گپ 8
61 subscribers
731 photos
69 videos
2.06K links
فلسفه، ادبیات،متن، اشعار
🔹

ادرس سایت : www.gap8.ir که مورد صیانت قرار گرفت و فیلتر شد
مدیر کانال



@gharib811


@F2022_400









@wwwgap8ir : ایدی کانال
Download Telegram
کتابی، خلوتی، شعری، سکوتی
مرا مستی و سکر زندگانی‌ست

چه غم گر در بهشتی ره ندارم
که در قلبم بهشتی جاودانی‌ست ...


#فروغ_فرخزاد
#فروغ_فرخزاد
فروغ الزمان فرخ زاد . شاعر معاصر ایرانی
@wwwgap8ir
#فروغ_فرخزاد


دست هابم را در باغچه می کارم سبزخواهم شد می دانم می دانم

و پرستوها در گودی انگشتان جوهری ام تخم خواهند گذاشت گوشواری به دو گوشم می آویزم از دو گیلاس سرخ همزاد و به ناخن هایم برگ گل کوکب می چسبانم



http://www.gap8.ir/forough-farrokhzad/
#فروغ_فرخزاد


من خواب دیده ام که کسی می آید من خواب یک ستاره قرمز دیده ام

من خواب آن ستاره قرمز را وقتی که خواب نبودم دیده ام

و اسمش آن چنان که مادر در اول نماز و در آخر نماز صدایش می کند

یاقاضی القضات است یاحاجت الحاجات است

و می تواند حتی هزار را بی ان که کم بیاورد از روی بیست مون بردار



http://www.gap8.ir/forough-farrokhzad/
#فروغ_فرخزاد


سر تو بذار رو نازبالش. بذار به هم بیاد چشت قاچ زینو محکم چنگ بزن که اسب سواری پیشکشت



http://www.gap8.ir/forough-farrokhzad/
#فروغ_فرخزاد


آه اگر راهی به دریائیم بود از فرورفتن چه پروائیم بود

گر به مردابی ز جریان ماند آب از سکون خویش نقصان یابد آب

جانش اقلیم تباهی ها شود ژرفنایش گور ماهی ها شود



http://www.gap8.ir/forough-farrokhzad/
و همچون
نسیمِ صبح
لرزان و بی قرار
وزیدم به سوی تو !

#فروغ_فرخزاد

@wwwgap8ir
من همیشه دوست‌دارِ یک زندگیِ عجیب و پرحادثه بوده‌ام، شاید خنده‌ات بگیرد اگر بگویم من دلم می‌خواهد پیاده دور دنیا بگردم!
من دلم می‌خواهد توی خیابان‌ها مثل بچه‌ها برقصم، بخندم، فریاد بزنم! من دلم می‌خواهد کاری کنم که نقضِ قانون باشد…
شاید بگویی طبیعتِ متمایل به گناهی دارم ولی اینطور نیست.
من از اینکه کاری عجیب بکنم لذت می‌برم!

#فروغ_فرخزاد

@wwwgap8ir
جمعه‌ی ساکت 
جمعه‌ی متروک
جمعه‌ی چون کوچه‌های کهنه، غم‌انگیز
جمعه‌ی اندیشه‌های تنبل بیمار
جمعه‌ی خمیازه‌های موذی کشدار
جمعه‌ی بی انتظار
جمعه‌ی تسلیم

خانه‌ی خالی
خانه‌ی دلگیر
خانه‌ی دربسته بر هجوم جوانی
خانه‌ی تاریکی و تصور خورشید
خانه‌ی تنهایی و تفأل و تردید
خانه‌ی پرده، کتاب، گنجه، تصاویر

آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگی من چو جویبار غریبی
در دل این جمعه‌های ساکت متروک
در دل این خانه‌های خالی دلگیر
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت...

#فروغ_فرخ‌زاد
@wwwgap8ir
در آستانه فصلی سرد
در محفل عزای آینه ها
و اجتماع سوگوار تجربه های پریده رنگ
و این غروب بارور شده از دانش سکوت
چگونه می شود به آن کسی که می رود این سان
صبور ،
سنگین ،
سرگردان ،
فرمان ایست داد ..؟

#فروغ_فرخزاد

@wwwgap8ir
من همیشه دوست دار یک زندگیِ عجیب و پر حادثه بوده‌ام، شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می‌ خواهد پیاده دور دنیا بگردم! من دلم می‌ خواهد توی خیابان‌ها مثل بچه‌ها برقصم، بخندم، فریاد بزنم! من دلم می‌ خواهد کاری کنم که نقضِ قانون باشد. شاید بگویی طبیعتِ متمایل به گناهی دارم ولی اینطور نیست. من از این که کاری عجیب بکنم لذت می‌برم!


👤 #فروغ_فرخزاد
📚اولین تپش‌های عاشقانه قلبم

@wwwgap8ir
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
که باز می‌شود
بسوی وسعت این مهربانی مکرّر آبی‌رنگ

و می‌شود از آنجا
خورشید را
به غربت گل‌های شمعدانی مهمان کرد
یک پنجره برای من کافی‌ست ...

#فروغ_فرخزاد
@wwwgap8ir
‍ دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق،ای خورشید یخ بسته

سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام،از عشق هم خسته..!

#فروغ_فرخزاد


🍂@wwwgap8ir
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیدن
یک پنجره که می شود از آنجا
خورشید را
به غربت گلهای شمعدانی مهمان کرد !
یک پنجره برای من کافیست ...!

#فروغ_فرخزاد

@wwwgap8ir
مردها خیلی هم خوبند...
دوست داشتنی و مهربان..
عاشق محبت واقعی...
گاهی وقتا مثل یه بچه از ته دل خوشحالند..
و گاهی مثل یک پیرمرد خسته...
اکثرشان تنهایی را تجربه کرده اند...
بیشترشان درد کشیده اند...
و اکثرا غمهایشانرا در وجودشان مخفی کرده اند..
خیلی از اشک ها را نگذاشته اند از چشمانشان بیرون بریزد..
مردها میروند قدم میزنند تا یادشان نرود که به جای گریه باید قدمهای محکم داشته باشند..
همانهایی که اگر عاشق شوند ؛
برایتان شاملو می شوند ،یا فرهاد و بیستون میکنند...
و تو بهشت را روی زمین خواهی داشت...
آری اینها مرد هستند...


#فروغ_فرخزاد
وقتی دنیا به فکر تسخیر فضا بود،
ما به این میاندیشیدیم که
انگشتر عقیق در کدام انگشت، ثواب بیشتری دارد.
این جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین میکند!

آدمها هستند که آن را میسازند.


#فروغ_فرخزاد
با این گروه زاهد ظاهرساز
دانم که این جدال نه‌آسانست

شهر من و تو، ای طفلک شیرینم
دیریست کاشیانهٔ شیطان است...



#فروغ_فرخزاد
پیشانی اگر زداغ گناهی سیه شود
بهتر ز داغ نماز از سر ریا

نام خدا نبردن از آن به که زیر لب،
بهر فریب خلق بگویی؛ خدا  خدا !!!



#فروغ_فرخزاد
در خیابان‌های سرد شب


من پشیمان نیستم
من به این تسلیم میاندیشم، این تسلیم دردآلود
من صلیب سرنوشتم را
بر فراز تپه‌های قتلگاه خویش بوسیدم


در خیابان‌های سرد شب
جفت‌ها پیوسته با تردید
یکدگر را ترک میگویند
در خیابان‌های سرد شب
جز خداحافظ، خداحافظ، صدائی نیست

من پشیمان نیستم

قلب من گوئی در آنسوی زمان جاریست

زندگی قلب مرا تکرار خواهد کرد

و گل قاصد که بر دریاچه‌های باد میراند

او مرا تکرار خواهد کرد

آه، میبینی
که چگونه پوست من میدرد از هم؟
که چگونه شیر در رگهای آبی پستانهای سرد من
مایه میبندد؟

که چگونه خون
رویش غضروفیش را در کمرگاه صبور من
میکند آغاز؟

من تو هستم تو
و کسی که دوست میدارد
و کسی که در درون خود
ناگهان پیوند گنگی باز مییابد
با هزاران چیز غربتبار نامعلوم
و تمام شهوت تند زمین هستم
که تمام آبها را میکشد در خویش
تا تمام دشتها را بارور سازد

گوش کن
به صداهای دور دست من
در مه سنگین اوراد سحرگاهی
و مرا در ساکت آئینه‌ها بنگر

که چگونه باز، با ته‌مانده‌های دستهایم
عمق تاریک تمام خوابها را لمس میسازم

و دلم را خالکوبی میکنم چون لکه‌ای خونین
بر سعادتهای معصومانهٔ هستی

من پشیمان نیستم
با من ای محبوب من، از یک من دیگر
که تو او را در خیابان‌های سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت
گفتگو کن

و بیاد آور مرا در بوسهٔ اندوهگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت




#فروغ_فرخزاد