاء و اثر انگشت اضافه گردیده است لذا اصالت فنی و تنظیمی وقفنامه «وصیت نامه »; عادی 14/11/87 مورد تأیید نمیباشد ( منفی ) دادگاه پارهای اقدامات قضائی دیگر معمول و نهایتاً ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره 00908-30/9/89 خلاصتاً با این استدلال که اصالت وقف نامه عادی 14/11/87 مورد تأیید کارشناس واقع نشده است و به نظریه کارشناس نیز ایراد و اعتراض موجهی به عمل نیامده بلکه نظریه مذکور با اوضاع و احوال محقق و مسلم قضیه مطابقت دارد
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
دعوی خواهان را مقرون به صحت تشخیص نداده و حکم به رد آن صادر میکند، اداره خواهان نسبت به حکم صادره تجدیدنظرخواهی میکند و در لایحه اعتراضیه اعلام میدارد نظریه کارشناس مخدوش و در تعارض با اوضاع و احوال محقق بر موضوع است، هر چند اعتراض این اداره به نظریه کارشناس خارج از فرجه قانونی بوده است ولی یکی از خواندگان ضمن تأیید اصالت وقفنامه موصوف در مهلت قانونی به نظریه کارشناس اعتراض کرده که مورد توجه دادگاه قرار نگرفته است، وانگهی نظریه کارشناس موضوعیت ندارد شهود قضیه حاضر به شهادت میباشند و دادگاه از شهودی که ذیل سند استنادی را امضاء کردهاند تحقیق نکرده است و به فرض اینکه بین تحریر برخی سطور با سطر آخر مدرکیه مورد بحث اختلاف باشد دلیل بر جعل بودن نمیباشد و از طرفی هم عدم پذیرش مفاد وصیتنامه توسط برخی از ورثه تأثیری در سهم سایرین که معترض آن نمیباشند، نخواهد داشت و رد دعوی به صورت مطلق خلاف موازین شرعی و قانونی بوده و تقاضای نقض دادنامه صادره و صدور حکم وقف خواسته اعلامی در دادخواست اولیه را مینماید، رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع میشود واین دادگاه پاره [ای از] اقدامات [را] معمول ولی سرانجام به موجب دادنامه شماره 01361-21/10/90 با استدلال به اینکه ایراد تجدیدنظرخواه در حدی نیست که موجب حصول علم به وجود اشتباه در دادنامه تجدیدنظرخواسته گردد، تجدیدنظرخواهی را رد و دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید میکند، اداره خواهان از رأی دادگاه تجدیدنظرنیز فرجامخواهی به عمل میآورد و در لایحه فرجامی مطالب قبلی را درمورد وقفیت رقبه مورد نزاع تکرار و پرونده پس از انجام تبادل لوایحه به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع میگردد که به هنگام شور، مشروح لایحه اعتراضیه فرجامخواه و لایحه جوابیه فرجام خواندگان قرائت خواهد شد.هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای انصاری عضو ممیز واوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد :
🔰دادنامه قطعی شعبه دیوان عالی کشور :
✍اعتراضات فرجامخواه باتوجه به اوراق ومحتویات پرونده و لحاظ مفاد وقف نامه استنادی وارد نمیباشد زیرا علاوه بر نظریه کارشناس منتخب در مخدوش بودن اصالت مدرکیه مذکور، مفاد این نوشته نیز حاکی است که وقف خانه مورد نزاع به صورت منجز انجام نگرفته است و واقف قید نموده است که خانهام را بعد از فوت خودم وقف میکنم که چنین وقفی صحیح نمیباشد، مضافاً قبض و اقباض که از شرایط صحت وقف است نیز انجام نپذیرفته است بنابراین در وضعیت حاضر دادنامه موصوف به شماره 1361-21/10/90 صادره از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حسب نتیجه خالی از اشکال مؤثر بوده و ابرام میگردد.
▪️رئیس شعبه 23 دیوان عالی کشور - عضو معاون انصاری - احمدی
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔰دادنامه قطعی شعبه دیوان عالی کشور :
✍اعتراضات فرجامخواه باتوجه به اوراق ومحتویات پرونده و لحاظ مفاد وقف نامه استنادی وارد نمیباشد زیرا علاوه بر نظریه کارشناس منتخب در مخدوش بودن اصالت مدرکیه مذکور، مفاد این نوشته نیز حاکی است که وقف خانه مورد نزاع به صورت منجز انجام نگرفته است و واقف قید نموده است که خانهام را بعد از فوت خودم وقف میکنم که چنین وقفی صحیح نمیباشد، مضافاً قبض و اقباض که از شرایط صحت وقف است نیز انجام نپذیرفته است بنابراین در وضعیت حاضر دادنامه موصوف به شماره 1361-21/10/90 صادره از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حسب نتیجه خالی از اشکال مؤثر بوده و ابرام میگردد.
▪️رئیس شعبه 23 دیوان عالی کشور - عضو معاون انصاری - احمدی
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : خواسته صدور حکم بر ابطال عملیات اجرایی یا اجراییه جنبه مالی ندارد.
🔷تاریخ نظریه : ۱۳۹۹/۳/۳
🔷شماره نظریه : ۷/۹۹/۱۶۶
🔷شماره پرونده : ۹۹-۸۸-۱۶۶ح
⁉️چنانچه پس از صدور اجراییه راجع به چکهاي داراي کد رهگیري توسط دادگاه، صادرکننده با ادعاي تضمینی بودن چک دادخواست ابطال اجراییه و استرداد لاشه چک را تقدیم کند، دعواي ابطال اجراییه مالی است یا غیرمالی؟ بر فرض مالی بون آیا نیاز به تقویم دارد؟
✅پاسخ :
✍براي تشخیص مالی یا غیرمالی بودن دعوي باید نتیجه آن را مورد توجه قرار داد. بر این اساس، خواسته صدور حکم بر ابطال عملیات اجرایی یا اجراییه جنبه مالی ندارد؛ زیرا به معناي نفی مالکیت یا منتفی شدن تعهد نیست. در حقیقت در این دعوا، خواهان یا صحت عملیات اجرایی را زیر سؤال برده یا مدعی است که سند در شرایط قانونی نبوده که دستور اجرا را ایجاب کند. بنابراین، جنبه مالی ندارد.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ نظریه : ۱۳۹۹/۳/۳
🔷شماره نظریه : ۷/۹۹/۱۶۶
🔷شماره پرونده : ۹۹-۸۸-۱۶۶ح
⁉️چنانچه پس از صدور اجراییه راجع به چکهاي داراي کد رهگیري توسط دادگاه، صادرکننده با ادعاي تضمینی بودن چک دادخواست ابطال اجراییه و استرداد لاشه چک را تقدیم کند، دعواي ابطال اجراییه مالی است یا غیرمالی؟ بر فرض مالی بون آیا نیاز به تقویم دارد؟
✅پاسخ :
✍براي تشخیص مالی یا غیرمالی بودن دعوي باید نتیجه آن را مورد توجه قرار داد. بر این اساس، خواسته صدور حکم بر ابطال عملیات اجرایی یا اجراییه جنبه مالی ندارد؛ زیرا به معناي نفی مالکیت یا منتفی شدن تعهد نیست. در حقیقت در این دعوا، خواهان یا صحت عملیات اجرایی را زیر سؤال برده یا مدعی است که سند در شرایط قانونی نبوده که دستور اجرا را ایجاب کند. بنابراین، جنبه مالی ندارد.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : لزوم واخواست (گواهی عدم پرداخت ) ظرف پانزده روز از تاریخ چک جزء شرایط صدور اجراییه ماده ۲۳ اصلاحی قانون چک علیه صادرکننده نیست.
💠امکان اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نسبت به اجراییه های ماده ۲۳ قانون چک ممکن است.
🔷تاریخ نظریه : ۱۳۹۹/۹/۳
🔷شماره نظریه : ۷/۹۹/۱۱۱۶
🔷شماره پرونده : ۹۹-۸۸-۱۱۱۶ح
⁉️آیا بعد از درخواست دارنده چک و صدور اجراییه از طرف دادگاه در چکهای صیاد و طبق قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۱۳۹۷ مدیون یا همان صادرکننده چک میتواند دادخواست اعسار و تقسیط بدهد؟. آیا این دعوی قابلیت استماع دارد؟
⁉️در صورتی که دارنده یک فقره چک صیاد موضوع قانون یادشده، همزمان و در دو پرونده مجزا، تأمین خواسته بدون طرح دعوای اصلی و صدور اجراییه را تقاضا کند، آیا دادگاه میتواند هم قرار تأمین خواسته و هم دستور صدور اجراییه را برای چک واحد صادر کند؟ و در صورت منفی بودن پاسخ، کدام یک از درخواستهای خواهان بر دیگری ارجح است؟ و دادگاه چه تصمیمی باید اتخاذ کند؟
⁉️با پذیرش درخواست چنانچه بعد از مهلت پانزده روزه مقرر در قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ چک واخواست شود، آیا میتوان درخواست صدور اجراییه برای چک مذکور، صادر کرد؟
✅پاسخ :
✍1⃣_با توجه به تصریح ذیل ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک (اصلاحی ۱۳۹۷) و با عنایت به ماده ۱۹ قانون یادشده، مقررات قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴؛ از جمله مقررات مواد ۳ و ۱۳ این قانون، نسبت به اجراییههای صادره در اجرای قانون اصلاحی یادشده قابلیت اعمال دارد. بنابراین رسیدگی به دعوای اعسار و تقسیط قابل استماع و در صلاحیت دادگاه صادرکننده اجراییه است.
2⃣_با عنایت به مواد ۱۰۸ و ۱۱۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، صدور قرارتأمین خواسته در مواردی امکان پذیر است که یا نسبت به اصل دعوا دادخواست تقدیم شده باشد و یا ظرف ده روز از تاریخ صدور قرار تأمین، تقدیم شود و تقاضای صدور اجرائیه متفاوت از طرح دعوا است. بنابراین در موارد صدور اجرائیه برابر ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک (اصلاحی ۱۳۹۷/۸/۱۳) صدور قرار تأمین خواسته برابر مواد مربوط از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، منتفی است اما باعنایت به ذیل ماده ۲۳ قانون اخیرالذکر اقدام برابر تبصره ماده ۳۵ قانون اجرای احکام مدنی بلامانع است، اما در صورتی که پیش از صدور اجراییه درخواست تأمین خواسته شده باشد، رسیدگی و صدور آن برابر مقررات قانون صدر الذکر قابل استماع است. بدیهی است چنانچه ظرف ده روز از تاریخ صدور قرار تأمین خواسته، دعوای اصلی اقامه نشود، به درخواست خوانده، لغو میشود.
3⃣_شرایط صدور اجراییه چک همان است که در ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۱۳۹۷ آمده است، لزوم مراجعه دارنده به بانک ظرف پانزده روز از تاریخ چک جزء شرایط صدور اجراییه علیه صادرکننده نیست.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
💠امکان اعمال ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نسبت به اجراییه های ماده ۲۳ قانون چک ممکن است.
🔷تاریخ نظریه : ۱۳۹۹/۹/۳
🔷شماره نظریه : ۷/۹۹/۱۱۱۶
🔷شماره پرونده : ۹۹-۸۸-۱۱۱۶ح
⁉️آیا بعد از درخواست دارنده چک و صدور اجراییه از طرف دادگاه در چکهای صیاد و طبق قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۱۳۹۷ مدیون یا همان صادرکننده چک میتواند دادخواست اعسار و تقسیط بدهد؟. آیا این دعوی قابلیت استماع دارد؟
⁉️در صورتی که دارنده یک فقره چک صیاد موضوع قانون یادشده، همزمان و در دو پرونده مجزا، تأمین خواسته بدون طرح دعوای اصلی و صدور اجراییه را تقاضا کند، آیا دادگاه میتواند هم قرار تأمین خواسته و هم دستور صدور اجراییه را برای چک واحد صادر کند؟ و در صورت منفی بودن پاسخ، کدام یک از درخواستهای خواهان بر دیگری ارجح است؟ و دادگاه چه تصمیمی باید اتخاذ کند؟
⁉️با پذیرش درخواست چنانچه بعد از مهلت پانزده روزه مقرر در قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ چک واخواست شود، آیا میتوان درخواست صدور اجراییه برای چک مذکور، صادر کرد؟
✅پاسخ :
✍1⃣_با توجه به تصریح ذیل ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک (اصلاحی ۱۳۹۷) و با عنایت به ماده ۱۹ قانون یادشده، مقررات قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴؛ از جمله مقررات مواد ۳ و ۱۳ این قانون، نسبت به اجراییههای صادره در اجرای قانون اصلاحی یادشده قابلیت اعمال دارد. بنابراین رسیدگی به دعوای اعسار و تقسیط قابل استماع و در صلاحیت دادگاه صادرکننده اجراییه است.
2⃣_با عنایت به مواد ۱۰۸ و ۱۱۲ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، صدور قرارتأمین خواسته در مواردی امکان پذیر است که یا نسبت به اصل دعوا دادخواست تقدیم شده باشد و یا ظرف ده روز از تاریخ صدور قرار تأمین، تقدیم شود و تقاضای صدور اجرائیه متفاوت از طرح دعوا است. بنابراین در موارد صدور اجرائیه برابر ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک (اصلاحی ۱۳۹۷/۸/۱۳) صدور قرار تأمین خواسته برابر مواد مربوط از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، منتفی است اما باعنایت به ذیل ماده ۲۳ قانون اخیرالذکر اقدام برابر تبصره ماده ۳۵ قانون اجرای احکام مدنی بلامانع است، اما در صورتی که پیش از صدور اجراییه درخواست تأمین خواسته شده باشد، رسیدگی و صدور آن برابر مقررات قانون صدر الذکر قابل استماع است. بدیهی است چنانچه ظرف ده روز از تاریخ صدور قرار تأمین خواسته، دعوای اصلی اقامه نشود، به درخواست خوانده، لغو میشود.
3⃣_شرایط صدور اجراییه چک همان است که در ماده ۲۳ قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب ۱۳۹۷ آمده است، لزوم مراجعه دارنده به بانک ظرف پانزده روز از تاریخ چک جزء شرایط صدور اجراییه علیه صادرکننده نیست.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : قاضی میتواند دستور ردیابی موبایل مجرم مالی را برای دستگیری او صادر کند.
🔷تاریخ نظریه : 1399/01/30
🔷شماره نظریه : 7/98/642
⁉️آیا در محکومیتهاي مالی امکان مکان یابی و ردیابی محکومٌ علیه به وسیله کنترل مخابرات شنود یا اخذ BTS وجود دارد؟
✅پاسخ :
✍پس از اعمال ماده 3 قانون نحوه اجراي محکومیتهاي مالی مصوب 1394به دستور قاضی مربوط هرگونه اقدام قانونی لازم براي دستگیري محکوم علیه از جمله ردیابی از طریق تلفن همراه جهت کشف محل اختفاء وي انجام می شود؛ زیرا دستگیري محکوم علیه از لوازم بازداشت وي است و اذن در شیء اذن در لوازم آن نیز هست.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ نظریه : 1399/01/30
🔷شماره نظریه : 7/98/642
⁉️آیا در محکومیتهاي مالی امکان مکان یابی و ردیابی محکومٌ علیه به وسیله کنترل مخابرات شنود یا اخذ BTS وجود دارد؟
✅پاسخ :
✍پس از اعمال ماده 3 قانون نحوه اجراي محکومیتهاي مالی مصوب 1394به دستور قاضی مربوط هرگونه اقدام قانونی لازم براي دستگیري محکوم علیه از جمله ردیابی از طریق تلفن همراه جهت کشف محل اختفاء وي انجام می شود؛ زیرا دستگیري محکوم علیه از لوازم بازداشت وي است و اذن در شیء اذن در لوازم آن نیز هست.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
⁉️آیا تبصره ماده 19 قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب 1381 صرفاً ناظر بر معاملات دولتی است یا در مزایدههای دادگستری نیز لازمالرعایه است؟
⁉️در صورت مثبت بودن پاسخ و لزوم رعایت آن، آیا این حکم به مواردی که وفق مواد 46 و 47 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 مال یا عمل ارزیابی میشود نیز تسرس مییابد به عبارت دیگر، آیا نظریه کارشناس در این مورد هم صرفاً شش ماه اعتبار دارد یا این که به محض ارزیابی، دین محکومعلیه تثبیت میشود و در پرونده اجرایی اقدام دیگری متصور نیست؟
🔷تاریخ نظریه : 1400/04/06
🔷شماره نظریه : 7/1400/194
✅پاسخ :
✍1⃣_اطلاق تبصره ماده 19 قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب1380، مزایدهای که از سوی اجرای احکام دادگستری برگزار میشود را نیز در برمیگیرد. بدیهی است چنانچه محکومله و محکومعلیه در صورت سپری شدن بیش از شش ماه از تاریخ نظریه کارشناسی، تلویحاً یا تصریحاً تراضی کرده باشند، با توجه به اینکه هدف مقنن، حفظ حقوق اشخاص ذینفع است و با عنایت به صدر ماده 74 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356، تجدید کارشناسی ضرورت ندارد.
2⃣_در مواردی که در مقام اعمال ماده 46 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356، محکومعلیه باید قیمت روز محکومبه عین معین را پرداخت کند، موضوع از شمول تبصره ماده 19 قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب 1381 خروج موضوعی داشته و تکلیف به تجدید کارشناسی برای تعیین قیمت روز نشأت گرفته از مقررهای است که موضوع را به قیمت روز احاله کرده است؛ بنا بر مراتب فوق فرض مطرح شده در استعلام مشمول تبصره ماده 19 قانون فوق الذکر نیست؛ اما دادگاه عنداللزوم ملزم به تجدید کارشناسی برای تعیین قیمت روز خواهد بود و تشخیص مصداق در هر صورت بر عهده مرجع رسیدگیکننده است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
⁉️در صورت مثبت بودن پاسخ و لزوم رعایت آن، آیا این حکم به مواردی که وفق مواد 46 و 47 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 مال یا عمل ارزیابی میشود نیز تسرس مییابد به عبارت دیگر، آیا نظریه کارشناس در این مورد هم صرفاً شش ماه اعتبار دارد یا این که به محض ارزیابی، دین محکومعلیه تثبیت میشود و در پرونده اجرایی اقدام دیگری متصور نیست؟
🔷تاریخ نظریه : 1400/04/06
🔷شماره نظریه : 7/1400/194
✅پاسخ :
✍1⃣_اطلاق تبصره ماده 19 قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب1380، مزایدهای که از سوی اجرای احکام دادگستری برگزار میشود را نیز در برمیگیرد. بدیهی است چنانچه محکومله و محکومعلیه در صورت سپری شدن بیش از شش ماه از تاریخ نظریه کارشناسی، تلویحاً یا تصریحاً تراضی کرده باشند، با توجه به اینکه هدف مقنن، حفظ حقوق اشخاص ذینفع است و با عنایت به صدر ماده 74 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356، تجدید کارشناسی ضرورت ندارد.
2⃣_در مواردی که در مقام اعمال ماده 46 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356، محکومعلیه باید قیمت روز محکومبه عین معین را پرداخت کند، موضوع از شمول تبصره ماده 19 قانون کانون کارشناسان رسمی دادگستری مصوب 1381 خروج موضوعی داشته و تکلیف به تجدید کارشناسی برای تعیین قیمت روز نشأت گرفته از مقررهای است که موضوع را به قیمت روز احاله کرده است؛ بنا بر مراتب فوق فرض مطرح شده در استعلام مشمول تبصره ماده 19 قانون فوق الذکر نیست؛ اما دادگاه عنداللزوم ملزم به تجدید کارشناسی برای تعیین قیمت روز خواهد بود و تشخیص مصداق در هر صورت بر عهده مرجع رسیدگیکننده است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : مبادرت به حفر چاه جهت فاضلاب و نیز نصب درب شیشه ای به جای درب آهنی از مصادیق تعدی و تفریط قانون روابط موجر و مستأجر 1356 نبوده و در نتیجه موجب تخلیه نیست.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/05/15
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970269400541
✅دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی خواهان ها با وکالت آقای د.م. به طرفیت خوانده دعوی با وکالت آقای م.ر. به خواسته تخلیه یک باب مغازه جز پلاک ثبتی شماره 190 فرعی از 4481 اصلی واقع در بخش 6 تهران به لحاظ تعدی و تفریط مغازه نظر به احراز رابطه استیجاری و مالکیت موضوع دعوی توجهاً به جلب نظر کارشناس و سپس هیئت کارشناسان سه نفره با تعیین مصداق اعلامی از سوی خواهان و بررسی فنی آن از حیث اینکه آیا بر استحکام بنا لطمه رأی وارد نموده یا موجب تعدی و تفریط است که اقدامات مستأجر موجب افزایش مورد اجاره و استفاده بهینه از مورد اجاره به اتفاق نظر بر عدم لطمه بر اساس بنا و اقدامات مستأجر را متعارف و موجب افزایش مورد اجاره شده است از این حیث اعتراض وکیل خواهان به نظریه کارشناسان منتخب دادگاه فنی نبوده و مؤثر در مقام نیست نظریه مزبور نیز با اوضاع واحوال مسلم قضیه منطبق است از این حیث مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی حقی خواهان صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان است.
▪️رییس شعبه 24 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کریمی
✅دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی خانم ش. و ش. هر دو به شهرت ف. به طرفیت آقای م.ش. نسبت به دادنامه شماره 930132 مورخ 20/02/1393 صادره از سوی شعبه 24 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن راجع به دعوی تجدیدنظر خواهان ها به خواسته تخلیه یک باب مغازه مورد اجاره به مشخصات ثبتی جزء پلاک 190 فرعی از 4481 اصلی واقع در بخش 6 تهران به لحاظ تعدی و تفریط، حکم به بی حقی صادرشده است، به گونه ای نیست که موجبات نقض رأی تجدیدنظر خواسته را فراهم آورد زیرا عمده علتی که موجب طرح دعوی از ناحیه تجدیدنظر خواهان ها بوده این است که تجدیدنظر خوانده مبادرت به حفر چاه جهت فاضلاب و نیز نصب درب شیشه رأی به جای درب آهنی در آن نموده است که مراتب از دیدگاه کارشناسی و عرف از مصادیق تعدی و تفریط نیست فلذا چون تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از جهات موضوع ماده 348 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد مستنداً به ماده 358 از همان قانون ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می نماید. این رأی قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حاجی حسنی ـ حسین خانی
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/05/15
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970269400541
✅دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی خواهان ها با وکالت آقای د.م. به طرفیت خوانده دعوی با وکالت آقای م.ر. به خواسته تخلیه یک باب مغازه جز پلاک ثبتی شماره 190 فرعی از 4481 اصلی واقع در بخش 6 تهران به لحاظ تعدی و تفریط مغازه نظر به احراز رابطه استیجاری و مالکیت موضوع دعوی توجهاً به جلب نظر کارشناس و سپس هیئت کارشناسان سه نفره با تعیین مصداق اعلامی از سوی خواهان و بررسی فنی آن از حیث اینکه آیا بر استحکام بنا لطمه رأی وارد نموده یا موجب تعدی و تفریط است که اقدامات مستأجر موجب افزایش مورد اجاره و استفاده بهینه از مورد اجاره به اتفاق نظر بر عدم لطمه بر اساس بنا و اقدامات مستأجر را متعارف و موجب افزایش مورد اجاره شده است از این حیث اعتراض وکیل خواهان به نظریه کارشناسان منتخب دادگاه فنی نبوده و مؤثر در مقام نیست نظریه مزبور نیز با اوضاع واحوال مسلم قضیه منطبق است از این حیث مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی حقی خواهان صادر و اعلام می گردد رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان است.
▪️رییس شعبه 24 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کریمی
✅دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی خانم ش. و ش. هر دو به شهرت ف. به طرفیت آقای م.ش. نسبت به دادنامه شماره 930132 مورخ 20/02/1393 صادره از سوی شعبه 24 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی آن راجع به دعوی تجدیدنظر خواهان ها به خواسته تخلیه یک باب مغازه مورد اجاره به مشخصات ثبتی جزء پلاک 190 فرعی از 4481 اصلی واقع در بخش 6 تهران به لحاظ تعدی و تفریط، حکم به بی حقی صادرشده است، به گونه ای نیست که موجبات نقض رأی تجدیدنظر خواسته را فراهم آورد زیرا عمده علتی که موجب طرح دعوی از ناحیه تجدیدنظر خواهان ها بوده این است که تجدیدنظر خوانده مبادرت به حفر چاه جهت فاضلاب و نیز نصب درب شیشه رأی به جای درب آهنی در آن نموده است که مراتب از دیدگاه کارشناسی و عرف از مصادیق تعدی و تفریط نیست فلذا چون تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از جهات موضوع ماده 348 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد مستنداً به ماده 358 از همان قانون ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می نماید. این رأی قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 51 دادگاه تجدیدنظر استان تهران حاجی حسنی ـ حسین خانی
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : حق دادخواهی زائل کننده سوءنیت متهم در بزه افترا است.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/02/31
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970223900255
✅دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص اتهام آقای ف.س. و ص.م. مبنی بر توهین و افتراء کیفرخواست مورخه 7/11/92 نظر به شکایت شاکی و اسناد و مدارک و تحقیقات انجام شده و اسناد منتسب به متهمین و اظهارات مشارالیهما در مراحل اولیه و البته اقرار ضمنی نامبردگان در جلسه دادگاه و این که مختومه شدن پرونده اتهامی شاکی از بزه انتسابی به وی به لحاظ عدم ادله کیفری، لذا دادگاه بزهکاری و مسئولیت کیفری هر دو متهم را محرز دانسته مستنداً به مواد 608 و 695 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند 5 از ماده 22 و تبصره 2 آن و ماده 46 از قانون یادشده زمان وقوع بزه حاکم بر محکومیت هر دو متهم به پرداخت 1000000ریال جزای نقدی بابت توهین و پرداخت هر کدام 40000000 ریال جزای نقدی صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز از ابلاغ قابل پژوهش در محاکم استان می باشد.
▪️رئیس شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ خلجی
✅دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی آقای ف.ش. فرزند م. و خانم ص.م. فرزند م. از دادنامه شماره 1233 مورخ 20/12/92 صادره از شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران که تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام توهین به پرداخت یک میلیون ریال و بابت افتراء هر یک به پرداخت چهل میلیون ریال به نفع خزانه دولت بر حسب شکایت ع.الف. محکوم شده اند که پس از صدور رأی طی لایحه ای که تقدیم دادگاه عمومی گردیده و پیوست سابقه می باشد به رأی دادگاه اعتراض و متقاضی بررسی مجدد در دادگاه تجدیدنظر بوده اند و پرونده به دادگاه تجدیدنظر و این شعبه ارسال و ارجاع گردیده است و مورد ملاحظه و بررسی قرار گرفت و اسناد و مدارک تقدیمی در سابقه مورد مطالعه قرار گرفته است و هم چنین آقای م.الف. به وکالت از ع.الف. به رأی دادگاه اعتراض و خواهان رسیدگی بوده لیکن تجدیدنظرخواهان برای نقض رأی دادگاه بدوی و یا این که تشدید آن مدارکی ارائه نکرده اند. النهایه دادگاه ضمن رد تقاضای تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان و به استناد بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و رعایت ماده 250 قانون مذکور به علت استناد دادگاه بدوی به ماده 695 قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات که ماده استنادی قابل قبول بابت اتهام افتراء ماده 697 قانون مجازات اسلامی فصل تعزیرات می باشد و با جمیع جهات دادنامه معترض عنه را عیناً تأیید می نمایند و تجدیدنظرخواهی آقای م.م. به وکالت از ع.الف. را به علت فقدان مدارک جدید در جهت تشدید ضمن رد تقاضا عیناً تأیید می نماید. و اما دادگاه بابت محکومیت تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام افتراء به علت اوضاع خاص اجتماعی و خانوادگی و به استناد بند پ از ماده 38 و رعایت ماده 19 قانون مجازات اسلامی 1392 به مجازات درجه هفت و هر یک را به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی تقلیل و تخفیف محکوم می نماید و رأی دادگاه از جهت ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 قابل اجراء خواهد بود. رأی صادره قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران شفیعی خورشیدی ـ موسی پور
🔰دادنامه صادره در اعاده دادرسی از دادگاه :
✍درخواست اعاده دادرسی آقای ف.ش. وخانم ص.م. از دادنامه شماره 900255-31/2/93 شعبه 39 دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران که در تأیید دادنامه شماره 401233-20/12/1392 شعبه 1049 دادگاه محترم عمومی جزایی تهران اصدار یافته موجه است زیرا اقدامات انجام شده در پرونده و با لحاظ نمودن مفاد درخواست های متقاضیان و با عنایت به سابقه درگیری طرفین به شرحی که در پرونده منعکس است آن بخش از دادنامه که مربوط به محکومیت آنان از جهت افتراء می باشد با توجه به نظریه مشورتی شماره 7/3849-26/6/1364 اداره حقوقی قوه قضائیه و عمومات کار قضایی و رویه معمول به لحاظ عدم احراز سوءنیت خلاف موازین قانونی به نظر می رسد، لذا با قبول درخواست آنان در این قسمت از دادنامه رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی محول می گردد. دفتر پرونده اعاده شود.
▪️رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه حسینی ـ ایزدپناه شهری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/02/31
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970223900255
✅دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص اتهام آقای ف.س. و ص.م. مبنی بر توهین و افتراء کیفرخواست مورخه 7/11/92 نظر به شکایت شاکی و اسناد و مدارک و تحقیقات انجام شده و اسناد منتسب به متهمین و اظهارات مشارالیهما در مراحل اولیه و البته اقرار ضمنی نامبردگان در جلسه دادگاه و این که مختومه شدن پرونده اتهامی شاکی از بزه انتسابی به وی به لحاظ عدم ادله کیفری، لذا دادگاه بزهکاری و مسئولیت کیفری هر دو متهم را محرز دانسته مستنداً به مواد 608 و 695 از قانون مجازات اسلامی با رعایت بند 5 از ماده 22 و تبصره 2 آن و ماده 46 از قانون یادشده زمان وقوع بزه حاکم بر محکومیت هر دو متهم به پرداخت 1000000ریال جزای نقدی بابت توهین و پرداخت هر کدام 40000000 ریال جزای نقدی صادر و اعلام می دارد. رأی صادره حضوری و ظرف 20 روز از ابلاغ قابل پژوهش در محاکم استان می باشد.
▪️رئیس شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ خلجی
✅دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی آقای ف.ش. فرزند م. و خانم ص.م. فرزند م. از دادنامه شماره 1233 مورخ 20/12/92 صادره از شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران که تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام توهین به پرداخت یک میلیون ریال و بابت افتراء هر یک به پرداخت چهل میلیون ریال به نفع خزانه دولت بر حسب شکایت ع.الف. محکوم شده اند که پس از صدور رأی طی لایحه ای که تقدیم دادگاه عمومی گردیده و پیوست سابقه می باشد به رأی دادگاه اعتراض و متقاضی بررسی مجدد در دادگاه تجدیدنظر بوده اند و پرونده به دادگاه تجدیدنظر و این شعبه ارسال و ارجاع گردیده است و مورد ملاحظه و بررسی قرار گرفت و اسناد و مدارک تقدیمی در سابقه مورد مطالعه قرار گرفته است و هم چنین آقای م.الف. به وکالت از ع.الف. به رأی دادگاه اعتراض و خواهان رسیدگی بوده لیکن تجدیدنظرخواهان برای نقض رأی دادگاه بدوی و یا این که تشدید آن مدارکی ارائه نکرده اند. النهایه دادگاه ضمن رد تقاضای تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان و به استناد بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و رعایت ماده 250 قانون مذکور به علت استناد دادگاه بدوی به ماده 695 قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات که ماده استنادی قابل قبول بابت اتهام افتراء ماده 697 قانون مجازات اسلامی فصل تعزیرات می باشد و با جمیع جهات دادنامه معترض عنه را عیناً تأیید می نمایند و تجدیدنظرخواهی آقای م.م. به وکالت از ع.الف. را به علت فقدان مدارک جدید در جهت تشدید ضمن رد تقاضا عیناً تأیید می نماید. و اما دادگاه بابت محکومیت تجدیدنظرخواهان از حیث اتهام افتراء به علت اوضاع خاص اجتماعی و خانوادگی و به استناد بند پ از ماده 38 و رعایت ماده 19 قانون مجازات اسلامی 1392 به مجازات درجه هفت و هر یک را به پرداخت ده میلیون ریال جزای نقدی تقلیل و تخفیف محکوم می نماید و رأی دادگاه از جهت ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 قابل اجراء خواهد بود. رأی صادره قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 39 دادگاه تجدیدنظر استان تهران شفیعی خورشیدی ـ موسی پور
🔰دادنامه صادره در اعاده دادرسی از دادگاه :
✍درخواست اعاده دادرسی آقای ف.ش. وخانم ص.م. از دادنامه شماره 900255-31/2/93 شعبه 39 دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران که در تأیید دادنامه شماره 401233-20/12/1392 شعبه 1049 دادگاه محترم عمومی جزایی تهران اصدار یافته موجه است زیرا اقدامات انجام شده در پرونده و با لحاظ نمودن مفاد درخواست های متقاضیان و با عنایت به سابقه درگیری طرفین به شرحی که در پرونده منعکس است آن بخش از دادنامه که مربوط به محکومیت آنان از جهت افتراء می باشد با توجه به نظریه مشورتی شماره 7/3849-26/6/1364 اداره حقوقی قوه قضائیه و عمومات کار قضایی و رویه معمول به لحاظ عدم احراز سوءنیت خلاف موازین قانونی به نظر می رسد، لذا با قبول درخواست آنان در این قسمت از دادنامه رسیدگی مجدد به دادگاه هم عرض دادگاه صادرکننده حکم قطعی محول می گردد. دفتر پرونده اعاده شود.
▪️رئیس شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه حسینی ـ ایزدپناه شهری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
#حقوقی_ابطال_رای_داور_ص1
💠لزوم درخواست ذی نفع جهت ارجاع و رسیدگی موضوع توسط داور
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
💠لزوم درخواست ذی نفع جهت ارجاع و رسیدگی موضوع توسط داور
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
#حقوقی_ابطال_رای_داور_ص2
💠لزوم درخواست ذی نفع جهت ارجاع و رسیدگی موضوع توسط داور
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
💠لزوم درخواست ذی نفع جهت ارجاع و رسیدگی موضوع توسط داور
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
✅چکیده : تخلف از اجرای شرط فعل موجب پیدایش حق فسخ برای مشروط له نیست و مشروط له می تواند الزام مشروط علیه به اجرای شرط را درخواست کند.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/02/31
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970223500129
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی شهرداری منطقه . . . به طرفیت خواندگان ۱ ـ ر.ر. ۲ـ م.ب. و به خواسته استرداد ثمن معامله به مبلغ 000/750/143 ریال و تأیید تنفیذ فسخ قرارداد مقوم بر 000/000/51 ریال و مطالبه خسارت دادرسی. خواهان دعوی توضیح داده شهرداری در اجرای طرح سرای محله طی قرارداد شماره 5۸۸۲/۱۷/۵۱۶ مورخ ۱۴/۱۰/۹۰ ملک به پلاک ثبتی شماره ۱۲۳۸۱/۴۷30 را از آقای ر.ر. وکیل مالک (خانم م.ه. خوانده ردیف اول) طبق وکالت نامه شماره ۴۳۶۴۹ دفترخانه . . . تهران به این شهرداری واگذار نموده است ولیکن با توجه درخواست مالک جهت افزایش قیمت ملک طبق الحاقیه شماره ۲۵۸۸۲/17/۵۱۶ مورخ ۲۶/۴/۹۰ از مبلغ کل معامله ۵ درصد ثمن معامله طبق قرارداد فوقالذکر و اسناد حسابرسی به پیوست به وکیل مالک پرداخت گردید که از زمان دریافت مبلغ تاکنون علی رغم پیگیری بهعملآمده از ناحیه این شهرداری و اخطار و اظهارنامه صادره عدیده هیچ اقدامی در جهت ایفای تعهدات مندرج در قرارداد مذکور به عمل نیاورده که لذا از این دادگاه تقاضای استرداد وجه متعلق و تأیید فسخ قرارداد مزبور را نموده است خوانده ردیف اول در جلسه دادگاه دفاع نموده پس از تنظیم قرارداد برای تهیه سرپناه افراد تحت تکلف ملکی را خریداری نموده که به علت عدم ایفای تعهدات در جهت پرداخت و ثمن معامله از سوی آن شهرداری و وارد شدن حراست شهرداری در قرارداد بهناچار منجر به فسخ قرارداد گردید و متحمل به ضرر و زیان گردیده که بهناچار پس از پیگیریهای متعدد مذاکرات فراوان پس از حدود ۳ ماه مسئولین منطقه ۵ درصد ثمن معامله را به این حقیر پرداخت نموده دوباره اقدام به خرید ملک دیگری نموده که این بار بازرس شهرداری و منطقه به موضوع ورود پیدا نمود که باز شهرداری از پرداخته الباقی ثمن معامله خودداری نمودهاند و به عناوین مختلف مشکل ایجاد کردند و قرارداد دومی نیز به صورت یک طرفه فسخ گردید و از این بابت نیز دچار ضرر و زیان شده سپس به علت افزایش قیمت املاک تقاضای افزایش قیمت داده شد که رئیس شورای وقت شهر تهران دستور صادر نموده که درنهایت از این دادگاه تقاضای ردّ دعوی خواهان را نموده است اینک دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی و دفاعیات نماینده حقوقی شهرداری و خوانده ردیف اول و ملاحظه مدارک مثبت سمت خواهان و قراردادهای مستند دعوی و اظهارنامههای رسمی ارسال شده از سوی شهرداری بخوانده مذکور و اینکه مطابق ماده اول قرارداد مستند دعوی موضوع توافق واگذاری و انتقال قطعی و رسمی کلیه حقوق متصوره و عرفیه و شرعیه و لاحق و سابق و متعلقه عرصه و اعیانی شش دانگ ملک پلاک ثبتی ۱۲۳۸۱ فرعی از ۴۷30 اصلی بوده ثمن معامله نیز بهموجب قرارداد و الحاقی دقیقاً مشخص گردیده به تعهدات و شروط توافقها نیز بالصراحه در متن قرارداد آمده است لذا عدم انجام تعهدات مورد ادعای خواهان حق فسخ را برای ایشان ایجاد نمینماید که از این دادگاه صدور حکم به تأیید آن و مآلاً استرداد ثمن معامله را خواستار گردیده زیرا موضوع از مصادیق شرط فعل می باشد و در اجرای مواد 1۰ و 2۱۹ و ۲۲۰ از قانون مدنی می توان الزاماً خوانده به انجام تعهدات و انتقال اسناد رسمی را تقاضا و در صورت عدم حضور متعهد در محضر دادگاه به نمایندگی از مستنکف و در اجرای ماده ۱۴5 قانون اجرای احکام مدنی سند انتقال را در دفترخانه اسناد رسمی بنام خریدار امضا نمود بنا به مراتب دعوی خواهان غیرثابت تشخیص مستنداً به مواد مذکور مواد ۱۹4 و 1۹۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی انقلاب در امور مدنی حکم بر بطلان دعوی مطروحه را صادر و اعلام می کند رأی صادره ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
▪️دادرس شعبه ۱۷۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ حسینی
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/02/31
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970223500129
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی شهرداری منطقه . . . به طرفیت خواندگان ۱ ـ ر.ر. ۲ـ م.ب. و به خواسته استرداد ثمن معامله به مبلغ 000/750/143 ریال و تأیید تنفیذ فسخ قرارداد مقوم بر 000/000/51 ریال و مطالبه خسارت دادرسی. خواهان دعوی توضیح داده شهرداری در اجرای طرح سرای محله طی قرارداد شماره 5۸۸۲/۱۷/۵۱۶ مورخ ۱۴/۱۰/۹۰ ملک به پلاک ثبتی شماره ۱۲۳۸۱/۴۷30 را از آقای ر.ر. وکیل مالک (خانم م.ه. خوانده ردیف اول) طبق وکالت نامه شماره ۴۳۶۴۹ دفترخانه . . . تهران به این شهرداری واگذار نموده است ولیکن با توجه درخواست مالک جهت افزایش قیمت ملک طبق الحاقیه شماره ۲۵۸۸۲/17/۵۱۶ مورخ ۲۶/۴/۹۰ از مبلغ کل معامله ۵ درصد ثمن معامله طبق قرارداد فوقالذکر و اسناد حسابرسی به پیوست به وکیل مالک پرداخت گردید که از زمان دریافت مبلغ تاکنون علی رغم پیگیری بهعملآمده از ناحیه این شهرداری و اخطار و اظهارنامه صادره عدیده هیچ اقدامی در جهت ایفای تعهدات مندرج در قرارداد مذکور به عمل نیاورده که لذا از این دادگاه تقاضای استرداد وجه متعلق و تأیید فسخ قرارداد مزبور را نموده است خوانده ردیف اول در جلسه دادگاه دفاع نموده پس از تنظیم قرارداد برای تهیه سرپناه افراد تحت تکلف ملکی را خریداری نموده که به علت عدم ایفای تعهدات در جهت پرداخت و ثمن معامله از سوی آن شهرداری و وارد شدن حراست شهرداری در قرارداد بهناچار منجر به فسخ قرارداد گردید و متحمل به ضرر و زیان گردیده که بهناچار پس از پیگیریهای متعدد مذاکرات فراوان پس از حدود ۳ ماه مسئولین منطقه ۵ درصد ثمن معامله را به این حقیر پرداخت نموده دوباره اقدام به خرید ملک دیگری نموده که این بار بازرس شهرداری و منطقه به موضوع ورود پیدا نمود که باز شهرداری از پرداخته الباقی ثمن معامله خودداری نمودهاند و به عناوین مختلف مشکل ایجاد کردند و قرارداد دومی نیز به صورت یک طرفه فسخ گردید و از این بابت نیز دچار ضرر و زیان شده سپس به علت افزایش قیمت املاک تقاضای افزایش قیمت داده شد که رئیس شورای وقت شهر تهران دستور صادر نموده که درنهایت از این دادگاه تقاضای ردّ دعوی خواهان را نموده است اینک دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی و دفاعیات نماینده حقوقی شهرداری و خوانده ردیف اول و ملاحظه مدارک مثبت سمت خواهان و قراردادهای مستند دعوی و اظهارنامههای رسمی ارسال شده از سوی شهرداری بخوانده مذکور و اینکه مطابق ماده اول قرارداد مستند دعوی موضوع توافق واگذاری و انتقال قطعی و رسمی کلیه حقوق متصوره و عرفیه و شرعیه و لاحق و سابق و متعلقه عرصه و اعیانی شش دانگ ملک پلاک ثبتی ۱۲۳۸۱ فرعی از ۴۷30 اصلی بوده ثمن معامله نیز بهموجب قرارداد و الحاقی دقیقاً مشخص گردیده به تعهدات و شروط توافقها نیز بالصراحه در متن قرارداد آمده است لذا عدم انجام تعهدات مورد ادعای خواهان حق فسخ را برای ایشان ایجاد نمینماید که از این دادگاه صدور حکم به تأیید آن و مآلاً استرداد ثمن معامله را خواستار گردیده زیرا موضوع از مصادیق شرط فعل می باشد و در اجرای مواد 1۰ و 2۱۹ و ۲۲۰ از قانون مدنی می توان الزاماً خوانده به انجام تعهدات و انتقال اسناد رسمی را تقاضا و در صورت عدم حضور متعهد در محضر دادگاه به نمایندگی از مستنکف و در اجرای ماده ۱۴5 قانون اجرای احکام مدنی سند انتقال را در دفترخانه اسناد رسمی بنام خریدار امضا نمود بنا به مراتب دعوی خواهان غیرثابت تشخیص مستنداً به مواد مذکور مواد ۱۹4 و 1۹۷ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی انقلاب در امور مدنی حکم بر بطلان دعوی مطروحه را صادر و اعلام می کند رأی صادره ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
▪️دادرس شعبه ۱۷۷ دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ حسینی
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
🔰دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی شهرداری تهران نسبت به دادنامه شماره 603 . . .92 مورخ 6/7/92 شعبه 177 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طبق آن حکم بر بطلان آن دایر بر تنفیذ فسخ قرارداد و استرداد ثمن معامله صادرشده است وارد و موجه نیست و تجدیدنظرخواهی مطروح از ناحیه وی انطباقی با جهات درخواست تجدیدنظر مندرج در ماده 348 از قانون آیین دادرسی مدنی نداشته و دادنامه یادشده با توجه به جمیع اوراق و محتویات پرونده و با رعایت اصول و قواعد دادرسی و موازین قانونی اصدار گردیده و در این مرحله از رسیدگی دلیل جدید که مستلزم نقض دادنامه مذکور باشد اقامه نشده است و بر استدلال دادگاه و اصدار رأی و استنباط قضایی خلل اساسی وارد نمی باشد لذا با ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی عیناً تأیید می نماید این رأی قطعی است.
▪️رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه پورفلاح ـ زیوری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
✍تجدیدنظرخواهی شهرداری تهران نسبت به دادنامه شماره 603 . . .92 مورخ 6/7/92 شعبه 177 دادگاه عمومی حقوقی تهران که طبق آن حکم بر بطلان آن دایر بر تنفیذ فسخ قرارداد و استرداد ثمن معامله صادرشده است وارد و موجه نیست و تجدیدنظرخواهی مطروح از ناحیه وی انطباقی با جهات درخواست تجدیدنظر مندرج در ماده 348 از قانون آیین دادرسی مدنی نداشته و دادنامه یادشده با توجه به جمیع اوراق و محتویات پرونده و با رعایت اصول و قواعد دادرسی و موازین قانونی اصدار گردیده و در این مرحله از رسیدگی دلیل جدید که مستلزم نقض دادنامه مذکور باشد اقامه نشده است و بر استدلال دادگاه و اصدار رأی و استنباط قضایی خلل اساسی وارد نمی باشد لذا با ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی عیناً تأیید می نماید این رأی قطعی است.
▪️رئیس شعبه 35 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه پورفلاح ـ زیوری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
#کیفری_صدور_چک_بلامحل
.
💠استدلال قابل تامل قاضی دادگاه کیفری دو در دادنامه با موضوع صدور چک بلامحل :
✍پیشبینی مجازات حبس برای صدور چک بلامحل، ناقض ماده ۱۱ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که مطابق آن، هیچ کس را نمیتوان صرفاً به دلیل اینکه قادر به اجرای یک تعهد قراردادی نیست، زندانی کرد.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
.
💠استدلال قابل تامل قاضی دادگاه کیفری دو در دادنامه با موضوع صدور چک بلامحل :
✍پیشبینی مجازات حبس برای صدور چک بلامحل، ناقض ماده ۱۱ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است که مطابق آن، هیچ کس را نمیتوان صرفاً به دلیل اینکه قادر به اجرای یک تعهد قراردادی نیست، زندانی کرد.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
#حقوقی_بدوی_مطالبه_وجه_چک_ص1
#مطالبه_خسارات_دادرسی
💠استدلال قابل تامل قاضی دادگاه حقوقی در دادنامه با موضوع مطالبه ی وجه چک از سوی وکیل شرکت :
✍دادخواست توسط وکیل موصوف امضا گردیده و نامبرده وکالت خود را صرفاً از جانب دو نفر از اعضای هیئت مدیره شرکت اخذ نمود در حالی که طبق بند ١٧ ماده ۵۰ اساسنامه آن شرکت طرح دعوا از جانب شرکت در زمره اختیارات هیئت مدیره قرار گرفته و حسب مفاد ماده ۳۹ همان اساسنامه تعداد اعضای اصلی هیئت مدیره پنج نفر تعیین گردیده است.
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
#مطالبه_خسارات_دادرسی
💠استدلال قابل تامل قاضی دادگاه حقوقی در دادنامه با موضوع مطالبه ی وجه چک از سوی وکیل شرکت :
✍دادخواست توسط وکیل موصوف امضا گردیده و نامبرده وکالت خود را صرفاً از جانب دو نفر از اعضای هیئت مدیره شرکت اخذ نمود در حالی که طبق بند ١٧ ماده ۵۰ اساسنامه آن شرکت طرح دعوا از جانب شرکت در زمره اختیارات هیئت مدیره قرار گرفته و حسب مفاد ماده ۳۹ همان اساسنامه تعداد اعضای اصلی هیئت مدیره پنج نفر تعیین گردیده است.
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
#حقوقی_تجدیدنظر_مطالبه_وجه_چک_ص2
#مطالبه_خسارات_دادرسی
💠استدلال قابل تامل قضات تجدیدنظر در پذیرش و تائید دادنامه :
✍تائید دادنامه بدوی با پذیرش استدلال و نظر دادگاه بدوی و همچنین به جهت عدم تفویض اختیار طرح دعوا توسط سایر اعضای هیئت مدیره به امضا کنندگان وکالتنامه.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
#مطالبه_خسارات_دادرسی
💠استدلال قابل تامل قضات تجدیدنظر در پذیرش و تائید دادنامه :
✍تائید دادنامه بدوی با پذیرش استدلال و نظر دادگاه بدوی و همچنین به جهت عدم تفویض اختیار طرح دعوا توسط سایر اعضای هیئت مدیره به امضا کنندگان وکالتنامه.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
✅چکیده : چنانچه وسیله نقلیه (کامیون)، وسیله امرار معاش ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی باشد، جزء مستثنیات دین است.
🔷تاریخ نظریه : 1401/03/21
🔷شماره نظریه : 7/1401/220
🔷شماره پرونده : 1401-26-220 ح
⁉️زوجه بابت مهریه، خودروی زوج (یک دستگاه کامیون) را توقیف میکند. زوج راننده خودرو است و آن را وسیله معیشت خود و جزء مستثنیات دین میداند؛ اما زوجه مدعی است همسر وی میتواند با خودروی دیگران کار و امرار معاش کند و این خودرو ابزار کار وی نیست؛ آیا خودروی یادشده جزء مستثنیات دین است؟
✅پاسخ :
✍موارد مستثنیات دین در ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی احصاء شده مصوب 1394 و چنانچه وسیله نقلیه (کامیون)، وسیله امرار معاش ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی باشد، مشمول بند «ﻫ» ماده یاد شده است. تشخیص مصداق بر عهده مرجع قضایی مربوط است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ نظریه : 1401/03/21
🔷شماره نظریه : 7/1401/220
🔷شماره پرونده : 1401-26-220 ح
⁉️زوجه بابت مهریه، خودروی زوج (یک دستگاه کامیون) را توقیف میکند. زوج راننده خودرو است و آن را وسیله معیشت خود و جزء مستثنیات دین میداند؛ اما زوجه مدعی است همسر وی میتواند با خودروی دیگران کار و امرار معاش کند و این خودرو ابزار کار وی نیست؛ آیا خودروی یادشده جزء مستثنیات دین است؟
✅پاسخ :
✍موارد مستثنیات دین در ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی احصاء شده مصوب 1394 و چنانچه وسیله نقلیه (کامیون)، وسیله امرار معاش ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی باشد، مشمول بند «ﻫ» ماده یاد شده است. تشخیص مصداق بر عهده مرجع قضایی مربوط است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : بر اساس قانون تملک آپارتمان ها، حدود اختیارات هیئت مدیره ساختمان صرفاً در خصوص اداره و نحوه استفاده از ساختمان است و مدیران ساختمان اختیاری در خصوص ورود در میزان مالکیت مالکین مشاعی و طرح دعوی برای کاستن یا افزودن میزان مالکیت اختصاصی و مشاعی مالکین ساختمان ندارند.
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/03/18
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970220300342
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی الف. با مدیریت آقای م.ع. با وکالت آقای و.ر. به طرفیت آقایان 1- س.م. 2- م.ح. 3- ع.ک. 4- ورثه مرحوم الف.الف. 5- س. به خواسته صدور حکم مبنی بر اصلاح صورت مجلس تفکیکی قطعه شماره 2288 پلاک ثبتی 30620 مفروز از 27070 فرعی مجزی شده از 74 اصلی واقع در بخش 11 تهران نسبت به بند اول از صفحه 15 صورت مجلس مذکور و محکومیت خواندگان به پرداخت خسارات دادرسی بدین شرح که خواندگان مبادرت به ساخت مجتمع تجاری و فروش تمامی واحدهای اداری و تجاری آن به اعضای انجمن نموده اند و قراردادهای فروش قبل از تنظیم صورت مجلس تفکیکی صورت پذیرفته است و بر مبنای گواهی ساختمان 5/599 مترمربع تأسیسات در طبقه زیر زمین مجتمع بوده است که در زمان تنظیم صورت مجلس تفکیکی محل وقوع کلیه تأسیسات و خطوط انتقال آب و برق و فاضلاب از بخش مشاعات منفک و تحت عنوان انباری واحد اختصاصی تعریف و در حصه سازندگان قرارگرفته است و چون بر مبنای گواهی ساختمان قسمت عمده طبقه زیر زمین تحت عنوان تأسیسات تعریف شده و محلی که به عنوان انباری تعریف شده محل عبور لوله های آب و فاضلاب و برق می باشد که جزء اشتراکی ساختمان است درحالی که در صورت مجلس تفکیکی به عنوان انباری اختصاصی خواندگان تعریف شده است لذا خواهان تقاضای صدور حکم به شرح خواسته را نموده است این دادگاه صرف نظر از ماهیت موضوع و با توجه به اینکه اولاً بر اساس قانون تملک آپارتمان ها حدود اختیارات هیئت مدیره و مدیران ساختمان صرفاً در خصوص اداره و نحوه استفاده از ساختمان می باشد و مدیران ساختمان اختیاری در خصوص ورود در میزان مالکیت مالکین مشاعی و طرح دعوی برای کاستن یا افزودن میزان مالکیت اختصاصی و مشاعی مالکین بر ساختمان ندارند ثانیاً آنچه فی الواقع موضوع خواسته خواهان می باشد برخلاف آنچه که در ستون خواسته خواهان قیدشده است ابطال صورت مجلس تفکیکی می باشد زیرا خواهان مدعی است که بر اساس صورت مجلس تفکیکی مالکیتی برای خواندگان به صورت اختصاصی ایجادشده است که این مالکیت اختصاصی مورد ایراد خواهان می باشد و فی الواقع تقاضای ابطال این مالکیت را نموده اند که این موضوع جزء خواسته خواهان نمی باشد ثالثاً با توجه به اینکه راجع به صورت مجلس تفکیکی در حقوق مالکین ساختمان مؤثر می باشد و لازم است که درصورتی که ادعایی راجع به آن مطرح می باشد کلیه مالکین مشاعی به عنوان اصحاب دعوی دخالت داشته باشند لذا بنا به مراتب فوق الذکر این دادگاه دعوی خواهان را به کیفیت مطروحه فاقد قابلیت استماع تشخیص و مستنداً به ماده 10 مکرر قانون تملک آپارتمان های و تبصره های آن و ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک و ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید رأی صادره حضوری محسوب و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
▪️رئیس شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کرمی
🔰دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی آقای و.ر به وکالت از انجمن مالکین مجتمع تجاری الف. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان نسبت به دادنامه شماره 1040 مورخه 12/12/92 صادره از شعبه 107 محاکم عمومی تهران که به موجب آن در خصوص دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته اصلاح صورت مجلس تفکیکی قطعه شماره 2388 پلاک ثبتی 30620 قرار عدم استماع دعوا صادر گردیده است با عنایت به اینکه اصلاح مورد ادعا ملازمه با خروج قسمت یادشده از مالکیت اختصاصی مالکین آن دارد فلذا انطباقی با جهات درخواست تجدیدنظر مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ندارد و دادنامه یادشده با محتویات پرونده و رعایت مقررات و اصول و قواعد دادرسی و موازین قانونی صادرشده و در این مرحله از رسیدگی دلیل جدیدی که مستلزم نقض دادنامه مذکور باشد اقامه نشده لذا با ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را طبق ماده 353 قانون مرقوم تأیید می نماید. رأی صادره قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 3 دادگاه تجدیدنظر استان تهران خشنودی ـ امیری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی : 1393/03/18
🔷شماره دادنامه قطعی : 9309970220300342
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی الف. با مدیریت آقای م.ع. با وکالت آقای و.ر. به طرفیت آقایان 1- س.م. 2- م.ح. 3- ع.ک. 4- ورثه مرحوم الف.الف. 5- س. به خواسته صدور حکم مبنی بر اصلاح صورت مجلس تفکیکی قطعه شماره 2288 پلاک ثبتی 30620 مفروز از 27070 فرعی مجزی شده از 74 اصلی واقع در بخش 11 تهران نسبت به بند اول از صفحه 15 صورت مجلس مذکور و محکومیت خواندگان به پرداخت خسارات دادرسی بدین شرح که خواندگان مبادرت به ساخت مجتمع تجاری و فروش تمامی واحدهای اداری و تجاری آن به اعضای انجمن نموده اند و قراردادهای فروش قبل از تنظیم صورت مجلس تفکیکی صورت پذیرفته است و بر مبنای گواهی ساختمان 5/599 مترمربع تأسیسات در طبقه زیر زمین مجتمع بوده است که در زمان تنظیم صورت مجلس تفکیکی محل وقوع کلیه تأسیسات و خطوط انتقال آب و برق و فاضلاب از بخش مشاعات منفک و تحت عنوان انباری واحد اختصاصی تعریف و در حصه سازندگان قرارگرفته است و چون بر مبنای گواهی ساختمان قسمت عمده طبقه زیر زمین تحت عنوان تأسیسات تعریف شده و محلی که به عنوان انباری تعریف شده محل عبور لوله های آب و فاضلاب و برق می باشد که جزء اشتراکی ساختمان است درحالی که در صورت مجلس تفکیکی به عنوان انباری اختصاصی خواندگان تعریف شده است لذا خواهان تقاضای صدور حکم به شرح خواسته را نموده است این دادگاه صرف نظر از ماهیت موضوع و با توجه به اینکه اولاً بر اساس قانون تملک آپارتمان ها حدود اختیارات هیئت مدیره و مدیران ساختمان صرفاً در خصوص اداره و نحوه استفاده از ساختمان می باشد و مدیران ساختمان اختیاری در خصوص ورود در میزان مالکیت مالکین مشاعی و طرح دعوی برای کاستن یا افزودن میزان مالکیت اختصاصی و مشاعی مالکین بر ساختمان ندارند ثانیاً آنچه فی الواقع موضوع خواسته خواهان می باشد برخلاف آنچه که در ستون خواسته خواهان قیدشده است ابطال صورت مجلس تفکیکی می باشد زیرا خواهان مدعی است که بر اساس صورت مجلس تفکیکی مالکیتی برای خواندگان به صورت اختصاصی ایجادشده است که این مالکیت اختصاصی مورد ایراد خواهان می باشد و فی الواقع تقاضای ابطال این مالکیت را نموده اند که این موضوع جزء خواسته خواهان نمی باشد ثالثاً با توجه به اینکه راجع به صورت مجلس تفکیکی در حقوق مالکین ساختمان مؤثر می باشد و لازم است که درصورتی که ادعایی راجع به آن مطرح می باشد کلیه مالکین مشاعی به عنوان اصحاب دعوی دخالت داشته باشند لذا بنا به مراتب فوق الذکر این دادگاه دعوی خواهان را به کیفیت مطروحه فاقد قابلیت استماع تشخیص و مستنداً به ماده 10 مکرر قانون تملک آپارتمان های و تبصره های آن و ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک و ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید رأی صادره حضوری محسوب و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
▪️رئیس شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کرمی
🔰دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظرخواهی آقای و.ر به وکالت از انجمن مالکین مجتمع تجاری الف. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان نسبت به دادنامه شماره 1040 مورخه 12/12/92 صادره از شعبه 107 محاکم عمومی تهران که به موجب آن در خصوص دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته اصلاح صورت مجلس تفکیکی قطعه شماره 2388 پلاک ثبتی 30620 قرار عدم استماع دعوا صادر گردیده است با عنایت به اینکه اصلاح مورد ادعا ملازمه با خروج قسمت یادشده از مالکیت اختصاصی مالکین آن دارد فلذا انطباقی با جهات درخواست تجدیدنظر مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ندارد و دادنامه یادشده با محتویات پرونده و رعایت مقررات و اصول و قواعد دادرسی و موازین قانونی صادرشده و در این مرحله از رسیدگی دلیل جدیدی که مستلزم نقض دادنامه مذکور باشد اقامه نشده لذا با ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را طبق ماده 353 قانون مرقوم تأیید می نماید. رأی صادره قطعی است.
▪️مستشاران شعبه 3 دادگاه تجدیدنظر استان تهران خشنودی ـ امیری
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
✅چکیده : اعلام حق فسخ قرارداد و تنفیذ فسخ آن، از حیث آثار متفاوت هستند؛ بنابراین صدور حکم به اعلام حق فسخ که از حقوق صاحب خیار و دارای ماهیت ایقاعی است در دعوی تنفیذ آن، خارج از خواسته تلقی می شود.
🔷تاریخ دادنامه قطعی :1392/12/17
🔷شماره دادنامه قطعی : 9209972163100989
🔷شماره پرونده : 9209982163100807
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی قرارگاه مسکن نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وکالت آقای ر. ع.ز. بطرفیتآقای ع. و.ن. بخواسته صدور حکم بر تایید فسخ قرار داد اعلان نفوذ و صحت ایتاع (عمل حقوقی فسخ ) قرار داد شماره 645/01200-7/7/86 مقوم به 000/000/51 ریال ارزش منطقه ای ملک 000/000/51 ریال بانضمام مطالبه خسارات دادرسی بشرح محتویات پرونده نظر به اینکه طرفین بند 6 قرار داد مذکور مفروغ عنه فیمابین طرفین بوده و دلیلی بر فسخ و یا ابطال ان ارائه نشده شرط نمودند خوانده شخصا نسبت به ایجاد و راه اندازی درمانگاه و خدمات بهداشتی اقدام نماید یا تغییر کاربری را ندارد د صورت عدم رعایت قرار داد فسخ می گردد با عنایت به اینکه خواهان اراده خود را مبنی بر فسخ قرار داد را طی اظهارنامه شماره 14743- 13/7/92 به خوانده ابلاغ نموده و مطابق نظریه کارشناس تامین دلیل شماره 92/3001 - 30/6/92 خوانده تخلف قرار دادی مطابق بند 6 قرار داد مذکور نموده است لذا دادگاه با احراز تخلف قراردادی از سوی خوانده و استناد مواد 399به بعد قانون مدنی و مواد 198و519 ق ا د م حکم بر اعلام فسخ قرار داد شماره 645/200/0 -7/7/86صادر و اعلام میدارد.رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.
▪️رئیس شعبه 206 دادگاه عمومی حقوقی تهران - قربانی
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
🔷تاریخ دادنامه قطعی :1392/12/17
🔷شماره دادنامه قطعی : 9209972163100989
🔷شماره پرونده : 9209982163100807
🔰دادنامه دادگاه بدوی :
✍در خصوص دعوی قرارگاه مسکن نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وکالت آقای ر. ع.ز. بطرفیتآقای ع. و.ن. بخواسته صدور حکم بر تایید فسخ قرار داد اعلان نفوذ و صحت ایتاع (عمل حقوقی فسخ ) قرار داد شماره 645/01200-7/7/86 مقوم به 000/000/51 ریال ارزش منطقه ای ملک 000/000/51 ریال بانضمام مطالبه خسارات دادرسی بشرح محتویات پرونده نظر به اینکه طرفین بند 6 قرار داد مذکور مفروغ عنه فیمابین طرفین بوده و دلیلی بر فسخ و یا ابطال ان ارائه نشده شرط نمودند خوانده شخصا نسبت به ایجاد و راه اندازی درمانگاه و خدمات بهداشتی اقدام نماید یا تغییر کاربری را ندارد د صورت عدم رعایت قرار داد فسخ می گردد با عنایت به اینکه خواهان اراده خود را مبنی بر فسخ قرار داد را طی اظهارنامه شماره 14743- 13/7/92 به خوانده ابلاغ نموده و مطابق نظریه کارشناس تامین دلیل شماره 92/3001 - 30/6/92 خوانده تخلف قرار دادی مطابق بند 6 قرار داد مذکور نموده است لذا دادگاه با احراز تخلف قراردادی از سوی خوانده و استناد مواد 399به بعد قانون مدنی و مواد 198و519 ق ا د م حکم بر اعلام فسخ قرار داد شماره 645/200/0 -7/7/86صادر و اعلام میدارد.رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.
▪️رئیس شعبه 206 دادگاه عمومی حقوقی تهران - قربانی
⏬⏬ادامه⏬⏬
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور
🔰دادنامه دادگاه تجدیدنظر استان :
✍تجدیدنظر خواهی مطروحه ازناحیه 1- آقای ف. ح.الف. و 2- خانم ر. الف.ف. به وکالت از تجدیدنظر خواه آقای ع. و.ن. به طرفیت تجدیدنظر خوانده قرار گاه مسکن نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وکالت آقای ر. ع.ز. و نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره00989 مورخ92/12/17 13شعبه206 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 86/7/7 13و به علت تخلف قراردادی تجدیدنظر خواه از مفاد قرارداد یاد شده اشعار داشته صرفا از حیث شکلی و عمومی مالا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تائید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده ،مستلزم نقض می باشد زیرا: مطابق مفاد صریح دادخواست مورخ 92/10/3 حاوی دعوی بدوی تجدیدنظر خوانده و نیز مفاد صورتجلسه رسیدگی مورخ 92/12/4 13خواسته خواهان بدوی به طور صریح و بلاشبهه و بلا شائبه صرفا صدور حکم مبنی بر " تائید فسخ قرارداد ( اعلان نفوذ وصحت ابقاع- عمل حقوقی فسخ) قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 86/7/7/" تعرفه و اعلام گردیده و بر همان اساس درسطر دوم دادنامه معترض عنه خواسته خواهان یاد شده عینا تقاضای صدورحکم برتائید فسخ قرارداد- اعلان نفوذ و صحت ابقاع – عمل حقوقی فسخ) قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 1386/07/07 تعرفه و اعلام گردیده و بر همان اساس در سطر دوم دادنامه معترض عنه خواسته خواهان یاد شده اعلام و درج شده لیکن بدون توجه به موضوع خواسته و با تغافل از موضوع آن در بخش پایانی رای صادره مبادرت به صدور حکم در غیر موضوع خواسته نموده و به جای اتخاذ تصمیم نسبت به خواسته مبادرت به صدور حکم بر " اعلام فسخ قرارداد" صدر الذکر نموده و این در حالی است که فسخ از حقوق ذی الفسخ و دارنده حق فسخ محسوب می گردد که با اعمال به موقع آن و از طرق ممکن و متعارف و به عنوان ابقاع ( عمل حقوقی یک طرفه ) صرفا و در نهایت امکان تقاضای تائید و تنفیذ آن را از مرجع صالحه قضائی مربوطه خواهد داشت لیکن در ما نحن فیه مرجع رسیدگی بدوی علیرغم درج خواسته خواهان در سطور اولیه رای صادره در پایان و بدون توجه به موضوع خواسته و خارج از آن مبادرت به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد سابق الوصف می نماید و به عبارتی به جای خواهان و ذی الفسخ ( علیرغم آنکه خواهان قبلا مبادرت به اعمال حق فسخ خود داشته ) به نحو عجیب و غیر قابل توجیهی مبادرت به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد مرقوم نموده که با توجه به صدور رای در غیر موضوع قانونی ودر غیر موضوع خواسته و با توجه به آثار متفاوت میان دو فرآیند " اعلام فسخ قرارداد" و " تائید فسخ قرارداد اعلام نفوذ و صحت ابقاع و عمل حقوقی فسخ" دادنامه تجدیدنظر خواسته قابلیت تائید و استواری را دارا نبوده بناء علیهذا و با عنایت به مراتب معنونه مبینه مارالذکر ، دادگاه صرفا با قبول و پذیرش شکلی و عمومی تجدیدنظر خواهی مطروحه و با اتخاذ وحدت از ملاک و مفهوم و منطوق ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به بند3ذیل ماده296 و ماده 349 قانون پیش گفته ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته ، در نتیجه رسیدگی دقیق و صحیح ماهوی نسبت به دعوی بدوی خواهان و صرفا در محدوده خواسته ابرازی و به ویژه توجه به مفاد لایحه تجدیدنظر خواهی و ضمائم آن و پاسخ ابرازی نسبت به آن را توسط مرجع محترم بدوی مقرر داشته و بدین منظور پرونده امر عینا به مرجع یاد شده اعاده می گردد. . رای دادگاه قطعی است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
✍تجدیدنظر خواهی مطروحه ازناحیه 1- آقای ف. ح.الف. و 2- خانم ر. الف.ف. به وکالت از تجدیدنظر خواه آقای ع. و.ن. به طرفیت تجدیدنظر خوانده قرار گاه مسکن نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با وکالت آقای ر. ع.ز. و نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره00989 مورخ92/12/17 13شعبه206 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 86/7/7 13و به علت تخلف قراردادی تجدیدنظر خواه از مفاد قرارداد یاد شده اشعار داشته صرفا از حیث شکلی و عمومی مالا وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تائید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده ،مستلزم نقض می باشد زیرا: مطابق مفاد صریح دادخواست مورخ 92/10/3 حاوی دعوی بدوی تجدیدنظر خوانده و نیز مفاد صورتجلسه رسیدگی مورخ 92/12/4 13خواسته خواهان بدوی به طور صریح و بلاشبهه و بلا شائبه صرفا صدور حکم مبنی بر " تائید فسخ قرارداد ( اعلان نفوذ وصحت ابقاع- عمل حقوقی فسخ) قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 86/7/7/" تعرفه و اعلام گردیده و بر همان اساس درسطر دوم دادنامه معترض عنه خواسته خواهان یاد شده عینا تقاضای صدورحکم برتائید فسخ قرارداد- اعلان نفوذ و صحت ابقاع – عمل حقوقی فسخ) قرارداد شماره ه/200/645 مورخ 1386/07/07 تعرفه و اعلام گردیده و بر همان اساس در سطر دوم دادنامه معترض عنه خواسته خواهان یاد شده اعلام و درج شده لیکن بدون توجه به موضوع خواسته و با تغافل از موضوع آن در بخش پایانی رای صادره مبادرت به صدور حکم در غیر موضوع خواسته نموده و به جای اتخاذ تصمیم نسبت به خواسته مبادرت به صدور حکم بر " اعلام فسخ قرارداد" صدر الذکر نموده و این در حالی است که فسخ از حقوق ذی الفسخ و دارنده حق فسخ محسوب می گردد که با اعمال به موقع آن و از طرق ممکن و متعارف و به عنوان ابقاع ( عمل حقوقی یک طرفه ) صرفا و در نهایت امکان تقاضای تائید و تنفیذ آن را از مرجع صالحه قضائی مربوطه خواهد داشت لیکن در ما نحن فیه مرجع رسیدگی بدوی علیرغم درج خواسته خواهان در سطور اولیه رای صادره در پایان و بدون توجه به موضوع خواسته و خارج از آن مبادرت به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد سابق الوصف می نماید و به عبارتی به جای خواهان و ذی الفسخ ( علیرغم آنکه خواهان قبلا مبادرت به اعمال حق فسخ خود داشته ) به نحو عجیب و غیر قابل توجیهی مبادرت به صدور حکم بر اعلام فسخ قرارداد مرقوم نموده که با توجه به صدور رای در غیر موضوع قانونی ودر غیر موضوع خواسته و با توجه به آثار متفاوت میان دو فرآیند " اعلام فسخ قرارداد" و " تائید فسخ قرارداد اعلام نفوذ و صحت ابقاع و عمل حقوقی فسخ" دادنامه تجدیدنظر خواسته قابلیت تائید و استواری را دارا نبوده بناء علیهذا و با عنایت به مراتب معنونه مبینه مارالذکر ، دادگاه صرفا با قبول و پذیرش شکلی و عمومی تجدیدنظر خواهی مطروحه و با اتخاذ وحدت از ملاک و مفهوم و منطوق ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به بند3ذیل ماده296 و ماده 349 قانون پیش گفته ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته ، در نتیجه رسیدگی دقیق و صحیح ماهوی نسبت به دعوی بدوی خواهان و صرفا در محدوده خواسته ابرازی و به ویژه توجه به مفاد لایحه تجدیدنظر خواهی و ضمائم آن و پاسخ ابرازی نسبت به آن را توسط مرجع محترم بدوی مقرر داشته و بدین منظور پرونده امر عینا به مرجع یاد شده اعاده می گردد. . رای دادگاه قطعی است.
https://telegram.me/RaviyehGhazaei
🌺🍀🌸🍃💐🌿🍁🍂
Telegram
رویه قضایی
✍مجموعه آرای دادگاهای بدوی - تجدید نظر و دیوان عالی کشور