Hoda Rostami
12.8K subscribers
715 photos
40 videos
8 files
7 links
اینستاگرام: hodarostami

Tour: @rotripinfo
Download Telegram
شروع سفر.
به دلایل مختلف این کانال از یه جایی آپدیت نشد اما از فردا و شروع #سفرآمریکاجنوبی دوباره سعی میکنم روزمره در سفر رو اینجا هم آپدیت کنم.
فعلا برای شروع بستن کوله پشتی و وسایل سفر رو ویدیو کردم که امیدوارم به درد بخوره.
⬇️
وسایل سفر به ترتیب ورود به صحنه:
-دو شلوار ورزشی ضد آب و سریع خشک شو، یک شلوار قشنگ! ، یک ست ورزشی خونگی سبک، دو تا شلوارک، دو تا پیرهن، دو تا تیشرت قشنگ و دو تا تیشرت ورزشی.
- ملافه ی حریر سفری، پولیور از جنس فلیس، بارونی، کاور ضد آب، کوله پشتی کوچیک.
- شال و هدبند، جوراب کوتاه و بلند و لباسهای زیر.
- حوله ی سفری، صابون و نرم کننده ی جامد، پدهای بهداشتی، قشنگ کن مو در مواقع ضروری، ماسک صورت، دستمال و دستمال مرطوب.
-قرصهای مسکن، ضد تهوع و ضد حساسیت و سرماخوردگی.
- روغن موو کرم صورت، ژل ضدعفونی کننده و مام، ناخن گیر و اسپری ضد پشه، مسواک، نخ و خمیر دندون. کرم ضدآفتاب و مداد و لاک قرمز برای مواقعی که احساس زشتی میکنم:))
-قمقمه با تصفیه آب، عینک آفتابی و هدلمپ.
-کتاب ، چراغ مطالعه و خودکار.
-هارد اکسترنال و پاور بنک برای گوشی. شارژرها و هدفن.
-گوشی موبایل و دکس (که گوشی سامسونگ رو با هر مانیتوری به کامپیوتر تبدیل میکنه) کیبورد تاشو و موس، هدفن، ساعت هوشمند، سه‌راهی یو‌اس‌بی و دوربین بدون آیینه.
-فلیپ فلاپ و کفش صندل ورزشی. (یه کفش ورزشی ایر هم که پام میکنم)
همشون جا شدن در کوله ۵۵ لیتری و یه قفل رمز دار برای قفل کردن کوله در کمد هاستل ها.

@hodarostamii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کوله پشتی و وسایل مورد نیاز برای شش ماه سفر در آمریکای جنوبی
#سفرآمریکاجنوبی
@hodarostamii
بلیت پرواز برای گشتن در قاره ی بزرگ آمریکای جنوبی رو برزیب به برزیل گرفتم. بلیت ۶ ماهه رفت و برگشت به سائوپائلو. دلیل اینکه چرا برزیل رو برای شروع و پایان انتخاب کردم فقط ارزانتر بودن قیمت پرواز بود که تقریبا نصف قیمت بقیه مقاصد در این ناحیه بود. هشتصد و پنجاه یورو بلیط رفت و برگشت با هواپیمایی بریتیش که بخاطر لطف یکی از دوستان و داشتن یک وچر تخفیف ۲۵۰ یورویی، من فقط ۶۰۰ یورو پرداخت کردم و داستان سفر از همینجا شروع شد.
حاا بماند که در روز اول سفر، هواپیمایی بریتیش بخاطر برف و بوران در لندن با تاخیر پرواز رو انجام داد و همین باعث شد پرواز دوم از دست بره و من یک شب در لندن سر کنم.
بعد یک روز طولان گشتن در لندن سرد دوباره به فرودگاه هیترو لندن رفتم و سوار طیاره عظیمی شدم که صندلی من در ردیف ۵۸ و درست در آخرین ردیف هواپیما و کنار در توالت بود. سیزده ساعت پرواز با دیدن چند فیلم و خوندن کتاب و نوشتن و سعی در نشنیدن صدای یکبند گریه کردن نوزاد مسافر کناردستی ام گذشت و من جت لگ و نخوابیده و با سردرد وارد برزیل گرم شدم. هوای گرم. مردم ِهمیشه با لبخند و شهر از بالا پر از پیچ و خم، فعلا اولین تصویر من از این شهر بزرگ برزیله.

#سفرآمریکاجنوبی #برزیل
@hodarostamii
بودجه من برای این سفر شش ماهه، ماهی ۸۰۰ دلاره. (به علاوه ۱۰۰ دلار اضافه برای خرج های پیش بینی نشده)
البته این بودجه از شروع ۶ ماهه و بدون درنظر گرفتن پول بلیط یا واکسن و خرجهای قبل شروع سفر.
من با خودم ۳۵۰۰ دلار پول نقد دارم (و با اینکه کارت بانک سوئد دارم چون پولم رو از ایران اوردم نتونستم بریزمش تو حساب و مجبورم نقدی سفر کنم. بقیه بودجه سفر هم هنوز به دستم نرسیده و فعلا توکل میکنم که برسه:))
برزیل هم کشور گرونیه که برای شروع سفر . برای همین دو شب موندن خونه میزبان و پیادروی جای تاکسی داخل شهر و وعده های غذایی ارزونتر، فعلا داره بهم کمک میکنه با بودجه ام جلو برم.
سه روز در سائو پائولو بزودی تموم میشه و من راهی #ریودوژانیرو هستم که از اونجا به بوگوتا پایتخت کلمبیا برم و در اصل از اونجا راهم رو شروع کنم!
#سفرآمریکاجنوبی #برزیل #بودجه
@hodarostamii
غروب آفتاب در شهر فوتبال و دراگ و رقص! #سائوپائولو #برزیل #سفرآمریکاجنوبی
دیروز عصر یه بلیط اتوبوس از شهر #سائوپائولو گرفتم به سمت شهر #ریودوژانیرو، به قیمت نود رئال برزیلی (حدود صدهزار تومن) . قرار بود راس ساعت چهار اتوبوس حرکت کنه و من هم یک ساعت قبل حرکت با اینکه ایستگاه خیلی نزدیک بود راه افتادم. اما خیلی راحت با کوله روی دوش و بلیط در دست سوار قطار اشتباه شدم و همین، من رو نیم ساعت عقب انداخت. تازه بعداز رسیدن به ایستگاه متوجه عظیم بودن ایستگاه شدم و عرق ریزان با کوله رو دوش سعی میکردم با دویدن به این طرف و اونطرفدیه انگلیسی زبان پیدا کنم، دنبال اتوبوسم بگردم و همزمان حواسم به وسایلم و دزدی باشه.
ساعت ایستگاه که چهار رو نشون داد و من هنوز به مقصد نرسیده بودم، دست از تلاش با عجله برداشتم و خیلی و با این فکر که "خب پیش میاد و فوقش یه بلیط دیگه میگیری" دنبال شرکت گشتم و بعد بیست دقیقه در کورترین نقطه ایستگاه پیدا شدن و دختر مسئول هم خیلی آروم گفت "بالاخره اومدی خب برو پایین منتظرتن!"
ساعت پنج ،اتوبوس نیمه خالی و قدیمی (هنوز اتوبوسهایی هستن که روکش سفید با علامت سیگار ممنوع دارن!) بالاخره حرکت کرد و همه دوازده نفر سرنشین و راننده تو راه اومدن و چند کلمه انگلیسی که بلد بودن رو با من مرور کردن:))
شش ساعت راه اتوبوس تو جاده های سبز و شهر و شهرک های رنگی زود گذشت. وسط راه هم یه جا اتوبوس نگه نداشت و مردم رفتن گوشت کبابی و جیگر رو ذغال بین راهی سفارش دادن!
من هم تمام راه روی دو صندلی دراز کشیدم و کتاب خوندم و به این فکر کردم که حتا از اتوبوس قدیمی با بوی بد و این راه طولانی پر پیچ و خم و تنهایی لذت میبرم و همه چیز این سفر می ارزه. از زیبایی های شهر و خستگی ها و عرق ریختن هاش. از استرس اتفاقات احتمالی تا داستان زندگی آدمها و دیدن بقیه مسافرها.
با رسیدن به #ریو، غرق در همین افکار و خستگی راه و به زحمت ، هاستلی که رزرو کرده بودم رو پیدا کردم. تختم رو پیدا کردم و تا اومدم بخوابم سه هم اتاقی ام با من سر صحبت رو باز کردن و بعد من و متقاعد کردن که تمام شب تا صبح ما در خیابونهای شلوغ و پر از رقص و موسیقی شهر بگذره.
#برزیل #سفرآمریکاجنوبی
@hodarostamii
در راه. مسیر سائوپائولو -> ریودوژانیرو
#برزیل #سفرآمریکاجنوبی
خیلی ها قبل و با شروع سفر به برزیل بهم گفتن که مراقب دزدی باشم. با این حال وقتی امروز روی پله های معروف وسط شهر #ریو ، وسط شلوغی روز و بین جمعیت زیادی که رو پله ها در حال بازدید بودن، درست موقعی که من این عکس بالا رو گرفتم، یکی شروع کرد به کشیدن گوشیم و من چهره نوجوون پونزده شونزده ساله ای رو دیدم که یه چاقوی بزرگ جلوم گرفته و یکی سمت مردم اسلحه ای رو گرفته. مردم جیغ میکشن و فرار میکنن به سمت پایین پله ها و پسر داد میزنه "تلفونه" و من میفهمم باید گوشیم رو بدم!
پسرها فرار میکنن و من شوکه آهسته، با پای لرزون از پله ها پایین میرم. دو نفر همراهم جوری فرار کردن که در دورترین نقطه میبینمشون.
پلیس میدوه بالا و پسری با یه کوله و گوشی و چاقو پایین میاد و پلیس بهش ایست میده تا اینکه میفهمه این کسی بوده که این وسط پهلون بازیش گرفته و با پسرای اسلحه به دست درگیر شده!
پلیس گوشی با صفحه شکسته رو بهم پس میده و میگه تا حالا اینجا، وسط روز و تو شلوغی همچین چیزی ندیده و چه دزدهای ناشی ای! بعد هم روی شونم میزنه و به همراهام میگه برین دو تا آبجو بخورین یادش بره!!
-
ترسیدم اما خودم از خودم متعجبم از اینکه خیلی نترسیدم. درست مثل هر اتفاق دیگه که میگذره. البته قیافه پسرک جلوی چشممه و تپش قلبم بالا رفته. اما با این وجود میدونم سفر و ماجراجویی و همین اتفاقات.
#سفرآمریکاجنوبی #برزیل
@hodarostamii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پنج دقیقه تصویر و توضیحات 'سحر' که پنج ساله در شهر مدجین کلمبیا زندگی میکنه، یه مزرعه قهوه داره و برام از مراحل کاشت تا برداشت قهوه توضیح میده.
#کلمبیا
#سفرآمریکاجنوبی
@hodarostamii