گپ 8
49 subscribers
737 photos
77 videos
2.06K links
فلسفه، ادبیات،متن، اشعار
🔹

ادرس سایت : www.gap8.ir که مورد صیانت قرار گرفت و فیلتر شد
مدیر کانال



@gharib811


@F2022_400









@wwwgap8ir : ایدی کانال
Download Telegram
اسب سواری . مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.

مرد سوار دلش به حال او سوخت. از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند

مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد دهنه ی اسب را کشید و گفت :

اسب را بردم . و با اسب گریخت!

اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب. داد زد : تو . تنها اسب را نبردی . جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو اما گوش کن ببین چه می گویم!

مرد افلیج اسب را نگه داشت

مرد سوار گفت :

هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی

زیرا می ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده ای رحم نکند!


#کلیله_و_دمنه
سگی از کنار شیری رد می شد. چون شیر را خفته دید طنابی آورد و شیر را محکم به درختی بست.

شیر بیدار که شد سعی کرد طناب را باز کند اما نتوانست .

در همان هنگام خری در حال گذر بود.

شیر به خر گفت: اگر مرا از این بند برهانی نیمی از جنگل را به تو میدهم . خر ابتدا تردید کرد و بعد طناب را از دور دستان شیر باز کرد.

شیر چون رها شد. خود را از خاک و غبار خوب تکاند. به خر گفت: من به تو نیمی از جنگل را نمیدهم

خر با تعجب گفت : ولی تو قول دادی.

شیر گفت : من به تو تمام جنگل را میدهم زیرا در جنگلی که شیران را سگان به بند کشند و خران برهانند دیگر ارزش زندگی کردن ندارد.



#کلیله_و_دمنه