رهروان حقیقت
3.17K subscribers
4.33K photos
160 videos
71 files
343 links
📬برای شرکت در دوره های رهروان حقیقت به آیدی زیر پیام بدین :
@class_RH_admin
اینستاگرام :
instagram.com/rahrovanehaghighat
سایت رهروان حقیقت
WWw.rahrovanehaghighat.ir
Download Telegram
🔰برگی از معرفت

کسی را که در اندرون اندکی روشنایی نبود
پند بیرونش سود ندارد.
و هر که را در اندرون اندکی روشنایی بود
روشنایی کلام عارفان از گوش او در آید تا اندر وی پیوندد
نور سوی نور دَوَد.
اگر خواهی که در زیر خاک نروی‌
در نور گریز
که نور زیر خاک نرود.

#مجالس_سبعه
#مولانای_جان 🌺🍃
@rahrovanehaghighat
گر تو خواهی شمس تبریزی شود مهمان تو

خانه خالی کن ز خود
ای کدخدای بیخودی

#مولانای_جان 🌺🍃
@rahrovanehaghighat
آن توی که بی بدن داری بدن

پس مترس از جسم و جان بیرون شدن

#مولانای_جان 🌺🍃
رهروان حقیقت
ما زیبائیم ،خویش را زیبا کن
خو با ما کن ،ز دیگران خو واکن

ور میخواهی که کان گوهر باشی
دل را بگشای و سینه را دریا کن


#مولانای_جان 🌹
رهروان حقیقت
باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش

باز سعادت رسید دامن ما را کشید
بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش

#مولانای_جان 🌹
رهروان حقیقت
#مولانای_جان

دلا بباز تو جان را
بر او چه می‌لرزی
بر او ملرز فدا کن
چه شد خدای #تو نیست

ملرز بر خود
تا بر #تو دیگران لرزند
به جان #تو که #تو را
دشمنی ورای #تو نیست

رهروان حقیقت
رهروان حقیقت


ای رهیده جان تو از ما و من
‌ ای لطیفهٔ روح اندر مرد و زن

مرد و زن چون یک شود آن یک تویی
چونکه یکها محو شد آنک تویی


#مولانای_جان 🌹
این کیست این کیست این یوسف ثانی است این
خضر است و الیاس این مگر یا آب حیوانی است این
🍃🍃🍃
این باغ روحانی است این یا بزم یزدانی است این
سرمه سپاهانی است این یا نور سبحانی است این
🍃🍃🍃
آن جان جان افزاست این یا جنت المأواست این
ساقی خوب ماست این یا باده جانی است این
تنگ شکر را ماند این سودای سر را ماند این
آن سیمبر را ماند این شادی و آسانی است این
🍃🍃🍃
امروز مستیم ای پدر توبه شکستیم ای پدر
از قحط رستیم ای پدر امسال ارزانی است این
🍃🍃🍃
ای مطرب داووددم آتش بزن در رخت غم
بردار بانگ زیر و بم کاین وقت سرخوانی است این

مست و پریشان توام موقوف فرمان توام
اسحاق قربان توام این عید قربانی است این
🍃🍃🍃
رستیم از خوف و رجا عشق از کجا شرم از کجا
ای خاک بر شرم و حیا هنگام پیشانی است این
🍃🍃🍃
گل‌های سرخ و زرد بین آشوب و بردابرد بین
در قعر دریا گرد بین موسی عمرانی است این

هر جسم را جان می کند جان را خدادان می کند
داور سلیمان می کند یا حکم دیوانی است این
🍃🍃🍃
ای عشق قلماشیت گو از عیش و خوش باشیت گو
کس می نداند حرف تو گویی که سریانی است این
🍃🍃🍃
خورشید رخشان می رسد مست و خرامان می رسد
با گوی و چوگان می رسد سلطان میدانی است این

هر جا یکی گویی بود در حکم چوگان می دود
چون گوی شو بی‌دست و پا هنگام وحدانی است این
🍃🍃🍃
گویی شوی بی‌دست و پا چوگان او پایت شود
در پیش سلطان می دوی کاین سیر ربانی است این
🍃🍃🍃
آن آب بازآمد به جو بر سنگ زن اکنون سبو
سجده کن و چیزی مگو کاین بزم سلطانی است این

#مولانای_جان
رهروان حقیقت
#مولانای_جان
باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
یوسف کنعان رسید جانب یعقوب خویش

بهر سفر سوی یار خانه برانداخت دل
دید که خود بود دل خانه محبوب خویش

رهروان حقیقت
 #بخش_دوم
عاشق شدن پادشاه بر
کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او 💐

بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
اتفاقا شاه روزی شد سوار
با خواص خویش از بهر شکار
یک کنیزک دید شه بر شاه‌راه
شد غلام آن کنیزک پادشاه
مرغ جانش در قفس چون می‌طپید
داد مال و آن کنیزک را خرید
چون خرید او را و برخوردار شد
🍃🌼
آن کنیزک از قضا بیمار شد
آن یکی خر داشت و پالانش نبود
یافت پالان گرگ خر را در ربود
کوزه بودش آب می‌نامد بدست
آب را چون یافت خود کوزه شکست
شه طبیبان جمع کرد از چپ و راست
گفت جان هر دو در دست شماست
جان من سهلست جان جانم اوست
دردمند و خسته‌ام درمانم اوست
هر که درمان کرد مر جان مرا
برد گنج و در و مرجان مرا
جمله گفتندش که جانبازی کنیم
فهم گرد آریم و انبازی کنیم
هر یکی از ما مسیح عالمیست
هر الم را در کف ما مرهمیست
🍃🌼
گر خدا خواهد نگفتند از بطر
پس خدا بنمودشان عجز بشر
ترک استثنا مرادم قسوتیست
نه همین گفتن که عارض حالتیست
ای بسا ناورده استثنا بگفت
جان او با جان استثناست جفت
هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا
آن کنیزک از مرض چون موی شد
چشم شه از اشک خون چون جوی شد
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی می‌نمود
از هلیله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت
 
#مثنوی_معنوی_دفتر_اول
#مولانای_جان
@rahrovanehaghighat
این حقـیقـت را شـنو از گوش دل
تا برون آئی بکلی زآب و گل
فهم اگر دارید جانرا #ره دهـیـد
بعـد از آن از شـوق پا در #ره نهـیـد
#مولانای_جان

@rahrovanehaghighat
نگفتمت مرو آن جا که آشنات منم
در این سراب فنا چشمه حیات منم
🍂🍃
وگر به خشم روی صد هزار سال ز من
به عاقبت به من آیی که منتهات منم
🍂🍃
نگفتمت که به نقش جهان مشو راضی
که نقش بند سراپرده رضات منم
🍂🍃
نگفتمت که منم بحر و تو یکی ماهی
مرو به خشک که دریای باصفات منم
🍂🍃
نگفتمت که چو مرغان به سوی دام مرو
بیا که قدرت پرواز و پرّ و پات منم
🍂🍃
نگفتمت که تو را ره زنند و سرد کنند
که آتش و تبش و گرمی هوات منم
🍂🍃
نگفتمت که صفت‌های زشت در تو نهند
که گم کنی که سرچشمه صفات منم
🍂🍃
نگفتمت که مگو کار بنده از چه جهت
نظام گیرد خلاق بی‌جهات منم
🍂🍃
اگر چراغ دلی دان که راه خانه کجاست
وگر خداصفتی دان که کدخدات منم

#غزل_۱۷۲۵_دیوان_شمس_مولانا
#مولانای_جان
@rahrovanehaghighat
گر غایبی هر دم چرا آسیب بر دل می زنم
ورحاضری پس من چرا درسینه دامت میکنم

دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست
زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می کنم

#مولانای_جان
@rahrovanehaghighat
ای یوسف آخر سوی این یعقوب نابینا بیا
ای عیسی پنهان شده بر طارم مینا بیا
از هجر روزم قیر شد دل چون کمان بد تیر شد
یعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیا
ای موسی عمران که در سینه چه سیناهاستت
گاوی خدایی می‌کند از سینه سینا بیا
🍃🍂
رخ زعفران رنگ آمدم خم داده چون چنگ آمدم
در گور تن تنگ آمدم ای جان باپهنا بیا
چشم محمد با نمت واشوق گفته در غمت
زان طره‌ای اندرهمت ای سر ارسلنا بیا
خورشیدپیشت چون شفق ای برده ازشاهان سبق
ای دیده بینا به حق وی سینه دانا بیا
🍂🍃
ای جان تووجان‌ها چوتن بی‌جان چه ارزدخود بدن
دل داده‌ام دیر است من تا جان دهم جانا بیا
تا برده‌ای دل را گرو شد کشت جانم در درو
اول تو ای دردا برو و آخر تو درمانا بیا
ای تو دوا و چاره‌ام نور دل صدپاره‌ام
اندر دل بیچاره‌ام چون غیر تو شد لا بیا
نشناختم قدر تو من تا چرخ می‌گوید ز فن
دی بر دلش تیری بزن دی بر سرش خارا بیا
ای قاب قوس مرتبت وان دولت بامکرمت
🍂🍃
کس نیست شاها محرمت در قرب او ادنی بیا
ای خسرو مه وش بیا ای خوشتر از صد خوش بیا
ای آب و ای آتش بیا ای در و ای دریا بیا
مخدوم جانم شمس دین از جاهت ای روح الامین
تبریز چون عرش مکین از مسجد اقصی بیا

#غزل_۱۶_دیوان_شمس
#مولانای_جان
@rahrovanehaghighat
بازآمدم بازآمدم از پیش آن یار آمدم
در من نگر در من نگر بهر تو غمخوار آمدم

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آن جا روم آن جا روم بالا بدم بالا روم
بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهار آمدم

من مرغ لاهوتی بدم دیدی که ناسوتی شدم
دامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

ما را به چشم سر مبین ما را به چشم سر ببین
آن جا بیا ما را ببین کان جا سبکبار آمدم

از چار مادر برترم وز هفت آبا نیز هم
من گوهر کانی بدم کاین جا به دیدار آمدم

یارم به بازار آمده‌ست چالاک و هشیار آمده‌ست
ور نه به بازارم چه کار وی را طلبکار آمدم

ای شمس تبریزی نظر در کل عالم کی کنی
کاندر بیابان فنا جان و دل افگار آمدم

#غزل_۱۳۹۰_دیوان_شمس
#مولانای_جان
رهروان حقیقت
مبادم سر اگر جز تو سرم هست

بسوزا هستیم، گر بی‌تو هستم


#مولانای_جان 🌹
@rahrovanehaghighat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روزی که ترا ببینم آدینهٔ ماست
هر روز به دولتت به از دینهٔ ماست

گر چرخ و هزار چرخ در کینهٔ ماست
غم نیست چو مهر یار در سینهٔ ماست

#مولانای_جان🌹

@rahrovanehaghighat
حدیث عشق هم از
عشقباز باید جست

که او چو آینه
هم ناطق است و هم الکن

#مولانای_جان 🌹

@rahrovanehaghighat
ما زیبائیم ،خویش را زیبا کن
خو با ما کن ،ز دیگران خو واکن

ور میخواهی که کان گوهر باشی
دل را بگشای و سینه را دریا کن


#مولانای_جان
@rahrovanehaghighat
در عین نظر بنشین چون مردمک دیده
در خویش بجو ای دل آن چیز که می‌جویی

بگریز ز همسایه گر سایه نمی‌خواهی
در خود منگر زیرا در دیده خود مویی

#مولانای_جان
رهروان حقیقت