یاشیل وطن _ اخبار روز
54.1K subscribers
96.1K photos
16.6K videos
179 files
28.2K links
رسانه خبری

اینستاگرام👇
Instagram.com/yashil.vatan.ir 👈

روبیکا https://rubika.ir/yashil_vatan_ir

eitaa.com/yashilvatan_ir ایتا

ادمین آگهی:
@yashilvatanchannel

پیامهای مردمی👇

@yashil_admin

.
.
📞دفتر: 04142229250
ثبت در وزارت فرهنگ و ارشاد
Download Telegram


🏴ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی!

تجلی‌دادن #ایثار، این عاطفه‌ی انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثه‌ی #کربلا بوده است و گویی این نقش به‌عهده‌ی #ابوالفضل_العباس گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعه‌ی فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت.

ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: فذکر عطش الحسین... یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم #امام داشتن، رسم #وفاداری چنین نیست.

👤 شهید مطهری
📚 حماسه حسینی | ج۱ ص ۳۹۱
╲\╭┓
╭⁦🌼🍃
@yashilvatan_ir «یاشیل وطن»


🏴ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی!

تجلی‌دادن #ایثار، این عاطفه‌ی انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثه‌ی #کربلا بوده است و گویی این نقش به‌عهده‌ی #ابوالفضل_العباس گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعه‌ی فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت.

ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: فذکر عطش الحسین... یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم #امام داشتن، رسم #وفاداری چنین نیست.

👤 شهید مطهری
📚 حماسه حسینی | ج۱ ص ۳۹۱
╲\╭┓
╭⁦🌼🍃
@yashilvatan_ir «یاشیل وطن»